اگر بازار بورس به طور کلی روندی نزولی داشته باشد، باید حد ضرر برای کل بازار در نظر گرفته شود. اگر در این شرایط حد ضرر فعال شود، باید از بازار خارج شد و تا زمانی که شرایط به حالت طبیعی برگردد، تنها باید نظارهگر بود. در حقیقت به خاطر روند نزولی بازار، حتی از سهامی که هنوز به حد ضرر نرسیده نیز باید خارج شد.
چگونه در معاملات تارگت (هدف) مشخص کنیم؟
روزبه کیان روشن 11/06/2021
نکات تعیین تارگت یا هدف، در بازار سرمایه به خصوص ارز دیجیتال یکی از مهم ترین فاکتورها تعیین زمان ورود به معامله می باشد ولی خیلی از اوقات پیدا کردن این زمان و نقطه ورود سخت است و بسیاری از معامله گران که بدون آموزش ارز های دیجیتال وارد این عرصه می شوند، در این زمان اشتباه کرده و با تصمیمات غلط و احساسی اقدام به سوزاندن سرمایه های خود می کنند، بنابراین یکی از قدم های صحیح اولیه یادگیری تعیین تارگت یا هدف می باشد که در اکثر اوقات نیز به آن توجه نمی شود.
بدون تعیین هدف ورود به هر کارزاری محکوم به شکست می باشد!
در واقع معامله گران موفق کسانی هستند که دارای استراتژی بسیار دقیقی به منظور تعیین اهداف خود بوده و به این وسیله می توانند، دخالت حدسیات را به حداقل رسانده و با اطمینان خاطر اقدام به معامله کنند. ما در این بحث آموزشی که یکی از مباحث مهم در آموزش ارز های دیجیتال می باشد هفت شیوه مفید در تعیین اهداف در معاملات را برای شما بازگو خواهیم کرد.
نسبت ثابت سود به زیان
یکی از آسان ترین انواع روش ها برای تعیین تارگت یا هدف ثابت گرفتن سود نسبت به زیان می باشد. این یعنی کسی که درحال آموزش ارز های دیجیتال می باشد، می تواند این روش را به عنوان یک تکنیک ابتدایی و موثر استفاده کند. برای این تکنیک باید به صورت زیر عمل کرد:
- در ابتدا می بایست فاصله میان نقطه ورود تا حد ضرر را بسنجید. در مثالی که آورده ایم ، فاصله تا حد ضرر حدود 7 واحد اندازه گیری شده است.
- در مرحله بعدی حد ضرر را به نسبت فواصل از هدف و نسبت سود به زیان مد نظرتان ، در اعداد 1، 2 یا 3 ضرب نمایید و انتخاب آن بستگی به میزان ریسک پذیری شما دارد.
باید توجه داشت که زیاد تر بودن نسبت سود به زیان الزاما به نفع شما نیست چرا که بالا بودن این نسبت احتمال برد را برای شما کم می کند.
معمولا در آموزش ارز های دیجیتال توصیه می شود که کسانی که به تازگی وارد بازار شده اند و به اصطلاح معامله گر تازه وارد محسوب می شوند، از اهداف کوچکی که نسبت سود به زیان آن ها کمتر است شروع کنند تا با توجه به بالا بودن احتمال برد در این حالت، یک استارت با برد داشته باشند و اعتماد به نفس خوبی در ابتدای کار به دست بیاورند.
هرچه نسبت سود به زیان کمتر باشد احتمال برد بیشتر است و بالعکس.
جدیدترین سطوح حمایت و مقاومت
از جمله روش های پرکاربرد برای تعیین هدف یا همان تارگت در میان معامله گران، به کار بردن جدیدترین یا همان آخرین سطوح مقاومت و حمایت است که در آموزش ارز های دیجیتال بسیار حائز اهمیت می باشد. این سطوح همان عوامل نگهدارنده یا بازدارنده برای حرکت قیمت ها به سمت گران تر شدن یا ارزان تر شدن می باشد. همیشه باید در نظر داشته باشید که بهتر است هدف خود را به نوعی انتخاب نکنید که قیمت آن مجبور باشد از سطح های اصلی حمایت و مقاومت رد شود چرا که این امر ممکن است احتمال تحقق هدف شما را شدیدا کاهش دهد.
توجه داشته باشید که معامله گران حرفه ای عموما سطوح اصلی حمایت و یا مقاومت را می یابند و بدین وسیله با در نظر گرفتن این سطوح اصلی، هدف خود را در نقاطی با فاصله معقول از آن ها تعیین می کنند. به مثال زیر دقت کنید، اگر در موقعیت شورت (Short) قرار گرفتید ، پیشنهاد می شود هدف گذاری شما در نقاطی بالاتر از سطح حمایت قرار گیرد تا بدین وسیله کمتر در معرض ریسک احتمالی برگشتن قیمت از سطح حمایت قرار بگیرید.
سطوح اصلی مقاومت / حمایت از جمله اصلی ترین فاکتور ها در هدف گذاری می باشد.
انعکاس الگو
از دیگر روش های هدف گذاری به منظور تخمین میزان افزایش قیمت ها پس از شکستن مقاومت استفاده از ارتفاع الگو می باشد که این روش به بازتاب الگو ( انعکاس الگو) یا حرکات محاسبه شده معروف است.
به عنوان مثال در شکل پایین شما یک الگوی صعودی می بینید که به عنوان الگوی سر و شانه معکوس شناخته می شود. شما در این الگو، به عنوان قدم اول ارتفاع الگو را از پایین ترین نقطه تا بالاترین نقطه بر روی نمودار حساب کرده و به دنبال آن، فاصله به دست آمده را از سطح مقاومت ادامه دهید.
یکی از مسائلی که باید در هنگام به کار بردن این راهبرد و شیوه می بایست مد نظر داشت، محاسبه دقیق پایین ترین تا بالاترین نقطه الگو می باشد.
