سه نوع سرمایه‌گذاری


معاملات سهام شما از طریق کارگزار انجام می‌شود ولی برای خرید و فروش سهام نیازی نیست که هر بار به تالار بورس یا کارگزاری مراجعه کنید.

بازده چیست؟

سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایه‌گذاری، بازده نامیده می‌شود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر دارایی‌ها در مدت مشابه و شاخص‌های پولی، ارزیابی می‌گردد. بازدهی سرمایه‌گذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل می‌شود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب می‌تواند تابعی از افق سرمایه‌گذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینه‌های معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.

به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شده‌ای برای آن‌ها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.

برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایه‌گذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشته‌اند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه می‌پردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آن‌ها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایه‌گذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه می‌باشد.

بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونه‌ای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دست‌یابی به بازدهی معقول حاضر می‌شوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمی‌شود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایه‌گذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب می‌شوند. در یک کلام می‌توان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایه‌گذاری است.

یازده ریسک

انواع بازده در بازار سهام

در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم می‌شود.

بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکت‌ها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر می‌گیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روش‌های تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه می‌شود.

بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه می‌باشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدم‌های سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایه‌گذاری طی دوره مذکور است.

بسیاری از کارشناسان سرمایه‌گذاری توصیه می‌کنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانه‌ای داشته باشید. زیرا موجب می‌شود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.

بازده مورد انتظار

نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی

همان‌گونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب می‌کنیم:

سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم می‌گیرد؛ با افق سرمایه‌گذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایه‌گذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی می‌شود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العاده‌ای داشته و بر اساس سیاست‌های مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.

حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه می‌باشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص می‌شود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.

۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰

۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰

۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰

تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار

طبق تحلیل‌ فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد می‌باشد، که نشان دهنده شرایط ایده‌آل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.

۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)

۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰

اما پس سه نوع سرمایه‌گذاری از گذشت یک‌ سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان می‌رسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیان‌گر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص می‌شود؛ این سرمایه‌گذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.

۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)

۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰

با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه می‌رسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.

همان‌طور که خودتان می‌دانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی می‌باشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکت‌ها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمی‌شود و مسلماً طولانی‌تر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، می‌تواند ناشی از پیش بینی‌های بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسک‌های سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایه‌گذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معامله‌گری است، زیرا توانسته‌اید موقعیت‌های معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونه‌ای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.

تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آن‌ها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبت‌های کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.

سه گام اصلی برای سرمایه گذاری در بازار بورس

آموزش تصویری بورس

برخی از افراد فکر می‌کنند وارد شدن به دنیای بورس علاوه بر داشتن روحیه ریسک پذیر، نیاز به یادگیری اطلاعات بسیار پیچیده و اقدامات خیلی خاص دارد. شما در بورس می‌توانید افراد از قشرهای مختلف را مشاهده کنید. بورس نیز مانند مشاغل دیگر یک فن و مهارت است که برای وارد شدن و خبره شدن در آن نیاز به آموختن و کسب تجربه دارید. شما در هر حرفه‌ای برای موفق شدن نیاز به مطالعه و برداشتن گام‌هایی درست و فکر شده دارید. بورس زمینه‌ای برای سرمایه گذاری است و امکان دارد از آن کسب سود کنید و یا ممکن است آنچه که داشته‌اید را ببازید و از دست بدهید. ما در این مقاله سه گام اصلی برای ورود به دنیای بورس را به شما آموزش می‌دهیم و امید داریم که با مطالعه این مقاله و مراجعه به PDF آموزش بورس و آموزش تصویری بورس شروع به یادگیری الفبای بورس کرده و با عملکرد مناسب، موفقیت خود در این زمینه را تضمین کنید.

آنچه برای سرمایه گذاری در بورس به آن احتیاج دارید عبارتند از:

  1. گام اول: دریافت کد معاملاتی (کد بورسی)
  2. گام دوم: یادگیری مفاهیم اولیه و الفبای بورس
  3. گام سوم: یادگیری روش‌های تحلیل سهام و اصول سرمایه گذاری در بورس
  4. کلام آخر، چند توصیه

گام اول: دریافت کد معاملاتی (کد بورسی)

اولین و راحت‌ترین گام برای شروع سرمایه گذاری در بورس، دریافت کد معاملاتی است. کد معاملاتی همچون شماره ملی، شماره دانشجویی و… نشان دهنده هویت شماست؛ البته هویت شما در بورس. این کد توسط کارگزار رسمی که در واقع واسط بین شما و بازار بورس است صادر می‌شود. برای دریافت این کد به یکی از کارگزاری‌های شهر خود مراجعه کنید؛ اگر در شهرتان کارگزاری وجود ندارد می‌توانید از طریق سایت کارگزار به‌صورت غیر حضوری درخواست خود را ثبت کنید. پس از ثبت نام اینترنتی پرینت قرارداد را گرفته و اطلاعات آن را تکمیل کنید و به همراه مدارکی که خواسته شده از طریق پست به آدرس کارگزار ارسال کنید.
معمولاً پس از گذشت ده روز کد معاملاتی شما صادر شده و می‌توانید شروع به انجام معامله کنید. برای شروع کار خود پیشنهاد می‌کنیم تا کسب تجربه بیشتر، معاملاتی با حجم کم را انجام دهید.

معاملات سهام شما از طریق کارگزار انجام می‌شود ولی برای خرید و فروش سهام نیازی نیست که هر بار به تالار بورس یا کارگزاری مراجعه کنید.

