کار با ویژگی margin و padding در CSS
در ادامه آموزش های مقدماتی CSS این بار می خواهیم به مبحث کار با ویژگی های margin و padding بپردازیم، استفاده از این دو ویژگی (property یا خاصیت) در طراحی صفحات وب از جمله در هنگام تعریف فاصله چهارگوشه قالب از لبه های صفحه نمایش، فاصله عناصر درونی صفحه از هم یا تعیین میزان فضای خالی (حاشیه داخلی) بلاک های دربرگیرنده محتوا مانند متن، تصویر، ویدئو و. جهت نمایش بهتر و ایجاد جلوه ظاهری سفارشی امری متداول و فراگیر است، ویژگی های margin و padding زیرمجموعه هایی دارند که بسته به شرایط ممکن است به تعدادی از آنها در تعریف استایل مورد نظر نیاز داشته باشیم، در ادامه نحوه کار با ویژگی margin و padding در CSS را با مثال توضیح خواهیم داد.
ویژگی margin در CSS
همانطور که از معنی عبارت margin (حاشیه، لبه) مشخص است این ویژگی برای تنظیم فاصله ی گوشه های قالب از لبه صفحه نمایش یا عناصر داخلی صفحه وب از هم استفاده می شود، به فرض اگر بخواهیم بلاک div اصلی از کناره ها به میزان چند پیکسل فاصله داشته باشد کافی است برای آن بلاک مقادیر margin را در به میزان مشخصی در یک کلاس (Class) یا آی دی (ID) تعریف کنیم، به طور مثال:
به این صورت بلاک div با کلاس فرضی main-block از تگ والد خود که می تواند به فرض تگ body باشد به میزان 4 پیکسل فاصله می گیرد، مقادیر مربوط به اندازه حاشیه را می توان به چند صورت زیر تعیین کرد اما متداول ترین شیوه در حالت معمول تعیین مقادیر به پیکسل (px) یا درصد است.
روش های تعریف مقدار برای ویژگی margin:
- تعیین مقادیر به پیکسل (Pixel یا Picture Element)، به فرض 4px، 3px، 0 و. ، پیکسل واحد ثابتی است و هر صفحه نمایش (مانیتور، لپ تاپ، دستگاه تلفن همراه و..) وسعت خاصی از پیکسل را در عرض و ارتفاع شامل می شود.
- تعیین مقادیر به Point، به فرض 2pt، 6pt و. (هر pt برابر 1/72 اینچ است)، از واحد pt بیشتر برای کارهای چاپی استفاده می شود.
- تعیین مقادیر به Em (مخفف کلمه خاصی نیست و احتمالا تلفظ حرف M لاتین باشد)، به فرض 1em، 0.5em و. (هر em برابر با 16 پیکسل و 12 pt است)، به دلیل قابلیت غیر ثابت و مقیاس پذیر (Scalable) این واحد در طراحی صفحات وب برای گوشی های تلفن همراه و دستگاه های مانند آن عمدتا در تعیین اندازه فونت (Font Size) ممکن است استفاده شود.
- تعیین مقادیر به سانتی متر (Centimeter)، به فرض 5cm ، 10cm و. ، استفاده از این شیوه در وب چندان مرسوم نیست.
- تعیین مقادیر به درصد (Percent)، به فرض %10 ، %50 و. ، در این حالت اندازه بلاک با توجه به اندازه صفحه نمایش مقادیری متغیر خواهد بود، این واحد در طراحی صفحات وب به صورت واکنش گرا (Responsive) برای سازگاری با طیف وسیعی از صفحه نمایش ها از جمله گوشی های تلفن همراه و دستگاه های مانند آن مناسب است و در کنار پیکسل جزء پرکاربردترین ها محسوب می شود.
- تعیین مقادیر به صورت خودکار (auto، حالت پیش فرض) و وراثتی (inherit) از بلاک والد که میزان حاشیه به صورت پیش فرض یا به صورت ارث بری از بلاک والد و سطح بالاتر تعیین می شود.
نحوه تعریف ویژگی margin
ویژگی margin را می توانیم به دو صورت عادی و مختصر تعریف کنیم، در شیوه عادی برای کل جهت های بالا، راست، پائین و چپ به صورت یکجا حاشیه تعریف می شود، به طور مثال:
مثال بالا به این معنی است که مرورگر مقادیر پیش فرض مد نظرش را برای حاشیه در جهت های بالا، راست، پائین و چپ بلاک در نظر می گیرد.
خاصیت margin در چهار جهت اصلی ویژگی های زیرمجموعه تحت عنوان margin-top، margin-right، margin-left، margin-bottom دارد، بر همین اساس کد بالا مترادف با حالت زیر است:
شاید بگوئیم در شرایطی که می توانیم با یک حالت منظورمان را به مرورگر تفهیم کنیم چرا از زیرمجموعه ها استفاده کنیم؟
پاسخ این است که در حالت کلی هر مقداری داشته باشیم الزاما به چهار جهت سرایت می کند و اگر بخواهیم به فرض یک جهت میزان حاشیه متفاوتی داشته باشد راه حل آن استفاده از ویژگی های زیرمجموعه margin است، یک مثال:
بر این مبنا سه جهت بالا، راست و چپ مقادیر auto و جهت پائین 10 درصد حاشیه می گیرند.
مختصر نویسی ویژگی margin
ویژگی margin را می توانیم به صورت مختصر و خطی نیز بنویسیم، در حالت مختصر نویسی به جای تعریف کلی یا تعریف ویژگی های زیرمجموعه در جهت های بالا، راست، پائین و چپ، با نوشتن مقادیر margin در یک خط به همان هدف اما با میزان کدنویسی کمتر دست پیدا می کنیم، به طور مثال:
اعداد در کلاس فوق به ترتیب نشانگر میزان حاشیه جهت بالا (top) راست (right) پائین (bottom) و چپ (left) عنصر هستند، در واقع این مثال برابر است با استایل CSS زیر:
و همین طور مختصر نویسی به صورت زیر:
برابر است با این کلاس CSS:
و همچنین:
برابر است با:
در شیوه مختصرنویسی با تعداد پارامتر کمتر از 4، جهت های بالا - پائین و چپ - راست با هم ارتباط مقداری دارند.
نکته: برای بررسی و مشاهده پیش نمایش آنلاین لطفا به انتهای این آموزش مراجعه کنید.
ویژگی padding در CSS
از ویژگی padding در CSS جهت تعیین میزان حاشیه ی درونی عناصر صفحه استفاده می کنیم، به عبارتی padding فاصله محتوای یک بلاک از لبه های داخلی آن را مشخص می کند، به فرض اگر بخواهیم مطالب درونی یک لایه به میزان 4 پیکسل از کناره های آن فاصله داشته باشد کافیست برای استایل یا کلاس مربوط به آن لایه یک مقدار padding در نظر بگیریم، به طور مثال:
آنچه در مورد ویژگی margin گفتیم در مورد padding نیز قابل اعمال است، به طور مثال برای تعریف مقادیر جهت های بالا، راست، پائین و چپ به صورت زیر padding را مقداردهی می کنیم:
و در شیوه مختصر نویسی:
که مقادیر در کلاس فوق به ترتیب نشانگر جهت بالا (top)، راست (right)، پائین (bottom) و چپ (left) هستند.
نکته: در حالت پیش فرض میزان حاشیه داخلی (padding) به ارتفاع (height) و عرض (width) موجود بلاک اضافه می شود، برای تغییر این حالت و عدم احتساب padding به ارتفاع و عرض می توانیم از خاصیت box-sizing با مقادیر border-box استفاده کنیم:
مقادیر پیش فرض برای خاصیت box-sizing به صورت content-box است که در این حالت میزان padding و border به ارتفاع و عرض اضافه می شوند که باید به این نکته در طراحی قالب و فرمت بندی کارها دقت داشته باشیم.
