اهرم یا لوریج چیست و چگونه استفاده میشود؟
اهرم یا لوریج (Leverage) ابزاری است که کارگزاران بازار فارکس در اختیار معامله گران قرار میدهد که معاملهگران بتوانند مقادیر بزرگتری از ارز یا سهام را با مقدار کمتری وجه در حساب خود معامله کنند. با یک مثال شروع میکنیم، وقتی که حساب شما دارای لوریج ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد، شما میتوانید صد دلار را با پرداخت یک دلار معامله کنید. بنابراین برای معامله یک لات (صد هزار واحد) دلار تنها نیاز است که ۱۰۰۰ دلار بپردازید. میتوان گفت با لوریج ۱:۱۰۰، قدرت معامله پول شما در حساب مضربی از ۱۰۰ پیدا میکند.
در نظر بگیرید که لوریج یا همان اهرم برای شما ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد. اگر شما تصمیم داشته باشید که یک معامله صد دلاری انجام دهید تنها کافی است که در حساب خود یک دلار پول داشته باشید. به بیان دیگر شما برای انجام یک معاملهای که نیازمند صد دلار پول هست با یک دلار میتوانید این معامله را انجام دهید. در واقع هر واحد از پول شما در معامله، ضریبی به اندازه مقدار لوریج پیدا میکند (که در این مثال ضریب صد است). این بدان مفهوم است که شما برای انجام معامله ای با حجم یک لات دلار (صد هزار واحد) با توجه به اهرم ۱:۱۰۰، استفاده از اهرم باید هزار دلار پول در حساب خود داشته باشید.
کاربرد لوریج با یک مثال از موجودی مورد نیاز معامله
تعریف لوریج را با طرح یک مساله ادامه میدهیم. تصور کنید که شما تصمیم دارید معامله ای با حجم ۱۰ لات USD، در حسابی که لوریج آن ۱:۲۰۰ (یک به دویست) است انجام دهید. چه مقدار دلار در حسابتان برای انجام این معامله لازم دارید؟
بدون احتساب لوریج، هر لات استاندارد USD برابر صد هزار دلار میباشد. شما قصد معامله ۱۰ لات را دارید، پس حجم معامله شما ده ضربدر صد هزار میباشد. یعنی یک میلیون دلار. با لوریج ۱:۲۰۰ باید یک دویستم حجم معامله را تامین کنید. پس استفاده از اهرم ۵۰۰۰ دلار لازم دارید تا ۱۰ لات در این حساب ترید کنید (یک میلیون دلار تقسیم بر ۲۰۰).
اهرم مالی چیست و چه کاربردی در سرمایه گذاری در بورس دارد؟
برای درک بهتر ابزار اهرم مالی به این مثال ساده توجه کنید: فرض کنید تاجر پستهاید و در حال حاضر تمام سرمایهتان را صرف پیشخرید پسته کردهاید و تصمیم دارید پستههایتان را شب عید به بازار عرضه کنید. پستهکارانی که میشناسید همچنان میتوانند محصول بیشتری در اختیارتان بگذارند، به شرطی که پولشان را به موقع بپردازید. شما که حدس میزنید شب عید قیمت پسته افزایش خواهد داشت، از یکی از آشنایانتان پول قرض میگیرید و این پول را هم صرف خرید پسته میکنید تا شب عید بتوانید پسته بیشتری به بازار عرضه کنید. پولی که قرض گرفتهاید و با آن پسته خریدهاید، در واقع نوعی «اهرم مالی» است که کمکتان میکند علاوه بر سرمایه خودتان، از سرمایه شخصی دیگر هم در معاملاتتان استفاده کنید و به این ترتیب به سود بیشتری برسید.
اهرم مالی چیست و چگونه محاسبه میشود؟
اگر بخواهیم تعریف رسمیتری از اهرم مالی داشته باشیم، باید بگوییم اهرم مالی یا «Leverage» یعنی اینکه برای افزایش سود در سرمایهگذاری، از بدهی استفاده کنیم. بیشتر شرکتها برای تامین سرمایه لازم برای فعالیتهای اقتصادیشان از این اهرم استفاده میکنند. به عبارت دیگر، بخشی از ساختار استفاده از اهرم سرمایه اکثر شرکتها از بدهی تشکیل میشود. معنی و مفهومش هم این است که شرکتها علاوه بر پولی که سهامداران اصلی شرکت در اختیار مدیران شرکت گذاشتهاند، پولی را هم از منابع دیگر (مانند بانک و اوراق بدهی) قرض میگیرند تا به این ترتیب سرمایه لازم برای فعالیتهای اقتصادی شرکت و توسعه این فعالیتها فراهم باشد.
مثال: فرض کنید تعدادی سرمایهگذار میخواهند یک دامداری تاسیس کنند و با تولید شیر به سود برسند. طبق برآورد این سرمایهگذاران، طرحشان به ۵۰ میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد، ولی پولی که آنها میتوانند در این کار بگذارند فقط ۲۰ میلیارد تومان است. این سرمایهگذاران برای شروع فعالیت شرکت سراغ بانک میروند و با دریافت وام ۳۰ میلیارد تومانی، موفق میشوند شرکتشان را برپا کنند. به این ترتیب این شرکت با دریافت وام ۳۰ میلیاردی، در واقع از اهرم مالی استفاده کرده است.
