الگوی کُنج نزولی


گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامه‌ی روند استفاده می‌کنند.

فرقی نمی‌کند معامله‌گر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

منظور از الگوهای قیمتی چیست؟

الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندی‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنی‌ها مشخص می‌شوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدوده‌های بازگشت روند و یا ادامه‌ی آن استفاده می‌شود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.

از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی می‌شوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.

اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی

تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومت‌ها و حمایت‌ها استفاده می‌کنند. خطوط روند، خط‌های صافی هستند که با اتصال مجموعه‌ای از قله‌ها (سقف) یا دره‌های (کف) نمودار رسم می‌شوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشان‌دهنده‌ی بازار بدون روند (خنثی) است.

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در سبک‌های مختلف تکنیکال، با شیوه‎‌های متفاوتی رسم می‌شوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.

بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدوده‌ی اصلی تحرکات قیمت در بدنه‌ی کندل‌ها اتفاق می‌افتد و سایه‌ها داده‌های خارج از محدوده‌ی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندل‌ها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشان‌دهنده‌ی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.

بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم می‌شوند اعتبار کمتری دارند.

با این مقدمه‌ی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی می‌شویم.

انواع الگوهای قیمتی

در یک دسته‌بندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • الگوهای ادامه‌دهنده: نشان‌دهنده‌ی وقفه‌ای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
  • الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیش‌بینی می‌کنند.

در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی و ادامه‌دهنده را شرح می‌دهیم.

الگوهای قیمتی ادامه‌دهنده

الگوهای ادامه‌دهنده در اصل یک وقفه‌ی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمی‌افتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدوده‌هایی استراحت می‌کند؛ الگوهای ادامه‌دهنده این محدوده‌ها را مشخص می‌کنند.

تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمی‌توان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطه‌ی خروج از محدوده‌ی الگو ادامه‌ روند و یا معکوس شدن آن را تعیین می‌کند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدوده‌ی الگو به درستی شناسایی شود.

چند نکته‌ی کاربردی:

  • در تحلیل تکنیکال توصیه‌ی می‌شود روندها را ادامه‌دار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامه‌دار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
  • هر چه الگوها از نظر زمانی طولانی‌تر باشند و رفت و برگشت‌های قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قوی‌تر خواهد بود.
  • برای تایید الگوها می‌توانید از حجم معاملات کمک بگیرید.

مهمترین الگوهای ادامه‌دهنده:

  • پرچم سه‌گوش (Pennant)
  • پرچم‌ (Flag)
  • کنج یا گُوِه (Wedge)
  • مثلت (Triangle)
  • فنجان و دسته (Cup and Handle)

الگوی پرچم سه‌گوش

الگوی پرچم سه‌گوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع می‌کنند، مشخص می‌شود. در پرچم سه‌گوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد و در نقطه‌ی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی پرچم سه گوش در تحلیل قیمتی تکنیکال

تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم صعودی

الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. همان‌طور که از نام آنها پیداست در میانه‌ی یک روند صعودی تشکیل می‌شوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت می‌کند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته می‌شود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی تکنیکال پرچم

پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم

الگوی پرچم نزولی

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانه‌ی روند نزولی تشکیل می‌شود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیه‌ی تثبیت قیمت مشاهده می‌شود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش می‌یابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. به شکل زیر نگاه کنید:

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)

الگوی کنج (گُوِه)

کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده می‌شود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت می‌کنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشان‌دهنده‌ی یک وقفه‌ی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل می‌شود. همانند الگوی سه‌گوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد.

الگوی کنج یا گوه در تحلیل تکنیکال

کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)

الگوی مثلث

الگوی مثلث (Triangle) از متداول‌ترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده می‌شوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده می‌شود:

مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. زمانی شکل می‌گیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.

مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.

مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل می‌شود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.

تفاوت‌های الگوی مثلث و پرچم سه‌گوش

  • شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
  • الگوی پرچم یک الگوی کوتاه‌مدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل می‌شود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفته‌ی چهارم، پرچم سه‌گوش تبدیل به یک مثلث تبدیل می‌شود.
  • در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطه‌ی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق می‌افتد.

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامه‌دهنده‌ی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه می‌دهد.

در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سه‌گوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.

الگوی تکنیکال فنجان و دسته cup and handle

چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles

الگوهای قیمتی بازگشتی

الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیش‌بینی می‌کنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز می‌شود.

الگوهای بازگشتی در سقف نشان‌دهنده‌ی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.

در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامه‌دهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانی‌تر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.

مهم‌ترین الگوهای بازگشتی:

  • سر و شانه (Head & Shoulders)
  • سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
  • سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms)
  • گپ یا شکاف (Gap)

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل می‌شود. این الگو از سه موج تشکیل می‌شود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه می‌یابد؛ سپس موج سوم تشکیل می‌شود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.

خط روندی که سه موج را به هم متصل می‌کند خط گردن نام دارد. خط گردن می‌تواند شیب‌دار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویه‌ی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.

در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی قیمتی سر و شانه

چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس

الگوی سقف و کف دوقلو

الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشان‌دهنده‎‌ی محدوه‌هایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام می‌ماند و روند نزولی می‌شود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق می‌افتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی می‌شود.

الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.

الگوی سقف و کف دوقلو

چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو

الگوی سقف و کف سه‌قلو

الگوهای سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده می‌شوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سه‌قلو، روند نزولی می‌شود. با مشاهده‌ی یک کف سه‌قلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.

برای تایید الگوهای سقف و کف سه‌قلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.

الگوی سقف و کف سه قلو

چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو

الگوی شکاف‌ (گپ)

الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل می‌گیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دوره‌ی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکاف‌ها یک افزایش یا کاهش قابل‌توجه در قیمت هستند. شکاف‌ها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانه‌ی روند مشاهده شوند الگوی ادامه‌دهنده هستند.

به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارش‌های مالی دلایل ایجاد شکاف‌ها هستند.

سه نوع گپ اصلی وجود دارد:

  • شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل می‌گیرند.
  • گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
  • شکاف فرار (Runaway Gap): در میانه‌ی یک روند مشاهد می‌شوند.

الگوی گپ یا شکاف تکنیکال

گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال

سخن پایانی

الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل می‌شوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه می‌دهد یا وارد یک روند معکوس می‌شود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.

برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش می‌یابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.

تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی می‌کنیم.

