نسبت گردش سرمایه جاری


سرمایه در گردش چیست؟

سرمایه در گردش از اصطلاحات رایج در حسابداری و از شاخص‌های مالی محسوب می‌شود که در تحلیل بنیادی و بررسی وضعیت مالی شرکت‌ها بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد و در حقیقت مفهوم نمایانگر بهره‌وری عملیاتی یک شرکت است.

اختصاصی آگاه پرس – در ادامه سلسله یادداشت های «سواد بورسی»، در این یادداشت به معرفی «سرمایه در گردش چیست؟» می پردازیم.

سرمایه در گردش فرمول ساده‌ای دارد و با کسر بدهی‌های جاری یک شرکت از دارایی‌های جاری آن می‌توان میزان آن را محاسبه کرد. پول جزو دارایی‌های جاری است. در واقع دارایی‌های جاری، به دارایی‌هایی گفته می‌شود که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر شرکت، به صورت منطقی و نه خوش‌بینانه یا بدبینانه، قابل تبدیل شدن به پول نقد هستند. همچنین سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدتی که به سادگی قابل فروش و تبدیل به نقدینگی هستند یا موجودی انبار یا حساب‌های دریافتنی نیز در دسته دارایی‌های جاری قرار می‌گیرند.نسبت گردش سرمایه جاری

بدهی‌های جاری همان تعهدات مالی شرکت هستند که باید در طول سال،‌ آن تعهدات را اجرایی کند. با توجه به این تعاریف، می‌توان گفت که سرمایه در گردش، میزان واقعی دارایی‌های نقد یا نزدیک به نقد یک شرکت است و در واقع چیزی که هزینه‌ها و نیازهای روزمره یک شرکت را تأمین می‌کند.

نسبت سرمایه در گردش از تقسیم دارایی فعلی شرکت بر بدهی جاری آن به دست می‌آید. عددی که در این نسبت نمایش داده می‌شود، در واقع نرخ سرمایه در گردش و نشان‌دهنده سلامت نسبی شرکت است. لازم به ذکر است که سرمایه در گردش، معیاری برای سنجش میزان کارآمدی یک شرکت و نشان‌دهنده سلامت مالی آن در کوتاه‌مدت است.

اگر نرخ به دست آمده در این نسبت بین ۱٫۲ تا ۲ باشد، به این معنا است که شرکت‌ نقدینگی لازم را برای پرداخت بدهی‌هایش دارد و اگر این عدد زیر ۱ باشد به این معنا است که شرکت سرمایه در گردش منفی دارد و به سختی ‌می‌تواند بدهی‌هایش را پرداخت کند. نرخ سرمایه در گردش بالای ۲ به معنای نقدینگی بسیار زیاد شرکت است، به نحوی که می‌تواند آن را در بخش‌های دیگر سرمایه‌گذاری کند.

گفتنی است که سرمایه در گردش، معیاری برای تشخیص میزان بهره‌وری کلی کسب ‌و ‌کار است زیرا در این مفهوم، مواردی مانند وجه نقد شرکت، حساب‌های دریافتنی، حساب‌های پرداختنی، میزان بدهی سالانه و دیگر حساب‌های کوتاه‌مدت وجود دارد که مدیریت هر کدام از این موارد نشان دهنده روند فعالیت‌های شرکت است. مسلم است که میزان و زمان جریان نقدینگی شرکت، نشانه توانگری آن شرکت در عمل کردن به تعهدات و پرداخت بدهی‌هایش است و تنها شرکتی موفق است که می‌تواند بین دارایی‌های جاری برای پرداخت بدهی‌های جاری، تعادل برقرار کند.

شایان ذکر است که معمولا کسب‌ و کارهایی که به ‌صورت زنجیره‌‌وار به هم وابسته‌ هستند یا کسب و کارهای فصلی، نسبت به کسب و کارهای سالانه به سرمایه در گردش بیشتری احتیاج دارند. زیرا در این کسب و کارها بدهی‌‌ها باید در موعد مقرر پرداخت شوند بنابراین هر چه شرکت بیشتر وجه نقد داشته باشد بهتر است.

نکته دیگر این که سرمایه در گردش استاندارد در صنایع مختلف با هم متفاوت‌ است. بنابراین مقایسه سرمایه در گردش، فقط در شرکت‌های مشابه در یک صنعت معنا می‌دهد.