گاها بعضی از افراد در این بازار پس از حساب کردن اندازه ارتفاع الگو، عدد به دست آمده را در اعدادی معنا دار مانند 2 ، 1.5 ، 1.25 ، 0.75 ضرب می کنند . البته باید در نظر داشت که هر چقدر که تارگت انتخاب شده فاصله بیشتری از ارتفاع الگو داشته باشد ، حد ضرر ثابت یا متحرک؟ احتمال زدن هدف توسط قیمت ها کمتر خواهد شد. یک توصیه کلی در آموزش ارز های دیجیتال و بازار سرمایه وجود دارد و آن هم احتیاط و محافظه کاری در هنگام انتخاب تارگت (هدف) به روش جدید می باشد این امر باعث می شود احتمال انتخاب هدف به صورتی موفق بالا رود و اعتماد به نفس شما در بازار سرمایه بالاتر برود.
به یاد داشته باشید که محاسبه صحیح ارتفاع الگو راز موفقیت در این استراتژی است.
میانگین متحرک در چارچوب زمانی
این شیوه مفید که در آموزش ارز های دیجیتال نیز آورده شده است در بازار فارکس بسیار کارآمد ارزیابی شده و در آن کاربرد زیادی دارد چرا که یکی از ویژگی های این بازار نوسانات قیمت ها در طولانی مدت نزدیک به میانگین ارزیابی می شوند.
شما می توانید با نگاه به نمودار زیر متوجه شوید که قیمت ها به شکلی مداوم به میانگین متحرک مرکزی باز می گردند و معاملات در اطراف میانگین متحرک شکل می گیرد. در این مثال یک نمودار نیم ساعته با میانگین متحرک پنجاه دوره ای آورده شده از یک چارچوب زمانی چهار ساعتی آورده شده است.
در هنگام انجام معاملاتی که در آن ها بازگشت به میانگین متحرک رخ می دهد، توصیه می شود که راهبرد هدف میانگین متحرک را در دوره های زمانی بالاتر انتخاب شوند چرا که بدین ترتیب فرصت های معاملاتی بیشتری با استفاده از میانگین متحرک برای شما به وجود می آید.
همانطور که مشاهده می کنید قیمت ها حول میانگین متحرک در حال نوسان است.
سطوح فیبوناچی گسترشی
این سطوح فیبوناچی گسترشی معمولا استفاده های فراوانی در تعیین هدف یا تارگت معاملات دارد.
این شیوه به فیبوناچی سه نقطه ای معروف است و دارای سه نقطه A ، B و C می باشد. شما می بایست پس از شکستن مقاومت قیمتی و این سه نقطه را شناسایی کنید و در این مرحله می بایست از پایین تا بالای حرکت منجر شده به شکست را با کمک ابزار فیبوناچی رسم کنید. همچنین با پیدا کردن سطح فیبوناچی اصلاحی C شما قادر به انتخاب هر کدام از این سطوح فیبوناچی گسترشی به عنوان تارگت می باشید.
در آموزش ارز های دیجیتال عمدتا ذکر شده است که سطوح فیبوناچی گسترشی 1.38 و 1.61 از جمله کم فاصله ترین سطوح می باشند و بیشتر اوقات به منزله تارگت در معاملات انتخاب می شوند.
توجه داشته باشید که معمولا قیمت به دو سطح 2 و 2.61 نمی رسد چرا که تنها نوسان ها و جریان هایی پرقدرت می توانند این اهداف را بزنند.
دو سطح نزدیک تر رایج ترین سطوح برای انتخاب هدف می باشند
اهداف زمان دار
استفاده از نوسانات هفتگی در بین افراد حاضر در بازار رایج می باشد ، این افراد اکثرا عادت دارند که از راهبرد تارگت آخر استفاده کنند. به این صورت این افراد تا پیش از شروع تعطیلات آخر هفته که معمولا نظارتی در آن ها نیست از بازار معاملات خارج شده تا ضرری ناشی از معاملات بدون کنترل متوجه آن ها نشود. این تکنیک نیز اغلب در آموزش ارز های دیجیتال مورد توجه قرار می گیرد.
بسیاری از معامله گران در بازار ترجیح می دهند در آخر هفته ها سرمایه خود را خارج کنند
حد ضرر شناور
این شیوه نیز از این لحاظ که قابلیت ترکیب شدن با دیگر راهبرد ها و شیوه های تعیین هدف را دارد مشابه شیوه قبل می باشد. فراگیری این شیوه در آموزش ارز های دیجیتال اهمیت زیادی دارد.
برخی از افراد حاضر در بازار به دنبال تعیین تارگت یا هدف خاصی نیستند و صرفا به دنبال کسب حداکثر سود از معاملات می باشند، این افراد از راهبرد حد ضرر شناور استفاده می کنند. در این شیوه هدف با پایان باز انتخاب می شود که در عمل هیچ هدفی وجود ندارد ، بلکه معامله گرانی از این دست حد ضرر خود را با رصد نوسانات و روند قیمت ها کنترل کرده و سود خود را تا حد ممکن افزایش می دهند.
این افراد معمولاً برای یافتن حد ضرر شناور از میانگین متحرک استفاده می کنند.
در این مثال ، یک میانگین متحرک 50 دوره ای وجود دارد که در آن افراد معامله گر با رصد میانگین متحرک می توانند حد ضرر خود شناور خود را تخمین بزنند. در این راهبرد حتما باید بدانید که در صورت انتخاب هدف به روی میانگین متحرک ممکن است با بازگشت های قیمتی به سرعت از گردونه معاملات خارج شوید.
نکات مثبت و منفی در محاسبه حد ضرر شناور این موارد میباشد:
- شما با انتخاب این روش خود را از دستیابی به سود نهایی ممکن در این روند محروم کرده اید زیرا در این روش معمولا کف قیمت ها در بازار هایی با نوسان بالا در نظر گرفته خواهد شد.