روش‌های مختلفی برای معامله و خرید و فروش سهام وجود دارند ازجمله:

  • مراجعه حضوری به کارگزاری
  • سفارش تلفنی به کارگزاری
  • سفارش اینترنتی به کارگزاری
  • خرید و فروش سهام توسط خود فرد، از طریق سامانه معاملات آنلاین

بهترین و در دسترس ترین روش، معامله آنلاین است. شما با هر میزان از سواد اینترنتی می‌توانید به راحتی و به صورت لحظه‌ای و آنی به خرید و فروش سهام بپردازید. با استفاده از این روش سرعت عمل شما در انجام معاملات بیشتر می‌شود، اختلافات بین کارگزار و شما به حداقل می‌رسد، امنیت بالایی دارد، امکان نقل و انتقال الکترونیکی پول وجود دارد و شما برای سرمایه گذاری هیچ گونه محدودیت زمانی و مکانی ندارید.
معاملات بورس از شنبه تا چهارشنبه، از ساعت ۹ الی ۱۲:۳۰ انجام می‌پذیرد. بورس در روزهای تعطیل رسمی، تعطیل است. جهت دریافت اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی دریافت کد معاملاتی و انجام معاملات به سایت کارگزاری‌ها و یا PDF آموزش بورس، آموزش تصویری بورس، دانلود الفبای بورس و… مراجعه کنید. شما با دانلود کتاب آموزش بورس می‌توانید از اطلاعات زیاد و آموزش رایگان بورس بهره مند شوید.

از کسب دانش بورس غافل نشوید؛ زیرا با افزایش اطلاعات و تجربیات خود درزمینه بورس می‌توانید سرمایه خود را افزایش دهید و در این بازار پیشرفت کرده و دوام آورید.

آموزش بورس

گام دوم: یادگیری مفاهیم اولیه و الفبای بورس

شما برای ورود به هر حرفه‌ای نیاز دارید که اطلاعاتی در مورد مواد، شیوه کار، اصطلاحات و مفاهیم اولیه آن به دست آورید. بدون شناخت این موارد نمی‌توانید به موفقیت در آن حرفه خوش‌بین باشید. شاید برایتان جالب باشد که در بورس از دو حیوان به‌عنوان نماد معامله گران حرفه‌ای نام‌برده می‌شود، گاوها و خرس‌ها. گاوها با شاخ‌هایشان می‌جنگند و حریفشان را به بالا پرتاب می‌کنند. گاوها نماد خریداران هستند که روندهای صعودی را تشخیص می‌دهند و از افزایش قیمت پول سردرمی‌آورند؛ اما خرس‌ها با پنجه‌هایشان حریف را به زمین می‌کوبند و درواقع فروشندگانی هستند که در روند نزولی از کاهش قیمت سود می‌برند. گاوها سرمایه‌گذارانی هستند که معتقدند قیمت سهام با رشد مواجه می‌شود (مثبت نگر) ولی خرس‌ها اعتقاد دارند که ممکن است قیمت سهام با افت روبه‌رو شود (منفی نگر). در بازار بورس تحت شرایطی ممکن است یک گاو به خرس یا بالعکس تبدیل شود. در ادامه به برخی از مهم‌ترین مفاهیم اصلی بورس اشاره خواهیم داشت.

