مدیریت پرتفوی و انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
موفقیت در بازار سهام مثل هر بازار دیگری نیاز به رویکرد و استراتژی مناسب دارد. اما افراد زیادی ممکن است در چیدمان سبد سهام و مدیریت پرتفو خود به مشکل بخوردند و مدیریت مناسبی روی سبد سهام خود نداشته باشند.
در واقع آگاه بودن نسبت به نحوه تشکیل مدیریت سبد سرمایه گذاری سبد سهام موجب می شود که افراد، بیشترین سود را به دست آورند و کمترین ضرر را متوجه سرمایهشان کنند.
این موضوع، یعنی کاهش ریسک سرمایهگذاری، مورد توجه تمام سرمایهگذاران دنیا است و همه به دنبال کاهش ضرر و سود بیشتر هستند.
اما چگونه میتوان این کار را انجام داد؟
مثلا شخصی را تصور کنید که تمام سرمایه خود را برای یک سهام بگذارد و فقط آن سهم را بخرد.
اگر آن سهم به مشکل بخورد و ضرر بدهد، آن شخص هم که تمام سرمایه خود را برای این سهام گذاشته است ضرر زیادی را متحمل میشود و به نوعی تمام سرمایه خود را از دست میدهد.
بنابراین چیدمان و انتخاب سهام از شرکتهای مختلف برای سرمایهگذاری در بازهی زمانی میتواند بسیار سودده باشد.
البته اگر تصمیمات درست نگیرید و استراتژی مناسب را برای خودتان در نظر نگیرید در نهایت نه تنها سود نمیکنید که موجب ضرر هم میشوید.
برای درک بهتر این موضوع شاید بهتر باشد تعریف دقیقی از پرتفوی داشته باشیم.
پرتفوی چیست؟
پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری با کنارهم قرار گرفتن ترکیبی از داراییهای مختلف با هدف تنوع بخشی و کاهش ریسک سرمایهگذاری را پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری میگویند.
مدیریت پرتفو به چه معناست؟
مدیریت پرتفو در معنی لغوی به انجام معاملههای بورسی با رعایت تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و استفاده از ابزار و روشهای تحلیل سهام را مدیریت پرتفوی میگویند.
یکی از وظایف مهم شرکتها، مدیریت دارایی و یا مدیریت پرتفوی است که به معنی تعیین نقطه ضعف و قوت، تهدیدها، فرصتها، رشد و… در مسیر افزایش سرمایه است.
انواع استراتژیهای مدیریت سهام کدامند؟
برای انتخاب سیستم مدیریتی باید از شاخص ریسک بتا استفاده کرد.
وظیفه بتا این است که حساسیت پرتفوی مورد نظر با بازده بازار را مشخص میکند.
مدیریت فعال در بازار، بتای مخالف 1 و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچقدر اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، باید مدیریت هم فعال تر باشد.
به طور کلی برای مدیریت سبد سهام و مدیریت پرتفو دو استراتژی فعال و منفعل داریم.
استراتژی فعال
از استراتژی فعال عمدتا برای هماهنگی با پیشبینیهای میان مدت یا کوتاه مدت بازار و سهم، مورد استفاده قرار میگیرد.
یعنی مدیر پرتفوی در حال تلاش و معامله سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار به دست آورد.
برای مدیریت فعال پرتفوی سه روش مرسوم وجود دارد:
استراتژی گلچین سهام
در این استراتژی سرمایهگذار، وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد.
بنابراین ریسک پرتفوی متونع میشود و انتخابهای سهم بر دیگر سهمها اثر میگذارد.
استراتژی موقعیت بازار
در این نوع استراتژی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را میان اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر متوسط برای پرتفوی نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
به بیان سادهتر، مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند صعودی قرار خواهد گرفت کمتر در اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در افزایش خواهد داد.
استراتژی تمرکز بخش
این روش مشابه روش و استراتژی گلچین است با این تفاوت که واحد مورد نظر به جای سهام، صنعت در نظر گرفته شده است.
استراتژی انفعالی
در این استراتژی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام است.
نوع مدیریت پرتفو در استراتژی منفعل، به صورت خرید و نگهداری است که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چند معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود پس هیچ فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل بدهیم؟
به این منظور سه روش شاخص و مرسوم وجود دارد.
روش نمونهگیری
در این استراتژی مدیر پرتفوی فقط برای خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، اقدام میکند.
روش پیگیری کامل
در این استراتژی تمامی سهامهای موجود در شاخص به نسبت وزنی که در آن شاخص دارند، خریداری میشوند.
استراتژی تنوعبخشی برای کاهش ریسک
ریسک غیر سیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی میشود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکتها مرتبط است و لزوما کل شرکت یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیرش قرار نمیدهد.
تنوعبخشی توسط ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکتهای مختلف میتواند موجب کاهش ریسک غیر سیستماتیک شود.
اما در مقابل، ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعهای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گستردهای از شرکتها و صنایعی میگویند که به راحتی قابل پیشبینی و کنترل نیستند.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیر خطی
در این استراتژی از اطلاعات تاریخی، تغییرات قیمتها و همبستگی میان سهام استفاده میشود و بر اساس آن ترکیب، پرتفوی مشخص میشود.
استراتژی سبد مبتنی بر ارزش بازار
در این استراتژی وزن سهام هر شرکت در سبد، بر اساس ارزش بازار آن شرکت در قیاس با سایر سهمهای سبد مشخص میشود.
یعنی ارزش بازار شرکت برابر با تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است.
