محاسبه حدضرر برای معاملات


احتمال برنده شدن و بازنده شدن

حد ضرر یا استاپلاس (stop loss) چیست؟

حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند درصورتی‌که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند. کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین در زمانی که قیمت سهام بالا رفت، حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت، افزایش داد.

قوانین حد ضرر

مهم‌ترین قانون تعیین حد ضرر، این است که هیچ قانونی وجود ندارد! تعیین حد ضرر تنها بستگی به یک چیز دارد؛ میزان ریسک‌پذیری کوتاه‌مدت و بلندمدت شما. البته یکی از مهم‌ترین قوانین تعیین حد ضرر برای سرمایه‌گذاران، سبک سرمایه‌گذاری شماست.

هر سرمایه‌گذاری یک سبک برای خود دارد. این سبک بسیار مهم است زیرا تعیین می‌کند شما در آینده چطور سرمایه‌گذاری می‌کنید. یا حتی مشخص می‌کند چقدر سرمایه‌گذاری می‌کنید.

چرا باید حد ضرر تعریف کنیم؟

زمانی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کنید هم باید جلوی ضرر را بگیریم. این کار به شما کمک می‌کند تا ضرر کمتری کنید. درواقع باید گفت زمانی که در بورس فعالیت می‌کنید بسیار ساده است که این مورد را فراموش و مقدار بسیار زیادی ضرر کنید. در این حالت باید همیشه گوشه ذهنتان را برای این مورد خالی کنید.

به یک مثال ساده توجه کنید. فرض کنید شما یک سهام به قیمت صد هزار تومان خریداری کرده‌اید. این سهام در ابتدا ده درصد افزایش پیدا می‌کند. کمی بعد شروع به ضرر دهی می‌کند. در این مثال دو حالت وجود دارد:

  1. شما از قبل حد ضرر را برای خود مشخص کرده‌اید و زمانی که ضرر به این اندازه رسید؛ آن را بفروشید تا بیشتر ضرر نکنید.
  2. در حالت دوم شما برای خود این میزان حد ضرر را مشخص نکرده‌اید و فکر می‌کنید ممکن است محاسبه حدضرر برای معاملات سهام شما در آینده افزایش قیمت پیدا کند. در این حالت بازهم ضرر روی ضرر را خواهید دید. در این حالت اگر زود به داد سهام خود نرسید؛ باید بی‌خیال سرمایه خود شوید.

حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟

انواع حد ضرر

ضرر در بازار بورس به دو نوع ضرر کوتاه مدت و بلند مدت طبقه بندی می شود و از لحاظ ماهیت نیز به ضرر مالی و ضرر زمانی تقسیم بندی می شود. که رویکرد مواجهه با هر یک از این انواع ضرر متفاوت است.

۱٫ برای سهامداران بلندمدت

دردناک ترین ضرر در بورس نوعی است که قیمت سهام خریداری شده توسط سهامدار پایین می رود و او به تصور اینکه سهمش بار دیگر به دوران اوجش باز خواهد گشت و او را به سودهای رویایی می رساند به انتظار بازگشت می ماند.

اما نه تنها بازگشتی در کار نیست بلکه قیمت سهام بیشتر افت کرده و برای مدت طولانی، قیمت سهام، پایین تر از قیمت خرید سهامدار باقی می ماند و از لحاظ روحی نیز او را به هم می ریزد.

معمولاً افرادی که حد ضرر را برای فروش سهام خود رعایت نمی کنند در دام چنین زیان های دردناکی گرفتار می شوند و در نهایت نیز با ضررهای بیش از ۲۰ درصد مجبور به فروش سهام خود می شوند.

اگر قصد سهامداری بلند مدت دارید، بهتر است حد ضرر خود را بر روی ۱۰ تا ۱۵ درصد قرار دهید.

۲٫برای سهامداران کوتاه مدت

برخی سهامداران حرفه ای به حد ضرر پایبند هستند و مثلاً با تعیین ۷ تا ۱۰ درصد افت قیمت سهام، مبادرت به فروش سهام خود می کنند تا در فرصت مناسب دوباره با خرید یک سهام سودآور، ضرر ناچیز خود را جبران کنند.

این نوع از سهامداران در بازه های زمانی کوتاه مدت به طور مداوم در حال ترید و معامله هستند و ریسک آنها به واسطه همین مورد بسیار بالاست.

