انواع الگوی هارمونیک ارز دیجیتال و معرفی کاربردیترین آنها
انواع و روشهای مختلفی برای تحلیل و پیشبینی آینده قیمت وجود دارد. یکی از آنها الگوی هارمونیک است. انواع الگوهای هارمونیک یکسری اشکال هندسی هستند با نسبتهای فیبوناچی، که به معاملهگران کمک میکنند تا نقطههای ورود و خروج خود را مشخص کنند. از این الگوها، برای پیشبینی آینده استفاده میشود.
یکی از مشکلاتی که این الگو دارد، این است که به مقادیر کاملاً مشخصی نیاز دارد (مقادیر فیبوناچی)، که این باعث میشود نقاط دقیق بازگشت بدهد. یعنی اینکه در مواقع زیادی معاملهگران الگوهایی را میبینند که شبیه به الگوهای هارمونیک هستند؛ اما مقادیر فیبوناچی را رعایت نمیکنند. این ممکن است معاملهگر را به اشتباه بیندازد. معاملهگر نیاز دارد که برای معامله با این الگوها صبور باشد تا بهترین حالت اتفاق بیوفتد.
از آنجایی که این الگو مقادیر مشخصی را به ما میدهد، با استفاده از آن حرکت فعلی قیمت را میتوان حدس زد. اما خیلی هم پیش میآید که این الگوها شکست میخورند و در جهت خواسته ما حرکت نمیکنند. این یعنی روند کلی قیمت، به شدت مخالف جهت ماست. به همین دلیل معاملهگر نیاز دارد که ریسک خود را کنترل کند.
همچنین ممکن است الگوها، داخل یکسری الگوهای دیگر تشکیل شوند که این اتفاق روی نقاط خروج و ورود تاثیر میگذارد. تشکیل الگوهای تو در تو به دلیل خاصیت فراکتالی بازار است.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک مختلفی وجود دارد که در این مطلب به پرکاربردترین آنها، یعنی موارد زیر میپردازیم:
- الگوی ABCD
- الگوی گارتلی
- الگوی پروانه
- الگوی خفاش
- الگوی خرچنگ
الگوی ABCD
ABCD یک الگوی هارمونیک به معنی AB=CD بوده و به طور کلی از 3 حرکت و 4 نقطه تشکیل شده است. ابتدا یک لگ حرکتی (AB)، در ادامه یک حرکت اصلاحی (BC) و سپس یک لگ حرکتی دیگر (DC) در جهت حرکت ابتدایی یعنی AB داریم.
در این الگو، حرکت BC باید دقیقاً 61.8 درصد حرکت قبل یعنی AB باشد. حرکت CD به اندازه AB است و زمانی که قیمت از نقطه A به نقطه B برسد، باید با زمانی که قیمت از C به D میرسد برابر باشد.
معاملهگران میتوانند سفارش ورود خود را نزدیک به نقطه C بگذارند که به عنوان ناحیه بازگشت قیمت یا PRZ شناخته میشود. یا اینکه میتوانند تا زمانی که الگو کامل شود منتظر بمانند تا در نقطه D وارد معامله شوند.
الگوی گارتلی
الگوی هارمونیک گارتلی توسط فردی به نام گارتلی (H.M. Gartley) معرفی شد. الگوی صعودی آن معمولاً در اوایل روند دیده میشود و نشاندهنده این است که موجهای اصلاحی در حال پایان یافتن هستند.
این الگو از 5 نقطه و 4 حرکت تشکیل شده است. ابتدا یک حرکت تا نقطه A و سپس یک حرکت اصلاحی تا نقطه B به اندازه 61.8 درصد حرکت قبلی (XA) داریم. در ادامه یک حرکت مخالف به اندازه 38.2 تا 88.6 درصد AB داریم. حرکت بعدی CD است، که به اندازه 113 تا 161.8 درصد حرکت AB است. همچنین نقطه D به اندازه 78.6 درصد حرکت XA است.
نقطه D به عنوان ناحیه بازگشت قیمت شناخته میشود.
الگوی هارمونیک گارتلی
الگوی پروانه
تفاوت الگوی پروانه با گارتلی در این است که در الگوی پروانه، نقطه D از نقطه X میگذرد و رد میشود.
در الگوی نزولی آن، ابتدا یک کاهش قیمت به سمت نقطه A داریم. حرکت بعدی یعنی AB، به مقدار 78.6 درصد حرکت XA است. حرکت BC، به مقدار 38.2 تا 88.6 درصد حرکت AB و حرکت CD به مقدار 161.8 تا 224 درصد حرکت AB است. نقطه D هم در 127 درصدی حرکت XA قرار دارد. در الگوی نزولی پروانه، نقطه D، نقطه ورود به معامله شورت (Short) به حساب میآید. اما بهتر است تا برای تائیدیه گرفتن منتظر باشیم.
