شمسایی: اینجا هستیم تا قهرمان شویم/ کوگوره: خبر خوب، بازی نکردن شمسایی است!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ وحید شمسایی و کنیچیرو کوگوره عصر امروز (جمعه) در نشست خبری پیش از دیدار تیم ملی فوتسال ایران مقابل ژاپن در فینال جام ملتهای آسیا 2022 شرکت کردند.
شمسایی: اینجا هستیم تا قهرمان شویم
وحید شمسایی سرمربی تیم ملی فوتسال ایران درخصوص تقابل با ژاپن رقیب دیرینه اظهار داشت: تجربه بازی مقابل کوگوره را بهعنوان بازیکن دارم، اما امروز هر دوی ما مربی هستیم. ژاپن واقعا قدرتمند است و تلاش میکنیم مطابق استراتژی خودمان بازی کنیم. تلاش خواهیم کرد آنها را به بهترین شیوه آنالیز و لحظاتی از بازی را کنترل کنیم. میدانیم ژاپن بسیار خوب آماده شده و در طول مسابقه بسیار منظم است.
وی با بیان اینکه بازیکنان ایران تا آخرین لحظه تلاش خواهند کرد، گفت: سخت است پیشبینی کنیم که بازی در 40 دقیقه، وقت اضافه یا ضربات پنالتی تعیین میشود. با این حال از دقیقه اول تمرکز بالایی خواهیم داشت و بازی را سرسخت آغاز میکنیم. این یک مسابقه مهم برای ماست و میدانیم حریفی بسیار قدرتمند با بهترین بازیکنان و مربی خوب پیش رو داریم. با این حال به بازیکنان ایران باور داریم و اینجا هستیم تا قهرمان شویم.
کوگوره: خبر خوب، بازی نکردن شمسایی است!
کوگوره سرمربی تیم ملی فوتسال ژاپن در این نشست خبری عنوان کرد: خوشحال هستیم که به فینال رسیدهایم و به بازیکنانم افتخار میکنم. 20 سال است که شمسایی را بهعنوان یک دوست و بازیکن میشناسم و خوشحالم که اینجا مقابل او و یک تیم قدرتمند بازی میکنیم.
وی افزود: ایران همیشه رقیب ماست. آمادهسازی خوبی برای فینال داشتیم و بازیکنان ما اعتماد به نفس دارند. تمام تلاش خود را میکنیم تا ایران را ببریم و قهرمان شویم.
استراتژی آمریکا برای ایجاد نظم نوین خاورمیانه
اقتصادنیوز: اگرچه هنری کیسینجر به ندرت به دلیل سیاستش در خاورمیانه شهرت دارد، اما در طول چهار سالی که وی به عنوان وزیر امور خارجه رؤسای جمهور ریچارد نیکسون و جرالد فورد خدمت کرد، رهبری تلاشهای موفقی برای ایجاد نظم پایدار خاورمیانه را بر عهده داشت؛ نظمی که 30 سال به طول انجامید و مبنای آن منافع ملی کشورش در این منطقه بود.
به گزارش اقتصادنیوز ؛ مارتین ایندیک عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهای برای فارن افرز با عنوان «تقدم نظم بر صلح؛ دیپلماسی خاورمیانهای کیسینجر و درس های آن برای امروز» که خلاصهای اقتباسی از کتاب وی با نام «استاد بازی: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه» است، ضمن تبیین دکترین خاورمیانهای کیسینجر، تلاش کرده است تا با به روزرسانی آن بر مبنای الگوهای رایج در رویکرد این استراتژیست شهیر آمریکایی، راهبردی کارآمد را برای نحوه تعامل دولت ایالات متحده با مناسبات کنونی خاورمیانه ارائه دهد.
ایندایک بر این باور است که «ایالات متحده باید یک استراتژی پساافغانستان و یک نقشه راهِ راهبردی برای ارتقای نظم در خاورمیانه طراحی کند، حتی در عصری که اولویتهای استراتژیک آمریکا به سوی شرق آسیا و هندوپاسیفیک شیفت میکنند».
اقتصادنیوز این مقاله تفصیلی را در سه بخش مجزا تقدیم مخاطبان میکند. در ادامه بخش نخست این مطلب را بخوانید.
تقدم نظم بر صلح (بخش اول)
پایان شرم آور جنگ ایالات متحده در افغانستان به طور چشمگیری بر پیچیدگی و نوسانات خاورمیانه گسترده تر تأکید کرد. آمریکایی ها ممکن است سعی کنند خود را دلداری دهند که در نهایت می توانند به این منطقه آشفته پشت کنند، زیرا ایالات متحده اکنون خودکفا در انرژی است و بنابراین بسیار کمتر به نفت خاورمیانه وابسته است. واشنگتن راه سختی را آموخته است که برای بازسازی منطقه در تصویر ایالات متحده تلاش نکند. و اگر رهبران آمریکایی وسوسه شوند که دوباره در آنجا جنگ کنند، احتمالاً حمایت عمومی کمی پیدا خواهند کرد.
