مثالی از رد نوسان RSI


01. "اندیکاتور RSI" چیست و چه کاربردی دارد؟

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، مخفف Relative Strength Index است. RSI اندیکاتوری بازگشتی است که برای تأیید و تعیین نقاط قیمتی و سطوح بازگشتی بازار به‌کاربرده می‌شود. اندیکاتور RSI در دسته اسیلاتورها قرار می‌گیرد. اسیلاتورها دسته‌ای از اندیکاتورها هستند که مانند یک دماسنج هیجان‌های بازار را به ما نشان می‌دهند و حول یک خط مرکزی یا میان سطح‌های مشخصی در نوسان هستند.

RSI مخفف عبارت Relative Strength Index به معنای شاخص قدرت نسبی است که توسط ولز وایلدر ابداع و در کتاب”مفاهیم جدید در سامانه‌های معاملاتی تکنیکال” معرفی شد.

اندیکاتور RSI چیست؟

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور «مومنتوم» (Momentum) است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اندیکاتور میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار سهام یا سایر بازارهای مالی مثل ارز دیجیتال و فارکس به کار می‌گیرد. منظور از اندیکاتورهای مومنتوم اندیکاتورهایی هستند که برای تعیین قدرت یا ضعف روند قیمت استفاده می‌شوند. مومنتوم، شتاب افزایش یا کاهش قیمت را در بازار اندازه‌گیری می‌کند. از جمله اندیکاتورهای معروف مومنتوم اندیکاتور RSI و اندیکاتور MACD است.

اندیکاتور RSI به عنوان یک نوسانگرنما بین دو خط افقی نوسان می‌کند و مقادیری بین صفر تا صد را به خود می‌گیرد. این شاخص برای اولین بار توسط «J. Welles Wilder Jr» در سال 1978 و در کتاب « مفاهیم جدید در سیستم معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

به طور سنتی، تفسیر و کاربرد اندیکاتور RSI به این صورت است که اگر مقدار شاخص بالای 70 باشد در حالت اشباع خرید قرار داریم و شرایط برای تغییر روند از صعودی به نزولی محیا است. همچنین اگر مقدار شاخص زیر 30 باشد، در حالت اشباع فروش هستیم و احتمال تغییر روند به صعودی وجود دارد. در صورتی که مقدار اندیکاتور بین 30 و 70 باشد، بازار از نظر اشباع خرید یا فروش در وضعیت عادی قرار دارد. توجه کنید که استفاده از اندیکاتور RSI فقط با این قوانین اشتباه است.

کاربرد اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI شاخصی است که با نوسان بین دو عدد صفر و صد اطلاعات مفیدی را در مورد روند معاملات، محدوده‌های اشباع خرید و فروش و … به ما می‌دهد. زمانی که شاخص بر روی عدد ۷۰ یا بالاتر از آن قرار می‌گیرد ما به محدوده اشباع خرید رسیده‌ایم. در این حالت انتظار می‌رود که شاهد یک برگشت در روند قیمت و یا اصلاح باشیم. به همین صورت زمانی که شاخص به محدوده ۳۰ کاهش می‌یابد اشباع فروش اتفاق افتاده و انتظاراتی مثل حالت قبلی خواهیم داشت. این پایه‌ای ترین و ابتدایی‌ترین کاربرد اندیکاتور RSI برای ما خواهد بود.

برای مثال در یک روند صعودی رفتن اندیکاتور RSI به بالاتر از سطح ۷۰ همیشه به معنای بازگشت روند نیست و در طی یک روند صعودی ممکن است بارها این اتفاق افتاده و روند تغییری نکند. حتی بعضی از تحلیل‌گران در روندهای صعودی به جای سطح ۳۰ سطح ۵۰ را سطح حمایت در نظر می‌گیرند و اگر در جریان یک روند صعودی اصلاحی اتفاق افتاده باشد انتظار دارند که در این سطح اصلاح تمام شود و قیمت به روند صعودی خود برگردد، این اتفاقات به همین صورت ممکن است برای روند نزولی هم پیش بیاید.

محاسبه اندیکاتور RSI

محاسبه اندیکاتور RSI همانند بیشتر اندیکاتورها در یک دوره انجام می‌شود. به طور کلی می‌توان گفت اندیکاتورها از طریق توابع ریاضی عملیاتی مانند میانگین‌گیری انجام داده و نتایج حاصل را برای تحلیل استفاده می‌کنند. در اندیکاتور RSI دوره محاسباتی معمولا 14 است. به این معنی که برای محاسبه مقدار RSI برای یک کندل خاص، از اطلاعات 14 کندل قبل استفاده می‌شود. دقت کنید که این محاسبات ربطی به تایم فریم نمودار ندارد. یعنی اگر تایم فریم روزانه باشد، محاسبه با استفاده از 14 کندل روزانه و اگر تایم فریم 1 ساعتی باشد، محاسبه با استفاده از 14 کندل 1 ساعته انجام می‌شود.

برای محاسبه اندیکاتور RSI ابتدا باید مقدار قدرت نسبی محاسبه می‌شود. قدرت نسبی از تقسیم «متوسط سود» (Average Gain) به «متوسط زیان» (Average Loss) در طی دوره محاسبه اندیکاتور به دست می‌آید. دقت کنید که متوسط زیان نیز همانند متوسط سود به صورت مقدار مثبت استفاده می‌شود.

با فرض استفاده از دوره 14 روزه برای محاسبه قدرت نسبی، فرض کنید که در 5 کندل از 14 کندل قبلی قیمت پایانی، بالاتر از قیمت شروع بسته شده است و متوسط مقدار سود در آن‌ 5 کندل برابر 1 درصد است. در 9 کندل باقی‌مانده، قیمت پایانی کمتر از شروع بوده و به طور متوسط مقدار ضرر در آن‌ها برابر با 0/8 درصد است. در این حالت مقدار قدرت نسبی برابر با تقسیم 1 به 0/8 خواهد بود که مقدار آن 1/25 می‌شود.

حال برای محاسبه مقدار اندیکاتور RSI قدرت نسبی به دست آمده در رابطه زیر قرار داده می‌شود. این مقدار همواره بین صفر تا صد خواهد بود. برای مثال ذکر شده، این مقدار برابر با 55/55 خواهد بود.