مهدی صفرزاده

تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و صورت گردش وجوه نقد

تجزیه و تحلیل صورتهای مالی

صورتهای مالی یک شرکت نشان دهنده اطلاعات خام در زمینه داراییها، بدهیها و ارزش ویژه آن در گزارش ترازنامه و درآمدها و هزینه های موسسه در گزارش سود و زیان است بدون تجزیه و تحلیل صحیح این اطلاعات، نتایج گمراه کننده بسیاری ممکن است از این گزارشها استخراج گردد.

تجزیه و تحلیل نسبت ها

در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از یک «نسبت» که دو رقم متعلق به دو گروه مختلف از حسابها را به یکدیگر ارتباط می دهد، به عنوان ی ابزار اولیه استفاده می شود. تحلیلگران مالی از نسبتهای متعددی در تجزیه و تحلیلهای خود به قرار ذیل استفاده می کنند.

1-نسبت های نقدینگی

نقدینگی عبارتست از توانایی شرکت در تبدیل دارایی های غیر نقدی به وجه نقد و یا تحصیل وجه نقد به منظور پاسخگویی به تعهدات جاری خود. نقدینگی اصولاً مقوله ای کوتاه مدت است و از لحاظ دوره زمانی برابر یا کمتر از یک سال را شامل می شود. نسبتهای نقدینگی به شرح زیر است:

سرمایه در گردش برابر با فزونی داراییهای جاری از بدهیهای جاری است و در واقع حاشیه اطمینان و ایمنی برای طلبکاران به شمار می رود.

نسبت جاری عبارتست از خارج قسمت داراییهای جاری به بدهیهای جاری و نشان دهنده توانایی

شرکت در بازپرداخت بدهیهای جاری از محل داراییهای جاری خود می باشد.

نسبت سریع آزمایش دقیقتری برای انعکاس نقدیندگی است. این نسبت از تقسیم نقدترین داراییهای جاری (مانند وجوه نقد، اوراق قابل داد و ستد و حسابهای دریافتنی) به بدهیهای جاری به دست می آید.

2- نسبت های فعالیت

نسبت های فعالیت را نسبت های «گردش داراییها» نیز می نامند چرا که نشان دهنده سنجه ای جهت نحوه بکارگیری داراییها در ایجاد درآمد و سود برای شرکت است.

3- نسبت های حساب های دریافتنی

نسبت های حسابهای دریافتنی شامل نسبت به گردش حسابهای دریافتنی و دوره وصول مطالبات است.

4- نسبت های موجودی کالا

در این مورد دو نسبت معروف عبارتند از نسبت گردش موجودی ها و میانگین سنی موجودی ها.

5- نسبت گردش کل دارایی ها

«نسبت گردش کل داراییها» از تقسیم فروش خالص شرکت به میانگین کل داراییهای آن به دست می آید. این نسبت نشان دهنده این است که به ازاء هر ریال دارایی سرمایه گذاری شده در شرکت، چند ریال فروش انجام شده است و معرف نحوه مدیریت شرکت بر داراییهاست.

6- نسبت های اهرمی

طلبکارانی که وامهای بلند مدت به شرکت داده اند، به نقدینگی شرکت در بلند مدت توجه دارند و این به معنی توانایی شرکت در باز پرداخت بدهیهای بلند مدت آن در سررسید می باشد.

7- نسبت پوشش هزینه بهره

این نسبت نشان دهنده تعداد دفعاتی است که سود قبل از مالیات، هزینه بهره را پوشش می دهد و از طریق تقسیم سود قبل از بهره و مالیات به هزینه بهره محاسبه می شود.

نسبت فوق در سال 2x13، 11 بار بوده است. کاهش این نسبت به سال 3x13 شاخص نامطلوبی است چرا که سود کمتری جهت پاسخگویی به هزینه بهره در اختیار می باشد.

8- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

این نسبت سنجه مهمی جهت انعکاس قدرت بازپرداخت بدهیهاست. چرا که حجم بالای بدهیها در ساختار سرمایه شرکت، پرداخت بهره و اصل بدهیها را در سررسید مشکل خواهد ساخت.

