سیستم دریافتوپرداخت
سیستم دریافت و پرداخت راهکاران، با ارائهی گزارشهای کامل از زوایای متفاوت، این امکان را در اختیار مدیران و تصمیمگیرندگان سازمان قرار میدهد که در کمترین زمان ممکن، بتوانند اطلاعات مورد نیاز را دریافت کنند؛ گزارشهای کنترلی یا تحلیلی و زمانمحور متعددی که در این راهکار تعبیه شده است، سازمان را در تصمیمگیریها، ارزیابی تصمیمات و شیوهی پیشبُرد این تصمیمات در هر لحظه از زمان یاری میکند.
منافع و مزایا
مدیریت وضعیت اسناد دریافتی و پرداخت و حساب مشتریان و تامین کنندگان
اطلاع به موقع از وضعیت حسابهای طرفهای تجاری از مسائلی است که مدیریت نقدینگی واحدهای تجاری را تحت تاثیر قرار میدهد، ماژول دریافت و پرداخت با ارائهی اطلاعات جامع و بهموقع در ارتباط با این حسابها ، نقش خود را در تقویت مدیریت نقدینگی واحدهای تجاری ایفا میکند. همچنین این راهکار، امکاناتی نظیر ثبت و نگهداری تمامی عملیات به تفکیک شعب، ثبت همزمان عملیات در شعب متفاوت و انجام انتقال بین آنها را در اختیار سازمانها قرار میدهد.
ارائهی فرآیندها و ابزارهای کنترلی
فرآیند محور بودن ثبت اطلاعات دریافت و پرداخت امکان مناسبی برای قراردادن کنترلهای لازم برای گردش وجوه نقد و اسناد مرتبط در ماژول دریافت و پرداخت ایجاد کرده است، از طرف دیگر ارائه امکاناتی مانند تهیه اتوماتیک صورت مغایرت بانکی ، میتواند باعث افزایش توان کنترلی واحدهای تجاری در حوزه وجوه نقد شود.
کنترل نقدینگی، تصمیم گیری و برنامهریزی
ماژول دریافت و پرداخت با ارائه گزارشهای متنوع در مورد وضعیت نقدینگی و منابع و مصارف مرتبط، واحدهای تجاری برای برنامهریزی و کنترل وضعیت نقدینگی یاری میکند.
تاثیر نقدینگی یا liquidity در بازار فارکس چیست؟
معامله گران فارکس اغلب با مفهوم نقدینگی مواجه میشوند. نرخ ارز ممکن است تحت تاثیر افزایش یا کاهش نقدینگی تغییر کند. برای درک اثر این عامل، شما باید با ویژگیهای آن در معاملات فارکس آشنا شوید. اما در ابتدا باید بدانید که این اصطلاح به چه معنا است؟
مفهوم نقدینگی یا Liquidity
به عنوان یک شاخص اقتصادی، اصطلاح “نقدینگی” با ریشه لاتین “liquidus” مشخص میشود که به معنی شناوری است. مفهوم نقدینگی در زمینه معاملات ارز و کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
ویژگی و ارزش یک کالا که امکان فروش یا تبادل آن را تعیین میکند نقدینگی نامیده میشود.
کالاهایی که به سرعت در بازار به فروش برسند، با نقدینگی بالا شناخته میشوند و اگر تقاضا برای کالایی کم باشد، نقدینگی آن پایین است. امکان خرید و فروش مستقیماً به تعداد شرکت کنندگان در بازار بستگی دارد. در بازارهای مالی، ارزش یک کالا توسط ارزشگذاریهای مختلف و عمدتاً ارزها که نقدشوندهترین کالا هستند، مشخص میشود.
در بازارهای ارز خارجی تعداد زیادی از فروشندگان و خریداران وجود دارند و نقدینگی آن توسط حجم معاملات و تفاوت قیمتهای خرید و فروش تخمین زده میشود. معاملاتی که در هر واحد زمان و با کوچکترین تفاوت قیمت انجام میشود، نقدینگی بیشتری را به همراه دارند.
تامین کنندگان نقدینگی در بازار فارکس
در بازار فارکس، حجم معاملات روزانه میلیاردها دلار میباشد که این به معنای نقدینگی بسیار عظیمی است. روند معاملات شامل حجم زیادی از معاملات بر روی ارزهای مختلف است. برای اطمینان از انجام هر معامله معین، یک طرف قرارداد باید آماده خرید یا فروش مقدار مشخصی ارز باشد.
بنابراین، بخش مهمی از شرکتکنندگان در بازار فارکس، سازمانهای بزرگ مالی هستند که تامین کنندگان یا ارائه دهندگان نقدینگی نامیده میشوند.