مثال و پیش نمایش آنلاین
جهت آشنایی بیشتر با ویژگی های margin و padding در CSS کد و پیش نمایش آنلاین آن را در ادامه درج و بررسی می کنیم.
پیش نمایش آنلاین
نکته: ویژگی های margin و padding ممکن است در برخی نسخه های قدیمی مرورگر اینترنت اکسپلورر به خوبی نمایش داده نشوند، اگر این نسخه ها مورد نظر ما در طراحی باشد برای آنها باید استایل مخصوصی تعریف کنیم (آموزش جداگانه ای جهت درج استایل مخصوص اینترنت اکسپلورر در سایت منتشر شده است، لطفا عبارت "تنظیمات CSS مخصوص مرورگر اینترنت اکسپلورر + وبگو" را در وب جستجو کنید).
صرافی غیر متمرکز dydx چیست؟ پلتفرمی برای وامدهی و معاملات مارجین
صرافی dydx یک صرافی غیر متمرکز است که وامدهی و معاملات مارجین بدون احراز هویت را برای مارجین چقدر باید باشد اتریوم، USDC و DAI فراهم میکند. با معرفی اخیر قابلیت Spot Markets، حالا کاربران میتوانند داراییهای خود را بدون پرداخت کارمزد و به صورت خارج از زنجیره، خرید و فروش کنند.
کاربران صرافی غیر متمرکز dydx میتوانند با اهرم 5 برابری اتریوم (ETH) را معامله کنند و همچنین قراردادهای آتی بیت کوین، اتریوم و چین لینک را بدون تاریخ سررسید، خرید و فروش کنند. این قراردادهای آتی دائمی حالا با اهرم 25 و بدون کارمزد و به کمک سیستم مقیاسپذیری لایه 2 یا (L2) StarWare در دسترس معاملهگران قرار گرفته است.
این سیستم منحصربهفرد که ترکیبی از صرافی غیر متمرکز (DEX)، وامدهی و مشتقات داراییها است، پایه و اساس محکمی برای صرافی dydx ایجاد کرده و باعث شده که حجم معاملات این صرافی از سایر محصولات DeFi بازار بیشتر باشد. در این مقاله قصد داریم به معرفی صرافی غیر متمرکز dydx بپردازیم و قابلیتهای آن را بررسی کنیم.
صرافی غیر متمرکز dydx چیست؟
سیستم قرضگیری و وامدهی غیر متمرکز همین حالا هم در حوزه پروژههای دیفای (DeFi) وجود دارد و از طریق پلتفرمهای محبوبی مثل MakerDAO و Compound ارائه میشود، ولی dydx بیشتر روی ساخت ابزار پیشرفته معاملهگری در بلاکچین اتریوم تمرکز کرده است. همانند سایر محصولات حوزه DeFi، پروتکل dydx برای استفاده همگان در دسترس است و داراییهای کاربران به جای آدمها، توسط قراردادهای هوشمند مدیریت میشوند.
صرافی dydx محبوبترین پلتفرم معاملات مارجین غیر متمرکز با بیش از 150.000 اتریوم (با ارزش کنونی 450 میلیون دلار) است که در قراردادهای هوشمند آن تا نوامبر سال 2019 جاری بود. تا آپریل 2020، ارزش سرمایه در گردش این پلتفرم به بیش از 500 میلیون دلار رسیده بود.
تاریخچه صرافی dydx
صرافی dydx در سال 2017 و به دست آنتونیو جولیانو (Antonio Juliano)، مهندس سابق صرافی Coinbase و شرکت تاکسی اینترنتی معروف Uber، تأسیس شد. البته آقای جولیانو در این راه تنها نبود؛ زیرا یکی از بهترین و خبرهترین تیمهای دنیای DeFi را برای این کار استخدام کرده بود. با نگاهی اجمالی به این پلتفرم معاملاتی به راحتی میتوان دید که جمعی از بهترینهای دنیا وظیفه توسعه و طراحی آن را بر عهده داشتهاند.
تا دسامبر 2019، کاربران dydx میتوانستند با اهرم 5 بین اتریوم (ETH)، دای (DAI) و یو اس دی کوین (USDC) معامله کنند. این در حالی بود که صرافیهای متمرکزی مثل BitMEX اهرم 100 برابری را ارائه میدادند؛ این یعنی یک حرکت مارجین چقدر باید باشد کوچک در قیمت میتوانست سرمایه شما را صفر کند!
صرافی غیر متمرکز dydx توانست در دوره جذب سرمایه خود 22 میلیون دلار جمعآوری کند که شامل 2 میلیون دلار از طریق مرحله پیشتولید، 10 میلیون دلار در مرحله اول و از طریق سیستم جذب سرمایه Paradigm و 10 میلیون دلار دیگر در مرحله دوم و از طریق Three Arrows Capital و Defiance Capital جذب سرمایه کرد.
کارمزدهای صرافی dydx
صرافی dydx (دی وای دی ایکس) برای تعیین کارمزد معاملات خود از مدل کارمزد میکر-تیکر (Maker-Taker) استفاده میکند. از این رو، دو نوع سفارشگذاری در این صرافی وجود دارد، یکی میکر و دیگری تیکر.
سفارشات بازارساز (Maker): سفارشاتی هستند که سریعاً پر نمیشوند و در سیستم سفارشات باقی میمانند؛ اینگونه سفارشات به سیستم عمق و نقدینگی اضافه میکنند.
سفارشات گیرنده (Taker): از طرف دیگر، سفارشات گیرنده بازار یا Taker سریعاً سفارشهای بازارساز را پر میکنند و این نقدینگی را از سیستم حذف میکنند.
در ادامه جدول کارمزدهای دریافتی در صرافی غیر متمرکز dydx را آوردهایم. البته این صرافی گزینههای مختلفی برای ارائه تخفیف کارمزدها ارائه کرده است تا کاربران با سرمایه بزرگتر، بتوانند تجربه کاربری بهتری را تجربه کنند.
لازم به ذکر است که کاربران وفادار صرافی dydx هم بر اساس ارزش سرمایه خود تخفیفهایی را دریافت میکنند که به صورت زیر است:
البته کارمزد تراکنشها بعد از بهرهمندی از همه تخفیفها نمیتواند کمتر از 0.05% شود. همچنین پلتفرم معاملاتی dydx حق دارد هر زمانی که بخواهد این تخفیفها را تغییر دهد یا حذف کند.
نحوه استفاده از صرافی dydx
به جای اینکه هر فرد قرضگیرنده یا وامدهنده به طور انفرادی پیشنهادهای وام را دریافت کنند یا ارائه دهند، همه در یک «استخر جهانی وامدهی» جمع میشوند. هر یک از داراییها استخر وامدهی خود را دارد که توسط قراردادهای هوشمند ارائه میشود. بنابراین هر گونه برداشت وجه، قرضگیری و وامدهی میتواند در هر زمانی و بدون نیاز به پیدا شدن مورد سازگار یا سرمایه کافی، انجام پذیرد. لازم به ذکر است که تعاملات بین گیرنده وام و دهنده وام (عرضه و تقاضا) نرخ سود هر دارایی را تعیین میکند.
تقریباً مثل همه محصولات DeFi دنیای ارزهای دیجیتال، صرافی غیر متمرکز dydx برای شروع به کار تنها به یک کیف پول اتریوم مثل کیف پول MetaMask و کمی اتریوم درون آن نیاز دارد و این میتواند سهولت استفاده از آن را به طرز قابل توجهی ارتقا دهد.