وزن هر سهم در سبد با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد تعیین میشود.
عوامل موثر برای تعیین نوع استراتژی
چندین عامل موثر برای تعیین نوع استراتژی وجود دارد که بهتر است به آنها توجه داشته باشید:
کارایی بازار
زمانی که بازاری میزان کاراییاش در سطح بالایی قرار دارد از مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری و صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند.
از طرفی در بازارهای غی کارآمد، مدیران، متناسب با شکافها به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
ویژگی شخصیتی مدیران
اندازه و ظرفیت ریسکپذیری که مدیران دارند، نوع استراتژی که در سبد سهام استفاده میکنند را مشخص میکند.
شرایط حاکم بر بازار
اصولا یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکود از استراتژی منفعل در بازار استفاده میکند.
میزان تحمل ریسک پرتفوی
هرچقدر تحمل ریسک پرتفوی بالاتر برود، از استراتژی منفعل به استراتژی فعال حرکت خواهد کرد.
اندازه و حجم پرتفوی
مدیران پرتفویهایی که ارزش و حجم بالایی دارند از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیلش هم، حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی باید انجام بدهند.
در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به راحتی میتواند با استفاده از استراتژی مدیریت فعال به جابجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
توقع سرمایهگذار
اصولا سهامداران محافظهکار، استراتژی منفعل را استفاده میکنند و در مقابل سهامدارانی که قدرت ریسک بیشتر و انتظار سود بالاتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب مدیریت سبد سرمایه گذاری و جدیدمون استفاده کنید 🙂
ارزیابی مهارتهای مدیریت سبد اوراق بهادار در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بازار سرمایه ایران: رویکرد میانگینگیری مدلی بیزین
ارزیابی عملکرد مدیریت سبد اوراق بهادار و مهارتهای مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری، تحت شرایط مختلف زمانی، در بازار مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از مهمترین مطالعات انجام شده جهت بررسی مهارتهای مدیریت فعال صندوقهای سرمایهگذاری، مدلهای مبتنی بر قیمتگذاری دارایی سرمایهای و مدلهای مبتنی بر سبد اوراق بهادار نگهداریشده میباشد که به ارزیابی مهارت موقعیتسنجی بازار و اوراقگزینی مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری میپردازد. در پژوهش حاضر به بررسی عملکرد مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بازار سرمایه ایران طی دوره زمانی 1393تا 1396 پرداختهایم. در این پژوهش با استفاده از تلفیق مدلهای مبتنی بر قیمتگذاری داراییهای سرمایهای که شامل مدلهای موقعیتسنجی بازار و اوراقگزینی ترینور- مازوی و هنریکسون- مرتون میباشند، با مدل سهعاملی فاما و فرنچ عملکرد مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری منتخب و عملکرد مجموع صندوقها در قالب مدل دادههای سری زمانی و پانل، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج برآورد مدلها به طور کلی نشان داد که نمیتوان در درمورد معناداری عاملهای در نظر گرفته شده ادعایی نمود؛ در واقع، بر اساس ادبیات حاضر نوعی نااطمینانی نسبت به عملکرد مدل بهوجود میآید. در نهایت با استفاده از رویکرد مدل میانگینگیری بیزین(BMA) با لحاظ نمودن مهارتهای موقعیتسنجی بازار و اوراقگزینی ارائهشده توسط کاسپرزیک و آلدا، مدلهای متعددی متشکل از متغیرهای مورد استفاده تصریح و برآورد گردید. نتایج برآورد مدل بهینه نشان داد، صرف ریسک بازار و موقعیتسنجی احتمالِ پسین بالایی را به خود اختصاص داده است.
کلیدواژهها
- اوراقگزینی
- صندوق سرمایه گذاری مشترک
- رگرسیون داده های پانلی
- موقعیتسنجی بازار
- میانگینگیری مدلی بیزین
عنوان مقاله [English]
Assessment Of Portfolio Management Skills In Iranian Capital Market Mutual Funds:Baysian Model Averaging Approach
نویسندگان [English]
- behrang asadi gharehjeloo 1
- hossein abdo tabrizi 2
Evaluating portfolio management performance and mutual fund’s active management abilities is of particular importance. Capital asset pricing model and holding portfolios model are among the most important studies to assess the ability of mutual funds market timing and security selection. This study attempts to investigate market timing and security selection ability of Iranian mutual funds during the period of 1393 to 1396. In this research, selected and total mutual funds’ performance in the form of time series and panel data model is evaluated using the combination of capital asset pricing model, including Treynor- Mazuy and Henriksson- Merton, with Fama- French three factor model. In the next step, using holding portfolios model including Kacperczyk and Alda, market timing and security selection ability of mutual funds have been evaluated and related statistics have been extracted. Eventually, using Bayesian Model Averaging approach, by implementing and evaluating numerous models consisting of variables used, posterior probability and probability of the inclusion of each variable in chosen models are presented.
مدیریت سبد دارایی – 4 مرحله برای ایجاد سبد سهام سودآور
در بازار مالی امروز ، پرتفوی مناسب برای موفقیت هر سرمایه گذار حیاتی و ضروری است. به عنوان یک سرمایه گذار ، شما باید بدانید که چگونه دارایی های خود را تقسیم کنید تا با اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک، مطابقت داشته باشد. به عبارت دیگر ، پرتفوی شما باید شرایط سرمایه گذاری آینده شما را برآورده کند و ضمن انجام این کار ، آرامش خاطر نیز به شما بدهد. سرمایه گذاران می توانند با پیروی از یک رویکرد سیستماتیک ، پرتفوی های همسو با استراتژیهای سرمایه گذاری خود را ایجاد کنند. در اینجا چند گام اساسی برای اتخاذ چنین رویکردی آورده شده است.
