الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
ما در پارسیان بورس و در مقالات قبلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه را معرفی کرده ایم. الگوی سر و شانه به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند. ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید. برای یادگیری مباحث یاد شده می توانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید :
نکته مهم: یکی از بهترین شیوههای تحلیل تکنیکال که تحلیلهای درستی ارائه میدهد و استفاده از آن توسط تمام تحلیلگران حرفهای پیشنهاد میشود، پرایس اکشن است. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم بعد از یادگیری تحلیل تکنیکال کلاسیک، با شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن، این سبک معاملهگری را یاد بگیرید.
الگوی سرشانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید، هنگامیکه نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند (الگوی سر و شانه سقف) حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یکروند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد (الگوی سر و شانه سقف) ، برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
الگوی سر و شانه سقف
همانطور که از نام آن مشخص است، الگوی سر و شانه سقف از یک شانه چپ، یک سر، یک شانه راست و یک خط گردن تشکیل میگردد. سایر فاکتورهای دخیل در الگو شامل حجم معاملات، شکست خطوط، هدف قیمتی و تغییر نقش حمایت به مقاومت هستند. در ادامه به هر بخش بطور جداگانه میپردازیم.
شناسایی الگوی سر و شانه سقف
- روند قبلی : قبل از تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه سقف، وجود یک روند صعودی لازم است. به عبارت دیگر اگر روند صعودی وجود نداشته باشد، عملا نباید به دنبال تشخیص الگوی سر و شانه سقف بود. (هر الگوی بازگشتی دیگر نیز نمونه ای از الگوی صعودی چنین است و میبایست قبل از آن یک روند تشکیل شده باشد، وجود الگویی بازگشتی بدون وجود روند بیمعناست)
- شانه چپ: روند صعودی است و شانه چپ در بالاترین نقطه روند تشکیل میشود. بعد از تشکیل این سقف، یک نزول رخ میدهد تا شانه چپ کاملا شکل بگیرد. کف تشکیل شده پس از شانه چپ معمولا بالای خط روند صعودی است و چنین به نظر میرسد که روند صعودی ادامه دارد.
- سر : از کف شانه چپ افزایش قیمت شروع میشود، از قله قبلی نیز عبور میکند و سر را تشکیل میدهد. بعد از این سقف، کف دوم نیز شکل میگیرد که نقطه دوم خط گردن است. این کف معمولا خط روند را میشکند و اخطار پایان روند را صادر میگردد.
- شانه راست: بعد از تشکیل نقطه دوم خط گردن، قیمت مجددا به سمت بالا حرکت میکند ولی نمیتواند به سقف قبلی برسد و کمی پایینتر (نزدیک به سقف شانه چپ) قله دیگری شکل میدهد که در این الگو به شانه راست معروف است.
- خط گردن: خط گردن از وصل کردن دو نقطه پایینی ۱ و ۲ شکل میگیرد. نقطه ۱ نشانگر نقطه پایین شانه چپ و آغازگر سر، و نقطه ۲ نیز نشاندهنده پایان سر و شروع شانه راست است.
- حجم معاملات : در حین تشکیل الگوی سروشانه سقف، حجم معاملات نقش مهمی در تایید این الگو بازی میکنند. حجم معاملات را میتوان از طریق یک اندیکاتور (مثلا Chaikin Money Flow یا OBV) یا به سادگی با بررسی سطوح حجم بررسی نمود. در حالت ایدهآل ( و نه همیشه ) حجم معاملات در طول تشکیل شانه چپ باید بیشتر از زمانی باشد که “سر” تشکیل میشود. کاهش حجم در زمان تشکیل سر که به عنوان یک سقف جدید است، یک اخطار برای شکست روند به شمار میروند. اخطار بعدی زمانی صادر میشود که حجم معاملات در زمان کاهش قیمت از “سر” افزایش مییابد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : تا زمانی که حمایت خط گردن شکسته نشده است، الگوی سر و شانه سقف هنوز کاملا نشده و روند نیز به نزولی تبدیل نشده است. در حالت ایدهآل شکست خط گردن باید بصورتی قاطعانه (با حجمی زیاد) رخ دهد.
- تبدیل حمایت به مقاومت : وقتی حمایت شکسته میشود، معمولا به خط مقاومت تبدیل میگردد. گاهی اوقات قیمت به حمایت شکسته شده بر میگردد (پولبک میزند) و یک شانس فروش به معاملهگران میدهد تا از بازار خارج شوند.