الگوی کنج (Wedge Pattern) چیست؟

F9DE6FEA 0192 46A2 9475 FACB8D4C1ACC - الگوی کنج (Wedge Pattern) چیست؟

Wedge الگوی قیمتی است که با خطوط روند همگرا در نمودار قیمت مشخص شده است . دو خط روند برای اتصال کم و زیاد مربوط به یک سری قیمت در طی 10 تا 50 دوره ترسیم شده اند . خطوط نشان می دهد که پستی و بلندی ها یا در حال افزایش یا پایین آمدن هستند و نرخ های متفاوتی دارند و با نزدیک شدن خط ها به همگرایی ، یک Wedge به نظر می رسد . خطوط روند شکل Wedge شاخص های مفیدی برای تغییر بالقوه در اقدام قیمت توسط تحلیلگران تکنیکال در نظر گرفته می شوند .

نکات کلیدی

  • الگوهای Wedge معمولاً با خطوط روند همگرا طی 10 تا 50 دوره معاملاتی مشخص می شوند .
  • الگوها را می توان بسته به جهت آنها افزایش یا سقوط Wedge ها در نظر گرفت .
  • این الگوها سابقه غیرمعمولی خوبی در پیش بینی برگشت قیمت ها دارند .

درک الگوی Wedge

الگوی Wedge می تواند علامت چرخش صعودی یا نزولی باشد . در هر صورت ، این الگو دارای سه ویژگی مشترک است : اول ، خطوط روند همگرا . دوم ، یک الگوی کاهش حجم با پیشرفت قیمت از طریق الگوی . سوم ، شکست از یکی از خطوط روند . دو شکل الگوی Wedge یک کنج در حال افزایش است ( که نشان دهنده یک چرخش نزولی است ) یا یک Wedge در حال سقوط ( که نشان دهنده یک چرخش صعودی است ).

صعود Wedge

این امر معمولاً زمانی اتفاق می افتد که قیمت با گذشت زمان در حال افزایش است ، اما همچنین می تواند در میانه روند نزولی نیز رخ دهد .

C3951D72 6025 437D BB41 975C007C657C - الگوی کنج (Wedge Pattern) چیست؟

خطوط روند ترسیم شده در بالا و پایین الگوی نمودار قیمت می توانند به یک معامله گر یا تحلیلگر کمک کنند تا پیش بینی تغییر قیمت را داشته باشد . در حالی که قیمت می تواند از هر دو خط روند خارج شود ، الگوهای Wedge تمایل به شکست در جهت مخالف از خطوط روند دارند .

بنابراین ، افزایش الگوهای Wedge نشان دهنده احتمال سقوط قیمت ها پس از شکست از خط روند پایین است . معامله گران می توانند با فروش کوتاه مدت یا استفاده از مشتقات مانند معاملات آتی یا اختیارات معاملات نزولی را انجام دهند ، بسته به میزان امنیت موجود در نمودار . این معاملات به دنبال بهره مندی از پتانسیل سقوط قیمت ها هستند .

سقوط Wedge

هنگامی که قیمت با گذشت زمان کاهش می یابد ، درست همانطور که روند حرکت به سمت پایین روند نهایی ، یک Wedge می تواند ایجاد شود .

خطوط روند ترسیم شده در بالای نمودار و پایین ترین سطح الگوی نمودار قیمت می توانند همزمان شوند زیرا لغزش قیمت حرکت خود را از دست می دهد و خریداران برای کاهش سرعت روند نزولی اقدام می کنند . قبل از همگرایی خطوط ، ممکن است قیمت بالاتر از خط روند بالایی شکسته شود .

2B64171F 4E7B 4F84 9B04 9B20CFE71F27 - الگوی کنج (Wedge Pattern) چیست؟

هنگامی که قیمت خط روند بالایی را می شکند انتظار می رود که امنیت معکوس شود و روند بالاتر داشته باشد . معامله گرانی که سیگنال های برگشت صعودی را شناسایی می کنند ، می خواهند به دنبال معاملاتی باشند که از افزایش قیمت امنیت بهره مند شوند .

مزایای ترید برای الگوهای Wedge

به عنوان یک قاعده کلی قیمت ، استراتژی های الگوی سیستم های تجاری به ندرت بازدهی دارند که با گذشت زمان از استراتژی های خرید و فروش بهتر عمل می کنند ، اما به نظر می رسد برخی الگوها در پیش بینی روندهای کلی قیمت مفید باشند . برخی از مطالعات نشان می دهد که الگوی Wedge شکستگی به سمت معکوس ( شکست صعودی برای سقوط Wedge ها و شکست نزولی برای افزایش Wedge ) بیشتر از دو سوم ز مان ، با Wedge سقوط یک شاخص قابل اعتماد تر از یک افزایش است .

از آنجا که الگوهای Wedge به یک کانال قیمتی کوچکتر همگرا می شوند ، فاصله بین قیمت در هنگام ورود به معامله و قیمت برای یک ضرر متوقف نسبتاً کمتر از شروع الگو است . این بدان معناست که می توان در هنگام شروع معامله ، ضرر و زیان متوقف کرد و در صورت موفقیت در معامله ، نتیجه آن می تواند بازدهی بیشتر از مبلغی باشد که برای شروع ترید در معرض خطر است .

آشنایی با الگوی کنج

wedge-pattern

در ادامه مباحث مربوط به الگوهای موجود در تحلیل تکنیکال به الگوی کنج میرسیم. با طلاچارت همراه باشید.

این الگو نیز مانند سایر الگوها دو نوع صعودی و نزولی دارد که با نام های Rising Wedge و Falling Wedge نامگذاری می شوند.

این الگو را هم می توان در دسته الگوهای برگشتی جای داد و هم در دسته الگوهای ادامه دهنده. بنابراین قاعده ای کلی در مورد آن وجود ندارد که بعدا به تفصیل در این مورد صحبت خواهیم کرد.

شاید ذکر این نکته بد نباشد که اشتباهی که در بعضی از سایت ها مشاهده می شود این است که نام گذاری این الگو را بر اساس عملکرد بعد از تکمیل شدن آن انجام می دهند. به عنوان مثال به الگوی Rising Wedge (که ترجمه آن به فارسی نیز “کنج صعودی” می شود)، نام “کنج نزولی” را می دهند که کاملا اشتباه است و نامگذاری باید بر اساس شکل ظاهری الگو انجام شود.

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

این الگو از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل می شود. این بدان معناست که این دو خط روند هر دو به سمت بالا در حرکت می باشند اما زاویه حرکتی آنها به شکلی است که اگر تا انتها آنها را ادامه دهیم، سر انجام در نقطه ای یکدیگر را قطع خواهند کرد.