با این وجود، دور شدن از خاورمیانه گستردهتر در سخن بسیارآسانتر از انجام آن است. اگر ایران به پیشبرد برنامه هسته ای خود ادامه دهد، می تواند یک مسابقه تسلیحاتی یا حمله پیشگیرانه اسرائیل کلید بخورد که ایالات متحده را به جنگ دیگری در خاورمیانه بکشاند. این منطقه به دلیل مرکزیت ژئواستراتژیک آن که در تقاطع اروپا و آسیا قرار دارد، همچنان مهم است. اسرائیل و متحدان عرب واشنگتن برای امنیت خود به ایالات متحده وابسته هستند. کشورهای شکست خورده مانند سوریه و یمن همچنان محل پرورش بالقوه تروریست هایی هستند که می توانند به ایالات متحده و متحدانش ضربه بزنند. و اگرچه ایالات متحده دیگر به جریان آزاد نفت از خلیج فارس وابسته نیست، اما وقفه طولانی مدت در آنجا می تواند اقتصاد جهانی را به رکود بکشاند. چه بخواهیم چه نخواهیم، ایالات متحده باید یک استراتژی پساافغانستان برای ارتقای نظم در خاورمیانه طراحی کند، حتی اگر تمرکز خود را به اولویت های دیگر تغییر دهد.
در ایجاد آن استراتژی، سابقه ای وجود دارد که می تواند به عنوان یک الگوی مفید عمل کند. این برگرفته از تجربه استراتژیست برجسته واشنگتن، هنری کیسینجر است. اگرچه کسینجر به ندرت به دلیل سیاستش در خاورمیانه شهرت دارد ، اما در طول چهار سالی که کیسینجر به عنوان وزیر امور خارجه رؤسای جمهور ریچارد نیکسون و جرالد فورد خدمت کرد، رهبری تلاشهای موفقیتآمیز برای ایجاد نظم پایدار خاورمیانه را بر عهده داشت، نظمی که 30 سال به طول انجامید.
کیسینجر در حالی که ایالات متحده تمام نیروهای خود را از ویتنام خارج می کرد و از آسیای جنوب شرقی عقب نشینی می کرد، توانست به آن دست یابد. دورانی بود، مثل امروز، که دیپلماسی باید جایگزین توسل به زور می شد. این با رسوایی واترگیت مصادف شد که ایالات متحده را در یک بحران عمیق سیاسی فرو برد و نیکسون را مجبور به کناره گیری کرد و خلاء بالقوه ای را در رهبری ایالات متحده در صحنه جهانی ایجاد کرد.
و با این حال، در این دوره از ضعف آمریکا در بحبوحه جنگ سرد، دیپلماسی کیسینجر توانست اتحاد جماهیر شوروی را به حاشیه رانده و پایه های یک روند صلح به رهبری آمریکا را که عملاً به درگیری بین کشورهای عربی و اسرائیل پایان داد، پی ریزی کرد، حتی اگر در حل مناقشه اسرائیل و فلسطین شکست خورد.
یکی از مهمترین درسهای دوران کیسینجر این است که تعادل در موازنه قدرت منطقهای برای حفظ نظم پایدار کافی نیست. برای مشروعیت بخشیدن به این نظم، واشنگتن باید راه هایی برای تشویق متحدان و شرکای خود برای رسیدگی به نارضایتی های منطقه بیابد.
اگرچه سیاستگذاران باید در تلاشهای صلحآمیز خود محتاط باشند و ثبات را بر معاملات پایان مناقشه ترجیح دهند، اما باید از دسترسی ناکافی نیز اجتناب کنند، زیرا این امر میتواند نظم را نیز بیثبات کند. در حالی که در واشنگتن اشتهای کمی برای رسیدگی به مناقشه اسرائیل و فلسطین وجود دارد، دولت بایدن باید در برابر وسوسه نادیده گرفتن این موضوع مقاومت کند. همانطور که کیسینجر از راه سخت یاد گرفت، درگیری هایی که به نظر خفته می رسند می توانند در لحظات غیرمنتظره به بحران های تمام عیار تبدیل شوند. مقابله با یکی از درگیری های مرکزی در خاورمیانه با به کارگیری استراتژی کیسینجری از گام های افزایشی، بهترین راه برای جلوگیری از سعلهور شدن آتشی دیگر در این منطقه قابل احتراق است.
نظم، نه صلح
این نظم بود، نه صلح، که کیسینجر به دنبال آن بود، زیرا او معتقد بود که صلح نه یک هدف دست یافتنی و نه حتی مطلوب در خاورمیانه است. از نظر کیسینجر، حفظ نظم خاورمیانه مستلزم حفظ تعادل قوا به صورت پایدار است. کیسینجر در پایاننامه دکترای خود که متعاقباً در سال 1957 با عنوان جهانی بازسازی شده منتشر شد، نشان داد که چگونه دیپلمات اتریشی کلمنس فون مترنیخ و دولتمرد انگلیسی-ایرلندی، لرد کاسلریگ، 100 سال ثبات نسبی را در اروپا با توجه هنرمندانه به موازنه قوا و توازن قدرتها ایجاد کردند و به طرز ماهرانه ای کسانی را که سعی در برهم زدن آن داشتند، دستکاری می کردند.
کیسینجر در زمانی که فرصت پیدا کرد به دنبال تکرار این رویکرد در خاورمیانه بود. اما او فهمید که تعادل در موازنه قوا کافی نیست. برای اینکه نظم پایدار باشد، باید مشروع نیز باشد، به این معنی که تمام قدرتهای بزرگ درون نظام باید به مجموعهای از قوانین پذیرفته شده مشترک پایبند باشند. این قوانین تنها در صورتی قابل احترام خواهند بود که برای تعداد کافی از دولت ها احساس عدالت کافی ایجاد کنند. او مینویسد که این نیاز به جلب رضایت همه نارضایتیها نداشت، «فقط مستلزم غیبت نارضایتیهایی که انگیزه تلاش برای سرنگونی نظم را فراهم میکردند، بود». کیسینجر استدلال کرد که یک دستور مشروع، درگیری را از بین نمی برد، اما دامنه آن را محدود می کند.