مرحله 1: تعیین تخصیص دارایی مناسب
اولین کار در ساخت پرتفوی ، تعیین وضعیت مالی و اهداف فردی شما است. موارد مهمی که باید در نظر بگیرید سن و مدت زمان لازم برای رشد سرمایه گذاری خود و همچنین میزان سرمایه برای سرمایه گذاری و نیازهای درآمدی در آینده است. نحوه سرمایه گذاری و استراتژی یک فارغ التحصیل دانشگاهی 22 ساله و ازدواج نکرده با یک فرد متاهل 55 ساله که برای تأمین هزینه تحصیل فرزند خود و زمان بازنشستگی خود به درآمد نیاز دارد، متفاوت است.
عامل دومی که باید در نظر گرفت نوع شخصیت و تحمل ریسک پذیری شماست. آیا حاضرید برای سود بیشتر ، ضرر احتمالی بیشتری را به خطر بیندازید؟ همه دوست دارند سال به سال بازده های بالایی را به دست آورند ، ولی آرامش و عدم استرس هم مهم است.
شفاف کردن وضعیت فعلی ، نیازهای آینده شما برای سرمایه و تحمل ریسک ، نحوه تقسیم سرمایه های شما بین دارایی های مختلف را تعیین می کند. احتمال بازدهی بیشتر به ازای خطر بیشتر ضرر و زیان انجام می شود (اصولی که به عنوان معامله خطر / بازده شناخته می شود). شما نمی خواهید ریسک را از بین ببرید و آن را برای شرایط فردی و سبک زندگی خود بهینه کنید. به عنوان مثال ، جوانی که به سرمایه گذاری خود وابستگی نداشته باشد ، می تواند در تلاش برای بدست آوردن بازده بالا ریسک بیشتری کند. از طرف دیگر ، شخصی که در آستانه بازنشستگی است لازم است تمرکز خود را روی حفظ دارایی ها و کسب درآمد از این دارایی ها به روشی مقرون به صرفه از نظر مالیاتی، بگذارد.
سرمایه گذارمحافظه کار یا سرمایه گذار تهاجمی
به طور کلی ، هرچه ریسک بیشتری را تحمل کنید ، پرتفوی شما تهاجمی تر خواهد بود و بخش بیشتری را به سهام و بخش کمتری را به اوراق بهادار و سایر اوراق با درآمد ثابت اختصاص می دهید. برعکس ، هرچه خطر کمتری بپذیرید ، پرتفوی شما محافظه کارتر خواهد بود. در اینجا دو مثال آورده شده است ، یکی برای یک سرمایه گذار محافظه کار و دیگری برای یک سرمایه گذار تهاجمی متوسط.
مدیریت سبد دارایی – 4 مرحله برای ایجاد سبد سهام سودآور
هدف اصلی نمونه محافظه کار حفظ ارزش آن است. تخصیص فوق نشان دهنده درآمد جاری از اوراق قرضه است و همچنین برخی از پتانسیل های رشد سرمایه بلند مدت را از طریق سرمایه گذاری در سهام با کیفیت بالا مدیریت سبد سرمایه گذاری فراهم می کند.
مدیریت سبد دارایی – 4 مرحله برای ایجاد سبد سهام سودآور
مرحله 2: دستیابی به پرتفوی
باید سرمایه خود را بصورت مناسب تقسیم کنید. بطور کلی ، این کار دشوار نیست: سهام و اوراق قرضه هستند.
شما می توانید دارایی های خود را بین آنهایی که دارای خطرات و بازده بالقوه متفاوتی هستند، تقسیم مدیریت سبد سرمایه گذاری کنید. به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار ممکن است سهام خود را بین بخشهای مختلف یک صنعت و چندین شرکت تقسیم کند. بخش اوراق هم میتواند کوتاه مدت و یا بلند مدت تخصیص یابد.
شما انتخاب های مختلف دارید:
1 – خرید سهام
2 – خرید انواع اوراق مشارکت
3 – صندوق های سرمایه گذاری و ETF
مدیریت سبد دارایی – 4 مرحله برای ایجاد سبد سهام سودآور
مرحله 3: ارزیابی مجدد پرتفوی از نظر وزنی
زمانی که پرتفوی تشکیل دادید ، باید بطور دوره ای آن را تجزیه و تحلیل کنید ، زیرا ممکن است تغییر در قیمت ها باعث تغییر وزن اولیه سبد شما شده باشد. مثل تغییر در وضعیت مالی فعلی شما ، نیازهای آینده و تحمل ریسک پذیری شما است. اگر این موارد تغییر کند ، ممکن است لازم باشد سبد خود را مطابق با آن تنظیم کنید. اگر تحمل ریسک شما کاهش یافته است ، ممکن است نیاز به کاهش تعداد سهام خود داشته باشید. یا شاید اکنون شما آماده ریسک پذیری بیشتری باشید و تخصیص دارایی های شما مستلزم آن است که تغییر کند.
برای تعادل مجدد ، مشخص کنید که کدام یک از نماد های شما دارای اضافه وزن و کم وزنی است. به عنوان مثال ، شما 30٪ از دارایی های فعلی خود را در سهام کوچک در اختیار دارید ، در حالی که دارایی فعلی شما نشان می دهد شما فقط 15٪ از دارایی های خود را در آن صنعت خواهید داشت. تعادل مجدد شامل تعیین میزان این موقعیت برای کاهش و اختصاص آن به صنایع دیگر می باشد.
