هفتخوان بورس تهران/ چرا پولها به بازار سهام برنمیگردد؟
الفباخبر ، دنیای اقتصاد نوشت: آنطور که تقویم نشان میدهد امروز ۵۳۲روز است که آب خوش از گلوی فعالان تالار شیشهای پایین نرفته است. میزان کاهش ارتفاع شاخص کل بورس تهران در این مدت به حدود ۴۰درصد رسیده، اما هستند سرمایهگذارانی که بیش از ۶۰درصد از ثروت خود را از دست دادهاند. بورسی که سال گذشته میزبان سرمایههای گریزان از تورم بود این روزها به شکنجهگاهی تبدیل شده که نهتنها غیرحرفهایها بلکه سهامداران قدیمی نیز تمایلی به حضور در آن ندارند. متغیرهای بنیادی از ارزندگی بازار و سهمها سخن میگویند، اما خریداری در این بازار مشاهده نمیشود. دلیل چیست؟ به نظر میرسد ترس سرمایهگذار از ریسمان سیاه و سفید بورس، فقر تحلیلی پس از سودهای تصادفی۹۹، جذابیت سرمایهگذاری در بازارهای غیرمولد، سیطره «نابازار» در تالار شیشهای، اصرار سیاستگذار به حمایتهای مصنوعی به جای توجه به تخریب خلاق، از دست رفتن اعتماد عمومی به متولیان اقتصادی و در نهایت عدم قطعیت در متغیرهای بیرونی هفتخوانی هستند که منابع جدید برای رسیدن به درب ورودی تالار شیشهای با آن مواجهاند.
بیشتر بخوانید:
سمتوسوی معاملاتی بورس تهران
پشت پرده کتک کاریهای بورسی؛ ماجرا چیست؟
بورسبازان در انتظار محرک/ حقیقیها دست از فروش سهام خود برنداشتند
روزهای نزولی بورس تهران ادامه داد و آنطور که تقویم نشان میدهد ۵۳۲ روز است که آب خوش از گلوی فعالان تالار شیشهای پایین نرفته است. با یک محاسبه ساده میزان کاهش ارتفاع شاخص کل بورس تهران در این مدت به حدود ۴۰درصد رسیده اما هستند سرمایهگذارانی که بیش از ۶۰درصد ثروت خود را از دست دادهاند. حالا مدتهاست که بورس به شکنجهگاهی پرریسک تبدیل شده که نهتنها غیرحرفهایها بلکه سهامداران قدیمی نیز به دلیل سیطره «نابازار» ماندن در آن را تاب نمیآورند. بررسیها نشان میدهد از آغاز سقوط نماگرهای بورسی در میانه تابستان ۹۹ تا امروز، بیش از ۱۰۰هزارمیلیارد تومان سرمایه حقیقی از گردونه معاملات سهام خارج شده و به ناچار راهی دیگر گزینههای سرمایهگذاری شده است و در حالی که تمامی متغیرهای بنیادی از ارزندگی بازار و سهمها سخن میگویند اما خریداری در تالار شیشهای مشاهده نمیشود. اما دلیل چیست؟ به نظر میرسد ترس و واهمه بورسیها پس از تبخیر ثروتهایی که بخشی از آن نیز اهرم بود، بیتوجهی به تحلیل و مولفههای بنیادی که میوه کسب سودهای تصادفی در سال گذشته است، رقابت ناجوانمردانهای که از سوی بازارهای موازی و البته غیرمولد همچون مسکن به دلیل نبود مانع که همانا مالیات اصلی مسکن است به راه افتاده و به مکنده سرمایههای بورسی تبدیل شده است، عدمجذابیت بورس به قوانین ناکارآ و فقر ابزار، غفلت بیپایان سیاستگذار و اصرار به حمایتهای مصنوعی به جای تلاش برای تبدیل «نابازار» به «بازار»، از دست رفتن اعتماد به بورس و متولیان اقتصادی کشور و پابرجا بودن عدمقطعیت نسبت به متغیرهای بیرونی، هفت خوانی است که مانع از بازگشت منابع به بورس تهران میشود.
ترس پس از تبخیر ۱۷ ماه ثروت
یکی از موانع جدی بازگشت منابع به تالار شیشهای را میتوان به تجربه تلخ سهامداران بهویژه تازهواردها در ۱۷ ماه گذشته ارتباط داد. جایی که در صعود پرسود بورس طی ماههای نخست سال ۹۹، شاهد ورود سراسیمه پولهای حقیقی به گردونه معاملات سهام بودیم. پولهایی که به راحتی و بدون زحمت هر روز سودی به آنها اضافه میشد و صاحب خود را متقاعد میکرد تا پرتفوی بزرگتری تشکیل دهد. به عبارتی هیولای طمع در آن روزهای رویایی کار خود را کرد تا برخی از کارگزاریها اعتبار دریافت کنند و برخی دیگر سراغ دوستان و آشنایان خود را بگیرند تا سرمایه بیشتری را وارد بورس کنند. در ادبیات مالی به این کار «اهرم» گفته میشود. یعنی فرد به کمک سرمایههای قرضی که همان اهرمها هستند، به دنبال رسیدن به سودهای بیشتری است. اهرمهایی جذاب که در پیشنیازهای ورود به بورس ابرنوسانهای صعودی، بسیاری را به دام میاندازند. فرض کنید که شما ۱۰میلیون پول دارید و ۱۰۰میلیون سرمایه قرضی جذب میکنید. در چنین حالتی اهرم شما ۱۰ است. حالا هر یکدرصد سود روی پرتفوی جدید، تبدیل به ۱۰درصد سود میشود. یعنی فقط با دریافت ۲۰درصد سود روی یک سهم، سرمایه شما سه برابر (۲۰۰درصد رشد) میشود. اما جایی میتوان از ترسناک بودن اهرم آگاه شد که بازار روی دیگر خود را نشان دهد. فرض کنید در این فرآیند شما ۱۰درصد زیان کنید. این زیان اهرمی سبب میشود شما کل ثروت خود را برای برگرداندن پولهای قرضی از دست بدهید.