استفاده از اهرم مالی مخصوص شرکتها نیست و هر کدام از ما که در برههای از زندگی وام یا قرض گرفتهایم، در واقع بهنوعی از اهرم مالی استفاده کردهایم. برای مثال، کسی که از بانک وام میگیرد و با این وام خانه میخرد در واقع از اهرم مالی استفاده کرده است.
نکته: استفاده از اهرم مالی با ریسک بازپرداخت همراه است. یعنی اگر برای انجام فعالیتی از کسی پول قرض بگیرید، همیشه باید دقت کنید که بتوانید به موقع این پول را پس بدهید. مثلا هرچه وامی که از بانک برای خرید خانه میگیریم بیشتر باشد، قسط بازپرداخت آن هم بیشتر خواهد بود و پرداخت بهموقع این قسطها دشوارتر.
استفاده از اهرم مالی در شرکتهای بورسی
گفتیم که بخشی از ساختار مالی شرکتها از طریق قرضکردن یا همان «بدهی» تامین میشود. دریافت قرض برای انجام فعالیتهای اقتصادی در هر مرحلهای از حیات شرکت امکانپذیر است و شرکتها میتوانند با صلاحدید مدیران و صاحبان خود، برای نیازهای مختلفشان پول قرض بگیرند. شرکتها با این کار در واقع از اهرم مالی استفاده میکنند. یکی راه دیگر برای تامین نیازهای مالی شرکتها، دعوت از سرمایهگذاران استفاده از اهرم جدید و استفاده از سرمایه آنها است.
اما چرا شرکتها برای تامین نیازهای مالی، گاهی ترجیح میدهند به جای افزایش میزان سرمایهگذاری، سراغ قرض گرفتن بروند؟ نکته اینجاست که اگر تعداد سهامداران بیشتر شود، سودی که از فعالیت اقتصادی شرکت حاصل میشود باید بین سهامداران بیشتری تقسیم شود، ولی اگر به جای افزایش میزان سرمایهگذاری، از اهرم مالی استفاده شود، این سود بین همان سهامداران قبلی تقسیم خواهد شد.
نکته یک: استفاده از اهرم مالی زمانی میتواند مناسب باشد که فعالیت اقتصادی مورد نظر به سود مناسب برسد. اگر فعالیت اقتصادی شرکت نتواند هزینههای استفاده از اهرم مالی را پوشش بدهد، استفاده از اهرم مالی منطقی نیست. برای درک بهتر موضوع فرض کنید برای فعالیتی اقتصادی سراغ وام بانکی رفتهاید و وامی با نرخ سود ۲۰ درصد گرفتهاید. اگر فعالیت اقتصادی شما نتواند این هزینه را جبران کند، دچار زیان خواهید شد.
نکته ۲: استفاده از اهرم مالی برای شرکتها همواره با ریسک همراه است. یکی از نکاتی که تحلیلگران بنیادی به آن توجه میکنند، ساختار سرمایه شرکت و نسبت بدهی آن به مجموع داراییهای آن است. این نسبت را در اصطلاح «نسبت بدهی» مینامند و هرچه این نسبت بیشتر باشد به معنای آن است که بخش بزرگتری از داراییهای شرکت از بدهی تشکیل شده و روی هم رفته ریسک بالاتری دارد.استفاده از اهرم
درجه یا حساسیت اهرم مالی چیست؟
همانطور که از مثالها و توضیحاتی که آوردیم پیداست، استفاده از اهرم مالی هزینه دارد. همانطور که استفاده از این ابزار مالی میتواند به افزایش چشمگیر سود منجر شود، در صورتی که سرمایهگذاریمان موفق نباشد و فعالیت اقتصادی مورد نظر طبق انتظار پیش نرود، ضرر و زیان ناشی از این فعالیت بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که از اهرم مالی استفاده نکردهایم.
پس میشود گفت میزان بدهی و نحوه استفاده از اهرم مالی در شرکت میتواند روی سودآوری شرکت تاثیر داشته باشد. تحلیلگران برای بررسی این رابطه از مفهوم «درجه اهرم مالی» یا «حساسیت اهرم مالی» استفاده میکنند که به انگلیسی میشود «Degree of Financial Leverage» یا به طور خلاصه «DFL». «حساسیت اهرم مالی» در واقع نسبتی است که میزان حساسیت سود هر سهم شرکت (EPS) را نسبت به تغییرات درآمد آن شرکت در نتیجه تغییرات میزان بدهی میسنجد. این نسبت هرچه بیشتر باشد، نشانه آن است که نوسانات سود شرکت بیشتر است. معنی ساده این حرف هم این است که استفاده از اهرم مالی برای چنین شرکتی ریسک بالاتری دارد.
پایین بودن حساسیت اهرم مالی هم میتواند به این معنی باشد که مدیران شرکت امکان بیشتری برای استفاده از اهرم مالی دارند و اگر بتوانند به درستی از چنین ابزاری استفاده کنند، احتمالا میتوانند سود بیشتری نصیب استفاده از اهرم سرمایهگذاران کنند.