- هدف قیمت :پس از شکست حمایت خط گردن، میزان کاهش قیمت از طریق محاسبه فاصله بین خط گردن و سقف سر بدست میآید. این فاصله از زیر خط گردن تا پایین محاسبه میشود تا هدف قیمت مشخص گردد. هر هدف قیمتی را میبایست یک قیمت تخمینزده شده دانست و باید موارد دیگر را نیز برای تشخیص تارگت در نظر داشت. سایر فاکتورهای دخیل در هدف قیمتی را میتوان شامل سطح حمایت قبلی، فیبوناچی اصلاحی و میانگین متحرک بلندمدت دانست.
نکات مهم در الگوی سر و شانه سقف
- ترجیح این است که دو شانه بصورت متقارن باشند و نزول قیمت از شانه راست، شکست خط گردن را در پی داشته باشد
- بسته به رابطه بین دو نقطه پایین، خط گردن میتواند شیب نزولی یا صعودی داشته باشد یا اینکه کاملا افقی شود. شیب خط گردن روی درجه نزولی بودن الگوی سر و شانه سقف اثر میگذارد؛ یک خط گردن با شیب نزولی، نشاندهنده الگویی نزولیتر است.
- گاهی اوقات بیش از ۲ نقطه پایین را میتوان در خط گردن رسم شده مشاهده کرد.
- همچنین تایید دیگر این الگو زمانی است که افزایش حجم معاملات را در زمان کاهش قیمت از سقف شانه سمت راست، شاهد باشیم.
- الگوی سر و شانه سقف یکی از متداولترین الگوهای بازگشتی است که شکل میگیرند. مهم است که به یاد داشته باشید این الگو بعد از یک روند صعودی تشکیل میشود و اگر الگو تایید شود یک نزول بزرگ در انتظار قیمت خواهد بود.
الگوی سر و شانه کف
الگوی سر و شانه کف با الگوی سروشانه سقف شباهتهای زیادی دارد اما این الگو برای معتبر بودن، به مقدار زیادی روی حجم معاملات وابسته است. به عنوان یک الگوی بزرگ بازگشتی، سر و شانه کف بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند به صعودی میشود. الگو شامل سه کف یا دره است و دره وسطی (سر) عمیقترین دره و دو دره کناری آن که به عنوان دره (شانه) سمت راست و شانه سمت چپ نامیده میشوند عمق کمتری دارند.
در حالت ایدهآل دو شانه یا دو دره در این الگو در ارتقاع و عرض یکسان نمونه ای از الگوی صعودی هستند. با اتصال برخوردهایی که به عنوان سطح یا محدوده مقاومتاند خط گردن شکل میگیرد.
حرکات قیمت در الگوهای سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقریبا شبیه هم ولی بالعکس هستند. نقش قیمت در الگوی سر و شانه کف، تفاوت این دو الگوست. گرچه افزایش حجم در زمان شکست خط گردن در “الگوی سر و شانه سقف” نشانهای قوی برای تایید الگوست ولی در الگوی سر و شانه کف، این مورد برای تایید الگو کاملا لازم و حیاتی است.
شناسایی الگوی سر و شانه کف
در ادامه به بخشهای مختلف الگوی سر و شانه کف بطور جداگانه میپردازیم و سپس در یک مثال این الگو را نشان میدهیم.
- روند قبلی : مانند همه روندهای بازگشتی، برای بودن یک الگوی سر و شانه کف، ابتدا باید روندی نزولی وجود داشته باشد. بدون یک روند نزولی قبلی، نباید انتظار تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه کف را داشت.
- شانه چپ : در حین روند نزولی، شانه سمت چپ یک دره شکل میدهد که یک کف پایین در روند محسوب میشود و به نظر میرسد روند نزولی بدون مشکل در حال ادامه است. بعد از تشکیل این دره، یک افزایش قیمت، شانه چپ را کامل میکند.
- سر : از نقطه بالایی و مقاومت شانه چپ، یک نزول رخ میدهد و تا پایینتر از کف قبلی نیز ادامه مییابد؛ این نقطه پایینترین نقطه الگو و به عنوان سر وارونهی الگو است. بعد از تشکیل این کف، یک افزایش قیمت متعاقبا نقطه دوم خط گردن را شکل میدهد و سر کامل میشود. در اینجا گاهی اوقات خط روند نزولی شکسته میشود و ادامهدار بودن روند نزولی زیر سوال میرود.