تنظیمات اندیکاتور RSI

برای محاسبه اندیکاتور RSI مهم‌ترین عنصر «طول دوره» (Length) است. در واقع طول دوره نشان می‌دهد که مقادیر اندیکاتور با استفاده از چه تعداد کندل محاسبه می‌شود. هر چه تعداد این کندل‌ها بیشتر باشد، مقدار اندیکاتور به داده‌های بیشتری وابسته می‌شود. بنابراین، سیگنال‌های اندیکاتور بلند مدتی‌تر می‌شود. هر چقدر طول دوره کمتر باشد، در این حالت مقدار اندیکاتور بیشتر به داد‌ه‌های جدید نزدیک خواهد بود. پس سیگنال‌های اندیکاتور برای تحلیل کوتاه مدتی کارایی خواهد داشت.

عدد 14 که مقدار پیش‌فرض مثالی از رد نوسان RSI طول دوره اندیکاتور RSI است، برای تحلیل‌های میان مدتی مناسب است. بسته به اینکه استراتژی معاملاتی شما کوتاه‌مدتی، میان مدتی و یا بلند مدتی است می‌توانید طول دوره را تغییر دهید. علاوه بر طول دوره، قیمت مورد استفاده نیز در مقدار عددی اندیکاتور موثر است. معمولا برای تمام اندیکاتورها از قیمت پایانی کندل برای محاسبه استفاده می‌شود.

واگرایی در اندیکاتور RSI

تحلیلگران از «واگرایی» (Divergence) بین نمودار قیمت و نمودار اندیکاتورهای نوسانگرنما، در تحلیل‌های خود از شرایط بازار بهره می‌گیرند. در حالت کلی چهار نوع واگرایی وجود دارد. «واگرایی معمولی» (Regular Divergence) و «واگرایی مخفی» (Hidden Divergence) دو نوع اصلی انواع واگرایی‌ها هستند که هر کدام به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌شوند. وجود واگرایی ادامه‌دهنده بودن یا برگشت روند را تا حدودی مشخص می‌کند. در ادامه هر یک از انواع واگرایی‌ها را توضیح می‌دهیم.

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی مثبت در روند‌های نزولی اتفاق می‌افتد. مشاهده واگرایی معمولی مثبت به این معنی است که روند نزولی در حال اتمام است و به زودی روند صعودی شکل می‌گیرد. در این حالت از کف‌های ایجاد شده در نمودار قیمت و اندیکاتور برای تشخیص واگرایی استفاده می‌شود. اگر دو کف تشکیل شده در نمودار قیمت نزولی باشد یعنی، کف دوم پایین تر از کف اول باشد و کف‌های متناظر در اندیکاتور RSI به صورت صعودی باشند یعنی، کف دوم بالاتر از کف اول باشد، به این حالت واگرایی معمولی مثبت گفته می‌شود.

تصویر زیر نمودار قیمتی بیت‌کوین را در تایم فریم چهار ساعته نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، در انتهای روند نزولی واگرایی معمولی مثبت مشاهده می‌شود (دره‌ها در قیمت روند نزولی ولی در اندیکاتور روند صعودی دارند) و پس از آن قیمت با تغییر روند و رشد همراه است. دوباره در مرحله بعد روند نزولی شکل می‌گیرد. در انتهای روند دوباره شاهد تشکیل واگرایی معمولی مثبت و پس از آن، رشد قیمت هستیم.

واگرایی معمولی منفی

واگرایی معمولی منفی در انتهای روندهای صعودی شکل می‌گیرد. این واگرایی روند مثبت سهم را تبدیل به روند نزولی می‌کند و به همین دلیل واگرایی معمولی منفی نام دارد. برای ترسیم واگرایی در این حالت از قله‌ها استفاده می‌شود. به حالیت که در آن خط وصل کننده دو قله در نمودار قیمت صعودی، اما متناظر آن‌ها در نوسانگرنما نزولی است، واگرایی معمولی منفی گفته می‌شود.

تصویر زیر نمودار قیمتی بیت‌کوین را در تایم فریم روزانه نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید در انتهای روند صعودی علی‌رغم صعود قله‌های قیمتی، ارتفاع قله‌های متناظر در اندیکاتور RSI کاهش می‌یابد. در نهایت می‌بینیم که قیمت با یک اصلاح عمیق روبه‌رو شده و نزول می‌کند.

واگرایی مخفی مثبت

برخلاف واگرایی معمولی، واگرایی مخفی نشان‌دهنده ادامه روند است. واگرایی مخفی مثبت در روند صعودی شکل می‌گیرد. برای تشخیص این روند از کف‌های روند صعودی استفاده می‌شود. اگر در یک روند صعودی، کف‌های تشکیل شده بالاتر از کف‌های قبلی باشند اما متناظر آن‌ها در اندیکاتور RSI روند نزولی داشته باشد، واگرایی مخفی مثبت شکل می‌گیرد. این واگرایی نشان‌دهنده ادامه دار بودن روند صعودی است.

تصویر زیر نمودار بیت‌کوین در تایم فریم یک ساعته را نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید قیمت در یک روند صعودی در حال حرکت است. کف‌های قیمتی روند صعودی دارند اما کف‌های اندیکاتور RSI روند نزولی دارند. به همین دلیل قیمت روند صعودی خود را ادامه می‌دهد و رشد می‌کند.

واگرایی مخفی منفی

واگرایی مخفی منفی در روندهای نزولی قابل مشاهده است. این واگرایی نشان‌دهنده ادامه روند نزولی است. برای تشخیص واگرایی مخفی منفی از قله‌های قیمتی در روند نزولی استفاده می‌شود. اگر قله‌های قیمتی در روند نزولی به شکل نزولی ایجاد شوند اما قله‌های متناظر در اندیکاتور RSI صعودی باشد، در این حالت واگرایی مخفی منفی ایجاد می‌شود.

تصویر زیر نمودار ارز دیجیتال سولانا را در تایم فریم یک ساعته نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، در روند نزولی قله قیمت پایین‌تر از قله قبلی ایجاد شده اما در اندیکاتور RSI خلاف این روند اتفاق افتاده است. پس از به وجود آمدن واگرایی مخفی منفی، قیمت روند نزولی خود را ادامه داده و با کاهش همراه بوده است.

شکست در خطوط روند

یکی از روش‌های دیگر تحلیل با اندیکاتور RSI رسم خطوط روند است. مانند رسم خطوط روند در چارت‌های قیمت این‌بار این خطوط را برای نوسان‌های اندیکاتور RSI رسم می‌کنیم و با شکستن این خط‌های روند می‌توانیم با توجه به اینکه خط روند شکسته شده صعودی یا نزولی بوده، آن‌ها را سیگنال خرید یا فروش در نظر بگیریم. RSI مانند تمامی اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال از آن‌ها استفاده می‌شود به تنهایی نتایج قابل اطمینانی به ما نمی‌دهد و بارها ممکن است سیگنال‌های خرید یا فروشی را صادر کند که اشتباه باشد. به همین دلیل در استفاده از RSI‌ دو نکته را باید توجه کنیم:

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)

روند اولیه سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح تفسیر شاخص است. به عنوان مثال، متخصص معروف بازار، کنستانس براون (Constance Brown)، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در شاخص قدرت نسبی یک روند صعودی به احتمال زیاد بسیار بیشتر از 30٪ است و اینکه افزایش خرید در شاخص قدرت نسبی یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح 70 درصد است.

شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)

شاخص قدرت نسبی چیست؟

شاخص قدرت نسبی (relative strength index) یک شاخص مومنتوم است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط خرید یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. شاخص قدرت نسبی به عنوان یک نوسان ساز (گراف خطی که بین دو حد حرکت می کند) نمایش داده می شود و می تواند از 0 تا 100 خوانده شود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور ایجاد شده و در کتاب اصلی او در سال 1978، «مفاهیم جدید در سیستم های معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

تفسیر شاخص قدرت نسبی به این صورت است که مقادیر 70 یا بالاتر، نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار در حال خرید بیش از حد یا ارزش‌گذاری بیش از حد است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب‌نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. رقم 30 یا کمتر، نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا کم ارزش شدن است.

نکات مهم

  • شاخص قدرت نسبی یک نوسان ساز مومنتوم محبوب است که در سال 1978 توسعه یافت.
  • شاخص قدرت نسبی سیگنال هایی را در مورد حرکت صعودی و نزولی قیمت به معامله گران تکنیکال ارائه می دهد و اغلب در زیر نمودار قیمت دارایی رسم می شود.
  • یک دارایی معمولاً زمانی که شاخص قدرت نسبی بالای 70 درصد است، در شرایط اشباع خرید و زمانی که زیر 30 درصد است، در شرایط اشباع فروش در نظر گرفته می شود.

فرمول شاخص قدرت نسبی

شاخص قدرت نسبی در دو مرحله محاسبه می شود و با فرمول زیر شروع می شود:

میانگین سود یا زیان مورد استفاده در این محاسبه، میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره بازگشت است. فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین زیان استفاده می کند. دوره‌هایی که با زیان قیمت همراه هستند در محاسبات میانگین سود و دوره‌هایی که با افزایش قیمت‌ همراه هستند برای محاسبه میانگین زیان صفر محاسبه می‌شوند.

برای محاسبه مقدار اولیه شاخص قدرت نسبی، استفاده از 14 دوره استاندارد است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از 14 روز گذشته بالاتر بسته شده و میانگین سود 1 درصدی داشته است. هفت روز باقیمانده، همه با کاهش متوسط 0.8-% پایین تر بسته شدند.

محاسبه برای بخش اول شاخص قدرت نسبی شبیه محاسبه گسترده زیر است:

هنگامی که 14 دوره داده در دسترس است، بخش دوم فرمول شاخص قدرت نسبی را می توان محاسبه کرد. مرحله دوم محاسبه نتایج را هموار می کند.

نحوه محاسبه

با استفاده از فرمول های بالا، شاخص قدرت نسبی را می توان محاسبه کرد و خط شاخص قدرت نسبی را می توان در زیر نمودار قیمت دارایی رسم کرد.

شاخص قدرت نسبی با افزایش تعداد و اندازه قیمت های پایانی مثبت افزایش می یابد و با افزایش تعداد و اندازه قیمت های پایانی منفی کاهش می یابد. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار می کند، بنابراین شاخص قدرت نسبی در یک بازار پر روند فقط به 100 یا 0 نزدیک می شود.

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی می تواند در دوره های بلند مدت منطقه ای که سهام در یک روند صعودی قرار دارد، در منطقه اشباع خرید باقی بماند. هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو فروش بیش از حد باقی بماند. این موضوع می تواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن می کند.

شاخص قدرت نسبی به شما چه می گوید؟

روند اولیه سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح تفسیر شاخص است. به عنوان مثال، متخصص معروف بازار، کنستانس براون (Constance Brown)، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در شاخص قدرت نسبی یک روند صعودی به احتمال زیاد بسیار بیشتر از 30٪ است و اینکه افزایش خرید در شاخص قدرت نسبی یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح 70 درصد است.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، شاخص قدرت نسبی به جای 70%، نزدیک به سطح 50% به اوج خود می رسد که می تواند توسط سرمایه گذاران برای اطمینان از شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایه گذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال می کنند تا دو سر طیف را بهتر شناسایی کنند. اصلاح سطوح خرید یا فروش بیش از حد، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد معمولاً غیر ضروری است.

یک مفهوم مرتبط برای استفاده از سطوح خرید یا فروش بیش از حدِ متناسب با روند، تمرکز بر سیگنال‌های معاملاتی و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای نادرست زیادی که شاخص قدرت نسبی می‌تواند ایجاد کند، کمک می‌کند.

تفسیر و محدوده شاخص قدرت نسبی

به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی از سطح مرجع 30 افقی فراتر می رود، یک علامت صعودی است و زمانی که به زیر سطح مرجع 70 افقی می لغزد، یک علامت نزولی است. به عبارت دیگر، می توان تفسیر کرد که مقادیر شاخص قدرت نسبی 70 یا بالاتر نشان می دهد که یک اوراق بهادار در شرایط اشباع خرید یا ارزش گذاری بیش از حد است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. تفسیر شاخص قدرت نسبی 30 یا کمتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا کم ارزش است.

در طول روندها، تفسیر شاخص های قدرت نسبی ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد بالای 30 بماند و اغلب باید به 70 برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده می شود که شاخص قدرت نسبی از 70 تجاوز کند، این اندیکاتور اغلب به 30 یا کمتر می رسد. این دستورالعمل‌ها می‌توانند به تعیین قدرت روند و شناسایی بازگشت های بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر شاخص قدرت نسبی نتواند در چند نوسان متوالی قیمت یک روند صعودی به 70 برسد، اما سپس به زیر 30 برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.

برعکس این پروسه، برای روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به 30 یا کمتر برسد و سپس به بالای 70 صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس شود. خطوط روند و میانگین های متحرک ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از شاخص قدرت نسبی در این روش باید لحاظ شوند.

نمونه ای از واگرایی های شاخص قدرت نسبی

یک واگرایی صعودی زمانی رخ می دهد که شاخص قدرت نسبی فروش بیش از حد را به دنبال یک سقف قیمتی پایین تر که به همان نسبت با کف های قیمتی پایین تر مطابقت دارد، مشاهده کند. این نشان‌دهنده افزایش حرکت صعودی است و می‌توان از شکست بالای فروش بیش از حد در ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده کرد.