استفاده از اهرممالی در معاملات اعتباری
تا اینجا گفتیم که برای انواع فعالیتهای اقتصادی میشود از اهرم مالی استفاده کرد. پس باید بشود از این ابزار برای سرمایهگذاری در بورس هم استفاده کرد. راحتترین روش برای استفاده از اهرم مالی در معاملات سهام استفاده از اعتبار کارگزاری است. در واقعیت هم همواره بخش مهمی از معاملات سهام در بورس از طریق اعتبار یا همان اهرم مالی انجام میشود.
روش دیگر برای استفاده از اهرم مالی در بازار بورس، دریافت وام از بانک یا موسسههای مالی دیگر و خرید سهام با این وام است. مثلا اگر وامی با نرخ بهره سالانه ۱۸ درصد بگیرید و با بتوانید با استفاده از این وام در بازار سرمایه به سود سالانه ۶۰ درصدی برسید، توانستهاید با استفاده از اهرم مالی به سود مناسبی دست پیدا کنید.
مهمترین انگیزه برای استفاده از اهرم مالی در معاملات بورسی، کسب سود هرچه بیشتر در کمترین زمان است. اما از آنجا که نوسان قیمت سهام میتواند بسیار زیاد باشد، استفاده درست از اعتبار میتواند سود بسیار بالایی برای معاملهگر در پی داشته باشد و استفاده نابجا از آن میتواند حتی تمام سرمایه فرد را به باد بدهد. پس استفاده از اهرم مالی برای خرید سهام میتواند بیشترین میزان ریسک را داشته باشد.
استفاده از اهرم مالی در بورس میتواند به افزایش سود معاملهگر کمک کند، اما استفاده بیرویه از این ابزار ممکن است علاوه بر خود معاملهگر، به بازار سرمایه هم ضربه بزند. مثلا در دورههایی که شاخص بورس نزولی است، معاملهگرانی که از اهرم مالی استفاده میکنند در تسویه اعتباراتشان دچار مشکل میشوند و ممکن است مجبور شوند به هر قیمتی که شده سهامشان را بفروشند. در این حالت دوره نزولی بورس ممکن است طولانیتر شود و قیمت سهام بیشتر از حالت عادی افت کند. برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی، سازمان بورس در سالهای اخیر در زمینه اعطای اعتبار از طرف کارگزاریها، سختگیریهای بیشتری انجام میدهد و دریافت اعتبار از کارگزاریها را مشروط به رعایت نسبت کفایت سرمایه و دریافت وثایق کافی کرده است.
استفاده از اهرم در قراردادهای مشتقه
بازار قراردادهای مشتقه، چه در ایران چه در جهان، یکی از جذابترین بازارهای مالی است. معامله قراردادهای اختیار و قراردادهای آتی از مهمترین بخشهای بازار ابزارهای مشتقه در بازار سرمایه ایران است و در معاملات مربوط به این ابزارها میشود از اهرم مالی هم استفاده کرد.
برای مثال، معاملهگرانی که وارد بازار آتی میشوند در ابتدای کار اهرم مالی ۱۰ دارند که این اهرم با توجه به شرایط و وجوه تضمین میتواند تغییر هم بکند. مفهوم «اهرم مالی ۱۰» هم این است که این معاملهگران میتوانند تا ۱۰ برابر سرمایه خودشان اقدام به خرید یا فروش کنند.
مثال: فرض کنید میخواهید در بازار آتی ۲ کیلوگرم زعفران بخرید (مقدار هر قرارداد آتی زعفران در بازار آتی ۱۰۰ گرم است، پس برای خرید ۲ کیلوگرم زعفران باید ۲۰ قرارداد آتی زعفران خریداری کنید). اما از آنجا که اهرم مالی شما برای معامله در بازار آتی ۱۰ است، پس میتوانید با یکدهم پول لازم این معامله را انجام بدهید. یعنی به جای اینکه پول ۲ کیلوگرم (۲۰ قرارداد) را بدهید، کافی است پول ۲۰۰ گرم (۲ قرارداد) را بپردازید. مثلا اگر پول هر قرارداد آتی زعفران ۱۵۰ هزار تومان باشد، با پرداخت ۳۰۰ هزار تومان میتوانید به اندازه ۲ کیلوگرم در بازار آتی زعفران بخرید.
نکته: اهرم مالی ابزاری برای «تکثیر سود و زیان» است. در مثال بالا، با ۳۰۰ هزار تومان توانستهاید معاملهای ۳ میلیون تومانی انجام بدهید و اگر در این معامله به سود برسید، سودی حاصل از ۳۰۰ هزار تومان مانند سود حاصل از ۳ میلیون تومان خواهد بود. اما اگر در این معامله زیان کنید، زیان حاصل هم مانند زیان حاصل از معامله ۳ میلیونتومانی خواهد بود که ممکن است در مقایسه با ۳۰۰ هزار تومان، مبلغ قابل توجهی باشد.
استفاده از اهرم مالی چه مزایا و معایبی دارد؟
با توجه به آنچه که تا کنون گفتیم، مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم.