الگوی هارمونیک پروانه
الگوی خفاش
این الگو تقریباً شبیه به گارتلی است اما در اندازه با هم متفاوت هستند. به طور مثال الگوی صعودی آن را توضیح میدهیم. ابتدا حرکت صعودی XA را داریم. حرکت AB به اندازه 38.2 تا 50 درصد حرکت XA و حرکت BC آن به اندازه 38.2 تا 88.6 درصد حرکت AB است. CD به اندازه 161.8 تا 261.8 درصد AB حرکت میکند. نقطه D هم در اصلاح 88.6 درصدی XA قرار دارد.
در الگوی صعودی، در نقطه D به دنبال ورود به یک معامله لانگ (Long) میگردیم و حد ضرر میتواند مقداری پایینتر از این نقطه باشد.
الگوی هارمونیک خفاش
الگوی خرچنگ
در الگوی هارمونیک خرچنگ، به علت اینکه بازگشت روند را توسط اعداد فیبوناچی با دقت بالایی نشان میدهد، یکی از بهترین الگوها به حساب میآید.
این الگو شبیه به الگوی پروانه است اما در اندازهگیریها باهم تفاوت دارند.
در الگوی صعودی خرچنگ، نقطه B به 38.2 تا 61.8 درصد حرکت XA پولبک میزند. BC به 38.2 تا 88.6 درصدی AB میرسد. CD به 261.8 تا 361.8 درصدی AB حرکت میکند. نقطه D هم در 161.8 درصدی XA است. نقطه D در الگوی صعودی، نقطهای است که باید وارد معامله لانگ شویم.
الگوی هارمونیک خرچنگ
جمعبندی
الگویهای هارمونیک مختلفی در تحلیل قیمت وجود دارد که در این مقاله به پرکاربردترین آنها اشاره کردیم. توجه داشته باشید که تنها با دیدن یک الگو در نمودار قیمت، نمیتوان وارد معامله شد. برای این کار باید دلایل دیگری داشته باشیم و کلیت و زمینه نمودار را بررسی کنیم و به تایم فریمها دقت کنیم. همچنین در کنار تحلیل، حد ضرر به هیچ وجه فراموش نشود و به طور کلی قوانین مدیریت سرمایه باید حتماً رعایت شود.
الگوی هارمونیک
اگر تا به اینجا قوانین الگوهای هارمونیک با تیم توکن باز همراه بوده باشید، میدانید که سعی بر توضیح و تبیین هر چه بیشتر این مطالب گسترده ی دنیای ارز دیجیتال داشته ایم. تا به امروز، تریدر ها برای تحلیل درست و درصد خطای کمتر، از نمودار ها به انواع و اقسام الگوهای تفسیری بهره برده اند. یکی از الگوهای محبوب این روزها، الگوی هارمونیک می باشد. ما در این مقاله قصد داریم به ارزیابی و توضیح این الگو بپردازیم پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
تعریف الگوی هارمونیک
در تعریف الگوهای Harmonic باید گفت، این الگو ها از تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی به وجود آمده اند. پس باید دانست اعداد فیبوناچی به عنوان اساس و پایه این الگوها تلقی می شود. لازم به ذکر است که شناخت این الگوها در مقایسه با الگوهای کلاسیک و قدیمی تر، به تمرین و مهارت بالایی نیاز دارند. اما باید توجه داشت زمانی که در یادگیری این الگوها به مهارت برسیم، قادر خواهیم بود به سادگی روند آتی نمودار قیمتی را پیشبینی و بهره بری نماییم.
این الگوها عموماً به شکل حروف انگلیسی M ،W و یا تلفیقی از هر دو نمایان خواهند شد. با حساب نمودن نسبتهای فیبوناچی بین نواحی مهم الگو، قادر خواهیم بود صعود یا نزول قیمت را تخمین بزنیم. ساختار همه ی الگوهای پنج نقطهای مشابه به یکدیگر می باشد و صرفاً در طول خطوط و نسبتهای فیبوناچی، با همدیگر تفاوت دارند. پس به طور کلی با یادگیری تنها یکی از این الگوها، درک دیگر الگوها برای شما تریدرها سهل و آسان خواهد بود.
الگوی هارمونیک
مبنای نظریه الگوهای هارمونیک
باید بدانیم مبنای نظریه الگوهای هارمونیک بر اساس حرکتهای قیمت در طول بازه های زمانی می باشد که از نسبت فیبوناچی و نقاط انقطاع در بازار بهره مند می شود.
تحلیل نسبت فیبوناچی در بازارهای مختلف و چارچوبهای زمانی گوناگون، کاربرد دارد. باید دانست که از این نسبتها می توان برای پیدا کردن نقاط کلیدی که روند در آنها دچار تغییر می شود، بهره برد. ضمن آنکه از این نقاط کلیدی قادریم به نقاط اصلاح روند قیمت و سوئینگ پایین و بالا اشاره کنیم.
اهمیت الگو های هارمونیک
از آنجایی که الگوهای هارمونیک روند حرکت قیمت را پیشبینی میکنند، به همین علت از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. تریدرها با پیداکردن الگوهایی با اندازه و ابعاد گوناگون و اِعمال نسبتهای فیبوناچی بر آنان، قادر به پیشبینی پرایساکشن آتی هستند. در حقیقت از این الگوها می توان برای تعیین معکوس شدن قیمت ها بهره جست.