این اتفاقی است که در ۵ ماه نخست سال ۹۹ برای بسیاری از نوسهامداران بورس تهران رخ داد و برخی که کم تعداد نیز نبودند، کل ثروت خود را به واسطه سرمایههای قرضی از دست دادند. سرمایههایی که میپنداشتند در مدت زمان کوتاهی چند برابر میشود و به راحتی دین خود را ادا کرده و در نهایت سودی قابلتوجه میاندوزند. اما این اتفاق نیفتاد. طبیعی است که در چنین شرایطی سهامداران مذکور از ریسمان سیاه و سفید ترسیده و حتی با وجود آنکه کارشناسان از فرصت طلایی برای ورود به تالار شیشهای سخن میگویند، دست نگه داشته تا شرایط مطمئنتر شود. این موضوع یکی از مهمترین مواردی است که سبب شده شاهد خواب تقاضا در بورس تهران باشیم.
میوه سمی سودهای تصادفی
به جرات میتوان گفت بخش اعظم سودهایی که در ابتدای سال گذشته به پرتفوی سهامداران اضافه میشد، سودهای تصادفی بود. سودهایی که در آن برش زمانی بدون در نظر گرفتن نوع چینش پرتفو، از آن تمامی سهامداران شد اما بسیاری این سودها را حاصل دانش و مهارت خود میپنداشتند. نسیم طالب در کتاب نقش شانس (Fooled By Randomness) که در سال ۲۰۰۱ نوشت به این نکته اشاره کرد که «مردم به عواملی که پشت پرده هر اتفاقی وجود دارد توجهی ندارند و گمان میکنند همه چیز بر اساس یک روند منطقی پیش میرود.» از نظر طالب، مردم موفقیتها و دستاوردهای خود را حاصل دانش و مهارت خود میپندارند، در صورتی که بسیاری از این رویدادها تصادفی است و پای احتمالات در میان است. از نظر او یک نمونه بارز این تفکر اشتباه در بازار سهام بهویژه در دورههای صعودی رخ میدهد. کسی که در روزهای سبز بورس، خود را یک سرمایهگذار قابل میداند، در واقع یک فرد خوششانس است. همین شناسایی نادرست منشأ کسب سودهای تصادفی است که تبعات بعضا جبرانناپذیری به همراه دارد و موجب میشود افراد از اصول تحلیلی خود فاصله بگیرند چرا که در یک دوره هر چه خریدند، سود داشت. به عبارتی با چرخش مسیر بازار همان عامل شانس و تصادف که در گذشتهای شیرین به نفع این افراد عمل کرده بود، روزی به آنها پشت میکند و شکستهای سنگینی را برای این گروه از سهامداران رقم میزند. سال گذشته و حتی پیش از آنکه شاخص کل بورس تهران ۷ رقمی شود، بسیاری از کارشناسان ارزشی و بنیادیکار هشدار دادند که سودهای تصادفی در مسیرهای دائما صعودی و سهام هر روز صف خرید، چگونه میتواند به انحراف تحلیلی افراد منجر شود، چراکه فرد به جای ترغیب شدن به کسب مهارتهای تحلیلی و آموزش دیدن، با توهم تحلیلگر شدن مواجه شده و درست در زمانی که لازم است متوجه بزرگ شدن روزانه حباب بازار و فاصله گرفتن سهام از سطوح ارزندگی شوند و قبل از آنکه دیر شود، سهام خود را به فروش برسانند، پرتفوی خود را با پولهای عمدتا قرضی بزرگ و بزرگتر کردند. بررسی آمارها نیز نشان میدهد بخش عمده پولهای وارد شده به گردونه معاملات سهام در سال ۹۹، مربوط به روزهای پایانی این برش زمانی بود. اگر بخواهیم دقیقتر ببینیم از ۹۵هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی جذب شده به معاملات سهام بورسی (از ابتدای سال ۹۹ تا ۱۹ مرداد ۹۹)، بیش از ۵۶هزار میلیارد آن (پیشنیازهای ورود به بورس حدود ۶۰درصد) مربوط به دادوستدهای تابستان بود که نشان میدهد رویای کسب سودهای آسان، باعث شده چشم سهامداران به تحلیلها بسته شود و بدون توجه به تمامی آلارمها به خرید ادامه دهند. موضوعی که اثر آن را در دادوستدهای این روزهای بازار سهام مشاهده میکنیم. نفت به سمت کانال ۹۰ دلار در حرکت است، مس در مرز ۱۰هزار دلار معامله میشود. دلار نیما در کانال ۲۴هزار تومان قرار دارد و در مقابل دلار آزاد، نشان داده قرار نیست فعلا ریزش شدیدی را تجربه کند. شنیدهها حاکی از آن است که دلار ۴۲۰۰ در محاسبات سال ۱۴۰۱ جایی نخواهد داشت. تورم و صعود قیمتهای جهانی به افزایش محسوس رشد اسمی سود شرکتها انجامیده و حالا احتمال احیای برجام، رسیدن به سودهای واقعی را نیز ممکن کرده است و از همه مهمتر آمارها نشان میدهد افت رقم خورده در ۱۷ ماه گذشته، قیمت سهام را به ارقامی بسیار پایینتر از سطوح ارزندگی رسانده و نسبت قیمت به درآمد پیشرو بازار نیز بر اساس گزارش اجماع تحلیلگران از محدوده ۲۲ واحدی مرداد ۹۹ اکنون به کمتر از ۶ مرتبه تعدیل شده است. با این حال خبری از خریدار نیست.