واگرایی نزولی زمانی اتفاق می‌افتد که شاخص قدرت نسبی خرید بیش از حد را به دنبال یک کف قیمتی بالاتر که به همان نسبت با سقف های قیمتی بالاتر مطابقت دارد، نشان دهد.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، زمانی که شاخص قدرت نسبی سقف های قیمتی را تشکیل می‌دهد و همچنین قیمت کف های قیمتی را تشکیل می‌دهد، یک واگرایی صعودی شناسایی شد. این یک سیگنال معتبر بود، اما زمانی که یک سهام در یک روند بلندمدت پایدار است، واگرایی ها نادر هستند. استفاده از تفسیرهای قابل تغییر فروش یا خرید بیش از حد به شناسایی سیگنال های بالقوه بیشتر کمک می کند.

شاخص قدرت نسبی

مثالی از رد نوسان شاخص قدرت نسبی

یکی دیگر از تکنیک های معاملاتی، رفتار شاخص قدرت نسبی را در زمانی که دوباره از قلمرو خرید یا فروش بیش از حد خارج می شود، بررسی می کند. این سیگنال «رد نوسان» صعودی نامیده می شود و دارای چهار بخش است:

  1. شاخص قدرت نسبی در محدوده فروش بیش از حد قرار می گیرد.
  2. شاخص قدرت نسبی به بالای 30 درصد می رسد.
  3. شاخص قدرت نسبی یک افت دیگر را بدون بازگشت به قلمروی اشباع فروش ایجاد می کند.
  4. سپس شاخص قدرت نسبی بالاترین سطح اخیر خود را می شکند.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی به محدوده اشباع فروش رسید، تا 30٪ شکست خورد و پایین ترین سطح رد را تشکیل داد که سیگنال را در هنگام برگشت به بالاتر، ایجاد کرد. استفاده از شاخص قدرت نسبی در این روش بسیار شبیه ترسیم خطوط روند، روی نمودار قیمت است.

شاخص قدرت نسبی

مانند واگرایی ها، یک نسخه نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که شبیه قرینه نسخه صعودی است. رد نوسان نزولی نیز دارای چهار بخش است:

  1. شاخص قدرت نسبی به منطقه‌ی اشباع خرید افزایش می یابد.
  2. شاخص قدرت نسبی به زیر 70 درصد می رسد.
  3. شاخص قدرت نسبی بدون بازگشت به منطقه اشباع خرید، سقف قیمتی دیگری را تشکیل می دهد.
  4. سپس شاخص قدرت نسبی کف قیمتی اخیر خود را می شکند.

نمودار زیر سیگنال رد نوسان نزولی را نشان می دهد. مانند بسیاری از تکنیک‌های معاملاتی، این سیگنال زمانی معتبر تر است که با روند بلندمدت غالب، مطابقت داشته باشد. احتمال کمتری وجود دارد که سیگنال های نزولی در طول روندهای نزولی آلارم های کاذب ایجاد کنند.

شاخص قدرت نسبی

تفاوت بین شاخص قدرت نسبی و شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی

شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) یکی دیگر از شاخص های مومنتوم پیروی از روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می دهد. شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی با کم کردن میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای (EMA) از میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای محاسبه می شود. نتیجه آن محاسبه خط شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی است.

سپس یک میانگین متحرک نمایی نه روزه شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی، به نام “خط سیگنال” در بالای خط شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی رسم می شود که می تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال های خرید و فروش عمل کند. ممکن است معامله گران زمانی که شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی از خط سیگنال خود عبور می کند، اوراق بهادار را بخرند و زمانی که شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی از زیر خط سیگنال عبور می کند، اوراق بهادار را بفروشند.

شاخص قدرت نسبی برای نشان دادن اشباع خرید یا فروش اوراق بهادار، در رابطه با سطوح قیمت اخیر طراحی شده است. شاخص قدرت نسبی با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دوره زمانی معین محاسبه می شود. دوره زمانی پیش فرض 14 دوره است که مقادیر آن از 0 تا 100 محدود شده است.

شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را اندازه‌گیری می‌کند، در حالی که شاخص قدرت نسبی تغییر قیمت را در ارتباط با سقف ها و کف های قیمتی اخیر اندازه‌گیری می‌کند. اغلب از هر دوی این شاخص ها برای ارائه تصویر تکنیکال کامل تری از بازار به تحلیلگران استفاده می شود.

این شاخص ها هر دو میزان حرکت یک دارایی را اندازه گیری می کنند. با این حال، عوامل مختلفی را اندازه گیری می کنند، بنابراین گاهی اوقات نشانه های متناقضی را ارائه می دهند. به عنوان مثال، شاخص قدرت نسبی ممکن است برای یک دوره زمانی ثابت، بالاتر از 70 را نشان دهد، که نشان می دهد اوراق بهادار بیش از حد به سمت خرید سوق یافته است.

در همان زمان، شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی می تواند نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای اوراق بهادار در حال افزایش است. ممکن است هر یک از این شاخص ها با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را نشان دهد (قیمت بالاتر می رود در حالی که شاخص پایین تر می رود یا برعکس).

محدودیت ها

شاخص قدرت نسبی حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می کند و نتایج را در نوسانگری نمایش می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از شاخص های تکنیکال، سیگنال های آن زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.

سیگنال‌های برگشت واقعی، نادر هستند و جدا کردن آنها از آلارم‌های کاذب دشوار است. برای مثال، یک مثبت کاذب، یک متقاطع صعودی و به دنبال آن کاهش ناگهانی سهام است. منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک تقاطع نزولی وجود داشته باشد، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب می گیرد.

از آنجایی که این شاخص حرکت را نشان می‌دهد، زمانی که دارایی در هر جهت شتاب قابل توجهی داشته باشد، می‌تواند برای مدت طولانی در شرایط اشباع خرید یا فروش باقی بماند. بنابراین، شاخص قدرت نسبی در بازارهای پرنوسان که قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی قرارگیرد، بسیار مفید است.

شاخص قدرت نسبی چه چیزی را اندازه گیری می کند؟

شاخص قدرت نسبی مقیاسی است که توسط معامله گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می شود. شاخص قدرت نسبی میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط خرید یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. شاخص قدرت نسبی این نتیجه را در مقیاس 0 تا 100 ترسیم می کند. ارقام زیر 30 به طور کلی نشان دهنده سهام بیش فروش شده است، اما بالای 70 نشان دهنده سهام بیش خریداری شده است. معامله گران اغلب نمودار شاخص قدرت نسبی را در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار می دهند، بنابراین می توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.

