شرط پایداری رونق بورس چیست؟
رشد نماگرهای بورسی همچنان ادامه دارد؛ اما هنوز نمی توان با قدرت در زمینه خروج بازار سهام از رکود ۶۰۰ روزه سخن گفت؛ چراکه هنوز دست اندازهایی در مسیر پایداری رونق پایدار بازار سهام وجود دارد.
به گزارش بیداربورس به نقل از دنیایاقتصاد، از محدودیتهای معاملاتی و دخالت در سازوکار بازار گرفته تا گره قیمتگذاری دستوری که همانند دیواری سد راه شرکتهای بورسی برای دستیابی به سودآوری واقعی شده و توانستهاند کارکردهای طبیعی بازار سهام را مختل کنند. موانعی که رفع آنها هم در بدنه کارشناسی و هم میان سهامداران نوپا به مطالبهای عمومی تبدیل شده است.
بازار سهام در سالهای اخیر مشقات زیادی را متحمل شده است؛ از کاهش شدید نرخ بهره بین بانکی که رونق تورمی بورس را تسریع کرد تا دامنهنوسان نامتقارن و دخالتهای گاه و بیگاه در هدایت قیمت مواداولیه و قیمت فروش بنگاههای تولیدی، همه و همه عواملی بودند که توانستند کارکردهای طبیعی بازار سهام را با خلل مواجه کنند.
این در حالی است که بهجز این موارد، یکی از مهمترین موانع پیشروی بازار سهام برای دنبالکردن روند طبیعی آن، دخالتهای کلی در اقتصاد نظیر قیمتگذاری دستوری است که از سوی دولت اعمال میشود.
در نگاه نخست این مساله صرفا سهامداران شرکتها را متاثر میکند، این در حالی است که در صنایعی نظیر نیروگاهها، مداخله در نظام قیمتها منجر به کمبود عرضه برق و در نتیجه هدایت عرضه به سمت بخش خانگی میشود.
بهدنبال این امر در فصول گرم سال، بسیاری از صنایع با کاهش جریان برق و توقف فعالیت تولیدی خود روبهرو میشوند. همین امر باعث شده تا صنعت یادشده در اصل به دلیل نقش زیربنایی نه فقط با تهدید حقوق صاحبان سهام روبهرو شود بلکه سودآوری سایر صنایع را نیز تهدید کند.
صنایعی که هر چند به ظاهر از بند قیمتگذاری دستوری خلاص شدهاند اما همچنان بهصورت غیرمستقیم، با این مهم دست و پنجه نرم میکنند. بررسیها حکایت از آن دارد که قیمت برق عرضه شده در ایران تنها ۸/ ۲درصد میانگین قیمت جهانی برق است. همین امر سبب شده تا در سالهای اخیر تمایل چندانی برای سرمایهگذاری در نیروگاهها از سوی بخشخصوصی وجود نداشته باشد.
در صورتیکه این مشکل برطرف نشود این احتمال وجود دارد که بازار سهام در سال۱۴۰۱ و سالهای بعد از آن از این ناحیه دچار زیان شود.
چشمانداز بورس ۱۴۰۱ از منظر قیمتگذاری
بورس ۱۴۰۱ چگونه بورسی خواهد بود؟ آیا قیمتگذاری دستوری بازهم میتواند بازار سهام را دچار التهاب کند یا اینکه حداقل با توجه به رخدادهای سالقبل سیاستگذاران عبرت گرفته و این بازار مسیری متفاوت را طی خواهد کرد؟ اینها سوالاتی است که بدونشک تمامی فعالان بازار سهام در روزهای پایانی سالقبل حتما از خود پرسیده و در نخستین روزهای معاملاتی سالجاری نیز به آنها فکر کردهاند.
معلق ماندن مساله تحریمها و مذاکرات احیای برجام، تداوم ابهام در بازارها به سبب این بلاتکلیفی و عوامل بسیار دیگری نظیر ریسکهای قانونی که در تمامی سالهای گذشته با شدت و ضعف تداوم داشته سبب شده تا سرمایهگذاران خرد و کلان بازار تا حد زیادی تصورات و پیشفرضهای موجود در سالقبل را به سالجاری نیز تسری دهند و در نخستینماه از سالجاری در انتظار اثر افزایش حداقل دستمزدی باشند که انتظار میرود در سالجاری بر قیمت تمامشده و سود خالص بسیاری از شرکتها اثر بگذارد.
با اینحال اینها تمام پیشفرضهای مواجهه با سالجدید نیستند، چراکه این سالدر شرایطی آغاز شده که تداوم جنگ میان روسیه و اوکراین در عمل آینده بازار کالاهای اساسی از نفت و محصولات پتروشیمی گرفته تا محصولات کشاورزی را در هالهای از ابهام قرار داده است.
بر این اساس انتظار میرود که بورس در سال۱۴۰۱ تا حد زیادی از این بابت منتفع شود و در شرایطی که چشمانداز تورم جهانی فضا را برای بهبود درآمد دلاری شرکتها آماده کرده، وضعیت بورس نیز نسبت به سالقبل بهتر باشد.