ارائه دهندگان نقدینگی میتوانند بانکهای فارکس یا بانکهای عادی و همچنین بروکرهای بزرگ باشند. آنها مقدار زیادی از دارایی خود را در قالب ارزهای مختلف نگهداری میکنند تا در زمان لازم برای پر کردن معاملات خود از آن استفاده کنند.
اینها واسطههایی هستند که از طریق آنها بسیاری از بروکرها و معاملهگران خرد معاملات خود را انجام میدهند. اسپرد و نوسان، که برای معامله گران عادی بسیار مهم است، به سطح نقدینگی ارائه دهندگان نقدینگی وابسته است.
نقدینگی از طریق بروکرها
تامین نقدینگی توسط شرکتهای مالی، سرمایهگذاری و بروکرهایی که به مشتریان حقوقی و حقیقی خدمات میدهند، انجام میشوند. هر یک از این شرکتها سرمایه خود را دارد، اما این وجوه ممکن است برای انجام درخواست مشتری کافی نباشد.
برای مثال، اگر تعداد خریداران از فروشندگان یک ارز پایه بیشتر باشد، تعادل بازار از میان میرود و در این زمان واسطهها وارد عمل شده و ارز مورد نظر را از ارائه دهنده نقدینگی خریداری میکنند. تنها بانکهای بزرگ امکان تضمین انجام درخواستها را برای طیف وسیعی از ارزها دارا هستند.
نقدینگی در بازار فارکس میتواند به عنوان یک سیستم چند سطحی بیان شود. در پایینترین سطح، معاملهگران خرد و عادی حضور دارند که معاملات خود را تنها توسط واسطهها یا شرکتهایی با حجم های متنوع دارایی ثبت میکنند.
این شرکتها میتوانند به طور مستقل درخواست مشتری را انجام دهند یا آنها را به یک بروکر بزرگ معرفی کنند. بروکرهای بزرگ سطح دوم سیستم نقدشوندگی هستند. که معمولا شامل بانکهای بزرگ و شرکت های مالی میشوند. آنها سفارشات مشتریان خصوصی خود و بروکرهای کوچک را عملیاتی می کنند.
اما این موسسات مالی همیشه فرصتی برای وارد شدن به بازار بین بانکی را ندارند، زیرا حداقل میزان حجم معاملات برای ورود به بازارهای بین بانکی ۵ میلیون دلار است. بنابراین، در این میان شرکتهایی هستند که مسئولیت جمعآوری نقدینگی را بهعهده میگیرند و نقش واسطه بین بزرگترین بانکها و سایر موسسات مالی را ایفا میکنند. بزرگترین جمعکنندههای نقدینگی جهانی عبارتند از
- Currenex
- Integral
- CFH Clearing
- KCG Hotspot
آنها تعداد زیادی از مشتریان را برای ورود به بازار بین بانکی متحد میکنند. نهایتاً، در بالاترین سلسله مراتب تامین کنندگان نقدینگی بازار فارکس غولهای جهانی صنعت بانکی قرار دارند. معروفترین آنها عبارتند از:
- American Bank of America
- JPMorgani Citigroup
- British Barclays
- Royal Bank of Scotland
- Swiss bank UBS
- German Deutsche Bank
تاثیر نقدینگی بر روند حرکت ارزها
برای معاملهگران عادی، حجم نقدینگی با میزان اسپرد و نوسانات جفت ارزها مشخص میشود. در بازارهایی با نقدینگی بالا در هر لحظه قیمتهای اعلامی تغییرات زیادی دارند و از طرفی قیمتها به آرامی حرکت میکنند.
در بازارهایی با نقدینگی کم، حرکات قیمتی شدید بوده و اعلام قیمت در بازههای زمانی مشخص صورت میگیرد.
یکی از عوامل تعیین کننده میزان نقدینگی، حجم ارزمعامله شده در بازار است که بیشترین حجم معاملات مربوط به دلار آمریکا میباشد. بنابراین، نقد شوندهترین جفت ارزها از دلار آمریکا و ارزهای پایه تشکیل شدهاند؛ مانند EURUSD، GBPUSD ،USDJPY ،USDCAD ، USDCHF، AUDUSD و NZDUSD.
هرچه حجم ارز در بازار افزایش یابد، اختلاف قیمت بین عرضه و تقاضا کمتر خواهد بود. مثال بارز آن EURUSD است که همواره کمترین میزان اسپرد را داراست و بیش از ۲ پیپ نمیشود.
از سوی دیگر، اسپرد جفت ارزهای عجیب و غریب با نقدشوندگی پایین میتواند به ۱۰ تا ۱۰۰ پیپ نیز برسد.
بازار فارکس ۲۴ ساعته باز است اما نقدینگی در زمانهای مختلف و باز شدن بازارها متغیر است و در نتیجه نوسانات قیمت را هم تغییر میدهد.