سیگنال خرید شاخص قدرت نسبی چیست؟

برخی از معامله گران بر این اساس که اوراق بهادار بیش از حد فروخته شده است و در نتیجه آماده بازگشت است، اگر شاخص قدرت نسبی یک اوراق بهادار به زیر 30 برسد، آن را یک “سیگنال خرید” می دانند. با این حال، قابلیت اطمینان این سیگنال تا حدودی به شرایط کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدت طولانی در سطح فروش بیش از حد، به معامله ادامه دهد. معامله گران در آن شرایط ممکن است خرید را تا زمانی که سیگنال های تاییدی دیگری را مشاهده نکنند به تاخیر بیاندازند.

تفاوت بین شاخص قدرت نسبی و شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی چیست؟

شاخص قدرت نسبی و شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی، هر دو مقیاس هایی هستند که به معامله گران برای درک فعالیت معاملاتی اخیر یک اوراق بهادار کمک میکنند، اما آنها این هدف را به روش های مختلف انجام می دهند. در اصل، شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی با هموارسازی حرکات اخیر قیمت اوراق بهادار و مقایسه خط روند میان مدت با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان می دهد، کار می کند. سپس معامله گران می توانند تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس بگیرند که آیا خط روند کوتاه مدت بالاتر یا پایین تر از خط روند میان مدت قرار می گیرد یا خیر.

اندیکاتور RSI چگونه عمل می کند؟

RSI مخفف کلمات Relative Strength Index به معنی شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور، سودها و زیانهای یک اوراق بهادار را در دوره زمانی مشخصی با هم مقایسه می کند و بصورت گرافیکی آنرا نمایش می دهد. خالق اندیکاتور RSI، دوره زمانی 14 روزه را برای محاسبه این اندیکاتور پیشنهاد داده است که بطور معمول پیش فرض اغلب نرم افزارهای تحلیل تکنیکال می باشد. یک تکنیکالیست باید بداند که این متغیر قابل تغییر است و با توجه به اینکه تحلیلگر می خواهد از اندیکاتور چه استفاده ای داشته باشد بازه زمانی بهینه را مشخص کند. فاکتورهایی که در انتخاب بازه زمانی موثرند همانند فاکتورهایی هستند که در انتخاب بازه زمانی اندیکاتور میانگین متحرک مورد توجه هستند. دوره های زمانی کوتاه مدت مانند دوره 14 روزه، رفتار قیمت را در کوتاه مدت نشان می دهد. برای مثال در بررسی دوره 200 روزه اثرات رفتار کوتاه مدت مانند اطلاعات 14 روزه ممکن است بسیار جزئی باشد یا اصلا دیده نشود.

نحوه محاسبه اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI به ما می گوید که آیا یک اوراق در محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد یا خیر. فرمول این اندیکاتور کمی پیچیده است و ممکن است براحتی قابل درک نباشد. اما با یک مثال می توان درک بهتری از آن داشت. فرمول محاسبه RSI در زیر آمده است:

فرمول محاسبه اندیکاتور RSI

همانگونه که در فرمول دیده می شود RS از تقسیم مجموع افزایش قیمتها نسبت به قیمت قبل به مجموع کاهش قیمتها نسبت به قیمت قبل در بازه زمانی مورد نظر بدست می آید.

مثال

در زیر قیمت سهام شرکت فورد را در ژوئن 2009 را مشاهده می کنیم. RSI با آخرین قیمتهای هر روز برای ماه مورد نظر محاسبه شده است.

سهام شرکتهای خودرو سازی معمولا نوسان بالایی دارند و برای سفته بازان موقعیتهای معاملاتی کوتاه مدت را فراهم می کنند. فرض کنید یک معامله گر قصد دارد که RSI را برای ماه ژوئن محاسبه کند. بنابراین یک RSI بیست و دو روزه با 11 روز حرکت صعودی، 9 روز حرکت نزولی و یک روز بدون تغییر قیمت خواهیم داشت. برای اینکار معامله گر مجموع افزایش قیمت را محاسبه می کند که رقم 1.45 دلار بدست می آید. همچنین مجموع کاهش قیمت 1.51- دلار می باشد که با توجه به فرمول در قدر مطلق قرار می گیرد و علامت منفی خود را از دست می دهد. نسبت این دو عدد که همان RS است عدد 0.96 می باشد.بنابراین RSI برابر می شود با:

نحوه محاسبه اندیکاتور RSI با استفاده از قیمت سهام شرکت فورد در سال 2009

ساختار RSI بگونه ای است که پس از محاسبه، رقمی بین 0 تا 100 بدست می آید. زمانیکه RSI بالای 70 قرار گیرد بعنوان اشباع خرید و زمانیکه زیر 30 قرار می گیرد بعنوان اشباع فروش آن دارایی تعبیر می شود. مانند اغلب دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نمی توان در همه مواقع از قوانین پیش فرض این اندیکاتور پیروی کرد. اعداد 70 و 30 رقم های مناسبی جهت رصد محدوده های قیمتی هستند اما از آنجاییکه این اندیکاتور بر اساس نوسان قیمت محاسبه می شود ممکن است در مورد سهام شرکتهایی که نوسان زیادی ندارند در بازه ها و کانالهای کوچکتری حرکت کند. همینطور در مورد اوراق نوسانی مانند سهام شرکتهای کوچکتر ممکن است تغییرات فراونی داشته باشد. باید توجه شود که این اندیکاتور نسبت به عدد 50 حرکت متقارنی ندارد. برای مثال ممکن است در یک روند صعودی بین اعداد 40 و 80 نوسان کند در صورتیکه در روند نزولی همان سهم بین 20 و 60 در نوسان باشد.

در نمودار زیر قیمتهای سهام خودرو سازی فورد را برای 7 ماهه اول 2009 مشاهده می کنید. همچنین RSI متناظر با آن در زیر نمودار رسم شده است.

بررسی نمودار سهام شرکت فورد با استفاده از اندیکاتور RSI

نمودار شمعی سهام فورد جنبه های مختلف استفاده از اندیکاتور RSI را نشان می دهد. برای مثال در 23 مارچ این نوسانگر بالاتر از 70 قرار دارد که نشان از اشباع خرید و احتمال ریزش قیمت در آن زمان بوده است. اگر معامله گر طبق اندیکاتور سهام خود را می فروخت جهش اصلی قیمت را از دست می داد. در حالیکه یک تکنیکالیست هوشیارتر روند صعودی اندیکاتور را نیز در نظر می گیرد و بالا رفتن RSI از 70 را از قبل پیش بینی می کند.