با این حال تحلیل شرایط تنها به متغیرهای یادشده محدود نمیشود، چراکه در این صورت دیگر هیچ فرصت خریدی برای ادامه سال متصور نبودیم و هرکسی هرچه که میتوانست تا همین حالا خریده بود. عوامل بسیاری وجود دارند که میتوانند در ادامه سالجاری فضای معاملاتی را تحتتاثیر قرار دهند و هرکدام به نحوی شرایط را برای سرمایهگذاری بهتر یا بدتر کنند.
بر همین مبنا بعید نیست که انتظار داشته باشیم با گذر زمان رفته رفته از میزان خواستههایی نظیر لزوم حمایت دولتی از بازار یا سایر مسائل سطحیتر کاسته شود و توجه بازار به سمتی معطوف شود که برای فعالان بورسی، موضوعات مهمتری در اولویت قرار گیرد.
از دلسوزی تا حمایت
در سالهای اخیر سخنان متعددی پیرامون چرایی ابرنوسان بازار - از صعود تند و تیز تا رکود فرسایشی سهام - در سالهای ۹۷ تا ۱۴۰۰ مطرح شد.
بورس که برای افزایش چندبرابری قیمتها از سال۹۷ تا میانه سال۹۹ به لطف کاهش تورمی ارزش پول ملی مسیری پرپیچ و خم و دور از انتظار را پیموده بود، در دهه پایانی مردادماه سال۱۳۹۹ رو به افول گذاشت تا سراسر نیمه دوم این سال و سال۱۴۰۰ پر باشد از گلایههای متعدد اشخاص حقیقی و حقوقی؛ از نقش دولت در شکلگیری حباب قیمتی سهام و بیتدبیری در جمعکردن مشکلی که در نهایت به افت بیش از ۷۰درصدی قیمت در بسیاری از نمادهای انجامید.
در این میان خواستههای بسیاری برای حمایت از بورس مطرح شد که طیف وسیعی از مطالبات را دربر میگرفت.
فعالان بازار سهام هر کدام به اندازه اشرافی که بر این بازار داشتند، از لزوم تزریق پول به بازار برای خرید سهام گرفته تا برداشتهشدن موانعی نظیر دامنهنوسان و حجم مبنا سخن میگفتند تا بلکه بازار زودتر از وضعیت یادشده خارج شود، با اینحال تشتتآرا درمیان مسوولان و عدماشراف به جنبههای مختلف این بحران، مانع از اتخاذ تصمیمات کارآمد شد.
این در حالی است که بازار سهام نیز بهعنوان بخشی از اقتصاد کشور تحتتاثیر متغیرهای مختلف بر آن قرار میگیرد و تا زمانی که حال اقتصاد خوب نباشد، نمیتوان انتظار رونقی واقعی همراه با آرامش را در بازار یادشده داشت، از اینرو اگر بخواهیم نگاهی جامع و دقیق به وضعیت بازار سهام داشته باشیم، ناگزیر باید وضعیت آن را در چارچوبی کلیتر نظیر سرمایهگذاری در زیرساختها ببینیم.
بررسی وضعیت بازار سهام نشان میدهد که بورس برای بهبود شرایط به شکلی پایدار نیازمند دو نوع تغییر است.
تغییر اول که با وضوح بیشتری قابلتشخیص است، اصلاح ساختار داخلی این بازار و قوانین و مقررات موجود در آن است و دسته دیگر تغییراتی است که باید در کل اقتصاد (با اتخاذ تصمیمات اقتصادی و سیاسی) روی دهد. تاکنون دسته نخست که بخش مهم آن حذف دامنهنوسان و حجم مبنا و قوانین محدودکننده نظیر آن است، بارها مورد تاکید کارشناسان قرار گرفته و از اینرو در این گزارش موردبحث قرار نمیگیرد؛ اما دسته دوم معطوف به تغییراتی است که اگر از سوی سیاستگذاران کلان اقتصادی موردتوجه قرار نگیرد، در وهله اول اقتصاد و در ادامه بازار سرمایه را بهعنوان یکی از مهمترین دماسنجهای عملکرد اقتصادی و تصمیمات کلان در سطح کشور دچار مشکل خواهد کرد.
توهم اقتصاد دستوری
اقتصاددانها تاکنون بارها درخصوص مصائب و عواقب مداخله دولتها در اقتصاد و سازوکار بازار هشدار دادهاند و از مضراتی که ممکن است دامنگیر کشور شود، سایرین را آگاه کردهاند، با این حال توهم پیگیری اقتدار اقتصادی از مسیر مداخله دستوری تاکنون از ذهن دولتمردان خارج نشده است.
در سالهای اخیر همین مداخلهها سبب شده تا در بخشهایی نظیر آهن و فولاد، محصولات پتروشیمی، خودرو و ساخت قطعات و تقریبا تمامی صنایع کشور به شکل کم یا زیاد شاهد کاهش سود صنایع یا توزیع رانت ناشی از سرکوب قیمتها باشیم.
این عامل سبب شده تا در بخشهایی نظیر صنعت خودرو که تابآوری کمتری در مقابل این مداخلات دارند، زیان انباشتههای سنگین گریبان صنعت و شرکتهای مربوطه را بگیرد و حتی آنها را در معرض ورشکستگی قرار دهد. حرف و حدیثها و تحلیلهای مختلفی تاکنون در اینباره ارائهشده است.
