برنامه ریزی بلند مدت و برنامه ریزی کوتاه مدت: ویژگیها و تفاوتها
برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف کاری کوتاه مدت و بلند مدت ضروری است. این کار به شما کمک میکند تا برای دستیابی به اهداف سازمانی، منابع را بهخوبی تراز کنید. با برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت مطمئن خواهید شد که به بالاترین سطح رضایت مشتری و بازگشت سرمایه رسیدهاید. تفکیک اهداف شغلی شما جنبهی حیاتی برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت است. با خواندن این مطلب، با اهداف کوتاهمدت و بلندمدت در کسبوکارآشنا خواهیدشد، تفاوت برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی بلند مدت و همچنین نقش برنامههای کوتاهمدت در رسیدن به هدف های بلندمدت را درک خواهیدکرد.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
اهداف تجاری کوتاه مدت کدامند؟
اهداف کوتاه مدت برای تحقق اهداف کاری بلندمدت ضروری هستند. شما میتوانید اهداف مرتبط با یکدیگر را در بخشهای مختلف، مانند تبلیغات و بازاریابی، انتخاب کنید و آنها را بر اساس کوتاهمدت یا بلندمدت بودنشان جدا کنید؛ به عنوان مثال، ممکن است در نظر داشتهباشید که بودجهی تبلیغات خود را برای ۶ ماه آینده ۲ برابر کنید که هدفی بسیار کوتاهمدت است، اما احتمالا اثرات بلندمدتی دارد و میتواند به شما برای دستیابی به هدفی بلندمدت، مثل افزایش دهدرصدی درآمد در طول ۵ سال آینده، کمک کند.
نمونههایی از اهداف کوتاه مدت کسبوکار
شما احتمالا تلاش خواهید کرد تا به طور همزمان به چندین هدف کوتاهمدت تجاری دست پیدا کنید. برخی از این اهداف ممکن است همپوشانی داشتهباشند، در حالی که تعدادی دیگر احتمالا با یکدیگر بیارتباط هستند.
یکی از متداولترین اهداف تجاری کوتاهمدت، در بین انواع شرکتهای سودآور، اولویت قرار دادن فروش و بازاریابی است. از آنجا که بسیاری از شرکتها در این زمینهها تخصصی ندارند، استفاده از منابع خارجی برای دستیابی به این هدف رایج است. نمونههایی از منابع خارجی شامل ارائهدهندگان خدمات فروش و بازاریابی شخص ثالث و نیز فضای ابری رایگان یا مقرونبهصرفه است. با وجود منابع مناسب، احتمال توسعهی انواع روشهای بازاریابی، موفقیت در کسبوکار و نهایتا رشد سود شرکت افزایش مییابد.
نمونهی دیگری از هدف تجاری کوتاهمدت، که به دستیابی به اهداف بلندمدت کمک میکند، بهکارگیری بهتر و مؤثرتر اَشکال مختلف فناوری برای گوش دادن بهتر به مشتریان است. با گوش دادن بهتر به مشتریان (هدف کوتاهمدت)، میتوانید توسعهی محصول خود (هدف بلندمدت) را اصلاح کنید تا میزان رضایت مشتریان بیشتری (هدف بلندمدت) داشتهباشید. برای دستیابی به این هدف میتوانید از اَشکال مختلف فناوری استفاده کنید، از جمله نظرسنجی وبسایتهای دیجیتال و حضور در شبکههای اجتماعی به منظور تعامل با مشتریان.
اهداف تجاری میانمدت کدامند؟
پیش از تعریف برنامه ریزی بلند مدت ، باید برنامهها و اهداف میانمدت تجاری را مورد بررسی قرار دهیم. درک اهداف تجاری میانمدت برای درک کامل تفاوت برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی بلند مدت بسیار مهم است. اهداف تجاری میانمدت آنهایی هستند که برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت تجاری، به صورت موقت به شما کمک میکنند.
نمونههایی از اهداف تجاری میانمدت
اهداف تجارت میانمدت به اَشکال مختلف وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر شرکت شما با مشکلات کیفیت (کوتاهمدت، مشکل با اولویت بالا) روبهروست، میتوانید دورههایی را برای آموزش به کارکنان برگزار کنید. در حال حاضر، این دورهها مسئله را برطرف میکنند، اما شما در نظر دارید که با استفاده از راهحل جامعتری مطمئن شوید که مسئلهی کیفیت به عنوان مشکلی بلندمدت نخواهد بود. حل مسئله به صورت موقتی هدف میانمدت کسبوکارها و دورههای آموزشی است.
مثال دیگر از هدف تجاری میانمدت تعمیر بخشی از تجهیزات خراب است (مشکل کوتاهمدت با اولویت بالا). شما برای اطمینان از دستیابی به سطوح بالای بهره وری، اقدامی کردهاید (دستگاه را تعمیر کردهاید)؛ با این حال، این مشکل به طور دائمی برطرف نمیشود؛ در عوض، سرمایهگذاری در قرارداد خدمات به عنوان راهحلی بلندمدت عمل میکند، زیرا احتمال خرابی مجدد دستگاه را کاهش میدهد.
اهداف تجاری بلندمدت کدامند؟
اهداف بلندمدت اهدافی هستند که از نظر ماهیت خود بر جهتگیری کلی شرکت تأثیر میگذارند. به طور کلی، توانایی دستیابی به اهداف بلندمدت، بازتابی واقعی از میزان مطابقت کارمندان سطوح بالا با مأموریت شرکت است. اهداف بلندمدت بسیار راهبردی و اغلب به دنبال رفع مشکلات به صورت دائمی هستند تا افراد بدانند که شرکت میتواند حداکثر توانمندی را داشتهباشد. در دستیابی به اهداف بلندمدت برنامهریزیهای بسیاری انجام شدهاند، زیرا تمام جنبههای شرکت را، از جمله عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، در نظر میگیرد.
نمونههایی از اهداف تجاری بلندمدت
نمونهای از هدف بلندمدت کسبوکار این است که در ۵ سال آینده درآمد خود را ۳ برابر کنید. شما برای تحقق این هدف بلند مدت، اهداف کوتاهمدتی را تعیین خواهید کرد. نمونههایی از اهداف کوتاه مدت که برای دستیابی به این هدف بلند مدت میتوانید تعیین کنید، عبارتاند از:
- برای کمک در تعیین روندهای ضروری خرید مشتری، به مدت ۱۲ ماه با یک مشاور تبلیغاتی قرارداد بستهاید؛
- ایدههای طوفان فکری برای روشهای جدید تبلیغات؛
- استفاده از تحقیقات خود برای طراحی کمپینهای تبلیغاتی جدید.
نمونهی دیگری از هدف تجاری بلند مدت، دستیابی به بالاترین حد رضایت مشتری و همیشگی بودن آن است. شما برای دستیابی به این هدف، اهداف کوتاهمدتی مانند طراحی مجدد سیاستهای خدمات مشتری را، جمعآوری بازخورد مشتری و اجرای برنامهی وفاداری به مشتری، تعیین میکنید. همان طور که میبینید، همهی اهداف بلندمدت فقط در صورت دستیابی به اهداف کوتاهمدت، دستیافتنی هستند.
مأموریت شما، چگونه از برنامه ریزی بلند مدت و برنامه ریزی کوتاه مدت پشتیبانی میکند؟
بیانیهی مأموریت یک شرکت، که اهداف و ارزشهای اصلی آن را برجسته میکند، عنصر اساسی برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت مؤثر است. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت برای کمک به شما در دستیابی به این مأموریت نقش مشخصی دارند. علاوه بر تنظیم مأموریت روشن و هدفمند، شما باید اقدامات بلندمدت را نیز در برنامهی خود قرار دهید تا مطمئن شوید که تا زمان فعالیت شرکت، مأموریت در کل سازمان تفهیم شدهاست.