9- نسبت های سود آوری

یکی از شاخصهای مهم سلامت مالی شرکت، توانایی آن در تحصیل سودی قابل قبول و بازده ای مناسب روی سرمایه گذاریهای انجام شده در شرکت است.

10- نسبت حاشیه سود

نسبت سود خالص به فروش خالص را «نسبت به حاشیه سود» می نامند. این نسبت معرف سود حاصل

از درآمدها و در عین حال، یکی از مهمترین سنجه های ارزیابی عملکرد شرکت است.

11- نسبت در آمد هر سهم (EPS)

نسبت در آمد هر سهم نشان دهنده در آمد (سودی) است که به هر سهم عادی شرکت تعلق گرفته است.

12- نسبت قیمت بازار در آمد هر سهم (P/E)

برخی از نسبتها، رابطه شرکت را با سهامدارانش مورد ارزیابی قرار می دهند. نسبت بسیار معروفی که اغلب به عنوان نسبت P/E نامیده می شود، یکی از این نوع نسبتهاست که از طریق تقسیم قیمت بازار هر سهم به درآمد هر سهم محاسبه می شود.

13- نسبت های پرداخت سود سهام

باید اذعان داشت که بسیاری از سهامداران، در درجه نخست، به دریافت سود از شرکت علاقمندند. نسبت «عایدی هر سهم» عبارتست از خارج قسمت سود سهام پرداختی هر سم به قیمت بازار آن.

14- ارزش دفتری هر سهم

ارزش دفتر هر سهم عباتست از داراییهای خالص متعلق به سهامداران تقسیم بر تعداد سهام عادی شرکت.

استفاده از فرمول دوپون در تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری

با استفاده از فرمولی در فرمول دوپون (Du Pont) معروف است، می توان نسبت به بازده سرمایه گذاری (ROI) را از حاصلضرب حاشیه سود در نسبت گردش کل داراییها به دست آورد:

میانگین کل داراییها

میانگین کل داراییها

نسبت بازده سرمایه گذاری= نسبت گردش داراییها× حاشیه سود خالص

این فرمول نشان می دهد که جهت به دست آوردن بازده مشخصی روی سرمایه گذاری انجام شده در شرکت، ترکیب متعددی از حاشیه سود و گردش داراییها را می توان انتخاب کرد.

منبع : حسابداری مدیریت/ شیم - سیگل؛ترجمه پرویز بختیاری.-تهران:سازمان مدیریت صنعتی،1383.

بر اساس قاعده ی سر انگشتی بانک داران قدیمی ، باید فرض کرد صورت حساب ها 60 روز زودتر پرداخت و دریافتی ها 60 روز دیرتر دریافت می شود.

کارآفرینانی که کسب و کار جدید را شروع می کنند به ندرت از پول غافل می شوند ، حتی حرص آن ها به پول بیشتر است ، یعنی همه حواسشان متوجه سود است . اما برای یک بنگاه اقتصادی تازه کار، این نوع توجه و تمرکز نابجا است، یا در واقع به جای اینکه در صدر اولویت ها باشد باید در ذیل قرار گیرد . آنچه در اولویت است گردش نقدینگی ، سرمایه و کنترلها است.در غیاب آنها سود افسانه ای بیش نیست . برای یک تا یک سال و نیم خوب است ولی بعد از این مدت سودی در کار نخواهد بود.رشد ، خوراک می خواهد. به زبان مالی رشد بنگاه اقتصادی نوپا در گرو افزودن به بر منابع مالی است نه کاهش آن . کسب و کار نوپا هرچه سالم تر و هر چه پر رشد تر ، نیاز آن به خوراک مالی هر چه بیشتر.

کسب و کار خطرپذیر نوپا نیازمند تحلیل گردش نقدینگی ، پیش بینی گردش نقدینگی ، و مدیریت نقدینه است. مدیریت نقدینه دشوار نیست به شرطی که پیش بینی گردش نقدینگی قابل اعتماد باشد.منظور از «قابل اعتماد» این است که «بدترین حالت» را در نظر داشته باشیم نه اینکه از امید و آرزوی خود حرکت کنیم . اگر پیش بینی ما بیش از حد محافظه کارانه باشد بدترین چیزی که ممکن است پیش آید مازاد موقت نقدینه است.