نحوه معامله الگوهای هارمونیک
باید دانست پیش از آنکه اقدامی در جهت ترید کردن با بهره جویی از الگوی هارمونیک صورت دهیم ابتدا باید این الگو را در نمودار شناسایی و پیدا کنیم. هرچند این نکته را باید خاطر نشان شویم که پیدا کردن الگوی هارمونیک با چشم غیرمسلح تا حدودی سخت و دشوار خواهد بود. اما هنگامی که یک ترید،ر ساختار الگو را بفهمد و آن را درک نماید، قادر خواهد بود آنان را به واسطه ی ابزار فیبوناچی معیین کند.
انواع الگوی هارمونیک
از آنجایی که این الگو در تحلیل تکنیکال مورد بهره جویی قرار می گیرد، الگوی هارمونیک به انواع گوناگونی تقسیم می شود. هر کدام از این الگوها شمایل مخصوصی دارند و بر روی نمودار به شمایل خاصی رویت می شود. در ذیل به چند مورد از انواع آن اشاره می کنیم.
Gartley Harmonic
به طور کلی باید بدانیم پر کاربردترین الگویی که در تحلیل تکنیکال با آن رو به رو خواهیم بود، الگوی هارمونیک گارتلی است. پس باید بدانیم که یادگیری و مهارت فهم این الگو از اهمیت به سزایی برخوردار است. این الگو همانند دیگر الگوهای هارمونیک به دو صورت نزولی و صعودی می باشد. البته لازم به ذکر است که با پیدا کردن نقاط صعود و نزول این الگو بر روی نمودار، قادر خواهیم بود که زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار را مشخص کنیم.
الگوی هارمونیک
Butterfly Harmonic
الگوی پروانه به دو حالت پروانه بولیش یا پروانه بریش می باشد. این الگو عموماً در انتهای یک روند رویت میشود و نشانگر آن است که روند معکوس از روند اصلی قویتر می باشد. این الگو نیز در زمره ی الگوهایی است که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارند. الگوی هارمونیک پروانه همانند سایر الگوهای هارمونیک از خصوصیت های ویژه ای برخوردار است. البته می توان گفت شباهت های بسیاری میان این الگو و الگوی گارتلی وجود دارد. اما صرفاً میان این دو الگو، تنها می توانیم یک تفاوت را عنوان کنیم:
بر روی الگوی گارتلی و پروانه نقطه بعدی D بیشتر از نقطه آغاز X ( شکل w) بوده و حتی قادر خواهیم بود میزان این نقاط را بالا و پایین ببریم. چون الگوی پروانه این نسبت بیشتر از الگوی گارتلی است.
الگوی هارمونیک
Bat Harmonic
این الگو همانند سایر الگوهای هارمونی دارای دو حالت صعودی و نزولی است. هنگامی که این الگو در حالت صعودی قرار بگیرد، مطلوب ترین زمان برای خروج از یک پوزیشن یا معامله می باشد. در صورتی که در همین الگو و روند نزولی آن، بهترین زمان مناسب برای ترید و اقدام به ورود عاقلانه به بازار است. باید بدانیم وجه تمایز الگو خفاش با دیگر الگوهای هارمونیک در آن است که در نهایت، شکلی مشابه یک ذوزنقه متقارن به شمای تریدر میدهد.
الگوی هارمونیک
Shark Harmonic
یکی دیگر از الگوهای هارمونیک الگوی کوسه است. این الگو به طور کلی نسبت به سایر الگوها تازه تر و نوین تر است. این الگو در 10 سال پیش یعنی سال 2011 توسط تریدرها و تحلیلگران در حوزه تحلیل تکنیکال بازار مالی مورد بهره مندی قرار گرفت.
اگر حضور ذهن مناسبی برای به خاطر سپردن این الگو ندارید، کافی است به این مسئله فکر کنید که می خواهید در اقیانوس بیکران رمز ارزها، ماهیگیری کنید.
که در این میان بعضی از ماهی گیران امکان دارد با قلاب خود، کوسه صید کنند. این الگو دقیقاً به همین سبب از محبوبیت بسزا و قدرت فراوانی برخوردار است. اکثر تریدرها در این بازار، هنگامی که با الگوهای کوسه رو به رو می شوند، اگر توانایی بهره مندی مطلوب از شرایط را داشته باشند، به طور قطع از سود خوبی بهره مند خواهند شد.
الگوی هارمونیک
Crab Harmonic
یکی از بهترین الگوهای هارمونیک الگوی خرچنگ می باشد که تحلیلگران علاقه وافری به استفاده از این الگو دارند. این الگو در 21 سال پیش یعنی سال 2000 میلادی کشف شد و شاید بتوان گفت فرق عمده ی این الگو با دیگر الگوهای هارمونیک، در آن است که این الگو در موج آخر حرکتی خود، به مراتب اصلاح عظیم تری نسبت به دیگر الگوها صورت داده است. الگو خرچنگ مشابه الگو پروانه می باشد، اما وجه تمایز آن در این است که شمایلی فشردهتر را تشکیل می دهد و الگویی مطلوب برای تعیین حرکات خردتر خواهد بود. ضمن آنکه این الگو برای ورود یا خروج در انتهایی ترین نقاط بسیار کارآمد می باشد.