شکل ساده این الگو را در ادامه مشاهده خواهید کرد.

همانطور که در تصویر بالا می بینید، به مانند الگوی مثلث در این الگو نیز فشردگی قیمت را داریم که این احتمال را به ما می دهد که شاید بعد از تکمیل شدن الگو شاهد حرکت قدرتمندی باشیم. البته در همه موارد نیز چنین چیزی ممکن است رخ ندهد.

بعد از شکل گیری این الگو باید منتظر برگشت قیمت باشیم. همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم این الگو می تواند جزو دسته الگوهای ادامه دهنده نیز باشد. به این صورت که بر خلاف حرکت نزولی قبل از خودش می گیرد و در واقع فاز اصلاحی قیمت را انجام الگوی کُنج نزولی می دهد و پس از تکمیل شدن، مجدد مسیر نزولی را در پیش خواهد گرفت. از مزایای این الگو در فاز اصلاحی می توان به بحث جمع آوری سفارشات سد راه قیمت اشاره کرد که در حوصله این مطلب نمی گنجد.

اما به یاد داشته باشید که در صورت مشاهده صحیح الگوی کنج صعودی، باید منتظر نزول قیمت بود.

در ادامه نمونه هایی از این الگو را در چارت واقعی خواهیم دید.

نمودار پوند/فرانک تایم روزانه

حداقل دو برخورد قیمت به هر دو خط روند این الگو الزامی است و در صورتی که یکی از اضلاع فقط یک برخورد داشته باشد، الگو معتبر نخواهد بود. اگر تعداد برخوردها از دو مورد بیشتر شود، اعتبار الگو نیز افزایش خواهد یافت.

تکمیل شدن الگو

به منظور تکمیل این الگو باید شکست ضلع پایینی الگو رخ دهد و تا زمانی که شکست انجام نشود، نمی توانیم از تکمیل شدن الگو اطمینان حاصل کنیم. شکست ترجیحا باید پرقدرت باشد تا اتفاق نظر تریدرها برای تایید حرکت بعد را نشان دهد.

پس از شکست ضلع پایین می توان اقدام به فروش کرد. البته اگر قیمت خیلی از نقطه ورود (جایی که ضلع پایینی شکسته می شود) فاصله بگیرد، بهتر است تا پولبک مجدد قیمت صبر کنیم تا از منظر ریسک به ریوارد شرایط مناسب تری مهیا شود.

حد زیان و حد سود الگو

برای حد زیان الگو باید از آخرین سقفی که منجر به شکست ضلع پایینی الگو شده است استفاده کنیم و حد زیان را کمی بالاتر از آن قرار دهیم.

برای حد سود از دو حالت می توان استفاده کرد.

۱- در حالتی که الگوی کنج صعودی در فاز اصلاحی شکل گرفته باشد می توان حرکت نزولی قبل از آن را اندازه گیری کرده و پس از شکست ضلع پایینی، از نقطه شکست به سمت پایین به همان اندازه هدف گذاری کنیم.

۲- در حالت دوم میتوانیم از قاعده الگو برای هدف گذاری استفاده کنیم.

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

تمامی مواردی که در مورد الگوی کنج صعودی گفتیم، به صورت معکوس در مورد الگوی کنج نزولی نیز کاربرد دارند. بنابراین به ذکر نکات مهم به صورت خلاصه خواهیم پرداخت.

این الگو حالتی به شکل پایین رونده دارد. دو خط روند نزولی همگرا که سقف ها و کف های این الگو را به هم متصل می کنند. برای تایید این الگو باید در هر دو خط روند دو برخورد انجام شود. در غیر اینصورت الگو نامعتبر خواهد بود.

شکل ساده این الگو را در تصویر زیر میبینید.

در ادامه مثال هایی در چارت واقعی را مشاهده خواهید کرد.

نمودار طلا در تایم هفتگی

نمودار دلار آمریکا/دلار کانادا در تایم ۴ ساعته

تکمیل شدن الگو

به منظور تکمیل شدن این الگو باید منتظر شکست ضلع بالایی بمانیم و پس از شکست آن میتوانیم وارد پوزیشن خرید شویم. بنابراین تا شکست ضلع بالایی انجام نشود ورودی نخواهیم داشت. بدیهی است که اگر شکست بسیار پرقدرت باشد و از نقطه ورود ما فراتر برود، باید منتظر پولبک احتمالی و ورود در قیمت بهتر بمانیم.

حد زیان و حد سود الگو

برای تعیین حد زیان از آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالایی شده است استفاده میکنیم و حد ضرر را کمی پایین تر از آن قرار میدهیم.

برای تعیین حد سود باز هم دو روش داریم.

۱- در صورتی که الگو در فاز اصلاحی شکل بگیرد، باید حرکت صعودی قبلی را اندازه گیری کرده و از نقطه شکست ضلع بالایی الگو، به سمت بالا هدف گذاری کنیم.

۲- در حالت دوم باید قاعده الگو را اندازه بگیریم و به همان میزان از نقطه شکست ضلع بالایی به سمت بالا اعمال کنیم.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ | قسمت چهارم

تحلیل تکنیکال

در قسمت سوم تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ با چند مورد از متداول ترین الگوها آشنا شدید،در این قسمت به ادامه موضوع شناسایی الگو ها در تحلیل تکنیکال میپردازیم و در نهایت شما را با اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال آشنا میکنیم،با ما همراه باشید.

شناسایی الگوها در تحلیل تکنیکال

مثلث نزولی یا Descending Triangle

این الگو در روندهای نزولی بازار ایجاد می‌شوند و پس از تائید شدن این الگو، روند نزولی ادامه خواهد یافت. ضلع پائینی مثلث، مجموعه‌ای از کف‌های به هم پیوسته است که در قیمتی ثابت می‌باشند و ضلع بالایی آن از به هم پیوستن سقف‌ها و قله‌هایی که دائماً در حال کاهش هستند تشکیل می‌گردد.

توجه داشته باشیدکه احتمال شکست از ضلع بالا در این مثلث وجود دارد که در صورت این اتفاق، مثلث نزولی تائید نخواهد شد. مشخصه‌ها و ویژگی‌های این الگو نیز همانند الگوی مثلث صعودی می‌باشد.

الگوی مثلث نزولی در تحلیل تکنیکال

مثلث متقارن یا Symmetrical Triangle

این الگو، حاصل فشردگی بازه قیمتی در بین خطوط مقاومت و حمایت است که حداثل دو قله و دو کف در آن‌ها ایجاد می‌گردد. این الگو در طول روند به وجود آمده و در صورت تائید، منجر به تداوم روند می‌گردد.