  • سرمایه‌گذاری: پرداخت پول یا ارزشی که می‌توانیم در آینده از قبال آن به سود دست پیدا کنیم.
  • دارایی واقعی (مشهود) و دارایی مالی (نامشهود): با ذکر مثال، خودرو یک دارایی واقعی است اما سهام کارخانه خودروسازی یک دارایی مالی است. سیمان، دارایی واقعی و سهام کارخانه سیمان، دارایی مالی است.
  • بورس اوراق بهادار: بورس، بازاری قانونی و سودآور است که در آن انواع دارایی مالی خریدوفروش می‌شود (سهام شرکت‌ها و کارخانه‌های بزرگ همچون، مخابرات، بانک، خودروسازی و…) افراد به نسبت سه نوع سرمایه‌گذاری سه نوع سرمایه‌گذاری سهامی که از یک شرکت یا کارخانه خریداری می‌کنند در منافع آن شریک می‌شوند. در بورس علاوه بر خریدوفروش سهام شرکت‌ها انواع اوراق بهادار دیگر همچون سهام مشارکت نیز معامله می‌شود. برای مطالعه بیشتر مقاله ” اوراق بهادار چیست ” را مطالعه نمایید.
  • اوراق بهادار: هر نوع ورقه یا سندی که متضمن حقوق مالی قابل نقل‌وانتقال برای مالک عین و یا منفعت آن باشد اوراق بهادار محسوب می‌شود.
  • سهام: هر شرکت سهامی به قسمت‌های مساوی تقسیم می‌شود که به هر یک از آن‌ها یک سهم گفته می‌شود. زمانی که شما یک سهم از شرکت را خریداری می‌کنید در فعالیت‌ها، سود و زیان آن شریک می‌شوید.
  • ورقه سهم: سندی است قابل معامله که نماینده تعداد سهامی است که صاحب‌سهم در شرکت دارد و دارای اطلاعاتی از قبیل نام شرکت، شماره ثبت، نام و مشخصات دارنده سهام و مبلغ اسمی است.
  • سهام عادی: دارنده سهام عادی صاحب بخشی از مالکیت شرکت است و به میزان سهام در فعالیت، سود و زیان شرکت سهیم است. توجه داشته باشید که سهام همه شرکت‌های بورسی سهام عادی است.
  • سهام ممتاز: نوعی سهام است که برخی ویژگی‌های اوراق قرضه و سهام عادی را دارد. سود سهام ممتاز پیش از سود سهام عادی پرداخت می‌شود. در صورت انحلال شرکت، صاحبان سهام ممتاز در مقایسه با دارندگان سهام عادی در توزیع دارایی‌های شرکت حق تقدم دارند و درصورتی‌که پرداخت سهمشان به تعویق بیافتد دارای حق رأی نیز می‌باشند. سود این سهام به‌صورت ثابت پرداخت می‌شود و درصورتی‌که شرکت قادر به پرداخت سود نباشد، به‌صورت انباشته در سال‌های بعد پرداخت می‌شود.
  • سهام داغ یا فعال: سهامی است که هرروز خریدوفروش می‌شود. بیشتر سهام شرکت‌های معتبر از نوع سهام فعال است.
  • سهام راکد یا غیرفعال: سهامی است که در بورس به‌ندرت دادوستد می‌شود.
  • سهام شکننده یا پر نوسان: سهامی است که نوسان‌های شدید و ناگهانی قیمت دارد.
  • سهام جایزه: درصورتی‌که شرکت از ذخایر آزاد فراوانی برخوردار باشد بخشی از آن را از طریق انتشار سهام جایزه در وجه سهامداران کنونی خود و به نسبت سهامی که دارند، تبدیل به سرمایه می‌کند.
  • حباب قیمت سهام: هدف به حداکثر رساندن سود و به حداقل رساندن زیان در سرمایه‌گذاری است. در برخی مواقع اتفاقاتی در بورس می‌افتد که مبتنی بر مبانی اساسی حاکم بر بازار سهام نیست. در این‌گونه موارد قیمت سهام بدون هیچ‌گونه توجیه منطقی و اقتصادی دچار نوسان می‌شود که به آن حباب قیمت گفته می‌شود.
  • عرضه اولیه سهام: نخستین عرضه عمومی سهام یک شرکت در بازار بورس و فرابورس باهدف تأمین منابع مالی، افزایش عمق بازار بورس، پاسخگویی به تقاضای بازارو… عرضه اولیه سهام می‌گویند.
  • آگهی پذیره نویسی: سند رسمی اعلان فروش اوراق بهادار (سهام عادی، سهام ممتاز یا اوراق قرضه) است که اطلاعات جامعی در مورد شرکت‌ها و اوراق انتشاریافته در آن وجود دارد. معیارهایی هستند که با بررسی و تحلیل آن‌ها می‌توان وضعیت گذشته، حال و آینده بورس از جنبه‌های مختلف را بررسی و پیش‌بینی کرد. تغییرات شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی سرمایه‌گذاران در بورس است.
  • تفاوت سازمان بورس و شرکت بورس: سازمان بورس کلیه فعالیت‌های بازار سرمایه را تحت نظارت دارد اما شرکت بورس به فعالیت‌های اجرایی درزمینهٔ خریدوفروش سهام می‌پردازد.
  • بازار فرا بورس: این بازار همچون دو بازار بورس اوراق بهادار و بورس کالا با مجوز شورای عالی بورس ایجادشده است و برای سرمایه‌گذاران فرقی با بازار بورس ندارد و با دریافت یک کد معاملاتی می‌توان در هردوی این بازارها فعالیت کرد. ورود شرکت‌ها به این بازار راحت‌تر است.
  • اصطلاح نقد شوندگی: به معنی وجود خریدار و فروشنده به تعداد کافیست به شکلی که بازار دادوستد آن سهام در جریان باشد. وقتی می‌گویند نقد شوندگی این سهم پایین است یعنی معاملات کمی در آن انجام می‌شود.
  • خرید پله‌ای سهام: به معنی خرید مرحله‌ای سهام است؛ یعنی اگر احساس کنیم سهامی پتانسیل رشد دارد ولی از رشد کوتاه‌مدت آن مطمئن نیستیم هرروز بخشی از آن سهام را خریداری می‌کنیم که اگر با نزول مواجه شد از خرید بخش‌های بعدی سهام جلوگیری کنیم.

مفاهیمی که در گام دوم به شما معرفی کردیم، قطره‌ای است از دریای بزرگ بورس. شما می‌توانید از طریق دانلود کتاب آموزش بورس، آموزش تصویری بورس، دانلود الفبای بورس و آموزش تصویری بورس، با مفاهیم و اصطلاحات بیشتری که نیاز دارید آشنا شوید.

آموزش pdf بورس

گام سوم: یادگیری روش‌های تحلیل سهام و اصول سرمایه‌گذاری در بورس

اگر قصد فعالیت و سرمایه‌گذاری در بورس را دارید ممکن است این سؤال پیش آید که از کجا متوجه بشویم چه زمانی به خریدوفروش سهام بپردازیم؟ چه مقدار سرمایه وارد بازار کنیم؟ چگونه سرمایه خود را مدیریت کنیم؟ باید گفت که؛ برای تشخیص زمان معامله باید سهم موردنظرتان را تحلیل و بررسی کنید و اصول مدیریت سرمایه را بیاموزید و بدانید که روی هر سهم چقدر امکان ریسک دارید و چه میزان از سرمایه خود را می‌توانید به بازار تزریق کنید. آنچه برای موفقیت شما بسیار مهم است. آموزش و استفاده درست از تحلیل‌هایی است که در بازار بورس کاربرد دارد. در بورس با دو نوع تحلیل پرطرفدار مواجه می‌شوید که اکثر سرمایه‌گذاران از آن بهره می‌برند:

  • تحلیل بنیادی: مطالعه علمی عوامل اصلی در تعیین ارزش سهم است. تحلیلگر به مطالعه میزان فروش، دارایی، تعهدات، درآمد و… به برآورد ارزش ذاتی شرکت می‌پردازد. وی با مقایسه ارزش ذاتی باقیمت فعلی تشخیص می‌دهد که این سهم بیشتر از ارزش ذاتیست یا خیر. طبیعی است که اگر بیشتر باشد برای خرید مناسب نیست. تحلیل بنیادی بیشتر برای اهداف بلندمدت مؤثر است.
  • تحلیل تکنیکال: روشی برای پیش‌بینی نوسان‌های قیمت یک سهم بر اساس نمودار، آمار، جداول قیمت است. تحلیلگر تکنیکال کاری به قوت و ضعف شرکت‌ها ندارد و بر رفتار سرمایه‌گذاران و قیمت سهم در گذشته و آینده تمرکز می‌کند. در مقاله دیگری در مورد تحلیل تکنیکال به‌طور کامل صحبت کرده‌ایم. جهت دریافت اطلاعات بیشتر آن را مطالعه کنید. چنین مقالاتی فرصت مناسبی جهت آموزش رایگان بورس به شما می‌دهد.