الگوی هارمونیک
AB = CD Harmonic
این الگو را یکی از سادهترین الگوی هارمونیک می توان نام برد. یکی از علت های ساده بودن این الگو، ملزومات کمتر جهت به وجود آمدن این الگو نسبت به دیگر الگوهای هارمونیک می باشد. همچنان باید بدانیم تشخیص و تعیین این الگو در نمودار قیمت بسیار آسان خواهد بود.
الگوی هارمونیک
Cypher Harmonic
در الگو سایفر هر ناحیه نمایانگر یک معکوس و هر پا نشانگر یک ارزش قیمت می باشد.الگوی سایفر از اعداد خرد تر الگوی فیبوناچی بهره جویی میکند و این اعداد عموماً کمتر از 1 می باشند. به همین جهت شمایلی با شیبهای تندتر به وجود می آورند.
الگوی هارمونیک
مزایا و معایب الگوی هارمونیک
الگوی هارمونیک نیز دارای مزایا و معایبی قوانین الگوهای هارمونیک است که در ذیل به طور مختصر به شرح آن ها میپردازیم.
آشنایی با الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
آشنایی با الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
الگوی هارمونیک چیست؟ الگوهای هارمونیک در ارزهای دیجیتال چه کارایی دارند؟ احتمالاً نام الگوهایی نظیر الگوی هارمونیک پروانه، الگوی هارمونیک سایفر، الگوی هارمونیک خرچنگ و خفاش و … را شنیدهاید که انواعی از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هستند. برای آشنایی با این الگوهای کافی است تا به مطالعه مقاله ادامه دهید و از نحوه معامله با الگوهای هارمونیک با خبر شوید. در ابتدا به تعریف الگوهای هارمونیک میپردازیم و انواع مختلف آن را معرفی میکنیم.
تعریف الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) الگوهای هارمونیک از سال 1932 به معرفی شدند که حدوداً 90 سال پیش توسط گارتلی (H.M. Gartley) در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) نوشته شد. لری پساونتو با تلفیق کردن الگوی اولیه که «گارتلی» نام داشت با نسبتهای فیبوناچی، قوانینی در رابطه با معاملات با این الگو ایجاد کرد. البته نویسندگان دیگری روی نظریه گارتلی تحقیقات و پژوهشهایی انجام دادند ولی بهترین نمونه «کتاب معامله هارمونیک» نوشته اسکات کارنی میباشد. کارنی دست به اقدام جدیدی زد و توانست الگوهایی مانند الگوی خرچنگ، الگوی خفاش، الگوی کوسه و… را ابداع کند. در ادامه مقاله به معرفی این الگوهای هارمونیک میپردازیم. اسکات کارنی مطالبی را در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک را به این نظریه اضافه کرد.
فرضیه اصلی در رابطه با الگوهای هارمونیک بر اساس «حرکت قیمت نسبت به زمان» است که البته نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها نقش مهمی را ایفا میکنند. از نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت استفاده میشود. سطحهای پرتابی و اصلاحی که از نقاط چرخشی (سقفها و کفها) به دست میآید، میتواند حد ضرر و اهداف قیمتی را مشخص کند.
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه در معاملات استفاده کنیم ؟
انواع الگو های هارمونیک از ابزارهای مطرح در بازار سرمایه محسوب می شود که معامله گران و به خصوص کسانی که علاقه بیشتری به تحلیل تکنیکال دارند از این الگو ها بسیار استفاده می کنند. اما انواع الگو های هارمونیک چگونه کار می کند؟ رسم انواع الگو های هارمونیک و نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه؟ در این مقاله سعی می کنیم پاسخ های مناسبی برای این سوالات پیدا کنیم.
به طور کلی وقتی صحبت از شاخص ها و فاکتورهای تکنیکالی می شوند عده ای قلم به دست آماده منتظر فرمول ها و روش ها و شکل های خاص و … هستند. در واقع برای این افراد تکنیکال چیزی جز اعداد و ارقام و چند فاکتور و … نیست. البته این موضوعی است که بسیاری از تازه کاران بورس نیز به آن دچار هستند.
اما یک معامله گر حرفه ای و یک سرمایه گذار با تجربه به خوبی می داند چارت و نمودار تنها نمایش دهنده اعداد و ارقام و قیمت های سهم در موقعیت های مختلف نیست. چارت می تواند با معامله گر سخن بگوید. یک معامله گر می تواند با استفاده درست از تحلیل تکنیکال و نگاه درست به چارت رفتار سهم را بشناسد و به نوعی آن را روانشناسی کند. این مفهوم یک اتفاق تجربی نیست و می توان به صورت کاملا علمی آن را ثابت کرد.