احتمال شکسته شدن این الگو الگوی کُنج نزولی از هر دو طرف وجود دارد و فقط در صورتی باید وارد معامله گردید که شکست مقاومتی یا حمایتی معتبر در آن اتفاق بیفتد. ضلعی از مثلث که در آن شکست اتفاق می‌افتد، جهت بازار تعیین می‌گردد. یعنی در صورتی که مثلث از ضلع بالایی شکسته شود، روند صعودی می‌باشد و اگر شکست از ضلع پائین باشد، روند به طور نزولی خواهد بود.

الگوی مثلث متقارن

مشخصه الگوی مثلثی متقارن نیز مانند دیگر الگوهای مثلثی است. تفاوقت این الگو با الگوی پرچم، به بازه‌های زمانی آن مرتبط است. به شکلی که الگوی مثلث متقارن، در زمانی طولانی‌تر شکل خواهد گرفت. شکست ضلع پائین یا بالا، تائید بر ادامه‌دار بودن روند در آن جهت می‌باشد. بنابراین باید با بسته شدن کندل‌ها، اعتبار کافی و صحت و سقم این الگو را سنجید.

الگوی کُنج یا Wedge

الگوی کنج یا Wedge نیز در دو شکل صعودی و نزولی می‌باشد. Rising Wedge و Falling Wedge از سری الگوهای بازگشتی هستند. الگوی کنج از خطوط حمایت و مقاومتی تشکیل گردیده که شیب هر دو، هم‌علامت هستند. در الگوی کنج، همانطور که قیمت‌ها در حال متمرکز شدن هستند و بازه‌های قیمتی کاهش می‌یابند، قیمت به سمت نقطه نهایی کنج حرکت کرده تا اینکه شکست در خلاف جهت روند اتفاق اقتد. در مقایسه با الگوی مثلث متقارن، پیش‌فرض‌ها درباره حرکت بعدی قیمت‌ها در این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.

کنج نزولی یا Falling Wedge

الگوی کنج نزولی، تشکیل شده از خطوط مقاومت و حمایت با شیب منفی می‌باشد. به طوری که خط مقاومت، شیب بیشتری در مقایسه با خط حمایت دارد. شکست در اغلب موارد از طرف خط مقاومت اتفاق می‌افتد و روند صعودی بعد از آن آغاز می‌گردد. اما لازم است نکته‌ای که در بخش‌های پیشین به آن‌ها اشاره کردیم را مجدداً بازگو نمائیم. تنها بعد از شکست حمایتی یا مثاومتی از الگوها، باید وارد معامله شویم. باز هم باید به این موضوع دقت داشت که شکست، در صورتی که با حجم قابل توجی انجام شود، از اعتبار کافی برخوردار خواهد بود.

 الگوی کنج نزولی در تحلیل تکنیکال

مشخصه‌ها و ویژگی‌های عمومی الگوی کنج نزولی را می‌توان به ترتیب زیر مشخص کرد:

  • به منظور اینکه بازگشت روند بعد از تائید الگو اتفاق بیفتد، لازم است پیش از شکل‌گیری الگوی کنج، روند صعودی یا نزولی انجام شده باشد. این الگو معمولاً بعد از رسیدن به کف قیمت، با شکست مقاومتی تائید خواهد شد.
  • برای شکل گرفتن خطوط مقاومت و حمایت در این الگو باید حداثل دو قله و دو کف وجود داشته باشد تا کنج به وجود آید.
  • زیر نظر داشتن حجم معاملات در این الگو، مهم‌تر از الگوی کنج صعودی می‌باشد و تائید شکست مقاومتی بایستی با حجم قابل توجهی انجام گردد. همچنین که با تمرکز در بازه قیمتی و نزدیک‌تر شدن به انتخای کنج، حجم معاملات نیز کمتر خواهد شد.

این نکته را باید در نظر داشت که الگوی کنج نزولی، از کاهش فروش خبر می‌دهد و تحلیل‌گران تکنیکال، از بازگشت روند آگاه خواهند شد. با شکل‌گیری کف‌های پائین‌تر در الگوهای کنج نزولی، در اسیلاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI که بعدا به توضیح آن خواهیم پرداخت، بین قیمت و شاخص‌های واگرایی مثبت به وجود خواهد آمد که از کم شدن فشار فروش در هر کف قیمت خبر خواهد داد. باید توجه کنید که قدرت خرید هم تا زمان شکست مقاومت به اندازه‌ای نخواهد بود که بر فشار برای فروش غلبه نماید.

کنج صعودی یا Rising Wedge

این الگو در بیشتر موارد یک الگوی خرسی یا Bearish است که در انتهای روند صعودی ایجاد می‌شود. الگوی کنج صعودی از دو خط حمایت و مقاومت با شیب‌های مثبت شکل می‌گیرد. معمولاً شکست حمایتی بعد از تشکیل شدن این الگو به وقوع می‌پیوندد که روند بازار را تغییر خواهد داد. این الگو هم مانند الگوی کنج نزولی، مشخصه‌های یکسانی دارد. برای تشکیل این الگو نیز حداقل به دو کف و دو قله نیاز خواهیم داشت.

کنج صعودی در تحلیل تکنیکال

در الگوی کنج هم مانند الگوهای دیگر، راهی که برای تشخیص معتبر بودن آن وجود دارد این است که شکست در جهتی که برای آن تعیین می‌گردد اتفاق بیفتد. همچنین در صورتی که شکست در خلاف جهتی که از الگو انتظار می‌رفت انجام گردد، در این صورت باز هم گرفتن تائید از بسته شدن شمع یا کندل اتفاق خواهد افتاد. در این نقطه می‌توان معامله را در خلاف جهت شروع کرده اما لازم است به این موضوع توجه کرد که ریسک این کار بیشتر خواهد بود و تعیین کردن نقطه خروج از معامله باید به روش‌های دیگر انجام گردد.

سه حقیقت مبرهن در مورد الگوها در تحلیل تکنیکال

خب تا اینجا در مورد معروف‌ترین و پرکاربردترین الگوها صحبت‌هایی کردیم. اما لازم است پیش از اینکه به بخش اندیکاتورها وارد شویم، سه حقیقتی که در مورد الگوها وجود دارد را مورد بررسی قرار دهیم.