هرکدام از این دو نوع تحلیل مزایا و معایب خود را دارند اما به دلیل اینکه تحلیل بنیادی نیازمند اطلاعات بیشتری است، اکثر معامله گران ترجیح می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند. برای شناخت بیشتر این دو تحلیل به منابع موثق و PDF آموزش بورس و آموزش تصویری بورس و… مراجعه کنید.

آموزش سرمایه گذاری در بورس

کلام آخر، چند توصیه

  • در سهام‌های متنوع سرمایه‌گذاری کنید تا ریسک کمتری شامل حالتان شود.
  • با نگاه بلندمدت سرمایه‌گذاری کنید، قرار نیست نتیجه زودهنگام ببینید.
  • تا جایی که امکان دارد به‌جای خرید مستقیم سهام از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری اقدام کنید؛ زیرا این صندوق‌ها توسط افراد باتجربه و آگاه به بورس اداره می‌شود.
  • برای شروع کار سرمایه‌های اصلی خود را وارد بازار نکنید. از سرمایه‌های مازاد استفاده کنید. برای تأمین سرمایه هرگز به فکر فروش منزل و لوازم ضروری خود نباشید.
  • بازار بورس همیشه با افت‌وخیز همراه است. برای خرید یا فروش سهام از رفتارهای هیجانی و دور از منطق اجتناب کنید.
  • از مشورت با افراد متخصص بخصوص کارگزاران غافل نشوید.
  • علاوه بر اینکه در بورس احتمال ضرر وجود دارد این احتمال هم هست که برای مدتی سهام غیرقابل معامله گردد و سرمایه شما برای مدتی بلوکه شود.
درباره مهرناز سلطانی

نویسنده کتاب: ثروت نهفته در بورس ایران ،مدرس و مربی دوره های بورس و هوش مالی مقدماتی و پیشرفته ،بنیان گذار مجموعه همیار سرمایه ،تحلیگر و معامله گر بورس اوراق بهادار ،نویسنده روزنامه همشهری در حوزه بورس کارشناس رادیو اقتصاد سیما سخنران در سمینارها و همایش های مالی نگارنده بیش از 150 مقاله آموزشی در بازارهای مالی

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد سه نوع سرمایه‌گذاری انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله سه نوع سرمایه‌گذاری زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها سه نوع سرمایه‌گذاری سه نوع سرمایه‌گذاری و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم

انواع روش های سرمایه گذاری سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم

سرمایه گذاری به چه معناست؟‌

به طور طبیعی برای ورود به هر عرصه‌ای باید با مفهوم آن پدیده آشنا شوید، بنابراین قبل از هر چیز متقاضیان برای سرمایه گذاری باید با این مفهوم کلیدی آشنایی پیدا کنند. در یک تعریف عمومی سرمایه گذاری به وارد کردن پول و سرمایه نقدی به یک بازار و خرید محصولات آن بازار برای کسب سود و افزایش سرمایه اولیه گفته می‌شود. به عبارت دیگر سرمایه‌گذاری به زبان ساده یعنی تبدیل پول به چند نوع کالا یا دارایی که در حال حاضر مصرف نمی‌شود و افراد می‌خواهند با نگهداری آن برای مدتی در آینده از سوددهی آن بهره ببرند.

سرمایه گذاری درهر بازار متفاوت است، چرا که هر بازار مهارت‌های خاص خود را برای سرمایه گذاری می‌طلبد. از این رو تجربه می‌تواند نقش کلیدی و مهمی را برای افراد بازی کند. اگر فردی بدون تجربه و پرس و جوی کافی وارد بازاری شود احتمال شکست خوردن و متضرر شدنش بسیار بالا است، چرا که مطمئنا افراد دیگری با تجربه بالا در آن بازار حضور دارند که از فرصت‌ها استفاده می‌کنند. اما با این وجود افراد با سرمایه خرد هم می‌توانند در صورت تجربه کافی در یک بازار مثل بازار سرمایه به موفقیت برسند و سرمایه خود را چند برابر کنند.

سرمایه گذاری مستقیم چیست

در روش سرمایه گذاری مستقیم شما شخصا اقدام به خرید و فروش سهام می نمایید. این کار به دلیل ماهیت نوسانی بورس نیاز به مهارت بالایی دارد. پس در مرحله اول شما برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس باید به اندازه کافی از مهارت سرمایه گذاری در بورس و همچنین دانش مالی کافی برخوردار باشید. در غیر این صورت هم مجبور خواهید شد استرس بالایی را تحمل کنید و هم امکان ضرر کردن شما بالا می رود. پس سرمایه گذاری مستقیم برای افرادی مناسب است که از اطلاعات مالی و مهارت کافی برای این کار برخوردار هستند.

ضمن اینکه شما باید علاوه بر مهارت، زمان کافی را برای تحلیل و بررسی شرکت ها داشته باشید تا بتوانید گزینه های سرمایه گذاری مناسب را انتخاب نمایید. شما از طریق مراجعه حضوری به کارگزار، خرید و فروش آنلاین و همچنین خرید و فروش اینترنتی سهام می توانید سرمایه گذاری مستقیم در بورس را انجام دهید. برای آشنایی بیشتر با این روش ها می توانید مقاله آموزش خرید و فروش آنلاین و اینترنتی سهام در بورس را نیز مطالعه نمایید.