در بازار بورس ایران به چنین افرادی، نوسانگیر گفته می شود که با کسب سودهای کوچک نیز به سود خود قانع هستند و با تعیین حد ضررهایی حدود ۶-۷ درصد، در بزنگاه هایی که سهم در مسیر سقوط قرار دارد، از آن سهم فرار می کنند.

عوامل موثر در تعیین حد ضرر

  • ‌خط روند حمایت
  • ‌فیبوناچی: درصد ها و سطوح فیبوناچی قیمت های احتمالی برای حمایت و مقاومت هستند و برای انجام معاملات این قیمت ها را باید حتما از قبل بر روی چارت تحلیل تکنیکال خود علامت بزنید.
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری
  • ‌کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه
  • وضعیت کلی بازار بورس
  • خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام
  • مقدار ریسک
  • میزان سرمایه
  • قصد از سرمایه گذاری
  • انتظارات از سهم
  • تاریخچه نوسانات آن سهم

حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟

مزیت تعیین حد ضرر

برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده‌اید و قیمت آن رو به کاهش می‌رود. چنانچه قیمت سهم موردنظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده‌اید.

اما از نظر سرمایه‌گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در این یک سال ایجاد کرده ‌است. به این معنا که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در موقعیت‌های سودآور دیگر از دست داده‌اید.

با این توضیح یکی از مزیت‌های اصلی حد ضرر را علاوه‌بر جلوگیری از افزایش زیان، می‌توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.

محاسبه حد ضرر

‌روش‌های متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روش‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین می‌شود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر می‌پردازیم.

  • تعیین حد ضرر ثابت: معامله‌گر مقدار مشخصی را به‌عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد و زمانی‌که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می‌کند.
  • حد ضرر مکانیکال: حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده می‌شود.
  • حدضرر تکنیکال و ترسیمی: ‌ برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می‌شود.

نحوه اعمال حد ضرر

برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید محاسبه حدضرر برای معاملات در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ای کمتر شود، حد ضرر فعال می‌شود. فعال شدن حد ضرر در یک معامله بورسی به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر است.

یعنی بر اساس استراتژی که مکتوب کرده‌اید، اگر قیمت پایانی سهم شما از حد ضررتان پایین‌تر رفت، می‌بایست اقدام به فروش سهم نمایید. یکی از دلایل رعایت حد ضرر از منظر معامله گری اینست که خواب سرمایه شما را از بین می‌برد.

ممکن است سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید، پس از مدتی دوباره به قیمت بالای حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد.

اما یک تریدر حرفه‌ای به این نکته اینطور نگاه می‌کند که عدم رعایت حد ضرر موجب می‌شود که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود و از سودهای دیگر بازار باز بماند. همچنین گذشت زمان و بازنگری سهم به قیمت های قبلی موجب خستگی سهامدار و فروش در ضرر بیشتر خواهد شد.

نسبت ریسک به ریوارد و نحوه محاسبه آن در بورس

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به ضرر یکی از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی می باشد. عموما گفته می شود هر چه ریسک معاملاتی بزرگتر باشد، سود هم بیشتر خواهد بود. و بالعکس هرچه ریسک کوچکتر انتخاب شود، سود کمتری هم نصیب معامله گر می شود.

Risk مقدار پولی است که ممکن است شما در یک معامله از دست بدهید. Reward سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار بدست معامله گر می رسد.

نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟

هر معامله گری برای رسیدن به سودی (Reward) مشخص در هر معامله یک مقدار ریسکی (Risk) را متحمل می شود. اگر مقدار ریسک معامله ۵۰ پیپ و تارگت یا هدف ۱۰۰ پیپ باشد، در آن صورت می گوییم نسبت ریسک به ریوارد ۲ می باشد. یعنی (۲=۱۰۰/۵۰).

اگر تارگت ما عدد ۱۰۰ و ریسک هم ۱۰۰ پیپ باشد. در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک برابر با یک خواهد بود. یعنی (۱=۱۰۰/۱۰۰).

بهتر است بدانیم نسبت ریسک به ریوارد بر اساس ریسکی که در ابتدای معامله متحمل می شویم، محاسبه می شود. کارهایی چون بستن پوزیشن معاملاتی یا Risk Free کردن معامله نقشی در محاسبه

سبت سود به ضرر نخواهد داشت.