شکی نیست که بروز چنین رخدادهایی علاوهبر افزایش ریسکهای قانونی منجر به زیان سهامداران و پایمالشدن حق آنها برای سرمایهگذاری در صنایعی میشود که در حالت عادی میتوانند سودده باشند و برای سرمایهگذاری گزینهای امن تلقی شوند.
یکی از صنایعی که به سبب کمبودن سهم بخشخصوصی در آن و همچنین کوچک و کمتعداد بودن شرکتهای آن در بورس و فرابورس کمتر موردتوجه قرار گرفته، صنعت نیروگاهی یا بهعبارت سادهتر تولیدکنندگان برق است.
این صنعت هر چند سهمی حدود یکدرصدی از ارزش کل بازار سهام را در اختیار دارد، اما مشکلات آن گریبانگیر صنایع دیگری همچون سیمان، برخی فولادسازان و معدنیها و حتی صنایع تولیدی دیگری میشود که در مجموع حدود ۳۰درصد از ارزش کل بازار سهام را به خود اختصاص میدهند.
گرفتاری نیروگاهها با اقتصاد دستوری
بررسی دادههای حاصل از صورتهای مالی حکایت از آن دارد که این صنعت در کلیت آن از لحاظ حسابداری زیانده نیست، با این حال با اندکی دقت میتوان دریافت که در حالحاضر سرمایهگذاری بهمنظور ساخت نیروگاه دارای سود اقتصادی نخواهد بود.
همانطور که میدانیم سود حسابداری زمانی حاصل میشود که درآمدهای عملیاتی در یک دوره با مشکل بورس ایران چیست؟ کسر همه هزینههای یک کسبوکار، در نهایت رقمی مثبت را نشان دهد؛ یعنی در عمل شرکت سود کسب کرده باشد. این در حالی است که سود اقتصادی تعریفی دیگر دارد؛ به این معنا که اگر رقم سود خالص یک بنگاه از نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در آن شرکت بالاتر باشد، شرکت سود اقتصادی داشته و در غیر اینصورت بهرغم داشتن سود حسابداری در محدوده زیان اقتصادی قرار خواهد گرفت.
ماهیت چنین تعریفی سبب شده تا سرمایهگذاران در بازار سهام، علاقه چندانی به بررسی سود اقتصادی نداشته باشند؛ چراکه صرفا با ارزشگذاری بر مبنای جریان نقدی احتمالی یا همان مشکل بورس ایران چیست؟ سود تقسیمی احتمالی و مقایسه آن با نرخ بازده بدون ریسک میتوان قیمتی را برای یک دارایی مفروض داشت. مساله اما زمانی اهمیت مییابد که بدانیم در صنعتی مانند صنعت نیروگاهی همین نبود سود اقتصادی سبب شده تا سرمایهگذاری جدید در این بخش صورت نگیرد.
دقیقا در همین نقطه است مشکل بورس ایران چیست؟ که یکی از مهمترین چالشهای مهم پیشروی بورس در سالهای گذشته و سالهای پس از آن نمایان میشود. سال۱۴۰۰ در شرایطی به اتمام رسید که در دو برهه متفاوت برخی از صنایع کشور به ناچار از مدار تولید خارج شدند تا دسترسی بخش خانگی به انرژی قطع نشود.
این اتفاق مشکل بورس ایران چیست؟ یکبار در تابستان با رکوردشکنی مصرف برق روی داد و به سنت هر ساله یکبار هم در زمستان با فرارسیدن فصل سرما، گریبان شرکتها و متعاقبا بازار سهام را گرفت. دو رویداد یادشده اما ماهیت متفاوتی دارند. شاید اگر الگوی مصرف انرژی به مانند کشورهایی که انرژی در آنها با نرخی واقعی تعیین میشود، بود میتوانستیم تقصیر هر دو قطعی را به گردن نبود ظرفیت کافی تولید برق بیندازیم.
نبود سرمایهگذاری در بسیاری از زیرساختها سبب شده تا در بخش برق و گاز، کشور نتواند خود را با نیازهای روز وفق دهد. مشکل در بخش برق جدیتر است، درحالیکه مشکل بورس ایران چیست؟ وعده داده شده تا در سالجاری ۶هزار مگاوات دیگر به ظرفیت ۸۶هزار مگاواتی صنعت برق کشور افزوده شود، برخی بر این باور هستند که مقرونبهصرفه نبودن سرمایهگذاری در این حوزه همچنان خطر کمبود عرضه در شبکه برق سراسری را به امری جدی تبدیل میکند.
شکاف بزرگ با قیمتهای واقعی
با توجه به اینکه تولید هر هزار مگاوات برق در نیروگاه حرارتی (بنا بر اظهارات مدیرعامل شرکت برق حرارتی) نیازمند ۶۵۰میلیون یورو سرمایهگذاری است، پر واضح است که با توجه به نرخ بازده مورد انتظار ۳۰درصدی در ایران و تعرفه فعلی برق در کشور، ایجاد سود ۱۹۵میلیون یورویی امری کاملا دور از واقعیت است.
بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که بنا بر اطلاعات سایت «گلوبال پترو پرایس»، بعد از سودان و لیبی که هر کیلو وات ساعت برق را با نرخی در حدود ۰۰۲/ ۰ و ۰۰۴/ ۰ دلار به فروش میرسانند، ایران با فروش برق به مبلغ ۰۰۵/ ۰ دلار در هر کیلووات ساعت سومین فروشنده برق ارزان دنیا به مصرفکنندگان است.
این در حالی است که در کشورهایی که بیشترین قیمت برق را برای بخش خانگی دارند، این مبلغ بیش از ۳۰سنت است. البته لازم به یادآوری است که هدف از این گزارش زیر سوال بردن چرایی قیمت پایین برق در ایران یا اصرار به گرانشدن آن نیست.
این بررسیها نشان میدهد که بخش تولید برق نیز به مانند سایر صنایع نظیر خودرو در چنگال نگاه دستوری افتاده و با این وضعیت امنیت انرژی برای صنعت در سالهای پیشرو با خطر مواجه است. این در حالی است که نزدیکشدن قیمت برق به نرخهای منطقی، میتواند راه را برای سرمایهگذاری بخشخصوصی در این حوزه هموار کند و ضمن افزایش ظرفیت، بر سودآوری سرمایهگذاری در این بخش بیفزاید.
در حالحاضر مقایسه قیمت برق در ایران با کشورهای همسایه حکایت از آن دارد که ایران ارزانترین برق را در کل خاورمیانه به مشترکان خود میفروشد. همانطور که پیشتر اشارهشده در حالی ایران هر کیلو وات ساعت برق را با قیمت تقریبی ۰۰۵/ ۰ دلار عرضه میکند که متوسط قیمت جهانی برق در دنیا ۱۳۸/ ۰ دلار و در کشوری مانند ایالاتمتحده ۱۵۹/ ۰دلار است.
در کشورهای اطراف ایران نیز با وجود ارزانتر بودن برق در مقایسه با میانگین جهانی همچنان نرخ، خیلی بیشتر از ایران است؛ بهطوری که اماراتمتحدهعربی درمیان کشورهای اطراف ایران با بیشترین قیمت هر کیلووات ساعت برق را به قیمت ۰۸۱/ ۰دلار، عربستانسعودی و بحرین ۰۴۸/ ۰دلار، ترکیه ۰۵۴/ ۰ دلارو عراق با قیمت ۰۲۴/ ۰دلار به فروش میرسانند.
در این شرایط طبیعتا سرمایهگذاری در بحث انرژی محدود به منابع دولتی خواهد بود که با توجه با سابقه نهچندان خوب دولت در بحث زمانبندی احداث و بهرهبرداری پروژهها عدمتناسب میان ظرفیت و نیاز کشور به برق میتواند نگرانکننده باشد. حال باید صبر کرد و دید که دولت تا چه حد میتواند وعده افزایش ظرفیت ۶هزار مگاواتی را محقق کند.
مشکلات پیشنویس قانون بازار سرمایه چیست؟
به گزارش الفباخبر ، روز گذشته مرکز پژوهشهای مجلس به منظور کسب نظر کارشناسان و صاحبنظران، پیشنویس اصلاح قانون بازار اوراق بهادار یا همان بازار سرمایه را منتشر کرد.
بیشتر بخوانید:
چرا بورس دوباره ریخت؟
مقایسه شاخص کل بورس با سال گذشته
علت ریزش بورس چه بود؟
برخی از فعالان بازار سرمایه نسبت به این پیشنویس اعتراض دارند و میگویند موضوعات بسیاری در این قانون نادیده گرفته شده است. در مقابل عدهای معتقد به آثار مثبت آن هستند. مساله مهم نیز اینجاست که پیشنویس اصلاح قانون بازار سرمایه توجه چندانی به موضوع آموزش نداشته و این موضوع عامل زیان پیدرپی سهامداران است.
آموزش نادیده گرفته شد
مهدی سماواتی، کارشناس اقتصادی درخصوص قانون بازار سرمایه گفت: اگر این پیشنویس را با نسخه قبلی مقایسه کنیم متوجه میشویم که در آن برنامههای توسعهای جدید مشکل بورس ایران چیست؟ وجود ندارد. یک سری اصلاحات در ساختار تصمیمگیری و نظارت اتفاق افتاده که تصمیمگیری خوبی است.
وی تاکید کرد: آموزش در بازار سرمایه در این دستوالعمل به صورت جدی دیده نشده است.
این کارشناس اقتصادی درباره مشکل بعدی پیشنویس بازار سرمایه گفت: گسترش شمول قانون برای بازارهای مالی خصوصا، بازار کریپتو، در این پیشنویس نادیده گرفته شده است. یعنی انتظار میرفت که این آییننامه به گونهای نوشته شود که بعدا دامنه شمول خود را گسترش دهد.
سماواتی تشریح کرد: شکل نظارتی این قانون همچنان نظارت تنبیهی است تا تشویقی. ساختار بازار سرمایه نیازمند مشوق برای فعالان و اعضا است و شاید این بخش هم دچار مساله باشد.