مرحله 4: تعادل مجدد استراتژیک
پس از تعیین اینکه کدام اوراق بهادار را باید کاهش دهید و به چه میزان ، با درآمد حاصل از فروش اوراق بهادار اضافه ، تصمیم بگیرید که کدام یک از اوراق بهادار دارای وزن کم را خریداری خواهید کرد. برای انتخاب اوراق بهادار خود ، از روشهای بحث شده در مرحله 2 استفاده کنید. هنگام ایجاد تعادل و تعدیل مجدد پرتفو ، لحظه ای را در نظر بگیرید و پیامدهای مالیاتی فروش دارایی ها را در این زمان خاص در نظر بگیرید. شاید سرمایه گذاری شما در سهام طی سال گذشته رشد بسیار زیاد شده باشد ، اما اگر بخواهید تمام سهام خود را برای متعادل سازی سبد سهام خود بفروشید ، ممکن است مالیات بر سود سرمایه قابل توجهی متحمل شوید. در این حالت ، ممکن است بهتر باشد که در عین حال مشارکت مدیریت سبد سرمایه گذاری در سایر دارایی ها ، هیچ گونه بودجه جدیدی را برای آن صنعت دارایی در آینده اختصاص ندهید. این باعث می شود وزن سهام شما در طول زمان و بدون مالیات بر سود سرمایه کاهش یابد. در عین حال ، همیشه چشم انداز اوراق بهادار خود را در نظر بگیرید. اگر شک دارید که همان سهام رشد مدیریت سبد سرمایه گذاری دارای اضافه وزن به طرز شدیدی آماده سقوط هستند ، ممکن است بخواهید علی رغم مالیات زیاد ، بفروشید. نظرات تحلیلگران و گزارش های تحقیقاتی می توانند ابزار مفیدی برای سنجش چشم انداز دارایی های شما باشند.
بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N
همواره به مسئلۀ انتخاب سبد بهمنزلۀ یکی از مسائل اساسی در زمینۀ سرمایهگذاری توجه شده است. الگوها و روشهای مختلفی از زمان ارائۀ کار اولیۀ مارکویتز تاکنون برای انتخاب سبد سرمایهگذاری بهینه ارائه شده است. با این حال یافتن مفیدترین الگو در انتخاب این سبد همواره دغدغۀ سرمایهگذاران بوده است. هدف از این پژوهش بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگویی جدید با نام الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N است؛ بدین منظور الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N ارائه و عملکرد این الگو با الگوهای حداقل واریانس و الگوی 1/N مقایسه شده است. برای ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری حاصل از الگوهای پژوهش از معیارهایی مانند شارپ، ترینر، مودیلیانی ـ مودیلیانی، اطلاعات و سورتینو و درنهایت از روش تصمیمگیری چندمعیارۀ TOPSIS برای رتبهبندی الگوهای پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشاندهندۀ برتری الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N نسبت به الگوهای دیگر است.
کلیدواژهها
- انتخاب سبد سرمایهگذاری
- الگوی 1/N
- الگوی حداقل واریانس
- الگوی ترکیبی حداقل واریانس و 1/N
20.1001.1.23831170.1397.6.4.11.8
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Examining the Efficiency of Portfolio Optimization using Model of Minimum-Variance and N/1 in Portfolio Selection
نویسندگان [English]
- Reza Raei 1
- Saeed Bajalan 2
- Alireza Ajam 3
1 University of Tehran, Tehran, Iran
2 University of Tehran, Tehran, Iran
3 University of Tehran, Tehran, Iran
چکیده [English]
The issue of portfolio selection has always been considered as one of the key issues in the field of investment. To select optimal portfolios, various models and methods have been represented since the initial presentation of the Markowitz approach. However, finding the most efficient model in portfolio selection has always been the subject of concern. Introducing a new model, called “the composition model of minimum-variance and N/1”, this paper aims to examine the efficiency of three different models of portfolio optimization. For this purpose, the performance of the composition model is compared with the sole minimum-variance model and the sole N/1 model. To evaluate the performance of the portfolios, some criteria such as Sharpe ratio, Trainer ratio, Modigliani and Modigliani ratio, Sortino ratio, and Information ratio have been applied. Finally, the TOPSIS multi-criteria decision-making method for ranking the research models has been used. The results indicate the superiority of the composition model over the two models applied solely.
کلیدواژهها [English]
- Portfolio Selection
- N/1 model
- Minimum-Variance model
- Composition Model of Minimum-Variance and N/1
اصل مقاله
مقدمه.
وجود بازار سرمایۀ فعال و پویا از نشانههای توسعهیافتگی کشورها در سطح بینالمللی است. در کشورهای توسعهیافته بیشتر سرمایهگذاریها در بازارهای مالی صورت میگیرد. مشارکت فعال افراد جامعه در بورس متضمن حیات بازار سرمایه و توسعۀ پایدار کشور است. عمدهترین مسئلهای که سرمایهگذاران این بازارها با آن روبهرو هستند، تصمیمگیری در زمینۀ انتخاب سبد مناسب برای سرمایهگذاری است.