این نتیجه گیری همچنین از آنچه او در طول جنگ جهانی دوم مشاهده کرد، حاصل شد، زمانی که ایدهآلیسم ویلسونی که به دنبال صلح برای پایان دادن به همه جنگ ها بود، در عوض به مماشات و فتح اروپا توسط هیتلر منتهی شد. همانطور که کیسینجر در خاطرات خود آورده، "برای استراتژی کانال اکثر مردم در بیشتر دوره های تاریخ، صلح یک وضعیت مخاطره آمیز بود و نه ناپدید شدن هزاران ساله همه تنش ها." در نتیجه، در تلاشهای دیپلماتیک خود در خاورمیانه، کیسینجر پیوسته از پیگیری معاهدات صلح اجتناب میکرد و در عوض به دنبال توافقهایی بود که به همه طرفها در حفظ نظم موجود کمک میکرد. همانطور که او چندین دهه بعد به من گفت، "من هرگز فکر نمی کردم لحظه ای از آشتی جهانی وجود داشته باشد."
شک و تردید کیسینجر برای اولین بار در زیرنویسی که او برای «یک جهان بازسازیشده» انتخاب کرد، عنوان شد: مترنیخ، کاسلریگ و مشکلات صلح.. این واقعیت که او پس از سالها تحقیق عمیق به این نتیجه رسید که صلح مشکلساز است، تأثیر شکلدهندهای بر رویکرد او به دیپلماسی در خاورمیانه داشت.
کیسینجر در صفحه اول مقدمه کتاب توضیح می دهد که چرا به این نتیجه رسیده است. او می نویسد: «دستیابی به صلح به آسانی میل به آن نیست.» دوره هایی مانند دوره ای که او مطالعه کرده بود، به طور متناقض، صلح آمیزترین دوره ها بود، زیرا دولتمردان، به واسطهگری برای صلح مشغول نبودند.
امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی قرن هجدهم، تأثیر دیگری بر سیاستگذاری کیسینجر در خاورمیانه داشت. کانت معتقد بود که صلح اجتناب ناپذیر است. اما چیزی که کیسینجر از مقاله «صلح همیشگی» برداشت، این بود که تضاد بین دولتها به مرور زمان منجر به فرسودگی قدرتهایشان میشود. در نهایت، آنها صلح را به بدبختی جنگ ترجیح می دهند. به عبارت دیگر، ایجاد صلح فرآیندی تدریجی بود که نمیتوان آن را تعجیل کرد. همانطور که کیسینجر اشاره کرد، کانت فهمید که «معضل اصلی زمان ما این است که اگر تلاش برای صلح به تنها هدف سیاست تبدیل شود، ترس از جنگ به سلاحی در دستان بیرحمترینها تبدیل میشود و این باعث خلع سلاح اخلاقی می شود.»
هنگامی که کیسینجر این منشور را در خاورمیانه به کار برد، تصور کرد که اعراب آمادگی آشتی با دولت یهود را ندارند و اسرائیل قادر به دادن امتیازات ارضیبه آنها بدون به خطر انداختن موجودیت خود نیست. بنابراین او روند صلحی را ایجاد کرد که اسرائیل را در گامهای کوچک و تدریجی از سرزمینهای عربی که در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ اشغال کرده بود، عقب راند. اصل مشروعیت بخشی به این رویکرد در قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل متحد که مبادله سرزمین در مقابل صلح را پیش بینی می کرد، تصریح شد.
با این حال، روند صلح کیسینجر برای خرید زمان طراحی شد تا صلح: زمان برای اسرائیل برای ایجاد قابلیتهای خود و کاهش انزوای خود، و زمان برای اعراب برای خسته شدن از درگیری و تشخیص مزایای همکاری با یک همسایه اسرائیلی که به طور فزایندهای قدرتمند است. در این میان، او صلح خاورمیانه را با احتیاط، بدبینی و تدریجی دنبال میکرد، به همین دلیل است که آن را «دیپلماسی گام به گام» نامید.
تعادل و مشروعیت در تعقیب نظم و فزاینده گرایی در پیگیری صلح مفاهیم اساسی رویکرد استراتژیک کیسینجر بود. او موفق شد سه توافق موقت میان مصر، سوریه و اسرائیل را به مذاکره بنشیند و پایه های معاهدات صلح بعدی را که اسرائیل با مصر و اردن منعقد کرد، بنیان نهاد.
با این حال، زمانی که رئیس جمهور ایالات متحده، بیل کلینتون، تاکید کیسینجر بر احتیاط را نادیده گرفت و تلاش ناکام برای پایان دادن به درگیری اسرائیل و فلسطین را صورت داد، روند کیسینجر شروع به واگرایی کرد. و سپس پرزیدنت جورج دبلیو بوش حمله شوم خود را به عراق آغاز کرد و با ایجاد امکان برای ایران در راستای به چالش کشیدن سلطه دشمن خود، ایالات متحده در جهان عرب سنی، دستور کیسینجر را متلاطم کرد.
بهترین روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال چیست؟
بهترین روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال چیست؟ در بازار ارز های دیجیتال روش های مختلفی برای معامله وجود دارد. می توانید با در نظر گرفتن استراتژی شخصی و روش تحلیل بازار، سود های کلانی دریافت نمایید. همراه ما باشید تا در مورد بهترین روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال صحبت نماییم.