رقابت ناجوانمردانه رقبا با بورس
آمارها به خوبی گویای آن است که بخش عمده سرمایههای گریزان از بورس، راهی بازارهای رقیب شدهاند. مهمترین رقیب تالار شیشهای اما در این روزها، بازار ملک است. اما دلیل چیست؟ چرا سرمایهها باید به سمت بازاری بروند که از میزان پایین نقدشوندگی رنج میبرند؟ جذابیت عامل اصلی ورود سرمایههای فراری از بورس به سمت بازار ملک است. بد نیست نگاهی به نظرسنجی یک ماه پیش ایسپا بیندازیم. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، در یک نظرسنجی از مردم پرسیده بود «اگر مبلغی پول داشته باشید ترجیح میدهید در کجا سرمایهگذاری کنید؟» بیشاز ۳۶درصد مردم، گزینه زمین و مسکن را انتخاب کرده بودند و در مقابل تنها ۲/ ۱ درصد به بورس رای داده بودند. آنچه به جذابیت معاملات ملکی افزوده، فرش قرمزی است که سیاستگذار برای سرمایهگذاران در این بازار گسترده است. بازاری غیرمولد که به علت «خلأ اهرم ضدسفتهبازی»، به مکنده سرمایههای بورسی تبدیل شده است. این فرش قرمز با معافیت ملاکان از مالیات اصلی ملکی یعنی «مالیات سالانه بر ملک» و سرگرم شدن سیاستگذار به مالیات فرعی همچون همچون «مالیات بر خانههای خالی» و «مالیات بر خانههای لوکس» پهن شده است.
دست مرئی نابازار
«دامنه نوسان»، «حجم مبنا»، «قیمتگذاری دستوری»، «اعمال سلیقهای قوانین» و «دخالتهای دولتی» تنها بخشی از مصیبت بورسبازان در سالهای گذشته است که البته عمر کوتاهی نیز ندارد. بیراه نیست اگر بگوییم این روزها از هر سهامداری (چه از بدنه کارشناسی و چه نوسهامداران کمتجربه) در خصوص متهم اصلی وضعیت فعلی بازار سرمایه بپرسیم، بدون تامل از موارد فوق نام میبرند. سهامدارانی که حالا ۵۳۲ روز است از روند فرسایشی بازار به تنگ آمدهاند و هر روز شاهد بر باد رفتن بخش دیگری از سرمایه خود هستند. به این ترتیب مهمترین ضربه بر پیکر تالار شیشهای و سهامداران از جانب دست مرئی «نابازار» در بورس که همانا دولت و دخالتهای دولتی است، زده شد؛ جایی که خطاهای سیاستگذاری مکررا تکرار میشود اما «نابازار» جای خود را به «بازار» نمیدهد و بورس را به شکنجهگاهی پرریسک تبدیل کرده که نهتنها غیرحرفهایها بلکه سهامداران ارزشی نیز به دلیل سیطره «نابازار» دیگر ماندن در آن را تاب نمیآورند.
فوبیای تخریب خلاق
غفلت بیپایان سیاستگذار ادامه دارد. یک روز مصر است تا با ۱۰ فرمان حمایتی بورس را احیا کند و روز دیگر از اختصاص بخشی از منابع صندوق توسعه ملی به این «نابازار» سخن میگوید، آن هم در شرایطی که به گفته کارشناسان مالی، نیاز اصلی یک بازار سهام کارآمد، نه پولپاشی از محل منابع عمومی، بلکه تطبیق ریزساختارهای بورس با پیشنیازهای شکلگیری بازارهای شفاف و کارآمد و بسترسازی برای بهبود فضاست. به این ترتیب سیاستگذاریها به سمتی سوق یافته که به جای راهبرد «تخریب خلاق»، بورس هم مانند سایر بخشهای اقتصاد به یک حوزه رانتی با چارچوبهای ناکارآمدتر از گذشته تبدیل شده که با هر مشکلی دست نیاز به سوی دولت دراز میکند.
زمینی که سوخت؛ اعتمادی که بر باد رفت
یکی از نکاتی که در صحبت با سهامداران و کارشناسان بورسی برای توصیف حال و هوای ابری پیشنیازهای ورود به بورس این روزهای تالار شیشهای به آن میرسیم، «بیاعتمادی بورس به متولیان اقتصادی» است. سرمایهگذارانی که در فاز شیدایی سال ۹۹ با تبلیغات گسترده و پرهیاهوی دولت و متولیان بازار سرمایه و در اوج قیمتهای حبابی به جمع بورسیها پیوسته بودند و حالا با آب رفتن بعضا ۶۰ تا ۷۰درصدی سرمایههای خود، یا از بازار خارج شدهاند و با افسوس به گذشته مینگردند یا به ناچار منتظر آینده نشستهاند. به هر حال دیگر اعتمادی به سیاستگذاران اقتصادی ندارند. حتی از آن دعوت بیمناسبت نیز که بگذریم، متولیان بورس و اقتصاد کشور در ۱۷ ماه گذشته نشان دادهاند که از قدرت یا جسارت کافی برای تغییر اوضاع و احیای بورس بیبهرهاند یا شاید نمیخواهند رونق به تالار شیشهای بازگردد. از این رو قریب به اتفاق فعالان بازار سهام معتقدند تا زمانی که این اعتماد از دست رفته، احیا نشود، بورس هم به روزهای رکودی و پرزیان خود ادامه میدهد و نمیتوان انتظار داشت منابع به سمت بازار سهام تغییر مسیر دهند. آن هم در دورهای که بورس به «زمینی سوخته» تبدیل شده است. این پدیده را میتوان با اصول مالی- رفتاری توضیح داد. وقتی یک کلاس پیشنیازهای ورود به بورس دارایی (در اینجا سهام) برای مدت زمان طولانی، به فاز اصلاحی فرو برود، به بازاری غیرجذاب و حتی منفور تبدیل خواهد شد و به اصلاح مورد «قهر عمومی» قرار میگیرد. این پدیده درباره بازارهایی که با معضل تشکیل حباب قیمتی مواجه بودند، بیشتر مشاهده میشود، چراکه در آن دوره صعودی شاهد هجوم سرمایهگذاران غیرحرفهای خواهد بود. سرمایهگذارانی که به دلیل نداشتن تجربه معامله در دورههای نزولی بازار، پس از تغییر فاز، هراسانتر شده و رفتارهای پرهیجانتری نشان میدهند. در مجموع بهنظر میرسد بورس به «سرزمین سوخته»ای تبدیل شده که شاید مدتها امکان کشت مجدد و برداشت محصول پربازده از آن سخت و حتی غیرممکن باشد؛ آن هم در زمانی که اعتماد عمومی نسبت به آن و متولیان آن از بین رفته است.