وی ادامه داد: بخش بعدی مربوط به مجازاتهای قوهقضایه است و این مجازات ارتباط چندانی با بازار سرمایه ندارد. چراکه قانون مجازات اسلامی را داریم و نباید قانون بازار سرمایه با نگاه تنبیهی و این چنینی نوشته میشد چون باعث عدم جذابیت میشود.
این کارشناس اقتصادی گفت: آخرین موضوع الزام ناشران بورسی برای تقسیم سود از طریق سجام است. از سوی دیگر پرداخت سود با حداکثر سه ماه زمان، مغایر با قانون تجارت است و باید ببنیم این مغایرت را چگونه حل میکنند. باتوجه به شرایط نقدینگی شرکتها شاید به ناشران بورسی فشار آورده شود اما از نظر سرمایهگذاران خرید شاید گزینه جذابی باشد.
سماواتی در نهایت اظهار کرد: آخرین نکته مربوط به صندوق پروژه در سطح ملی است. با توجه به تعداد پروژههای نیمه کارهای که در سطح کشور داریم اگر به صورت اجرایی به این بخش پرداخته شود میتواند جذاب باشد.
تاثیر قانون بازار سرمایه روی اقتصاد کشور
فردین آقابزرگی، کارشناس بازارسرمایه در گفتگو با تجارتنیوز درخصوص قانون جدید بازار سرمایه گفت: کانون کارگزاران و کانون نهادی سرمایهگذاری تقریبا پنج ماه وقت گذاشتند و درخصوص بند بند این پیشنویس پیشنهاداتی را مکتوب دادند.
وی تشریح کرد: در نسخه اول این پیشنویس، موارد مختلفی وجود دارد. برای مثال ما برای ماده ۳ این قانون پیشنهاداتی داشتیم اما در قانون سال ۱۳۹۴ با تغییراتی یک سری آییننامههای انضباطی و دستورالعملهای عرفی را تبدیل به قانون کردند که این موضوع جای تاسف دارد.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: علیرغم نگاه توسعهای که کشور باید به بازار سرمایه باید داشته باشد، اما برعکس کارها با یک فاصله از حوزه کارشناسی انجام میشود و دقت لازم در این خصوص وجود ندارد.
آقابزرگی تاکید کرد: اگر بخواهیم پیشنهادهایی که کمیته قانون کانون کارگزاران ارائه کرده با پیشنویس مقایسه کنیم میبینیم که فاصله زیادی وجود دارد.
وی ادامه داد: به نظر میرسد خواستهای که فعالان بازار سرمایه داشتند به هیچ عنوان حاصل نمیشود. طرح موضوع اصلاح قانون ممکن است به چندین سال آینده موکول شود. امیدواریم این اصلاحات پیشنهادی که بر مبنی بر کار کارشناسی از نظر فنی، حقوقی و اقتصادی بوده است عملی شود.
این کارشناس بازارهای مالی با اشاره به فرصت ۱۰ روزه برای ارائه نظرات گفت: با توجه به ویرایشهای اولیه که مطرح شده است. انتظار میرود هر گونه اصلاح و ویرایش نهایی که انجام شود مجددا به حالت اول بر می.گردد. این موضوع به صلاح نیست و باید پیشنویس قانون بازار سرمایه بر اساس نظر تخصصی کارشناسان باشد و در غیر این صورت به نظام اقتصاد و بازار سرمایه ضربه بزرگی وارد میشود.
ارتقا سواد مالی در بازار سرمایه
حمید اسدی، کارشناس حقوقی بازار سرمایه درباره پیشنویس قانون جدید بورس گفت: پیشنویس قانون بازار جدید باید به سمت رشد و ارتقای سواد مالی در بین اهالی بازار سرمایه و جامعه سهامداران پیش برود که از نظر من این بخش باید تقویت شود.
وی ادامه داد: نکته بعدی ایجاد و توسعه ابزارهای مالی جدید است که باید در پیشنویس درنظر گرفته شود. ما باید در بازار سرمایه به سمت ابزارهای مالی جدید حرکت کنیم.
اسدی تاکید میکند: در بحث صلاحیت، نهادهای دولتی، وزارتخانهها، شرکتهای دولتی و مسئولان زیربط وجود دارند. این است که ما باید در پیشنویس قانون بازار سرمایه، بخش دخالتهای دولتی و ورود دولت به هرگونه قیمتگذاری دستوری در بازار سرمایه و کالاهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را محدود کنیم که بتوانیم از بازار حمایت کنیم.
علت اصلی افت بورس در روزهای اخیر چیست؟
یک کارشناس بازار سهام گفت:در ابتدا باید اقتصاد کشور بهبود یابد، در این صورت است که بازار خود به خود با رونق همراه میشود.
محمدابراهیم قربانیفرید در گفتوگو با اقتصادنیوز اظهار کرد: علت اصلی افت بورس در این روزها به تولید شرکتهای حاضر در بورس مرتبط است. چندوقتی است که تولید کاهش یافته است. تعدادی از شرکتها کاملا تعطیل بودند، تعدادی از آنها نیمهتعطیل و سایر آنها زیر ظرفیت اسمی به فعالیت پرداختهاند.