استفاده از تکنیک واگرایی در معاملات
واگرایی در نمودار های قیمتی مختلفی دیده می شود که اگر اطلاعی از واگرایی در بازار ارز دیجیتال نداریدT می توانید آموزش های مرتبط با آن را دریافت نمایید. با استفاده از اندیکاتور های مختلفی مانند اندیکاتور مکدی و آر اس آی می توانید واگرایی های تشکیل شده را مشاهده نمایید.
شناسایی و تشخیص واگرایی کار آن چنان پیچیده این نبوده و شما می توانید قبل از تغییر روند از تغییرات آینده روند معاملات داشته و کسب سود نمایید. برای خرید یا فروش در موقعیت های مختلف آماده شوید. واگرایی از روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال بوده در صورت تمایل استفاده نمایید.
پرایس اکشن چیست ؟
پرایس اکشن یا تغییرات و رفتار قیمتی ارزها از جدیدترین تکنیک ها و روش ها و استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال محسوب می شود. یادگیری و آموزش پرایس اکشن کمی پیچیده بوده و باید حوصله زیادی برای آموزش این روش کنار بگذاریم. پس از آموزش پرایس اکشن می توانید در مورد رفتار کندل ها نظر داده و عرضه و تقاضای بازار را تشخیص دهید.
اندیکاتور ها و خطوط روند بازار چیست ؟
یکی دیگر از روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال ، بررسی خطوط روند بوده که می توانید آن ها را با اندیکاتورها ترکیب نمایید. خط روند می تواند روند بازار را در جهت نزولی یا صعودی پیش بینی کرده و در جهت شکست خط روند میتوانید به معامله بپردازید. در کنار خطوط روند میتوانید از کانال های معاملاتی نیز استفاده نمایید. در نظر داشته باشید اندیکاتور های بسیاری در بازار ارزهای دیجیتال ساخته شده است که یکی از روش های آسان برای تحلیل بازار محسوب می شود.
تحلیل بازار با خطوط مقاومت و حمایت چگونه انجام میشود ؟
بسیاری از تحلیلگران ارشد و باتجربه بدون هیچ خط و خطوطی در کندل ها می توانند با استفاده از جستجوی حمایت ها و مقاومت ها به معامله بپردازند. در صورت شکست مقاومت، مقاومت به حمایت تبدیل شده و منطقه مقاومت بالاتر را برای معامله انتخاب می نمایند. حتماً حمایت ها و مقاومت ها را در تایم فریم های مختلف بررسی کرده و بر اساس تایم فریم دلخواه خود به معامله بپردازید.
در نظر داشته باشید حمایتها و مقاومت ها تکنیک های خاص خود را داشته که می توانید در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکا ل ثبت نام نمایید. در ادامه به سایر روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال می پردازیم.
بررسی استراتژی کانال شکست های فیک و معتبر چیست ؟
یکی از ارکان مهم تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال، بررسی حجم معاملات است. استفاده از تکنیک شکست ها، از روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال است. می توانید برای بررسی شکست های معتبر و فیک از حجم معاملات استفاده نمایید. حجم معاملات را می توانید در دوره های مختلف بررسی کرده و به دنبال آن نسبت به خرید یا فروش اقدام نمایید.
اگر در کندلی شاهد افزایش حجم باشید، احتمال ورود یا خروج در ارز مد نظر وجود دارد. برای بررسی شکست ها می توانید از سایر روش های تحلیلی نیز استفاده نمایید. با رسم خط روند، کانال معاملاتی و اندیکاتور ها نیز می توانید به نتایج قابل توجهی در این روش دست یابید.
بررسی داده های درون شبکه و اخبار بازار ارز های دیجیتال
اخبار مرتبط با بازار ارزهای دیجیتال اهمیت بسیار بالایی دارد. بسیاری از افراد به دلیل اینکه اخبار بازار را بررسی نمی کنند، دچار ضرر زیان های مختلفی می شوند. با اینکه تحلیل کاملاً درست و شفاف بوده ولی اخبار فاندامنتال روند بازار تاثیر های مستقیمی دارد. به عنوان مثال می توانیم به اخبار خزانه داری آمریکا اشاره نماییم. در کنار این موارد حتما داده های درون شبکه های بازار را نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار دهید.
اگر قصد فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال را دارید حتما در دوره های آکادمی یزدانی شرکت نمایید. در بحث امروز سعی کردیم به بهترین روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال بپردازیم. امیدواریم مطالب ارائه شده مورد توجه همه شما قرار گرفته باشد. اگر سوالی در مورد دوره های آکادمی یزدانی یا آموزش ارز دیجیتال دارید، با کارشناسان سایت در ارتباط باشید.
استراتژی آمریکا برای ایجاد نظم نوین خاورمیانه
اقتصادنیوز: اگرچه هنری کیسینجر به ندرت به دلیل سیاستش در خاورمیانه شهرت دارد، اما در طول چهار سالی که وی به عنوان وزیر امور خارجه رؤسای جمهور ریچارد نیکسون و جرالد فورد خدمت کرد، رهبری تلاشهای موفقی برای ایجاد نظم پایدار خاورمیانه را بر عهده داشت؛ نظمی که 30 سال به طول انجامید و مبنای آن منافع ملی کشورش در این منطقه بود.