سد عدمقطعیتها در مسیر ورود
از همه موارد ذکر شده که بگذریم، این روزها فضای اقتصادی و سیاسی کشور در بالاترین سطح نااطمینانی و عدمقطعیت نسبت به متغیرهای بیرونی عجین شده است. فضایی که بخش عمده آن به شرایط مبهم مذاکرات هستهای بازمیگردد. این رکود را میتوان در دیگر بازارها نیز تاحدودی مشاهده کرد. جاییکه هر روز خبری درباره مذاکرات هستهای به بازار مخابره میشود. برخی از این اخبار امید به احیای برجام را پررنگ میکنند و شاید تنها یک روز بعد خبری حول این ماجرا، همه امیدها را نقشبرآب میکند. این مهم از آنجا برای بورسبازان حائز اهمیت است که میتواند انتظارات تورمی را دستخوش تغییر کند و بیشترین اثر آن بر نرخ دلار منعکس خواهد شد. بورس تهران بازاری است که بیش از ۶۰درصد از ارزش کل آن در اختیار شرکتهای کامودیتیمحوری است که شاید تعداد زیادی نباشند اما به واسطه مقیاس بزرگ، نقش تعیینکنندهای در روند نماگرهای بورسی ایفا میکنند. درآمد این شرکتها بهصورت دلاری کسب شده و از این رو به واسطه نوسان نرخ دلار (البته نه در بازار آزاد) با نوسان درآمد و در نهایت سود مواجه خواهند شد. به این ترتیب عدمقطعیت تحولات غیراقتصادی و شنیدهشدن اخبار متناقض در اینخصوص سبب تردید و سردرگمی بورسبازان شده است.
پیش نیاز دوره آموزش جامع بورس
جلسات مقدماتی و پیش نیاز برای شروع دوره آموزش جامع بورس
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
جلسه چهارم
جلسه پنجم
نوشته های مرتبط .
تعیین نقطه ورود به معامله
محاسبه حجم ورود به هر معامله در فارکس
بدون دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
سایر مطالب
اینستاگرام
برای اطلاع از آخرین سیگنال ها و آموزش های رایگان ما را در اینستاگرام دنبال کنید
دوره های آموزش کاربردی
درباره ما
مهندس محمدعلی عرب پور مدرس، پژوهشگر، معامله گر و طراح سیستم های معاملاتی در بازارهای مالی و مدرس کنکور و دانشگاه می باشد؛ که در سال 1400 جهت ارائه خدمات علمی با کیفیت در بازارهای مالی اقدام به تاسیس هلدینگ مالی آموزشی فارکس ایرانیان نمود.
آموزش شروع به کار در بورس در 15 دقیقه
بورس اوراق بهادار تهران یکی از بازارهای مالی داخلی است که امروزه سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است. سال 98 را میتوان نقطهی عطفی در تاریخ بورس به شمار آورد، سالی که عموم مردم با این بازار آشنا شدند و شاهد اقبال بینظیری از سوی مردم بودیم. در این میان چنان که مسابقهای در جریان باشد، افراد زیادی برای اینکه به ظن خود از بازار جا نمانند، به سرعت کد بورسی خود را دریافت کرده و بدون آموزش، شتابان وارد این بازار شدند بلکه بتوانند سود مناسبی را از این آشفته بازار بدست آورد و یک شبه ره صد ساله را بپیمایند! اگر شما نیز نگاه و هدفی مشابه با پیشنیازهای ورود به بورس این افراد دارید، کمی درنگ کنید، چرا که اگر آموزشهای لازم را کسب نکنید، بورس یک شبه میتواند تمام سرمایهی شما را نابود کند! شاید این مقاله را کمی با تهدید و ارعاب آغاز کردیم، اما اگر شما تازه قصد دارید وارد بازار سرمایه شوید این ترس در آینده به سود شما خواهد بود. با ما همراه باشید با آموزش شروع به کار در بورس به صورت اصولی.
بعد از این آموزش، قطعا شما به صورت بالقوه به یک تریدر (معاملهگر) حرفهای در بازار سهام تبدیل خواهید شد. خواندن این مقاله فقط 15 دقیقه زمان نیاز دارد. قطعا بعد از این 15 دقیقه، اطلاعاتی را کسب خواهید کرد که باید برای بدست آوردن آنها حداقل 1 سال زمان صرف میکردید تا آنها را خودتان به صورت عملی تجربه کنید.
چگونه بورس بخریم؟!
کسانی که تا دیروز این سوال برایشان مطرح بوده است که “چه جوری بورس بخرم” و هم اکنون در بازار سهام مشغول فعالیت هستند، در لبهی تیغ گام بر میدارند. امروز و در زمان نوشتن این مقاله (31 خرداد 99)، بازار سرمایهی ایران در طلاییترین دوران خودش به سر میبرد. اگر تازه قصد دارید به بازار سهام ورود کنید ابتدا نگاهی به شاخص کل بورس در طی 30 سال اخیر بیاندازید (شاخص بورس شبیه یک دماسنج عمل میکند که میزان و جهت حرکت کلی بازار بورس را نشان میدهد).