مهمترین مراکز مالی در مناطق زمانی مختلف قرار دارند و همگی نمیتوانند همزمان کار کنند. در طی باز بودن بازار آسیا تنها مبادلات تعریف مدیریت نقدینگی ژاپن، استرالیا و چین فعال هستند، که عمدتاً نقدینگی ارزهای آسیایی را تامین میکنند.
اوج فعالیت را میتوان در هنگام باز شدن بازار لندن و همکاری همزمان بازارهای آمریکایی و اروپایی مشاهده کرد. با بسته شدن بازارهای اروپایی، نقدینگی سریعاً کاهش مییابد. همچنین در زمان تعطیلات نقدینگی کم میشود که به آن بازار ضعیف اطلاق میگردد.
معمولاً در بازارهای ضعیف، قیمتها در یک بازه محدود حرکت میکنند اما در صورت وقوع اخبار اقتصادی غیرمنتظره، قیمتها به شدت افزایش مییابد.
در زمان کم بودن نقدینگی پیشبینی حرکت قیمتها بسیار دشوار است و در این زمان انجام هیچگونه معاملهای توصیه نمیشود.
تعریف مدیریت مالی
در سال 1900، مدیریت مالی به یک رشته علمی تبدیل شد. از آن زمان تاکنون وظایف و مسئولیت های مدیریت مالی همواره دستخوش تغییر بوده است و تردیدی نیست که در آینده نیز شاهد تغییرات بیشتری خواهد بود.
تا سال 1900، مدیریت مالی جزئی از اقتصاد کاربردی بود. طی دو دهه 1890 و 1900، چندین شرکت بزرگ آمریکایی در هم ادغام شدند. 78 شرکتی که به دنبال این ادغام ها به وجود آمدند، نیمی از کل تولیدات صنایع مربوط را در دست گرفتند.
این ادغام ها نیازمند سرمایه های هنگفت بود. مدیریت ساختار سرمایه یکی از وظایف مهم مدیران شد و مدیریت مالی رشته خاصی از مدیریت بازرگانی شد.
در دهه 1920، شرکت های تولیدی مقادیر فراوانی کالا تولید کردند و سود بسیاری کردند. این امر باعث شد مسائل برنامه ریزی و کنترل ( به ویژه از نظر قدرت نقدینگی) به تدریج در مبحث مدیریت مالی مورد توجه قرار گیرد. ولی تامین مالی این شرکت ها و مسائل مبتلا به ساختار سرمایه ( در مورد ادغام ها) باعث شد که موسسات تامین سرمایه به سرعت رشد یابند.
با پیدایش صنایع جدید و اقدامات صنایع قدیم در راه دستیابی به تغییرات ناشی از تکنولوژی نوین و سازش آن، مبحث مدیریت مالی نیز بر پایه علمی استوار گردید، این رشته علمی با استفاده از علوم کامپیوتر، پژوهش عملیاتی و اقتصاد سنجی همچنان راه تکامل را می پیماید. این روش های علمی که از سال 1950 یکی پس از دیگری عرضه شد، به صورت ابزاری درآمد که شرکت ها برای تجزیه و تحلیل طرح های مختلف سرمایه گذاری و محاسبه ریسک و بازده، از آن ها استفاده می کنند.
در دهه 1950، نظریه ای عرضه شد به نام (( نظریه نوین مدیریت مجموعه اوراق بهادار)) یا ((نظریه نوین مدیریت پرتفوی)). اساس و مبنای این نظریه میزان ریسک و بازدهی است که دارنده مجموعه اوراق بهادار از آن بهره مند می شود.
با توجه به آنچه تاکنون گفتیم، سیر تکاملی مدیریت مالی دارای سه ویژگی مهم به شرح زیر است:
1) مدیریت مالی رشته ای نسبتا جدید و از شاخه های علم مدیریت است.
2) مدیریت مالی آنگونه که در حال حاضر به کار می رود، بر تصمیم گیری استوار است و از ابزارها و روش های تجزیه و تحلیل داده ها، کامپیوتر، اقتصاد و حسابداری مالی استفاده می کند.
3) حرکت مستمر و سرعت فزآینده پیشرفت های اقتصادی، نویدبخش این است که مدیریت مالی نه تنها نقشی مهم تر بر عهده می گیرد، بلکه بر سرعت این رشته علمی باز هم افزوده خواهد شد تا بتواند راهگشای مدیران شرکت هایی باشد که همواره با مسائل و مشکلات تازه روبه رو هستند.
برای آشنایی بیشتر با مدیریت مالی دو پرسش مطرح می کنیم:
مدیریت مالی چیست؟
مدیران مالی چه وظایف و مسئولیت هایی دارند؟
برای پاسخگویی به این پرسش ها باید نقش سرمایه را در دنیای تجارت مشخص ساخت. بدیهی است فعالیت های تجاری نیازمند سرمایه اند و مدیریت مالی چارچوب روابط بین سرمایه و شرکت را مشخص می سازد.