این کارشناس بازار سهام گفت: این موضوع به علت عدم امکان تامین مالی و عدم تهیه مواد اولیه به موقع برای این شرکتها اتفاق افتاده است و این مسائل بودند که موجب شدند بورس همچنان به رونق نسبی نرسد.
او ادامه داد: تا زمانی که مشکلات شرکتهای بورسی برطرف نشود و تولیدات آنها افزایش پیدا نکند به همین منوال است یعنی یا اینکه این شرکتها از سود کمی برخوردار میشوند یا زیان خواهند دید.
قربانیفرید عنوان کرد: به هرحال چند وقتی است که با این مشکل مواجهیم. البته اخیرا دولت اقداماتی در رابطه با تامین منابع مالی شرکتهای تولیدی داشته است. در این راستا اقدامات جدی برداشته شده و به نظر میرسد اگر مشکلات دیگر بر سر راه قرار نگیرد، مانعی برای بهبود تولید این شرکتها وجود نداشته باشد.
او معتقد است: در ابتدا باید اقتصاد کشور بهبود یابد. پس باید منتظر باشیم این اتفاق بیفتد. در این صورت بازار خود به خود با رونق همراه میشود. به نظر میرسد اگر به بازار فرصت دهیم تا به فعالیتهای خود بپردازد حال چه مثبت باشد چه منفی، در شش ماه آینده گزارشهای خوبی از شرکتهای تولیدی دریافت خواهیم کرد که به دنبال آن، رونق در بازار صورت میگیرد.
این فعال بازار سهام افزود: ذات بازار است که هم به صورت منفی و هم مثبت عمل کند.تا زمانیکه صنایع اخبار و اطلاعات جدیدی را ارائه ندهند، این سهمها جایی برای رشد ندارند و بر بازار تاثیر میگذارند.
فلسفه سرمایه گذاری در بورس و بازار سرمایه چیست؟
سرمایه گذاری در بورس و بازار سرمایه :
اگر شما توانایی درک مسائل اقتصادی را داشته باشید لزوما به این معنی نیست که بدانید در بازار سرمایه (بورس) چه اتفاقاتی خواهد افتاد و چه زمانی در آن سرمایه گذاری کنید. وارن بافت میگوید: بین عملکرد اقتصاد و بازارهای سهام رابطه مستقیمی وجود دارد.
در اصل، این موضوع مطرح است متخصصان اقتصادی میتوانند پیشبینیهای دقیقی در مورد اقتصاد و آینده آن انجام دهند؛ ولی این موضوع قطعا به این معنی نیست که از طریق این پیشبینی شما بتوانید سبد سهام خود را مدیریت نمایید. در حقیقت، تحلیلی که توسط Ned Davis انجام شده است نشان میدهد که ارتباط بین تولید ناخالص داخلی (GDP) و شاخصهای کلی بازار سرمایه نسبتاً کم است. اگرچه بسیاری کارشناسان شاخص های بورس را به عنوان “پیش بینی کننده” مناسب اقتصادی برمیشمارند .به گفته ند دیویس ، این نشان میدهد که بازار سهام به احتمال زیاد در جهت مخالف تولید ناخالص داخلی حرکت میکند.
بورس اوراق بهادار به محلی اطلاق میشود که در آن فعالیتهای منظم خرید، فروش و انتشار سهام شرکتهای دارای سهام عمومی صورت میگیرد. این فعالیتهای مالی ممکن است از طریق مبادلات توسط یک نهاد رسمی (دولتی) و یا بازارهای خارج از بورس (OTC) انجام بپذیرد، که تحت مجموعه مشخصی از مقررات فعالیت میکنند. در یک کشور یا یک منطقه میتواند چندین مکان مبادلات سهام وجود داشته باشد که امکان انجام معاملات در سهام و سایر اوراق بهادار را فراهم کند.
درک بورس و سرمایه گذاری در آن:
در حالی که امروز تقریباً همه چیز را بصورت آنلاین میتوانید خریداری کنید، معمولاً برای هر کالایی بازار مشخصی وجود دارد. به عنوان مثال، مردم برای خرید گل و گیاه و درختان به بازار گل میروند ، برای خرید چوب و سایر مواد لازم برای مبلمان و بازسازی منزل، به نجاری مراجعه میکنند و برای تهیه مواد غذایی معمولی خود به فروشگاههای زنجیرهای و سوپرمارکتها میروند. چنین بازارهای اختصاصی به عنوان محلی عمل می کنند که خریداران و فروشندگان متعددی در آن ملاقات ، تعامل و معامله می کنند. از آنجا که تعداد فروشندگان در بازارهای محلی (فیزیکی) بسیار زیاد است، خریداران از قیمت مناسب کالاها اطمینان دارند. به عنوان مثال، اگر در کل شهر فقط یک فروشنده گل و گیاه وجود داشته باشد، او این آزادی را دارد که هر قیمتی را که بخواهد روی کالاهای خود بگذارد؛ زیرا خریداران دیگر جایی برای خرید کالای مشابه را نخواهند داشت. اگر تعداد فروشندگان گل و گیاه در یک بازار مشترک زیاد باشد، فروشندگان آن مجبور هستند برای جذب خریداران با یکدیگر رقابت کنند.