انواع الگو های هارمونیک نیز یکی از روش ها و ابزارهایی است که می تواند به ما در زمینه شناسایی رفتار یک چارت و نمودار کمک کند. اما این که نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه باشد و چطور باید اقدام به رسم انواع الگو های هارمونیک کنیم می تواند بحث جالبی باشد.
روانشناسی سهم
مهمترین نکته ای که باید قبل از مبحث انواع الگو های هارمونیک به آن اشاره کنیم این است که شما به عنوان سرمایه گذار یا معامله گر باید یاد بگیرید که سهم و نمودار آن را رفتارشناسی کنید. در واقع باید بدانید که چارت سهمی که انتخاب کرده اید در موقعیت های مختلف چگونه رفتار می کند.
این کاری است که شما باید در تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما متاسفانه معامله گران و تازه کاران دنیای سرمایه چندان خودشان را درگیر فرمول ها و جداول و اعداد و ارقام کرده اند که عملا توجهی به این موضوع ندارند. در واقع هم اکنون نیز انتظار آن ها از این مقاله این است که مانند ده ها سایت و مقاله دیگر انواع الگو های هارمونیک را با رسم شکل توضیح دهیم و بیان کنیم که اگر این نوع الگو را در سهم دیدید احتمالا رفتار این چنینی خواهد داشت، به این الگو پروانه ای می گویند و ….
اما سوال اینجاست این اطلاعات که معمولا به صورت رایگان هم در اختیار تمامی معامله گران و سرمایه گذاران قرار دارد تا چه اندازه می تواند مفید باشد؟ این اطلاعات مادامی که شما مفهوم انواع الگو های هارمونیک و سایر ابزارهای تکنیکالی را درک نکرده باشید عملا بی فایده است.
مهمترین مفهومی که در چارت سهم ها وجود دارد این است که شما با انسان ها رو به رو هستید. شما به عنوان یک معامله گر، سرمایه گذار یا هر عنصر دیگر در اقتصاد به هر حال در نهایت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با انسان ها رو به رو هستید. همین چارت سهمی که شما می خواهید با انواع الگو های هارمونیک به جان آن بیفتد در نتیجه معامله های انسان های مختلف ساخته شده است. آیا می توان انسان را بر اساس یک فاکتور شناسایی کرد؟ یا این که می توانیم انسان ها را مجاب به انجام کاری کنیم؟
مسلما خیر! پس وقتی خود انسان ها قابل پیش بینی نیستند و عملا نمی توان با استفاده از فاکتورهای مختلف آن ها را تحلیل کرد چه لزومی است که یکی از نتایج رفتار آن ها مانند همین چارت سهم را با این گونه ابزار تحلیل کنیم؟
گذشته و تکرار دو عامل مهم در ایجاد انواع الگو های هارمونیک
بنابراین تا این جا متوجه شدیم که انسان ها عمل اصلی ایجاد چارت های قیمتی هستند. پس برای شناسایی درست آن ها باید مانند یک انسان واحد با این چارت برخورد کرد. یعنی چه؟
یعنی این که همانطور که یک انسان شخصیت خاص خودش را دارد و بر اساس شخصیت خود دست به تصمیم گیری می زند و در برابر شرایط مختلف واکنش نشان می دهد و در عین حال می تواند کارهای غیر قابل پیش بینی انجام دهد. هر چقدر شناخت شما از این شخصیت بیشتر باشد می توانید راحت تر رفتار های او را در موقعیت های مختلف تحلیل و پیش بینی کنید.
بنابراین تحلیل تکنیکال استفاده از چند اندیکاتور و شاخص و انواع الگو های هارمونیک نیست. بلکه تحلیل تکنیکال درست مانند روانشناسی است. در این جا شما باید بتوانید روان چارت را با استفاده از شناختی که به دست آورده اید و با استفاده از اندیکاتورها و انواع الگو های هارمونیک بشناسید.
پس رفتار چارت چیزی شبیه به رفتار انسانی است. از این گزاره می توان به این نتیجه رسید که گذشته در آینده چارت تکرار می شود. در واقع همه ما در زندگی خودمان این موضوع را درک کرده ایم که در برابر شرایط های یکسان واکنش های برابری نشان داده ایم.
بنابراین رفتار ما در گذشته می تواند رفتار ما در آینده را نشان دهد. وقتی شما بتوانید رفتار چارت در گذشته را به درستی تشخیص بدهید در واقع می توانید رفتار آن در شرایط و موقعیت مشابه در آینده را به دست بیاورید. انواع الگو های هارمونیک یکی از این ابزارهایی است که می تواند به شما در تشخیص این کار کمک کند.
تشخیص انواع الگو های هارمونیک
بنابراین انواع الگو های هارمونیک بر اساس تکرار در گذشته ساخته می شود و به ما می تواند نشان بدهد که قرار است در آینده تحت شرایط مشابه چه اتفاقی رقم بخورد.