به این خاطر که راهحلی برای احراز هویت و بررسی اعتبار کاربران در دنیای بلاکچینها وجود ندارد، تقریباً همه پلتفرمهای وامدهی از مفهومی به نام وثیقه یا Collateral استفاده میکنند. وثیقه در واقع حداقل مبلغی است که کاربر به سیستم میدهد تا برای وامگیری ضامن شود. هر چه وثیقه بیشتری به سیستم وارد کنید، مبلغ بزرگتری را میتوانید وام بگیرید.
در صرافی غیر متمرکز dydx، کاربران وثیقه خود را در یک سیستم غیر امانی واریز میکنند تا سفارشات بتوانند خارج از زنجیره هم انجام شوند. این یعنی کاربر فقط زمان واریز و برداشت دارایی، کارمزد پرداخت میکند. مزیت این سیستم این است که سفارشات به جای انتظار برای پردازش شدن در شبکه اتریوم، به سادگی در یک تراکنش ثبت میشوند.
لوریج در صرافی dydx
میتوان گفت یکی از خاصترین ویژگیهای صرافی dydx روش جدید معاملات مارجین با استراتژیهای ایزوله یا کلی است. اگر با مفهوم معاملات مارجین آشنایی ندارید، باید بگوییم که این سرویسها به شما امکان افزایش سرمایه و تعداد کوینهای در دسترس شما تا چندین برابر ارزش واقعی را میدهد.
مارجین ایزوله به شما امکان میدهد که یک دارایی خاص را با اهرم چندین برابر کنید، در حالی که مارجین کلی به شما امکان میدهد که با تمام دارایی خود وارد یک پوزیشن شوید.
لوریج یا اهرم با استفاده از مارجین ایجاد میشود. این در واقع قدرت خرید در دسترس یک معاملهگر را از چیزی که به صورت عادی در اختیار دارد، بیشتر میکند. اهرم در واقع مثل یک شمشیر دو لبه است که هم احتمال سود معاملهگر را افزایش میدهد و هم احتمال ضرر او را. در ادامه نحوه کار این سیستم در صرافی غیر متمرکز dydx را مشاهده میکنیم.
با رفتن به تب “Margin” کاربران میتوانند با لوریج وارد پوزیشنهای لانگ و شورت یا همان خرید و فروش در ارز دیجیتال اتریوم شوند.
وقتی یک پوزیشن خرید (Long) ایزوله ایجاد میکنید، این معامله در اتریوم پردازش میشود. وقتی یک پوزیشن فروش (Short) ایزوله ایجاد میکنید، این معامله با استفاده از ارز دیجیتال دای (DAI) انجام میگیرد. با استفاده از مارجین، کاربران میتوانند دارایی خود را از 1 تا 5 برابر کنند.
بعد از انتخاب اهرم مورد نظر، میتوانید هزینههای مرتبط با آن سفارش و همچنین تأثیر حرکت بازار روی سرمایه خود را ببینید.
صرافی غیر متمرکز dydx از شما میخواهد به جای قبول کارمزد تراکنش، آن را علامتگذاری کنید. این به خاطر آن است که همه سفارشات خارج از زنجیره انجام میگیرند. وقتی سفارش مارجین ثبت شد، میتوانید در بخش “Positions” آن را مشاهده و مدیریت کنید.
معاملات مارجین در صرافی dydx
مارجین ایزوله (Isolated Margin) یعنی زمانی که کاربر بخشی از سرمایه خود را در یک معامله «ایزوله» میکند و آن را با اهرم مشخصی افزایش میدهد. اهرم مشخص میکند که چقدر حساب مارجین مورد نیاز است و اگر لیکوئیدیشن (صفر شدن سرمایه وارد کرده در پوزیشن) اتفاق بیفتد، ضررها از همان مقداری که در پوزیشن ایزوله شده بود، کم میشود. به بیان سادهتر میتوان گفت که با مارجین ایزوله میتوانید هر بخشی از دارایی خود را به طور اختصاصی با اهرم مختلف معامله کنید.
برخلاف مارجین ایزوله، مارجین کلی یا کراس (Cross Margin) همه داراییهای شما در حساب صرافی را به عنوان وثیقه استفاده میکند. حساب شما یا میتواند مثبت باشد (یعنی در حال کسب سود هستید) یا منفی باشد (یعنی ضرر کردهاید). مارجین کراس به شما این امکان را میدهد که اتریوم واریزشده در قرارداد هوشمند dydx را به DAI تبدیل کنید و نرخ سود بیشتری کسب نمایید. همچنین مارجین کراس میتواند برای افزایش پوزیشن خرید شما در اتریوم با «قرض گرفتن» USDC یا DAI به کار آید.
اهداف صرافی dydx
برنامه تیم توسعهدهنده صرافی غیر متمرکز dydx همواره ارائه قابلیتهای پیشرفته مختلف همچون آپشن و مشتقات در کنار قابلیتهای معاملات مارجین محبوب خود بوده است. به تازگی این پروژه گزینه “Stop-Loss” را اضافه کرده تا معاملهگران بتوانند ضرر احتمالی خود را مدیریت و محدود کند. این تیم همچنین قصد دارد تعداد کوینهای ارائهشده در پلتفرم خود را افزایش دهد. با اضافه کردن قابلیتهای بیشتر به این پلتفرم، صرافی dydx میتواند به اعتبار کلی حوزه DeFi هم بیفزاید و این نشانهای از بلوغ این بازار است.
سخن پایانی
با اینکه صرافی dydx به ارائه قابلیتهای جدید و بهبود سیستم خود ادامه میدهد، ولی لازم به ذکر است که این مارجین چقدر باید باشد تنها اول راه این پلتفرم معاملاتی است. با اینکه در حال حاضر تنها 3 ارز دیجیتال در این پلتفرم پشتیبانی میشود (که 2 تا از آنها استیبل کوین هستند)، به احتمال زیاد در آیندهای نزدیک این پلتفرم از کوینهای بیشتری پشتیبانی خواهد کرد.
با این وجود صرافی غیر متمرکز dydx جایگزینی منحصربهفرد برای پلتفرمهایی مثل Compound است که چیزی فراتر از وامدهی یا قرضگیری را در اختیار کاربر قرار میدهد. همانطور که در بخش مارجین این مقاله توضیح دادیم، صرافی dydx سیستم سادهای را برای کسب سود از طریق پوزیشن اهرمدار در روشی بدون نیاز به احراز هویت ایجاد کرده است.
سود خوب برای کسبوکارمان چقدر است؟ چگونه باید این سود را محاسبه کنیم؟
دغدغه اصلی صاحب هر کسبوکاری، بازگشت سرمایهای است که صرف شروع کارش کرده و پس از آن به طور قطع، کسب موفقیت و رسیدن به نتایجی که بهخاطر آن کسبوکار را راه انداخته و حفظ روند روبهرشد خدمترسانی در کنار سوددهی است. به عنوان مثال شما هرگز چنین جملهای را از صاحب یک کسبوکار نخواهید شنید: «من تمایلی به کسب سود بیشتر در کسبوکار خود ندارم.»
معمولا هدف اصلی صاحبان مشاغل بهدست آوردن بیشترین درآمد ممکن و افزایش ظرفیتهای درآمدزایی در کسبوکارشان در طی گذر زمان است. آگاهی از درآمد شرکت موضوع مهمی است اما میزان درآمد به تنهایی اطلاعاتی کافی برای اندازهگیری مقدار رشد ظرفیت کسبوکار کوچک شما بهدست نمیدهد.