مزایا
- افزایش سود شرکت بدون نیاز به افزایش میزان سرمایهگذاری
- انجام معاملاتی با ارزش چند برابر اصل سرمایه
- چند برابر شدن سود حاصل از معاملات
معایب
- استفاده از اهرم مالی همراه با ریسک است
- در صورتی که بازار طبق انتظار عمل نکند، زیان چندبرابری متوجه معاملهگر خواهد شد
گفتیم که اهرم مالی کاربردهای متنوعی میتواند داشته باشد؛ حتی هنگامی که از بانک وام میگیریم و با این وام خانه میخریم در واقع از اهرم مالی استفاده کردهایم. شرکتها با استفاده از این ابزار میتوانند با قبول ریسکی معقول، سود صاحبان سهمشان را افزایش بدهند و معاملهگران بورس میتوانند به کمک اهرم مالی، به معاملاتی با ارزش چند برابر سرمایه اولیهشان وارد شوند و سود معاملاتشان را حتی به چند برابر افزایش بدهند. اما استفاده از این ابزار ریسک دارد و در صورتی که بازار طبق پیشبینی جلو نرود، ضرر و زیان ناشی از آن میتواند حتی کل سرمایه اولیه را از بین ببرد.
نحوه یافتن لوریج (Leverage) مناسب در فارکس
یکی از مشکلات معامله گران در بازارهای مالی کمبود نقدینگی میباشد، بازار فارکس با توجه به این که یک بازار بین المللی و قابل اطمینان در جهان میباشد و حجم بسیار عظیمی در آن معامله می شود، با توجه به این که امکانات متنوعی در این بازار در اختیار معامله گران قرار میگیرد، توجه تعداد بسیار زیادی از سرمایه گزاران را به خود جذب کرده است.
یکی از مهم ترین امکاناتی که در اختیار معامله گر قرار میگیرد، لوریج (Leverage) یا ضریب اهرمی میباشد.
ضریب اهرمی به معامله گران این امکان را میدهد که با سرمایه ای چندین برابر سرمایه اصلی خود، در بازار وارد معامله شود.
اما باید این را هم در نظر گرفت که، ضریب اهرمی با وجود این که میتواند قدرت سود بیشتر با سرمایه کم را فراهم کند، از آن طرف میتواند در صورت زیان ده بودن معامله، باعث شود که سرمایه اصلی از بین برود.
بنابر این معامله گر باید استراتژی مناسب برای اطمینان داشتن از معاملات خود داشته باشد، تا به وسیله آن بتواند ضریب سود آوری خود در بلند مدت را تضمین کند.
ضریب اهرمی یا لوریج (Leverage) چیست؟
به طور خلاصه و ساده، ضریب اهرمی یا اهرم یا Leverage به معنی افزایش اعتبار مالی میباشد، که به صورت امانتی، کارگزار به حساب یا بالانس معامله گر اختصاص میدهد، تا سرمایه گزار با سرمایه اندک بتواند در بازار فعالیت داشته باشد، از آن طرف سرمایه ای که معامله گر در حساب خود دارد برای کار گزار حکم تضمین میباشد، که به آن مار جین نیز گفته میشود.
معامله گر میتواند بر اساس میزان ریسک خود، ضریب اهرمی خود را مشخص کند.
این ضریب ها میتواند از 1:10، 1:20، 1:50، 1:100 و . متغیر باشد.
به عنوان مثال زمانی که معامله گر لوریج 1:100 را برای حساب خود انتخاب کرده است به این معناست که معامله گر 100 برابر بیشتر از اعتباری که در حساب معاملاتی خود نزد کار گزار قرار داده است میتواند سرمایه گزاری کند.
مثلا اگر معامله گر 1000 دلار وارد حساب خود کند و اهرم 1:100 انتخاب کند، در واقع معامله گر قادر است تا سرمایه گزاری به مبلغ 100000 دلار انجام دهد.
مزایا و معایب لوریج یا ضریب اهرمی
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی به معامله گر این امکان را میدهد که با چندین برابر موجودی اصلی خود وارد معاملات شود، اما از آن طرف در صورت رعایت نکردن قوانین و نداشتن استراتژی میتواند برای معامله گر ضرر هایی را به همراه داشته باشد، اما جدا از این ها، مزایا و معایب دیگری در آن وجود دارد که میتوان به آن اشاره کرد.
از مزایای دیگر ضریب اهرمی میتوان به بهبود کارایی و اثر بخشی سرمایه واقعی، امکان ورودی سرمایه کمتر، ایجاد شدن امکان معاملات بیشتر و در نهایت شانس کسب سود های بالاتر اشاره کرد.
اما از سوی دیگر برای معایب آن میتوان به مواردی چون: ریسک بالای از دست دادن سرمایه (در صورت نداشتن استراتژی و رعایت نکردن قوانین مدیریت سرمایه)، دشوار بودن بازگشت معامله زیان ده، کاهش توان در سرمایه گزاری های بعدی اشاره کرد.
روش محاسبه ضریب اهرمی
اگر معامله گری برای مثال لوریج خود را 1:100 انتخاب کرده باشد و موجودی او 1000 دلار باشد، مقدار اعتباری که کار گزاری به او میدهد 100 برابر است.
پس در این جا، معامله گر توسط ضریب اهرمی که کار گزاری در اختیارش قرار داده است، تا مبلغ 100000 دلار میتواند وارد معامله شود.
اگر معامله گر در معاملات خرید یا فروش خود سود کرده باشد، کار گزار سود کامل را به حساب معاملاتی واریز می کند.