نسبت ریسک به ریوارد یعنی چی؟

نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟

نسبت ریسک به ریوارد در بورس خیلی مهم است و از اصلی ترین فاکتور ها در سیستم معاملاتی است. چون این نسبت بیانگر سود ده یا زیانبار بودن یک معامله می باشد. در واقع یک شرط لازم به حساب می آید نه کافی. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم :

فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با یک باشد و ۵۰ درصد معاملات ما موفق آمیز باشد. با چنین نتایجی شما یک بازنده به حساب می آیید. چون با کسر هزینه های کمیسیون و اسپرید و غیره متضرر شده و سودی برداشت نخواهید کرد. اما اگر نسبت ریسک به ریوارد عددی برابر با ۲ بوده و ۳۵ درصد معاملات تان موفقیت آمیز باشد. در این صورت شما یک برنده محسوب می شوید.

به جدول زیر دقت کنید :

نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟

چنانچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، هرچه مقدار سود به ضرر بیشتر باشد، تعداد کمی معامله موفقیت آمیز لازم است تا به سود بینجامد. پس چرا سود های خود را بزرگتر انتخاب نکنیم؟ چرا نسبت ۱۰:۱ را در نظر نگیریم؟

معنی واقعی نسبت ریسک به ریوارد

همیشه با عبارت “باید نسبت سود به ضرر یا tp به sl بیشتر باشد.” در سایت ها و گروه های زیادی مواجه شده اید. این جمله هر چند درست باشد ولی گویای تمام واقعیت نیست.
بیشتر افرادی که بر روی این جمله تاکید دارند، به طور کامل متوجه معنای واقعی آن نشده اند. این افراد به آسانی با زیاد گرفتن حد سود نسبت به حد ضرر احساس می کنند معامله خوبی را انجام داده اند.

برخی از معامله گر های حرفه ای باور دارند اگر میزان سود معامله بیشتر از حد ضرر نباشد، باید از انجام معامله خودداری کنیم. حقیقت این است استفاده از قانون “بیشتر بودن حد سود نسبت به ضرر” باید با در نظر گرفتن احتمال رخداد بررسی شود. با یک مثال توضیح می دهیم:

فرض کنید در یک شرط بندی با هزینه یک دلار شرکت کرده اید. اگر برنده شوید، یک میلیون دلار جایزه میگیرید. در واقع در برابر یک دلار ضرر، تارگت یا سود شما یک میلیون دلار می باشد.

$ Risk=1
$ Reward=1m
Reward/Risk ratio=K= 1,000,000

در ظاهر به نظر می رسد معامله خوبی است. زیرا نسبت سود به ضرر برابر با یک میلیون دلار است. البته به این نکته توجه داشته باشید در این شرط بندی ۲ میلیون نفر شرکت کرده باشند. با این حال چقدر شانس برنده شدن در این شرط بندی را خواهید داشت. اینجاست که احتمال رخداد باید بررسی شود.
اکنون می خواهیم احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:

نسبت ریسک به ریوارد

احتمال برنده شدن و بازنده شدن

ریسک واقعی را بدین صورت محاسبه می کنیم :

True risk : p(loss) x E(loss) = (1-1/2000000) x ($1)
True reward: p(win) x E(win) = (1/2000000) x ($1,000,000)
True reward/risk ratio: 0.5

محاسبه بالا نشان می دهد نسبت میزان ریسک به ریوارد برابر با ۰٫۵ است. یعنی به ازای هر یک دلار ریسک، تنها ۵۰ سنت می توانید سود کنید. در نهایت متوجه می شوید این شرط بندی غیر معقول و معامله بدی است. فرمول صحیح ریوارد به ریسک به شکل زیر است :

نسبت میزان ریسک به ریوارد

در مثال بالا مفهوم نسبت سود به ضرر را به درستی درک کردیم. در محاسبات انجام شده E(win) نمایانگر حد سود و E(loss) نمایانگر حد ضرر می باشد. از طریق فرمول بالا می توانیم حداقل نسبت ریسک به ریوارد را با استفاده از احتمال موفقیت محاسبه کنیم. دقت کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با K در نظر گرفته شده است.
به فرمول های زیر توجه کنید:

نسبت سود به ضرر

احتمال برنده شدن و بازنده شدن

فرض کنیم نسبت ریسک به ریوارد برابر با عدد یک باشد. حداقل احتمال موفقیت را به روش زیر محاسبه می شود:

نسبت سود به ضرر

احتمال موفقیت

و اگر فرض کنیم بر طبق خروجی بک تست استراتژی، احتمال برد ما ۶۰ درصد باشد. با فرض سود ده بودن سیستم مان، حداقل نسبت میزان سود به ضرر به صورت زیر خواهد بود:

نسبت سود به ضرر

حداقل میزان سود به ضرر

منحنی موجود در گراف زیر مرز بین سود ده و ضرر ده سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر نشان می دهد.