هنگامی که اهداف کوتاهمدت و بلندمدت را از یکدیگر جدا میکنید، خواهید دید که افراد چگونه از مأموریت شما پشتیبانی میکنند؛ همچنین، در نظر میگیرید که امروز شرکت در چه جایگاهی قرار دارد و در طول ۱۵ تا ۲۰ سال آینده میخواهید کجا باشد. این همان چیزی است که به شما امکان میدهد تا اهداف بلندمدت واقعبینانهای را تعیین کنید. به طور کلی، دستیابی به اهداف بلندمدت حدود ۵ تا ۱۵ سال به طول میانجامد.
اهداف اسمارت (SMART) چیست؟
زمانی دستیابی به اهداف سادهتر میشود که به صورت اسمارت باشند، یعنی:
- خاص؛
- سنجشپذیر؛
- دستیافتنی؛
- مرتبط و واقعبینانه؛
- زمانبندیشده.
با اهداف smart همه با هم اتفاق نظر دارند؛ زیرا اهداف کاملا مشخص و تعریفشده هستند. از آنجا که این اهداف سنجشپذیر هستند، مهم است که معیارها را بهدرستی تعیین کنید تا مطمئن شوید که توانایی تحقق بخشیدن به اهداف خود را دارید. شما میتوانید از اهداف اسمارت برای برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت استفاده کنید. مانند هر هدفی، اهداف اسمارت نیز باید به مأموریت شرکت شما کمک کنند.
استفاده از اهداف SMART برای برنامه ریزی بلند مدت و برنامه ریزی کوتاه مدت
بیایید به مثالی در استفاده از اهداف اسمارت برای برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت نگاهی بیندازیم.
مأموریت: یک شرکت را در نظر بگیرید که خدمات سرویسدهی تماس مشتری در صنایع مختلف را به عهده دارد. با ارائهی تجربهای یکپارچه از مشتری در چندین کانال، به افراد کمک میکننند تا میزان رضایت مشتری را افزایش دهند، در حالی که میزان تولید گاز کربن آنها نیز کاهش مییابد.
اهداف بلند مدت
- دفاتر مرکز تماس متعددی را افتتاح کنید؛
- از اَشکال مختلف فناوری سبز برای ایجاد تجربههای یکپارچهی مشتری استفاده کنید؛
- برای بررسی خواستهها و نیازهای مشتری با ارائهدهندگان خدمات مختلف همکاری کنید؛
- برای تأمین مشتریان جدید، روشهای بازاریابی بلندمدت را به کار ببرید.
برنامه ریزی کوتاه مدت
اکنون که اهداف بلندمدت شما محقق شدهاند، باید از برنامه ریزی کوتاه مدت برای تحقق بخشیدن به اهدافتان استفاده کنید. وظایفی که برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود تعیین کردهاید، برنامههای کوتاهمدت شما را تعیین میکنند. با توجه به این نکته، ضروری است که ویژگیهایی را که برای دستیابی به اهداف بلندمدت نیاز دارید، مشخص کنید.
به عنوان مثال، شما برای افتتاح دفاتر مرکز تماس متعدد به فردی نیاز دارید که مسئول برنامهریزی و بودجه باشد. این امر به شما امکان میدهد تا املاک خود را به دست آورید و تمام جنبههای ساختاری را در اختیار داشتهباشید. به منظور استفاده از اَشکال مختلف فناوری سبز برای ارائهی تجربهای یکپارچه از مشتری، شما به شخصی نیاز دارید که مسئولیت مدیریت مرکز تماس باشد. این شخص میتواند طرحی را ارائه دهد که فناوریهایی را که برای استفاده از مراکز تماس از آنها استفاده میکنید، مشخص کند؛ همچنین، میتواند مسئولیت همکاری با ارائهدهندگان خدمات مختلف را بررسی کند و تنظیم خواستههای مشتری را به عهده بگیرد.
علاوه بر این، شما به یک مسئول استخدام برای نمایندگان نیاز دارید. این فرد میتواند برنامههایی را به منظور جمعآوری بودجهی لازم برای جذب نمایندگان باکیفیت تهیه کند. از آنجا که میدانید برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود به کدام کارکردها نیاز دارید، میتوانید برنامههای کوتاهمدت خود را، که آنها را در بر میگیرد، لیست کنید:
- برنامهریزی؛
- منابع مالی؛
- استخدام نماینده؛
- مدیریت مرکز تماس؛
- مدیریت حسابداری.
اهداف اسمارت شما مشخص میکنند که هر شخص مسئول انجام چه کاری است و این افراد چگونه در دستیابی به اهداف و اجرای برنامه ریزی بلند مدت شرکت به شما کمک میکنند. از آنجا که اهداف اسمارت سنجشپذیر هستند، شما باید بازهی زمانیای را تعیین کنید که در آن هریک از طرفین مسئول به اهداف خود برسند؛ به عنوان مثال، از آنجا که شما برای افتتاح دفاتر مرکز تماس تلفنی هدف بلندمدت دارید، اهداف کوتاهمدت شما، که از آن پشتیبانی میکنند، چیزی شبیه به این خواهد بود:
- سوزی رینا: حداقل تعداد وجوه خود را تا ۱۵ آگوست ۲۰۲۰ جمع کنید؛
- بیلی گلدن: مشارکت با یک آژانس املاک تجارت میان مدت برای خرید یا اجاره مِلک در مدت ۳۰ روز؛
- تیمی گریسون: نمایندگان را تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰ استخدام میکند؛
- پنی لایونزدل: افتتاحیهی بزرگ در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
چطور با برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت به اهداف تجاری خود برسید؟
برنامه ریزی کوتاه مدت شما موقت و انعطافپذیر هستند، و از طرف دیگر، برنامه ریزی طولانی مدتتان از پیش تعیینشده است؛ به عنوان مثال، برای اینکه ظرف ۵ سال آینده فروش خود را ۲ برابر کنید، یک برنامه ریزی بلند مدت دارید. این طرح تغییر نمیکند، اما برنامههای کوتاه مدتی که برای تحقق بخشیدن به اهداف بلندمدت تنظیم میکنید، احتمالا تغییر خواهند کرد. برای رسیدن به اهداف بلندمدت، از روشهای مختلفی استفاده خواهید کرد.
تفاوت چشمگیر دیگر بین برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت این است که اهداف بلندمدت به طور مستقیم بر جهتگیری شرکت تأثیر میگذارند. در واقع، شما برنامهی بلندمدتی دارید که میتوانید طی ۷ سال آینده، میزان رضایت مشتری را به ۹۹٪ برسانید؛ این هدف تأثیر بسزایی در تمام جنبههای شرکت خواهد داشت.
برخی از برنامه های کوتاه مدت ، که برای رسیدن به این هدف آنها را تنظیم کردهاید، چنین اثرات ماندگاری ندارند. در حقیقت، برخی از آنها ممکن است تأثیرات منفی نیز داشتهباشند و به همین دلیل، برنامه های کوتاه مدت سنگین نیستند؛ شما در هر زمان میتوانید آنها را رها کنید و برنامههای مناسبتری را جایگزینشان کنید که کمکتان کنند تا به طور کارآمدتری به اهداف بلندمدت خود دست یابید.
در اینجا مروری کلی از یک راهبرد را آوردهایم که میتواند شامل برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت برای دستیابی به هدف بلندمدت افزایش رضایت مشتری تا ۹۹٪ طی ۷ سال آینده باشد.
برنامهی بلند مدت: ۳ روش جدید را برای خدمات مشتری تعیین کنید تا طی ۷ سال آینده به ۹۹٪ رضایت مشتری برسید.
برنامههای کوتاه مدت:
- به مدت ۱ سال، رباتهای چت را در شبکههای اجتماعی مستقر کنید؛
- به مدت ۱ سال، رباتهای چت را در وبسایتتان مستقر کنید؛
- به مدت ۱ سال، دپارتمان خدمات ایمیل به مشتری را تأسیس کنید؛
- به مدت ۱ سال، گزینهی خدمات مشتری را از طریق پیامرسان فیسبوک توسعه دهید؛
- به مدت ۱ سال، انجمن بازخورد مشتری را ارائه دهید؛
- به مدت ۱ سال، پایگاه دانش خودآگاهی را تشکیل دهید؛
- به مدت ۱ سال، از ابزارک صفحه استفاده کنید؛
- در طول ۱ سال، اثربخشی روش را اندازهگیری کنید؛
- برای ۲ سال، ۵ روش برتر را به کار بگیرید؛
- برای ۲ سال، ۴ روش برتر را به کار بگیرید؛
- برای ۲ سال، ۳ روش برتر را به کار بگیرید.