رهنمود: برای گردش نقدینه و پیش بینی آن در کسب و کار بدترین حالت را در نظر بگیرید. از نزدیک مراقب میزان دریافتی ها و موجودی های خود باشید.

منبع : روز نوشت پیتر دراکر/ پیتر دراکر؛ترجمه فضل الله امینی.-تهران:نشر فرا،1386.

رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی (میزان نسبت جاری)

با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 12 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.

مشخصات نویسندگان مقاله رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی (میزان نسبت جاری)

چکیده مقاله :

هدف از تحقیق، ارایه شواهدی در مورد رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی در جهت دستیابی به اهداف سود و افزایش درآمد است.در این تحقیق متغیرهای میانگین دوره وصول، گردش موجودی در روز، میانگین دوره نسبت گردش سرمایه جاری پرداخت، چرخه تبدیل وجه نقد و خالص گردش مبادلات شرکت که متغیرهای مدیریت سرمایه در گردش هستند مورد استفاده قرار می گیرد. سپس با برآورد اقلام مدیریت سرمایه در گردش میزان تاثیر آن بر سوددهی با صنعت مربوطه انطباق داده می شود، در پایان روابطبین متغیرهای تحقیق با اجرای یک مدل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت سرمایه در گردش با سود خالص عملیاتی ارتباط دارند.

کلیدواژه ها:

کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله

کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا CICRE04_019 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می نسبت گردش سرمایه جاری توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:

نحوه استناد به مقاله :

در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:

تقی پور، محمد و هراتیان، رضا و رحیم پور دورکی، ساینا سادات و اباصلتی، هلیا،1397،رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی (میزان نسبت جاری)،چهارمین کنفرانس جامع و ملی اقتصاد مقاومتی،بابلسر،https://civilica.com/doc/854488


در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1397، تقی پور، محمد؛ رضا هراتیان و ساینا سادات رحیم پور دورکی و هلیا اباصلتی )
برای بار دوم به بعد: ( 1397، تقی پور؛ هراتیان و رحیم پور دورکی و اباصلتی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.

مدیریت اطلاعات پژوهشی

اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.

نسبت گردش دارایی (Asset Turnover Ratio (ATR))

نسبت گردش دارایی (به انگلیسی ATR)، نسبت ارزش فروش یا همان درآمدهای شرکت بر ارزش دارایی‌های آن است.

می‌توان از نسبت گردش دارایی به عنوان سنجشی برای کارایی و بهره‌وری شرکت در استفاده از دارایی‌هایش برای ایجاد سود و درآمد استفاده کرد.

هر چه نسبت گردش دارایی عدد بزرگ‌تری باشد، کارایی شرکت در ایجاد درآمد از دارایی‌هایش بیشتر است. در مقابل اگر نسبت گردش دارایی شرکتی پایین باشد، به آن معناست که از دارایی‌های خود به صورت کارا برای فروش استفاده نمی‌کند.

فرمول و نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی

در این قسمت، فرمول محاسبه نسبت گردش دارایی را می‌بینید.

نسبت گردش دارایی (ATR)

در این فرمول، فروش کل برابر با کل فروش سالانه شرکت است. همچنین دارایی‌های آغازی به معنای دارایی‌هایی است که شرکت در ابتدای سال دارد و دارایی‌های پایانی، منظور دارایی‌های شرکت در پایان سال است.

ارزش دارایی‌های شرکت در مخرج نسبت گردش دارایی قرار می‌گیرد. برای تعیین ارزش دارایی‌های شرکت، ابتدا باید میانگین ارزش دارایی‌های شرکت در نسبت گردش سرمایه جاری طی سال محاسبه شود.

  1. ارزش دارایی‌های شرکت را در ترازنامه ابتدای سال پیدا کنید.
  2. تراز پایانی ارزش دارایی‌های شرکت در پایان سال را پیدا کنید.
  3. ارزش دارایی‌های آغازی و پایانی را با هم جمع کرده و بر عدد دو تقسیم کنید تا میانگین ارزش دارایی‌ها در سال بدست آید.
  4. فروش کل را پیدا کنید. این مورد می‌تواند در صورت درآمد (income statement) به عنوان درآمد (revenue) یافت شود.
  5. فروش یا درآمد کل را بر ارزش میانگین دارایی‌ها در سال تقسیم کنید.