بنابراین در سرمایه گذاری مستقیم

سرمایه گذار شخصا وارد معاملات بورس و خرید و فروش سهام می‌شود

معامله‌گر می‌تواند با استفاده از روش‌هایی نظیر تلفنی، آنلاین و حضوری خودش اقدام به خرید و فروش سهام کند

نیازمند آگاهی، دانش و تجربه کافی در مورد بازار، صنایع و اقتصاد کشور است

نیاز به روحیه ریسک‌پذیر دارد

فرصت و زمان کافی برای رصد بازار و معاملات نیاز دارد

سرمایه گذاری

سرمایه گذاری غیر مستقیم چیست

این نوع از سرمایه گذاری مناسب افرادی است که به دلایل مختلف نمی توانند به صورت مستقیم اقدام به خرید و فروش سهام نمایند. مثلا فرصت، اطلاعات و یا مهارت کافی را برای بررسی و تحلیل و خرید و فروش سهام ندارند. به این دسته از افراد توصیه می شود که به صورت غیرمستقیم در بورس سرمایه گذاری نمایند. در روش غیر مستقیم، فرد سرمایه گذار مدیریت سرمایه خود را به دست افرادی می سپارد که هم مهارت و دانش مالی بالایی دارند و هم بیشتر وقتشان را مستقیما صرف بررسی تحلیل گزینه های مختلف سرمایه گذاری می کنند. در نتیجه سرمایه شما توسط یک تیم حرفه ای مدیریت خواهد شد.

بنابراین در سرمایه گذاری غیر مستقیم

  • مناسب برای سرمایه گذاران غیر حرفه‌ای است
  • مناسب برای سرمایه گذاران حرفه‌ای که قصد مدیریت ریسک خود را دارند
  • مناسب کسانی‌ که فرصت رصد بازار و معاملات را ندارند
  • مناسب افراد مختلف با سطح ریسک‌پذیری مختلف

انواع سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس

در حال حاضر دو روش برای سرمایه گذاری به صورت غیر مستقیم در بورس وجود دارد که شامل

  • سرمایه گذاری از طریق صندوق های سرمایه گذاری
  • سرمایه گذاری با استفاده از شرکت های سبدگردان

هرکدام از این روش ها مزایا و معایب خودشان را دارند. در ادامه درباره این روش ها بیشتر توضیح خواهیم داد.

سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری

یک صندوق سرمایه گذاری مجموعه ای از سهام، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار است. در واقع شما می توانید آن را به صورت شرکتی در نظر بگیرید که در آن افراد مختلف پول های خود را روی هم می گذارند و در سبدی از اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند. هنگامی که شما در یک صندوق سرمایه گذاری سرمایه گذاری می کنید، سرمایه شما بخشی از کل سرمایه صندوق خواهد شد. در نتیجه هرچقدر صندوق سود یا زیان بدست آورد، شما نیز به نسبت سرمایه خود از کل سرمایه صندوق، در این سود یا زیان سهیم هستید.

مزایای سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری

  • مدیریت حرفه ای دارایی ها
  • نظارت و شفافیت اطلاعاتی
  • نقد شوندگی بالا
  • صرفه جویی نسبت به مقیاس

معایب صندوق های سرمایه گذاری

اما بد نیست در کنار مزایای گفته شده بدانیم که در صورتی که در یک صندوق سرمایه گذاری سرمایه گذاری کنیم چه ریسک هایی سرمایه ما را تحت تاثیر قرار می دهد. نخستین ریسک این است که سود اوراق با درآمد ثابت تغییر کند. صندوق ها همیشه درصدی از سرمایه خود را به اوراق بهادار با درامد ثابت اختصاص می دهند. این درصد به توجه به نوع و ماهیت صندوق های مختلف، متفاوت است. پس اگر سود این اوراق تغییر کند می تواند برروی سود و بازده صندوق های سرمایه گذاری نیز تاثیر داشته باشد. ریسک دیگر یک صندوق سرمایه گذاری کاهش ارزش سهام های موجود در پورتفوی صندوق است. البته بازهم میزان سهام هر صندوق بسته به نوع و ماهیت آن صندوق متفاوت است.

سرمایه گذاری با استفاده از شرکت های سبدگردان

یک روش دیگر سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس، سرمایه گذاری با استفاده از شرکت های سبدگردان است. سبدگردانی، چیدمان صحیح داراییها در قالب یک سبد مشخص است که میزان هـر یـک از دارایی هـا و زمـان خرید و فروش آن ها به دقت تعیین و پایش میشود. سبدگردان با توجه به نیـروی انسـانی متخصص و بـه کارگیری روش های مناسـب جهـت تجزیـه و تحلیل مسائل بازار، توانایی ارائه خدمات در زمینه تشکیل سبدهای سـرمایه گذاری و مدیریت آن را دارد. در این روش سرمایه شما مستقیما و براساس سطح ریسک پذیری و علایق شما توسط سبدگردان مدیریت می شود.

مزایای استفاده از سبدگردانی

مزیت عمده سبدگردانی در استفاده از توان حرفه‌ای مدیر سبد و مشاوره‌های تیم مدیران سرمایه‌گذاری شرکت سبدگردانی است. این مساله باعث می‌گردد که تمام تصمیمات برای سبد هر شخص با توجه به ویژگی های شخصیتی سرمایه گذار انجام پذیرد. همچنین در سبدگردانی مالکیت شما به شکل مستقیم است. به این معنی که سهام و سایر دارایی ها به نام خود شما خریداری می گردد ولی توسط سبدگردان مدیریت می شود. این باعث می شود که مدیریت سرمایه شما اختصاصی تر شود. در نتیجه یک مدیریت بر روی دارایی هایی که به نام خود شما ثبت می شوند انجام می پذیرند.