نسبت سود به ضرر

با توجه به شکل بالا اگر بخواهیم سیستم معاملاتی مان یک سیستم سود ده باشد باید بالای منحنی آبی رنگ قرار بگیرد. مقادیری که در زیر منحنی قرار می گیرند بیانگر ضرر ده بودن سیستم مان است. جدول زیر محاسبه حدضرر برای معاملات با جزئیات بیشتر این مسئله را نشان می دهد.

حد سود و حد ضرر در فارکس چیست؟ نکاتی مهم برای داشتن معاملات پر سود

حد سود و حد ضرر در فارکس چیست؟ نکاتی مهم برای داشتن معاملات پر سود

یکی از راهکارهایی که شما باید برای موفقیت در بازارهای مالی بدانید دانستن حد سود و حد ضرر است. از این رو در این مطلب از فارکس365 قصد داریم به این بپردازیم که حد ضرر و حد سود در فارکس چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم. ممکن است تحت‌تاثیر فضای حاکم بر جامعه به بازارهای مالی رو آورده باشید اما این فضا نیازمند یک استراتژی دقیق و از پیش تعیین‌شده است. برای موفقیت در معاملات خود نیاز به Stop Loss و Take Profitدارید. چرا که با کاهش ریسک‌های موجود و حفظ سود بتوانید در این فضا ماندگار شوید.

حد ضرر در فارکس (Stop-Loss) چیست؟

حد ضرر در فارکس به این معناست که شما در حساب معاملاتی و از طریق بروکر فارکس خود، نقطه یا محدوده‌ای را مشخص کنید تا اگر قیمت به آن نقطه رسید معامله شما بسته شود. استاپ لاس (حد ضرر) لزوما به این معنا نیست که معاملات شما در ضرر بسته می شوند. بلکه ممکن است این نقطه سر به سر باشد یا زمانی که در سود هستید، به منظور حفظ مقدار مشخصی از سود شما عمل کند.

تمامی استراتژی‌های سودده بازار از این اصل استفاده می‌کنند. این به این معناست که شما برای داشتن معاملات پر سود ملزم به رعایت نکات مربوط به حد ضرر و حد سود در فارکس هستید. حد ضرر کمک می‌کند تا در صورتی که روند بر اساس پیش‌بینی شما حرکت نکرد، بدانید که در کدام نقطه باید خارج شوید. اگرچه در بازارهای مالی استفاده از تحلیل تکنیکال بسیار رایج است اما حتی اگر تحلیلگر حرفه‌ای هم باشید، از ضرر مصون نیستید. اگر بخواهیم به طور خوش‌بینانه به موضوع نگاه کنیم احتمال موفقیت این تحلیل ها حدود 70 درصد است. پس شما باید تدابیر لازم جهت مدیریت ریسک های پیش آمده و حفظ سرمایه تان را از ابتدا به کار بگیرید.

حد سود در فارکس (Take Profit) چیست؟

در حد سود (Take Profit) شما برای معامله خود محدوده ای مشخص می کنید که با رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله متوقف می شود. در صورتی که قیمت به آن محدوده نرسد این دستور در کارگزاری اجرا نمی شود. داشتن حد سود هم مانند حد ضرر بسیار حائز اهمیت است. چرا که شما با حفظ سودهای خودتان است که می توانید در ضررهای احتمالی بازار از سرمایه خودتان محافظت کنید. هیچ روند صعودی تا ابد ادامه‌دار نخواهد بود. به همین علت است که باید هنگام شروع معامله نقطه خروج خود را هم مشخص نمایید.

از حد سود و حد ضرر معمولا به شکل ترکیبی در کنار هم استفاده می شود و به کمک آن می توانید ریسک به ریوارد معماملات خود را تعیین کنید.

چگونگی محاسبه حد ضرر و حد سود در فارکس

این طبیعت انسان هاست که شکست را نپذیرند و این موضوع در بازار هم صدق می کند. هنگامی که معامله شما وارد ضرر می شود شما دائم فکر می کنید بازار اشتباه کرده و باید برگردد و آن قدر در آن معامله می مانید تا چیزی از سرمایه شما باقی نماند. این موضوع زمانی که معامله شما در سود است نیز صدق می کند و طمع به شما اجازه فروش نمی دهد. اما ویژگی تریدرر موفق این است که بداند دقیقا کجا باید وارد معامله شود و کجا خارج شود در این قسمت به روش محاسبه Stop Loss و Take Profit می پردازیم.