- این راهبرد یک روش بلند مدت محسوب شده و در برخی اوقات معامله گران در حرکت های بازگشت قیمت ها بخشی از سود خود را ازدست می دهند.
- همانطور که گفته شد، روش حد ضرر شناور بلند مدت محسوب شده و ماندن در معامله ممکن است از عهده هر کس بر نیاید چرا که گاهی اوقات این زمان بسیار بیشتر از مقدار پیش بینی شده می شود.
این روش به افراد تازه وارد و معامله گرانی احساساتی و که هوش هیجانی بالایی ندارند توصیه نمی شود چرا که از دست دادن تحمل در این روش مساوی با ضرر و زیان خواهد بود.
این راهبرد طولانی مدت محسوب شده و در عین حال سود حداکثری در آن وجود ندارد.
سخن آخر
در آموزش ارز های دیجیتال همیشه بر این نکته تاکید می شود که انتخاب استراتژی هدف کاملا بستگی به فرد معامله گر دارد و این راهبرد ها و شیوه ها به خودی خود ضعیف یا قوی نیستند. معمولا پیشنهاد می شود در ابتدای کار چند مورد را انتخاب کرده و هر کدام از آن ها را تست کنید تا در مورد استفاده کردن و نکردن هر روش برای خودتان به یک جمع بندی برسید و بهترین روشی که برای شما جواب داده است را ادامه دهید.
اهمیت تعیین هدف در معاملات
در هر بازار مالی فارغ از هر مقدار سرمایه که برای شروع کار دارید، نیاز به یک برنامه ریزی مشخص و مدون برای دستیابی به هدفتان دارید. بدیهی است که هدف تک تک ما در بازارهای مالی، از فارکس تا ارز دیجیتال، رشد دادن سرمایه اولیه در کوتاهترین زمان ممکن است. روشن است که بدون داشتن برنامه، هرچه زمان و انرژی برای تعیین نقطه ورود به معامله صرف کنید، نمیتوانید در نهایت آن را مدیریت کنید. در چنین شرایطی است که سردرگم میشوید و شروع میکنید به گرفتن تصمیمات احساسی و عجولانه . تصمیماتی که به هیچ عنوان به رشد سرمایه شما کمکی نمیکنند.
با توجه به اهمیت تعیین هدف در معاملات و نقشی که در رشد سرمایه شما دارد، در این مقاله 7 راهکار به شما معرفی میکنیم که به برنامههایی که در ذهن دارید سر و سامان می بخشند.
استفاده از آخرین سطوح حمایت و مقاومت
یکی از راهکارهای تعیین هدف که در این مقاله معرفی میکنیم، استفاده از آخرین سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح موانعی جدی برای حرکت قیمتها هستند؛ از این رو راه منطقی این است که هدف خود را به نحوی انتخاب کنید که قیمت مجبور به عبور از سطوح حمایت و نباشد. چون این مسئله میتواند احتمال رسیدن قیمت به هدفتان را کاهش دهد.
در بیشتر موارد معاملهگران مهمترین سطح حمایت یا مقاومت اخیر یافته و سپس هدفشان را چند نقطه بالاتر یا پایینتر از آن قرار میدهند؛ البته با توجه به موقعیتگیری معامله.
میانگین متحرک در تایم فریم های بالاتر
این استراتژی تعیین تارگت بیشتر برای معاملات بازار فارکس مناسب است؛ زیرا در این بازار صرف نظر از میزان نوسانی که داشته باشد، باز هم در ادامه به میانگین نزدیک میشود.
به طورکلی قیمت همیشه در حال بازگشت به میانگین متحرک مرکزی است و همیشه اطراف این میانگین متحرک معامله انجام میشود. در این رویکرد بهتر است استراتژی هدف میانگین متحرک را در بازههای زمانی بالاتر تعیین کنید؛ چون این امکان را خواهید داشت تا با کمک میانگین متحرک در تایمفریمهای بالاتر فرصتهای معاملهگری بیشتری داشته باشید.
بررسی نسبت ثابت سود به زیان
سادهترین راه برای تعیین تارگت، این است که نسبت سود به زیان ثابت در نظر بگیرید. به این منظور ابتدا فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر را اندازه بگیرید و سپس حد ضرر را نسبت به فاصله از هدف و درصد دلخواه سود به زیان، در 1، 2 و 3 ضرب کنید. این روشی برای پیادهسازی استراتژی ثابت و همیشگی بسیار ساده است. بالا بودن نسبت سود به زیان نشان دهنده احتمال برد کمتر است.
توصیه میشود معاملهگران مبتدی که بهدنبال کسب دانش و تجربه هستند، هدف کوچکتر با نسبت سود به زیان کمتر انتخاب کنند تا احتمال برد آنها افزایش پیدا کند.
بازتاب الگو
استفاده از ارتفاع الگو برای مشخص کردن میزان رشد قیمت بعد از شکست مقاومت، برای تعیین هدف در معاملات به شما کمک زیادی می کند. معاملهگران این استراتژی را با عناوین بازتاب الگو (Pattern projection) یا حرکات محاسبهشده (Measured moves) میشناسند.
برای مثال اگر با یک الگوی سروشانه معکوس صعودی مواجه هستنید، ابتدا ارتفاع الگو را از پایینترین نقطه تا بالاترین نقطه محاسبه کنید و در ادامه همین فاصله را از سطح مقاومت به بعد ادامه دهید. دقت کنید که بایستی فاصله پایینترین نقطه تا بالاترین نقطه الگو را دقیق محاسبه کنید تا فاصله درست را تعیین کنید.
برخی معاملهگران پس از اندازه گیری ارتفاع الگو، آن را در اعداد ۰.۷۵، ۱.۲۵، ۱.۵ یا حتی ۲ ضرب میکنند. هرچه هدف شما دورتر باشد، احتمال برخورد قیمت با آن هم کمتر خواهد بود.
