راز موفقیت میلیاردر


طبقه‌ی ممتاز نگاه خود را به اثرگذاری بر دنیا از طریق ثروت‌شان معطوف می‌کنند. حال یا این کار را از طریق فعالیت‌های بشردوستانه انجام ‌می‌دهند یا از راه کسب‌وکار، یا به وسیله‌ی روش‌های مختلف مالی.

راز موفقیت افراد ثروتمند از نگاه بیل گیتس

ثروتمند شدن مخصوص آدم های موفق نیست، مردم عادی نیز می توانند به رویای میلیاردر شدن و موفقیت دست یابند. فقط کافی است راز موفقیت .

ثروتمند شدن مخصوص آدم های موفق نیست، مردم عادی نیز می توانند به رویای میلیاردر شدن و موفقیت دست یابند. فقط کافی است راز موفقیت افراد ثروتمند را دانسته و آن را الگوی کار خود قرار دهند.

شاید رویای ثروتمند شدن به شیوه افرادی مانند «بیل گیتس» برای همه دست یافتنی نباشد، اما همه این امکان را دارند تا ظرف مدت مشخصی میلیاردر شوند منتها این امر مستلزم نهادینه کردن برخی عادت های پولی نظیر کم خرج کردن و بیشتر پس انداز کردن است.


راز موفقیت افراد ثروتمند از نگاه بیل گیتس

بیل گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است. گیتس با دگرگونى مایكروسافت و تبدیل آن به یك بازیگر مهم در صنعت كامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید براى ایجاد بسترى جهت رشد خیلى زیاد در برنامه هاى كاربردى فكر خود را به منصه ظهور گذاشت.

گیتس از همان ابتدا و خیلى زود دریافت كه اگر بخواهد فكرش را به نتیجه برساند، لازم و ضرورى است كه یك استاندارد صنعتى ایجاد شود. او همچنین مى دانست كه اگر هركسى زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهم ترى براى داشتن قدرت در صنعت كامپیوتر خواهد داشت.

ثروت گیتس به اندازه ای است که خارج از درک ما است و کنجکاوی ما را برمی انگیزد، اما آنچه مهم است شیوه کسب و کار گیتس است که در آن گیتس به مدیران می گوید: «به همه کسب و کارها هشدار می دهم که حتی اگر تاکنون در صنعت خود بی راز موفقیت میلیاردر رقیب هستید، ممکن است به زودی مورد هجوم بازیگران دادوستد اینترنتی قرار بگیرید.»

در واقع گیتس در شیوه كسب و كار خود به مدیران توصیه مى كند كه با «الگوى زندگى اینترنتی» آشنا شوند؛ «دست هاى خود را به كار اندازند! باید با پست الكترونیك و دیگر ابزار دیجیتالى كار كنند و با روش كار آنها خوب آشنا شوند. باید به چشم ببینند كه «سایت» اینترنتى رقیبان چگونه است. باید خود از كاربران اینترنت شوند. چندین كتاب در این زمینه بخوانند و سفر با شبكه جهانى را آغاز كنند.»

راه ثروتمند شدن از طریق برنامه های تبلیغاتی تلویزیونی طی نمی شود چراکه این تبلیغات تلویزیونی قصد دارند به شما القا کنند که تنها از طریق «خرید کردن» ثروتمند می شوید نه «پس انداز کردن».

متاسفانه، تنها نتیجه برنامه های تبلیغاتی، گودی زیر چشم به دلیل کم خوابی است! بنابراین، اگر وقت و پول خود را برای رفتن به این سمینارهای ثروت یا خرید نوارهای ویدئویی در این رابطه صرف کنید، تنها چیزی که نصیب تان می شود «بدهی بیشتر» است.