پس از آنکه مارکویتز [1] (1952) مسئلۀ بهینهسازی سبد سرمایهگذاری میانگین - واریانس را ارائه کرد، پژوهشهای مختلفی در این زمینه انجام و مسئلۀ انتخاب سبد سرمایهگذاری بهمنزلۀ یکی از دغدغههای اصلی در حوزۀ دانشگاهی و حرفهای مطرح شد و بهدنبال آن کارهای بیشتری در این زمینه انجام گرفت. مفهوم انتخاب داراییها در سبد سرمایهگذاری از نظر او چنین بود که سرمایهگذاران با درنظرداشتن دو عامل بازده و ریسک بهدنبال حداکثرکردن بازده خود با کمترین ریسک یا کمینهکردن ریسک با حداکثر بازدهاند؛ اما در این زمینه برآورد پارامترها نظیر بازده موردانتظار با سختیها و خطاهایی همراه است؛ بهطوری که بسیاری از الگوهای ارائهشده بعد از مارکویتز بر کاهش خطاهای تخمین بازده موردانتظار تمرکز کردهاند. ازطرفی، مسئلۀ بهینهسازی مارکویتز بر مفروضاتی مبتنی است که همواره دربارۀ آنها بحث شده است. میچاد [2] (1989) معتقد است الگوی میانگین - واریانس بهدلیل مفروضات مطرحشده در آن جذابیت کمتری دارد و به ارائۀ الگوهای دیگر نیاز است.
الگوی حداقل واریانس، الگوی دیگری است که در زمینۀ انتخاب سبد ارائه شده است. در این الگو با سرمایهگذاری روبهرو هستیم که تنها دغدغۀ او کمینهکردن ریسک سبد سرمایهگذاری است. در این الگو با توجه به تفاوت در میزان ریسک داراییها امکان تمرکز بیش از حد در یک یا چند دارایی به وجود میآید؛ بهطوری که بخش چشمگیری از ریسک کل سبد سرمایهگذاری از یک یا چند دارایی تأثیر میگیرد؛ درواقع، بدین ترتیب تنوع سبد سرمایهگذاری بهدستآمده بهلحاظ ریسک کاهش مییابد که از ایرادات الگوی حداقل واریانس است [13].
الگوی دیگر در زمینۀ انتخاب سبد سرمایهگذاری، الگوی N/1 است که در آن در سبدی متشکل از N دارایی، وزنی برابر به هر دارایی اختصاص مییابد. سرمایهگذاران با وجود سادگی این الگو همچنان به دو دلیل از آن استفاده میکنند: یکی، نیازنداشتن به برآورد همراه با خطای پارامترها در بهینهسازی و دیگر آنکه با وجود ارائۀ نظریهها و روشهای مختلف برای بهینهسازی سبد ازطریق برآوردها در 50 سال گذشته سرمایهگذاران همچنان سادگی را در انتخاب سبد ترجیح میدهند [6]. دیمیگوئل [3] و همکاران (2009) و چاوز [4] و همکاران (2012) نیز در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که وزندهی برابر بیشتر بهدلیل خطاهای تخمین بازدهیهای موردانتظار نتایج بهتری در مقایسه با بهینهسازی سبد سرمایهگذاری دارای حداقل واریانس دارد و عملکرد الگوی N/1 از الگوی میانگین - واریانس و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 نیز بهتر است. جنبۀ منفی الگوی N/1 این است که هیچ اطلاعاتی را دربارۀ بازده، ریسک و همبستگی با دیگر داراییها در نظر نمیگیرد؛ بنابراین، سبد سرمایهگذاری بهدستآمده احتمالاً بهخوبی متنوع نیست و سرمایهگذار متحمل ریسکی خواهد بود که بابت آن بازده متناسب را به دست نخواهد آورد [6].
دیمیگوئل و همکاران (2009) الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 را ارائه کردند. دلیل اصلی ارائۀ این الگو آن است که با توجه به سختی و خطاهای مطرحشده در برآورد بازده موردانتظار نسبت به کوواریانس ممکن است سرمایهگذاری بخواهد میانگین بازدهها را نادیده بگیرد؛ اما به برآوردهای کوواریانس توجه کند و با تمرکز بر کمینهکردن ریسک که در الگوی حداقل واریانس مطرح است، بتواند از مزایای الگوی N/1 نیز بهره ببرد. در این پژوهش عملکرد این الگو در مقایسه با الگوهای دیگر بررسی میشود و نتایج آن از بعد نظری زمینهای را فراهم میکند تا بهترین روش انتخاب سبد سرمایهگذاری بهینه در ادبیات موضوع از بین چندین روش و براساس معیارهای عملکردی مختلف ارائه شود.
هدف از این پژوهش بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 ارائهشده توسط دیمیگوئل و همکاران (2009) و مقایسۀ عملکرد آن با الگوی N/1 و الگوی حداقل واریانس و درنهایت رتبهبندی این الگوهاست. این مدیریت سبد سرمایه گذاری پژوهش، اولین پژوهشی است که این الگوها را مقایسه و در این زمینه از معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری استفاده و در پایان رتبهبندی این الگوها را ارائه کرده است. دلیل انتخاب این سه الگو این است که این الگوها بازده را در نظر نمیگیرند و خطاهای پیشبینی بازده در آنها تأثیرگذار نیست. نتایج این پژوهش برای سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه که بهدنبال درامانماندن از معایب مترتب بر برآورد بازدهاند، قابلاستفاده است. ساختار مقاله بدین شرح است: در بخش بعدی مبانی نظری بیان میشود؛ سپس روش پژوهش بررسی میشود؛ درنهایت نیز یافتهها و نتایج و پیشنهادها مطرح میشود.