سطوح فیبوناچی اکستنشن
این سطوح برای بسیاری از ایدههای معاملاتی از جمله تعیین تارگت معاملات استفاده میشود. به این منظور پس از شکست مقاومت و شناسایی نقاط A-B-C، ابزار فیبوناچی را از پایین تا بالای حرکتی که با شکست مقاومت همراه شده ترسیم کنید. زمانی که سطح فیبوناچی اصلاحی C را پیدا کردید، میتوانید یکی از سطوح فیبوناچی اکستنشن را هدف قرار دهید.
در مجموع سطوح فیبوناچی اکستنشن ۱.۳۸ و ۱.۶۱ نزدیکترین سطوح هستند و بیشتر از سایر سطوح هدف قرار داده میشوند. بهندرت قیمت با سطوح ۲ و ۲.۶۱ برخورد میکند و روندی قدرتمند برای رسیدن قیمت به این سطوح نیاز هست.
حد ضرر شناور
استراتژی حد ضرر شناور هم مانند روش قبلی میتواند با سایر استراتژیهای هدف ترکیب شود. معاملهگرانی که از این استراتژی استفاده میکنند، قصد دارند تا بیشترین سود را از معاملات کسب کنند. آنها استراتژی هدف با پایان باز را انتخاب میکنند؛ به طوری که اصلاً هدفی مشخص نمیکنند و حد ضرر خود را تنها برای دنبالکردن حرکات قیمت، تنظیم میکنند؛ به این ترتیب سود خود را در بازارهای پرنوسان به حداکثر می رسانند. درواقع این معاملهگران از حد ضرر شناور استفاده میکنند.
اگر قصد دارید از استراتژی حد ضرر شناور استفاده کنید، نکات زیر را در نظر بگیرید:
- با حد ضرر شناور، هرگز نمیتوانید به حداکثر سود ممکن در روند موردنظر برسید؛ چون حد ضرر شناور به طور معمول کف قیمتها را در بازاری پرنوسان مدنظر قرار میدهد.
- حد ضرر شناور فقط طی روندهای بلندمدتتر شما را به حداکثر سود خواهند رساند. در اغلب موارد معاملهگران مجبور میشوند مقادیری از سود خود را در روند بازگشتی قیمت از دست بدهند.
- با حد ضرر شناور، زمان نگهداری معامله ممکن است به مقدار قابلتوجهی بالا برود. به طوری که بسیاری از معاملهگران ممکن است از پس آن برنیایند.
اهداف زمان بند
آخرین استراتژی تعیین هدف در معاملات که در این مقاله بررسی خواهیم کرد، اهداف زمان بند است. میتوانید این استراتژی را با سایر استراتژیها ترکیب کنید. بر این اساس بیشتر مواقع معاملهگران از استراتژی هدف در پایان روز یا بازه معاملات استفاده میکنند و در پایان روز، برای جلوگیری از ضرر در طول شب، از همه موقعیتهای باز خود خارج میشوند. بیشتر معاملهگرانی که با استفاده از نوسانات هفتگی بازار وارد معامله میشوند، استراتژی هدف آخر هفته را استفاده میکنند و قبل از شروع تعطیلات آخر هفته، از همه معاملات باز خود خارج میشوند تا در جریان تعطیلات که نظارتی بر معاملات خود ندارند، متضرر نشوند.
چگونه در معاملات تارگت (هدف) مشخص کنیم؟
روزبه کیان روشن 11/06/2021
نکات تعیین تارگت یا هدف، در بازار سرمایه به خصوص ارز دیجیتال یکی از مهم ترین فاکتورها تعیین زمان ورود به معامله می باشد ولی خیلی از اوقات پیدا کردن این زمان و نقطه ورود سخت است و بسیاری از معامله گران که بدون آموزش ارز های دیجیتال وارد این عرصه می شوند، در این زمان اشتباه کرده و با تصمیمات غلط و احساسی اقدام به سوزاندن سرمایه های خود می کنند، بنابراین یکی از قدم های صحیح اولیه یادگیری تعیین تارگت یا هدف می باشد که در اکثر اوقات نیز به آن توجه نمی شود.
بدون تعیین هدف ورود به هر کارزاری محکوم به شکست می باشد!
در واقع معامله گران موفق کسانی هستند که دارای استراتژی بسیار دقیقی به منظور تعیین اهداف خود بوده و به این وسیله می توانند، دخالت حدسیات را به حداقل رسانده و با اطمینان خاطر اقدام به معامله کنند. ما در این بحث آموزشی که یکی از مباحث مهم در آموزش ارز های دیجیتال می باشد هفت شیوه مفید در تعیین اهداف در معاملات را برای شما بازگو خواهیم کرد.
نسبت ثابت سود به زیان
یکی از آسان ترین انواع روش ها برای تعیین تارگت یا هدف ثابت گرفتن سود نسبت به زیان می باشد. این یعنی کسی که درحال آموزش ارز های دیجیتال می باشد، می تواند این روش را به عنوان یک تکنیک ابتدایی و موثر استفاده کند. برای این تکنیک باید به صورت زیر عمل کرد:
- در ابتدا می بایست فاصله میان نقطه ورود تا حد ضرر را بسنجید. در مثالی که آورده ایم ، فاصله تا حد ضرر حدود 7 واحد اندازه گیری شده است.
- در مرحله بعدی حد ضرر را به نسبت فواصل از هدف و نسبت سود به زیان مد نظرتان ، در اعداد 1، 2 یا 3 ضرب نمایید و انتخاب آن بستگی به میزان ریسک پذیری شما دارد.
باید توجه داشت که زیاد تر بودن نسبت سود به زیان الزاما به نفع شما نیست چرا که بالا بودن این نسبت احتمال برد را برای شما کم می کند.
معمولا در آموزش ارز های دیجیتال توصیه می شود که کسانی که به تازگی وارد بازار شده اند و به اصطلاح معامله گر تازه وارد محسوب می شوند، از اهداف کوچکی که نسبت سود به زیان آن ها کمتر است شروع کنند تا با توجه به بالا بودن احتمال برد در این حالت، یک استارت با برد داشته باشند و اعتماد به نفس خوبی در ابتدای کار به دست بیاورند.