حقیقت این است که اگر آن قدر خوش شانس باشید که ثروت هنگفتی به ارث ببرید، می توانید مسیر خود را به سمت رفاه پیش ببرید، اما درحالی که شاید شیوه «بیل گیتس» برای تبدیل شدن به یک فرد سوپرپولدار دست نیافتنی به نظر برسد ولی میلیاردر شدن، قطعا برای کسانی که از سنین جوانی شروع به تقویت عادات صحیح می کنند، دست نیافتنی نیست. البته هر فرد در هر سنی می تواند عادات کاهش بدهی و افزایش ثروت را در خود تقویت کند.

جیسون فلوری، مدیر یک گروه مشاوره ای ارث و میراث می گوید: بخشی از فرهنگ ما می گوید که برای رسیدن به چیزی اول باید ادای آن را در آورد. مثلا برای ثروتمند شدن اول باید ادای ثروتمندان را درآورید، اما بدهی همیشه مردم را از رسیدن به این موفقیت بازمی دارد. آنها اغلب بدهی به بار می آورند و برای همیشه زیر بار قرض می روند. درحالی که خرج کردن کمتر از راز موفقیت میلیاردر درآمدی که کسب می کنیم، داشتن شیوه زندگی متعادل و بسنده نکردن به یک موفقیت و پیشرفت، بهترین راه برای رسیدن به ثروت است.

اهمیت انتخاب

فلوری توصیه نمی کند خانه خود را با مبلمان بی کیفیت پلاستیکی بپوشانید، یا هرشب شام نان و پنیر بخورید، اما سوال اینجاست که آیا واقعا نیازی هست که فلان ماشین گران قیمت را که داشتن آن مستلزم رفتن زیر قرض و پرداخت چندین سال قسط است، داشته باشید؟ آیا بهتر نیست به جای سرمایه گذاری پول خود برای کالایی که روزبه روز فرسوده می شود و قیمت آن افت می کند، آن را برای کالایی که ارزش آن روزبه روز افزایش می یابد، سرمایه گذاری کنید؟

طرح ریزی یک برنامه مالی مکتوب

تنها گفتن این جمله که می خواهم ثروتمند شوم کفایت نمی کند بلکه باید یک برنامه مدون داشته باشید و آن را روی کاغذ بیاورید.

داشتن یک برنامه مالی مکتوب تخمین می زند که چقدر باید درآمد داشته باشید و چه میزان از آن را سرمایه گذاری کنید. این برنامه، تنها یک هدف نیست بلکه یک پکیج کامل از رویاها، اهداف و انتخاب ها و گزینه هاست.

پس انداز، پس انداز و بازهم پس انداز

نتیجه نهایی برنامه مالی باید منجر به سرمایه گذاری سیستماتیک شما شود. بنابراین، عادت به پس انداز را نهادینه کنید. برای خود یک صندوق پس انداز اضطراری ایجاد کنید بنابراین در مواقع ضروری مجبور نیستید تا به سرمایه گذاری یا پس انداز خود ناخنک بزنید.

کمتر از برج، خرج کنید

خود را تبدیل به یک تابلوی تبلیغاتی متحرک برای برندهای مشهور نکنید. همچنین اجازه ندهید که هزینه های خانه و خودرو مثل خوره به جان بودجه شما بیفتند.

پول خود را به جریان بیندازید

پول، پول می آورد اما این به آن معنی نیست که باید خیلی سرمایه گذاری کنید بلکه کافی است یک حساب سرمایه گذاری مشترک در یک کمپانی باز کنید یا در سرمایه گذاری سهام خود تنوع هوشمندانه ای به وجود آورید. به این ترتیب شاهد سالانه 8 تا 10درصد سود در سرمایه گذاری خود خواهید بود.