در تصویر زیر مشاهده میکنید که نمودار شاخص کل بورس، از سقف کانال بلند مدت خود عبور کرده و تقریبا به اندازه عرض کانال رشد داشته است. اما این دوران طلایی تا کی ادامهدار خواهد بود؟
شاخص کل بورس در 30 سال اخیر
نمودار بالا روند حرکت کلی بازار سرمایه را در طی 30 سال گذشته نشان میدهد. این نمودار حرفهای زیادی در خود دارد. برای تکنیکالیستها رشد شاخص به اندازه عرض کانال شکسته شده (حدود 1 میلیون و 400 هزار واحد)، به منزله رسیدن بازار به یک مقاومت جدی است. اما مسئله مهم تر که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد بر میگردد به سیاستهای کلان اقتصادی در ایران. خطوط عمودی در تصویر بالا چیست؟ به تصویر زیر دقت کنید.
در طی 30 سال گذشته، سیاستهای کلان اقتصادی که از سوی دولتهای مختلف اجرا شده است، تاثیر مشابهی بر بازار سهام ایران داشته است. ما به دنبال این چیستی سیاستها نیستیم. برای ما نتیجه اهمیت دارد. آنچه اتفاق افتاده است این است:
بورس در 2 سال اول دورههای 8 ساله ریاست جمهوری در یک روند اصلاحی یا خنثی حرکت میکند و در 6 سال پایانی روند رو به رشدی را طی میکند و این رشد تا ابتدای ریاست جمهوری بعدی ادامه دارد. در تصویر پیشنیازهای ورود به بورس بالا این موضوع به خوبی نشان داده شده است.
البته این اتفاق ممکن است با تاخیر یا تقدم 6 ماهه صورت بگیرد. برای مثال در شروع دوره خاتمی، بازار حدود 6 ماه زودتر وارد روند اصلاحی شد و در دوره روحانی 6 ماه دیرتر. اما به هر صورت کاملا مشخص است که این سیکل در همه دورهها با کمی تفاوت اندک، اتفاق افتاده است. این مسئله اتفاقی نیست. اگر مبنای تحلیل ما گذشته باشد (چیزی که در تحلیل سهام وجود دارد) بورس در حال حاضر میتواند تا اواخر تابستان 99 همچنان صعودی باشد. اما باتوجه به دو مسئله ذکر شده (سال آخر ریاست جمهوری و مقاومت تکنیکالی)، این بازار در حال حاضر دارای ریسک زیادی شده است و احتمال یک روند اصلاحی دو ساله با نزدیک شده به دوره ریاست جمهوری بعدی وجود دارد.
اما هدف کلی ما از بیان این مسائل چیست؟ همهی این صحبتها برای این صورت گرفت که متوجه باشید کسانی که تا دیروز این سوال در ذهنشان بود که “چگونه بورس بخرم” در معرض چه خطر بزرگی قرار دارند. خطر رسیدن به زمان اصلاح بازار و خطر بی سوادی، دو فرشته مرگ هستند که با کمک یکدیگر میتوانند سرمایهی یک فرد تازه وارد به بازار را در مدت کوتاهی به کلی نابود کند. راه حل برای نجات از این موضوع در ادامه ذکر خواهد شد، عجله نکنید.
برای شروع به کار در بورس چه چیزهایی لازم است؟
علت اینکه افراد زیادی در بورس به موفقیت نمیرسند این است که قبل از شروع به کار در بورس، به ملزومات موفقیت در این بازار توجهی نداشتهاند. توجهی نداشتهاند که قبل از آغاز، باید به چه مسائلی توجه کنند. در واقع همین عدم توجه به پیش نیازهای موفقیت در بورس است که باعث میشود این افراد در معرض خطر بیشتری باشند.
افرادی که در سال 98 یا 99 به بازار سرمایه ورود کردهاند هنوز هیچ چیز از این بازار نمیدانند. یکی از مخاطبان سهم شناس در طی تماسی با تیم تحلیلی سهم شناس سوالی داشت مبنی بر اینکه بازار بورس تا کی اصلاح میکند؟ این در حالی بود که در همان روز شاخص بورس مثبت بود. اما از نظر آن فرد چون بازار مانند فروردین 99 در طی یک ماه 100 درصد سود نداده است، گمان میکند بازار در حال اصلاح است. این توقع عجیبی که برخی از تازه واردها از بازار سرمایه دارند، خطری بزرگ محسوب میشود که قبل از هرکسی متوجه خود ان افراد است.
اگر شما هنوز در آغاز راه هستید باید قبل از شروع به کار در بورس، با پیش نیازهای این کار آشنا باشید. در این صورت، در هنگام اصلاح بازار شما پیشنیازهای ورود به بورس خواهید توانست سرمایه خود را حفظ کنید و همیشه در این بازار ماندگار شوید. برای اینکه بدانید برای آغاز کار در بورس به چه پیش نیازهایی نیاز دارید، ابتدا متن زیر را که قسمتی از کتاب “به اتاق معاملهگری من وارد شوید” اثر الکساندر الدر را مطالعه کنید.