به گزارش اقتصادنیوز ؛ مارتین ایندیک عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهای برای فارن افرز با عنوان «تقدم نظم بر صلح؛ دیپلماسی خاورمیانهای کیسینجر و درس های آن برای امروز» که خلاصهای اقتباسی از کتاب وی با نام «استاد بازی: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه» است، ضمن تبیین دکترین خاورمیانهای کیسینجر، تلاش کرده است تا با به روزرسانی آن بر مبنای الگوهای رایج در رویکرد این استراتژیست شهیر آمریکایی، راهبردی کارآمد را برای نحوه تعامل دولت ایالات متحده با مناسبات کنونی خاورمیانه ارائه دهد.
ایندایک بر این باور است که «ایالات متحده باید یک استراتژی پساافغانستان و یک نقشه راهِ راهبردی برای ارتقای نظم در خاورمیانه طراحی کند، حتی در عصری که اولویتهای استراتژیک آمریکا به سوی شرق آسیا و هندوپاسیفیک شیفت میکنند».
اقتصادنیوز این مقاله تفصیلی را در سه بخش مجزا تقدیم مخاطبان میکند. در ادامه بخش نخست این مطلب را بخوانید.
تقدم نظم بر صلح (بخش اول)
پایان شرم آور جنگ ایالات متحده در افغانستان به طور چشمگیری بر پیچیدگی و نوسانات خاورمیانه گسترده تر تأکید کرد. آمریکایی ها ممکن است سعی کنند خود را دلداری دهند که در نهایت می توانند به این منطقه آشفته پشت کنند، زیرا ایالات متحده اکنون خودکفا در انرژی است و بنابراین بسیار کمتر به نفت خاورمیانه وابسته است. واشنگتن راه سختی را آموخته است که برای بازسازی منطقه در تصویر ایالات متحده تلاش نکند. و اگر رهبران آمریکایی وسوسه شوند که دوباره در آنجا جنگ کنند، احتمالاً حمایت عمومی کمی پیدا خواهند کرد.
با این وجود، دور شدن از خاورمیانه گستردهتر در سخن بسیارآسانتر از انجام آن است. اگر ایران به پیشبرد برنامه هسته ای خود ادامه دهد، می تواند یک مسابقه تسلیحاتی یا حمله پیشگیرانه اسرائیل کلید بخورد که ایالات متحده را به جنگ دیگری در خاورمیانه بکشاند. این منطقه به دلیل مرکزیت ژئواستراتژیک آن که در تقاطع اروپا و آسیا قرار دارد، همچنان مهم است. اسرائیل و متحدان عرب واشنگتن برای امنیت خود به ایالات متحده وابسته هستند. کشورهای شکست خورده مانند سوریه و یمن همچنان محل پرورش بالقوه تروریست هایی هستند که می توانند به ایالات متحده و متحدانش ضربه بزنند. و اگرچه ایالات متحده دیگر به جریان آزاد نفت از خلیج فارس وابسته نیست، اما وقفه طولانی مدت در آنجا می تواند اقتصاد جهانی را به رکود بکشاند. چه بخواهیم چه نخواهیم، ایالات متحده باید یک استراتژی پساافغانستان برای ارتقای نظم در خاورمیانه طراحی کند، حتی اگر تمرکز خود را به اولویت های دیگر تغییر دهد.
در ایجاد آن استراتژی، سابقه ای وجود دارد که می تواند به عنوان یک الگوی مفید عمل کند. این برگرفته از تجربه استراتژیست برجسته واشنگتن، هنری کیسینجر است. اگرچه کسینجر به ندرت به دلیل سیاستش در خاورمیانه شهرت دارد ، اما در طول چهار سالی که کیسینجر به عنوان وزیر امور خارجه رؤسای جمهور ریچارد نیکسون و جرالد فورد خدمت کرد، رهبری تلاشهای موفقیتآمیز برای ایجاد نظم پایدار خاورمیانه را بر عهده داشت، نظمی که 30 سال به طول انجامید.
کیسینجر در حالی که ایالات متحده تمام نیروهای خود را از ویتنام خارج می کرد و از آسیای جنوب شرقی عقب نشینی می کرد، توانست به آن دست یابد. دورانی بود، مثل امروز، که دیپلماسی باید جایگزین توسل به زور می شد. این با رسوایی واترگیت مصادف شد که ایالات متحده را در یک بحران عمیق سیاسی فرو برد و نیکسون را مجبور به کناره گیری کرد و خلاء بالقوه ای را در رهبری ایالات متحده در صحنه جهانی ایجاد کرد.
و با این حال، در این دوره از ضعف آمریکا در بحبوحه جنگ سرد، دیپلماسی کیسینجر توانست اتحاد جماهیر شوروی را به حاشیه رانده و پایه های یک روند صلح به رهبری آمریکا را که عملاً به درگیری بین کشورهای عربی و اسرائیل پایان داد، پی ریزی کرد، حتی اگر در حل مناقشه اسرائیل و فلسطین شکست خورد.
یکی از مهمترین درسهای دوران کیسینجر این است که تعادل در موازنه قدرت منطقهای برای حفظ نظم پایدار کافی نیست. برای مشروعیت بخشیدن به این نظم، واشنگتن باید راه هایی برای تشویق متحدان و شرکای خود برای رسیدگی به نارضایتی های منطقه بیابد.