بنابراین بورس اوراق بهادار همان بازار مشخص برای تجارت انواع اوراق بهادار در یک محیط کنترل شده، ایمن و مدیریت شده است. از آنجا که در بازار سهام صدها هزار نفر از فعالان بازار که مایل به خرید و فروش سهام هستند، جمع میشوند، شیوه های قیمت گذاری عادلانه و شفافیت در معاملات تضمین شده است. دقیقا مشابه بازارهای محلی در اینجا نیز به علت وجود خریداران و فروشندگان متعدد، رقابت شدیدی بین آنها برقرار است.
بورسهای اوراق بهادار به عنوان مؤسسات انتفاعی فعالیت میکنند. منبع اصلی درآمد این بورسها مبالغ حاصل از هزینه معاملاتی است که به صورت غیرمستقیم از مشتریان کارگزاریها دریافت میکنند که برای انجام هر معامله صورت میپذیرد.
بازار بورس چگونه کار میکند؟
به طور خلاصه، بورس اوراق بهادار محیطی امن و تنظیم شده را فراهم میکند که در آن فعالان بازار میتوانند با اطمینان با ریسک نزدیک به صفر، سهام و سایر اوراق ارزشمند مالی واجد شرایط را معامله و در آن سرمایه گذاری کنند. بازار سهام با رعایت قوانین تعریف شده مطابق دستورالعمل بیان شده، به عنوان بازارهای اصلی و بازارهای ثانویه عمل میکنند. در واقع بورس اوراق بهادار به عنوان یک بازار اصلی، به شرکتها این امکان را میدهد که سهام خود را برای اولین بار از طریق فرآیند عرضه های اولیه عمومی (IPO) برای عموم مردم صادر کنند و به فروش برسانند. این فعالیت به شرکتها کمک می کند تا سرمایههای لازم را از سرمایهگذاران جمع کنند. در اصل بدین معنی است که یک شرکت تقسیم به تعدادی سهام مشخص (مثلاً 20 میلیون سهم) میشود و بخشی از آن سهام (مثلاً 5 میلیون سهم) را با قیمتی (مثلاً 1000 ریال برای هر سهم) به عموم مردم میفروشد.
برای تسهیل این فرآیند، یک شرکت به بازاری نیاز دارد که بتواند این سهام را بفروشد. این بازار توسط سازمان بورس اوراق بهادار فراهم میشود. اگر همه چیز طبق برنامهها پیش برود، آن شرکت با موفقیت 5 میلیون سهم را با قیمت 1000 ریال برای هر سهم به فروش میرساند و 5 میلیارد ریال بودجه جمع میکند؛ بنابراین افرادی که موفق به خرید سهام شرکت مورد نظر شدهاند، برای کسب سود مورد نظرشان در انتظار افزایش قیمت سهام و هر گونه درآمد احتمالی در قالب پرداخت سود سهام میمانند. همچنین کارگزاران بازار سرمایه به عنوان تسهیلکننده این روند برای جمعآوری سرمایه مورد نظر عمل میکنند و هزینه خدمات خود را از این شرکتها و سهامداران (شرکای شرکت) دریافت میکنند.
سازمان بورس اوراق بهادار مسئولیت اطمینان از شفافیت قیمت، نقدینگی، کشف قیمت و معاملات منصفانه در چنین فعالیتهای تجاری را بر عهده دارد. از آنجا که تقریباً همه بازارهای بزرگ بورس در سراسر جهان اکنون بصورت الکترونیکی فعالیت میکنند، سازمان بورس وظیفه مدیریت، نگهداری و بهروزرسانی پلتفرمهای معاملاتی را نیز برعهده دارد که به طور کارآمد سفارشات خرید و فروش از شرکتکنندگان مختلف بازار بدون ایجاد مشکل انجام گردد.
سازمان بورس اوراق بهادار همچنین کلیه اخبار، اطلاعیهها و گزارشهای مالی شرکتها را حفظ میکند که معمولاً در وب سایتهای رسمی آنها قابل دسترسی است. بورس مشکل بورس ایران چیست؟ اوراق بهادار همچنین از فعالیتهای مختلف مرتبط با معامله در سطح شرکتها پشتیبانی میکند. به عنوان مثال شرکتهای سودآور ممکن است با پرداخت سود سهام که معمولاً از بخشی از درآمد شرکت حاصل میشود به سرمایهگذاران پاداش دهند. بورس تمام این اطلاعات را حفظ میکند و ممکن است پردازش آن را تا حدی پشتیبانی کند.
در کنار سرمایهگذاران بلندمدت و معامله گران کوتاه مدت، انواع مختلفی از بازیگران مرتبط با بازار سهام وجود دارد. هر کدام نقش منحصر به فردی دارند اما بسیاری از نقشها در هم تنیده هستند و به یکدیگر وابستهاند تا بازار بتواند به طور مؤثر اداره شود. کارگزاران بورس اوراق بهادار، مدیران پرتفوی یا سبدگردانان، بانکها و سایر سرمایه گذاران.
انواع رقابت برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه (بورس) :
در حالی که بورسهای انفرادی برای به دست آوردن حداکثر حجم معاملات، مقابل یکدیگر رقابت میکنند در دو جبهه با تهدید روبرو هستند.