شما هر چقدر یک سهم را بشناسید و آن را دنبال کرده باشید مسلما می توانید به صورت چشمی و حتی بدون داشتن دانش کافی در مورد انواع الگو های هارمونیک، تکرارهای جالبی در این سهم پیدا کنید. اما نکته ای که وجود دارد این است که عملا نه شما و نه بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران وقت این را ندارند که بخواهند روی هر سهم و هر چارت مدت ها زمان صرف کنند و آن را بشناسند.
درست مانند این است که شما برای انتخاب دوست بخواهید با تک تک آدم های شهر رفت و آمد کنید و برای هر کدام از ان ها زمان زیادی را صرف کنید تا در نهایت بخواهید از میان آن ها یک یا چند دوست انتخاب کنید. این کار عملا امکان پذیر نیست. اگر هم امکان پذیر باشد به سبب صرف زمان بسیار از نظر اقتصادی به صرفه محسوب نمی شود.
اینجاست که انواع الگو های هارمونیک به کار می آید. این الگو ها بر اساس بررسی چند ده ساله روی سهم ها و چارت های مختلف ایجاد شده است. (در ادامه مقاله خرید کاردانو و توکن غیر مثلی را مطالعه نمایید.)
در این مقاله قصد نداریم که این الگو ها را برای شما بیان کنیم و یا این که بخواهیم آن ها را با فرمول ها و شکل های عجیب و غریب به شما ارائه دهیم. این کاری است که بسیاری از سایت ها و در تمامی آموزش ها وجود دارد.
نکته مهمی که در بسیاری از این آموزش ها و سایت ها به آن کمتر توجه شده این است که چگونه این الگوها را پیدا کنیم. معمولا برای پیدا کردن این الگو ها گفته می شود که از شکل های مختلف پیروی کنید و یا این که از نسبت های فیبوناچی استفاده کنید.
اما واقعیت این است که عملا این کار نمی تواند ذهن شما را برای تحلیل درست آزاد بگذارد. زمانی که ذهن شما درگیر یادآوری شکل الگو و تطابق آن با چارت است عملا بسیاری از نکات را از دست می دهد. راه کار ساده است.
به چارت نگاه کنید. برخی از رفتارها تکرار شده است. یعنی انگار بخشی از چارت در جای دیگر عینا کپی شده است. این نشان می دهد که یک هارمونیک در اینجا اتفاق افتاده است. حال کافی است شرایط هارمونیک را بررسی کنید تا تحلیل درستی در این مورد به دست بیاورید.
آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک (XABCD) با نام الگوهای تکرار شونده هم شناخته میشوند. این الگوها بر اساس نظریه دانشمند معروف ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی، شکل گرفتهاند. نظریه معروف فیبوناچی همان اعداد طلایی است که به نام خود فیبوناچی نامگذاری شده است. تحلیل تکنیکال نیز با اعداد (نوسانات قیمتی) و الگوهای تکرارشونده سر و کار دارد و تحلیلگران با شناسایی این الگوها و بررسی نوسانات قیمتی، موقعیتهای مناسبی را برای ورود به بازار بورس شناسایی میکنند. جالب است بدانید که استفاده از الگوی فیبوناچی یا همان الگوی هارمونیک XABCD در تحلیل تکنیکال، یکی از روشهای مرسوم و پرطرفدار در میان تحلیلگران است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرده است. با این دستاورد، پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) به راحتی امکانپذیر است. در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبوناچی میپردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
در ادامه، عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
آشنایی با الگوی فیبوناچی
مبنای الگوهای هارمونیک، دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:
با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی به دست میآید که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری به دست میآید. اهم نسبتهای به دست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبتهای فوق به مبنای ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون تبدیل شده است که یکی از کاربردهای رایج آن، استفاده از این نسبتها برای اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی سهم است؛ به طوری که در یک روند نزولی، خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. با تعیین خطوط روند فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق است، میتوان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی کرد یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهای هارمونیک (فیبوناچی) معمولا پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به وجود میآید و دارای انواع مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
انواع الگوی فیبوناچی
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده میشود میپردازیم. این الگو به عنوان الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت در نظر گرفته میشوند:
۱/ الگوی Bullish AB=CD
این الگو همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کفهای قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقفهای قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ مورد هدف قرار میگیرند.
۲/ الگوی Bearish
این الگو که اصطلاحا به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقفهای قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کفهای قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
نکته: این الگو سادهترین و ابتداییترین نوع الگوهای هارمونیک است که اشکال متعددی دارد مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava
این اشکال جزو تکنیکهای تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب میآیند؛ لذا پیشنیاز استفاده از آنها، شناخت الگوهای عمومیتر و رایجتر است که در ادامه معرفی میشوند.