همان طور که مشاهده میکنید، در بخشهای مختلف برنامهی ۷ساله، شما روشهایی را که به هدف بلندمدتتان کمک نمیکنند، از بین میبرید؛ با وجود این، برنامه ی بلند مدت شما ثابت است.
برنامه ریزی بلند مدت شما بر اساس دستاوردهایی است که از طریق برنامه ریزی کوتاه مدت آنها را کسب میکنید. معیارهای اصلی در طی برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت تعیین میشوند. این موضوع به شما امکان میدهد که برنامههای خود را بر این اساس اصلاح کنید تا مطمئن شوید که اهداف بلندمدت خود را برآورده میکنید.
شما میتوانید تمام اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی را که میخواهید، تعیین کنید، اما کلید دستیابی به آنها «برنامه ریزی» است. حتی با تمام انگیزههای موجود، رسیدن به اهدافتان بسیار بعید است، مگر اینکه برنامهی خوبی داشتهباشید. اگر به طور تصادفی و بدون هیچ برنامه ریزی خاصی به آنها دست یابید، احتمالا با حداقل کارایی و اثربخشی به آنها رسیدهاید. با توجه به این نکته و درک کامل تفاوت برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی بلند مدت ، همیشه برای رسیدن به اهداف خود از برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کنید.
چرا آلمان مهمترین شریک تجاری ایران در اروپا است؟
در دو سال گذشته، آلمان بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا بوده است. در این مقاله خواهید دانست که آلمان، مهمترین شریک تجاری ایران در اروپا در همه ادوار بوده است.
© Copyright (c) 2018 Shutterstock
پس از اعلام دولت قبلی امریکا به خروج از توافق هستهای، تجارت خارجی ایران با کاهشی بزرگ و گسترده مواجه شد. بیشترین لطمه هم، به تجارت بین ایران و اروپا وارد شد. اضافه بر آن، کاهش جهانی تقاضا به خاطر پاندمی کرونا، تجارت خارجی ایران را، مانند سایر کشورها تحت تاثیر قرارداد.
در پایان سال 2020، تجارت ایران و اروپا نسبت به سال 2017، بیش از 78 درصد کوچک شد. سال 2017، تنها سالی بود که پس از توافق هستهای، کل 12 ماه آن برجام اجرا میشد. در ماههای ابتدایی سال 2016، اجرای بسیاری از مفاد برجام شروع نشده بود و در سال 2018، در ماه می، امریکا به طور یک طرفه از برجام خارج شد و تحریمهای ثانویه اعمال شده تحت سیاست «فشار حداکثری» کاخ سفید، ضربه سختی به تجارت کشورهای اروپایی به ایران وارد کرد.
طی 20 سال اخیر، که مرکز آمار کمیسیون اروپا (یورواستات) آمار کاملی از تجارت 27 کشور اتحادیه اروپا منتشر کرده است، حجم تجاری بین ایران و اروپا به اندازه سال 2020 پایین نبوده است.
در سال 2020، حجم تجارت بین ایران و اروپا، نسبت به سال پیش از تجارت میان مدت آن، 12 درصد کاهش پیدا کرده است. نکته جالب اما اینجاست که آلمان، یکی از چهار کشور اروپایی است که در تجارت خود با ایران در سال 2020، روندی مثبت به خود گرفته است و با شش درصد افزایش، از یک میلیارد و 800 میلیون یورو عبور کرده است. سه کشور دیگر بلغارستان، دانمارک، لوکزامبورگ و اسلواکی هستند که حجم تجارتشان با ایران، به سختی به 100 میلیون یورو در سال 2020 میرسد.
همانطور که در این چارت مشخص است، صادرات ایران به اروپا در سال 2020 به نسبت سال 2019، پنج درصد رشد داشته اما صادرات اروپا به ایران با کاهشی 15 درصدی در همین مدت مواجه شده است.
آلمان؛ بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا
بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا در سال 2020 آلمان بود. در این سال، مجموع صادرات و واردات ایران و آلمان، حدود یک میلیارد و 200 میلیون یورو بیشتر از مجموع صادرات و واردات بین ایران و ایتالیا (668 میلیون یورو) و بیش از حدود یک میلیارد 700 میلیون یورو بیشتر از متوسط حجم تجاری ایران با اتحادیه اروپا بود. هرچند دادههای اداره فدرال آمار آلمان، نشان میدهد، از سال 2002 تا کنون، ایران و آلمان به رکورد 8/4 میلیارد یورو در سال 2005 و 6/4 میلیارد یورو در سال 2010 (یک سال پس از رکود جهانی 2009 و یک سال پیش از اعمال تحریمهای امریکا در زمان اوباما علیه ایران) رسیده بود.
بزرگترین صادرات آلمان به ایران، همواره ماشینآلات صنعتی بوده است. بازار ایران، همواره استقبال خوبی از ماشینآلات صنعتی آلمان میکند. در سال 2020 هم صادرات آلمان به ایران بزرگترین صادرات این کشور بوده است. با این حال، تحت تاثیر تحریمهای امریکا، باعث شده لطمه بزرگی بخورد. صادرات7/2 میلیارد دلاری ماشینآلات در سال 2005، نشان از ظرفیت بالای بازار ایران برای ماشینآلات صنعتی آلمان دارد. با این حال در 2 سال اخیر، صادرات آلمان در این دسته به زیر 600 میلیون یورو رسیده است.
تحریمهای اوباما (2011 تا 2015) باعث شد بخشی از بازار ماشینآلات ایران به چین برسد. به طوری که پس از برجام نیز، نتوانست به سال طلایی 2005 نزدیک شود. دلیل این موضوع اما غیر از تحریمهای اوباما این است که تحریمهای ترامپ تنها پس از کمتر از 3 سال، مانع از گسترش روند تجاری رو به رشد بین دو کشور شد و از سوی دیگر، روابط بانکی ایران با دنیا، که به خاطر عدم هماهنگی در استانداردهای بینالمللی بسیار ضعیف شده است، دلیل این کاهش است. ایران با پیوستن به کنوانسیونهای جهانی بانکی، میتواند در صورت لغو تحریمها راحتتر از گذشته، پاسخ نیاز بازار خود با کالای Made In Germany را بدهد.
آلمان؛ مهمترین شریک تجاری ایران در اروپا
آلمان در سال 2019 و 2020، بزرگترین شریک تجاری ایران در بین کشورهای اروپایی بوده. این اتفاق اما همیشه نمیافتد. اما آیا آلمان را باید مهمترین شریک تجاری ایران در اروپا دانست؟ به دولیل؛ بله!
دو مقطع مهم یعنی تحریمهای اوباما و ترامپ و یک مقطع مهم دیگر، رکود جهانی اقتصاد در سال 2009. این چارت، رتبههای آلمان دربین شرکای تجاری ایران در قاره اروپا را نشان میدهد. همانطور که مشخص است، دقیقا در مقاطع بحرانی یاد شده، آلمان تبدیل شده به اولین شریک تجاری ایران. این نشان میدهد هرچقدر هم که در اثر رکود جهانی اقتصاد (مثل سال 2009 یا بحران کرونا) و تحریمها (دوران اوباما و دوران ترامپ) تجارت ایران با کشورهای اروپایی لطمه بخورد، رابطه اقتصادی ایران و آلمان کمتر آسیب میبیند.