- شانه راست : قیمت از نقطه بالایی سر (خط گردن) شروع به نزول و تشکیل شانه راست میکند. این کف همیشه بالاتر از کفی است که سر تشکیل داده و معمولا با کف شانه چپ در خطی افقی قرار میگیرد. گرچه ترجیح این است که خط گردن افقی باشد، گاهی شانهها میتوانند پایینتر، بالاتر یا پهنتر و نازکتر باشند. پس از اینکه قیمت از کف شانه راست حرکت کرده و خط گردن (مقاومت) را به سمت بالا قطع میکند، الگوی سروشانه کف تکمیل میگردد.
- خط گردن : این خط از وصل کردن دو نقطهی ۱ و ۲ بالای این الگو نشان مشخص میشود. نقطه ۱ در واقع انتهای شانه چپ و شروع سر، و نقطه ۲ پایان سر و شروع شانه راست است. بسته به رابطه بین این ۲ نقطه بالایی، خط گردن میتواند افقی یا دارای شیب نزولی و یا صعودی باشد. شیب خط گردن، مشخص کننده میزان صعودی بودن الگوست: یک خط گردن با شیب صعودی، الگوی صعودی قویتری نسبت به خط گردن صاف یا نزولی است.
- حجم معاملات : در الگوی سر و شانه کف، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. بدون وجود حجم مناسب، به شکست خطوط همواره با تردید نگاه نمونه ای از الگوی صعودی میشود. حجم میتواند توسط اندیکاتورهایی مانند OBV و یا Chaikin Money Flow یا با مشاهده سطوح حجم مورد بررسی قرار گیرد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : الگوی سروشانه کف تا زمانی که خط گردن شکسته نشود و روند نزولی کاملا نقض نشود تایید نمیشود. همانطور که گفته شد، زمانی الگو مورد تایید است که مقاومت خط گردن همراه با حجم بالای معاملات شکسته شود.
- تبدیل مقاومت به حمایت : پس از اینکه مقاومت خط گردن شکسته شد، اغلب اوقات به حمایت تبدیل میشود و گاهی قیمت یک پولبک به خط گردن میزند، در این هنگام یک فرصت خرید دیگر فراهم شده است و میتوان از آن استفاده کرد.
- هدف قیمتی : بعد از شکست خط گردن که به عنوان مقاومت عمل میکند، هدف قیمتی آینده معادل فاصله بین کف سر و خط گردن خواهد بود. این فاصله از خط گردن شکسته شده به سمت بالا به قیمت اضافه میشود و هدف قیمتی بدست میآید.
نکات مهم در الگوی سر و شانه کف
- حجم معاملات در زمان تشکیل نصف اول الگو از اهمیت کمتری نسبت به نصف دوم برخوردار است. در زمان افت قیمت برای تشکیل شانه چپ، حجم معاملات و همچنین فشار فروش معمولا زیاد است. فشار فروش حتی میتواند زمانی که قیمت در حال نزول است تا کف سر را تشکیل دهد بسیار زیاد باشد. بعد از کف سر، الگوهای بعدی حجم باید مشاهده شود تا افزایش حجم آتی در آینده را مشاهده کرد.
- بعد از کف سر، میبایست شاهد افزایش در حجم معاملات باشید. بعد از اینکه نقطه دوم خط گردن تشکیل شد، خط نزولی تشکیل دهنده شانه راست، میبایست با حجم کم همراه باشد.
- در پولبک که به خط گردن زده میشود، اندیکاتورهایی مانند CMF و OBV باید قدرتمند باقی بمانند.
- مهمترین لحظه برای حجم معاملات زمانی است که قیمت از کف شانه راست به سمت خط گردن حرکت میکند تا آنرا بشکند.
- برای یک شکست معتبر لازم است قیمت در حین حرکت به سمت خط گردن با حجم زیاد بوده و شکست خط با قدرت صورت بگیرد.
سروشانههای کف مانند سروشانه سقف از الگوهایی هستند که در بازار به تعداد زیاد دیده میشوند.
در نظر داشته باشید که فقط بعد از یک روند نزولی این الگو شکل میگیرد و وقتی تکمیل شود یک تغییر بزرگ در روند در پی دارد.
“گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایتهای پیشین و سایر حمایتها یا مقاومتها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود”
این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.
ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چراکه خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است! ( به دو عکس زیر دقت کنید )
سؤال: آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی میبینیم؟
با توجه به شکل بالا دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردنشکسته نشده است
الگوی فنجان و دسته ( Cup and Handle )
این الگو در نمودارهای شمعی و میله ای به صورت یک فنجان و دسته به نظر میرسد (هرچند در نمودار خطی نیز می توانید آن را تشخیص دهید). در صورتی که فنجان در مدت زمان کمتری شکل بگیرد، قسمت اصلی این الگو شبیه حرف U خواهد بود. سپس یک روند نزولی آغاز می شود و دسته فنجان را شکل می دهد.
در واقع خریدارانی که سهم را در قیمت های پایین تری خریده اند، با نزدیک شدن قیمت به سقف تاریخی (لبه سمت چپ فنجان) دست به فروش سهام خود زده و دارایی هایشان را نقد می کنند. چون احتمال ریزش قیمت و شکسته نشدن این سقف تاریخی را می دهند. این فشار فروش باعث رنج شدن روند معاملات با گرایش نزولی خواهد شد که ممکن است چهار روز یا چهار هفته به طول بیانجامد.
اما نکات مهمی نیز وجود دارند که در هنگام تشخیص این الگوی باید مد نظر قرار دهید تا از افتادن در دام تشخیص نادرست اجتناب کنید.
طول الگو: در اصل اگر این الگو در مدت زمان بیشتری شکل بگیرد و به اصطلاح “U شکل تر” باشد، اعتبار آن بیشتر بوده و سیگنالی که صادر می کند نیز قدرتمندتر می باشد. اما اگر این الگو به شکل حرف “V” باشد و پایین آن گرد نبوده و به شکل شارپ روند صعودی نیمه راست آغاز شده باشد، نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
دسته فنجان: معمولا روند نزولی که دسته فنجان را تکمیل می کند باید در یک سوم بالایی فنجان تکمیل شود ( معادل تصحیح تقریبی ۳۳% روند صعودی قبلی که نیمه راست فنجان را شکل داده است). در صورتی که دسته بیش از حد اصلاح را ادامه بدهد و وارد نیمه پایینی فنجان شود، ممکن است با یک الگوی شکست خورده روبرو باشیم.
حجم معاملات: معمولا حجم باید هنگام شروع حرکت روند نزولی (نیمه چپ فنجان) کمتر شده و در هنگام ساخته شدن محدوده کف فنجان نیز در همان محدوده تقریبی بماند. سپس در شروع روند صعودی (نیمه راست فنجان) حجم باید دوباره افزایش پیدا کند.
تست مجدد قله قبلی (Retest): بهتر است که قیمت تا سطح قله قبلی (لبه چپ فنجان) بالا آمده و سپس روند نزولی خود را برای تشکیل دسته آغاز کند. با این حال مهمترین بریک آوت در دسته فنجان شکل می گیرد و الگو تکمیل می شود.
آشنایی با الگوی الماس
سلام. با یکی دیگر از سری مقالات جذاب آموزش تحلیل تکنیکال فارکس به کمک الگوهای نموداری در خدمت شما معاملهگران و تریدرهای عزیز هستیم. همانطور که از عنوان این قسمت از بلاگ آموزشی آکادمی ترید دکتر رضا رضایی مشخص است، در این مقاله قصد داریم الگوی الماس یا Diamond را معرفی کرده و نکات مهمی که باید در مورد این الگو بدانید را نیز مورد بررسی قرار دهیم. پس در صورتی که قصد دارید با تمامی الگوهای نموداری که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم که این مقاله جذاب را از دست نداده و دیگر مقالات آموزش الگوهای نموداری که در سایت منتشر شدهاند را نیز مورد بررسی قرار دهید.
معرفی الگوی Diamond
الگوی الماس یا Diamond یکی از الگوهای بازگشتی نسبتا مهم در تحلیل تکنیکال میباشد که میتواند در روند صعودی و نزولی تشکیل شده و روند حرکتی بازار را معکوس نماید. پیش از این که بخواهیم توضیح بیشتری در مورد این الگو بدهیم بهتر است با شکل کلی آن در تصویر زیر آشنا شوید.
نکته: برخی از مدرسان و منابع آموزش تحلیل تکنیکال فارکس این الگو را الگوی لوزی نیز مینامند.