برای بهدست آوردن درک جامعی از حسابها و ترازنامه نهایی شرکت، دانستن دادههای مربوط به حاشیه سود از نکتههای مهم و ضروری محسوب میشود. حاشیه سود تعیین میکند که چند درصد از درآمد خالص شرکت شما از فروش حاصل شده است. این رقم در هزینههای کسبوکار نیز تاثیر دارد و توانایی شرکت شما را در مدیریت هزینههای مرتبط با فروش اندازه میگیرد.
فرمول حاشیه سود
برای محاسبه حاشیه سود کسبوکار خود از این فرمول استفاده کنید:
بیایید متغیرهای این معادله را بیشتر تجزیه و تحلیل کنیم:
- درآمد خالص: برای محاسبه درآمد خالص، مبلغ کل هزینهها را از میزان کل درآمد کم کنید.
- فروش خالص: فروش خالص را با کم کردن مبلغ برگشت از فروش از میزان کل فروش محاسبه کنید.
عددهای مورد نیاز برای محاسبه مقادیر بالا را میتوانید در ترازنامه شرکت پیدا کنید. به مثال زیر توجه کنید:
صاحب یک شرکت تهیه و فروش مواد غذایی، طی یک سال کوکیهای مخصوص خود را به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار به فروش انبوه رساند. این شرکت مبلغ ۵۰۰۰ دلار بازپرداخت صادر کرده و فروش خالصش را به ۹۵۰۰۰ دلار رسانده است. در همین سال، این شرکت ۷۰ هزار دلار هزینه داشته و درآمد خالصش ۳۰ هزار دلار شده است.
با این اعداد، فرمول نحوه محاسبه حاشیه سود این شرکت تولید مواد غذایی به این صورت است:
حاشیه سود = ۳۰.۰۰۰$ ÷ ۹۵.۰۰۰$ × ۱۰۰ = ۳۱.۵٪
حاشیه سود محاسبه شده در بالا به ما میگوید که این شرکت میتواند ۳۱.۵٪ از فروش را به سود تبدیل کند. این مثال نسبتا سادهای بود اما مقادیر حاشیه سود و پیچیدگیهای آن در هر شرکتی میتواند بسیار متفاوت با دیگری باشد زیرا هزینههای هر کسبوکار با دیگری تفاوت بسیاری دارد.
چگونگی محاسبه حاشیه سود
در اینجا دو روش محاسبه حاشیه سود را که برای کسبوکارهای کوچک مفید و کاربردی است مطرح میکنیم.
- حاشیه سود ناخالص
- حاشیه سود خالص
۱. حاشیه سود ناخالص
تغییرات معادله حاشیه سود محاسبه میکند که شرکت شما پس از حساب کردن مبلغ حاصل از فروش کالاها به چه میزان سود دست یافته است. مبلغ فروش کالاها شامل هزینههای مستقیم مربوط به تولید و فروش محصول شرکت شماست. این رقم شامل هزینههای غیر عملیاتی (هزینههایی که بهطور مستقیم در تولید و فروش نقش ندارند) نمیشود.
برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از این معادله استفاده کنید:
مثال: اگر امسال شرکت شما ۲ هزار دلار درآمد کسب کرده باشد، مجموع هزینههای تولید محصول شما برای امسال ۶۵۰ هزار دلار بوده است. نحوه محاسبه حاشیه سود ناخالص به شکل زیر است:
حاشیه سود ناخالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۶۵۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۶۷.۵$
در حالت ایدهآل، حاشیه سود ناخالص شرکت شما باید به اندزهای بالا باشد که بتواند هزینههای عملیاتی را پوشش دهد و علاوه بر آن مقداری از سود باقی بماند. هر مبلغی که باقی بماند میتواند صرف هزینههای دیگر نظیر پرداخت سود سهام یا ضمانت برای بازاریابی شود.
همچنین این عدد میتواند بهجای محاسبه حاشیه سود کل شرکت، به محاسبه حاشیه سود یک محصول خاص هم کمک کند. برای محاسبه حاشیه سود ناخالص یک محصولِ بهخصوص، از درآمد بهدست آمده از فروش محصول و هزینههای مربوط به تولید آن محصول استفاده کنید.
۲. حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص محاسبه میکند که چه مقدار از درآمد کل شما سود است. حاشیه سود خالص به جای اینکه مثل سود ناخالص تنها هزینه مستقیم تولید و فروش یک محصول را اندازه بگیرد، تمامی مخارج (شامل هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی) را حساب میکند.
برای محاسبه حاشیه سود خالص از این معادله استفاده کنید:
مثال: اگر کسبوکار شما ۲ میلیون دلار درآمد کسب کند و کل هزینهها ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار باشد، میتوانید حاشیه سود خالص را اینگونه حساب کنید:
حاشیه سود خالص = (۲.۰۰۰.۰۰۰$ – ۱.۵۰۰.۰۰۰$) ÷ ۲.۰۰۰.۰۰۰$ = ۲۵%
انتظار میرود حاشیه سود خالص بیشتر کسبوکارها کمتر از حاشیه سود ناخالص آنها باشد. این مسئله ناشی از اضافه شدن هزینههای غیرعملیاتی است. اگر دیدید حاشیه سود خالصتان از مقداری که میخواهید یا مقداری که برای حفظ کسبوکارتان به آن نیاز دارید کمتر است، میتوانید به دنبال راههایی باشید که به کاهش هزینههایتان کمک میکند. راهها مربوط به کاهش هزینهها، از اینکه سعی کنیم در مدتزمانی کوتاه درآمد را به شکل چشمگیری افزایش دهیم، آسانتر هستند.
حاشیه سود خوب چقدر است؟
نکتهای که دانستن و توجه به آن بسیار اهمیت دارد این است که هیچ رقم مشخصی وجود ندارد که آن را به عنوان سود خوب بشناسیم و بر طبق آن رقم سود خوب را از بد جدا کنیم. در حقیقت این که سود شرکت شما چقدر خوب است تا حد زیادی به نوع کسبوکار شما بستگی دارد.
در سال ۲۰۱۹، شرکتهای بازرگانی بالاترین میزان سود را با میانگین نزدیک به ۵۰٪ گزارش دادند. در همان زمان شرکتهای تولیدکننده به طور میانگین تنها ۱۰٪ سود کسب کردهاند. به احتمال قوی دلیل این موضوع وجود هزینههای زیاد مواد اولیه و نیروی کار برای شرکتهای تولیدکننده در مقایسه با شرکتهای تجاری بوده که هزینههای عملیاتی کمتری دارند. زمانی که میخواهید عملکرد شرکت خود را بر پایه کسب میزان سود ارزیابی کنید، به دنبال رقم متوسط سود در زمینه کسبوکار خودتان باشید.
مضاف بر این، قدمت و میزان فعالیت کسبوکار شما نقش مهمی در این جریان بازی میکند. به طور قطع هزینههای یک شرکت نوپا و تازهتاسیس بیشتر است و همین موضوع منجر به کاهش حاشیه سود آنها نسبت به شرکتهای قدیمیتر خواهد شد.
داشتن درک درست از مسائل مربوط به حاشیه سود شرکت شما شاخص مهمی در سنجش عملکرد خوب در کسبوکارتان است. آیا راهاندازی یک کسبوکار شخصی از جمله آرزوهای شماست؟ اگر چنین است مطالعه چنین مفاهیمی به شما کمک میکند. اگر بهتازگی صاحب کسبوکار شدید، حال که نحوه محاسبه حاشیه سود را فراگرفتید، میتوانید آن را اندازهگیری کنید. منتظر نظرات شما هستیم.