هرچه نسبت سود به زیان کمتر باشد احتمال برد بیشتر است و بالعکس.
جدیدترین سطوح حمایت و مقاومت
از جمله روش های پرکاربرد برای تعیین هدف یا همان تارگت در میان معامله گران، به کار بردن جدیدترین یا همان آخرین سطوح مقاومت و حمایت است که در آموزش ارز های دیجیتال بسیار حائز اهمیت می باشد. این سطوح همان عوامل نگهدارنده یا بازدارنده برای حرکت قیمت ها به سمت گران تر شدن یا ارزان تر شدن می باشد. همیشه باید در نظر داشته باشید که بهتر است هدف خود را به نوعی انتخاب نکنید که قیمت آن مجبور باشد از سطح های اصلی حمایت و مقاومت رد شود چرا که این امر ممکن است احتمال تحقق هدف شما را شدیدا کاهش دهد.
توجه داشته باشید که معامله گران حرفه ای عموما سطوح اصلی حمایت و یا مقاومت را می یابند و بدین وسیله با در نظر گرفتن این سطوح اصلی، هدف خود را در نقاطی با فاصله معقول از آن ها تعیین می کنند. به مثال زیر دقت کنید، اگر در موقعیت شورت (Short) قرار گرفتید ، پیشنهاد می شود هدف گذاری شما در نقاطی بالاتر از سطح حمایت قرار گیرد تا بدین وسیله کمتر در معرض ریسک احتمالی برگشتن قیمت از سطح حمایت قرار بگیرید.
سطوح اصلی مقاومت / حمایت از جمله اصلی ترین فاکتور ها در هدف گذاری می باشد.
انعکاس الگو
از دیگر روش های هدف گذاری به منظور تخمین میزان افزایش قیمت ها پس از شکستن مقاومت استفاده از ارتفاع الگو می باشد که این روش به بازتاب الگو ( انعکاس الگو) یا حرکات محاسبه شده معروف است.
به عنوان مثال در شکل پایین شما یک الگوی صعودی می بینید که به عنوان الگوی سر و شانه معکوس شناخته می شود. شما در این الگو، به عنوان قدم اول ارتفاع الگو را از پایین ترین نقطه تا بالاترین نقطه بر روی نمودار حساب کرده و به دنبال آن، فاصله به دست آمده را از سطح مقاومت ادامه دهید.
یکی از مسائلی که باید در هنگام به کار بردن این راهبرد و شیوه می بایست مد نظر داشت، محاسبه دقیق پایین ترین تا بالاترین نقطه الگو می باشد.
گاها بعضی از افراد در این بازار پس از حساب کردن اندازه ارتفاع الگو، عدد به دست آمده را در اعدادی معنا دار مانند 2 ، 1.5 ، 1.25 ، 0.75 ضرب می کنند . البته باید در نظر داشت که هر چقدر که تارگت انتخاب شده فاصله بیشتری از ارتفاع الگو داشته باشد ، احتمال زدن هدف توسط قیمت ها کمتر خواهد شد. یک توصیه کلی در آموزش ارز های دیجیتال و بازار سرمایه وجود دارد و آن هم احتیاط و محافظه کاری در هنگام انتخاب تارگت (هدف) به روش جدید می باشد این امر باعث می شود احتمال انتخاب هدف به صورتی موفق بالا رود و اعتماد به نفس شما در بازار سرمایه بالاتر برود.
به یاد داشته باشید که محاسبه صحیح ارتفاع الگو راز موفقیت در این استراتژی است.
میانگین متحرک در چارچوب زمانی
این شیوه مفید که در آموزش ارز های دیجیتال نیز آورده شده است در بازار فارکس بسیار کارآمد ارزیابی شده و در آن کاربرد زیادی دارد چرا که یکی از ویژگی های این بازار نوسانات قیمت ها در طولانی مدت نزدیک به میانگین ارزیابی می شوند.
شما می توانید با نگاه به نمودار زیر متوجه شوید که قیمت ها به شکلی مداوم به میانگین متحرک مرکزی باز می گردند و معاملات در اطراف میانگین متحرک شکل می گیرد. در این مثال یک نمودار نیم ساعته با میانگین متحرک پنجاه دوره ای آورده شده از یک چارچوب زمانی چهار ساعتی آورده شده است.
در هنگام انجام معاملاتی که در آن ها بازگشت به میانگین متحرک رخ می دهد، توصیه می شود که راهبرد هدف میانگین متحرک را در دوره های زمانی بالاتر انتخاب شوند چرا که بدین ترتیب فرصت های معاملاتی بیشتری با استفاده از میانگین متحرک برای شما به وجود می آید.
همانطور که مشاهده می کنید قیمت ها حول میانگین متحرک در حال نوسان است.
سطوح فیبوناچی گسترشی
این سطوح فیبوناچی گسترشی معمولا استفاده های فراوانی در تعیین هدف یا تارگت معاملات دارد.
این شیوه به فیبوناچی سه نقطه ای معروف است و دارای سه نقطه A ، B و C می باشد. شما می بایست پس از شکستن مقاومت قیمتی و این سه نقطه را شناسایی کنید و در این مرحله می بایست از پایین تا بالای حرکت منجر شده به شکست را با کمک ابزار فیبوناچی رسم کنید. همچنین با پیدا کردن سطح فیبوناچی اصلاحی C شما قادر به انتخاب هر کدام از این سطوح فیبوناچی گسترشی به عنوان تارگت می باشید.
در آموزش ارز های دیجیتال عمدتا ذکر شده است که سطوح فیبوناچی گسترشی 1.38 و 1.61 از جمله کم فاصله ترین سطوح می باشند و بیشتر اوقات به منزله تارگت در معاملات انتخاب می شوند.