کسب و کار خودتان را راه بیندازید

نویسندگان کتاب «همسایه میلیاردر؛ رازهای شگرف ثروتمند آمریکایی» اظهار می کنند که دوسوم میلیاردرها برای خودشان کار می کنند و 75درصد آنها کارآفرین هستند. باقی این افراد را افراد حرفه ای در مشاغلی نظیر پزشکی و حسابداری تشکیل می دهد. بنابراین، بهتر است به ارث بردن ثروت را فراموش کنید زیرا این کارآفرینان هستند که بیشترین ثروت را تولید می کنند. بسیاری از میلیاردرها خودشان دارایی و ثروت شان را افزایش داده اند.

از مشاوره افراد حرفه ای و کارشناس غافل نشوید

یک برنامه ریز مالی خوب می تواند به شما کمک کند تا در بورس بهتر سرمایه گذاری کنید و ضمن انتخاب سهام پربازده، سهام زیان ده را دور بریزید. البته استفاده از یک مشاور خبره مستلزم این نیست که کلا کنترل همه چیز را از دست بدهید اما تنها باید رابطه خوبی را با فردی که در موارد پیچیده خبره است، برقرار کنید.

یافتن یک مشاور خبره و قابل اعتماد می تواند سود شما را چند برابر کند، اما اگر نمی توانید از پس هزینه های مشاور مالی برآیید باید بدانید بسیاری از آنها حاضرند برای یک بار روند سرمایه گذاری بورسی شما را بررسی کرده و به شما پیشنهادات مناسبی ارائه کنند. نتایج یک مطالعه نشان می دهد 71درصد از افرادی که دارای سرمایه چندده میلیاردی هستند مشاور مالی دارند.

در مورد ساعات خواب افراد موفق و ناموفق چه می‌دانیم؟

در مورد ساعات خواب افراد موفق و ناموفق چه می‌دانیم؟

قطعا برای شما هم پیش آمده به طور اتفاقی در قسمت جست‌وجوی اینستاگرام و در صفحه‌های موفقیت مطالبی راجع به افراد بسیار موفق خوانده‌اید. برای مثال توصیه‌های افراد موفق و ثروتمند، راز پیشرفت و موفقیت‌ آن‌ها، چند راهکار اصلی برای پولدار شدن توسط این افراد و البته ساعات خواب افرا موفق! حتم داریم شما هم متوجه این قضیه شده‌اید که نه تنها اکثر این افراد بلکه همه افراد موفق و ثروتمند در جهان یک ساعت خواب بسیار منظم و درست دارند و همین امر باعث منحصربه‌فرد شدنشان شده است.

به گزارش ایسنا بنابر اعلام تشکچه، چرا که اگر کسی بدون داشتن ساعت خواب منظم، موفق و یا ثروتمند می‌شد بدون شک باید نامش در لیست موفق‌ترین افراد جهان قرار می‌گرفت.

شاید شما با خواندن این مطلب چنین فکر کنید که قرار نیست تمام افراد موفق ساعت خواب منظم داشته باشند. اما ما می‌خواهیم بگوییم در این مورد هیچ استثنائی وجود ندارد و راز موفقیت میلیاردر اگر می‌خواهید شما هم جز این افراد موفق باشید باید ساعت خواب منظمی داشته باشید. این بدان معنا نیست که تنها یک یا چند هفته صبح زود از خواب بیدار شوید و سپس به برنامه نامنظم قبلی‌تان باز گردید، بلکه باید برای همیشه این برنامه مرتب را ادامه بدهید تا متوجه موفقیت‌های شگفت‌انگیز زندگی‌تان شوید. چرا که پس از داشتن یک برنامه خواب بسیار منظم، شما قادر خواهید بود با انرژی بسیار زیاد کارهای مهم زندگی‌تان را انجام بدهید و زمانی که بقیه افراد خواب هستند شما یک قدم از آن‌ها جلوتر باشید. این موضوع یک حقیقت محض است که انسان‌های سحرخیز همیشه یک قدم جلوتر از مابقی افردا ناموفق هستند که صبح دیر از خواب بیدار می‌شوند و شب هم بسیار دیر وقت می‌خوابند.