الگوها قادر به پیش‌بینی ۱۰۰ درصد آینده نیستند

برخی از معامله‌گران تازه کار گمان می‌کنند که الگوهای نموداری می‌توانند همچون جادو عمل کنند و آینده را به طور قطع و دقیق پیش‌بینی خواهند کرد. اما لازم است بدانید که همواره این احتمال وجود دارد که الگوها آنطور که پیش‌بینی شده‌اند ادامه نیابند. بنابراین لازم است همواره گزینه‌های دیگری را نیز برای تحلیل روند بازار در نظر داشته باشید. اعم از اینکه دائماً پیگیر اخبار و تحلیل‌های فاندامنتال نیز باشید.

الگوهای نموداری می‌توانند واقعاً عمل کنند

در صورتی که مدتی از حضور شما در بازارهای سرمایه بگذرد و چند تحلیل ناموفق (!) انجام دهید، ممکن است به این نکته پی ببرید که نمودارها عمل نمی‌کنند. اما لازم است که کمی صبور باشید تا بتوانید مجردات ذهنی و تئوری‌های خود را به شکل عملی اجرا کنید. به این ترتیب خواهید دید که در اکثر مواقع، این الگوها می‌توانند کار کنند و حتی آینده را نیز به صورت دقیق پیش‌بینی نمایند. فقط نکته‌ای که وجود دارد این است که ذهن خود را صرفاً معطوف به الگوها نکنید.

لازم نیست همه الگوها را بشناسید

در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال و بازارهای بورس، ده‌ها مدل مختلف الگو وجود دارد که هر یک می‌تواند بیانگر شکلی خاص از روند بازار و ارائه کننده اطلاعاتی در مورد آینده روند باشد. اما لازم نیست که همه این الگوها را بشناسید؛ هر چند که هرچقدر که بیشتر آن‌ها را بشناسید، بهتر خواهید توانست روندها را پیگیری کنید. برای اینکه بتوانید تحلیل‌هایی انجام دهید که تا حد قابل قبولی دقیق باشند، تنها شناختن برخی از مهم‌ترین الگوها کفایت خواهد کرد. به این ترتیب، خودتان خواهید توانست الگوها را شناسایی کنید، بدون اینکه آن‌ها را از قبل می‌شناخته‌اید یا حفظشان کرده باشید!

یک نکته تکمیلی در خصوص الگوها و شناسایی آن‌ها

اگر در بدو ورود به دنیای ارزهای دیجیتال و برداشتن گام‌های ابتدایی برای تحلیل تکنیکال هستید، لازم است در نظر داشته باشید که همواره، همه چیز مطابق خواسته‌ها وپیش‌بین‌های شما پیش نخواهد رفت. برای کاهش ریسک‌های معامله در بازار بهتر است همواره بعد از تائید گرفتن از شکست‌ها وارد معامله گردید. در نمودارهای شکست با حجم کم که نشان از کاهش قدرت روند صعودی دارد، می‌توان اخباری را از بازگشت روند در آینده دریافت کرد. در نهایت توصیه می‌شود که همه الگوها را با دقت مطالعه کنید و آن‌ها را به صورت عملی و با مشورت کسی که مهارت بیشتری در این کار دارد آن‌ها را تحلیل نمائید. اگر در این کار تازه وارد هستید، باید همه الگوها را یادداشت کنید و مفاهیم آن را از بر باشید. به این ترتیب، احتمال خطا و ریسک‌های شما با کاهش زیادی مواجه خواهد شد.

یک مقاله کاربردی دیگر نیز مطالعه کنید: معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال

بخش آخر تحلیل تکنیکال: اندیکاتورها

بخش آخر مقاله ما در مورد تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، مربوط به اندیکاتورها یا شاخص‌های توابع راضی هستند. این شاخص‌ها بر اساس بعضی فرمول‌های ریاضی کارکرد دارند و از آنان جهت تحلیل نمودار و درک بهتر شرایط بازار مورد استفاده قرار می‌گیرند.

تاریخچه قیمت‌ها و حجم مبادلات، داده‌ها و اطلاعاتی هستند که از آن‌ها در اندیکاتورها استفاده می‌گردد. از شاخص‌ها می‌شود برای دریافت تائید و ارزیبای قدرت روند و نیز پیش‌بینی روند‌ها پیش رو استفاده کرد. اندیکاتورها در حالت کلی به سه دسته تقسیم می‌شوند.

روند نما یا Trend: این شاخص‌ها بر روی نمودارهای قیمت نمایش یافته می‌شوند و برای شناختن روندها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

نوسانگرها یا Oscillator: نوسانگرها در بخش‌های جداگانه در زیر نمودار قیمتی نشان داده می‌شوند. از خصوصیات اصلی این دسته از شاخص‌ها، مشخص کردن محدوده‌ای است که مناطق بیش از حد فروخته شده و بیش از حرید خرید شده را مشخص می‌کنند.

حجمی یا Volumes: دسته‌ای از شاخص‌ها یا اندیکاتورها که صرفاً، نشان دهنده حجم و ارزش معاملات هستند. حجم معاملات یکی از شاخص‌هاست که تریدرها از آن را در بخش پائین نمودار قیمتی نشان می‌دهند.

در ادامه به معرفی مهم‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورها خواهیم پرداخت.

میانگین متحرک یا Moving Average

دو مورد از مهم‌ترین شاخص‌های میانگین متحرک که کاربرد فراوان در تحلیل نمودار دارند، میانگین متحرک ساده SMA و میانگین متحرک نمایی یا EMA است. وظیفه اصلی این میانگین‌ها، هموار کردن تغییرات قیمتی در طول زمان می‌باشد و استفاده از این شاخص‌ها به ما در شناسایی کردن خطوط مقاومت و حمایت دینامیک، سیگنال‌های خرید و فروش و نیز تعیین روندها کمک زیادی خواهد کرد.

میانگین قیمت‌ها با هموارتر شدن، نشان از این دارند که قیمت، تغییرات کمی را در بازه زمانی تجربه می‌کند. همچنین با انتخاب دوره زمانی طولانی، شاهد کاهش یافتن شیب این شاخص و افزایش اعتبار آن می‌باشیم. میانگین متحرک، دید وسیع‌تر در مقایسه با دید محدودی که تنها شمع آخر را در نظر گرفته است در اختیارمان قرار خواهد داد. میانگین متحرک می‌تواند برای شاخص ضعیفی که ارزش ذاتی یک دارایی در طول زمان را نشان می‌دهد نیز مورد استفاده واقع شود.