توجه داشته باشید که معمولا قیمت به دو سطح 2 و 2.61 نمی رسد چرا که تنها نوسان ها و جریان هایی پرقدرت می توانند این اهداف را بزنند.
دو سطح نزدیک تر رایج ترین سطوح برای انتخاب هدف می باشند
اهداف زمان دار
استفاده از نوسانات هفتگی در بین افراد حاضر در بازار رایج می باشد ، این افراد اکثرا عادت دارند که از راهبرد تارگت آخر استفاده کنند. به این صورت این افراد تا پیش از شروع تعطیلات آخر هفته که معمولا نظارتی در آن ها نیست از بازار معاملات خارج شده تا ضرری ناشی از معاملات بدون کنترل متوجه آن ها نشود. این تکنیک نیز اغلب در آموزش ارز های دیجیتال مورد توجه قرار می گیرد.
بسیاری از معامله گران در بازار ترجیح می دهند در آخر هفته ها سرمایه خود را خارج کنند
حد ضرر شناور
این شیوه نیز از این لحاظ که قابلیت ترکیب شدن با دیگر راهبرد ها و شیوه های تعیین هدف را دارد مشابه شیوه قبل می باشد. فراگیری این شیوه در آموزش ارز های دیجیتال اهمیت زیادی دارد.
برخی از افراد حاضر در بازار به دنبال تعیین تارگت یا هدف خاصی نیستند و صرفا به دنبال کسب حداکثر سود از معاملات می باشند، این افراد از راهبرد حد ضرر شناور استفاده می کنند. در این شیوه هدف با پایان باز انتخاب می شود که در عمل هیچ هدفی وجود ندارد ، بلکه معامله گرانی از این دست حد ضرر خود را با رصد نوسانات و روند قیمت ها کنترل کرده و سود خود را تا حد ممکن افزایش می دهند.
این افراد معمولاً برای یافتن حد ضرر شناور از میانگین متحرک استفاده می کنند.
در این مثال ، یک میانگین متحرک 50 دوره ای وجود دارد که در آن افراد معامله گر با رصد میانگین متحرک می توانند حد ضرر خود شناور خود را تخمین بزنند. در این راهبرد حتما باید بدانید که در صورت انتخاب هدف به روی میانگین متحرک ممکن است با بازگشت های قیمتی به سرعت از گردونه معاملات خارج شوید.
نکات مثبت و منفی در محاسبه حد ضرر شناور این موارد میباشد:
- شما با انتخاب این روش خود را از دستیابی به سود نهایی ممکن در این روند محروم کرده اید زیرا در این روش معمولا کف قیمت ها در بازار هایی با نوسان بالا در نظر گرفته خواهد شد.
- این راهبرد یک روش بلند مدت محسوب شده و در برخی اوقات معامله گران در حرکت های بازگشت قیمت ها بخشی از سود خود را ازدست می دهند.
- همانطور که گفته شد، روش حد ضرر شناور بلند مدت محسوب شده و ماندن در معامله ممکن است از عهده هر کس بر نیاید چرا که گاهی اوقات این زمان بسیار بیشتر از مقدار پیش بینی شده می شود.
این روش به افراد تازه وارد و معامله گرانی احساساتی و که هوش هیجانی بالایی ندارند توصیه نمی شود چرا که از دست دادن تحمل در این روش مساوی با ضرر و زیان خواهد بود.
این راهبرد طولانی مدت محسوب شده و در عین حال سود حداکثری در آن وجود ندارد.
سخن آخر
در آموزش ارز های دیجیتال همیشه بر این نکته تاکید می شود که انتخاب استراتژی هدف کاملا بستگی به فرد معامله گر دارد و این راهبرد ها و شیوه ها به خودی خود ضعیف یا قوی نیستند. معمولا پیشنهاد می شود در ابتدای کار چند مورد را انتخاب کرده و هر کدام از آن ها را تست کنید تا در مورد استفاده کردن و نکردن هر روش برای خودتان به یک جمع بندی برسید و بهترین روشی که برای شما جواب داده است را ادامه دهید.
حد ضرر چیست؟ نجات سرمایه پیش از فرورفتن در باتلاق زیان
در بازارهای مالی که هر لحظه با نوسانات قیمت همراه هستند، خروج به موقع از یک دارایی میتواند ناجی سرمایه و سود ما باشد. در بازار بورس، حفظ سرمایه و دارایی اصلی، اولویت بیشتری نسبت به کسب سود دارد. پس باید پیش از آن که ضرر و زیان سرمایهگذاری ما از میزان خاصی بیشتر نشده، از آن دارایی خارج شویم. چنین کاری نیازمند تعیین حد ضرر است که یکی از مهمترین اصول در سرمایهگذاری محسوب میشود. اما حد ضرر چیست و چگونه محاسبه و تعیین میشود؟
حد ضرر (Stop-Loss) چیست؟
هنگامی که یک معاملهگر تصمیم میگیرد که به سهمی ورود کند، حتما در تحلیلهایی که از پیشانجام داده، به این نتیجه رسیده که آن سهم سودده خواهد بود. اما بازار همیشه طبق پیشبینی ما عمل نمیکند. گاهی ممکن است خلاف انتظار ما، سهم روندی منفی در پیش بگیرد. در چنین شرایطی دو راه پیش پای ما قرار دارد:
- منتظر بمانیم تا سهم پس از اصلاح و کاهش قیمت، مجددا به قیمت مورد نظر ما برسد.
- به محض مشاهده روند نزولی از سهم خارج شویم.
ماندن در سهامی که در حال کاهش قیمت است، نیازمند برنامه است. اینکه بدون هیچ برنامهای منتظر بمانیم تا سهم به قیمت موردنظر ما برسد، عملی پر از ریسک است. چرا که از دست دادن بخش زیادی از سرمایه در چنین حالتی بسیار محتمل است. همانطور که گفتیم، اولویت اول در سرمایهگذاری، حفظ سرمایه اولیه و اولویت دوم، کسب سود است. از همین رو، پیش از ورود به هر سهمی، ابتدا باید حد ضرر را برای آن سهم تعیین کنیم.