۳/ الگوی Retracement
این الگو که میتوان از آن به عنوان رایجترین الگوی هارمونیک یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب، مجددا شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود. برای قوانین الگوهای هارمونیک درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۴/ الگوی Extension
همانطور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیشبینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از نوع الگوهای Extension مینامیم. به عنوان مثال پیشبینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۵/ الگوی Projection
از این الگو برای تعیین هدف ادامه روند و همچنین پیشبینی مقاومتها در طول مسیر استفاده میشود. علاوه بر این، الگوی Projection روندهای بازگشتی بزرگتر از خط روند قبلی را تشخیص میدهد؛ به این ترتیب که موجهای اصلاحی در طول روند، برای پیشبینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) این الگو ما را در پیشبینی نقطه هدف و مقاومتهای مسیر کمک میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۶/ الگوی Expansion
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونهای که برخی از تحلیلگران تمایزی میان آنها قائل نمیشوند اما به طور کلی، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش قوانین الگوهای هارمونیک تحلیلگر خواهد بود.
۷/ الگوی Arcs
این الگو با روش شعاعی و عموما با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیشبینی و بررسی میکند به تصویر زیر دقت کنید:
۸/ الگوی Fan یا بادبزن
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیشبینی میکند که زاویهها با اندازههای ۳۸.۲، ۵۰ و قوانین الگوهای هارمونیک ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
۹/ الگویTime
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار میدهد؛ این الگو یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا به نسبتهای ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیشبینی میکند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازههای ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) میکند.
۱۰/ بررسی دقیق الگوی AB=CD
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، الگوی AB=CD به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشود.
از این الگو میتوان در کانالهای موازی و ساختارهای کانالیزه بهره بیشتری برد. کانالهای موازی به زبان ساده وضعیتی است که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان را میتوان بررسی کرد و با دیدن حرکت گذشته قیمت میتوانیم روند قیمتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنیم (همین دو الگوی ساده مبنای سیستمهای معاملاتی بسیار گران قیمت در دهههای گذشته بوده است). در نظر داشته باشید حرکت قیمت همیشه دقیقا بهاندازه AB=CD نیست و گاهی اوقات کمتر است اما بر اساس این الگو میتوان نقاط بازگشتی را شناسایی کرد. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
ویژگیهای الگوی AB=CD
- برابری طول AB و CD
- اصلاح موج BC به میزان ۶۱% و یا ۷۸% فیبوناچی
- اکستنشن موج BC به نسبت ۱۶۱٫۸% و یا ۱۲۷٫۲% فیبوناچی برای تشکیل موج CD قوانین الگوهای هارمونیک
- برابری در میزان زمان تشکیل شدن دو طول CD و AB
- وجود واگرایی بین دو نقطه B و D
نکته: معمولا الگوی AB=CD در اصلاحها اتفاق میفتد و برای معامله در جهت روند اصلی بازار مورد استفاده قرار میگیرد. شکلهای زیر دو مثالی از الگوی AB=CD در دو حالت نزولی و صعودی است.
بررسی الگویAB=CD ایدهال
در این الگو، تشکیل موج CD بهاندازه AB زمان برده است و این دو موج از نظر زمانی یکسان هستند. در این الگو BC میتواند بهاندازه %۶۱٫۸ تا %۷۸٫۶ موج AB را اصلاح کند. در این صورت موج CD میتواند بهاندازه %۱٫۶۱۸ تا %۱٫۲۷ برابر موج BC را در بر بگیرد.
نکته مهم: موازی بودن دو موج AB و CD مهم است. درصورتیکه این دو موج با هم موازی و شیب یکسانی داشته باشند، اعتبار الگو بیشتر است و با قدرت بیشتری عمل میکند.
الگوی AB=CD معکوس
آرایش AB=CD معکوس یک الگوی هارمونیک ادامهدهنده است که در روندهای صعودی و نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامه روند است.
در این الگو، موجهای AB و CD ازنظر زمانی و قیمتی یکسان هستند. این الگو معمولا در یک ساختار کانالیزه از اعتبار بیشتری برخوردار است و بعد از تشکیل موج CD میتوان در جهت روند بدون در نظر گرفتن تریگر وارد معامله شد. به تصویر زیر دقت کنید:
در شکل فوق نمودار شرکت لیزینگ رایان سایپا را مشاهده میکنید که در یک ساختار کانالیزه در حال نوسان است و پس از تشکیل الگوی AB=CD معکوس، روند صعودی سهم ادامه پیداکرده است.
۱۱/ آشنایی با الگوی گارتلی Gartley
الگوی گارتلی یک الگوی چند بعدی و بسیار قدرتمند است که با شناسایی آن میتوان به معاملات سودآوری دست پیدا کرد. این الگو از ۵ نقطه اساسی X ، A، B، C، D تشکیلشده است که موقعیت ویژه هر یک از آنها، از مهمترین شاخصههای شناسایی آن محسوب میشود.
- موج AB حتما باید %۶۱٫۸ از XA را اصلاح کند (میتواند کمی بیشتر هم باشد ولی نباید به %۷۶٫۴ رسیده باشد).
- موج BC میتواند %۳۸٫۲، %۵۰، %۶۱٫۸، %۷۶٫۴، %۸۸٫۶ موج AB را اصلاح کند.