میانگین متحرک ساده یا SMA

این میانگین متحرک، از جمع زدن کندل‌های آخر و تقسیم کردن آن به دوره زمانی حاصل می‌شود و در اصل، نشان دهنده قیمت در دوره زمانی خاصی است. برای مثال، با انتخاب کردن میانگین متحرک ۲۰ در بازه زمانی روزانه، قیمت بسته شده هر کندل روزانه در ۲۰ روز اخیر را با هم جمع کرده و بر ۲۰ تقسیم خواهد کرد تا شاخص مورد نظر تولید شود. برخی معامله‌گران از دوره‌های زمانی یا تایم‌فریم‌های ۵، ۱۰، ۲۰ و ۵۰ روزه برای میانگین متحرک استفاده می‌کنند. همچنین برخی دیگر نیز از اعداد فیبوناچی که شامل ۵، ۸، ۱۳، ۲۱ و … هستند بهره‌مند می‌گردند.

نکته‌ای که در خصوص این اعداد وجود دارد این است که شاخص‌های میانگین متحرک در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلند‌مدت با استفاده از دوره‌های زمانی متفاوت خواهد بود. در این بین، میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه یا ۲۰۰ روزه، از مهم‌ترین تایم‌فریم‌هایی هستند که در نمودارها از آن‌ها استفاده می‌گردد.

یکی از شاخص‌هایی که صعودی بودن یا نزول بازارهای مالی را در بازه‌های زمانی دراز مدت نشان می‌دهد، تقاطع طلایی یا مرگ نامیده می‌شود. این اتفاق به موجب عبور میانگین‌های متحرک ساده ۵۰ و ۲۰۰ در بازه‌های زمانی مختلف از روی یکدیگر می‌باشد. زمانی که SMA کوتاه‌مدت در بالای SMA بلند مدت باشد، بازار به حالت صعودی در خواهد آمد و برعکس.

میانگین متحرک ساده یا SMA

آنطور که در تصویر فوق مشاهده‌ می‌کنید، با افزایش یافتن دوره زمانی، میانگین متحرک از قیمت‌های پایانیی، تاثیری کمتر خواهد پذیرفت. خط نارنجی نشان دهنده این موضوع است. میانگین متحرک نیز در این دوره، قیمت را سریع‌تر از بقیه دنبال می‌کند که با خط آبی نشان داده شده است.

ضعفی که در میانگین متحرک وجود دارد این است که داده‌های به درد نخور و پرت در آن زیاد هستند. به عنوان مثال، قیمت یک ارز دیجیتال در مواجه با شایعه‌ای، در یک روز به طرزی عجیب کاهش می‌یابد و در روز بعد، با تکذیب شدن آن، دوباره قیمت به روال سابق بازمی‌گردد. در صورت استفاده از میانگین متحرک ساده در این نمودارها می‌تواند احتمال خطا را بالا برد! به همین دلیل از میانگین متحرک نمایی برای کسب نتایج بهتر استفاده می‌گردد.

میانگین متحرک نمایی یا EMA

مزیتی که شاخص میانگین متحرک نمایی در مقایسه با نوع ساده آن دارد این است که بهایی بیشتر به قیمت‌های اخیر در مقایسه با قیمت‌های گذشته‌تر می‌دهد. میانگین متحرک نمایی یا EMA به قیمت اخیر نزدیک‌تر می‌باشد و به همین سبب، سیگنال‌های بیشری براری معاملات ارسال می‌کنند که احتمال به خطا رفتن آن نیز افزایش خواهد یافت.

البته انتخاب بازه زمانی بطوری که دید وسیع‌تر نسبت به قیمت‌ها بدهد، می‌تواند اعتبار روندی که این شاخص‌ها از آن‌ها خبر می‌دهند را نیز افزایش دهد. به همین دلیل، در نظر گرفتن تایم‌فریم صحیح و مناسب می‌تواند اثربخشی میانگین متحرک نمایی را تا حد قابل قبولی افزایش دهد. در تصویر زیر مشاهده می‌کنید که شاخص EMA قیمت‌ها را سریع‌تر از شاخص SMA دنبال می‌نماید.

میانگین متحرک نمایی یا EMA

تایم‌فریم‌های زمانی انتخابی برای EMA نیز مثل SMA است. با این تفاوت که بهترین میانگین متحرک نمایی در این بین، میانگین متحرک نمایی ۲۰ روز اخیر است. معمولاً از میانگین متحرک نمایی برای دوره‌های زمانی کوتاه‌تر و برای ورود به معاملات استفاده می‌شود. در حالیکه از SMA در دوره‌های زمانی طولانی‌تر و برای تعیین روند کلی استفاده می‌گردد.

در پست بعدی با ادامه مبحث اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال با ما همراه باشید.

این نوشته در تحلیل رمزارزها، سرمایه‌گذاری و خرید و فروش، عمومی ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.

آموزش الگوهای کاربردی در بورس

برای ورود به بازار سرمایه، آشنایی با دو مفهوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی باعث افزایش شناخت ما از وضعیت بازار می‌شود. این دو تحلیل به نوعی یکدیگر را تکمیل می‌کنند و از زاویه‌های متفاوت به تحلیل بازار می‌پردازند. برای استفاده از تحلیل تکنیکال شناخت تعدادی از الگوهای کاربردی لازم است که می‌تواند سبب انتخاب درست سهم و در نتیجه سودآوری بیشتر شود.

تعدادی از این الگوها در بازار بورس شناخته شده هستند و از اعتبار بالایی برخوردارند و به راحتی قابل تشخیص هستند. باید بتوانید این الگوهای کاربردی را در زمان‌های مختلف به درستی تشخیص دهید و از آن‌ها به خوبی استفاده کنید. در ادامه مطلب به معرفی مهم‌ترین الگوها در این بازار سرمایه می‌پردازیم.

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

قبل از این که به الگوهای کاربردی در بورس بپردازیم، ابتدا درباره خط روند صحبت می‌کنیم، زیرا این خطوط در شناسایی الگوهای قیمتی بسیار تاثیرگذارند.

خطوط روند روی نمودارهای تحلیلی می‌توانند محدوده حمایت و مقاومت را تعیین کنند، این خطوط خط‌های مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقف‌ها و کف‌ها به یکدیگر تشکیل می‌شوند.

خط روندی که شیب آن به سمت بالا است، یک خط صعودی است و زمانی شکل می‌گیرد که کف‌ها و سقف‌های بالاتر تشکیل شده باشد و برعکس آن، خط روندی که شیب آن به سمت پایین باشد، یک خط نزولی است و نشان می‌دهد که قیمت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تری را تجربه می‌کند.