حتی ما در ادبیات و فرهنگمان این جمله معروف را داریم که سحرخیز باش تا کامروا شوی. به همین دلیل می‌توان به اهمیت این موضوع پی برد که چقدر سحر خیزی در موفقیت و کامروا شدن انسان نقش حائز اهمیتی دارد. اما اگر شما نتوانید شب زود بخوابید چگونه ممکن است بتوانید صبح زود از خواب بیدار شوید. بگذارید اینگونه بگوییم، اگر شما جای خواب راحت و گرم و نرم نداشته باشید آیا باز هم قادر خواهید بود صبح زود از خواب بیدار شوید؟ قطعا نه. به همین دلیل ما اول قصد داریم چند مورد از افراد بسیار موفق جهان را به شما معرفی کنیم که ساعت خواب بسیار منظم و عالی دارند و یک عمر این برنامه منظم و مرتب را ادامه داده‌اند و سپس در قسمت پایانی مقاله‌مان به یکی از مهم‌ترین عوامل زود خوابیدن اشاره کنیم. پس تا آخر این متن همراه ما باشید.

جف بیزوس (Jeff Bezos)

جف بیزوس اولین مرد ثروتمند جهان است و قطعا شما هم نام آمازون (Amazon) را شنیده‌اید. بزرگ‌ترین وب‌سایت خرید و فروش جهان که تحویلی عظیم در بحث خرید و فروش اینترنتی در دنیا داشته است. جف قبل از اینکه شرکت آمازون را احداث کند در وال استریت یک کارمند بسیار موفق بود و حتی قراردادهای بسیار عالی نیز در سابقه کاری‌اش داشته است. اما او همیشه ایده‌های بسیار بزرگی در سر داشت و همین امر هم باعث شد تا بالاخره شرکت آمازون را بنیان‌گذاری کند و تبدیل به موفق‌ترین مرد جهان شود. حالا آیا می‌توانید تصور کنید ساعت خواب این مرد بزرگ دقیقا چگونه است؟ خب باید بگوییم او هر شب ساعت 10 می‌خوابد و ساعت 5 صبح نیز از خواب بیدار می‌شود.

جک دورسی (Jack Dorsey)

جک دورسی مدیر عامل شرکت توییتر (Twitter) است. همان پلتفرم بسیار معروفی که به احتمال بسیار زیاد شما هم یک حساب کاربری در آن دارید. اما او چگونه به این جایگاه بالا رسیده است؟ به نظرتان برنامه خواب چنین شخصی که دارایی و ثروت بسیار زیادی دارد در لیست ثروتمندترین افراد جهان قرار گرفته چگونه است؟ حتم داریم شما هم درست حدس زده‌اید. جک دورسی هر شب ساعت 10:30 می‌خوابد و صبح ساعت 5:30 بیدار می‌شود. شاید برای همه ما این موضوع بسیار غیر واقعی جلوه کند و نتوانیم حتی تصور کنیم شخصی که مدیرعامل یک شبکه اجتماعی بسیار بزرگ است خودش چنین ساعت خواب منظمی دارد. اما دقیقا همین امر باعث موفقیت او شده است.

ایلان ماسک (Elon Musk)

ایلان ماسک فرد خارق‌العاده‌ای که رویاها را تبدیل به واقعیت می‌کند در صدر 5 مرد ثروتمند جهان قرار دارد. ناگفته نماند که چندی پیش او حتی رکورد جف بیزوس را هم شکست و برای مدت کوتاهی اولین مرد ثروتمند جهان شد. ایلان ماسک صاحب شرکت بسیار معروف تسلا (Tesla) و همچنین اسپیس ایکس (SpaceX) است. او حتی کمتر از کارمندان خودش می‌خوابد و بیشتر از آن‌ها کار می‌کند چرا که رویاهای بسیار بزرگی در سر دارد. حدس زدن این موضوع کار بسیار سختی نیست که ایلان ماسک دقیقا چند ساعت در طول شبانه‌روز می‌خوابد! در واقع با اینکه او هر شب ساعت 1 می‌خوابد اما همیشه ساعت 7 صبح بیدار می‌شود مهم‌ترین کارهای دنیا را انجام می‌دهد.