اگرچه سیاستگذاران باید در تلاشهای صلحآمیز خود محتاط باشند و ثبات را بر معاملات پایان مناقشه ترجیح دهند، اما باید از دسترسی ناکافی نیز اجتناب کنند، زیرا این امر میتواند نظم را نیز بیثبات کند. در حالی که در واشنگتن اشتهای کمی برای رسیدگی به مناقشه اسرائیل و فلسطین وجود دارد، دولت بایدن باید در برابر وسوسه نادیده گرفتن این موضوع مقاومت کند. همانطور که کیسینجر از راه سخت یاد گرفت، درگیری هایی که به نظر خفته می رسند می توانند در لحظات غیرمنتظره به بحران های تمام عیار تبدیل شوند. مقابله با یکی از درگیری های مرکزی در خاورمیانه با به کارگیری استراتژی کیسینجری از گام های افزایشی، بهترین راه برای جلوگیری از سعلهور شدن آتشی دیگر در این منطقه قابل احتراق است.
نظم، نه صلح
این نظم بود، نه صلح، که کیسینجر به دنبال آن بود، زیرا او معتقد بود که صلح نه یک هدف دست یافتنی و نه حتی مطلوب در خاورمیانه است. از نظر کیسینجر، حفظ نظم خاورمیانه مستلزم حفظ تعادل قوا به صورت پایدار است. کیسینجر در پایاننامه دکترای خود که متعاقباً در سال 1957 با عنوان جهانی بازسازی شده منتشر شد، نشان داد که چگونه دیپلمات اتریشی کلمنس فون مترنیخ و دولتمرد انگلیسی-ایرلندی، لرد کاسلریگ، 100 سال ثبات نسبی را در اروپا با توجه هنرمندانه به موازنه قوا و توازن قدرتها ایجاد کردند و به طرز ماهرانه ای کسانی را که سعی در برهم زدن آن داشتند، دستکاری می کردند.
کیسینجر در زمانی که فرصت پیدا کرد به دنبال تکرار این رویکرد در خاورمیانه بود. اما او فهمید که تعادل در موازنه قوا کافی استراتژی کانال نیست. برای اینکه نظم پایدار باشد، باید مشروع نیز باشد، به این معنی که تمام قدرتهای بزرگ درون نظام باید به مجموعهای از قوانین پذیرفته شده مشترک پایبند باشند. این قوانین تنها در صورتی قابل احترام خواهند بود که برای تعداد کافی از دولت ها احساس عدالت کافی ایجاد کنند. او مینویسد که این نیاز به جلب رضایت همه نارضایتیها نداشت، «فقط مستلزم غیبت نارضایتیهایی که انگیزه تلاش برای سرنگونی نظم را فراهم میکردند، بود». کیسینجر استدلال کرد که یک دستور مشروع، درگیری را از بین نمی برد، اما دامنه آن را محدود می کند.
این نتیجه گیری همچنین از آنچه او در طول جنگ جهانی دوم مشاهده کرد، حاصل استراتژی کانال شد، زمانی که ایدهآلیسم ویلسونی که به دنبال صلح برای پایان دادن به همه جنگ ها بود، در عوض به مماشات و فتح اروپا توسط هیتلر منتهی شد. همانطور که کیسینجر در خاطرات خود آورده، "برای اکثر مردم در بیشتر دوره های تاریخ، صلح یک وضعیت مخاطره آمیز بود و نه ناپدید شدن هزاران ساله همه تنش ها." در نتیجه، در تلاشهای دیپلماتیک خود در خاورمیانه، کیسینجر پیوسته از پیگیری معاهدات صلح اجتناب میکرد و در عوض به دنبال توافقهایی بود که به همه طرفها در حفظ نظم موجود کمک میکرد. همانطور که او چندین دهه بعد به من گفت، "من هرگز فکر نمی کردم لحظه ای از آشتی جهانی وجود داشته باشد."
شک و تردید کیسینجر برای اولین بار در زیرنویسی که او برای «یک جهان بازسازیشده» انتخاب کرد، عنوان شد: مترنیخ، کاسلریگ و مشکلات صلح.. این واقعیت که او پس از سالها تحقیق عمیق به این نتیجه رسید که صلح مشکلساز است، تأثیر شکلدهندهای بر رویکرد او به دیپلماسی در خاورمیانه داشت.
کیسینجر در صفحه اول مقدمه کتاب توضیح می دهد که چرا به این نتیجه رسیده است. او می نویسد: «دستیابی به صلح به آسانی میل به آن نیست.» دوره هایی مانند دوره ای که او مطالعه کرده بود، به طور متناقض، صلح آمیزترین دوره ها بود، زیرا دولتمردان، به واسطهگری برای صلح مشغول نبودند.
امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی قرن هجدهم، تأثیر دیگری بر سیاستگذاری کیسینجر در خاورمیانه داشت. کانت معتقد بود که صلح اجتناب ناپذیر است. اما چیزی که کیسینجر از مقاله «صلح همیشگی» برداشت، این بود که تضاد بین دولتها به مرور زمان منجر به فرسودگی قدرتهایشان میشود. در نهایت، آنها صلح را به بدبختی جنگ ترجیح می دهند. به عبارت دیگر، ایجاد صلح فرآیندی تدریجی بود که نمیتوان آن را تعجیل کرد. همانطور که کیسینجر اشاره کرد، کانت فهمید که «معضل اصلی زمان ما این است که اگر تلاش برای صلح به تنها هدف سیاست تبدیل شود، ترس از جنگ به سلاحی در دستان بیرحمترینها تبدیل میشود و این باعث خلع سلاح اخلاقی می شود.»