برای رسم خط روند، نقاط سایه کندل را در نظر نگیرید و فقط از بدنه برای اتصال نقاط به یکدیگر استفاده کنید، زیرا بخش بزرگی از تغییرات قیمت در همان محدوده بدنه کندل رخ می‌دهد.

هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است و می‌توان بیشتر به آن اعتماد کرد و حداقل خط روند باید دارای سه نقطه اتصال باشد.

الگوی سرشانه

این الگو یک الگوی برگشتی محسوب می‌شود، به این معنی که اگر نمودار در روند صعودی باشد و این الگو تشکیل شود بازار ریزش می‌کند و روند نمودار نزولی خواهد بود.

در مقابل آن اگر یک سهم در روند نزولی باشد و سپس الگوی سرشانه تشکیل شود، نمودار تغییر جهت می‌دهد و روند صعودی خود را آغاز می‌کند.

طبق اطلاعات کسب‌شده از تریدرهای بازار بورس، این الگو یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشتی است.

چینش کندل‌ها برای این الگو به این صورت است که سه کندل در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و کندل وسط نسبت به دوتای دیگر ارتفاع بیشتری دارد.

دو نوع الگوی سرشانه داریم، الگوی سرشانه سقف و الگوی سرشانه کف که الگوی اول در انتهای روند صعودی و دیگری در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد.

در الگوی سرشانه سقف انتظار ریزش قیمت و در الگوی سرشانه کف انتظار داریم قیمت رشد کند.

هنگامی که این الگو روی نمودار نمایان شد، منتظر بمانید تا خط گردن (خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یک سر و یک شانه را به یکدیگر می‌رساند) شکسته شود و شرایط مناسب برای ورود به سهم شکل گیرد.

اگر خط گردن به سرعت شکسته شد و از بازار جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی به خط گردن الگو بمانید و سپس برای خرید نماد اقدام کنید.

الگوی دوقلو

این الگو یک الگوی برگشتی بسیار قوی در بازار سرمایه می‌باشد که دو نوع دارد، الگوی سقف دوقلو و دیگری الگوی کف دوقلو. اجازه دهید هر کدام را بررسی کنیم.

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد و ریزش بازار و شروع روند نزولی را نشان می‌دهد.

قیمت در یک روند صعودی سقف را تشکیل می‌دهد و کمی اصلاح انجام می‌دهد و دوباره روند صعودی خود را تشکیل می‌دهد، اما نمی‎تواند به سقف صعود قبلی برسد و ریزش می‌کند.

برای فروش سهم با تشکیل این الگو منتظر بمانید هنگامی که خط گردن شکسته شد برای فروش اقدام کنید.

حتما به این موضوع دقت کنید که باید خط گردن شکسته شود، گاهی پیش می‌آید که نمودار قیمت در یک حالت رفت و برگشتی پیدا می‎کند و دوباره روند صعودی به خود می‌گیرد که اگر عجله کرده باشید و سهم خود را فروخته باشید، ضرر می‌کنید.

الگوی کف دوقلو

الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود که جهت نمودار را از حالت نزولی به صعودی تغییر می‌دهد.

در واقع در این الگو، قیمت در حالش کاهش است و پس از کمی اصلاح و افزایش قیمت، فروشندگان بنا به اصل عرضه و تقاضا وارد بازار می‌شوند و قیمت خرید را پایین می‌آورند تا کف قبلی را بشکنند.

آن‌ها می‌خواهند قیمت را باز هم پایین‌تر بیاورند، اما در انجام این کار موفق نمی‌شوند و نمودار صعود می‌کند و قیمت افزایش می‌یابد.

الگوی سه‌قلو

این نوع کمی به ندرت در نمودارها تشکیل می‌شود و دو نوع دارد که اولی، الگوی سقف سه‌قلو و دیگری الگوی کف سه‌قلو است.

الگوی سقف سه‌قلو در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود و پایان روند را نشان می‌دهد. الگوی سقف نسبت به کف کمتر روی چارت نمایان می‌شود.

الگوی مثلث

این الگو یکی الگوهای پرکاربرد در بورس می‌باشد. این الگو در واقع مشخص می‌کند که بازار در حال تصمیم‌گیری است تا جهت روند را تعیین کند، به همین دلیل این الگو می‌تواند در دو نقش ظاهر شود یکی ادامه‌دهنده و دیگری بازگشتی.

زمانی که این الگو را مشاهده کردید، کمی صبر کنید تا تکلیف این الگو مشخص شود سپس ورود کنید، زیرا گاهی توسط نمادهای قدرتمند بازار و افراد حقوقی به سادگی کلک می‌خورید.

الگوی مثلث شامل حداقل دو سقف پایین‌تر و دو کف بالاتر است، وقتی که این نقاط به یکدیگر متصل می‌شوند یک مثلث شکل می‌گیرد.

زمانی این الگو از اعتبار خوبی برخوردار می‌شود که شکست قابل توجهی در آن رخ دهد، یعنی ضلع بالایی یا پایینی آن شکسته شود تنها در این صورت اجازه دارید که معامله را باز کنید.

جهت شکست جهت بازار را در آینده نشان می‌دهد، به عنوان مثال اگر ضلع بالایی شکسته شود، بازار صعود می‌کند و قیمت افزایش می‌یابد و در صورتی که ضلع پایین شکسته شود، بازار نزول می‌کند و قیمت پایین می‌آید.

برای تعیین هدف قیمتی، قاعده مثلث را اندازه بگیرید و از نقطه‌ای که شکست اتفاق می‌افتد، به اندازه قاعده مثلث در جهت شکست روی چارت اعمال کنید تا قیمت را تعیین کنید.

بهتر است در هنگام معامله همیشه این نکته را در نظر داشته باشید که شاید الگوی مثلث حرکتش از نوع ادامه‌دهنده نباشد و بازار برگردد و این الگو حالت بازگشتی به خود بگیرد.

الگوی پرچم

الگوی پرچم جزو الگو‌های ادامه‌دهنده است و پس از تشکیل این الگو، انتظار داریم که نمودار در جهت قبلی خودش به حرکت ادامه الگوی کُنج نزولی دهد. الگوی پرچم دو نوع دارد، الگوی پرچم ساده و الگوی پرچم سه گوش.

این الگو از دو قسمت تشکیل شده است، قسمت اول میله نام دارد که منظور همان حرکت قبل از شرکت‌گیری ناحیه پرچم است و قسمت دوم این الگو، پرچم نام دارد که منظور همان محدوده‌ای است که قیمت حرکت اصلاحی انجام می‌دهد.