سوالهای رایج
بهدست آوردن حاشیه سود چه کمکی به شما میکند؟
محاسبه حاشیه سود به شما کمک میکند تا بفهمید آیا در مسیر درستی قدم برمیدارید یا خیر. یعنی اینکه ادامه فعالیت در این بیزینس برای شما سودآور است یا جز ضرر و زیان و به مرور زمان ورشکستی، حاصلی برایتان ندارد.
چگونه میتوان فهمید که حاشیه سود خوبی دارید یا خیر؟
حاشیه سود بالاتر از ۴۰ درصد، رقم بسیار خوبی است و معمولا برای شرکتهای بزرگ و با سابقه حاصل میشود. پایین رفتن این رقم به مراتب بستگی به میزان سابقه، تجربه، کیفیت و نوع کسب و کار بستگی دارد اما برای تشخیص خوب یا بد بودن آن میتوانید، میانگین سود حاشیه در زمینه فعالیت خود را پیدا کرده و درصد بهدست آمده بهوسیله شرکت خود را با آن مقایسه کنید.
https://zp-pdl.com/get-a-next-business-day-payday-loan.php zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com https://www.zp-pdl.com http://www.otc-certified-store.com/supplements-and-vitamins-medicine-usa.html https://zp-pdl.com/best-payday-loans.php https://zp-pdl.com/fast-and-easy-payday-loans-online.php долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ долгосрочный займ онлайн на картубыстрый займ на киви без отказаденьги через интернет займ
معرفی معاملات مارجین ترندینگ (Margin Trading)
مارجین تریدینگ فعالیتی است که در آن، با اهرم ساختن موجودی فعلی ارز دیجیتال، مبلغی سرمایه اضافهتر قرض گرفته میشود تا امکان انجام معاملات با سرمایه بالاتر برای شخص فراهم شود.
به همین دلیل به مارجین تریدینگ، معاملات اهرمی نیز میگویند. این روش یک روش قدیمی است که در بازارهای مالی سنتی نیز استفاده شده و میشود.
این مفهوم در ابتدا در بازارهای مالی ایالات متحده آمریکا ایجاد شد و اکنون در چندین بورس در سطح دنیا پیادهسازی شده است.
قوانین زیادی برای مارجین تریدینگ در بورسهای دنیا وجود دارد ولی در بازار ارزهای دیجیتال، قوانین به نسبت سادهتری برای اینگونه معاملات تعریف شده است. با این حال، اصل و اساس مارجین تریدینگ، چه در بازارهای سنتی سهام و اوراق بهادار و چه در بازار ارزهای دیجیتال، یکسان است.
مثال مارجین تریدینگ:
فرض کنید قصد دارید مبلغ 2000 دلار بیتکوین خریداری کنید ولی سرمایهای که در اختیار دارید فقط 1000 دلار است. با مارجین تریدینگ میتوانید 1000 دلار بیشتر برای خرید بیتکوین را داشته باشید (در اینجا گفته میشود که شخص از اهرم 2:1 استفاده کرده است).
حال اگر قیمت بیتکوین خریداری شده 50 درصد رشد کند، 2000 دلار ذکر شده به 3000 دلار میرسد. شخص میتواند معامله خود را ببندد (بیتکوین را بفروشد)، 1000 دلار قرض گرفته شده را به قرضدهنده بپردازد و 1000 دلار سود را نیز برای خود نگهدارد.
اما از سمت دیگر، اگر قیمت بیتکوین 50 درصد کاهش یابد، 2000 دلار سرمایهگذاری شده به 1000 دلار خواهد رسید. در این شرایط، به دلیل اینکه قرضدهنده پول برای دریافت پول اولویت دارد، باید 1000 دلار باقیمانده به قرضدهنده پرداخت شود و معاملهگر کل سرمایه خود را از دست میدهد.
بنابراین همانطور که ملاحظه میکنید، مارجین تریدینگ هم میتوانند باعث افزایش سودآوری شود و هم سرمایه شخص را بطور کلی نابود کند.
به همین دلیل است که همواره تاکید میشود فقط افراد حرفهای دست به معاملات اهرمی بزنند.
چه کسی به معاملهگر پول قرض میدهد؟
احتمالا فکر میکنید چه کسی حاضر میشود به معاملهگر، مبلغی اضافی برای معاملهگری قرض دهد؟ اغلب اوقات، این افراد قرضدهنده، کارگزاران یا پلتفرمهای معاملاتی هستند که پول و سرمایه خود را در ازای دریافت مقداری کارمزد و بهره، در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
در بورس تهران نیز کارگزاران مبالغی در قالب بستههای اعتباری به سرمایهگذاران و معاملهگران قرض میدهند.
در بازاردارایی ارزهای دیجیتال ، زمانی که فارکس خریداری شده توسط معاملهگر، به شدت افت قیمت میکند و ضرر به حدی میرسد که سرمایه قرضداده شده به معاملهگر در خطر نابودشدن قرار میگیرد، موقعیت معاملاتی معاملهگر بصورت خودکار توسط کارگزار یا پلتفرم معاملاتی بسته میشود.
به این ترتیب، کارگزار یا پلتفرم معاملاتی، جلوی از دست رفتن پول و کارمزد خود را میگیرد.
از طرف دیگر، وقتی معاملهگر معاملات سودآوری انجام میدهد، کارمزد به موقع به حساب کارگزار یا پلتفرم معاملاتی واریز میشود. به همین دلیل، در هر حال، پلتفرم معاملاتی یا کارگزار به پول خود میرسد.
پلتفرمهای معاملاتی ارائهدهنده مارجین تریدینگ
در بازار ارزهای دیجیتال، چندین پلتفرم معاملاتی وجود دارد که امکان معاملات اهرمی یا همان مارجین تریدینگ را فراهم کردهاند
- BitMex سایت
- Houbi سایت
- Whaleclub سایت
- Kraken سایت
- سایت بایننس
البته این سایتها، ساکنین داخل ایران را تحریم شدهاند و اجازه فعالیت به این افراد داده نمیشود. با این حال افرادی با تغییر آی پی و سایر روشها به استفاده از برخی از این پلتفرمها برای معاملات مارجین تریدینگ میپردازند.
مارجین تریدینگ به زبان ساده یعنی اینکه معاملهگر، مقداری پول به تناسب سرمایه اصلی از کارگزار یا پلتفرم معاملاتی قرض گرفته میگیرد تا با آن، معاملات خود را با حجم بیشتری انجام دهد.
حالتهای مختلف مارجین تریدینگ چیست؟
به صورت کلی دو حالت خرید و فروش استقراضی برای معاملات مارجین وجود دارد. در حالت خرید استقراضی (Long Position) فرض بر این گذاشته خواهد شد که تریدر با افزایش قیمت دارایی به سود برسد. در این موقعیت، معاملهگر میتواند با فروش در قسمتهای بالایی نمودار قیمت و خرید در قسمتهای پایینی آن به سود برسد. در حالت فروش استقراضی یا (Short Position) تریدر باید به صورت دائمی قیمت آنلاین ارز دیجیتال را بررسی کند تا بتواند در زمان مناسب سهام یا ارزی که به او تعلق ندارد را بفروشد و از طریق کاهش دارایی به سود برسد. در چنین شرایطی شما میتوانید ارز خود را در ابتدا با قیمت بالاتری به فروش برسانید و زمانی که قیمت بسیار کاهش پیدا کرد با خرید دوباره آن به سود برسید.