نقش محوری سرمایه
هر شرکتی برای اینکه بتواند کالاها یا خدماتی را عرضه کند، ابتدا به پول و سرمایه نیازمند است تا بتواند دارایی های موردنیاز خود را بخرد و هزینه عملیات را بپردازد. وجوه لازم برای تاسیس و راه اندازی شرکت از محل عرضه و فروش سهام یا وام های بلند مدت تامین می شود. اگر شرکت به وجوه بیشتری نیاز داشته باشد می تواند آن را از محل سود انباشته تامین کند. پول هایی که شرکت تهیه می کند ( از محل منابع داخلی یا از راه انتشار اوراق بهادار) جز منابع تامین مالی هستند.
شرکت با استفاده از سرمایه، کارکنانی استخدام و لوازم اداری و دفتری و مواد و کالای مصرفی و سایر اقلام دارایی را تهیه می کند (یعنی همان چیزهایی که برای تولید و عرضه خدمات موردنیاز است). این اقلام دارایی های شرکت را تشکیل می دهند.
مدیرت مالی و سرمایه
شرکتی می تواند صاحبان خود را از سود هرچه بیشتر بهره مند سازد که که به بهترین صورت از عهده مدیریت سرمایه (تهیه و مصارف سرمایه) برآید. مدیریت مالی رشته خاصی است که به این مسئله می پردازد. مدیریت مالی عبارت است از مدیریت منابع و مصارف سرمایه به گونه ای که ثروت سهامداران به حداکثر برسد.
سرمایه نیز عبارت اند از تمام منابع مالی که مورد مصرف شرکت قرار می گیرد. سهام و اوراق قرضه منتشر شده و وام های بانکی نمونه هایی از منابع مالی هستند.
مدیریت مالی دو وظیفه کاملا مشخص دارد:
هدف های بلند مدت شرکت ها
شرکت باید به گونه ای عمل کند که ثروت صاحبان سهام عادی را به حداکثر برساند. نکته مهم این است باید بین به حداکثر رساندن > و به حداکثر رساندن > تفاوت گذاشت. ثروت اقتصادی هر فرد از پول و دارایی های مختلف تشکیل می شود که یک نمونه آن، سهام شرکت هاست. از آنجا که مالکیت شرکت های سهامی از راه تملک سهام عادی صورت می پذیرد، فرض بر این است که شرکت ها به گونه ای اداره می شوند که ثروت صاحبان سهام خود را افزایش دهند.
به حداکثر رساندن ثروت سهامداران
ثروت صاحبان سهام به دو عامل بستگی دارد: ریسک و بازده. افزایش ثروت سهامداران، یعنی بازده مثبت سهام عادی، به دو روش صورت می پذیرد: 1) دریافت سود سهام 2) افزایش قیمت سهام عادی. از طرف دیگر، کاهش قیمت سهام عادی در بازار به معنی بازدهی منفی (برای سهام) است. تعیین بازده آینده به طور دقیق امکانپذیر نیست، از این رو صاحبان سهام عادی هنگام خرید این اوراق ریسک را می پذیرند.
در مدیریت مالی، فرض بر این است که سرمایه گذاران با آگاهی از میزان ریسک و بازده این اوراق، نسبت به خرید آن ها اقدام می کنند. نرخ بازده سرمایه گذاری در سهام عادی در یک دوره، از تقسیم حاصل جمع میزان سود تقسیمی هر سهم و تغییر قیمت سهام عادی به قیمت سهام در ابتدای دوره بدست می آید. این نرخ بازده نشان دهنده درصد تغییر در ثروت سهامداران عادی در یک دوره است.
به حداکثر رساندن سود
براساس نظریه های اقتصاد خرد، شرکت ها سعی می کنند سود خود را به حداکثر برسانند. امکان دارد دو هدف به حداکثر رساندن سود و ثروت سهامداران متفاوت باشند. ممکن است شرکت با سرمایه گذاری در فعالیت ها و طرح های مخاطره آمیز سود شرکت را افزایش دهد و چه بسا این عمل باعث کاهش ارزش سهام و ثروت سهامداران شود.