هنگامی که کیسینجر این منشور را در خاورمیانه به کار برد، تصور کرد که اعراب آمادگی آشتی با دولت یهود را ندارند و اسرائیل قادر به دادن امتیازات ارضیبه آنها بدون به خطر انداختن موجودیت خود نیست. بنابراین او روند صلحی را ایجاد کرد که اسرائیل را در گامهای کوچک و تدریجی از سرزمینهای عربی که در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ اشغال کرده بود، عقب راند. اصل مشروعیت بخشی به این رویکرد در قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل متحد که مبادله سرزمین در مقابل صلح را پیش بینی می کرد، تصریح شد.
با این حال، روند صلح کیسینجر برای خرید زمان طراحی شد تا صلح: زمان برای اسرائیل برای ایجاد قابلیتهای خود و کاهش انزوای خود، و زمان برای اعراب برای خسته شدن از درگیری و تشخیص مزایای همکاری با یک همسایه اسرائیلی که به طور فزایندهای قدرتمند است. در این میان، او صلح خاورمیانه را با احتیاط، بدبینی و تدریجی دنبال میکرد، به همین دلیل است که آن را «دیپلماسی گام به گام» نامید.
تعادل و مشروعیت در تعقیب نظم و فزاینده گرایی در پیگیری صلح مفاهیم اساسی رویکرد استراتژیک کیسینجر بود. او موفق شد سه توافق موقت میان مصر، سوریه و اسرائیل را به مذاکره بنشیند و پایه های معاهدات صلح بعدی را که اسرائیل با مصر و اردن منعقد کرد، بنیان نهاد.
با این حال، زمانی که رئیس جمهور ایالات متحده، بیل کلینتون، تاکید کیسینجر بر احتیاط را نادیده گرفت و تلاش ناکام برای پایان دادن به درگیری اسرائیل و فلسطین را صورت داد، روند کیسینجر شروع به واگرایی کرد. و سپس پرزیدنت جورج دبلیو بوش حمله شوم خود را به عراق آغاز کرد و با ایجاد امکان برای ایران در راستای به چالش کشیدن سلطه دشمن خود، ایالات متحده در جهان عرب سنی، دستور کیسینجر را متلاطم کرد.
بازاریابی دیجیتال | فروش کسب و کارت رو متحول کن!
مدتی بود که میخواستم فرش بخرم؛ اما فرصت نداشتم به بازار برو تا بین مغازهها بگردم. در این بین بود که روزی استراتژی کانال یکی از بلاگرهای اینستاگرام، فرشی را که برای .
مدتی بود که میخواستم فرش بخرم؛ اما فرصت نداشتم به بازار برو تا بین مغازهها بگردم. در این بین بود که روزی یکی از بلاگرهای اینستاگرام، فرشی را که برای خانهاش خریده بود، در استوری معرفی کرد.
وسوسه شدم و به پیج فروشگاه فرش سر زدم و بعد از نگاهکردن تختههای فرش، سفارشم را ثبت کردم. سه روز بعد فرش در خانهام بود…
همهٔ ما وقتی میخواهیم چیزی بخریم یا حتی سفر برویم، در اینترنت (بهخصوص اینستاگرام) دربارهٔ آن تحقیق میکنیم. چه گزینههایی داریم؟ نظر مشتریهای قبلی چه بوده است؟ قیمت کدامیک بهتر است؟
به همین دلیل است که بازاریابی دیجیتال به امری مهم برای ارائهٔ محصول یا خدمت تبدیل شده است.
قرار است به شما بگوییم دیجیتال مارکتینگ چیست و چرا به آن نیاز دارید. پس از آن، نحوهٔ تبلیغات در پیجهای اینستاگرام را با هم بررسی میکنیم.
پس اگر میخواهید فروش خود را دگرگون کنید، این مقاله را تا آخر بخوانید!
بازاریابی دیجیتال چیست؟
بازاریابی دیجیتال، فعالیتهایی است که با استفاده از ابزارهای مناسب در بسترهای مختلف دیجیتالی انجام میشود.
این فعالیتها در قالب کمپینهای مختلف مثل تبلیغات دیجیتال، بازاریابی ویدئویی، بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی و بازاریابی پیامکی در تلفن همراه، کامپیوتر، تبلت و لپتاپ صورت میگیرند.
از آنجایی که ابزارهای دیجیتال به یکی از اعضای خانوادههای تبدیل شده است؛ برقراری ارتباط عاطفی و جلب توجه مشتری از این طریق میتواند راحتتر و سریعتر رخ دهد.
اینجا همان جایی است که شما میتوانید صدای مشتری را بشنوید، نیاز او را درک کنید و همچنین نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید.
چرا باید از دیجیتال مارکتینگ استفاده کنیم؟
روشهای مختلف بازاریابی میتواند به پیشرفت کسبوکار شما کمک کند؛ اما بازاریابی از نوع دیجیتال، بهدلیل دسترسی به کانالهای پرمخاطب، اهمیت بیشتری دارد.
فقط برای یک نمونه، میتوان به ۵ میلیارد کاربر اینترنت در سراسر جهان (آن هم فقط در ماه آوریل سال ۲۰۲۲) اشاره کرد.
بیایید روراست باشیم! ما باید جایی باشیم که بیشتر دیده شویم. به همین خاطر است که اغلب کسبوکارها به این نوع بازاریابی روی خوش نشان دادهاند.
دیجیتال مارکتینگ اغلب با بازاریابی سنتی مانند تبلیغ در تلویزیون، رادیو، مجلهها، بیلبوردها مقایسه میشود و مزایا و ویژگیهای هریک بررسی میگردد. علاوه بر دستیابی به مخاطبان و مشتریان بیشتر، وجه تمایز بازاریابی از طریق کانالهای دیجیتال و ویژگیهای آن شامل موارد زیر است:
- هزینۀ مقرونبهصرفه؛
- امکان تجزیهوتحلیل عملکرد؛
- نرخ تبدیل بیشتر؛
- افزایش مخاطب و مشتری؛
- افزایش آگاهی از برند؛
- تأثیر مثبت در فروش در کوتاهمدت.