معایب استفاده از سبدگردانی

بزرگترین عیبی که سبدگردانی می تواند داشته باشد، انتخاب یک سبدگردان نامناسب است. اگر شما سبدگردان مناسبی را انتخاب نکنید ممکن است باعث زیان های سنگینی برای شما بشود. چرا که مستقیما سرمایه شما توسط سبدگردان مدیریت می شود و هر زیانی که حاصل شود مستقیما از سرمایه شما خواهد بود. یک سبدگردان غیرحرفه ای می تواند به راحتی سرمایه شما را به خطر بیاندازد. اگر سبدگردان مناسبی را انتخاب نکنید، ممکن است در آینده به خودتان بگویید ای کاش روش سرمایه گذاری مستقیم را انتخاب می کردم.

چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟

در بورس سرمایه گذاری بلندمدت خوب است یا بلندمدت

زمانی که فردی تصمیم به سرمایه‌ گذاری می‌گیرد، گزینه‌های متعددی پیش روی خود دارد. سرمایه‌گذاری در بورس، ملک، زمین، ارز، طلا، سکه و صندوق‌ها سرمایه‌گذاری از جمله انتخاب‌های سرمایه‌گذاران به شمار می‌روند. ضمن این‌که برای انتخاب روش مناسب، معیارهای متفاوتی مثل میزان دارایی، ریسک‌پذیری و بازده مورد انتظار نیز باید مورد توجه قرار گیرند. در بین همه معیارها، «افق زمانی» موضوعی متفاوت است. سرمایه‌گذاری می‌تواند با دو استراتژی «بلندمدت» و «کوتاه‌مدت» انجام شود که هر یک از آن‌ها ویژگی‌های خاص خود را دارد و می‌تواند نتیجه متفاوتی را برای فرد حاصل کند. در ادامه، قصد داریم به این موضوع بیشتر بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟

منظور از سرمایه گذاری بلندمدت چیست؟

برای اینکه بدانیم چرا باید در بلندمدت سرمایه‌ گذاری کنیم؟ نیاز است ابتدا با سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت بیشتر آشنا شویم.

سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری‌هایی گفته می‌شود که افق زمانی سرمایه‌گذار معمولا زیر یک سال است. البته برخی افراد، سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت را دوره زمانی بسیار کوتاه‌تر، مثلا کمتر از یک ماه در نظر می‌گیرند.

دسته دیگر معامله‌گران روزانه هستند که معمولا تمایل به نگهداری سهم برای کمتر از یک روز دارند. این گروه از معامله‌گران ابتدای صبح، یک سهم را می‌خرند و قبل از اتمام ساعات معاملاتی بازار، آن را می‌فروشند. به این نوع سرمایه‌گذاری نوسان‌گیری گفته می‌شود. در مقاله آموزش نوسان گیری در بورس می‌توانید با این روش بیشتر آشنا شوید. استراتژی نوسان‌گیری کاملا متفاوت با سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت است. بیشتر کار افراد خبره در زمینه تحلیل بازار است و به مطالعه و تمرین بسیار نیاز دارد.

به نوعی از سرمایه‌گذاری که در آن رسیدن به سود و نقدشوندگی وابسته به زمان طولانی باشد هم سرمایه گذاری بلندمدت می‌گویند. در این نوع از سرمایه‌گذاری معمولا دید فرد برای نگهداری سهم بیش از یک سال است. گاهی اوقات سرمایه‌گذار بلندمدت سهم را ۵ سال، ۱۰ سال یا حتی بیشتر نگهداری و از سود سالانه آن استفاده می‌کند.

سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت چه تفاوت‌هایی دارند؟

افرادی که با افق زمانی کوتاه‌مدت به معامله می‌پردازند، این هدف را با خرید سهم در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر انجام می‌دهند. برای این کار، یک سهم را زمانی که قیمت آن کمتر از ارزش ذاتی سهام و بنیادی آن است، خریداری می‌کنند و زمانی‌که قیمت آن، پس از گذشت چند روز یا چند هفته یا حتی چند ماه، بالا رفت و وارد سود شد آن را می‌فروشند. این روش همان طور که گفتیم دشواری خاص خود را دارد و همه چیز به این سادگی که به نظر می‌رسد نیست.

تنها با آگاهی نسبت به بازار و داشتن زمان‌بندی صحیح، می‌توان به خرید و فروش در کوتاه‌مدت اقدام کرد. زمان‌بندی صحیح یعنی دقیقا زمانی که سهم در پایین‌ترین قیمت است آن را خرید و درست در بالاترین قیمت آن را فروخت. در این بین اگر سهم را خیلی زود به فروش برسانید، سود بالقوه را از دست می‌دهید و اگر دیر برای فروش اقدام کنید، ممکن است اصل پول‌تان در معرض خطر قرار بگیرد.

معامله‌گران حرفه‌ای، با تسلط بر مفاهیم تحلیل تکنیکال، این روند زمانی را محاسبه و قیمت آینده سهم را پیش‌بینی می‌کنند. البته گاهی این اتفاق می‌افتد که سهام در روند مورد انتظار حرکت نمی‌کند. در این حالت نیز استراتژی معامله‌گر است که حکم به نگهداری یا فروش سهم در زیان می‌دهد.

نکته دیگر در معاملات کوتاه‌مدت، تعدد معاملات و هزینه کارمزد آن‌ها است. معامله‌گران کوتاه‌مدت در روز با تعداد بالایی معامله سر و کار دارند که اگر حتی کارمزدهای تخفیفی نیز شامل حال‌شان شود، باز هم پرهزینه خواهد بود. برخلاف سرمایه‌گذاری بلندمدت که سهم برای مدتی طولانی نگهداری می‌شود و سرمایه‌گذار کارمزد معاملاتی کمتری را متحمل خواهد شد.