پیش نیازهای لازم برای رسیدن به موفقیت در بورس از نگاه الکساندر الدر
“شما می توانید آزاد باشید. شما میتوانید در هر جای دنیا زندگی و کار کنید، از روزمرگی این دنیا جدا باشید و پاسخ کسی را ندهید. من با این کلمات اولین کتابم را شروع کرده بودم، معاملهگری برای یک زندگی. یکی از لذتهای من در سالهای پس از انتشار آن کتاب، آشنا شدن با افرادی است که به لطف معامله گری موفقیت آمیز، آزاد شده بودند. من چندین بار در سال و در تفرجگاههای خوش آب و هوا، برای تریدرها یک اردوی معاملهگری در قالب کلاسهای فشردهی یک هفتهای برگزار میکنم (مترجم: تریدر یا معاملهگر به کسی گفته میشود که در بازارهای مالی با خرید و فروش یک دارایی به کسب سود میپردازد). من از موفقیت اردوهای خود لذت می برم. یک کارگزار بورس به یک معامله گر تمام وقت تبدیل شد، تجارت خود را تعطیل کرد و برای پیگیری علاقه مادام العمر خود به زنان لاتین به ریو نقل مکان کرد. یک روانشناس چنان به یک نویسندهی راههای موفقیت تبدیل شد که مبلغی را برای بازنشستگی زودتر از موعد همسرش پرداخت و با او به جزایر ویرجین نقل مکان کرد تا در آنچه که میخواست متخصص شود. مردی در ورمونت کوهی خریداری کرد و از خانهای که در بالای آن ساخته بود معامله میکرد. ای کاش همهی دانشجویان به موفقیت میرسیدند، اما این ساده نیست. برای عوض کردن یک لامپ به چند نفر نیاز است؟ یک نفر، اما قبل از اینکه شما به بالای نردبان بروید یک یا چند نفر آن را ساختهاند. همچنین احتمالا یک نفر باید نربان را نگه دارد. شاید چند نفر در ساخت لامپ جدید مشارکت داشتهاند.
برای موفقیت در معاملهگری، به چندین صفت ذاتی نیاز دارید که بدون آنها نباید معاملهگری را آغاز کنید. آنها شامل نظم و انضباط، تحمل ریسک و راحتیِ کار با اعداد هستند. یک شخص چاق که غالباً مست است و نمیتواند عادت سیگار کشیدن را کنار بگذارد، بعید است که معامله گر خوبی باشد. یک شخصی که در خرج کردن یک سکه وسواس زیادی دارد نمیتواند ریسک معاملهگری را بپذیرد. کسی که نمیتواند حساب سادهای را انجام دهد و با اعداد راحت نیست، با تغییر سریع قیمتها سردرگم میشود.
علاوه بر نظم و انضباط، تحمل ریسک و راحتی با اعداد، موفقیت در معاملهگری به سه فاکتور ذهن قوی، داشتن روش و مدیریت پول نیاز دارد. ذهن قوی به معنای تدوین قوانین روانشناختیِ فردی است که شما را در میان سر و صدای بازارهای مالی آرام نگه میدارد. روش، یک سیستم تجزیه و تحلیل قیمتها و ایجاد یک استراتژی معاملاتی برای تصمیم گیری است. پول به مدیریت سرمایه اشاره میکند و این به معنای وجود ریسک برای بخشی از سرمایه شما در هر معامله است. فکر کنید که چگونه یک زیردریایی به بخشهای مختلفی تقسیم میشود تا در صورت غرق شدن یک بخش، کل زیردریایی غرق نشود. بر خلاف صفات ذاتی، روانشناسی معامله، استراتژی معاملاتی و مدیریت سرمایه، مهارتهایی هستند که میتوانید آنها را فرا بگیرید”.
نتیجه این مطلب در زیر آورده شده است.
قبل از شروع به کار پیشنیازهای ورود به بورس در بورس این سوال را از خود بپرسید
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
با توجه به متن بالا حتما باید این سوال را قبل از شروع به کار در بورس از خود بپرسید: آیا من سه فاکتور ذاتی مورد نیاز برای موفقیت در بورس را دارم؟ این فاکتورها شامل سه مورد زیر هستند:
- انضباط شخصی
- تحمل پذیرفتن ریسک
- راحتی کار با اعداد
در صورتی یکی از این موارد در وجود شما نیست، بهتر است از این کار صرف نظر کنید و پول خود را به یک سبد گردان واگذار کنید تا او برای شما معاملات بورس را انجام دهد.
قبل از انجام اولین معامله در بورس
بعد از آنکه مطمعن شدید صفات ذاتی یک معاملهگر خوب در شما به صورت بالقوه وجود دارد، باید قبل از انجام اولین معامله در بورس، سه چیز را به خوبی آموزش ببینید:
- اصول مدیریت سرمایه (مدیریت پول)
- روانشناسی معامله (ذهن قوی)
- تحلیل سهام و استراتژی معاملاتی (داشتن روش)
این سه مورد برعکس موارد بالا که ذاتی بودند، کاملا اکتسابی هستند. شما برای موفقیت در بورس حتما باید این سه فاکتور را اموزش ببینید و بدون حتی یکی از انها به موفقیت نخواهید رسید.
آموزش شروع به کار در بورس تا تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای
“آموزش اصولی” کلید واژه اصلی این مقاله است. اگر نمیدانید برای شروع به کار در بورس از کجا باید آغاز کنید نگران نباشید. در همین جا مسیر را به شما نشان خواهیم داد. به تصویر زیر توجه کنید:
مسیر شروع به کار در بورس تا رسیدن به موفقیت
شما باید ببینید در کدام یک از پیشنیازهای ورود به بورس مراحل بالا قرار دارید. در واقع تمامی افراد حرفهای در بورس این پنج مرحله را گذراندهاند. حتی ممکن است خودشان چندان از این مسیر آگاه نبودهاند. با خود تعارف نکنید و از خود بپرسید در کدام مرحله هستید. پرسشهایی که در ذهن شماست نشان میدهد در کجای کار قرار دارید.