به حداکثر رساندن سود نمی تواند هدف مناسبی برای شرکت ها باشد زیرا شرکت ها می توانند از طریق افزایش سرمایه یا استقراض، اقدام به سرمایه گذاری هایی بکنند که موجب توسعه شرکت و افزایش فروش و سود آن می شود، ولی اگر نرخ بازده این سرمایه گذاری ها کمتر از هزینه منابع مالی بکار رفته باشد، در آن صورت سود هر سهم و در نتیجه جهت سهام کاهش خواهد یافت. بعلاوه، شرکت می تواند با اجرای طرح های پر ریسک، سود شرکت و حتی سود هر سهام را افزایش دهد، ولی این افزایش سود هر سهم منجر به افزایش قیمت سهم و ثروت سهامداران نمی شوند، زیرا سهامداران برای سودهای پر مخاطره و با ریسک و برای سهامی که میزان سودآوری آنها ممکن است نوسان شدیدی داشته باشد، ارزش کمتری قائل هستند.
تعیین هدف های مالی
برای به حداکثر رساندن ارزش سهام شرکت، مدیران مالی باید اهداف مالی سه گانه ای را که در پی می آیند در نظرگیرند:
1) تعیین اندازه شرکت و نرخ آتی آن
2) تعیین بهترین ترکیب دارایی های شرکت (مصارف وجوه)
3) تعیین بهترین ترکیب منابع شرکت ( ساختار سرمایه)
بنابراین، مدیر مالی باید بکوشد که میزان دارایی ها و نرخ رشد شرکت را تعیین کند و بداند که شرکت در کدام قلم از دارایی ها باید سرمایه گذاری کرده، برای رسیدن به بهترین بازده (برای سهامداران)، از کدام منبع یا منابع مالی استفاده کند.
خلاصه
اداره امور مالی یکی از وظایف مدیران شرکت هاست. گفته شد که هدف همه شرکت ها به حداکثر رساندن ثروت سهامداران است و در راه تامین این هدف باید به ریسک و بازده سرمایه گذاری ها توجه کرد. باید یادآور شد چنین هدفی (یعنی به حداکثر رساندن ثروت سهامداران) بسیار بزرگتر از هدف سنتی و متعارف شرکت ها (یعنی به حداکثر رساندن سود) است.
مدیران مالی می کوشند هدف های شرکت را به شکلی خاصی مطرح کنند، مثل به حداکثر رساندن ارزش دارایی های شرکت، به حداکثر رساندن نرخ رشد، دستیابی به ترکیب مطلوب دارایی ها و ساختار مناسب سرمایه.
مدیریت مالی، در حدود سال 1990، به عنوان یک رشته خاص معرفی شد و مدیران مالی از همان هنگام، متوجه اهمیت ساختار سرمایه شدند. در دهه 1920، مساله نقدینگی کوتاه مدت شرکت ها، اولویت دوم مدیران مالی شد. در زمان رکود بزرگ، مساله تعریف مدیریت نقدینگی ورشکستگی و تجدید سازمان شرکت ها مورد توجه مدیران مالی قرار گرفت. از سال 1950 تاکنون مسئله ی تامین مالی ( از نظر مدیریت بر ساختار دارایی ها و سرمایه) به تصمیم گیری های خاصی بستگی پیدا کرده است و باید از ابزار و روش هایی استفاده کرد که از نظر ماهوی جنبه تحلیلی دارند. ابزارهایی که مدیران مالی در حال حاضر از آن استفاده می کنند عبارت اند از حسابداری، علم اقتصاد، علوم کامپیوتر و تجزیه و تحلیل های کمی.
تعریف مدیریت نقدینگی
مدیریت مالی یکی از رشته های نسبتا جدید علمی است؛ که مفاهیم و روش های آن کاربرد های گسترده ای دارد. در دنیای اقتصاد امروز، به امری حیاتی و مهم تبدیل گشته است. شایان ذکر است که این شاخه از علم مدیریت نه تنها به صورت جزئی لاینفک از سازمان ها درآمده، بلکه هر نوع کسب کاری از کوچک تا بزرگ را تحت تاثیر قرار می دهد، حتی نیاز افراد به دانستن اصول و یادگیری آن برای اداره ی مالی هزینه ها و دخل و خرج های شخصی نیز، بیش از پیش احساس می شود. یک مدیر مالی خوب می تواند با هوشمندی و درایت به پیشرفت یک مجموعه و سازمان کمک کند. در نقطه مقابل می تواند تمام زحمات سایر بخش ها را نیز هدر دهد و منجر به افول و سقوط اشخاص و سازمان ها شود.