بیل گیتس (Bill Gates)

بیل گیتس نه تنها ثروتمندترین فرد جهان است راز موفقیت میلیاردر بلکه بسیار خبرساز و پر حاشیه است. احتمالا شما هم باید خبر طلاق گرفتن او را در چند هفته اخیر شنیده باشید. او صاحب یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان یعنی کمپانی مایکروسافت (Microsoft) است. شرکتی که اگر نبود، به جرات می‌توان گفت که پیشرفت علم و فناوری تا این حد امکان‌پذیر نمی‌شد. چرا که او با خلق بهترین سیستم‌عامل جهان یعنی ویندوز (Windows) توانست به افراد خلاق زیادی در سرتاسر این کره خاکی چنین امکانی را فراهم کند تا هر یک کارهای بسیار بزرگی برای کل دنیا انجام بدهند. بیل گیتس با وجود مشغله‌های زیادش، ساعت خواب بسیار منظمی دارد. او هر شب ساعت 12 می‌خوابد و هر روز صبح ساعت 7 بیدار می‌شود.

تیم کوک (Tim Cook)

تیم کوک نه تنها مدیر عامل معروف‌ترین و محبوب‌ترین شرکت‌های جهان یعنی کمپانی اپل (Apple) است، بلکه همه او را به عنوان نابغه مدیریت جهان می‌شناسند. فردی که نه تنها در زمان استیو جابز نقش بسیار زیادی در ورشکسته نشدن شرکت و همچنین پیشرفت آن داشت، بلکه توانست پس از مرگ استیو جابز جای او را به خوبی پر کرده و یک مدیر بسیار لایق برای این برند مطرح جهان شود. اما تمام کسانی که تیم کوک را به خوبی می‌شناسند از نظم بسیار زیادش در تمام امور زندگی‌اش می‌گویند. این نظم حتی شامل برنامه خواب او نیز می‌شود. چرا که او هر شب ساعت 9:30 می‌خوابد و صبح زود یعنی ساعت 4:30 نیز بیدار می‌شود و مجموعه بی‌نظیرش را مدیریت می‌کند.

کلام آخر

خودتان با خواندن زندگی این افراد که سعی کردیم به طور خلاصه به ‌آن‌ها اشاره کنیم متوجه شدید که همگی ساعت خواب بسیار منظمی داشته‌اند. پس چنین می‌توان نتیجه گرفت که اگر شما هم زود بخوابید و زود بیدار شوید می‌توانید سطح کیفی زندگی‌تان را به طور خارق‌العاده‌ای ارتقا دهید. اما برای این کار، همان طور که در بالا اشاره کردیم، نیاز به شرایط خوب برای زود خوابیدن دارید. یکی از این شرایط خرید تشک بسیار استاندارد، مناسب و راحت است که ما در فروشگاه اینترنتی تشکچه با مشاوره پیش از خرید و معرفی برندهای مطرحی همچون تشک رویا، خوشخواب، سیرن و . این دغدغه شما را حل کرده ایم. اگر دوست داشتید بیشتر راجع به این موضوع بدانید حتما از محصولاتمان دیدن کنید تا خودتان متوجه امکانات بی‌نظیرشان شوید.

راز موفقیت کارآفرین های میلیاردر چیست ؟

راز موفقیت کارآفرین های میلیاردر چیست ؟

مقاله جذاب راز موفقیت کارآفرین های های میلیاردر را از سایت موفقیت آریال که هر شخص برای رسیدن به موفقیت و ثروتمند شدن در زندگی خود باید بداند را حتما بخوانید.