مبانی نظری.
در حدود قرن چهارم رابی ایزاک بارآها [5] قاعدهای برای تخصیص داراییها پیشنهاد داد: «یک فرد باید همیشه ثروتش را به سه بخش تقسیم کند؛ یک سوم در زمین، یک سوم در کالا و یک سوم آماده در دستش» [6]. پس از یک سکون مختصر در ادبیات دربارۀ تخصیص دارایی، مارکویتز در سال 1952 پیشرفتهای چشمگیری ایجاد کرد و قاعدهای بهینه برای تخصیص ثروت بین داراییهای ریسکی در شرایطی ایستا (یعنی زمانی که سرمایهگذاران تنها مراقب میانگین و واریانس بازده یک سبد سرمایهگذاریاند) ارائه کرد. پس از آن و برای بهبود عملکرد الگوی مارکویتز، تلاش زیادی صورت گرفت تا موضوع کنترل خطای برآورد بهبود یابد. در ادامه برخی پژوهشهای انجامشده در زمینۀ انتخاب سبد سرمایهگذاری با تکیه بر الگوهای مطالعهشده در پژوهش حاضر بررسی میشود.
دیمیگوئل و همکاران (2009) عملکرد الگوی N/1 را در مقایسه با 14 الگوی بهینهسازی دیگر بررسی کردند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد هیچ الگویی نسبت شارپ، بازده معادل اطمینان و حجم معاملات بالاتری از الگوی N/1 ندارد. حتی الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 ارائهشده در این پژوهش عملکرد بهتری نسبت به الگوی N/1 ندارد. بِهر [6] و همکاران (2012) با پیشنهاد رویکرد مبتنی بر ویژگیهای سهام برای انتخاب سبد سرمایهگذاری که از اصلاح الگوی برانت [7] و همکاران (2009) به دست آمده است، عملکرد این رویکرد را با الگوهای دیگر نظیر میانگین - واریانس، حداقل واریانس، N/1 و الگوهای عاملی دیگر مقایسه کردند. نتایج نشان میدهد با توجه به اینکه در الگوی حداقل واریانس از میانگین چشمپوشی شده است و تنها بر کوواریانسهای بازده داراییها تمرکز شده است، این الگو عملکرد بهتری از الگوی میانگین - واریانس دارد. با وجود این، الگوی حداقل واریانس عملکرد بهتری در مقایسه با الگوی N/1 ندارد. کیربی و استدیک [8] (2012) برای بررسی عملکرد راهبردهای ساده و فعال نسبت به راهبرد N/1 از دو روش جایگزین انتخاب سبد سرمایهگذاری میانگین - واریانس شامل زمانبندی نوسانات و زمانبندی پاداش به ریسک بهره بردند که برای کاهش اثرات تخمین ریسک طراحی شده است. هر یک از این روشها به سرمایهگذار اجازه میدهد روی حجم معاملات خود کنترل داشته باشد؛ ازاینرو، هزینههای معاملات با استفاده از پارامتر تنظیم بهمنزلۀ معیاری از زمانبندی تفسیر میشود. نتایج این پژوهش عملکرد بهتر راهبردهای زمانبندی را نسبت به الگوی N/1 نشان میدهد. فلتچر [9] (2017) مزایای استفاده از ویژگیهای سهام در انتخاب سبدهای بهینه را با استفاده از رویکرد برانت و همکاران (2009) بررسی کرد. نتایج نشان داد سبد سرمایهگذاری انتخابی با استفاده از رویکرد ویژگیهای سهام ازنظر معیار شارپ عملکرد بهتری نسبت به سایر الگوها ازجمله الگوهای N/1 و میانگین - واریانس دارد. لو [10] و همکاران (2016) برای بهبود عملکرد الگوی میانگین - واریانس با استفاده از الگوی توزیعی عدمتقارن، بازده مازاد موردانتظار را بهوسیلۀ نمونهگیری از یک الگوی احتمال چندمتغیره تخمین زدند که شامل عدمتقارن توزیع انتظارات است. نتایج نشان میدهد اعمال رابطهها با استفاده از الگوی حاشیهای که از درآمیختن خصوصیات پویا مثل خودرگرسیونی، دستهبندی نوسانات و چولگی است، خطای تخمین را نسبت به نمونهگیری تاریخی کاهش میدهد. در پژوهش آنها عملکرد الگوی N/1 بهتر از الگوی حداقل واریانس و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 است.
در پژوهشهای داخلی، پژوهشی یافت نشد که الگوهای انتخاب سبد سرمایهگذاری را بدون درنظرگرفتن بازده مقایسه کند و این پژوهش، اولین پژوهشی است که این الگوها را بررسی میکند. همان طور که بیان شد بیشتر پژوهشها الگوهایی را بررسی کرده است که تخمین بازده را در نظر میگیرد و باتوجه به خطای تخمین و سختیهای برآورد بازده، این پژوهش تنها بر الگوهایی تمرکز میکند که بازده را مدیریت سبد سرمایه گذاری در نظر نمیگیرد؛ مانند الگوی حداقل واریانس، الگوی N/1 و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1. برتری دیگر این پژوهش نسبت به پژوهشهای اشارهشده در معیارهای ارزیابی عملکرد است که علاوه بر درنظرگرفتن معیارهای ارزیابی عملکرد مختلف، از آنها برای رتبهبندی الگوهای پژوهش با استفاده از الگوی TOPSIS بهره برده است؛ بهطوری که درانتها با استفاده از نتایج بهدستآمده از این رتبهبندی میتوان دربارۀ برترین الگوی انتخاب سبد سرمایهگذاری در بین الگوهای بررسیشده قضاوت کرد.