استخرهای تاریک (Dark مشکل بورس ایران چیست؟ Pool):
استخرهای تاریک که بورس خصوصی یا فرومهایی برای مبادله اوراق بهادار هستند و در گروههای خصوصی فعالیت میکنند، چالشهایی را برای بازارهای سهام عمومی ایجاد میکنند. اعتبار قانونی آنها تابع مقررات محلی است، زیرا شرکتکنندگان در هزینههای معامله زیاد صرفهجویی میکنند که این باعث گرایش افراد زیادی به این نوع بازارها میشود. البته این نوع بازارها به صورت عمومی متداول نیستند؛ اما پیشبینی میشود در آیندهای نزدیک بسیار متداولتر و عمومی تر به رقابت با بازارهای رسمی بورس اوراق بهادار بپردازند.
مشاغل مربوط به بلاکچین:
در پی افزایش محبوبیت بلاکچینها در دنیا که از تبادلات رمزنگاری شده استفاده میکنند خطری جدی بورسهای رسمی اوراق بهادار را تهدید میکند. چنین مبادلاتی مکانی برای تجارت ارزهای رمزپایه و مشتقات مرتبط با آن طبقه دارایی را شامل میشود. اگرچه محبوبیت آنها محدود است؛ اما آنها با اتوماسیون بخش عمدهای از کارهای انجام شده توسط فعالان مختلف بورس سهام و ارائه خدمات صفر تا کم هزینه، تهدیدی برای مدل سنتی بورس کالا ایجاد میکنند.
اهمیت بازار سهام
بازار سهام یکی از مهمترین مؤلفه های اقتصاد بازار آزاد است. بازار سرمایه این امکان را به شرکتها میدهد که با ارائه سهام و اوراق مشارکت سهام، پول جمع کنند. همچنین این اجازه را به آنها میدهد تا سرمایهگذاران بتوانند از طریق دستاوردهای مالی شرکتها که منجر به کسب سود از سرمایه میشود سود کسب کنند و نیز از طریق سود سهام کسب درآمد کنند؛ اگرچه ضرر نیز ممکن است. در حالی که سرمایهگذاران حقوقی و مدیران حرفهای کسب و کار به دلیل داشتن دانش بهتر نسبت به سرمایهگذاران خرد و همچنین توانایی ریسک پذیری بالاتر از برخی امتیازات برخوردار هستند، بازار سهام تلاش میکند تا زمینه بازی کردن را برای افراد عادی نیز فراهم کند.
بورس اوراق بهادار به عنوان سکویی عمل میکند که از طریق آن پسانداز و سرمایه گذاری افراد به پیشنهادهای سرمایه گذاری مولد منتقل میشود که این موضوع میتواند در درازمدت به شکلگیری سرمایه و رشد اقتصادی کشور کمک میکند.
علت حال خوب بورس ایران چیست؟
در همه دنیا بورس برهم ریخته، چرا بورس ایران خوب است؟ این به خاطر تلاش همه شرکتها، فعالان اقتصادی و خوشبختانه عرضه کردن سهام شرکتهای بزرگ است.
به گزارش خبرگزاری سنا، حسن روحانی با قدردانی از همه کارآفرینان، بخش خصوصی، مردم، بخشهای بومی غیردولتی، نیروهای مسلح که به رغم مشکلات کار بزرگی در مواجهه با کرونا کردند، افزود: این جزو کلماتی است که شب تلویزیونهای ماهوارهای عصبانیتشان را نشان خواهند داد. هر وقت میگوییم وضعمان خوب است، همین که ما یک نقطه مثبت پیدا میکنیم؛ جیغ و فریاد آنها بلند میشود که همه دنیا بههم ریخته و همه بدبخت شدهاند ایران میگوید وضع ما خوب است. خب حالا ما چکار کنیم که وضعمان خوب است؟
روحانی خاطرنشان کرد: ما آخر هفته افتتاحهای مهم پیشرو داریم و میخواهیم افتتاح کنیم. یک افتتاح ما در پنجشنبه گذشته ارزش سرمایهگذاریاش یک میلیارد دلار بود. حالا شما عصبانی و ناراحت میشوید ما باید چکار کنیم؟
رییس جمهوری ادامه داد: اینکه کارآفرینان و مردم ما تلاش می کنند، آمار تورم ما نشان داد به رغم مشکلاتی که در اسفند و فروردین داشتیم تورم ما کاهشی بود و پایین آمد، هم نقطه به نقطه و هم سالانه، که دوباره آنها عصبانی میشوند و میگویند چرا در دنیا همه بدبخت شدهاند شما چرا وضعتان خوب شد. خب وضع ما خوب شد چکار کنیم.
روحانی تصریح کرد: شما اگر ناراحت هستید راهحلش این است در گوشتان پنبه بگذارید و این حرفهای خوب را نشنوید. بورس ما خوب شده عصبانی میشوند و میگویند در همه دنیا بورس برهم ریخته، چرا بورس ایران خوب است؟ این به خاطر تلاش همه شرکتها، فعالان اقتصادی و خوشبختانه عرضه کردن سهام شرکتهای بزرگ است.
دیدگاه شما