دلیل دوم را باید در جنس این تجارت بررسی کرد. صادرات نفت خام و میعانات گازی از ایران به آلمان از زمان تحریمهای اوباما، بسیار کاهش پیدا کرد و تقریبا به صفر رسید. حتی در دوران برجام هم بهبودی در صادرات نفتی ایران به آلمان به وجود نیامد. هرچند مفهوم این گزاره این است که ایران، پس از تحریمهای اوباما، بازار نفت آلمان را از دست داده است، اما نشان میدهد این رابطه تجاری، وابسنگی چندانی به نفت ندارد. عدم وابستگی تجارت ایران و آلمان به نفت و گاز، باعث میشود، با فرض این که تحریمهای کنونی برداشته نشود، مسیر تجارت ایران و آلمان رو به رشد خواهد بود و اگر هم در آینده، باز هم ایران با تحریمهای نفتی مواجه شود، رابطه تجاریاش با آلمان، آسیب کمتری میبیند.
در دورانی که ایران تحریمهای نفتی امریکا را تجربه میکند، تولید داخلی افزایش یافته و طبق آن چه از ارقام گمرک ایران میتوان دریافت، صادرات غیرنفتی ایران افزایش مییابد. بدون شک، اقتصادی که کمتر به نفت و گاز وابسته است و بیشتر به سایر صنایع روی میآورد، برای آلمان، به عنوان یک کشور صنعتی، محل جذابتری برای سرمایهگذاری، در روزهایی که تحریمی در کار نیست خواهد بود.
در این چارت که بیانگر حجم تجارت غیر نفتی ایران با کشورهای اروپایی است، نتیجه بسیار جالبی دارد: در تجارت غیر نفتی، آلمان همواره بزرگترین شریک تجاری ایران، با اختلاف قابل توجه نسبت به دومین کشور اروپایی است:
این موضوع از زاویه دیگر هم قابل بررسی است. در شرایط تحریم، اهمیت بازار ایران برای آلمان کمتر از سایر کشورهای اروپایی افت میکند. همین میتواند قدرت چانهزنی ایران را پای میزهای مذاکرهای که آلمان یک سوی آن مینشیند، افزایش دهد.
با لحاظ کردن نفت و گاز، بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا، ایتالیاست، که تا پیش از تحریمهای ایران، بزرگترین مشتری نفتی ایران به حساب میآمد. آیا همانطور که بعد از تحریمهای اوباما، نفت از سبد واردات آلمان از ایران حذف شد، آیا بعد از تحریمهای ترامپ، ایتالیا چون سابق مشتری بزرگی برای نفت ایران خواهد بود؟
ظرفیتهای ایران
تحریمهای امریکا علیه ایران، همواره نوار اتصال تجارت خارجی ایران را پاره کرده است. در مقاطع مختلف، درست وقتی روابط تجاری ایران با کشورهای تجارت میان مدت اروپایی، به خصوص آلمان رو به گسترش میگذاشت، این تحریمها، باعث شد این روند متوقف شده و به عقب برگردد.
طبق آمار وبسایت اداره فدرال آمار آلمان، در سال 2009، ایران چهل و سومین شریک تجاری آلمان بود. بالاترین رتبه ایران در دهههای اخیر. یعنی تنها 42 کشور از سراسر جهان شرایط تجاری بهتری با آلمان داشتند. دقیقا در سالی که روابط تجاری آلمان با بسیاری از کشورها به خاطر رکود جهانی اقتصاد افت کرده بود اما رابطه تجاریاش با ایران کمتر از سایرین آسیب دیده بود. در سال 2020 اما ایران، در رتبه 68 جهان، در ردهبندی برترین شرکای تجاری آلمان قرار گرفت. آن هم در شرایطی که یک سال زودتر، با قرار گرفتن ایران در رتبه 73، بدترین رتبه ایران در بین همه شرکای تجاری آلمان در دهههای اخیر رقم خورد. این چارت، رتبههای ایران را در تجارت با آلمان نشان میدهد.
آمار تجارت خارجی آلمان در سال 2020 نشان میدهد ایران اگر بخواهد جزو 50 شریک تجاری برتر آلمان باشد، باید حدود 4 میلیارد یورو بیشتر از سال 2020 صادرات و واردات داشته باشد. پنجاهمین شریک تجاری آلمان، مصر است که در سال 2020، 4 میلیارد یورو از آلمان واردات داشته و یک میلیارد یورو به این کشور صادرات انجام داده است. بزرگترین صادرات مصر به آلمان، بنزین است که توسط کمپانیهای برتر بینالمللی، از جمله شل و سرمایهگذاری وزارت نفت این کشور، با استانداردهای بالا به آلمان صادرات میشود. صادرات مصر در این حوزه در سال 2020، به اندازه کل صادرات ایران به آلمان در همین سال بوده است. از سوی دیگر، بزرگترین صادرات آلمان به مصر، ماشینآلات صنعتی و خودروست که به 2.7 میلیاد یورو در سال 2020 رسید.
دلایل رشد تجارت ایران و آلمان با وجود تحریم و کرونا!
در حالی که تجارت ایران با اروپا در پایان سال 2020 به پایینترین سطح خود رسید، در همین سال، تجارت ایران با آلمان رشد داشت. به این نکته باید توجه شود که در سال 2020، صادرات ایران به آلمان نسبت به سال 2019، حدود 32 درصد افزایش پیدا کرده است.
جالب است بدانید صادرات دارو و مواد دارویی آلی و غیر عالی از ایران به آلمان بیش از 80 درصد نسبت به سال 2019 افزایش پیدا کرد. همچنین صادرات مواد غذایی و مواد خام غیر خوراکی و غیر سوخت ایران به آلمان نیز با افزایش مواجه شد. بزرگترین صادرات ایران به آلمان، همچنان مواد غذایی است.
در سوی مقابل نیز، صادرات مواد غذایی از آلمان به ایران با رشد بیش از 124 درصد مواجه شد. این موارد، تنها مواردی در تجارت بین ایران و آلمان هستند که در سال 2020 نسبت به سال 2019 افزایش پیدا کردهاند.
در آن سو، در تجارت اروپا با ایران، صادرات مواد غذایی و حتی در مقداری پایین، صادرات نفت و گاز و سوختهای معدنی از ایران به اروپا بیشتر شده است. این در حالی است که تنها افزایش قابل توجه در صادرات اروپا به ایران مواد غذایی است.
با این حال، رتبه اول صادرات اروپا به ایران در سال 2020، خودرو و ماشینآلات صنعتی بوده که نزدیک به نیمی از این ماشینآلات، از مبدا آلمان به ایران صادر شده است.
تجارت میان مدت
فرمت تهیه طرح تجاری( BP )
طرح تجاری مورد تأیید مرکز رشد واحدهای فناور بایستی شامل 18 بند به شرح ذیل باشد و در هر بند به پرسشهای مربوطه پاسخ گفته شود.
- خلاصه اجرایی: خلاصه اجرایی طرح تجاری مشتمل بر یک تا سه صفحه از عصاره کل طرح میباشد. در این خلاصه بایستی همه عناصر طرح از جمله شرکت, محصولات، بازاریابی و تجارت میان مدت فروش, توسعه, خروج و مالی و . در آن پوشش داده شود این خلاصه بایستی کاملاً مستقل از طرح تجاری باشد و ارجاع به قسمتهای مختلف طرح، مجاز نیست.
- تصویر شرکت: در این قسمت شما به سوالات زیر پاسخ می دهید: (یک یا دو صفحه)
- نام شرکت شما چیست؟
- آیا شرکت در حال حاضر وجود دارد یا در آینده تشکیل خواهد شد؟
- محل آن در کجاست؟
- شرکت چگونه ثبت شده و سهامداران اصلی آن چه کسانی هستند؟
- شماره و تاریخ ثبت شرکت قید گردد.
- بیان تاریخچه و فعالیتهای جاری شرکت: در این زیربخش بایستی تاریخچه و فعالیتهای جاری شرکت به تصویر کشیده شود. اگر شرکت شما هنوز تشکیل نشده است, نیازی به نوشتن این قسمت ندارید.