اما اگر معامله وارد زیان شود، کار گزاری تا مبلغ سرمایه اولیه معامله گر اجازه ضرر میدهد، که در این مثال سرمایه اولیه معامله گر 1000 دلار میباشد و اگر بیشتر از آن وارد ضرر شود حساب کال مار جین میشود.
مقدار مطلوب لوریج
این موضوع کاملا واضح است که هر چه ضریب اهرمی بیشتری داشته باشیم، میزان سود حاص از معاملات بیشتر میباشد، اما از آن طرف باید در نظر داشت که میتواند ضریب ریسک بالاتری برای معامله گر به همراه داشته باشد.
اما این موضوع که چه مقدار ضریب اهرمی میتواند برای متعادل کردن سود و زیان معاملات در نظر گرفت بسیار متغیر می باشد.
اولین موضوع که در مقدار ضریب اهرمی تاثیر دارد این میباشد که معامله گر با چه میزان سرمایه ای قصد فعالیت در بازار را دارد، دومین موضوع قدرت ریسک پذیری هر فرد میباشد و پس از آن وضعیت معاملات سود ده یا زیان ده است و این که چه معامله ای میخواهد انجام دهد و در نهایت استراتژی معاملاتی فرد چگونه میباشد و اطلاعات و پارامتر هایی از این قبیل که میتواند در تعیین مقدار بهینه و درست ضریب معاملاتی به معامله گر کمک کند.
اما به صورت کلی میتوان برای معامله گرانی که تازه فعالیت خود را در بازار آغاز کرده اند، ضریب 10، 25، 50 و در صورت داشتن استراتژی معاملاتی صحیح میتوان 1:100 هم در نظر گرفت.
تا در صورت زیان احتمالی، امکان جلوگیری از زیان بیشتر و هم فرصت جبران ضرر و باز گردانی زیان اولیه وجود داشته باشد.
پس با توجه به توضیحاتی که داده شد، برای در نظر گرفتن مقدار درست ضریب معاملاتی همه چیز به رفتار و انگیزه سرمایه گزار، شرایط موجود در بازار و از همه مهم تر استراتژی معاملاتی در لحاظ کردن این موضوع بستگی دارد.
تغییر ضریب معاملاتی
برای تغییر مقدار ضریب، ابتدا باید وارد سایت کار گزاری معاملاتی خود شوید و در قسمت مشخصات حساب مقدار ضریب معاملاتی را تغییر داد.
این مقدار معمولا دارای تایید دو مرحله ای است و از طریق پیامک یا ایمیل، با وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند.
مشاهده بیشتر: اسپرد (SPREAD) در فارکس
خلاصه و جمع بندی
استفاده از هر ابزاری میتواند ریسک های موجود خود را داشته باشد، در ابتدا ممکن است استفاده از ضریب اهرمی بسیار دلهره آور باشد، اما میتوان با یادگیری کامل و به دست آوردن تجربه کافی در بازار و داشتن استراتژی معاملاتی خوب، از آن سود بسیار خوبی به دست آورد، همچنین باید به میزان ریسک پذیری و نوسانات موجود در بازار توجه کنید، چون نوسانات ذات بازار است و ضرر در آن غیر قابل اجتناب می باشد، و به یاد داشته باشید انتخاب و استفاده از لوریج یا ضریب اهرم در بازار برای هر فرد کاملا انعطاف پذیر و متناسب با میزان ریسک پذیری ان فرد می باشد.
این نکته را باید در نظر گرفت که استفاده از بالاترین میزان ضریب اهرمی به همان اندازه که میتواند باعث سود بیشتر شود، به همان اندازه هم میتواند پر خطر و دارای ریسک باشد، و باید در هنگام معامله تمام جوانب موجود را در نظر گرفت.
بنابراین با رعایت مدیریت سرمایه و کنترل ضریب اهرمی و احساسات، می توان به موفقیت و سود آوری در این بازار دست یافت.
نکات مهم انتخاب اهرم (لوریج) در فیوچرز چه مواردی هستند؟ (4)
در این قسمت از مقالات آموزش رایگان معاملات فیوچرز به بررسی نکات مهم انتخاب لوریج در معاملات آتی (فیوچرز) می پردازیم. بهترین اهرم برای معاملات چیست و چگونه بهترین لوریج را انتخاب کنیم؟ همراه ما باشید. فرق حالت کراس و ایزوله در فیوچرز چیست؟ در مقاله پیشین به این موضوع اشاره کردیم و در این مقاله به انتخاب لوریج در معاملات فیوچرز می پردازیم. اگر به صورت حرفهای فیوچرز بایننس را دنبال می کنید، پیشنهاد می کنم آموزش حرفه ای فیوچرز بایننس را از دست ندهید.
انتخاب لوریج در معاملات فیوچرز بایننس
در مقالات قبل اشاره کردیم که بایننس امکان استفاده از اهرم های 1 تا 125 برابر را برای بیت کوین به معامله گران داده است و برای سایر ارزهای دیجیتال متفاوت است. ابتدا با مشخص کردن اهرم معامله و باتوجه به لوریج انتخاب شده، مارجین اولیه توسط بایننس اعلام می شود و در صورتی داشتن مارجین اولیه، امکان انجام معاملع برای شما وجود دارد. اگر لوریجی را برای پوزیشن انتخاب نکنید، به شکل پیش فرض لوریج 20x توسط صرافی انتخاب خواهد شد.