پرچم ساده

این الگو شکلی شبیه به کانال دارد و این کانال در خلاف جهت اصلی روند تشکیل می‌شود. معمولا زمانی که افراد در سود معاملات خود را می‌بندند این الگو در چارت دیده می‌شود.

فقط به این نکته توجه کنید که این الگو زمانی تشکیل می‌شود که قیمت ناحیه، موافق حرکت اصلی روند باشد، به عنوان مثال اگر کانال پرچم به سمت بالا باشد، باید ضلع پایین شکسته شود، زیرا حرکت نزولی است و اگر پرچم به سمت پایین باشد، باید ضلع بالایی الگو شکسته شود چون حرکت صعودی است.

برای تعیین هدف الگوی پرچم، ابتدا میله پرچم را اندازه بگیرید، سپس از نقطه‌ای که شکست انجام شده است به اندازه میله پرچم در جهت روند هدف‌گذاری کنید.

پرچم سه گوش

این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد که در مطالب فوق به طور مفصل به آن پرداختیم، به همین دلیل برای تعیین هدف قیمتی می‌توانید از همان اساس الگوی مثلث کمک بگیرید.

در روش بعدی برای تعیین هدف قیمتی، اندازه‌گیری میله پرچم است که در الگوی پرچم ساده آن را بیان کردیم.

الگوی الماس

این الگو به الگوی لوزی نیز شناخته می‌شود و در واقع تغییر جهت در روند را تایید می‌کند و معمولا در روند صعودی تشکیل می‌شود.

الگوی الماس یا لوزی از دو خط حمایت در پایین که نمایانگر کف قیمت و دو خط مقاومت در بالا که سقف قیمت را نشان می‌دهد، تشکیل می‌شود.

هنگامی که خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شد، می‌توانید انتظار ریزش قیمت و شروع روند نزولی را داشته باشید و معامله را در جهت فروش آغاز کنید.

الگوی مستطیل

الگوی مستطیلی شکل، نمایانگر یک بازار ثابت است و قیمت‌ها بین دو سقف و کف در حال نوسان هستند.

برای تشخیص این الگو روی چارت بایستی حداقل دو سقف و کف قیمتی تشکیل شود و مدام بازار در حال رفت و برگشت باشد.

اگر الگو در انتهای روند نزولی شکل بگیرد، الگوی کف مستطیلی نام می‌گیرد و در صورتی که خط را بشکند و به سمت بالا صعود کند، این الگو نیز ادامه روند را نشان خواهد داد.

در مقابل آن اگر این الگو در انتهای روند صعودی شکل بگیرد الگوی سقف مستطیلی نام می‌گیرد و درصورتی که نتواند خط را بشکند، بازار ریزش می‌کند و الگوی مستطیل، حالت الگوی بازگشتی را به خود می‌گیرد.

معامله در این نمودار کمی با ریسک همراه است اما اگر حرفه‌ای هستید و ارتفاع کندل‌ها نیز در این بازه نسبتا زیاد است، می‌توانید در درون این الگو وارد معامله شوید.

بهتر است از سقف الگوی مستطیلی معامله فروش را باز کنید و از کف قیمتی در این الگو، وارد معامله خرید شوید.

درست است که معامله در این الگو کمی ریسک دارد، اما کار با الگوی مستطیلی ساده است. هنگامی که سقف و کف قیمتی را مشخص کردید منتظر شکست خط بمانید.

با اولین نشانه در شکست الگو، ارتفاع را محاسبه کنید و هدف قیمتی خود را تعیین کنید. فقط مطمئن شوید که شکست، جعلی و ضعیف نیست سپس معامله خود را باز کنید.

الگوی کنج

این الگو نیز دو نوع الگوی کنج صعودی و کنج نزولی دارد و آن را می‌توان در دسته ادامه‌هنده و همچنین بازگشتی قرار دارد.

الگوی کنج صعودی

اگر در چارت دو خط روند رسم کنید که در جهت صعودی همگرا شوند و در یک نقطه یکدیگر را قطع کنند، الگوی کنج صعودی تشکیل می‌شود.

اگر الگوی کنج صعودی را به طور صحیح و دقیق شناسایی کنید می‌توانید منتظر نزول قیمت باشید و برای این که این الگو معتبر باشد باید حداقل دو برخورد قیمت به هر دو خط روند داشته باشیم.

از طرفی، هر اندازه تعداد این برخوردها بیشتر شود، اعتبار الگو نیز افزایش می‌یابد.

برای این که الگو تکمیل شود باید شکست ضلع پایینی مثلث رخ دهد و تا زمانی که این شکست رخ ندهد نمی‌توان از تکمیل بودن الگو، مطمئن بود.

زمانی که ضلع پایین شکسته شد می‌توان نسبت به باز کردن معامله فروش اقدام کرد.

الگوی کنج نزولی

هنگامی که دو خط روند در جهت نزولی همگرا می‌شوند، سقف‌ها و کف‌های این الگو را تشکیل می‌دهند و برای این که الگو معتبر باشد باید به هر دو خط روند حداقل دو برخورد داشته باشیم.

هنگامی که ضلع بالایی شکسته شود الگو تکمیل می‌شود و می‌توان معامله خرید را باز کرد و دقت کنید تا زمانی که شکست ضلع بالایی اتفاق نیفتد ورودی نیز نخواهیم داشت.

اگر شکست بسیار پرقدرت باشد و از نقطه ورود خیلی فاصله داشته باشد بهتر است صبر کنیم تا برگشت احتمالی رخ دهد و بازار برای ورود محیا شود.

جمع بندی

اگر در بازار سرمایه و بورس فعالیت کرده باشید قطعا شناسایی رفتار قیمتی نماد و تشخیص ادامه‌دار بودن روند یا ریزش آن یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های شما است.

در این مطلب سعی کردیم الگوهای کاربردی و مهم موجود در یک نمودار تحلیلی را بیان کنیم، ولی لازمه یادگیری این الگوها و شناسایی سریع و به ‌موقع آن، تمرین است.

هر اندازه تجربه‌تان در این بازار بیشتر شود قطعا می‌توانید به معاملات بهتری ورود کنید و در نتیجه به سودآوری بیشتری برسید.

در بین فعالان بازار سرمایه یک حرف معروف وجود دارد: تاریخ در روند تکرار می‌شود و با نگاه کردن به گذشته نمودار می‌توانید به خوبی نحوه رفتار نمودار را پیش‌بینی کنید.

فقط به خاطر داشته باشید که برای استفاده صحیح از این الگوها باید منتظر بمانید که الگو تکمیل شود و با سنجیدن شرایط به معامله کردن بپردازید تا متضرر نشوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.