- چشمانداز: چشم انداز باید ایدهتان را طوری بیان کند که دارای شور و هیجان باشد. چشم انداز باید پر محتوا و آرمانی باشد. باید ذهن را تحریک کند و در عین حال از کار شما تصویر واضحی بدهد و دارای افق زمانی مشخص باشد. اگر تجارت میان مدت نتوانید در چشم انداز عمق علاقهتان را منعکس کنید، دیگران به راحتی مجذوب طرحتان نخواهند شد. بهتر است چشمانداز را در قالب یک جمله بصورت زیر بیان کرد:
رشد یا تبدیل (نام شرکت) به یک (نوع یا تعریف تجارت) موفق (محلی، منطقهای ، ملی، بین المللی) در مدت (زمان مورد نظر) که به (تعریف مشتریان)، (توصیف کالا و خدمات) را ارائه کند.
- مأموریت: شرح مأموریت بیان میکند که چرا این کالا یا خدمات را تولید میکنیم یا اصلا چرا اینکار را شروع کرده ایم. بهتر است چشمانداز را در قالب یک جمله بصورت زیر بیان کرد:
مأموریت (نام شرکت) فراهم کردن (توصیف کالا وخدمات) برای مشتریان است. این (توصیف کالا و خدمات) میتواند (امتیاز کالا و خدمات برای مشتری تشریح شود).
در حقیقت در حوزه ماموریت بایستی بیان کنیم، ایدهما یا کارما چه تفاوتی با سایر ایدهها و کارهای نزدیک به خود دارد و در واقع تفاوت کارما با سایر کارها رامشخص میکند. و بایستی منافع انجام ایده(کار) برای خودمان، ذینفعان، سرمایه گذاران و جامعه مشخص گردد.
- اهداف: اهداف را به شکل مقاصد ویژه و قابل اندازهگیری و دستیابی مینویسیم. این اهداف بصورت موردی بیان میشود. دستهبندی این اهداف بصورت زیر است:
- اهداف فروش و بازاریابی
- اهداف مالی
- اهداف پرسنلی
- اهداف تولید
- اهداف تحقیق و توسعه
در هر دسته، باید شاخصهای سنجش آن هدف نیز بیان و بررسی شود.
- برنامه ها: بوسیله برنامه میتوان به اهداف رسید. در برنامهریزی، جدول زمانی و هزینههای هر پروژه بایستی مشخص شود. که برای این امر میتوان از چارت نمای گانت استفاده کرد.
- معرفیمحصولات و خدمات: محصولات و خدمات بایستی بدون در نظر گرفتن این که مشتری با آن آشنا هست یا نه، توصیف شود. این قسمت پاسخ به این سوالات است:
- محصولات و خدمات دقیقاً چه هستند و چه نیستند؟
- چه کسی آنرا میخرد و چرا؟
- ویژگی منحصر به فرد آنها چیست؟
- مزایای حاصل از خرید آنها چیست؟
- چه کاربردهایی دارد؟
- محصول در کدام مرحله از عمر خود قرار دارد؟
- تمامی مراحل تولید از ابتدای تحقیقات تا تولید انبوه را بصورت یک برنامه زمانی نشان دهید.
- محصولات یا خدمات جایگزین: در این زیر بخش مشخص مینمایید که محصولات یا خدمات جایگزین محصول شما چه هستند و مزایای رقابتی (قیمت، کیفیت، . ) محصول شما نسبت به آنها چیست و بالعکس
- تحلیل صنعت مادر: در این قسمت بایستی صنعت مادر محصول خود را شناسایی و آن را تحلیل کنید. به عنوان مثال صنعت مادر تولید بیسکویت میتواند تولید مواد غذایی باشد.
- صنعتی که ما در آن کار میکنیم, چگونه تعریف میشود؟
- چگونه این صنعت تقسیم بندی میشود و چگونه هر بخش تعریف میشود؟
- روندهای جاری و توسعه مهم آن چیست؟
- بزرگترین و مهمترین بازیگردانان آن چه کسانی هستند؟
- چه مسائلی را تجربه میکند؟
- چه پدیدههای ملی و بین المللی آن را تحت تاثیر قرار میدهند؟
- پیش بینی رشد آن چقدر است؟
از آنجا که صنعت مورد نظر شما زیرمجموعه صنعت مادر است، با تحلیل آن میتوان آینده صنعت مورد نظر شما را متصور شد.
- تحلیل صنعت خود: در این قسمت پس از آنکه جایگاه صنعت مادر مشخص گردید، بایستی جایگاه صنعت خود را در صنعت مادر مشخص کرده و آینده صنعت خود را ترسیم نمائید. همچنین در این قسمت بایستی، محصول خود را از نظر تاریخچه تکنولوژی مورد بررسی قرار دهید و اینکه محصول شما قبلاً با چه تکنولوژِی تولید میشده، اکنون چه تکنولوژی آن را تولید میکند و در آینده چگونه تولید خواهد شد و آیا تکنولوژی مورد استفاده شما در آینده نیز استفاده خواهد شد و یا احتمال منسوخ شدن آن وجود دارد.
- تحلیلبازار: در دو یا چند صفحه به سوالات زیر پاسخ دهید:
- تعریف بازار
- اندازه بازار و میزان رشد
- این شرکت پاسخگوی چه نیازهایی از بازار میباشد؟
- نحوه تقیسمبندی بازار
- مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟
(در این قسمت میتوانید مشتریان را طبقه بندی کنید و آمار مربوط به هر طبقه را گزارش دهید و اینکه شما چه سهمی از هر بخش از بازار را در نظر گرفتهاید که می خواهید پوشش دهید)
- روندهای مهم در بازار چه روندهایی هستند.
- شرکت شما چه محصولات و خدماتی را عرضه میکند؟ سبد فروش شما شامل چه محصولات دیگری است که به عنوان یک بافر جهت اطمینان از گردش پولی شرکت از آن ها استفاده میکنید.
- میزان فروش جاری و محصولات فعلی شرکت چه هستند؟
- مرزهای فعلی کسب و کار شما چیست؟
- تضمین فروش شما چیست؟ آیا تفاهمنامه، پیش قرارداد یا هرآنچه مشخص نماید که محصول شما به فروش خواهد رسید در اختیار دارید؟
- استراتژِهای معرفی، بازاریابی، تجارت میان مدت فروش، قیمتگذاری و تبلیغات شما چیست؟ به عنوان مثال برای بازاریابی چه استراتژِیهایی را مدنظر قرار میدهید؟ بازاریابی از طریق مصاحبه حضوری؟ روابط قوی در بازار مربوطه؟ و .
- تحلیل رقبا: در یک یا دو صفحه, بایستی موقعیت محصول یا خدمت در بازار تشریح شود. این که رقبای اصلی (بالفعل) شرکت چه کسانی هستند؟ و محصولات آنها چیست؟ چرا و چگونه محصولات و خدمات شرکت آنها از رقبا متمایز میشود؟ رقبای بالقوه شما چه کسانی هستند؟ چه چالشها و انگیزاننده هایی جهت ورود رقبای بالقوه به بازار شما وجود دارد.
در این قسمت بایستی یک تحلیل SWOT از شرکت خود و رقبا ترسیم کنید. این تحلیل شامل نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدهای پیش روی شما و نیز رقبایتان است. (به عنوان مثال یکی از فرصتهای شما میتواند تحریم واردات کالایی باشد که شما قصد تولید آن را دارید و نقطه ضعف شما نداشتن پول زیاد، نقطه قوت شما، داشتن پرسنلی با توان علمی بالا و . است) این تحلیل را بصورت جدول ذیل تهیه کنید تا امکان تحلیل آنها وجود داشته باشد. با مقایسه نقاط ضعف و قوت و فرصت و تهدید خود و رقبا، استراتژِهای شرکت خود را در زمینههای مختلف برای جلوگیری از ورود رقبای بیشتر و نیز حفظ مزایای رقابتی خود استخراج کنید.
- تدوین استراتژیها: استراتژیها جواب این سؤال هستند که چه عواملی در طول زمان سبب موفقیت این فعالیت خواهند شد. برای این منظور، ابتدا باید نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای خود و رقبا را تعیین کنید سپس به کمک آن، استراتژیهای خود را در مورد مسائل ذیل تهیه نمائید:
- قیمتگذاری
- مشتریان
- رقبا
- بازاریابی
- بازار هدف
- توزیع
- تکنولوژی
- تبلیغات
- مالیات
- قوانین محلی و دولتی
- شرایط اقتصادی
- و . . .