برای مثال، معاملهگری را در نظر بگیرید که قصد انجام معامله به شیوه مارجین را دارد. فرض بگیرید که سرمایه اولیه او فقط ۱ بیت کوین است و بر اساس تحلیل و برآوردهایی که با اندیکاتور، مبدل ارز دیجیتال یا سایر ابزارها انجام داده است احتمال میدهد که قیمت ارز مورد نظر از ۳۰۰۰ دلار به ۵۰۰۰ دلار خواهد رسید. اگر نسبت لوریج را (۳:۱) یک به سه در نظر بگیرد در صورتی که تحلیل درستی داشته باشد ۳ برابر سرمایه اولیه خود از افزایش قیمت ارز و روش مارجین سود خواهد کرد.
در صورتی که تحلیل درستی انجام نشود ممکن است ورق برگردد و تریدر به همین میزان ضرر کند. صرافی یا بروکر نیز از طریق معامله مارجین سود میکنند. صرافی در صورت موفقیت معامله، درصد سود و در صورت شکست ۳ برابر مبلغ ضرر را از سرمایه اولیهای که سرمایهگذاری کردهاید کسر خواهد کرد.
کال مارجین چیست و چه محدودیتهایی دارد؟
کسانی که در بازارهای آتی فعالیت میکنند پیش از قرار گرفتن در موقعیت خرید یا فروش باید حسابهای خود را به میزان لازم شارژ کنند. در واقع مبلغی باید به عنوان وجه ضمانت از انجام معامله توسط خریدار و فروشنده به حسابهای مورد استفاده خود برای معامله واریز شود. پس از مشخص شدن و دریافت موقعت خرید، این مبلغ در حسابها توسط بورس بلوکه خواهد شد. موجودی حسابهایی که برای انجام معامله انتخاب شدهاند هر ۳۰ دقیقه یک بار بررسی خواهد شد و در صورتی که موجودی حساب به کمتر از 70% وجه ضمانت برسد حساب شما در موقعیت کال مارجین قرار خواهد گرفت.
در صورت قرار گرفتن در شرایط کال مارجین، اخطاریههایی برای افزایش وجه حساب برای شما ارسال میشود و باید تا پیش از مهلتی که داده شده است حساب خود را شارژ کنید. در صورت عدم خروج از وضعیت کال مارجین تعدادی از موقعیتهای خرید و فروش شما توسط کارگزاری بسته خواهد شد.
انواع مارجین تریدینگ در بازارهای مختلف چیست؟
به صورت کلی برای انجام مارجین تریدینگ، دو مدل مختلف بازار معامله وجود دارد. که براساس شرایط معامله باید بهترین آنها را انتخاب کرد. در حالت اول، تریدر در بازارهای آینده معاملات خود را انجام میدهد. سرمایه او دست نخورده باقی میماند و طرف مقابل قرارداد مشخص میشود. در چنین معاملاتی هیچ پول قرضی به صورت اتوماتیک به حساب تریدر یا صرافی باز نخواهد گشت. به همین دلیل صرافیها برای جلوگیری از ورود به معاملاتی که ضرر میدهند بدهیهایی که در راستای معامله به وجود خواهد آمد را بیمه میکنند یا جلوی قرار گرفتن تریدرها را در وضعیت کال مارجین میگیرند.
حالت دوم مربوط به انجام معامله در بازارهای نقدی مثل بازار ارز استلار، بیت کوین و سایر رمز ارزها است. در این روش مبلغ وام بعد از اتمام معامله به صورت اتوماتیک و همتا به همتا به صرافی بازگردانده خواهد شد. در چنین وضعیتی، صرافی از تریدر کارمزد دریافت خواهد کرد و در صورتی که میزان بدهی تریدر به صرافی از وجه ضمانت معامله بیشتر شده باشد تریدر را در وضعیت کال مارجین قرار خواهد داد.
مزایا و معایب مارجین تریدینگ چیست؟
در معاملات مارجین تریدینگ شما با تسلط بر تحلیل تکنیکال و سایر عواملی که روی بازار تاثیر میگذارند با استفاده از اهرمها میتوانید به سود بسیار زیادی دست پیدا کنید. در بازار ارزهای دیجیتال مثلا تریوم، تتر، اتریوم کلاسیک و بیت کوین که بیشتر در بازار ترند هستند با استفاده از اندیکاتور و یادگیری اصول مارجین تریدینگ میتوانید مبلغ بیشتری از آن چیزی که از صرافی وام گرفته اید را به دست آورید اما این فقط روی خوش ماجرا است. تریدر باید بتواند کارمزد صرافی و مبلغ وام گرفته شده را باز گرداند بنا بر این در صورتی که به حد کافی سود نکند مبلغ زیادی را نیز بدهکار خواهد شد.
این حالت در شرایطی اتفاق میافتد که ترید در وضعیت کال مارجین قرار بگیرد و در صورت عدم توانایی برای خروج از آن سایر موقعیتهای معاملاتی او نیز بسته شود. نکته دیگری که وجود دارد تاثیر فعالیت صرافیها در خطرناک شدن وضعیت برای کسانی است که در بازار ارزهای دیجیتال به روش مارجین معامله میکنند. زمانی که تقاضای یک ارز دیجیتال بالا ولی عرض آن محدود شود نمودار به صورت ناگهانی دچار جهش و افزایش قیمت خواهد شد که این موضوع باعث قرارگیری بسیاری از معاملات در وضعیت کال مارجین خواهد شد
خطرمعاملات مارجین از زبان یک تازه کار
معاملات مارجین یکی از سودآورترین و البته یکی از پرریسکترین گزینههای معاملاتی در بازارهای سرمایه است؛ مخصوصا در بازار بسیار پرنوسان ارز های دیجیتال.
از خطرات معاملات مارجین با انتشارپستی یکی از کاربران انجمن جهانی ردیت در بیت کوین و ارزهای دیجیتال نوشته است.
کاربری با نام کار بری Nomoresaddays
که تا پیش از این سرمایهگذاری زیادی روی ارزهای دیجیتال انجام داده بوده و حالا تمام آن را در معاملات مارجین باخته است، در بخشی از یادداشت خود مینویسد:
عمیقاً به این فناوری و آزادی عملی که در مسائل مالی توسط همین فناوری در اختیار من قرار گرفته است ایمان داشتم. من پول بدست آمده از یک شغل پارهوقت (در کنار دانشگاه و درس) و بخش عمدهی کمک هزینههای ماهیانه دانشگاهم را صرف خرید ارزهای دیجیتال کردم.
با اینکه بازار نزولی ارزش سرمایههای من را کاهش میداد، اما همچنان به خرید ادامه میدادم و با این فرض جلو میرفتم که روزی بالاخره نتیجه باورم به ثمر خواهد نشست.
اما وقتی مارجین تردینگ را درسایت بیت مکس آغاز کرد به گرفتاری بزرگی افتاد. او که خود را یک مبتدی در حوزه تجارت مارجین توصیف میکند، در ابتدا مانند هر کار دیگری، کمی خوششانسی میآورد و به سود میرسد. اما کمکم ضررهایش شروع میشود.
تازهکاران در معاملات مارجین معمولا در ابتدا به دلیل احتیاط و تصمیمگیری درست، کمی سود بدست میآورند. اما عواملی مانند احساسات (طمع)، نوسانات شدید و همچنین عدم آگاهی درست از بازار، دست به دست هم میدهند تا سود به ضرر تبدیل شود. اغلب تحلیلگران معتقدند که بهترین کار ذخیره کردن ارزهای دیجیتال یا همان هودل است و در بلند مدت سودآوری بیشتر و کمریسکتری نسبت به ترید خواهد داشت
این کاربر میگوید:
یک ماه پس از پیدا کردن بیتمکس، زندگی من نابود شد
او ادامه میدهد:
طی یک حرکت کوچک در بازار، تمام سرمایههای خود را از دست دادم. به خاطر همین با ایجاد یک حساب کاربری جدید و با این فرض که این بار کاملاً میدانم چهکاری انجام میدهم و کمکم مقدار بیشتری سپرده را وارد کار کردم.