نسبت گردش دارایی چه کاربردی دارد؟

معمولاً نسبت گردش دارایی به صورت سالانه محاسبه می‌شود. هر چه این نسبت بزرگ‌تر باشد، به معنای عملکرد بهتر شرکت است؛ چرا که نسبت بالاتر نشان می‌دهد که شرکت به ازای هر واحد دلار (یا ریال) از دارایی‌هایش، درآمد بیشتری بدست می‌آورد.

نسبت گردش دارایی برای شرکت‌هایی که در صنایع خاصی فعالیت می‌کنند، بالاتر از بقیه است. برای مثال شرکت‌های فعال در حوزه خرده‌فروشی، دارایی‌های کم و در مقابل حجم فروش بالایی دارند؛ بنابراین از بالاترین میانگین نسبت گردش دارایی برخوردارند.

در مقابل، شرکت‌هایی که در حوزه‌هایی مثل خدمات (مانند آب، برق و گاز) و املاک کار می‌کنند، دارایی‌های زیادی دارند و نسبت گردش دارایی‌شان پایین است.

از آنجا که این نسبت در صنایع مختلف نسبت گردش سرمایه جاری بسیار متفاوت است، مقایسه نسبت گردش دارایی شرکت‌هایی که در حوزه‌های کاملاً متفاوتی کار می‌کنند، کار درست و سازنده‌ای نخواهد بود. این مقایسه تنها زمانی می‌تواند مفید و معنی‌دار باشد که برای شرکت‌های مختلف در یک صنعت یا سکتور انجام شود.

مثالی از گردش دارایی

به میلیون دلار

Walmart

Target

AT&T

Verizon

دارایی‌های آغازی

دارایی‌های پایانی

میانگین کل دارایی‌ها

درآمد یا فروش کل

گردش دارایی

همانطور که می‌بینید، نسبت گردش دارایی شرکت‌های AT&T و Verizon کمتر از بقیه است؛ این مسئله برای شرکت‌های که در حوزه‌هایی مثل خدمات (utilities) یا ارتباطات از راه دور (telecommunications) فعال‌اند، طبیعی و معمول است.

انتظار می‌رود که این شرکت‌ها، به دلیل دارایی‌های زیادی که دارند، آهسته‌تر بتوانند آن را برای افزایش فروش خود به گردش درآورند.

مشخص است که نمی‌توان نسبت‌های گردش دارایی شرکت‌های Walmart و AT&T را با هم مقایسه کرد؛ چرا که این شرکت‌ها در حوزه‌های بسیار متفاوتی فعالیت دارند. اما مقایسه نسبت‌های گردش دارایی AT&T و Verizon می‌تواند برآورد بهتری از این مسئله به ما بدهد که کدام شرکت به صورت بهینه‌تری از دارایی‌هایش استفاده می‌کند. در جدول می‌بینید که نسبت گردش دارایی Verizon از AT&T بالاتر است.

به ازای هر دلار دارایی، شرکت Walmart توانسته فروشی برابر با 2.30 دلار داشته باشد؛ در حالی که این رقم برای شرکت Target برابر با 2.00 دلار نسبت گردش سرمایه جاری است. گردش دارایی Target می‌توان نشان‌دهنده این باشد که فروش این شرکت خرده‌فروشی دچار کساد شده است یا این شرکت کالاهای غیرقابل استفاده را در انبار نگه می‌دارد.

علاوه‌ بر این، گردش دارایی پایین‌تر این شرکت می‌تواند به این معنا باشد که روش‌های وصول مطالبات Target، سهل‌انگارانه هستند. از این رو احتمالا دوره وصول مطالبات این شرکت بسیار طولانی باشد.

همچنین امکان دارد که این شرکت، استفاده پربازدهی از دارایی‌های خود نداشته باشد. ممکن است که دارایی‌های ثابت این شرکت، مثل املاک و تجهیزات، بی‌استفاده مانده باشند یا از آن‌ها به اندازه حداکثر ظرفیت‌شان استفاده نشود.

نسبت‌های نزدیک به گردش دارایی

گاهی ممکن است که سرمایه‌گذاران و تحلیلگران بخواهند این را اندازه بگیرند که یک شرکت، با چه سرعتی می‌تواند دارایی‌های ثابت یا دارایی‌های فعلی خود را به گردش درآورد و به فروش و درآمد تبدیل کند.