نکته: همانطور که گفته شد این الگو یکی از الگوهای نموداری برگشتی است که توسط معاملهگران بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین زمانی که این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و باعث برگشت قیمت به پایین میشود آن را الگوی الماس یا لوزی سقف و زمانی که در انتهای روند نزولی تشکیل شده و باعث برگشت قیمت به سمت بالا میشود آن را الگوی الماس یا لوزی کف نیز نمونه ای از الگوی صعودی میتوان نامید.
نحوه معامله با الگوی Diamond
یکی از مهمترین سیگنالهایی که باعث میشود تا الگوی الماس یا لوزی شما مورد تایید باشد این است که در نقطهی نهایی که در تصویر فوق با حرف D مشخص شده است یک بریک یا شکست معتبر ایجاد شده و روند حرکتی جدید آغاز شود. بنابراین یکی از نقاط منطقی برای ورود به معامله با الگوی لوزی درست زمانی است که شکست معتبر رخ داده و بازار شروع به حرکت میکند.
در مورد حد سود و حد ضرر معامله با الگوی لوزی همانطور که در مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال نیز اشاره کردیم، بهتر است بسیاری از شرایط و حالتهای مختلفی که ممکن است روی چارت شما تشکیل شده باشد را مورد نمونه ای از الگوی صعودی بررسی قرار داده و از یک SL و TP منطقی برای معاملهی خود استفاده کنید. اما اگر بخواهیم یک نمونه از حد سود و حد ضررهایی که معمولا توسط تریدرها مورد استفاده قرار میگیرد را به شما عزیزان معرفی کنیم میتوانیم به دو مورد زیر اشاره کنیم.
حد سود: حد سود میتواند به اندازهی فاصلهی دو نقطه C و B از سطح بریکاوت یا شکست، فاصله داشته باشد.
حد ضرر: استاپ شما میتواند در صورت معتبر بودن شکست پشت کندل قوی ایجاد شده و یا پشت الگوی شما (نقطه C) باشد.
برای درک بهتر میتوانید به نمونهای از الگوی الماس که در تصویر زیر آورده شده است نیز توجه کنید.
مطالب مرتبط با این قسمت از سری مقالات آموزش معامله با الگوهای نموداری در همین بخش به پایان میرسد. در صورتی که در مورد الگوی لوزی یا الماس سوال یا ابهامی دارید میتوانید از طریق بخش دیدگاهها با کارشناسان آکادمی دکتر رضا رضایی در ارتباط باشید.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
الگوی فنجان و دسته ( Cup and Handle )
این الگو در نمودارهای شمعی و میله ای به صورت یک فنجان و دسته به نظر میرسد (هرچند در نمودار خطی نیز می توانید آن را تشخیص دهید). در صورتی که فنجان در مدت زمان کمتری شکل بگیرد، قسمت اصلی این الگو شبیه حرف U خواهد بود. سپس یک روند نزولی آغاز می شود و دسته فنجان را شکل می دهد.
در واقع خریدارانی که سهم را در قیمت های پایین تری خریده اند، با نزدیک شدن قیمت به سقف تاریخی (لبه سمت چپ فنجان) دست به فروش سهام خود زده و دارایی هایشان را نقد می کنند. چون احتمال ریزش قیمت و شکسته نشدن این سقف تاریخی را می دهند. این فشار فروش باعث رنج شدن روند معاملات با گرایش نزولی خواهد شد که ممکن است چهار روز یا چهار هفته به طول بیانجامد.
اما نکات مهمی نیز وجود دارند که در هنگام تشخیص این الگوی باید مد نظر قرار دهید تا از افتادن در دام تشخیص نادرست اجتناب کنید.
طول الگو: در اصل اگر این الگو در مدت زمان بیشتری شکل بگیرد و به اصطلاح “U شکل تر” باشد، اعتبار آن بیشتر بوده و سیگنالی که صادر می کند نیز قدرتمندتر می باشد. اما اگر این الگو به شکل حرف “V” باشد و نمونه ای از الگوی صعودی پایین آن گرد نبوده و به شکل شارپ روند صعودی نیمه راست آغاز شده باشد، نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
دسته فنجان: معمولا روند نزولی که دسته فنجان را تکمیل می کند باید در یک سوم بالایی فنجان تکمیل شود ( معادل تصحیح تقریبی ۳۳% روند صعودی قبلی که نیمه راست فنجان را شکل داده است). در صورتی که دسته بیش از حد اصلاح را ادامه بدهد و وارد نیمه پایینی فنجان شود، ممکن است با یک الگوی شکست خورده روبرو باشیم.