روش پژوهش.
همانطور که بیان شد در این پژوهش هم برای انتخاب سبد سرمایهگذاری بهینه و هم برای سنجش عملکرد سبد سرمایهگذاری از روشها و الگوهای مختلفی استفاده شده و در پایان روش تصمیمگیری چندمعیارۀ TOPSIS برای رتبهبندی الگوهای پژوهش به کار رفته است. سبد سرمایهگذاری و اوزان بهینۀ بهدستآمده از هر الگو برای سالهای 1388 تا 1395، با استفاده از پنجرۀ تخمین چرخشی [11] سهساله به دست میآید؛ به بیان دیگر، به ازای هر سه سال یک سبد سرمایهگذاری برای هر یک از الگوها تعیین میشود؛ درواقع، از این دورۀ سهساله برای محاسبۀ وزنهای بهینه، بازده و ریسک سبد و درانتها معیارهای ارزیابی عملکرد استفاده میشود. در پایان نیز الگوها رتبهبندی میشود.
همانطور که بیان شد هدف از این پژوهش بررسی کارآیی بهینهسازی سبد سرمایهگذاری با استفاده از الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 است. در الگوی ترکیبی فرض بر آن است که سرمایهگذار قصد دارد بدون درنظرگرفتن برآوردهای بازده موردانتظار و تنها با توجه به برآوردهای کووایانس، ریسک موردانتظار سبد سرمایهگذاری را حداقل کند [6]. ارائۀ الگوی ترکیبی بدین دلیل است که همچنان از الگوی N/1 با وجود ارائۀ الگوهای مختلف برای انتخاب سبد سرمایهگذاری بهدلیل سادگی و نیازنداشتن به برآورد پارامترهای دیگر استفاده میشود؛ علاوه بر این، نتایج پژوهشهای لو و همکاران (2016)، بهر و همکاران (2012)، دیمیگوئل و همکاران (2009) و چاوز و همکاران (2012) بیانکنندۀ برتری عملکرد الگوی N/1 نسبت به سایر الگوهاست. با این حال، این الگو ویژگیهایی ازجمله بازده، ریسک و همبستگی بین داراییهای سبد سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد که این امر سبب میشود سبد سرمایهگذاری بهدستآمده بهخوبی متنوع نباشد و سرمایهگذار را متحمل ریسکی کند که بابت آن بازده متناسبی کسب نمیکند [6]. ازطرفی، در الگوی حداقل واریانس با توجه به تفاوت در میزان ریسک داراییها امکان تمرکز بیش از حد در یک یا چند دارایی به وجود میآید؛ بهطوری که بخش چشمگیری از ریسک کل سبد سرمایهگذاری از یک یا چند دارایی تأثیر میگیرد [13]. الگوی ترکیبی با استفاده از دو الگوی حداقل واریانس و N/1 به دست آمده و برای بررسی عملکرد این الگو، عملکرد سبد سرمایهگذاری انتخابی براساس این الگو با دو الگوی بهدستآمده از آن مقایسه شده است؛ بنابراین، الگوهای استفادهشده در پژوهش عبارتاند از: الگوی N/1، الگوی حداقل واریانس و الگوی ترکیبی حداقل واریانس و N/1 که در ادامه توضیح داده میشود. در جدول (1) الگوهای انتخاب سبد ارائه شده است.
جدول (1) الگوهای انتخاب سبد سرمایهگذاری
مدیریت پورتفوی سرمایهگذاری (سبد سرمایهگذاری) چیست؟ آموزش عملی
برداشت اغلب افراد از “ ریسک ” شامل ذهنیتی عمدتاً منفی است؛ بااینحال، در دنیای سرمایهگذاری، ریسک امری ضروری و جداییناپذیر از عملکرد مطلوب است، پس چارهای جز پذیرش ریسک نداریم؛ یکی از روشهای بدیهی برای کاهش ریسک و افزایش سود سرمایهگذاری همان ضربالمثل عامیانهی معروف است که «همهی تخممرغهایت را در یک سبد نگذار!». همین مفهوم ساده ما را به سمت سرمایهگذاری در زمینههای متعدد برای کاهش ریسک سوق میدهد، تا اگر به هر دلیل یکی از سرمایهگذاریها در معرض ریسک قرار گرفت، سود سرمایهگذاری دیگر، ضرر اول را جبران نماید.
حال بهعنوان یک سرمایهگذار مستقل یا مدیر یک مؤسسهی مالی و سرمایهگذاری چگونه میتوان سبد سرمایهگذاری را به نحوی مدیریت نمود تا کمترین ضرر متوجه سرمایهها شده، متناسب با میزان تحمل ریسک و علایق سرمایهگذار، بهترین بازده را نیز کسب نمود؟ ابتدا بخوانیم پورتفو یعنی چه.
تعریف پورتفوی یا سبد سرمایهگذاری
پورتفولیو یا سبد سرمایه مجموعهای از سرمایهگذاریهای مالی مانند سهام، اوراق قرضه ، کالاها، وجه نقد و معادلهای نقدی (همچون گواهیهای سپرده) و انواع دیگر دارایی است که هر فرد حقیقی یا مدیر پورتفو بر مبنای دانش، تحقیقات و تجربهی خود دربارهی زمان، محل، ترتیب و وزندهی به هرکدام از اقلام سرمایهگذاری در سبد، تصمیم میگیرد. این سرمایهگذاریها میتواند در صندوقهای سرمایهگذاری سرمایه ثابت (closed-end funds)، صندوقهای شاخصی ، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) و … نیز صورت گیرد.