از آنجا که این اندیکاتور با اطلاعات قیمت محاسبه می شود می توان برای تحلیل آن از خطوط روند استفاده کرد. توجه کنید که در نمودار بالا، روند قیمت و روند اندیکاتور در تاریخ های فوریه تا آوریل، در یک جهت و صعودی هستند. اما در 15 آوریل خط روند RSI شکسته شده که نشان از ریزش بالقوه قیمتها است. در ماه ژوئن خط حمایت قیمت نیز شکسته شده است.

مثالی از رد نوسان RSI

اندیکاور RSI

این مقاله در مورد اندیکاتور محبوب RSI هست و می خواهیم ببینیم اصلا چی هست و چطور می توانیم از آن استفاده کنیم تا بهترین نتیجه رو در معاملاتمان دریافت کنیم.

اگر مقالات قبلی رو مطالعه نکردید، پیشنهاد می کینم حتما بخوانید و از آن ها نت برداری کنید. چرا که قطعا مطالب زیادی هست که می توانید از آن ها یاد بگیرید.
در این مقاله هم مانند مقاله قبلی می خواهیم در مورد یکی دیگر از مهم ترین و پر کاربرد ترین اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال صحبت کنیم.
خب بریم به ادامه معرفی و آموزش این اندیکاتور بپردازیم

اندیکاتور RSI چیست؟

اندیکاتور RSI که مخفف عبارت Relative Strength Index هست به معنای شاخص قدرت نسبی هست.
حقیقتا فرمولی که این عدد رو به ما می دهد برای ما آن چنان اهمیتی ندارد. اما تعریف این عدد و کاربرد هایش می تواند در معاملات ما را یاری کند
اندیکاتور rsi همان طور که از اسمش پیداست، در تعریف ساده، میزانی ا ز قدرت خریدار و قدرت فروشنده را در یک روز یا یک لحظه معاملاتی به ما نشان می دهد. در واقع به ما نشان می دهد در این لحظه خریداران قدرتمند تر هستند یا فروشندگان.
در ادامه با کاربرد های بیشتر این اندیکاتور آشنا می شویم.

یک نکته در مورد RSI
اگر دقیق بخواهیم به rsi نگاه کنیم، نباید آن را اندیکاتور بنامیم. در اصل در زمره اسیلاتور ها به شمار می آید. اگر ساده بخواهیم توضیح دهیم، اندیکاتور محدودتی برای نوسان و یا میزان عددی ندارد. اما اسیلاتور ها همیشه در یک بازه ی مشخص عددی در حال نوسان هستند

اندیکاتور (یا اسیلاتور ) مثالی از رد نوسان RSI RSI همواره بین دو مقدار 0 و 100 در نوسان هست و با توجه به فرمولی که دارد، هرگز نمی تواند عددی غیر از این بازه باشد
اما دو سطح بسیار مهم همیشه در این اندیکاتور وجود دارد که به نوعی سیگنال کلاسیک این اندیکاتور محسوب می شود. سطوح 30 و 70.

چطور از rsi استفاده کنیم؟

خب اصلا از این شروع کنیم که چطور rsi رو روی نمودار بیاوریم. درهر پلتفرمی که برای تحلیل تکینکال استفاده می کنید، زمانی که پنجره اندیکاتورها را باز می کنید با گزینه ‌ی rsi یا نام کامل آن یعنی Reative Strength Index رو می بینید که می تونید انتخابش کنید و از آن استفاده کنید

سیگنال های RSI چیست؟

خب بعد از معرفی اندیکاتور و این که دانستیم چطور آن را روی نمودار بیاوریم، وقت این هست که بدانیم سیگنال هایی که rsi به ما می دهد چیست و کدام از اعتبار بالا تری برخوردار هست.
اولین سیگنالی که از اسیلاتور rsi می توانیم بگیریم، سیگنال کلاسیک آن و استفاده از خطوط یا سطوح 30 و 70 هست.در اصطلاح اولیه، سطح 30، سطح اشباع فروش و سطح 70 سطح اشباع خرید هست.

به چه معنا هستند؟!همون طور که از اسم این سطوح پیداست در این سطح های rsi خریداران یا فروشندگان به اشباع نسبی رسیده اند. به عبارت ساده تر، خریداران از خرید و فروشندگان از فروش سیر شده اند

بیایید برای خرید در Rsi مثال بزنیم…

گفتیم که سطح 30 سطح اشباع فروش هست یعنی جایی که فروشندگان از فروش سهم یا دارایی سیر شده اند. اینجا جایی هست که کم کم خریداران ( یا گاوهای بازار) می توانند وارد این دارایی شوند.

سیگنال دهی RSI

حالا سیگنال اصلی به چه صورت هست؟
زمانی که نمودار اندیکاتور RSI به زیر سطح 30 می‌رسد خریداران باید اماده باشند. چرا که قیمت از همینجا پتانسیل رشد رو داره . حالا سیگنال نهایی کی صادر می شود؟
زمانی که دوباره خط 30 در RSI به بالا شکسته شود!
در این زمان به احتمال بالا نمودار قیمت رشدی رو خواهدداشت و سیگنال کلاسیک RSI صادر میشود.
در مورد سیگنال فروش RSI هم دقیقا به همین صورت هست.
بالای خط 70 جایی هست که تقریبا میشه گفت خریداران در حال اشباع شدن هستند. بنابراین قیمت می تواند ریزشی به سمت پایین داشته باشد.بنابراین در بازار های یک طرفه مثل بورس در این حوالی می تواند موقعیت فروش باشد و در بازارهای مالی دو طرفه مثل کریپتوکارنسی و فارکس میتواند جایگاهی باشد که خرس‌ها وارد بازار می شوند و با معاملات Short باعث روند کاهشی نمودار قیمت می شوند

سیگنال های دیگر RSI

اندیکاتور RSI هم مثل دیگر اندیکاتورها سیگنال های متعددی می تواند صادر کند. کلاسیک ترین سیگنال این اندیکاتور رو با هم بررسی کردیم. اما الان می خواههیم دو مدل دیگر از سیگنال های این اندیکاتور مهم رو با هم بررسی کنیم.