بازاریابی از طریق کانالهای دیجیتال قبلاً امتحان خود را پس داده است و مواردی که در بالا گفته شد، در نتایج کمپینهای مختلف به اثبات رسیدهاند؛ بنابراین بیشک حضور در کانالهای مناسب، میزان فروش را افزایش خواهد داد.
انواع کانالهای دیجیتال مارکتینگ چیست؟
تا اینجا، با بازاریابی در دنیای دیجیتال آشنا شدیم؛ اما باید بدانیم این روش، چه کانالهایی دارد و کدامیک برای برند ما مناسب است. با انتخاب کانال مناسب و اجرای کمپین درست، میتوان طعم شیرین فروش را چشید.
مهمترین انواع کانالهای بازاریابی دیجیتال عبارتاند از:
بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی به معنای اجرای استراتژی اثربخش در این کانال است. یکی از قطعههای مهم این استراتژی هم تبلیغات است؛ مثلاً تبلیغات در پیج اینستاگرام یا سایر شبکههای اجتماعی پرمخاطب.
به جذب و حفظ مشتری از طریق تولید و توزیع محتوای ارزشمند بازاریابی محتوایی گفته میشود.
انتشار تبلیغ اپلیکیشنهای متناسب با حوزۀ کاری است.
تبلیغات در موتورهای جستوجو مثل گوگل برای جذب مشتری بیشتر است.
به بهبود سایت در ۳ جبهه (داخلی، خارجی و تکنیکال) اشاره میکند که در نهایت به حضور در صفحهٔ نتایج جستوجوی گوگل ختم میشود.
هزینه در این نوع تبلیغات بهازای هر کلیک کاربر محاسبه میشود. این روش برای افزایش ترافیک سایت، آگاهی از برند، مشتریان راغب (لید) و فروش مناسب است.
همان طور که از نام آن پیداست، از ایمیل بهعنوان ابزاری دیجیتال برای رسیدن به مشتری استفاده میشود.
بازاریابی ویدئویی بهمعنای تهیه، توزیع و تبلیغ ویدئو برای بازاریابی است؛ مثلاً از ویدئوهای تبلیغاتی برای تبلیغ مستقیم محصول و فروش استفاده میکنند.
با نمایش پیام تبلیغاتی به کاربر در گوشی یا کامپیوتر، میتوان نظر او را جلب کرد. همان کاری که تبلیغات پوش نوتیفیکیشن برای شما انجام میدهد.
نوعی از بازاریابی است که توسط همکاری با افراد دیگر انجام میشود. لینکی در اختیار سایر افراد میگذارید و بهازای هر فروش، مبلغی را بهعنوان کمیسیون به آنها پرداخت میکنید.
از طریق پیامک، مشتری را جذب و حفظ میکنید.
بیایید اینستاگرام (پلتفرم محبوب میان ایرانیها) را بهعنوان راهحلی برای افزایش آگاهی از برند و فروش بررسی کنیم:
تبلیغات پیج اینستاگرام به چند روش انجام میشود؟
تبلیغات در پیج اینستاگرام با انتشار در پست یا استوری به ۳ روش زیر انجام میشود:
- تبلیغات بازدیدی؛
- تبلیغات تعرفهای؛
- تبلیغات اینفلوئنسری.
شما بنر تبلیغاتی خود را در صفحات پربازدید منتشر کرده و بهازای تعداد بازدید، هزینه پرداخت میکنید. این روش راه مناسبی برای افزایش آگاهی از برند است.
در این نوع تبلیغ، محتوایی را آماده کرده و در پیجهای پربازدید بهصورت پست یا استوری منتشر میکنید.
تبلیغاتی که به سفارش تبلیغدهنده، توسط اینفلوئنسرهای اینستاگرام انجام میشود، تبلیغات اینفلوئنسری گفته میشود. این روش بیشتر برای فروش یا جذب مشتری راغب (لید) به کار برده میشود.
تبلیغات در اینستاگرام مناسب چه کسب و کارهایی است؟
در یک کلام، تبلیغات در پیج اینستاگرام برای تمامی کسبوکارها مناسب است. در فضای اینستاگرام، زن و مرد از همه سن و سلیقه حضور دارد؛ در نتیجه شما به هر مخاطبی با ویژگیها و رفتارهای مختلف دسترسی خواهید داشت.
البته فراموش نکنید که برای کسب نتیجۀ بهتر، لازم است تا مخاطبان خود را بشناسید و بر اساس نیاز و سلیقۀ آنها، عمل کنید.
با دیجیتال مارکتینگ، زمین بازی را دگرگون کنید!
اگر قصد دارید برند شما شناخته شود، مشتریان راغب خود را از دل بازار بیرون بکشید و استراتژی کانال در آخر هم فروش خود را زیاد کنید، باید از بازاریابی دیجیتال بهره ببرید.
در این مقاله، شما را نهتنها با این نوع بازاریابی آشنا کردیم، بلکه یکی از کانالهای پرطرفدار آن یعنی اینستاگرام را هم بررسی کردیم.
فراموش نکنید که راز موفقیت در این نوع بازاریابی، شناخت رفتار، نیاز و علاقهٔ مخاطبان هدف است!
دیدگاه شما