مدیریت پورتفولیو یا پرتفوی (Portfolio Management) چیست؟
مدیریت پورتفولیو یا پرتفویی هنر و علم انتخاب و نظارت جامع برگزیدهای از سرمایهگذاریها است که اهداف بلندمدت مالی و تحمل ریسک مشتری، شرکت یا مؤسسه را برآورده میکند. در مقایسه با افراد حقیقی که خودشان انتخاب میکنند با چه سهام و داراییهایی پورتفولیوهای خود را بسازند و مدیریت کنند، مدیران دارای مجوز حرفهای پورتفو، با دانش و تجربهی بیشتر، به نمایندگی از مشتریان کار میکنند. هدف نهایی مدیر پورتفولیو به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سطحی از ریسک است که مناسب مقدار سرمایه و میزان ریسکپذیری مشتریان باشد.
مدیریت پورتفولیو مستلزم توانایی در تشخیص طیف وسیعی از موارد از جمله نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها در سرمایهگذاری است. این انتخابها شامل بدهبستانهایی است مابین بدهی و دارایی، سرمایهگذاری داخلی در مقابل خارجی یا پذیرش ریسک برای رشد در مقابل حفظ دایرهی امنیت.
آشنایی با وظایف مدیر پورتفوی سهام و انواع آن
مدیریت پورتفولیو عبارت است از انتخاب، اولویتبندی و کنترل برنامهها و پروژههای یک سازمان، در راستای اهداف استراتژیک و ظرفیت ارائه آن. هدف ایجاد تعادل بین اجرای طرحهای تغییر و حفظ کسبوکار به طور معمول، در عین بهینهسازی بازگشت سرمایه است.
انواع مدیریت پورتفولیو یا پرتفوی سهام
مدیریت پورتفولیو ممکن است ماهیت منفعل یا فعال داشته باشد که در ادامه به توضیح تفاوت این دو میپردازیم.
- مدیریت فعال پرتفوی پورتفولیو: هدف مدیر سبد فعال، کسب بازدهی بهتر از آن چیزی است که بازار دیکته میکند. این امر مستلزم خریدوفروش سهام و سایر داراییها بهصورت استراتژیک، در تلاش برای سبقت از بازده میانگین بازار یا عملکرد یک شاخص خاص است. در مدیریت فعال پورتفو تمرکز بر جو بازار، تغییرات اقتصادی، چشماندازی سیاسی و اخبار است؛ بدین معنی که مدیر فعال پرتفو برای تشخیص زمان مناسب خریدوفروش و محل مناسب برای سرمایهگذاریها، همیشه در تلاش برای استفاده از بینظمیهای ایجاد شده در بازار است؛ اما این روش هم پرریسکتر است هم معاملات متعدد و پیدرپی هزینههای سبدگردانی بالاتری را رقم خواهد زد.
- مدیریت منفعل پورتفولیو یا پرتفوی: این نوع مدیریت سبد که به آن مدیریت صندوق شاخصی نیز میگویند به دنبال تطبیق با میانگین بازده بازار از طریق تقلید از ساختار یک یا چند شاخص خاص است. در واقع مدیریت غیرفعال پورتفو ممکن است شامل سرمایهگذاری در یک یا چند صندوق شاخصی بورسی (index funds) با یک استراتژی بلندمدت باشد که مدیر آن را تنظیم و برای مدت طولانی بهصورت منفعل در آن سرمایهگذاری مینماید؛ به این کار شاخصسازی (indexing) میگویند. بدین ترتیب ریسکها و هزینههای معاملات در این مدل مدیریت پورتفو، بسیار کمتر از مدل فعال است.
به این روش که برای بهینهسازی ترکیب داراییها استفاده میشود تئوری مدرن پورتفولیو (مدیریت سبد سرمایه گذاری modern portfolio theory یا بهاختصار MPT) میگویند.
برای آشنایی با این دو مدل مدیریت پورتفوی، مقایسهی آنها با هم و مثالهای هرکدام از شما دعوت میکنم مقالهی ” مدیریت فعال و منفعل پورتفو، معایب و مزایا” را در سایت آکادمی دانایان مطالعه فرمایید .
عناصر کلیدی مدیریت پرتفوی سهام یا پورتفولیو
تخصیص داراییها در مدیریت پرتفوی (Asset Allocation)
تنوعبخشی در مدیریت پرتفوی (Diversification)
بازنگری و توزین مجدد در مدیریت پرتفوی (Rebalancing)
سخن پایانی آکادمی دانایان
ممکن است انتخاب شما این باشد که سبد سرمایهتان را خودتان مدیریت کنید یا به یک مدیر مالی، مشاور مالی یا یک متخصص مالی دیگر اجازه دهید سبد شما را مدیریت کند. سعی در کاهش ریسک با تخصیص سرمایهگذاریها در بین ابزارهای مالی، صنایع و دستههای دیگر تحقق مییابد. هدف مدیریت پورتفو به حداکثر رساندن بازده سبد، با سرمایهگذاری در حوزههای مختلف است که هرکدام واکنش متفاوتی به یک رویداد دارند. اهداف شما برای آینده، شخصیت شما و میزان تحمل شما برای پذیرش ریسک، همگی عواملی هستند که در تصمیمگیری در مورد چگونگی ساختن پورتفوتان نقش دارند.
دیدگاه شما