- حقوق اختصاصی مالک: در مورد محصولات و خدمات خود از چه حقوق مالکیتی برخوردارید؟ (کپی رایت, توافق و . )
- مراحل توسعه محصولات: در این قسمت مشخص میکنید که آیا در ادامه فعالیت خود توسعه ای را در برنامه دارید. این توسعهها شامل چه مواردی میشود آیا محصول یا محصولات دیگری را تجارت میان مدت نیز می خواهید در آینده تولید کنید و یا خدمات دیگری را عرضه نمائید؟ نحوه توسعه و گسترش آتی خود را بصورت برنامه زمانی بلند مدت به شرح جدول ذیل نشان دهید.
- استراتژیخروج(گریز): در این قسمت مشخص میکنید که چنانچه در هر مرحله از تحقیق، تولید یا فروش اتفاقات و رخدادها مطابق پیشبینیهای شما رخ ندهد چه واکنش هایی را انجام خواهید داد و چنانچه نتوانید به سود انتظاری خود از طرح برسید چگونه از آن خارج میشوید؟ همگانی کردن؟ فروش یکجا؟ به فعالیت واداشتن و رشد کردن؟ استراتژی خروج ما چه خواهد بود اگر تجارت ما آنگونه که انتظار داشتیم توسعه نیافت؟ چگونه باید کنار بکشیم؟
- تحلیل مالی: اگر طرح تجاری شما را به یک کیک تشبیه کنیم قسمت اطلاعات مالی آن بایستی همانند خامة روی آن باشد.
شما یک ایده تجاری خوب را طرحریزی کردهاید، اثبات کردید که یک نیاز واقعی در بازار وجود دارد، نشان دادید که چگونه ایدهها را اجرا میکنید، بیان کردید که تیم شما آماده است که ریسکها را مدیریت کند و اکنون شما نشان خواهید داد که هر کدامتان قرار است چه مقدار پول تولید کند.
توجه داشته باشید، چنانچه ایده شما چندان غنی نباشد، یا یک بازار خوب برای ایده شما وجود ندارد، یا از نظر اجرائی ضعیف هستید، یا تیم مدیریتی شما با کفایت نیست، طرح مالی شما محکوم به شکست خواهد شد. اگر شما تا اینجای کار خواننده طرح را متقاعد نکرده باشید مطمئناً با اطلاعات مالی که در ادامه خواهید آورد نیز متقاعد نخواهد شد.
با این وجود، بسیار مهم است که اطلاعات مالی شما قوی و خوش ساختار باشد. اگر شما نتوانید نشان دهید که ایده شما میتواند پول(زیادی) نصیبتان کند، خواننده بلافاصله علاقة خود را از دست خواهد داد. به منظور تدوین قسمت مالی طرح خود، قویاً توصیه میکنم که با استفاده از برنامه توسعه و فعالیت خود، یک جدول زمانی از فعالیتها و توسعههای آتی خود طبق جدول بند 15 تهیه و ترسیم کنید.
از روی جدول زمانی فعالیتهای آتی، شما میتوانید نمودار جریان نقدی ( Cash Flow ) و صورتهای مالی (نظیر صورت حساب سود و زیان و ترازنامه) را حداقل برای 3 سال آتی (و گاهی تا 5سال) تدوین کنید.
با یک حساب سرانگشتی، حسابهای مالی شما بایستی تا نقطهای از آینده ادامه داشته باشد که در آن نقطه، تجارت شما به یک تعادل نسبی در انجام امور خود دست یافته باشد.در سال اول، صورتهای مالی فعالیتها، هزینهها و درآمدها بایستی ماه به ماه باشد، چرا که جریانهای نقدی در گام های اولیة هر شروعی بحرانی و حیاتی است. در سالهای دوم و سوم صورتهای مالی بایستی به چهار قسمت در سال تقسیم شود، و در سال های چهارم و پنجم بصورت سالیانه بیان شود.
صورتهای مالی خود را در 3 حالت، "محتمل ترین حالت"، "خوش بینانهترین حالت" و "بدبینانهترین حالت" تنظیم نمائید. چرا که این امکان را به شما و خواننده میدهد تا حد بالا و پائین ریسک طرح خود و نیز ریسک پذیری و ریسک گریزی شما را کشف نماید. مطمئن شوید که هزینهها و درآمدهای قسمت مالی با سایر قسمتهای طرح تجاریتان همخوانی و تناسب داشته باشد. برای مثال اگر شما گفتهاید که 3 شعبه در سال دوم راه اندازی میکنید ولی صورتهای مالی نشان میدهد که 5 شعبه، خواننده به سرعت تجانس و تطابق طرحتان را زیر سوال خواهد برد.
خلاصه مالی طرح شما بایستی شرح و توضیحی بر صورتهای مالیتان باشد، صورت های مالی اصلی پیشنهادی، صورتحسای سود و زیان،ترازنامه، گردش وجوه نقد را در ادامه ضمیمه کنید.
زمان و حجم سرمایه گذاری لازم جهت اجرای طرحتان را شرح دهید. سپس نشان دهید که این یک سرمایه گذاری خوب است و این کار را با اثبات مطلوب بودن منفعتها، دارائیها، نرخ بازگشت سرمایه، . ، انجام دهید.
در ادامه مشخص نمائید که سرمایه لازم را چگونه تأمین خواهید کرد. برای مثال چه مقدار از آن را خود و شرکایتان پرداخت خواهند کرد و چه مقدار از آن را از طریق گرفتن تسهیلات از بانک یا مرکز رشد تامین خواهید نمود.
اگر بخواهید قسمت تحلیل مالی طرح تجاری خود را با جزئیات بیشتری تشریح کنید در واقع خروجی آن یک طرح توجیهی خواهد بود.
- تحلیل ریسک: در این قسمت بایستی شاخصهایی که در طرح شما به عنوان ریسک مطرح می شوند لیست کرده و میزان اثر گذاری هر یک در طرح خود را آنالیز حساسیت کنید.
طرح توجیهی:
در طرح توجیهی بایستی دانش فنی بصورت مبسوط و با جزئیات کامل تدوین شود.
در مرحله بعد با توجه به فرآیندهای تولیدی و حجم تولید مورد انتظار هزینههای مربوطه به تفکیک برآورد می شود:
این هزینهها شامل:
هزینههای قبل از بهره برداری
هزینههای سرمایه گذاری
هزینههای دوران بهره برداری
هزینههای قبل از بهرهبرداری شامل هزینههایی نظیر تحقیقات، آزمایشات، تهیه نمونه آزمایشی، هزینه های پیش بینی نشده و. است.
هزینه های سرمایه گذاری شامل هزینه های سرمایه گذاری ثابت و درگردش است.
سرمایه گذاری ثابت شامل هزینههای مربوط به خرید یا رهن زمین، احداث سوله، محوطه سازی، خرید تجهیزات و ماشین آلات، تأسیسات مورد نیاز، ابزارآلات و لوازم آزمایشگاهی، وسایط نقلیه، ادوات اداری، هزینه های پیش بینی نشده و . است.
سرمایه در گردش شامل هزینه های چند ماهه اول تولید نظیر هزینه آب، برق، گاز، تلفن، مواد اولیه، حقوق و مزایای نیروی انسانی و هزینه های پیش بینی نشده و . است.
بعد از آنکه میزان سرمایه گذاری لازم مشخص گردید. بایستی تحلیل مالی انجام پذیرد. در این قسمت، محاسبه قیمت تمام شده، محاسبه قیمت فروش، تحلیل نقطه سر به سر، نسبت های مالی نظیر دوره بازگشت سرمایه، نرخ بازگشت سرمایه و نیز صورت حساب های سود و زیان و ترازنامه و . با ذکر همه جزئیات مربوطه انجام میگیرد.
که در این خصوص میتوان به نمونههای قرارداده شده برروی وب سایت مرکز رشد جهت کسب اطلاعات بیشتر مراجعه نمود.