روش تعیین کردن این نواحی یک نسخه ثابت نیست که بتوان آن را برای همه یکسان در نظر گرفت از این رو شما باید شخصیت، روحیات و استراتژی معاملاتی خود را در نظر بگیرید. در زیر به روش های پرکاربردی که تحلیل گران اغلب آن را به کار می گیرند، می پردازیم.

استفاده از مدیریت سرمایه

هنگامی که قصد بازکردن معامله ای را دارید دقت داشته باشید حجم و محدوده ای که برای حد ضرر در نظر می گیرید به گونه ای باشد که بیش از 2 الی 3 درصد از سرمایه تان به خطر نیفتد. بهترین روش این است که وقتی پوزیشن شما سود آور شد حد ضرر خود را به نقطه سر به سر منتقل کنید. برای داشتن حد سود نیز این بستگی به خود شما دارد. اغلب تریدرها با رسیدن به قیمت های مورد نظرشان به صورت پله ای از معامله خارج می شوند.

استفاده از نواحی حمایتی و مقاومتی (Support and Resistance Zone)

نواحی حمایت و مقاومت دو مفهوم مهم در تحلیل تکنیکال هستند. حمایت و مقاومت سطوح قیمتی هستند که حساسیت زیادی دارند و اکثر تغییر روندها در این نقاط انجام می شود. اساس تحلیل تکنیکال بر اساس تکرار پذیری است یعنی ما گذشته بازار را بررسی می کنیم تا رفتارهای معامله گران را در گذشته تحلیل کنیم. برای تعیین نواحی حمایتی شما می توانید سقف و کف های تاریخی را در نظر بگیرید. علاوه بر این اعداد روانی نیز در این موضوع حائز اهمیت هستند. برای استفاده از این نواحی باید تایم فریمی که قصد معامله در آن را دارید مشخص کنید. پس از به دست آوردن این سطوح می توانید برای تعیین حد ضرر و حد سود خود اقدام کنید.

استفاده از اندیکاتور و اسیلاتورها

روش دیگری که می توانید برای تعیین حد سود و حد ضرر در فارکس به کار ببرید، استفاده از اندیکاتور است. شما با توجه به استراتژی که استفاده می کنید ممکن است از ایچی موکو، مووینگ اوریج، فیبوناچی و … استفاده کنید. پس از به کارگیری این ابزار شما نقاطی را در دست خواهید داشت که با توجه به حجم معملات خود می توانید از آن ها برای تعین نقاط ورود و خروج استفاده کنید.

استفاده از کانال های سیگنال معتبر

فرقی نمی کند در معامله گری حرفه ای باشید یا آماتور، استفاده از یک کانال سیگنال معتبر به شما کمک خواهد کرد تا در زمان خود صرفه جویی کنید. تیم فارکس 365 مفتخر است با داشتن کادری مجرب و حرفه ای از تحلیل گران فارکس، در کانال VIP فارکس که تمامی خدمات آن به صورت رایگان در اختیار شما قرار می گیرد، معاملات مناسب و سود آور را شناسایی و حد ضرر و حد سود هر پوزیشن را نیز در هر سیگنال برای شما تعیین محاسبه حدضرر برای معاملات می کند. این سیگنال ها دارای ریسک به ریوارد بالا هستند و می توانند در مدت کمی سود زیادی را برای شما ایجاد کنند. پس فرصت را از دست ندهید و همین الان در کانال ما عضو شوید.

منظور از حد ضرر یا stop loss چیست؟

بطور کلی می توان گفت حد ضرر یا استاپ لاس Stop loss یعنی بازه ای از قیمت که شما انتخاب می کنید تا معاملات ضررده بسته شوند تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.البته گاهی اوقات دستور استاپ لاس می تواند در سود نیز عمل کند یا حتی در نقطه صفر به صفر.

اما بطور کلی باید اذعان کرد که حد ضرر یا استاپ لاس در معاملات بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی می باشد. بطور کلی در تمام استراتژی های معاملاتی سوده در بازار های مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را به راحتی باید بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک گام اصلی از سیستم معاملاتی ناقص خواهد ماند. در تمام مراحل معاملات مارجینی و غیر مارجینی شما صد در صد نیازمند به دانستن حداکثر ضرر احتمالی هستید و لازم هست که به صورت دستی یا اتوماتیک آنرا اعمال کنید.