سپرده گذاشتم و میباختم. سپرده میگذاشتم و میباختم و در نهایت به جایی رسیدم که دیگر پولی در حساب بانکیام نمانده بود که وارد حساب بیت مکس خودم کنم و دقیقاً همینجا بود که بزرگترین اشتباه خود را انجام دادم و تصمیم گرفتم از کیف پول اتریوم و بیت کوینم که برای بلند مدت نگهداری میکردم، سرمایه برداشته تا شاید ضررهایم را جبران کنم.
خریدوفروش ارزهای دیجیتال بهخودیخود کاری پرمخاطره است، بااینحال ورود به بازار تجارت مارجین آن هم توسط تازهکارها میتواند باعث از دست رفتن سرمایههایشان شود.
این کاربر وبسایت ردیت میگوید که ای کاش هیچوقت با وجود نداشتن اطلاعات کافی، وارد این حوزه نمیشد. به عقیده او وارد شدن در مبادلات مارجین تنها در صورتی باید صورت گیرد که یک معاملهگر زبده باشید.
همیشه یادتان باشد که تنها درصورتیکه از تبادلات مارجین اطلاعات کافی دارید و نحوه عملکرد اینگونه معاملات را میدانید، وارد این حوزه شوید. در غیر این صورت به معنای واقعی کلمه زندگیتان از هم خواهد پاشید.
بنا بر ادعای این کاربر، طی این سلسله معاملات، چیزی در حدود یک بیت کوین یا بهعبارت دیگر ۹,۰۰۰ دلار را از دست داده است. اوضاع وقتی بدتر میشود که یک بیت کوین، تمام دارایی او بوده است. متأسفانه این تصویری است از این حقیقت که سرعت نابود شدن سرمایهها در دنیای ارزهای دیجیتال چقدر بالاست.
سخن آخر:
مارحین تریدینگ به زبان ساده یعنی اینکه معاملهگر، مقداری پول به تناسب سرمایه اصلی از کارگزار یا پلتفرم معاملاتی قرض گرفته میگیرد تا با آن، معاملات خود را با حجم بیشتری انجام دهد.
همواره به خاطر بسپارید که مارجین تردینگ ریسک زیادی دارد و برای تازهکاران نیست، زیرا در صورت ندانستن اصول حرفهای معاملهگری، نوسانات بازار به مارجین چقدر باید باشد راحتی میتواند سرمایه را از بین ببرد.
حتی افراد حرفهای نیز باید فقط سرمایهای را وارد بازار کنند که حتی اگر کاملا از بین رفت، زندگی آنها تحت تاثیر قرار نگیرد.
لیکوئید شدن چیست؟ بررسی مفهوم لیکوئیدیتی یا نقدینگی ارز دیجیتال
لیکوئید چیست؟ به زبان ساده، یک شاخص برای میزان سرعت نقدشوندگی یک نوع دارایی است. برای مثال شما ممکن است یک عتیقه بسیار ارزشمند در کیف خود داشته باشید، اما چقدر احتمال دارد به سرعت بتوانید آن را به قیمت واقعیاش بفروشید؟
لیکوئید بودن (liquidity) یک دارایی به معنای نقدپذیری بالای آن است. فرض کنید شما ۰.۱ بیت کوین دارید. قصد فروش آن را دارید و میتوانید خیلی سریع در پلتفرم والکس یا بایننس آن را تبدیل به پول نقد کنید؛ معاملهای که تاثیر خاصی بر روند کلی بازار ندارد و حجم بازار با یک معامله ۶ هزار دلاری تغییر نمیکند.
اصطلاح لیکوئید در بازار ارزهای دیجیتال، سه معنای مختلف دارد: ۱. لیکوئید بودن یک رمزارز ۲. لیکوئید بودن صرافی ارز دیجیتال و ۳. لیکوئید شدن کاربر در صرافی. در این مقاله از والکس به هر سه معنی لیکوئید به صورت مختصر خواهیم پرداخت.
لیکوئید شدن به زبان ساده
لیکوئیدیتی یک معیار برای اندازهگیری سهولت تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر (مانند پول نقد) بدون تاثیر بر قیمت است. به زبان ساده، نقدینگی سرعت امکان خرید و فروش را مشخص میکند.
با این اوصاف، نقدینگی بالا به این معناست که فرد میتواند بدون نگرانی بابت کاهش یا افزایش قیمت هنگام عرضۀ دارایی خود، آن را تبدیل به پول نقد کند. نقدینگی پایین بر خلاف آنچه گفته شد، به این معنی است که دارایی یا نمیتواند به سرعت تبدیل شود یا اگر تبدیل شد، اثر قابل توجهی بر قیمت اصلی آن خواهد گذاشت.
ارزهای دیجیتال از جمله داراییهایی هستند که نقدینگی در آنها اهمیت دارد. یک ارز دیجیتال با عمق بازار زیاد و نقدینگی فراوان محل بهتری برای سرمایهگذاری، خرید و فروش یا پرداخت است. در حال حاضل استیبلکوینهایی مانند تتر و کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم بسیار لیکوئید هستند.
نقدینگی و سلامت بازار
برای این که سلامت و مطمئن بودن بازار را بسنجید، شاخصهای زیادی را میتوانید بررسی کنید: مثل حجم کل بازار یا حجم معاملات روزانه. یکی از شاخصهای مهم برای اطمینان از سلامت بازار، میزان نقدپذیری آن است. بازارهایی که معاملات کوچک تاثیری در قیمت نهایی و حجم بازار نداشته و این معاملات نمیتوانند سرنوشت بازار را تغییر دهند، لیکوئیدیتی یا نقدپذیری بالایی دارند و قابل اطمینان هستند.
لیکوئید بودن بازار تضمین میکند که قیمتها پایدار بوده و مستعد نوسانات بزرگ ناشی از معاملات بزرگ نیست. بنابراین یک فرد یا گروه خاص قدرت کمی برای تغییر قیمتها در بازار دارند. برای مثال در بازار بیت کوین به عنوان بزرگترین ارز دیجیتال رمزنگاری شده، قیمتها به اندازۀ کافی ثبات دارند که در برابر سفارشات بزرگ مقاومت کنند. به علاوه در این بازار امکان تجزیه و تحلیل فنی بیشتر فراهم است. چرا که امکان شکلگیری نمودارهای قیمتی معنادار را فراهم میکند.
اندازه گیری لیکوئید تی بر اساس دو شاخص حجم معاملات روزانه و به وجود آمدن شکاف قیمت خرید و فروش محاسبه میشود.
تجارت در بازار غیر لیکوئید چه ضرری دارد؟
بازار بعضی رمزارزها مانند بیت کوین و اتریوم بسیار نقدپذیر یا همان لیکوئید است. لیکوئید بودن یک رمزارز یعنی امکان این که بتوانید در قیمت دلخواه رمزارز خود را نقد کرده و از بازار خارج شوید، فراهم است. رمزارزهای مانند بیت کوین و اتریوم روزانه چندمیلیارد دلار معامله میشوند و همین لیکوئید بودن بازار را تضمین میکند.
اما در رمزارزهایی که مارکت کپ کوچک و با حجم معاملات روزانۀ محدود مانند Orbs با حجم معاملاتی حدود ۷۶۰ هزار دلار در روز، یک معامله ۱۰۰ هزاردلاری میتواند تعادل بازار را به هم بریزد.
لیکوئید بودن صرافی ارز دیجیتال
عمق بازار یک صرافی ارز دیجیتال، بالا بودن تعداد سفارشات خرید و فروش در قیمتهای مختلف، اعتبار صرافی و توانایی آن در تامین سریع نقدینگی مورد نیاز کاربر، از جمله ویژگیهایی است که میزان لیکوئید بودن یک صرافی را مشخص میکند.