در ادامه آموزش، جدولی قرار دارد که می توانید بر اساس اهرم مناسب خود را انتخاب کنید. در نظر داشته باشید که هر چه مقدار سفارش بالاتر باشد، لوریج پایین تر خواهد بود. فرض کنید که اهرم 125x را انتخاب کرده اید و در این صورت نباید سفارش شما مبلغی بالاتر از 50 هزار دلار باشد. مارجین اولیه نیز در زمان انتخاب لوریج محاسبه می شود.
در معاملات آتی باید 3 مرحله کلی را در نظر بگیرید:
2. انتخاب مارجین اولیه توسط بایننس (خرید یا فروش را تعیین می کنیم)
3. بیشترین مقدار ممکن برای سفارش معین می شود.
مثال: نمونه معامله
فرض کنید قصد دارید معامله فیوچرز بیت کوین را باز کنید. در ابتدا باید اهرم معاملاتی را تعیین کنید. به عنوان مثال 50X را مشخص می کنیم. 50X یعنی قصد داریم سرمایه را 50 برابر کرده و سپس با آن معامله انجام دهیم. به تصویر زیر توجه کنید:
بازکردن اهرم معاملات فیوچرز
بیشینه مقدار سفارش فیوچرز
با اهرم 50X بیشترین مقدار ممکن (بیشینه) نمایش داده میشود که در سفارش بالا 1 میلیون دلار می باشد. به این معنا که اگر قیمت بیت کوین 10 هزار دلار باشد، با انتخاب لوریج 50 می توانید تقریباً 100 قرارداد بیت کوین به صورت لانگ (خرید) یا شورت (فروش) باز کنید.
در تصویر بالا لوریج 125 را انتخاب می کنیم. در این موقعیت، بیشترین مقدار مجاز برای سفارش، 50 هزار دلار است. یعنی اگر قیمت بیت کوین را همان 10 هزار دلار فرض کنیم، با انتخاب لوریج 125 در بیشترین حالت استفاده از اهرم ممکن می توان 5 قرارداد بیت کوین به صورت لانگ یا شورت باز کرد.
نکته: با افزایش لوریج؛ اندازه بیشترین (ماکزیمم) مقدار سفارش مجاز، کاهش پیدا می کند.
مارجین اولیه و مارجین حداقل
مارجین یا اهرم اولیه “initial margin” است و مارجین حداقل نیز “Maintenance Margin” می باشد. مارجین اولیه مقدار سرمایه ای است که توسط تریدر تأمین می شود. مارجین حداقل مقدار سرمایه ای است که توسط صرافی بایننس محاسبه می شود و همان قیمت لیکویید شده است. اگر ضرر به وجود آمده از یک معامله، کمتر از مارجین خداقل شود، معامله به صورت کاملاً خودکار از بین می رود که به آن “تریدر لیکویید” یا “کال مارجین” گفته می شود.
گفته شد که اولین اقدام انتخاب لوریج است. اگر لوریج را تقسیم بر 1 کنیم، مارجین اولیه به دست می آید. به عنوان مثال اگر لوریج 2 را در نظر بگیریم، مارجین اولیه از حاصل تقسیم عدد 1 به عدد 2 یعنی یک دوم یا 0.5 به دست می آید. پس باید نصف مقدار سفارش توسط معامله گر مهیا شود. در صرافی بایننس مارجین حداقل همیشه کمتر از نصف مارجین اولیه است. در ادامه مثالی قرار دارد که به فهم بهتر این موضوع کمک می کند.
مراحل انجام سفارش با انتخاب لوریج
1. لوریج را انتخاب کنید. به عنوان مثال ما عدد 10برابر را در نظر می گیریم.
انتخاب لوریج 10
بیشترین حالتی که می توانیم با آن معامله را باز کنیم، 40 میلیون دلار است. پس بیشترین مقدار ممکن (بیشینه) مقدار سفارش است. از ماشین حساب بایننس کمک می گیریم و سایر موارد را محاسبه می کنیم.
ماشین حساب بایننس برای محاسبه
در ماشین حساب بایننس باید مشخص کنیم که قصد انجام چه نوع معامله ای را داریم، شورت یا لانگ؟ قیمت ورود را در قسمت “Entry Price” وارد می کنیم. در این بخش قیمت هر بیت کوین را 10 هزار دلار در نظر گرفتیم. قیمت خروج را نیز 12 هزار دلار فرض می کنیم. مقدار بیت کوینی را که قصد داریم خرید کنیم در قسمت “Quantity” می نویسیم. 10 بیت کوین در نظر می گیریم و در آخر روی “Calculate” می زنیم.
مارجین اولیه 10 هزار دلار است. پس حداقل موجودی شما باید 10 هزار دلار باشد. اندازه سفارش در معامله ذکر شده برابر است با:
اندازه سفارش نیز 100 هزار دلار است که استفاده از اهرم استفاده از اهرم با انتخاب اهرم 10، باید 10 درصد از 100هزار دلار را تأیمین کنید که مابقی آن را بایننس تأمین خواهد کرد. برای محاسبه قیمت لیکویید شدن از تب “Liquidation Price” ماشین حساب استفاده خواهیم کرد.