با توجه به این که نوسان های بازار می تواند بسیار زیاد باشد و بستن بصورت دستی ممکن است مقدور نباشد پیشنهاد می کنیم که حتما در معاملات خود در دستورات تنظیم شده در کارگزار فارکس یا هر کارگزاری دیگر حتما حد ضرر یا استاپ لاس را قرار دهید تا خود کار اعمال شود.

در بروکرهای فارکس معمولا دستور ضرر در اولیت قیمت قابل دسترس در بازار اجرا می شود و همینطور برای سایر دستور ها مثل حد سود. و گاها ممکن است شما ببینید که دستور بستن معاملات شما با کمی اختلاف یا بشتر انجام شده باشد و این به معنی این است که قیمت لازم برای اجرای دستورات در بازار موجود نبوده است.اما فرموش نکنید بطور کلی اجرا دستورات معاملاتی در تمامی کارگزارن بازار فارکس و سایر بازارهای مالی امری نسبی است و بسته به شرایط می تواند متغییر باشد.

مواردی که برای گذاشتن و تنظیم استاپ لاس ( حد ضرر ) اصولی باید به آنها توجه کنیم:

مقدار پول مشخص در ریسک: تا زمانی که شما درصد پول درگیر شده به معامله را ندانید نمی توانید مقدار صحیح استاپ لاس را حساب کنید. شما باید بدانید در سیستم معاملاتی و مدیریت سرمایه شما چه مقدار ضرر برای هر معامله تعریف شده است، ۰٫۱ درصد ، ۱ درصد یا ۳ درصد یا بیشتر.

پیوت های قیمت: پیوت های قیمت یا Pivot Point ها قیمت هایی هستند که بیشترین پتانسیل چرخش قیمت در آنها وجود دارد و معمولا در گذشته قیمت ها روی این قیمت ها تغییر مسیر داده اند. این قیمت ها نقاط حمایت و مقاومت بازار support و resistance را می توانند تعیین کنند و تریدر ها به انها توجه خاصی دارند تا به کمک این قیمت ها حد ضرر خود را تعیین کنند.

سقف و کف روزانه: قیمت های بالا و پایین گذشته مانند یک خط کش ابعاد احتمالی بازار را نشان می دهند و می توان نقاط عرضه و تقاضا را به کمک آنها حدس زد. بدون دانستن این قیمت ها در استاپ لاس شما موفق نخواهید بود.

سقف و کف قیمت های هفتگی: قیمت های اوج بازار در هفته های گذشته و یا کف های قیمتی در هفته های قبل نقاط خوبی برای چرخش مجدد قیمت ها هستند و در تعیین استاپ لاس ( حد ضرر ) و تیک پروفیت ( حد سود ) بسیار تاثیر گذارند.

ترند های تایم های بالاتر: ترندهای قیمتی در بازه های زمانی بالاتر هم برای ورود به معاملات راهنمای خوبی هستند و هم برای تعیین حد ضرر احتمالی و خروج از بازار.

سطوح فیبوناچی: درصد ها و سطوح فیبوناچی قیمت های احتمالی برای حمایت و مقاومت هستند و برای انجام معاملات این قیمت ها را باید حتما از قبل بر روی چارت تحلیل تکنیکال خود علامت بزنید.

میانگین های قیمت: میانگین قیمت های گذشته و اختلاف قیمت جاری بازار از آنها ابزار و معیار خوبی برای پیش بینی ترند احتمالی است اما مسلما به تنهایی کافی نیست. اما دانستن میانگین روزها و ساعت های گذشته بازار برای انجام معاملات و تعیین استاپ لاس اصولی ( حد ضرر اصولی ) بسیار مهم خواهد بود.

معرفی دو ابزار مهم حد سود و حد ضرر برای تریدرهای بازار رمزارزها

سطوح حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop-Loss) دو مفهوم بنیادی هستند که تریدرها از آن‌ها برای تعیین استراتژی خروج از معامله بر‌اساس میزان ریسکی که حاضرند متحمل شوند، استفاده می‌کنند.