حد ضرر نشانگر قیمتی است که اگر سهام در روند منفی خود به آن برسد، زنگ هشدار فروش برای سرمایهگذار به صدا درمیآید. به این ترتیب از بیشتر شدن ضرر جلوگیری میشود و سرمایه اصلی را نیز با حداقل زیان، نجات دادهایم.
تعیین حد ضرر و حد سود نه تنها منجر به حفظ سرمایه و جلوگیری از زیان میشوند، بلکه میتوانند مانع بروز رفتارهای احساسی و هیجانی سرمایهگذاران نیز بشوند. به همین دلیل، تعیین حد سود و ضرر یکی از نخستین اصولی است که در سرمایهگذاری مطرح میشود و مشاوران سرمایهگذاری شدیدا این کار را توصیه میکنند. اما سوال اینجاست که روش محاسبه و تعیین حد ضرر چیست؟ در ادامه به این سوال پاسخ میدهیم.
بیشتر بخوانید
حد ضرر چگونه تعیین میشود؟
بدیهی است که هیچ سهمی همیشه حالت صعودی ندارد و دچار افت قیمت نیز خواهد بود. اما اگر به جای رشد و افزایش، قیمت سهم به سطح حد ضرر برسد یا به اصطلاح، حد ضرر فعال شود، این نقطهای است که در آن باید از سهم خارج شد.
اگر بازار بورس به طور کلی روندی نزولی داشته باشد، باید حد ضرر برای کل بازار در نظر گرفته شود. اگر در این شرایط حد ضرر فعال شود، باید از بازار خارج شد و تا زمانی که شرایط به حالت طبیعی برگردد، تنها باید نظارهگر بود. در حقیقت به خاطر روند نزولی بازار، حتی از سهامی که هنوز به حد ضرر نرسیده نیز باید خارج شد.
عوامل موثر در تعیین حد ضرر
در تعیین حد ضرر، عوامل مختلفی تاثیرگذار هستند. از آنجا که در فرایند تعیین حد ضرر، از اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل تکنیکال کمک زیادی گرفته میشود، بیشتر این عوامل به چنین ابزارهایی مربوط هستند. اما ویژگیهای فردی سرمایهگذار نیز در تعیین حد ضرر اهمیت ویژهای دارند. عوامل موثر بر حد ضرر عبارتند از:
- میزان ریسکپذیری سرمایهگذار
- استراتژی معاملاتی سرمایهگذار (از جمله کوتاهمدت یا بلندمدت بودن بازه سرمایهگذاری)
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
روشهای محاسبه حد ضرر
با توجه به مزایایی که درباره حد ضرر بیان کردیم، حتما به دنبال آن هستید که بدانید روش تعیین حد ضرر چیست و چگونه باید محاسبه شود. برای محاسبه حد ضرر روشهای مختلفی وجود دارد. شماری از این روشها با در نظر گرفتن فاصله قیمتی از نقطه خرید و برخی دیگر با به کار بستن اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر که در این مقاله آنها را بررسی میکنیم، عبارتند از:
- حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
روش تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معاملهگر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند. محاسبه حد ضرر ثابت به دو شیوه انجام میشود:
- تعیین مقدار ثابت عددی: در این شیوه، معاملهگر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند. مثلا در نظر میگیرد که اگر قیمت سهمی به میزان ۸۰ تومان از قیمت آن در زمان خرید کمتر شد، سهام خود را بفروشد.
- تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش، معاملهگر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار میدهد و زمانیکه قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایینتر رفت، از معامله خارج میشود. مثلا اگر سهمی را با قیمت ۱۵۰۰ تومان خریده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر بگیریم، با رسیدن قیمت به ۱۳۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
نکاتی درباره تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:
- قانون ۸ درصدی: برخی بر این باورند که اگر سهمی بر مبنای تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب خریداری شده باشد، بهندرت با کاهشی ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه میشود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید افت کرد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
- معمولترین محدودههایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته میشود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایهگذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفتهشده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
- در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً درجازدن بزند)، میتواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانیکه ۸ درصد از قیمت خرید شما پایینتر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت بههمراه خواهد داشت.
بیشتر بخوانید
تعیین حد ضرر مکانیکال
در روشهای تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. اما شیوههای مورد استفاده در تعیین حد ضرر مکانیکال چیست؟ این روشهای عبارتند از:
- روش پارابولیک سار (Parabolic SAR): در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده میشود.
- میانگین متحرک (Moving Average): در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان میدهد، استفاده میشود.
بیشتر بخوانید
حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است، استفاده میشود.
حد ضرر بر چه مبنایی محاسبه میشود؟
از آنجا که قیمت سهام بر مبنای آخرین معامله مدام در حال تغییر است، معمولاً برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار میدهند. البته گاهی سرمایهگذارانی که با هدف نوسانگیری معامله میکنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار میدهند. به کمک تابلو خوانی میتوانید اطلاعات بهتری در مورد قیمت به دست بیاورید.
حد ضرر شناور یعنی چه؟
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطهای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد ضرر شناور یا متغیر است. مثلا زمانی که یک سهم را در قیمت ۴۰۰ تومان میخریم، حد ضرر حد ضرر ثابت یا متحرک؟ را برای آن در سطح ۳۸۰ تومان قرار میدهیم. اگر قیمت سهم افزایش یافت و به ۴۵۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطهای بالاتر (مثلا روی ۴۱۰ تومان) میگذاریم. به این فرآیند، تغییر حد با توجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
شروط فعال شدن حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. در نتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نیست و این دو شرط باید همزمان برقرار شود.