ما در اینجا برای هر یک از مراحل بالا توضیحات مختصری را در قالب مقالات مختلف تهیه کردهایم و در لینکهای مربوطه آوردهایم:
شما میتوانید برای آشنایی با هر کدام از مراحل بالا، مقالات مربوطه را مطالعه کنید. اما برای افرادی که در مرحله اول قرار دارند، پیشنهاد ما این است که آموزشهای لازم برای شروع به کار در بورس را به صورت کامل و منسجم در قالب یک پکیج آموزشی جامع دریافت کنند. در این صورت کار راحتتر و سریعتری در پیش خواهند داشت. پکیج آموزش جامع بورس سهم شناس یک بستهی آموزشی است که تمامی مطالب مرتبط با بورس، تحلیل سهام و نحوهی سرمایه گذاری در بورس را پوشش میدهد. در این پکیج آموزشی از اولین قدم، یعنی دریافت کد بورسی و آموزش عملی خرید و فروش سهام تا مدیریت سرمایه، روانشناسی بازار و نحوهی تحلیلِ سهام شرکتهای بورسی به طور کامل آموزش داده شده است. برای مشاهده این بستهی آموزشی میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید.
نتیجه گیری
سرمایه گذاری در بورس در حال حاضر همراه با ریسک زیاد است. دلیل این امر نزدیک بودن به پایان ریاست جمهوری دولت فعلی است که به طور سنتی بازار به یک اصلاح 2 ساله فرو میرود. در این بین افرادی که به طور ذاتی صفات لازم برای کار در بورس را دارند (تحمل ریسک، انضباط شخصی و راحتی کار با اعداد) و آموزشهای لازم را دیدهاند (روش، مدیریت پول و روانشناسی معامله) در بازار خواهند ماند و افرادی که آموزشهای لازم را ندیدهاند، با ضررهای سنگین از این بازار خارج خواهند شد. امروز تصمیم گیری با شماست تا در آینده در کدام دسته باشید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
کاهش ریسک معاملات در بورس
مدیریت ریسک یک پیشنیاز مهم قبل از معاملهگری در بازار بورس است که اغلب نادیده گرفته میشود. در این مقاله قصد داریم تا راهکارهایی جهت کاهش ریسک در سرمایهگذاری ارائه دهیم. همچنین در خصوص برخی استراتژیهای ساده صحبت میکنیم که میتواند در مدیریت ریسک و کاهش زیان بسیار کاربردی باشد. مدیریت ریسک به کاهش زیان در سرمایهگذاری کمک میکند. اگر ریسک مدیریت شود، تجار میتوانند سرمایه خود را در بورس سرمایهگذاری کنند. چنانچه یک سرمایهگذار از این طریق سود قابلتوجهی کسب کرده باشد، میتواند همه را تنها در یک یا دو معامله بد، به دلیل نداشتن استراتژی و مدیریت ریسک مناسب از دست بدهد.
قانون "یک درصد" را در نظر بگیرید
بسیاری از معاملهگران از قانون یک درصد پیروی میکنند. این قانون به صورت کلی میگوید هرگز بیش از یک درصد از حساب خود را وارد معاملهای نکنید. بنابراین اگر 10000 دلار در حساب خود دارید، بیش از 100 دلار آن را وارد بازار نکنید. بهترین راه برای کنترل زیان این است که قانون را حداکثر زیر 2 درصد نگه دارید.
تئوری پرتفوی مدرن (Modern Portfolio Theory)
سرمایهگذاران از طریق این مدل سرمایهگذاری سعی دارند تا بیشترین سود را در سبد پرتفوی خود ایجاد نمایند. این مدل از سرمایهگذاری از طریق متنوعسازی تلاش میکند تا سبد سرمایهگذاری را به حالت مطلوب برساند. همچنین با استفاده از سایر روشها مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی میتوان ریسک را به میزان قابلتوجهی کاهش داد و بازده را به حداکثر رساند. اطمینان حاصل کنید که بیشترین استفاده را از معاملات خود میکنید یعنی اصطلاحاً هرگز همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید. اگر تمام پول خود را در یک سهام قرار دهید، خود را برای زیان بزرگی آماده کردهاید. بنابراین به یاد داشته باشید که سرمایهگذاریهای خود را متنوع کنید. این نه تنها به شما در مدیریت ریسک کمک میکند، بلکه فرصتهای بیشتری را نیز برای شما باز خواهد کرد.
چگونه میتوان به طور مؤثر حد زیان و سود را تعیین کرد؟
حد زیان به معنای ناحیهای است که احتمال خروج از بازار وجود دارد و زمانی اتفاق میافتد که یک روند قیمتی مخالف موقعیت معاملاتی است و سرمایهگذار دیگر امیدی به بازگشت قیمت ندارد، در نتیجه برای کاهش زیان و مدیریت ریسک از معامله خارج میشود. منظور از حد سود، خروج از معامله در نقطهای است که معاملهگر از قبل براساس افق زمانی برنامهریزی شده و حداکثر سوددهی بهینه، تعیین کرده است. پیدا کردن حد زیان روشی کلیدی برای معاملهگران است. معاملهگران موفق میدانند که یک سهم را میخواهند به چه قیمتی بخرند و یا بفروشند. بر عکس معاملهگران ناموفق بدون هیچ تصوری از حد زیان و نقاط سودده وارد معامله میشوند و کاملاً پیشنیازهای ورود به بورس احساسی و با تکیه بر شانس به معاملهگری میپردازند. روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان وجود دارد. تعیین این نقاط با استفاده از تحلیل تکنیکال انجام میشود. از جمله این روشها میتوان به مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، اندیکاتورها، سطوح حمایت و مقاومت و خطوط روند اشاره کرد.
سرمایهگذاریهای خود را به طور منظم کنترل کنید
سرمایهگذاران موفق در شرایط مختلف عملکرد خوبی دارند. به احتمال زیاد موقعیت شما و سرمایهگذاریهای شما در طول زمان تغییر خواهد کرد. باید بصورت دورهای تخصیص داراییهای خود را بررسی کنید تا در صورت لزوم سهام جدید را خریداری نمایید و یا سهامی را بفروشید.