از این دو حد آستانه در هر دو بازار سنتی و رمزارزها می‌توان بهره برد و در میان تریدرهایی با رویکرد تحلیل تکنیکال بسیار محبوب است. برای آشنایی با حد سود و حد ضرر تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

اهمیت نقطه ورود به بازار و خروج از آن

زمان‌سنجی بازار استراتژی‌ای است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران از آن برای پیش‌بینی قیمت‌های آینده بازار و تعیین بهترین سطح خرید‌و‌فروش دارایی‌ها استفاده می‌کنند. بر‌اساس این رویکرد، تعیین نقطه خروج از بازار حیاتی است؛ چراکه در این‌جا حد سود و حد ضرر اهمیت پیدا می‌کنند.

سطوح حد سود و ضرر اهداف قیمتی هستند که معامله‌گران از‌قبل برای خود تعیین می‌کنند. اغلب تریدرهای منظم از این سطوح از‌پیش‌تعیین‌شده به‌عنوان بخشی از استراتژی خروج خود استفاده می‌کنند و به‌کمک آن‌ها ترید احساسی را به حداقل می‌رسانند و ریسک را مدیریت می‌کنند.

حد سود و حد ضرر چیست؟

حد ضرر(SL) قیمت از‌پیش‌تعیین‌شده دارایی است که کمتر از قیمت فعلی تعیین می‌شود. در حد ضرر، پوزیشن فعلی سرمایه‌گذار برای محدود‌کردن ضرر بسته می‌شود. حد سود (TP) نیز قیمت از‌پیش‌تعیین‌شده‌ای است که بیشتر از قیمت فعلی در نظر گرفته می‌شود و در آن، قیمت پوزیشن معاملاتی با هدف کسب سود بسته می‌شود.

تریدرها می‌توانند به‌جای سفارش‌گذاری لحظه‌ای و زیرنظرگرفتن مداوم بازار، با استفاده از این سطوح قیمتی که به‌صورت خودکار فعال می‌شوند، سرمایه خود را بفروشند. در بسیاری از پلتفرم‌های تبادل رمزارز، ویژگی حد سود و ضرر وجود دارد. کاربران با استفاده از این ابزار سطوح گفته‌شده را تعیین می‌کنند و زمانی‌که قیمت به میزان از‌پیش‌تعیین‌شده رسید، سامانه معاملاتی به‌طورخودکار دارایی آنان را می‌فروشد.

دلایل استفاده از حد سود و حد ضرر

درادامه، دلایل مهم استفاده از حد سود و حد ضرر و کاربرد آن‌ها در استراتژی معاملاتی را بیان خواهیم کرد.

حد سود و حد ضرر

حد سود و حد ضرر

مدیریت ریسک

حد سود و ضرر نشان‌دهنده وضعیت فعلی بازار است. کسانی که می‌دانند چگونه بهترین قیمت‌های معاملاتی را بشناسند، در‌حقیقت فرصت‌های ترید مطلوب را یافته‌اند و از میزان ریسک مدنظر خود آگاه هستند. محاسبه سطوح SL و TP می‌تواند نقشی حیاتی در حفظ و گسترش سبد دارایی‌تان ایفا کند.

با استفاده از این روش، نه‌تنها به‌صورت اصولی با انجام معاملات کم‌ریسک‌تر از دارایی‌تان محافظت می‌کنید؛ بلکه از از‌دست‌دادن کامل دارایی خود نیز مانع می‌شوید. ازاین‌رو، بسیاری از کاربران از حد سود و ضرر در استراتژی‌های مدیریت ریسک خود استفاده می‌کنند.

جلوگیری از انجام معاملات احساسی

حالت روحی فرد در زمانی خاص می‌تواند به‌شدت روی قدرت تصمیم‌گیری‌اش تأثیر بگذارد؛ بنابراین، بعضی از تریدرها بر استراتژی‌های از‌پیش‌تعیین‌شده برای جلوگیری از انجام معامله زیر فشار، ترس، طمع یا سایر احساسات نیرومند تکیه می‌کنند.

شناخت زمان بستن پوزیشن معاملاتی می‌تواند از تریدهای ناگهانی جلوگیری و در‌نتیجه، به فرد کمک کند تا تریدی استراتژیک به‌جای احساسی انجام دهد.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش

از حد سود و ضرر برای محاسبه نسبت ریسک به پاداش معامله‌گر استفاده می‌شود. این نسبت معیاری برای اندازه‌گیری ریسک پذیرفته‌شده در‌مقابل پاداش احتمالی است.