تعریف مدیریت مالی
از نظر آکادمیک مدیریت مالی را می توان دانش و فن تامین و کاربرد وجوه برای رسیدن به هدف و یا دانش و علم اداره ی پول تعریف کرد. به طور کلی تمامی اشخاص و موسسات پول را تحصیل یا جمع آوری و سپس آن را خرج یا سرمایه گذاری می کنند. در صورتی که ترازنامه را نمودی از وضعیت یک شرکت یا کسب و کار در نظر بگیریم، مدیریت مالی با تصمیم گیری نسبت به بدهی ها و حقوق صاحبان سهام، منابع مالی را تامین می کند و با تصمیم گیری نسبت به دارایی های جاری، بلند مدت و سرمایهگذاری ها، آن ها را به کار می برد. معمولا هر گونه تصمیم مالی در زمینه تامین و کاربرد منابع بر عملکرد و ارزش شرکت اثر می گذارد؛ لذا بهینه شدن فعالیت های مالی مستلزم تصمیم گیری صحیح نسبت به هریک از منابع تامین مالی و کاربرد آن ها است. اگر بخواهیم اندکی از تاریخچه مدیریت مالی را در چند جمله بیان کنیم به این صورت می توان گفت که:
- مدیریت مالی رشتهای نسبتاً جدید و از شاخههای علم مدیریت است.
- مدیریت مالی آنگونه که در حال حاضر به کار میرود، بر تصمیمگیری استوار است و از ابزارها و روشهای تجزیه و تحلیل دادهها، کامپیوتر، اقتصاد و حسابداری مالی استفاده مینماید.
- حرکت مستمر و سرعت فزاینده پیشرفتهای اقتصادی، نوید بخش این است که مدیریت مالی نهتنها نقشی مهمتر بر عهده میگیرد؛ بلکه بر سرعت پیشرفت این رشته علمی باز هم افزوده خواهد شد؛ تا بتواند راه گشای مدیران شرکتهایی باشد که همواره با مسائل و چالشهای جدیدی در حوزه مالی و تأمین سرمایه خود مواجه هستند.
از مهم ترین ارکان مدیریت کسب و کارهای امروزی، مدیریت مالی است زیرا تامین نیازهای مالی و امور مرتبط با آن یکی از اولین و مهمترین الزاماتی است که در دنیای رقابتی امروز، کسب وکارهای مختلف خصوصا نوپا، با آن مواجه هستند. بهنوعی میتوان گفت، تمامی فعالیتهای سازمانی به نحوی وابسته به امور مالی است و در صورتی که سازمان از نظر امور مالی با مشکلی مواجه شود، کل حیات سازمان به خطر میافتد. به همین دلیل است که امروزه این شاخه از علم بسیار بیش از گذشته مورد توجه و استفاده جدی قرار گرفته است. مدیریت مالی را میتوان کاربرد اصول و مفاهیم اقتصادی برای تصمیمگیری و حل مسئله دانست؛ به بیان ساده میتوان گفت، مدیریت مالی همان اقتصاد کاربردی است که میبایست با بهکارگیری مبانی و مفاهیم اقتصاد خرد و کلان و دیگر مباحث مرتبط با اقتصاد، در مدیریت امور مالی کسب وکار انجام گیرد. اساسا، میتوان مفهوم «مدیریت مالی» را به سه حوزه کلان و در عین حال مرتبط با هم تفکیک نمود :
- مدیریت مالی کسبوکار: این حوزه که تحت عنوان «Corporate Finance» و یا «Business Finance» نامیده میشود،بر فرآیندهای مالی بنگاههای کسب وکار متمرکز است که در نهایت به اتخاذ تصمیمات مالی در واحدهای تجاری مختلف منجر خواهد شد. از وظایف اصلی یک مدیر مالی، میتوان به حفظ و کنترل نقدینگی شرکت، مدیریت امور مرتبط با استقراض از بانک و انتشار اوراق قرضه و سهام اشاره نمود.
- سرمایهگذاری: این حوزه بیشتر با قیمتگذاری اوراق بهادار و رفتار بازارهای مالی سروکار دارد. بهعنوان مثال، ممکن است وظیفه یک مدیر سرمایهگذاری شامل ارزشگذاری سهام، انتخاب اوراق بهادار برای یک صندوق بازنشستگی و یا ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری شرکت باشد.
- مؤسسات مالی: این حوزه تا حدی کلانتر از موارد قبلی بوده و بیشتر به شرکتهای مالی نظیر بانکها مربوط میشود.
هدف های مدیریت مالی
باید توجه داشت، فارغ از حوزه مدیریت مالی و تفاوتهای کوچک و بزرگ آنها، در هر نوع کسب و کاری هدف های مشترک زیادی نیز دارند. در ادامه آن ها را مورد مطالعه قرار می دهیم.