- اکستنشن موج BC از %۱۶۱٫۸ بیشتر نشود (۱۲۷٫۲ یا ۱۴۱٫۴ یا ۱۶۱٫۸) در غیر این صورت یا ناحیه بازگشتی ما بزرگ است و نباید به آن اعتماد کنیم و یا الگو را اشتباه تشخیص دادیم.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (PRZ) به نکات زیر دقت کنید:
- توسعه موج BC باید کمتر از میزان ۱۶۱٫۸٪فیبوناچی باشد.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB = CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موجXA ، الزاما ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
واگرایی قیمت بین دو نقطه B و D و بررسی اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (MACD) برای تشخیص واگرایی در افزایش احتمال بازگشت قیمت از نقطه D بسیار موثر است به تصویر زیر توجه کنید:
بررسی الگوی گارتلی ایدهآل
در این الگو، نقطه B دقیقاً در ۶۱٫۸٪ موج XA واقع شده است و نقطه C نیز دقیقاً به میزان ۶۱٫۸٪ موج AB است. برای به دست آوردن محدوده بازگشتی به نکات زیر توجه کنید:
- اکستنشن ضلع BC دقیقا میزان ۱۶۱٫۸٪ است.
- حالت رایج اندازهگیری نقطه D در یک AB =CD است.
- میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA الزاماً ۷۸٫۶% فیبوناچی است.
از نکات ارزشمند دیگر در این الگو که به آن ارزش و اعتبار مضاعفی میدهد، وجود AB=CD در داخل این الگو است .همانطور که میدانیم الگوی AB = CD خود به تنهایی الگوی قدرتمندی است و وجود این الگو داخل الگوی گارتلی نوید سیگنال قدرتمندتری خواهد بود.
اهداف الگوی گارتلی
- هدف اولیه این الگو اصلاح ۶۱٫۸% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج BC است.
- هدف دوم الگو اکستنشن ۱۲۷٫۲% موج CD و پروجکشن ۱۰۰% موج XA قوانین الگوهای هارمونیک است.
حد ضرر الگوی گارتلی
قبل از انجام هر معامله لازم است میزان ریسک آن ارزیابی شود. برای حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر زیاد میبایست قبل از ورود به معامله حد زیان آن تعیین شود. حد ضرر در الگوهای هارمونیک در نقطهای قرار میگیرد که مشخص میشود منطقه بازگشتی الگو درست عمل نکرده است.
نکته بسیار مهم در مورد این الگو این است که به ما دقیقا امکان محاسبه میزان ریسک معامله را میدهد. به این معنی که میتوان با دقت بسیار بالا دقیقا نقطه حد ضرر را تعیین کرد. در این روش دقیقا نقطه حد ضرر محاسبه میشود و چون این الگو با درصد خیلی بالایی صحیح عمل میکند و فاصله حد ضرر تا شروع نقطه ورود بسیار کم است (نشانه اعتبار الگو و میزان ریسک خیلی کم) میتوان با حجم بیشتری وارد معامله شد و در صورت تحلیل خطا با ضرر بسیار کمی از معامله خارج شویم.
حد ضرر در الگوی گارتلی باید اندکی فراتر از نقطه X تعیین شود. اگرچه ممکن است قیمت از این نقطه فراتر رود و این قسمت را لمس کند اما در حالت کلی نباید به این ناحیه برسد.
و اما نکته پایانی این است که الگوی گارتلی هر زمان مردود شود (Fail) در اکثر موارد با یک حرکت قوی بازار در جهت عکس مواجه هستیم که این خود میتواند فرصت خوبی باشد که ضرر کوچک قبلی را با معاملهای جدید در جهت روند بازار جبران کنیم. چرا که این الگو زمانی مردود میشود که با حرکتی بسیار قوی مواجه شود (که میتواند برای مثال تأثیر یک خبر ناگهانی باشد) و چون غالبا با حرکت شدید بازار در جهت خلاف سیگنال الگو روبهرو هستیم میتوان مجدد در این جهت معامله خوبی داشت. در این مورد اگر الگوی گارتلی در انتهای موج ۲ الیوت شکلگرفته باشد یعنی بر اساس تئوری الیوت تشخیص بدهیم که این الگو انتهای موج دو را نشان میدهد. بعد از تکمیل الگوی گارتلی، میتوان برای موج ۳ و رشد بزرگ آماده بود.
سخن آخر
همانطور که میدانید، ابزارهای متنوعی برای ارزیابی یا تحلیل روند معملات سهام در بازار بورس وجود دارد. یکی از این ابزارهای معروف و پرکاربرد، «الگوهای هارمونیک» هستند. الگوهای هامونیک XABCD در بستر تحلیل تکنیکال پیشرفته مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. در این مقاله سعی کردیم به شکل دقیقی به ساز و کار انواع الگوهای هارمونیک در بازار بورس بپردازیم. تحلیلگران با استفاده از این ابزار میتوانند به راحتی روند قیمتی و الگوی حرکتی سهم را در روزهای آینده پیشبینی کنند. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در روند تحلیل سهام، این مقاله را مطالعه کنید.
دیدگاه شما