محاسبه لیکویید شدن در فیوچرز
برای این منظور قیمت ورود و مقدار دارایی را وارد می کنیم. در سمت راست قیمت لیکویید شدن به نمایش در می آید. اگر حساب خود را به میزان مارجین اولیه شارژ کنید و اگر قیمت بیت کوین به 9040 برسد، معامله به صورت خودکار منتقی می شود و حساب شما لیکویید خواهد شد. اگر شما هم این سؤال را دارید که نحوه واریز و برداشت ارز به فیوچرز چگونه است؟ حتماً مقاله بعدی بایننس فارسی را مطالعه کنید.
تازه کارهای فارکس چه اهرم یا لوریجی استفاده کنند؟ | درس ششم
در این قسمت آموزش از مدیریت ریسک در بازار فارکس، ما می خواهیم نگاهی به “اهرم” یا لوریج بیندازیم و به شما نشان دهیم که چگونه اهرم پایین به تازه کارهای فارکس کمک میکند تا زنده بمانند.
مجله افیکس کار: به عنوان یک معامله گر بازار فارکس ، بسیار مهم است که شما هم از مزایای اهرم مطلع شوید و هم از مشکلات معامله با آن.
به عنوان مثال استفاده از نسبت 100: 1 به این معنی است که می توانید برای هر 1 دلار در حساب خود تا 100 دلار معامله کنید.
با حداقل 1000 دلار مارجین در حساب خود ، می توانید تا 100.000 دلار با اهرم 100: 1 معامله کنید.
این به شما امکان می دهد تا معادل 100.000 دلار معامله سود کسب کنید!
این مانند یک شخص فوق العاده ضعیف است که بازوی فوق العاده دراز خود را وارد یک مسابقه مچ اندازی میکند. اگر او بداند چه کاری انجام باید دهد ، مهم نیست که رقیب او آرنولد شوارتزنگر باشد ، به دلیل اهرمی که بازوی وی می تواند ایجاد کند ، او معمولاً برنده بیرون می آید.
تا وقتی اهرم درست کار می کند ، سود شما را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. مغرور میشوید و فکر می کنید بزرگترین معامله گری هستید که تاکنون وجود داشته است.
اما اهرم می تواند بر علیه شما نیز باشد.
اگر معامله شما در جهت مخالف حرکت کند ، اهرم ضررهای احتمالی شما را بیشتر می کند. لذا شما سریعتر ازآنچه که فکرش را بکنید شکست خواهید خورد.
در این نمودار نشان داده شده که در صورت حرکت قیمت ها بسته به میزان اهرم شما ، مانده حساب شما چه مقدار تغییر می کند.
اهرم | % تغییر در جفت ارز | % تغییر در حساب |
---|---|---|
1:100 | 1% | 100% |
1:50 | 1% | 50% |
1:33 | 1% | 33% |
1:20 | 1% | 20% |
1:10 | 1% | 10% |
1:5 | 1% | 5% |
1:3 | 1% | 3% |
1:1 | 1% | 1% |
فرض کنید شما USD/JPY خریداری کرده اید و از 120.00 به 121.20 یعنی 1٪ افزایش می یابد.
اگر یک لات استاندارد 100.000 دلار معامله کنید ، نحوه تأثیر اهرم بر بازده شما بصورت زیر خواهد بود:
اهرم | مارجین مورد نیاز | % تغییر در حساب |
---|---|---|
1:100 | $1,000 | +100% |
1:50 | $2,000 | +50% |
1:33 | $3,000 | +33% |
1:20 | $5,000 | +20% |
1:10 | $10,000 | +10% |
1:5 | $20,000 | +5% |
1:3 | $33,000 | +3% |
1:1 | $100,000 | +1% |
حالا فرض کنید شما USD / JPY خریداری کرده اید و از 120.00 به 118.80 یعنی 1٪ کاهش می یابد.
اگر یک لات استاندارد 100k معامله کنید ، در اینجا نحوه تأثیر اهرم بر بازده (یا ضرر) شما آورده شده است:
اهرم | مارجین مورد نیاز | % تغییر در حساب |
---|---|---|
100:1 | $1,000 | -100% |
50:1 | $2,000 | -50% |
33:1 | $3,000 | -33% |
20:1 | $5,000 | -20% |
10:1 | $10,000 | -10% |
5:1 | $20,000 | -5% |
3:1 | $33,000 | -3% |
1:1 | $100,000 | -1% |
هرچه از اهرم بیشتری استفاده کنید ، “فضای تنفس” کمتری برای جابجایی بازار قبل از کال مارجین دارید.
احتمالاً فکر می کنید ، “من یک معامله گر روزانه هستم ، من به اتاق تنفس احتیاج ندارم. من فقط از 20-30 پیپ حد ضرر (stop loss) استفاده می کنم.
خوب ، بیایید نگاهی به شرایط شما بیندازیم:
مثال :
شما یک حساب مینی با 500 دلار باز می کنید که 10 مینی لات معامله می کند و فقط به حاشیه 0.5٪ نیاز دارد.
شما 2 مینی لات یورو / دلار می خرید.
اهرم واقعی شما 40: 1 است (20000 دلار / 500 دلار).