جریانات اقتصادی کشور را در نظر بگیرید
جریانهای بینالمللی و اقتصادی کشور بر بازار سهام تأثیرگذار است. از جمله آنها میتوان به تورم و نرخ بهره اشاره کرد که میتواند بازار بورس را دچار نوسانات و تغییر کند. در واقع سیاستهای اقتصادی کشورها جزو ریسکهای سیستماتیک است. برای کاهش این نوع ریسک میتوانیم پیگیر جریانات اقتصادی کشور باشیم که میتواند در کسب سود تأثیرگذار باشد.
افق زمانی را در سرمایهگذاری در نظر بگیرید
یک استراتژی زمانی مشخص، کمک میکند تا یک پیشنیازهای ورود به بورس سرمایهگذاری موفق داشته باشید. قبل از تعیین کردن افق زمانی باید اهداف مالی خود را مشخص نمایید. در شیوه تحلیل سرمایهگذاران در نظر گرفتن افق زمانی مؤثر است. دقت کنید که در تعیین اهداف و افق زمانی واقعگرا باشید و اهداف قابل دستیابی برنامهریزی کنید.
جمعبندی
بهتر است قبل از ورود به عرصه سرمایهگذاری در بورس آموزشهای لازم را فرا بگیرید تا بدینترتیب ریسک سرمایهگذاری شما کاهش یابد. برای بدست آوردن سود بیشتر باید کلیه فاکتورهای لازم را در نظر بگیرید. اما باید به این نکته اشاره کرد که همواره ریسکهایی ممکن است وجود داشته باشد که به طور کامل نمیتوان آنها را مدیریت نمود، همانطور که اشاره کردیم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به سرمایهگذار جهت یک سرمایهگذاری اصولی کمک خواهد کرد؛ در نتیجه میتوان ریسکها را به میزان قابلتوجهی کاهش داد.
موانع عرضه سهام استارتاپ در بورس
بازار بورس تهران (ایران) هنوز دیدگاه سنتی دارد، یعنی ارزشگذاری شرکت ها بر اساس میزان سودی هست که شرکت ها در پایان سال مالی محقق می کنند و این در صورتی است که استارتاپ ها عموما در چند سال یا حتی ۱۰ سال اول فعالیت اصلا به دنبال سود آوری نیستند و بیشتر به دنبال بزرگ شدن و رشد کردن هستند.
در کنار مورد بالا مواردی چون نحوه عرضه یا حتی قیمت گذاری، عدم شفافیت حساب ها، قوانین مرتبط با استارتاپ ها و حتی شرکت های حوزه فناوری اطلاعات، نحوه تعامل کارآفرین اصلی و بنیانگذار با پروژه و … را باید جزو موانع اصلی عرضه ارستارتاپ در بورس عنوان کرد.
فرصت های عرضه سهام استارتاپ در بورس
عرضه سهام استارتاپ در بورس علاوه بر برندیگ بسیار عالی برای استارتاپ و پروژه می تواند جذب سرمایه و نقدینگی را نیز با خود به دنبال بیاورد. در عین حال بازار بورس به دلیل شفافیت بالا باعث می شود حساب و کتاب های کسب و کار و استارتاپ همیشه شفاف و روشن باشد.
در بازار بورس شرکت های سرمایه گذاری و سرمایه گذاران زیادی با استارتاپ آشنا می شوند و فرصت سهام داری برای آن ها فراهم می شود، حضور سهام داران عمده قدرتمند باعث می شود شرکت یا استارتاپ بتواند به پشتوانه این حمایت برنامه ریزی های بهتری برای ادامه کار داشته باشد.
پیش نیاز عرضه سهام استارتاپ در بورس
طبق بررسی پیدایش مثل تمام تجارت هایی که با آن آشنایی دارید، عرضه سهام به بازار بورس نیز قانون و قواعد خودش را دارد، بورس می تواند همان بزنگاهی باشد که موجب ارتقا چشمگیر و درمقابل آن موجب سقوط یک کسب و کار باشد اگر قبل از اینکه با قاعده و قانون بورس آشنا شویم بخواهیم سهام استارتاپ را وارد بورس کنیم.
فارغ از اینکه نیاز است خبرگان این عرصه برای عرضه سهام در بورس درکنار شما باشند نیاز است کارشناسانی داشته باشید که اخبار مرتبط را دنبال و سبد گردانی مناسب برای سهم را پیش ببرند تا از سفته بازی در سهم تا جای ممکن جلوگیری شود.
موافقین و مخالفین ورود استارتاپ به بازار بورس چه می گویند؛
به اعتقاد مخالفین، استارتاپ ها براساس احتمالات و سنجه هایی که فقط پیش بینی شده اند اداره می شوند، در صورتی که سنجه های ورود به بورس اطلاعات و گزارشات مالی و اخر سال است، این عمل با استارتاپ ها مغایرت دارد. در دنیا نیز استارتاپ های بزرگ نمی توانند به راحتی وارد بورس شوند مگر وقتی که به جایگاه و گزارشات عدد و ارقام قابل قبول و عینی پیشنیازهای ورود به بورس برسند. پس ورود استارتاپ ها به بورس کاری پر ریسک و پر خطر است.
اما به اعتقاد موافقین با ورود استارتاپ ها به بازار بورس، سرمایه گذار ها با این چشم انداز که می توانند سرمایه خود را به نقدینگی تبدیل کنند و دوباره وارد سرمایه گذاری استارتاپی کنند، بیشتر جذب سرمایه گذاری در استارتاپ ها و رشد آن ها می شوند.
تپسی، اولین استارتاپ بورسی
با وجود تمام حرف و حدیث ها برای ورود استارتاپ ها به بازار بورس، سرانجام برخلاف چیزی که انتظار می رفت تپسی زودتر توانست از دیجی کالا وارد بازار بورس شود. البته در این مسیر مشکلات زیادی وجود داشت اما در نهایت یک استارتاپ در حوزه حمل و نقل توانست موانع ورود به عرصه بورس را کنار بزند.
دیدگاه شما