تفاوت واکنش معاملهگر حرفهای و غیرحرفهای در مواجهه با زیان
یکی از مشخصترین تفاوتهای این دو گروه، نحوه برخورد آنها با شرایط نامساعد و ناخوشایند بازار است. هنگامی که قیمت سهم بر خلاف انتظارات ما در جهتی معکوس حرکت میکند، باید چه کرد؟ در این شرایط خروج به موقع از بازار و جلوگیری از افزایش زیان به حفظ سرمایه کمک میکند.
تفاوت دیگر میان معاملهگران حرفهای و غیرحرفهای در اقدامات پس از خروج از سهم است. معاملهگر غیرحرفهای پس از رسیدن به حد ضرر اگر ببیند که قیمت سهم افزایش پیدا کرده؛ از عمل خود پشیمان میشود. اما معاملهگر حرفهای به دنبال اصلاح استراتژی معاملاتی و یافتن نقاط ضعف خود میگردد.
بیشتر بخوانید
مزایای تعیین حد ضرر چیست؟
اجازه دهید بحث را با یک مثال دنبال کنیم. فرض کنید که سهمی را خریدهاید و با افت قیمت مواجه شده است. اگر قیمت سهم پس از یک سال به محدودهای برگردد که مد نظر شما بوده است، از نقطه نظر معاملاتی شما زیانی نکردهاید. چرا که اصل سرمایه را هنوز در دست دارید. اما از منظر سرمایهگذاری شما متضرر شدهاید. چرا که در این یک سال هزینه فرصت سرمایهگذاری برای شما ایجاد شده است. این جمله به آن معناست که فرصتهای سرمایهگذاری در سهمهای دیگر را در این مدت زمان از دست دادهاید. پس بر همین اساس یکی از مزایای اصلی تعیین حد ضرر، علاوه بر جلوگیری از بیشتر شدن ضرر و زیان، جلوگیری از خواب سرمایه است.
جمعبندی
در سرمایهگذاری، حفظ سرمایه بر سود کردن اولویت دارد. به همین دلیل، توصیه میشود که پیش از ورود به موقعیتهای معاملاتی، حد ضرر و حد سود را مشخص کنید. حد ضرر به قیمتی گفته میشود که در صورت پیشروی قیمت سهم در جهت منفی، زنگ هشدار فروش سهام است. تعیین و عمل به حد ضرر از زیان قابل توجه سرمایهگذار و رفتار هیجانی جلوگیری میکند.
برای محاسبه و تعیین حد ضرر روشهای گوناگونی وجود دارد اما معمولا این میزان، ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید، پایینتر است. بار دیگر تاکید میکنیم که سرمایهگذار موفق کسی نیست که همیشه سود میکند؛ بلکه فردی که از زیانهای بیشتر جلوگیری میکند از سایرین جلوتر است.
هرآنچه که باید در رابطه با استاپ لاس یا همان حد ضرر بدانید
ساعد نیوز:تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومتها حمایتها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد.
تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت ها حمایت ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده ایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شده ایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:
۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که می تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی تر به نظر می رسد؛ یک سرمایه گذار حرفه ای با بررسی کامل سهمی را می خرد و حد سود و زیان را تعیین می کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج می شویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظاره گر می مانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه گذاری می کنند به طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.
حد ضرر ابزاری است که سرمایه گذاران به کمک آن می توانند درصورتی که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند
نحوه تعین حد ضرر
روش های متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روش ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین می شود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش های محاسبه حد ضرر می پردازیم.
حد ضرر مکانیکال
تعیین حد ضرر ثابت
حدضرر تکنیکال و ترسیمی
تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله گر مقدار مشخصی را به عنوان حد ضرر در نظر می گیرد و زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می کند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه می شود.
۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر می گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می کند.
۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می دهد و زمانی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین تر رفت، از معامله خارج می شود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری حد ضرر ثابت یا متحرک؟ کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:
قانون ۸ درصدی؛ برخی معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
از معمول ترین محدوده هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه گذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفته شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می گویند) این می تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت به همراه خواهد داشت.
حد ضرر مکانیکال
این حد ضرر به دو دسته تقسیم می شود که از اندیکاتور میانگین متحرک و اندیکاتور مومنت استفاده می کند
اندیکاتور میانگین متحرک: همان قیمت سهام است که به جای نشان دادن قیمت سهام در یک لحظه آن را در طول بازه زمانی نشان می دهد. مثلا میانگین متحرک 14 روزه، میانگین قیمت سهام در 14 روز گذشته می باشد. میانگین متحرک 26 روزه معمولا به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت می باشد تلقی می گردد هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را می شکند ویا پایین تر می آید بیانگر آن است که قیمت در حال معامله زیر میانگین 26 روز گذشته خود بوده است واین می تواند به معنای هشدار باشد.
اندیکاتور مومنت :شکست خط صفر این اندیکاتور به سمت پایین می تواند بعنوان حد ضرر در نظر گرفته می شود.. اما اینکه این اندیکاتور را برای چه دوره اس استفاده کنیم باید برای سهم های مختلف بهینه سازی شده و بهترین دوره انتخابر شود.
حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می شود.
مبنای حد ضرر
از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است،معمولاً برای محاسبه حد ضرر، مبنای ما قیمت پایانی است.البته گاهی سرمایه گذارانی که با هدف نوسان گیری معامله می کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می دهند.
نحوه اعمال حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله باید به دو عامل مهم دقت شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است.چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده ای کمتر شود، حد ضرر فعال می شود.درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم زمان برقرار شود.
نکات اصولی در تعیین حد ضرر
قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما نکات قابل توجهی وجود دارد که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- حدضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شده ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
2- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد
3-یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن کرده و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه گذاری نخواهد داشت.
۴- حدضرر نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
۵- حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
۶- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد ضرر را تعریف می کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
۷- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می شود، متفاوت است.
۸-حد ضرر را در معاملات کوتاه مدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
۹- حد ضرر را در خریدهای میان مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین تر از قیمت خرید)
۱۰- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل می کند، قرار دهید.
دیدگاه شما