درمجموع، انجام معاملاتی بهتر است که نسبت ریسک به پاداش کمتری دارند؛ زیرا این کار به‌معنی بیشتر‌بودن سود احتمالی دربرابر ریسک‌های احتمالی است. با استفاده از فرمول زیر می‌توان نسبت ریسک به پاداش را محاسبه کرد:

نسبت ریسک به پاداش = (قیمت ورود – قیمت حد ضرر) تقسیم بر (قیمت حد سود – قیمت ورود)

روش‌های تعیین حد سود و حد ضرر

روش‌های زیادی برای محاسبه بهترین سطوح حد سود و ضرر وجود دارد. این روش‌ها را می‌توان به‌تنهایی یا در ترکیبی با سایر روش‌ها استفاده کرد؛ اما هدف نهایی یکسان است: استفاده از داده موجود در تصمیم‌گیری آگاهانه برای بستن پوزیشن معاملاتی. در‌ادامه چند روش تعیین سطوح SL و TP را معرفی می‌کنیم.

سطوح حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت مفاهیم بنیادی هستند که هر تریدر تکنیکالی با آن آشناست و در هر دو بازار سنتی و رمزارزها استفاده می‌شود. سطح‌های حمایت و مقاومت نقاطی در چارت قیمتی هستند که احتمال افزایش خرید‌و‌فروش در آن بیشتر است.

در سطح حمایتی به‌دلیل افزایش فعالیت‌های خرید، روند نزولی احتمال بیشتری دارد تا متوقف شود. در سطح مقاومت نیز، روند صعودی نمودار احتمال بیشتری دارد تا متوقف شود؛ زیرا فعالیت‌های فروش بیشتر است. تریدرهایی که از این روش استفاده می‌کنند و در پوزیشن لانگ هستند، معمولاً حد سود خود را دقیقاً زیر مقاومت و حد ضررشان را دقیقاً بالای حمایت قرار می‌دهند.

میانگین متحرک (MA)

با استفاده از این اندیکاتور تکنیکال، تغییرات شدید قیمتی متعادل و جهت نمودار مشخص می‌شود. میانگین متحرک (Moving Average) را می‌توان بر‌اساس ترجیح ترید در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت یا بلندمدت محاسبه کرد.

تریدرها نمودارهای میانگین متحرک را به‌دقت رصد می‌کنند و در نقاط تقاطع دو میانگین متحرک مختلف که به‌منزله سیگنال است، نقاط خرید‌و‌فروش را تعیین می‌کنند. معمولاً تریدرها از نمودار میانگین متحرک برای تعیین حد ضرر زیر نمودار میانگین متحرک طولانی‌مدت استفاده می‌کنند.

روش درصدی

برخی از تریدرها به‌جای استفاده از سطوح از‌پیش‌تعیین‌شده‌ای که از اندیکاتورهای تکنیکال به‌دست آمده‌اند، از روی درصد برای تعیین سطوح TP و SL استفاده می‌کنند. برای مثال، زمانی‌که قیمت دارایی ۵درصد از قیمت ورود بیشتر یا کمتر شد، می‌توان پوزیشن معاملاتی را بست. این روش برای کسانی مناسب است که با اندیکاتورهای تکنیکال آشنایی ندارند.

سایر اندیکاتورها

در این مقاله، به برخی از روش‌ها برای محاسبه حد سود و ضرر اشاره کردیم؛ اما تریدرها از اندیکاتورهای بیشتری استفاده می‌کنند. به‌عنوان نمونه، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) نشان‌دهنده زمانی است که دارایی بیشتر از حد خریده یا فروخته شده است. اندیکاتور باندهای بولینگر (BB) نیز نشان‌دهنده نوسان در بازار است و اندیکاتور MACD از میانگین‌های متحرک نمایی به‌عنوان نقاط داده استفاده می‌کند.

جمع‌بندی

بسیاری از تریدرها و سرمایه‌گذارها از یک یا ترکیبی از روش‌های گفته‌شده در این مطلب برای محاسبه حد سود و حد ضرر استفاده می‌کنند. آنان با استفاده از حد ضرر از پوزیشن معاملاتی ضرربار خارج می‌شوند یا با استفاده از حد سود، سود به‌دست‌آمده را قطعی می‌کنند.

توجه کنید که هر تریدر حد سود و ضرر خود را دارد و انجام این روش بیانگر موفقیت قطعی نیست؛ بلکه با استفاده از این روش‌ها می‌توان تصمیم‌‌های اصولی‌تر و منطقی‌تری گرفت. از‌این‌رو، توجه به ریسک با تعیین حد سود و ضرر یا استفاده از سایر روش‌های مدیریت ریسک، عادتی سودمند هنگام انجام سرمایه‌گذاری در رمز ارزها است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.