صرافیهای لیکوئید معمولاً در بین کاربران اعتبار بیشتری داشته و سرعت خرید و فروش ارز دیجیتال در آن بسیار بیشتر است. برای این که میزان لیکوئید بودن یک صرافی را ببینید، میتوانید به صفحه معاملات صرافی رفته و تقاضاهای خرید و فروش و تعداد آنها را با هم مقایسه کنید.
اصطلاح لیکوئید شدن کاربر در صرافی
لیکوئید شدن در بازار در بین تریدرهای ارز دیجیتال معنای متفاوتی با نقدینگی موجود در بازار دارد. لیکوئید شدن یک کاربر در صرافی بر خلاف معنای مثبت رایج این اصطلاح، خبر خوبی نیست. در واقع یک کاربر با لیکوئید شدن، همه یا بخشی از دارایی خود را از دست داده است و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است.
اما لیکویید شدن چگونه اتفاق میافتد؟ استفاده از معاملات مارجین (Margin Cantract) و قراردادهای آتی (futures contract) و پیشبینیهای غلط روند بازار باعث لیکوئید شدن کاربر میشوند.
کال مارجین و معاملات مارجین
معامله مارجین، یک روش برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال است که کاربر نقدینگی مورد نیاز خود در این معاملات را از شخص سوم وام میگیرد. در این معامله، کاربر موجودی فعلی خود را تبدیل به یک اهرم کرده و از صرافی مبلغی را برای معاملات با سرمایه بالاتر وام میگیرد. معاملات مارجین علاوه بر بازار ارزهای دیجیتال، در چندین بازار بورس مطرح دنیا نیز استفاده میشود.
بروکرهای حرفهای برای برای سطح مارجین خود محدودیتهای خاص تعریف میکنند. البته در اغلب موارد بروکرها برای سطح مارجین، سطح صد در صد را در نظر می گیرند. این محدودیت سطح کال مارجین نامیده میشود.
یک مثال برای معاملات مارجین
شما با استفاده از اهرم هم شانس کسب سود زیاد و هم ریسک از دست دادن سرمایهی خود را افزایش میدهید.
فرض کنید که ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارید و تصمیم میگیرید از اهرم یک:ده استفاده کنید. این به آن معناست که شما از سرمایهی کارگزار استفاده میکنید و با وجود این که فقط هزار دلار دارید ،با سرمایۀ ده هزار دلاری دست به خرید و فروش میزنید.
حال اگر خرید شما موفق باشد و محصولی که خریدهاید یک دلار افزایش قیمت داشته باشد، شما ده دلار سود میکنید.
اما مشکل آنجا رخ میدهد که محصولی که خریدهاید یک دلار قیمتش کاهش پیدا کند. در این حالت نیز شما به جای یک دلار ضرر، ده دلار ضرر میکنید.
خطر اصلی آنجاست که سرمایۀ شما صفر شود. در مثال بالا فقط کافی است رمزارزی که خریدهاید صد دلار کاهش قیمت داشته باشد. چون شما از اهرم یک: ده استفاده کرده اید، ضرر شما ۱۰۰۰ دلار یعنی معادل کل سرمایهی شما میشود و کارگزار کل موجودی شما را صفر میکند و شما با موجودی صفر از معامله خارج میشوید. در این حالت صرافی به اصطلاح “مارجین کال” (Margin Call) انجام داده است.
جلوگیری از لیکوئید شدن
لیکوئید شدن در بازار ارزهای دیجیتال به طور خلاصه به معنای ضرر در قراردادهای آتی با صرافی است. در این حالت صرافی به عنوان جبران خسارت، اصل دارایی شما را نقد کرده و آن را به حساب خود منتقل میکند. انجام معاملات آتی یکی از روشهایی است که تریدرهای حرفهای برای کسب سود انتخاب میکنند. روشی که با داشتن ریسک بسیار زیاد، مارجین چقدر باید باشد امکان کسب سود زیاد را هم فراهم میکند.
با این حال استفاده از اهرم قراردادهای آتی، ابزاری نیست که به تریدرهای تازه کار یا حتی حرفهای پیشنهاد شود. کوچکترین اشتباه در این کار ممکن است باعث از دست دادن رمزارزها شود و تمام سرمایه شما در صرافی را به خطر بیندازد. به علاوه، هیچ راهی برای جبران این خسارت یا مذاکره با صرافی برای لغو قرارداد وجود ندارد.
بنابراین فقط زمانی از معاملات مارجین استفاده کنید که کاملاً به پیشبینی خود ایمان دارید. همچنین میزانی از سرمایه را وارد این معامله کنید که از دست دادن آن آسیب جدی به شما و زندگیتان وارد نخواهد کرد.
خطر سرمایهگذاری در ارزهایی با لیکوئیدی پایین
سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال باید با در نظر گرفتن فاکتورهای زیادی صورت بگیرد. لیکوئید بودن یک رمزارز تنها یکی از فاکتورهایی است که باید بررسی شود. اما تحلیلگران حوزه ارزهای دیجیتال توصیه میکنند که در ارتباط با سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال با قابلیت لیکوئید پایین باید محتاطانه عمل کرد و از سرمایهگذاری با میزان دارایی زیاد اجتناب کرد.
اگر فرد ریسک پذیری نیستنید بهتر است در حالت کلی روی ارزهای دیجیتال با قابلیت لیکوئید شدن سرمایهگذاری کنید. البته در نظر داشته باشید که باید سایر فاکتورها مانند ارزش بازار ارز دیجیتال، حجم در گردش ارز دیجیتال، حداکثر عرضه یا تعداد کل ارز دیجیتال، حجم معاملات ارز دیجیتال و … را نیز در نظر گرفت.
اهمیت آشنایی با اصطلاحات بازار ارزهای دیجیتال
بازار ارزهای دیجیتال بازاری پر از فرصتها و ریسکهای مختلف است.متاسفانه برخی افراد ناآشنا به این حوزه به اشتباه فکر میکنند که فقط با خرید بیت کوین یا سرمایهگذاری روی بعضی از ارزهای دیجیتال میتوانند به سودهای کلان برسند. این در حالی است که به دلیل نداشتن دانش کافی در ارتباط با بازار ارزهای دیجیتال، متحمل خسارات مالی سنگین میشوند.
آشنایی با اصطلاحات رایج بازار ارزهای دیجیتال، ابزارهای موجود در آن و همچنین این فرصتها و خطرات میتواند باعث بهبود عملکرد شما در این بازار شده و در مسیر کسب سود به شما کمک کند.
سعی کنید در این بازار با چشمان بسته هیچ معاملهای انجام ندهید تا سرمایه خود را در معرض آسیبها و ریسکهای مختلف قرار نداده باشید. قراردادهای آتی و معاملات مارجین بیش از آن که یک فرصت برای کسب سود کاربران باشند، فرصتی برای درآمدزایی صرافی است و افراد بسیار کمی در این معاملات موفق میشوند.
سوالات متداول
یک شاخص برای میزان سرعت نقدشوندگی یک نوع دارایی است. به زبان ساده، نقدینگی سرعت امکان خرید و فروش را مشخص میکند. لیکوئید بودن بازار تضمین میکند که قیمتها پایدار بوده و مستعد نوسانات بزرگ ناشی از معاملات بزرگ نیست.
استیبلکوینهایی مانند تتر و کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم بسیار لیکوئید هستند.
به این معنی که همه یا بخشی از دارایی خود را از دست داده و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است.
دیدگاه شما