حداکثر ساختن ثروت سهامداران، حداکثر ساختن سود، هدف های اخلاقی و انجام مسئولیت های اجتماعی و نظایر آن ها می توانند هدف های یک شرکت و در نتیجه هدف های مدیریت مالی باشند. برخی تصور می کنند حداکثر سازی سود هدف اصلی شرکت است و بنابراین هدف مدیر اتخاد تصمیماتی است که سود را بیشتر افزایش دهد. چون در شرکت های سهامی، سود معمولا با سود هر سهم که حاصل تقسیم سود خالص شرکت بر تعداد سهام است، نشان داده می شود؛ لذا تصور بر این است که مدیران سعی دارند سود هر سهم را حداکثر سازند. هر چند هدف حداکثر سازی سود مطلوب به نظر می رسد ولی کافی نیست و حتی میتواند در بلند مدت، به ضرر شرکت باشد. در مقابل هدف حدالاکثری سود، هدف حدالاکثر کردن ثروت است، که هدفی بلند مدت است. زیرا علاوه بر منافع تعریف مدیریت نقدینگی فعلی و کوتاه مدت، به منافع آتی و بلند مدت نیز می اندیشد.
در نهایت به اهمیت وجود مدیریت مالی علمی و دقیق، بیش از پیش واقف شدیم. دیدیم که چگونه شریان اصلی کسب و کار ما را در دست دارد و حتی می تواند ضامن بقای شرکت ما میباشد و آن را به مرحله شکوفایی و موفقیت برساند.
نقدینگی و هدایت نقدینگی چیست؟
در این مقاله با دو مفهوم اقتصادی یعنی نقدینگی و هدایت نقدینگی آشنا خواهیم شد. ابتدا تعریفی از نقدینگی داشته و انواع آن شامل دارایی پول و شبه پول را معرفی و در مورد هر یک توضیحاتی ارائه می دهیم. سپس به مفهوم هدایت نقدینگی پرداخته و امکان تحقق یا عدم تحقق آنرا بررسی خواهیم کرد.
مفهوم های زیادی در علم اقتصاد وجود دارد که هر اقتصاددان و شخصی که به نوعی با مسائل اقتصادی در ارتباط هست باید از آنها اطلاع و آگاهی داشته باشد. به طور نمونه می توان نقدینگی، تورم، شاخص رشد و … را نام برد. اما مفهوم جدیدتری که اخیراً مطرح شده و در مورد آن صبحت می شود، هدایت نقدینگی است که قصد داریم در این مقاله در مورد آن بحث کنیم. در ادامه ابتدا مفهوم نقدینگی را مطرح کرده و سپس به مسئله هدایت نقدینگی می پردازیم.
نقدینگی چیست؟
همه ما از دیرباز با مفهوم نقد و نسیه آشنایی داریم و هر زمان بحث خرید و فروش پیش آمده به نوعی با این دو مفهوم سروکار داشته ایم. در واقع به شکل ساده واژه نقد به میزان پول و دارایی که بابت خرید یک جنس، کالا و یا هر چیز دیگر پرداخت می شد، اطلاق می شود. در مقابل واژه نسیه میزان پول یا دارایی بود که پرداخت نشده و باعث می شد خریدار بدهکار فروشنده شود. در کنار مفهوم نقد، واژه کاملتر و جامع تری چون نقدینگی وجود دارد. ممکن است هر یک از ما تعریفی از این واژه داشته باشیم اما شاید مفهوم دقیق آنرا درست ندانیم.
در واقع نقدینگی به مجموع دارایی های پولی و شبه پولی اطلاق می شود که وجود دارد. اما منظور از دارایی پولی و شبه پولی چیست؟ بهتر است در ادامه تعریفی از این دو داشته باشیم تا بهتر آن ها را درک کنیم.
دارایی پولی:
این دارایی خود شامل دو قسمت است:
- بخشی که از دارایی فیزیکی چون اسکناس و سکه تشکیل شده و به طور مستقیم در دسترس شخص می باشد.
- بخش سپرده های دیداری که به طور غیرمستقیم در دسترس شخص قرار دارد. در واقع این دارایی همان حسابی است که در غالب حساب جاری نزد بانک افتتاح شده و شخص پول خود را در آن قرار می دهد. این شخص هر زمان که بخواهد می تواند در قبال دسته چک که خود بانک عامل آن را در اختیار شخص قرار می دهد، به هر میزانی که بخواهد در قالب چک از این حساب برداشت کند. مزیت این دارایی در این است که احتیاج به جابجایی پول به صورت نقد نیست و شخص می تواند با استفاده از تنها یک برگ بنام چک آنرا به هر میزان که باشد، به شخص دیگر بدهد.
دارایی شبه پول:
شاید این مفهوم کمتر برای شما آشنا به نظر برسد. در تعریف آن می توان گفت: دارایی شبه پولی در واقع همان حساب های سپرده تعریف مدیریت نقدینگی کوتاه مدت و بلند مدتی هستند که توسط بانک های عامل برای اشخاص مختلف افتتاح شده و آن اشخاص در قبال واگذاری پول به بانک و شارژ این حساب ها، در کوتاه مدت یا بلندمدت سود یا بهره ای را به میزان مشخص بر طبق مقررات بانک دریافت می کنند.