افزایش دو برابری تجارت ایران با شرق قاره آفریقا در ۵ ماه نخست امسال
تهران- ایرنا- معاون ارتقای کسب و کارهای تجاری سازمان توسعه تجارت گفت: تجارت ایران با شرق قاره آفریقا در ۵ ماه نخست امسال برابر با حجم تجارت انجام شده در این منطقه در سال گذشته بوده است.
به گزارش ایرنا از سازمان توسعه تجارت، «سید احمدرضا علایی طباطبایی» در یک برنامه تلویزیونی، اظهار داشت: اقدامات انجام شده در حوزه تجارت خارجی، در واقع مجموعه تلاشها، برنامهها و اقداماتی است که تاثیر کوتاهمدتی نداشته و در بهترین حالت، در میانمدت و بلندمدت نتیجهبخش خواهد بود که در این حوزه کاری، میانمدت زمانی بین یک تا ۲ سال بوده و بلندمدت زمان ۳ سال یا بیشتر از آن است.
وی افزود: در این مدت، برای توسعه تجارت با کشورهای اولویت همکاری شماره یک تجاری با ایران، اقداماتی در خصوص رفع مشکلات زیرساختی مانند ایجاد یا تقویت خطوط لجستیکی صورت گرفته است. به طور مثال، در گذشته کانال لجستیک دریایی بین ایران و عمان وجود نداشته که در این مدت ایجاد شده است. مطمئناً در نگاه آماری نتایج این اقدام، نمیتواند در یکی دو ماه خودش را نشان دهد و واقعبینانه این است که نیاز به زمان یکساله بوده که نتایج آن مشخص شود.
معاون ارتقای کسبوکارهای تجاری سازمان توسعه تجارت با بیان اینکه پس از یکسال، اگر جهتگیری این اقدامات مثبت باشد و این مثبت ادامهدار باشد، میتوان این تاثیر را معنادار تفسیر کرد و اگر نوسانی باشد، یک زمان کم و یک زمان زیاد، ممکن است تحتتاثیر عوامل دیگر قرار گرفته باشد، تاکید کرد: موضوع عملکرد حوزه تجارت خارجی در یک سال گذشته است که میتوان اعلام کرد در کشورهای هدف، شاهد رشد معنادار به لحاظ آماری بودهایم.
وی با بیان اینکه رشد معنادار به لحاظ آماری یعنی رشدی که به دلایل عوامل تصادفی و غیرقابل تفسیر به تجارت میان مدت وجود نیامده؛ بلکه رشدی است که میتوان آن را تفسیر و به عواملی که باعث رشد شدهاند، مرتبط دانست، خاطرنشان کرد: امروز میتوان مدعی شد که در کشورهای حوزه اولویت یک، در یکسال شاهد رشد معنادار بودهایم و امیدوارم این رشد در دوره زمانی میانمدت یعنی در سال آینده و در دوره زمانی بلندمدت یعنی تا پایان دولت سیزدهم و بعد از آن، تداوم داشته باشد.
علایی طباطبایی در خصوص رشد تجارت با عراق، تاکید کرد: از نگاه کلان، شاید بهصورت فصلی در تجارت با عراق دچار کاهش شده باشیم؛ اما باید عملکرد را به شکل گستردهتر و در محدوده وسیعتر مورد بررسی قرار داد تا مشخص شود در یک سال گذشته، این روند و عملکرد افزایشی بوده است یا کاهشی؛ اتفاقی که باید در حوزه همکاری با کشورهای اوراسیا هم مورد توجه قرار بگیرد.
رشد مثبت و فزایندهای تجارت ایران و پاکستان
معاون ارتقای کسبوکارهای تجاری سازمان توسعه تجارت در مورد تجارت آزاد با پاکستان، تصریح کرد: در ماههای آینده و نهایی شدن بحث تجارت آزاد با پاکستان، شاهد رشد مثبت و فزایندهای برای تجارت با این کشور خواهیم بود.
وی با بیان اینکه موضوع موافقتنامه تجارت آزاد یک بعد قضیه عملکردمان است و میتوان در مورد ظرفیتهای دیگر هم صحبت کرد، خاطرنشان کرد: از نظر نقل و انتقالات مالی با برخی کشورها، اقداماتی شامل ایجاد کانال مالی، تقویت کانالهای مالی موجود و بهبود ظرفیت ارسال و حمل و نقل کالا در ماههای گذشته صورت گرفته است. برای نمونه جریان کالا به سمت شرق آفریقا پیشرفت داشته؛ زیرا پیش از این خط لجستیک دریایی به سمت این بخش قاره آفریقا نداشتیم؛ ولی با تلاش دولت، بعد از ۲-۳ ماه این خط راهاندازی شد که تاثیر آن در آمار، هم امروز و هم تا پایان سال قابل مشاهده است.
علایی طباطبایی در خصوص آمار صادرات ایران به آفریقا در سال جاری، اینگونه اظهار داشت: در ۵ ماه نخست سال جاری، صادرات به آفریقا برابر کل صادرات انجام شده در سال گذشته بوده است، یعنی سال قبل عدد تقریبی یک میلیارد دلاری در تجارت با آفریقا به دست آوردیم که امسال در حدود نصف این زمان، به این عدد که چندان هم بالا نیست، دست یافتیم که یکی از دلایل آن ایجاد این خط و حمل دریایی بوده است. در تلاش هستیم همین امکان برای تجارت با غرب آفریقا هم صورت گیرد که موجی را ایجاد خواهد کرد و تاثیر آن در ۶ ماه آینده مشخص خواهد شد.
تسلط بر تجارت کوتاه مدت
معاملات کوتاه مدت می تواند بسیار پر سود باشد ، اما می تواند خطرناک نیز باشد. تجارت کوتاه مدت می تواند تا چند روز ادامه یابد. برای موفقیت در این استراتژی به عنوان یک معامله گر ، باید خطرات و پاداش های هر تجارت را درک کنید. شما نه تنها باید بدانید که چگونه فرصت های کوتاه مدت خوب را مورد توجه قرار دهید ، بلکه باید بدانید چطور از خود در مقابل مشکلات پیش رو محافظت کنید. در این مقاله به بررسی اصول اولیه ردیابی معاملات خوب کوتاه مدت و چگونگی سودآوری از آنها می پردازیم.تجارت میان مدت
اصول تجارت کوتاه مدت
چندین راه اساسی برای تجارت کوتاه مدت شما باید در نظر داشته باشید و بروی ان تسلط بیابید. این اصول مهم می تواند به معنای تفاوت بین ضرر و تجارت سودآور باشد و راه پیش روشما رو مشخص کند.
شناخت نامزدهای بالقوه
به رسمیت شناختن تجارت “درست” بدان معنی است که شما می دانید که تفاوت بین یک موقعیت بالقوه خوب و مواردی که باید از آن دوری کنید ، را بطور کامل اطلاع دارید و بروی ان مسلط هستید. اغلب اوقات ، سرمایه گذاران لحظه به لحظه مشغول می شوند و معتقدند که اگر اخبار عصرانه را تماشا کنند و صفحات مالی را بخوانند و دنبال کنند ، بر سر اتفاق پیش رو خود که در بازارها می افتد تسلط کامل دارند اما واقعیتچیز دیگری هست و ان این است ،که تا زمانی که ما در مورد آن می شنویم ، بازارها در حال حاضر واکنش نشان می دهند. بنابراین ، برای یافتن معاملات مناسب در مواقع مناسب ، باید برخی اقدامات اساسی دنبال شود .
تسلط بر تجارت کوتاه مدت
مرحله ۱: میانگین های متحرک را تماشا کنید
میانگین متحرک میانگین قیمت یک سهام در طی یک دوره خاص از زمان است. متداول ترین بازه های زمانی ۱۵ ، ۲۰ ، ۳۰ ، ۵۰ ، ۱۰۰ و ۲۰۰ روز است. ایده کلی این است که نشان دهد آیا یک سهام روند صعودی یا نزولی دارد. به طور کلی ، یک کاندیدای خوب برای سرمایه گذاری باید میانگین متحرک داشته باشد که رو به بالا است. اگر به دنبالسرمایه گذاری کوتاه مدت سهام هستید ، معمولاً می خواهید یکی از آنها را با میانگین متحرک پیدا کنید که در حال صاف شدن یا نزولی باشد.