اولین سیگنال از RSI ، همان واگرایی های معروف خودمان هست!
توضیحال واگرایی رو میتونید از مقاله‌ی مکدی به طور مفصل بخوانید و از آن در نمودار RSI هم استفاده کنید

اما سیگنال بعدی که می توانیم از RSI دریافت کنیم چیست؟
سیگنال بعدی RSI میتونه استفاده از خطوط روند در نمودار خود RSI باشد. به این معنا که همان طور که در نمودار قیمت خط روند رسم می کنیم و بر طبق رفتار اون خرید و فروش میکنیم، می توانیم روی نمودار این اندیکاتور هم خطوط روند بکشیم و همان قوانین رو پیاده کنیم و تاییدیه هایی برای استراتژی اصلی خودمون از این اندیکاتور دریافت کنیم

حرف آخر
همان طور که قبلا هم تاکید شده، اندیکاتور ها فقط اجزایی هستند که می توانید توسط آن ها برای استراتژی اصلی خودتون تاییدیه بگیرید.
یک تریدر موفق هیچ گاه تمام تمرکز و تکیه اش را روی یک اندیکاتور قرار نمی دهد و تلاش می کند تا با دیدگاه های مختلف یک سهم ( یا یک دارایی ) رو تحلیل کنه تا به بهترین نتیجه برسه.

واگرایی در بورس

این روزها بازار سرمایه از تب و تاب بالایی برخوردار است و بسیاری برای سرمایه‌گذاری، بازار بورس را انتخاب می‌کنند. ورود به این بازار بدون شناخت دقیق و مؤثر از اصطلاحات و مفهوم‌های رایج آن، می‌تواند ریسک زیادی داشته باشد از همین رو کسب آگاهی و مهارت در آن نیاز مبرم و حیاتی است. بازار سرمایه، اصطلاحات گوناگونی را در خود دارد که یکی از آنها مفهوم واگرایی در بورس است. واگرایی برای تحلیل‌های مختلف از جمله تحلیل تکنیکال کارایی بسیار زیادی دارد که می‌تواند در درک بهتر و منطقی‌تر از خریدوفروش سهام به ما کمک ویژه‌ای نماید. به همین خاطر ما در این مقاله به بررسی واگرایی در بورس می‌پردازیم و مطالبی که در ادامه به آنها پرداخت خواهیم کرد:

اندیکاتورهای کاربردی در واگرایی

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس

استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

تشخیص واگرایی در بورس

مثال‌های از واگرایی

واگرایی چیست؟

واگرایی در بورس اصطلاحی است که بیشتر در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. واگرایی ارتباط مستقیمی با اندیکاتورها دارد و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم در جهت مخالف با نمودار اندیکاتور قرار می‌گیرد. واگرایی در بورس می‌تواند عاملی بر تغییرات احتمالی روند حرکتی سهام باشد.

واگرایی در تحلیل سهام کاربرد زیادی دارد و می‌تواند داده‌هایی در خصوص روند سهام و تغییر جهت حرکتی قیمت سهام به سمت مثبت و یا منفی، به تحلیلگران ارائه کند. با استفاده از واگرایی می‌توانیم حرکتی برای جهش قیمتی و روند آتی سهم موردنظر پیش‌بینی کنیم که در تصمیم‌گیری‌های ما برای خرید یا فروش سهم بسیار تأثیرگذار می‌باشد.

انواع واگرایی:

در این قسمت دو نوع واگرایی را که متداول است شرح می‌دهیم.

در واگرایی مثبت روند قیمتی سهم با شیب منفی در حرکت است و از طرف دیگر شیب اندیکاتور مثبت می‌باشد. در این نوع از واگرایی، احتمال اینکه روند حرکتی سهم رو به افزایش باشد، بیشتر است.

در شکل زیر نمونه‌ای از واگرایی مثبت را مشاهده می‌کنیم:

2-avagarayi.jpg

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، با اینکه در نمودار قیمتی، سهام با شیب منفی در کف مواجه است اما شیب نمودار شاخص اندیکاتور به سمت بالا در حرکت است که به‌اصطلاح واگرایی مثبت رخ داده است.

در واگرایی منفی روند قیمتی سهم با شیب مثبت در حرکت است و از طرف دیگر شیب اندیکاتور، منفی می‌باشد.

در این نوع از واگرایی، احتمال اینکه روند حرکتی سهم، نزولی باشد، بیشتر است.

در شکل زیر نمونه‌ای از واگرایی منفی را مشاهده می‌کنیم:

2-bvagarayi.jpg

همان طور که ملاحظه می‌شود، باوجوداینکه نمودار قیمتی سهام، روند افزایش در سقف قیمتی را نشان می‌دهد اما نمودار اندیکاتور، شیب منفی را نشان می‌دهد که اصطلاحاً واگرایی منفی رخ داده است.

اندیکاتورهای کاربردی در واگرایی:

واگرایی در تحلیل تکنیکال، در کنار نمودار اندیکاتورها قابل‌بررسی می‌باشد. اگر به مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید، متوجه هستید که در کنار کندل های قیمتی نمودار سهام، می‌توان از اندیکاتورها هم برای کسب داده‌های مؤثر استفاده کرد. اندیکاتورها ابزاری هستند که بر مبنای محاسبات قیمتی، حجم معاملات و جریان نقدینگی، حرکت سهم و نوسانات قیمتی را محاسبه می‌کنند. اندیکاتورها در واقع این امکان را برای تحلیلگران فراهم می‌کند تا اطلاعات کافی را در راستای روند کلی سهام جمع‌آوری کنند. هر اندیکاتور بر اساس محاسبات ریاضی داده‌هایی به ما می‌دهد تا مثالی از رد نوسان RSI ما نسبت به روند حرکتی سهم، تحلیل‌های خاصی داشته باشیم.

در مورد واگرایی با استفاده از اندیکاتورها می‌توانیم آینده سهام را پیش‌بینی کنیم و احتمالات مختلف را مورد بررسی قرار دهیم.

معمولاً اندیکاتورهایی که به‌عنوان اسیلاتور مطرح هستند و در بازه معینی مثل 0 تا 100 در نوسان می‌باشند، گزینه‌های مناسبی برای ارزیابی واگرایی خواهند بود. اندیکاتورهایی مثل RSI ، MACD جزو اندیکاتورهای پیشرو در جهت ارزیابی واگرایی می‌باشند.

در مورد اندیکاتور RSI که برای اغلب تحلیلگران جذابیت زیادی دارد، هرگاه سهم در کندل های قیمتی سقف‌های جدید بسازد، شاخص قدرت نسبی ( RSI ) نیز نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد؛ بنابراین با مقایسه نمودار قیمتی سهم با نمودار اندیکاتور، می‌توان به واگرایی در سهام پی برد و نیز به استراتژی مؤثر در خرید یا فروش سهم رسید.