در این مواقع تحلیلگران می‌توانند از نسبت‌های خاصی مثل نسبت گردش دارایی‌های ثابت (fixed-asset turnover ratio) یا نسبت سرمایه در گردش (working capital ratio) استفاده کنند تا کارایی این کلاس‌های دارایی را محاسبه نمایند.

نسبت سرمایه در گردش برای اندازه‌گیری این مسئله استفاده می‌شود که یک شرکت، چقدر خوب از منابع مالی حاصل از سرمایه در گردش خود برای فروش و کسب درآمد استفاده می‌کند.

تفاوت بین گردش دارایی و گردش دارایی ثابت

نسبت گردش دارایی، میانگین کل دارایی را در مخرج قرار می‌دهد اما نسبت گردش دارایی ثابت، تنها از دارایی‌های ثابت استفاده می‌کند.

به طور کلی، نسبت گردش دارایی ثابت (FAT) برای سنجش عملکرد اجرایی توسط تحلیلگران به کار می‌رود. این نسبت کارایی، فروش خالص (صورت درآمد) را با دارایی‌های ثابت (ترازنامه) مقایسه می‌کند و توانایی شرکت را برای ایجاد فروش خالص از جانب سرمایه‌گذاری‌هایش در دارایی‌های ثابت اندازه می‌گیرد.

این دارایی‌های ثابت شامل اموال (property)، ماشین‌آلات (plant) و تجهیزات (equipment) می‌شود که از آن با عبارت PP&E هم یاد می‌شود.

نسبت گردش دارایی ثابت بالاتر، نشان‌دهنده این است که آن نسبت گردش سرمایه جاری شرکت توانسته از سرمایه‌گذاری‌های خود در دارایی‌های ثابت، به طور بهینه‌تر و کاراتری برای ایجاد درآمد استفاده کند.

محدودیت‌های استفاده از نسبت گردش دارایی

از نسبت گردش دارایی باید برای مقایسه سهامی که به هم شبیه هستند استفاده شود اما این نسبت نمی‌تواند تمام جزئیاتی که برای تحلیل سهام به کار می‌آیند را در اختیارتان قرار دهد.

ممکن است که نسبت گردش دارایی یک شرکت در هر سالی، از اساس در مقایسه با سال‌های قبل یا بعدش تفاوت داشته باشد. سرمایه‌گذاران در این زمان باید روند نسبت گردش دارایی آن شرکت را در طی زمان بررسی کنند تا مشخص شود که وضعیت استفاده از دارایی‌ها در آن شرکت در حال پیشرفت است یا بدتر می‌شود.

وقتی که شرکتی انتظار رشد بیشتر دارد و به همین دلیل میزان قابل توجهی از دارایی‌ها را خریداری می‌کند، نسبت گردش دارایی آن به صورت مصنوعی کاهش می‌یابد. به همین شکل اگر شرکتی به قصد آماده شدن برای رشد کاهشی، دارایی‌هایش را بفروشد، این نسبت به طور مصنوعی بزرگ می‌شود.

همچنین عوامل دیگری (مثل فصلی بودن یا seasonality در کار یک شرکت) هم وجود دارند که می‌توانند نسبت گردش دارایی یک شرکت را در بازه‌های زمانی کوچک‌تر از یک سال، دست‌خوش تغییر کنند.

سؤالات متداول

در این بخش به چند سوال پرتکرار در زمینه نسبت گردش دارایی می‌پردازیم:

گردش دارایی بالاتر بهتر است یا پایین‌تر؟

به طور کلی، نسبت بالاتر، بهتر دانسته می‌شود؛ چون نشان‌دهنده این است که آن شرکت، در ایجاد فروش یا درآمد از دارایی‌های خود، کاراتر عمل می‌کند.

نسبت پایین‌تر نشان می‌دهد که شرکت از دارایی‌هایش به صورت بهینه استفاده نمی‌کند و احتمالاً مشکلات داخلی دارد.

چه میزانی برای گردش دارایی، خوب محسوب می‌شود؟

نسبت‌های گردش دارایی در صنایع مختلف، متفاوت است؛ به همین دلیل، تنها نسبت‌های شرکت‌هایی قابل مقایسه است که در یک حوزه فعالیت می‌کنند و در صنایع یکسان هستند.