هدایت نقدینگی:
این مفهوم واژهای است که اخیراً در محافل سیاسی و اقتصادی توسط اشخاص مختلف مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته است. صرف نظر از درستی یا نادرستی آن می توان گفت هدایت نقدینگی در واقع راهکارها و چاره جویی هایی است که سبب میشود حجم نقدینگی موجود در جامعه بجای استفاده نادرست، راکد ماندن یا ایجاد ضرر و زیان، به سمت قسمتهایی هدایت شود که نیاز به آن داشته و به این ترتیب باعث دگرگونی و شکوفایی اقتصاد شده و به پیشرفت و رشد آن کمک کند.
در واقع این مفهوم به نوعی برای مقابله و یا کاهش اثر رشد نقدینگی در جامعه امروز بوجود آمده است. رشد نقدینگی به هر علت چون بدهی دولت و اشخاص وابسته به دولت به بانک مرکزی، مسئله تحریم و کاهش ارزش پول ملی و … می تواند بوجود آید و آثار مخربی بر اقتصاد و پیشرفت یک کشور داشته باشد و حتی می تواند به فروپاشی اقتصادی و سیاسی منجر شود. بنابراین بعضی از اندیشمندان و اقتصاددان فرضیه هدایت نقدینگی را برای مقابله با آن پیشنهاد داده اند. اما آیا این فرضیه می تواند تحقیق یابد؟
به نظر می آید در شرایط فعلی که جامعه ما در آن به سر می برد، این امر غیرممکن و نشدنی باشد. لازمه مهار رشد نقدینگی و بهینه سازی چرخه گردش پول در کشور (هدایت نقدینگی) در وهله اول در گرو این است که بانک مرکزی به صورت یک نهاد مستقل و نه وابسته به دولت عمل کند چرا که در غیر این صورت بانک نمی تواند الزامات و قوانین خود را به درستی در سطح جامعه به مرحله اجرا در آورد و به نوعی دولت هر کجا که به مشکل بر بخورد چاره کار را در گرفتن وام از بانک مرکزی می داند. از طرفی الزامی به تسویه بدهی خود در موعد مقرر نمی بیند و این یعنی تولید نقدینگی بیشتر توسط بانک برای جبران بدهی.
آن سوی قضیه را می توان در ثبات سیاسی و اقتصادی کشور در نظر گرفت. شرایطی که جامعه ما اکنون در آن به سر می برد، به نوعی بحرانی است، چرا که با شدیدترین تحریم های بین المللی مواجه هستیم و به نوعی قسمت های مختلفی جامعه چون صنعت نفت که اقتصاد شدیداً به آن وابسته است، نظام بانکی و … عمل فلج شده و نمی تواند به درستی عمل کند. یکی از نتایج این امر کاهش ارزش پول می باشد که ناگزیر بانک مرکزی برای مقابله با آن باید پول جدید تولید و به چرخه اقتصاد تزریق کند تا جلوی کاهش ارزش پول را بگیرد و این یعنی رشد نقدینگی.
یکی از اقدامات دولت در راستای هدایت نقدینگی را می توان در تحولاتی دانست که در این سال اتفاق افتاد و منجر به هدایت سرمایه های خرد مردم به سمت بازار بورس شد. دولت در طرح خود هدف از این کار را از یک طرف مشارکت مردم در بورس و کسب سود دانسته و از طرفی دیگر تزریق پول به اقتصاد کشور و پیشرفت و رشد صنایع و کارخانجات حاضر در بورس را مطرح کرد. درست است که این طرح شاید موجب رشد مقطعی صنایع مختلف حاضر در بورس شده و محرکی برای پیشرفت اقتصاد کشور شد اما نتوانست بر مسئله رشد نقدینگی، تورم افسار گسیخته و کاهش ارزش پول غلبه کند چرا که سیاست های کلی کشور در قبال بانک مرکزی و مسائل سیاسی و اقتصادی که کشور با آن ها درگیر بود، همچنان بر قوت خود باقی مانده و تغییری در آنها ایجاد نشد. در واقع سرمایه هایی که در مجموع توسط مردم به بورس وارد شد بجای استفاده درست در جای خود، صرف تأمین کسری بودجه و بدهی دولت به سازمانها و ارگانهای مختلف شد!
فینتو:
فینتو یک سیستم آنلاین برای محاسبه حقوق و دستمزد می باشد.با این سیستم شما به سادگی قادر خواهید بود تا حقوق و دستمزد کارکنان خود را با صرف کمترین زمان و پرداخت کمترین تعرفه ها،محاسبه کنید و فیش حقوقی چاپ کنید. همچنین در سیستم حقوق و دستمزد فینتو می توانید دیسکت بیمه، مالیات و بانک را به سادگی در یافت کنید.منتظر چی هستید! ثبت نام کنید و لذت ببرید.
دیدگاه شما