حجم معاملات: معمولا حجم باید هنگام شروع حرکت روند نزولی (نیمه چپ فنجان) کمتر شده و در هنگام ساخته شدن محدوده کف فنجان نیز در همان محدوده تقریبی بماند. سپس در شروع روند صعودی (نیمه راست فنجان) حجم باید دوباره افزایش پیدا کند.
تست مجدد قله قبلی (Retest): بهتر است که قیمت تا سطح قله قبلی (لبه چپ فنجان) بالا آمده و سپس روند نزولی خود را برای تشکیل دسته آغاز کند. با این حال مهمترین بریک آوت در دسته فنجان شکل می گیرد و الگو تکمیل می شود.
تعریف الگوی های بازگشتی و ادامه دهنده
تحلیل تکنیکال یک روش کارآمد جهت تحلیل انواع بازارهای مالی می باشد، به جهت کسب سود مارکت هایی مانند فارکس، ارزدیجیتال، بورس ایران باید از یک سری اصول استفاده کرد. از قواعد کارآمد در تحلیل تکنیکال که بسیار حائز اهمیت هستند، الگوهای قیمتی می باشند، این الگوها نشان دهنده ی تغییر روندهای صعودی به نزولی و بالعکس هستند . به صورت کلی الگوهای قیمتی به دو نوع تقسیم بندی می شوند، بازگشتی و ادامه دهنده. برای مطالعه ی بیشتر همراه یار سرمایه باشید.
الگوهای ادامه دهنده ( Continuation Patterns )
این الگوها اصولا زمانی تشکیل می شوند که در مسیر روند، یک توقفی ایجاد می شود و سپس روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد و الگوهای ادامه دهنده شکل می گیرند. به عبارت بهتر گاهی در میان مسیر یک روند، الگویی شکل می گیرد که باعث نوسان قیمت شده و سپس در ادامه ی مسیر روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد.
نکات مهم در الگوی ادامه دهنده
- معمولا بازیگران سهم، برای ادامه ی روند، در محدوده های ایجاد شده توسط الگوهای ادامه دهنده به اصطلاح استراحت می کنند یا نفس می گیرند.
- در صورتی که الگوی ادامه دهنده در حال شکل گیری است ولی هنوز تکمیل نشده، نمی توان به صورت قطعی گفت که روند ادامه می یابد، یا برگشت قیمت رخ می دهد. برای تشخیص روند سهم بعد از الگوی شکل گرفته باید به خطوط روند بسیار توجه نمود، تا بتوان تشخیص صحیحی نسبت به رشد قیمت به بالا یا پایین داد.
- صرف نظر از اینکه روند حاکم بر بازار صعودی یا نزولی است، در صورتی که تحرکات قیمت بزرگتر، زمان شکل گیری و تکمیل الگو بیشتر شود، حرکت بعدی قیمت در خارج از الگوی ادامه دهنده نیز با شدت بیشتری خواهد بود.
- در تحلیل تکنیکال توصیه می شود روند را ادامه دار بدانیم، مگر برگشت قیمت رخ دهد.
نمونه هایی از الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای بازگشتی ( Reversal Patterns )
به الگویی که در روند فعلی تغییر ایجاد می کند، الگوی بازگشتی می گویند، با تشکیل این الگو، روند قبلی متوقف شده و در مسیری خلاف جهت روند قبلی حرکت می کند. به عنوان مثال با شکل گیری این دسته از الگوها در یک روند صعودی، روند فوق متوقف شده و در نهایت، روند نزولی را ایجاد می کنند. در صورتی که بازگشت قیمت در کف بازار اتفاق افتاد، با خرید مصرانه و هیجانی خریداران مواجه می شود. اما در صورتی که بازگشت قیمت، در سقف بازار اتفاق افتاد، با فروش سهام داران، مواجه می شود که اصطلاحا به این الگوها، الگوهای توضیعی ( Distribution Patterns ) می گویند.
نکته: مانند الگوهای ادامه دهنده، هرچه زمان تشکیل الگوها زیاد باشد، حرکت بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت با شدت بیشتری خواهد بود.
دیدگاه شما