مرحله ۲: چرخه ها یا الگوهای کلی را درک کنید
به طور کلی ، بازارها چرخه های معاملاتی را بررسی می کنند که باعث می شود تماشای تقویم در زمان های خاص اهمیت پیدا کند. از سال ۱۹۵۰ ، بیشتر سود سهام بورس در چهارچوب زمانی نوامبر تا آوریل رخ داده است ، در حالی که در دوره ماه مه تا اکتبر ، میانگین ها نسبتاً ثابت بوده اند. به عنوان یک معامله گر ، از چرخه ها می توان به نفع شما استفاده کرد تا زمان خوبی را برای ورود به موقعیت های طولانی یا کوتاه تعیین کنید.
مرحله ۳: یک حس از روند بازار کسب کنید
اگر روند منفی است ، شما ممکن است کوتاه بودن را در نظر بگیرید و خرید بسیار کمی انجام دهید. اگر روند مثبت است ، ممکن است بخواهید خرید را با اطمینان بسیار کمی در نظر بگیرید. هنگامی که روند کلی بازار در برابر شما باشد ، شانس داشتن یک افت تجاری موفق وجود دارد.
پیروی از این مراحل اساسی به شما می آموزد که چگونه و چه موقع معاملات مناسب بالقوه را تعیین کنید.
کنترل ریسک یکی از مهمترین جنبه های تجارت موفقیت آمیز است. تجارت کوتاه مدت شامل ریسک است ، بنابراین به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن بازده ضروری است. این امر مستلزم استفاده از توقف فروش یا متوقف کردن خرید به عنوان محافظت از وارونگی بازار است. توقف فروش نوعی سفارش برای فروش سهام پس از رسیدن به قیمت از پیش تعیین شده است. پس از رسیدن این قیمت ، سفارش فروش به قیمت بازار ارسال می شود . توقف خرید برعکس است. از آن هنگام که سهام به قیمت خاصی بالا می رود ، در یک موقعیت کوتاه منتظر می شویم ، در این مرحله به یک سفارش خرید تبدیل می شود.
هر دوی اینها برای محدود کردن روند نزولی شما طراحی شده اند. به عنوان یک قاعده کلی در تجارت کوتاه مدت ، شما می خواهید فروش خود را متوقف کنید یا توقف را در ۱۰ تا ۱۵ درصد از محل خریداری سهام یا شروع کوتاه مدت خریداری کنید. ایده این است که ضررها را کنترل کنید تا سود آن به میزان قابل توجهی بیشتر از ضررهای اجتناب ناپذیر شما باشد.
تجزیه و تحلیل فنی
جمله ای قدیمی در وال استریت وجود دارد: “هرگز با نوار نجنگید.” چه اکثر آن را تجارت میان مدت بپذیرند یا نه ، بازارها همیشه در انتظار وقایع هستند و آنچه را که اتفاق می افتد قیمت گذاری می کنند. این بدان معناست که همه چیزهایی که ما در مورد درآمد ، مدیریت شرکت و سایر عوامل می دانیم در سهام موجود است. منتظر ماندن از پیشنهاد هر کس دیگری مستلزم استفاده از تحلیل تکنیکی است .
تجزیه و تحلیل فنی فرایندی است برای ارزیابی و مطالعه سهام یا بازارها با استفاده از قیمت ها و الگوهای قبلی برای پیش بینی آنچه در آینده اتفاق می افتد. در تجارت کوتاه مدت ، این یک ابزار مهم برای کمک به شما در درک چگونگی کسب سود است در حالی که دیگران مطمئن نیستند. در زیر ، ما برخی از ابزارها و تکنیک های مختلف تجزیه و تحلیل فنی را کشف خواهیم کرد .
شاخص ها را بخرید و بفروشید
چندین شاخص برای تعیین زمان مناسب برای خرید و فروش استفاده می شود. دو مورد از محبوب ترین آنها شامل شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسان ساز تصادفی است . RSI قدرت و ضعف نسبی سهام را در مقایسه با سایر سهام موجود در بازار مقایسه می کند. به طور کلی ، خواندن ۷۰ نشان دهنده یک الگوی تاپینگ است ، در حالی که خواندن زیر ۳۰ نشان می دهد که سهام بیش از حد فروخته شده است. با این حال ، این را باید در نظر داشته باشید که قیمت ها می توانند برای مدت زمان قابل توجهی در سطوح بالاتر یا بیش از حد فروخته شوند.
نوسان ساز تصادفی برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا سهام براساس محدوده قیمت بسته شدن سهام در طی یک دوره زمانی زمانی خاص ، گران یا ارزان است ، استفاده می شود. با خواندن ۸۰ سیگنال سهام اوراق بهادار (گران قیمت) است ، در حالی که با خواندن ۲۰ سیگنال سهام بیش از حد ارزان است
RSI و stochastics می توانند به عنوان ابزار جمع آوری سهام مورد استفاده قرار گیرند ، اما شما باید از آنها در رابطه با سایر ابزارها استفاده کنید تا بهترین فرصت ها را پیدا کنید.
الگوهای
ابزاری دیگر که می تواند به شما در یافتن فرصت های مناسب تجارت کوتاه مدت کمک کند ، الگوهای موجود در نمودار سهام است . الگوهای می توانند در طی چند روز ، ماه یا سال توسعه پیدا کنند. در حالی که هیچ دو الگوی یکسان نیستند ، می توان از آنها برای پیش بینی حرکت قیمت استفاده کرد.
چندین الگوی مهم برای تماشای آنها شامل موارد زیر است:
- سر و شانه ها: سر و شانه ها ، که یکی از قابل اطمینان ترین الگوهای در نظر گرفته می شود ، الگویی معکوس است که اغلب هنگام جمع شدن سهام مشاهده می شود.
- مثلث: مثلثی تشکیل می شود از محدوده بین اوج سهام و باریک شود. این الگوی اغلب در زمان پایین آمدن قیمت ها رخ می دهد. با پایین آمدن قیمت ها ، این نشانگر آن است که سهام با روشی خشن و صعودی می تواند صعود کند.
- Double Tops: هنگامی که قیمت ها به میزان معینی از حجم سنگین بالا می روند ، عقب نشینی می کنند و سپس دوباره آن را در کاهش حجم دوباره امتحان می کنند. این الگوی نشانگر آن است که سهام ممکن است به سمت پایین باشد.
- Double Bottoms: یک پایین دو طرفه برعکس از بالای دوبل است. قیمت ها به میزان مشخصی روی حجم سنگین کاهش می یابند و سپس قبل از بازگشت به سطح اصلی در حجم پایین افزایش می یابند. این الگوی قادر به شکستن سطح پایین نیست ، این سیگنال را نشان می دهد که سهام ممکن است به سمت بالاتر هدایت شود.
تجارت کوتاه مدت از روشها و ابزارهای زیادی برای کسب درآمد استفاده می کند. نکته مهم این است که شما باید در مورد چگونگی استفاده از ابزارها برای دستیابی به موفقیت به خود آموزش ببینید. با کسب اطلاعات بیشتر در مورد تجارت کوتاه مدت ، قبل از حل و فصل در ترکیب مناسب برای تمایلات خاص و اشتهای ریسک ، خود را به سمت یک استراتژی یا روش دیگر می کشانید. هدف از هر استراتژی تجاری نگه داشتن ضررها در حداقل و سود حداکثر است و این برای تجارت کوتاه مدت تفاوتی ندارد.
شرکت میداف تجارت جنوب ارایه دهنده به روز ترین مقالات گمرکی و مقالات بازرگانی و مقالات اقتصادی می باشد.امید است این مقالات به روز مورد پسند شما دوستان قرار گیرد.همچنین این شرکت اعلام کننده نرخ رسمی ارز گمرک و نرخ ارز گمرک از طریق سایت رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران می باشد.
دیدگاه شما