با وجود این که معاملات کوتاه‌مدت می‌تواند برای افرادی که به آن تسلط دارند بسیار سودآور باشد، اما اکثر سرمایه‌گذاران خبره و با تجربه استراتژی بلندمدت را می‌پسندند. به گفته وارن بافت سرمایه‌گذار نامدار آمریکایی که یکی از ثروتمندترین افراد حوزه بورس در دنیا است: «بهترین مدت‌زمان نگهداری سهم، نگهداری آن برای همیشه است».

روش کار وارن بافت به این صورت بود که نوسانات بازار را به عنوان فرصتی برای خرید می‌دید و از طریق خرید و حفظ بلندمدت سهام شرکت‌های بنیادی و قوی، توانست ثروت کلانی در بورس به دست آورد.

با توجه به این نکته می‌توان گفت که سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌هایی که رشد پایداری دارند، نسبت به شرکت‌های نوپا گزینه مناسب‌تری است زیرا این سرمایه‌گذاری‌ ریسک کمتری را به دنبال دارد.

علاوه بر این، شرکتی که در گذشته سود نقدی قابل توجهی پرداخت و به صورت منظم این سود را افزایش داده است، مسلما گزینه خوبی برای سرمایه‌گذاران بلندمدت محسوب می‌شود. سرمایه‌گذاران بلندمدت برای تشخیص بهترین سهم‌ها، از روش تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند و با بررسی گزارش‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌ها، بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند.

چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم؟

اما می‌رسیم به سوالی که در ابتدای مقاله مطرح کردیم، چرا باید بلندمدت سرمایه‌گذاری کنیم؟ چرا نمی‌توانیم به جای یک سرمایه‌گذاری ۵ ساله، سرمایه‌گذاری‌های متعدد کوتاه‌مدت انجام دهیم؟

برای پاسخ به این سوال بیایید به زمان گذشته بازگردیم. در دهه‌های قبل پس‌انداز و سپرده‌گذاری وجه در بانک‌ها مورد توجه بسیاری از افراد جامعه قرار داشت و آن‌ها این کار را با اهداف مختلفی مانند پس‌انداز برای دوران بازنشستگی، سپرده‌گذاری برای آینده فرزندان و … انجام می‌دادند.

در نهایت هم فرد پس از گذشت ۱۰ یا ۲۰ سال از وجه پس‌انداز خود بهره می‌برد اما در سال‌های اخیر با توجه به کاهش ارزش پول، پس‌انداز به شکل قبل دیگر فایده‌ای ندارد و سرمایه‌گذاری بلندمدت است که می‌تواند ارزش دارایی شما را حفظ کند.

پس دلیل نخست، حفظ ارزش دارایی است. وقتی فردی از معامله‌گری چندان سر در نمی‌آورد، نمی‌تواند سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت و سودده انجام دهد. این فرد نیاز به یک گزینه امن و مطمئن برای سرمایه گذاری بلندمدت دارد. مثلا اگر دارایی قابل توجه باشد، ملک و زمین گزینه‌های خوبی هستند و برای دارایی‌های کمتر، صندوق‌های سرمایه گذاری (خصوصا از نوع سهامی) بهترین انتخاب به حساب می‌آیند.

اما در رابطه با سهامداران بورس، این افراد چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنند؟ این افراد احتمالا اطلاعات خوبی درباره تکنیک‌های معامله‌گری دارند، پس چرا باید به سراغ سرمایه گذاری بلندمدت بروند؟

سرمایه گذاری بلندمدت در بورس

در بازار بورس، شما کمتر معامله‌گر حرفه‌ای را می‌بینید که فقط با استراتژی بلندمدت یا کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری کند. معمولا افراد سبد سهام خود را به شکلی می‌چینند که از هر دو مورد سود کوتاه‌مدت و بلندمدت پشتیبانی کند. اما دلیل این استراتژی چیست؟ اصلا چرا یک معامله‌گر حرفه‌ای باید سرمایه گذای بلندمدت در بورس انجام دهد؟

افرادی که به سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در بورس می‌پردازند، معامله‌گری را به عنوان شغل برگزیده‌اند. این افراد به نقدینگی نیاز دارند، یعنی اگر اصل و سود پول به سرعت بازنگردد، نمی‌توانند مجددا معامله کنند.

از طرفی سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت یا نوسان‌گیری، گاهی سود خوبی دارد و گاهی می‌تواند زیان‌بار باشد یا سود کمی را حاصل کند. پس همین افراد هم که معامله‌گران ماهر هستند، بخشی از دارایی خود را در سهام بنیادی سرمایه‌گذاری می‌کنند. برای آن بخش از دارایی افق دید چند ساله دارند، نمی‌خواهند ریسک زیادی متوجه آن باشد و از همه مهم‌تر نقدینگی آن بخش برایشان اهمیت ندارد. بنابراین یک معامله‌گر خبره که روزانه دارایی‌اش را مدیریت می‌کند و افق دید کوتاه‌مدت دارد، باز هم به سرمایه گذاری بلندمدت در بورس می‌پردازد.

حال برعکس این حالت را در نظر بگیرید. آیا همه سرمایه گذارانی که به صورت بلندمدت در بورس سرمایه گذاری می‌کنند، معاملات روزانه هم انجام می‌دهند؟ پاسخ منفی است. بسیار از افراد فرصت انجام معاملات روزانه رو ندارند و تنها سرمایه گذاری بلندمدت در بورس را با اهداف توضیح داده شده در قبل انجام می‌دهند.

برخی از این افراد، علاوه بر نداشتن فرصت کافی، از دانش بورسی هم برخوردار نیستند و نمی‌توانند سهام بنیادی را تشخیص دهند. برخی دیگر دارایی کمی دارند و با آن میزان از دارایی نمی‌توانند سهام مناسب را به تعداد قابل توجه تهیه کنند و در نهایت سود چندانی عایدشان نخواهد شد. در ادامه به بررسی انتخاب‌های این افراد برای سرمایه گذاری بلندمدت در بورس می‌رویم.

سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس

برای افرادی که از دانش، زمان یا سرمایه کافی برای سهامداری برخوردار نیستند، بهترین انتخاب سرمایه گذاری غیرمستقیم و بلندمدت در بورس است. این افراد می‌توانند روش سبدگردانی اختصاصی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری را انتخاب کنند. اگر فرد دارایی قابل توجهی داشته باشد، می‌تواند از طریق شرکت‌های مدیریت دارایی، سبد سهامی با استراتژی بلندمدت تشکیل دهد. مدیران سبد با توجه به میزان ریسک‌پذیری و بازده مورد انتظار، دارایی فرد را بین سهام بنیادی تقسیم می‌کنند و فرد در طولانی مدت از سود خوبی بهره‌مند می‌شود.

روش دیگر سرمایه گذاری غیر مستقیم و بلندمدت در بورس، صندوق‌های سرمایه ‌گذاری هستند که شامل سه نوع سهامی (ریسک و سود بالا)، صندوق درآمد ثابت (سود و ریسک پایین) و مختلط (سود و ریسک متوسط) می‌شوند. سرمایه‌گذاری در همه این صندوق‌ها می‌تواند با استراتژی بلندمدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت انجام شود. البته بهتر است قبل از خرید واحدها، امیدنامه و اساسنامه صندوق را مطالعه کنید، با اهداف آن آشنا شوید و در نهایت صندوقی که به اولویت‌های شما نزدیکتر است را انتخاب کنید.

مزایای سرمایه گذاری بلندمدت

معمولا افراد پس از انجام سرمایه گذاری بلندمدت، احساسات متفاوتی را تجربه می‌کنند. مثلا در ابتدا دچار وسواس برای انتخاب بهترین روش می‌شوند، سپس کمی نگرانی و استرس را تجربه می‌کنند و در نهایت می‌آموزند که با جریان پیش بروند و افق دید عمیق‌تری داشته باشند. در ادامه برخی از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت را بررسی می‌کنیم.

  1. وقتی شما با استراتژی بلندمدت سرمایه گذاری در بورس را شروع می‌کنید، تصمیمات هیجانی و لحظه‌ای معنایی ندارند. اگر قیمت‌ها به دلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی خاص دچار نوسان شود، تاثیری در تغییر تصمیم شما ندارد. این رخدادها گذرا هستند و احتمالا پس از مدتی، شرایط به حالت قبل باز می‌گردد و سرمایه شما رشد خود را خواهد داشت.
  2. تاریخ تکرار می‌شود. وقتی ما بازارهایی مثل مسکن، طلا و بورس را در چند سال متوالی بررسی می‌کنیم، کاهش قیمت قابل توجه و زیان برای سرمایه گذاران در آن نمی‌بینیم. تاریخ ثابت کرده است که رشد قیمت همواره وجود دارد و داشتن استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری همواره بهره خوبی را برای فرد حاصل می‌کند.
  3. بهره مرکب یکی از مهم‌ترین موارد در سرمایه گذاری بلندمدت است. وقتی شما می‌خواهید از بهره مرکب بهره‌مند شوید، باید به فاکتور «زمان» بیش از پیش اهمیت بدهید. اصلا سرمایه گذاری بلندمدت بدون بهره مرکب، معنایی ندارد! خصوصا در بازار بورس سه نوع سرمایه‌گذاری و صندوق‌های سرمایه‌گذاری که سود دوره‌ای پرداخت می‌کنند، بهره مرکب یک فاکتور اصلی است.
  4. امنیت یکی دیگر از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت است. فردی که به صورت مستقیم در بورس سرمایه گذاری می‌کند، سهام بنیادی و مطمئن‌تری را برای سهامداری (بلندمدت) در نظر می‌گیرد. در سرمایه‌گذاری غیرمستقیم هم امنیت از طرف شرکت مدیریت دارایی تامین می‌شود. افراد که روش سبدگردانی اختصاصی را برمی‌گزینند، می‌توانند راجع به اهداف سرمایه‌گذاری با کارشناس سبدگردان صحبت کنند، بنابراین سبد طبق اولویت‌های آنها چیده و مدیریت میشود. در انتخاب صندوق هم با توجه به تنوعی که وجود دارد، سرمایه گذار می‌تواند گزینه‌ای منطبق با خواسته‌ها و درصد امنیت و سود مدنظر را انتخاب کند.
  5. بهره‌گیری از استراتژی بلندمدت در سرمایه گذاری، امکان خرج‌های اضافه و هدررفت پول را از شما می‌گیرد. برخی از افراد هر مقدار پولی که بدست آورند را باید خرج کنند! سرمایه‌گذاری بلندمدت که امکان برداشت پول را به افراد نمی‌دهد، انتخاب بسیار مناسبی برای این افراد است.

سخن آخر

وقتی ما می‌خواهیم راه و روش خاصی را برای انجام یک کار پیش بگیریم، باید دلیل انتخاب آن راه و روش برایمان روشن باشد. مثلا اگر ندانیم که چرا باید بلندمدت سرمایه گذاری کنیم، دیگر چه فرقی می‌کند استراتژی بلندمدت باشد یا کوتاه‌مدت؟ حتی ممکن است مدتی پس از انتخاب استراتژی دچار سردرگمی شویم و تصمیم بگیریم راه‌های دیگر را امتحان کنیم. پس دانستن اینکه چرا باید بلندمدت سرمایه‌گذاری کنیم، چگونگی انجام سرمایه گذاری بلندمدت به صورت مستقیم و غیر مستقیم در بورس و ویژگی‌های هر کدام می‌تواند ما را انتخاب بهترین روش یاری دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.