4-avagarayi.jpg

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس

همان‌طور که تا حدودی اشاره شد، واگرایی مثبت در سهام، می‌تواند احتمال رشد قیمتی سهم در آینده را پیش‌بینی کند طبق این استراتژی، زمانی که قیمت سهام در نمودار تکنیکالی، کف‌های قیمتی می‌سازد و در آن حوالی در نوسان است، ممکن است نمودار اندیکاتور RSI ،یا استوکاستیک، در همان حوالی شیب نموداری بالاتر و مثبتی را نشان دهد. در این حالت اصولاً می‌تواند وضعیت جذابی برای خرید سهم باشد.

استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس

وقتی نمودار قیمتی سقف بالاتری می‌سازد و نمودار اندیکاتور سقف پایین‌تری نشان می‌دهد، در این وضعیت احتمال خروج از سهم بالاتر می‌رود. این حالت به‌واقع زمانی رخ می‌دهد که نمودار قیمتی سهم در حال ساختن سقف قیمتی است و در آن حوالی سقف‌های جدیدی می‌سازد و از طرف دیگر نمودار شاخص نسبی RSI ، یا استوکاستیک، شیب منفی را نشان می‌دهد و در این حالت عموماً وضعیت فروش یا خروج از سهم به وجود می‌آید و احتمال کاهش ارزش سهم وجود دارد چرا که سقف‌های قیمتی می‌توانند در حکم مقاومت باشند.

3-avagarayi.jpg

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

در مورد واگرایی در بورس به نکات زیر می‌توان توجه ویژه‌ای کرد تا معاملات موفق‌تری داشته باشیم.

- اگر واگرایی مثبت در کف قیمتی سهام در بازه زمانی خاصی رخ داده باشد، احتمال رشد قیمت افزایش میابد و زمان مناسبی برای خرید سهم است.

- اگر واگرایی مثالی از رد نوسان RSI منفی در سقف قیمتی سهام در طول بازه زمانی مشخص رخ داده باشد، احتمال نزول قیمت سهام افزایش میابد و زمان مناسبی برای فروش سهم است.

- صرفاً وجود واگرایی مبنای اصلی برای خریدوفروش سهام نیست و باید عامل‌های مؤثر دیگر را نیز در تحلیل خود لحاظ کنیم.

- در هنگام کار با اندیکاتورها حتماً نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را در نظر داشته باشیم که اگر واگرایی در آن نقاط صورت گرفته باشد، در تعیین سرنوشت آتی سهم و روند آن بسیار تأثیرگذار می‌باشد.

- در کار با اندیکاتور RSI نقطه 30 و نقطه 70 بسیار کارآمد می‌باشد به‌طوری‌که نشان‌دهنده میزان اشباع فروش و اشباع خرید هستند که داده‌های مهمی را به ما منتقل می‌کند.

- اگر واگرایی مثبت را در نقطه 30 اندیکاتور RSI ، و واگرایی منفی را در نقطه 70 اندیکاتور RSI ، مشاهده کنیم، می‌توانیم انتظار چرخش قیمتی پر قدرتی را به سمت کاهش و یا افزایش روند سهام داشته باشیم.

تشخیص واگرایی در بورس

برای تشخیص واگرایی در بورس بهتر است تا با ابزارهای اندیکاتورهای موجود در نرم‌افزارهای تحلیلی سهام آشنا باشیم. معمولاً تحلیلگران تکنیکال از برنامه متا تریدر برای ارزیابی وضعیت سهام مختلف استفاده می‌کنند. در این نرم‌افزار، ضمن اینکه نمودار روند قیمتی سهام را با کندل های روزانه مشاهده می‌کنیم، ابزار اندیکاتور را هم می‌توان فعال کرد تا مثالی از رد نوسان RSI به‌صورت هم‌زمان، دو نمودار قیمتی و اندیکاتوری سهام را مورد بررسی قرار دهیم.

هرگاه شیب نمودارها در جهت خلاف هم قرار بگیرند، واگرایی صورت می‌گیرد که احتمال تغییر روند در سهم وجود خواهد داشت.

3-bvagarayi.jpg

مثال های از واگرایی

به عنوان مثال، نمودار زیر، روند حرکتی یکی از سهام بازار بورس در بازه زمانی خاصی می‌باشد که دو نمودار قیمتی و نمودار اندیکاتور آن قابل‌مشاهده است. همان طور که گفته شد، هرگاه این دو نمودار، شیب خلاف جهت هم داشته باشند، واگرایی صورت می‌گیرد که با علامت مشخص شده است.

در نمودار زیر، شاخص اندیکاتور، عدد 70 را در مقطعی رد کرده است. طبق آن چیزی که از اندیکاتور RSI ، اشاره کردیم، در این حالت احتمال اشباع خرید وجود دارد و بعد از آن هشداری برای خروج از سهم یا سیگنال فروش صادر می‌شود. در این نمونه، در نقطه موردنظر شیب نمودار قیمتی در جهت مخالف اندیکاتور قرار گرفته است و به‌اصطلاح واگرایی رخ داده و باید شاهد تغییر پرقدرت قیمتی در سهم باشیم که همان‌طور که می‌بینید، ارزش سهم بعد از گذشت زمان دچار افت قیمتی شده است. در واقع بهترین زمان فروش سهم، موقعی بوده است که اندیکاتور عدد 70 را لمس کرده بود.

4-bvagarayi.jpg

جمع‌بندی:

عامل‌های زیادی در بازار بورس وجود دارند که طبق داده‌های آنها می‌توان به استراتژی‌های معاملاتی رسید و به‌تبع آن شاهد کسب سود در بورس باشیم. واگرایی در بورس یکی از عوامل مؤثر در تحلیل تکنیکال سهام است تا با بررسی آن بتوانیم نقاط خریدوفروش خود را تعیین کنیم. به همین نحو استراتژی معامله‌گری بر اساس واگرایی از اهمیت بالایی برخوردار است. طبق آن چیزی که در این مقاله پرداختیم، واگرایی حالت‌های مختلفی دارد که شناسایی آنها با استفاده از اندیکاتورها میسر می‌شود و به ما این امکان را می‌دهد تا نسبت به روند بعدی سهام، احتمالات مختلفی را بررسی کنیم. همچنین سعی کردیم تا با شرح نمودارهای مختلف، شناخت بهتری نسبت به مفهوم واگرایی در بورس داشته باشیم.

درهرحال فعالیت و معامله‌گری در بورس نیاز به کسب دانش و آگاهی از مفاهیم مختلف دارد و کارگزاری اقتصاد بیدار با سابقه طولانی در زمینه بورس آماده خدمت‌رسانی به مشتریان و سرمایه‌گذاران می‌باشد که کافی است با سایت و دفاتر کارگزاری در ارتباط باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.