به عنوان مثال، شرکت‌های بخش خدمات یا خرده‌فروشی، دارایی‌های کم و حجم فروش زیادی دارند و این مسئله باعث می‌شود که نسبت گردش دارایی آن‌ها به طور میانگین، بالا باشد. در عین حال، تولیدی‌ها یا شرکت‌هایی که در حوزه‌هایی مثل خدمات آب، برق و گاز فعالیت می‌کنند، دارایی‌های زیادی دارند و این باعث می‌شود که نسبت گردش دارایی آن‌ها کمتر باشد.

شرکت‌ها چگونه می‌توانند نسبت گردش دارایی خود را بهبود بدهند؟

شرکت‌ها می‌توانند با انجام برخی کارها، نسبت گردش دارایی پایین خود را بالا ببرند. شرکت می‌تواند قفسه‌های خود را با مواردی پر کند که بسیار پرفروش‌اند، تنها در صورت لزوم انبار خود را دوباره پر کند و ساعات کارش را افزایش دهد تا تعداد مشتریان و فروش خود را بالا ببرد.

آیا شرکت‌ها می‌توانند گردش دارایی خود را دست‌کاری کنند؟

بسیاری از ارقام حسابداری می‌توانند توسط مدیریت یک شرکت به گونه‌ای تغییر کنند که وضعیت شرکت بهتر از آنچه که هست به نظر برسد. نسبت گردش دارایی هم می‌تواند طوری دست‌کاری شود که کارایی شرکت روی کاغذ، بهتر از آنچه که در واقعیت اتفاق می‌افتد نشان داده شود.

برای مثال با فروش دارایی‌ها برای آماده شدن برای رشد نزولی، می‌توان به صورت مصنوعی نسبت گردش دارایی را افزایش داد. همچنین می‌توان روش‌های ثبت استهلاک دارایی‌های ثابت را طوری تغییر داد که همین اثر را داشته باشد؛ چرا که با این کار، ارزش حسابداری دارایی‌های شرکت دست‌خوش تغییر می‌شود.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

منظور از نسبت های مالی چیست و چه کاربردی دارند؟

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند.

انواع نسبت های مالی:

نسبت‌های اهرمی و پوششی

نسبت‌های ارزش بازار

پیگیری عملکرد شرکت با نسبت های مالی

تعیین نسبت‌ های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آن‌ها در طول دوره، با هدف کشف سرنخ‌هایی است که موجب پیشرفت موسسه می‌شوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ این باشد که شرکت تحت‌ فشار بدهی است و در نهایت این موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.

امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

استفاده‌ کنندگان خارجی:

شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.

استفاده‌ کنندگان داخلی:

شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

نسبت‌‌های نقدینگی

نقدینگی را می‌توان اینطور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت خود.» بنابراین نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم نسبت گردش سرمایه جاری می‌آورند.

انواع نسبت‌های نقدینگی

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جاری

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نمی‌شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

نسبت‌‌های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه‌گیری می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر می‌شوند:

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه:

میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

معرفی نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.

دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:

دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش نسبت گردش سرمایه جاری رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

دوره وصول مطالبات:

نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

دوره وصول مطالبات = متوسط حساب­‌های دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه

دوره گردش عملیات:

به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

گردش دارایی‌های ثابت:

این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

گردش دارایی‌های ثابت = فروش خالص / میانگین دارایی­‌های ثابت

دوره پرداخت بدهی‌­ها:

نشان­ دهنده مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت بدهی خود را با تامین‌ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه به‌صورت نسیه – تسویه کند.

دوره پرداخت بدهی‌­ها = متوسط حساب­‌های پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسبت گردش سرمایه جاری نسیه

نسبت گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کند.

گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش

نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:

با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌ دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌ دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش

نسبت‌های سودآوری

نسبت‌های سودآوری، نسبت گردش سرمایه جاری توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر می‌شوند:

نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

بازده حقوق صاحبان سهام:

شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

حاشیه سود ناخالص:

این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

حاشیه سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیلگران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:

نسبت ارزش دفتری (P/BV):

این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E):

این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S):

این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):

این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر می­‌گیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

محدودیت نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌های صورت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.