شما حد ضرر (stop loss) 30 پیپ را وارد می کنید و سرانجام ماشه کشیده میشود. ضرر شما 60 دلار است (یک دلار به ازای هر پیپ ضربدر ۲ مینی لات).
شما 12٪ از حساب خود را از دست داده اید (60 دلار ضرر / 500 دلار حساب).
مانده حساب شما اکنون 440 دلار است.
شما معتقدید که روز بدی را پشت سر گذاشتید. روز بعد ، شما احساس خوبی دارید و می خواهید ضررهای روز گذشته را جبران کنید. بنابراین تصمیم می گیرید دو برابر وارد معامله شوید و 4 مینی یورو / دلار خریداری می کنید.
اهرم واقعی شما حدود 90: 1 است (40000 دلار / 440 دلار).
شما حد ضرر معمول 30 پیپ و ضررهای معامله خود را تنظیم می کنید.
ضرر شما 120 دلار است (۱ دلار به ازای هر پیپ ضربدر استفاده از اهرم ۴ مینی لات).
شما 27٪ حساب خود را از دست داده اید (120 دلار ضرر / 440 دلار حساب).
مانده حساب شما اکنون 320 دلار است.
شما اعتقاد دارید که روند تغییر می کند بنابراین دوباره معامله می کنید.
شما 2 مینی یورو / دلار می خرید. قدرت واقعی شما حدود 63: 1 است.
شما 30 پیپ حد ضرر معمول خود را تنظیم کرده و یک بار دیگر ضرر می کنید! ضرر شما 60 دلار است (۱ دلار به ازای هر پیپ ضربدر ۲ مینی لات).
شما تقریباً 19٪ حساب خود را از دست داده اید (60 دلار ضرر / 320 دلار حساب). مانده حساب شما اکنون 260 دلار است.
ناامید می شوید و سعی می کنید به آنچه اشتباه انجام می دهید فکر کنید. لذا توقف هایتان را خیلی محکم تنظیم می کنید.
روز بعد 3 مینی یورو / دلار خریداری می کنید.
اهرم واقعی شما 115: 1 است (30000 دلار / 260 دلار).
توقف ضرر خود را تا 50 پیپ افزایش می دهید. معامله بر خلاف شما شروع می شود و به نظر می رسد که دوباره در انتظار متوقف شدن هستید!
اما آنچه بعد اتفاق می افتد حتی بدتر است!
شما یک کال مارجین دریافت می کنید!
از آنجا که با یک حساب 260 دلاری 3 لات باز کردید ، مارجین استفاده شده 150 دلار بود بنابراین مارجین قابل استفاده شما 110 دلار بود.
این معاملات برخلاف 37 پیپ شما بود و چون 3 مینی لات باز داشتید ، یک کال مارجین خواهید گرفت. پوزیشن شما به قیمت بازار بسته شده است.
تنها پولی که در حساب خود باقی مانده 150 دلار است ، مارجین استفاده شده که پس از margin call به شما بازگردانده شد.
پس از چهار معامله کل ، حساب معامله شما از 500 دلار به 150 دلار رسیده است.
این یعنی 70٪ ضرر!
تبریک می گویم ، خیلی طول نخواهد کشید تا بقیه را از دست بدهید.
ترید # | حساب موقع شروع | # لات | Stop Loss (pips) | نتیجه ترید | حساب در انتها |
---|---|---|---|---|---|
1 | $500 | 2 | 30 | -$60 | $440 |
2 | $440 | 4 | 30 | -$120 | $320 |
3 | $320 | 2 | 30 | -$60 | $260 |
4 | $260 | 3 | 50 | Margin Call | $150 |
چهار باخت متوالی معاملات غیرمعمول نیست. معامله گران باتجربه دارای باختهای متوالی مشابه یا حتی بدتر هستند.
دلیل موفقیت معامله گران با تجربه
دلیل موفقیت آنها استفاده از اهرم پایین است.
معامله گران با تجربه اکثر اهرم های خود را در 5: 1 محدود می کنند اما بندرت آنقدر بالا می روند و حدود 3: 1 می مانند.
دلیل دیگر موفقیت معامله گران باتجربه این است که آنها سرمایه کافی در حساب خود قرار میدهند!
در حالی که یادگیری تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تجزیه و تحلیل بنیادی ، تجزیه و تحلیل سنتیمنت ، ایجاد یک استراتژی و روانشناسی معاملات مهم است ، ما معتقدیم بزرگترین عامل در موفقیت شما به عنوان معامله گر فارکس این است که مطمئن شوید حساب خود را به اندازه کافی پر می کنید و آن سرمایه را با اهرم هوشمندانه معامله می کنید.
شانس موفقیت شما با سرمایه خیلی کم پایین است. کاهش اثرات اهرم در حساب خیلی کوچک غیرممکن است.
اهرم کم با استفاده ازسرمایه کافی به شما امکان می دهد ضرر و زیان بسیار ناچیزی داشته باشید . این نه تنها باعث می شود شب راحت بخوابید بلکه می توانید روز دیگری دوباره را معامله کنید.
در درس هفتم نگاهی به تاثیر اهرم یا لوریج بر هزینه های معامله شما خواهیم انداخت
دیدگاه شما