راز موفقیت

اگر می‌خواهید راز موفقیت کارآفرین های میلیاردر را بدانید و ثروتمند شوید می‌توانید کارتان را با مطالعه‌ی کسانی آغاز کنید که این مسیر را پیموده‌اند.

استیو سی‌بُلد (Steve Siebold) در کتاب خود تحت عنوان «ثروتمندان چگونه فکر می‌کنند» می‌نویسد: «تنها یک میلیونر است که می‌تواند به شما یاد بدهد چطور مانند یک میلیونر فکر کنید.» چنین عبارتی را می‌توان درباره میلیاردرها نیز به کار برد.

در این مقاله‌ی جذاب و کاربردی ما ۱۱ تا از رازهای موفقیت کارآفرین های میلیاردر را خلاصه کرده‌ایم. با خواندن این عادات احتمالا متوجه خواهید شد که هیچ‌ کدام نیاز به ایجاد تغییرات چشمگیر در زندگی ندارند و با کمی پیچاندن دکمه‌ی برنامه‌‌های روتین روزمره‌تان به راحتی می‌توانید راز موفقیت میلیاردر آنها را کسب کنید و نتایج بزرگی بگیرید.

ری دالیو موسس شرکای بریج واتر

۱. میلیاردرها مدیتیشن می‌کنند

با توجه به اطلاعات حاصل از تحقیقات علمی می‌دانیم فواید مدیتیشن برای سلامتی ذهنی و بدن فراوان است و شامل افزایش قدرت حافظه و ایمنی بدن می‌شود.

ری دالیو موسس شرکای بریج واتر به هافینگتون پست گفته است:

مدیتیشن، بیش از هرچیز دیگری در زندگی‌ام عنصر سازنده‌ی موفقیت‌هایی بوده که به‌دست آورده‌ام.

راز موفقیت میلیاردر

دالیو تنها میلیاردری نیست که نظر مثبتی درباره‌ی مدیتیشن دارد. جک دورسی (Jack Dorsey) مدیرعامل توئیتر و اسکوئر و همچنین اپرا وینفری (Oprah Winfrey) شخصیت با نفوذ رسانه‌ای هر دو اذعان داشته‌اند که به صورت روزانه مدیتیشن می‌کنند.

۲. میلیاردرها در فعالیت‌های خیرخواهانه مشارکت می‌کنند

سی‌بلد در کتاب خود می‌نویسد:

طبقه‌ی ممتاز نگاه خود را به اثرگذاری بر دنیا از طریق ثروت‌شان معطوف می‌کنند. حال یا این کار را از طریق فعالیت‌های بشردوستانه انجام ‌می‌دهند یا از راه کسب‌وکار، یا به وسیله‌ی روش‌های مختلف مالی.

میلیاردرهای مختلفی در فعالیت‌های بشردوستانه مشارکت کرده‌اند، برای مثال می‌توان از مایکل بلومبرگ، مدیرعامل شرکت رسانه‌ای بلومبرگ نام برد که در طی زندگی خود ۳ میلیارد دلار برای امور خیریه اهدا کرده است.‌

در اینجا می‌توان به کمپین تعهد بخشش ثروت (Giving Pledge) اشاره کرد که توسط وارن بافِت، بیل گیتس و همسرش ملیندا گیتس تاسیس شد تا ثروتمندترین افراد را از سراسر جهان دعوت کند متعهد شوند بیش از نیمی از دارایی‌های خود را صرف امور خیریه کنند.

داوطلبان این طرح می‌توانند در زمان حیات‌شان این کار را انجام دهند یا در وصیت‌نامه قید کنند که مایل به این کار هستند. برخی حتی برای اهدای ٪۹۹ از دارایی‌های خود در این طرح متعهد شده‌اند.

۳. میلیاردرها صبح زود بیدار می‌شوند

راز موفقیت کارآفرین های میلیاردر چیست ؟

مارک زاکربرگ با دارایی خالص تخمینی ۴۹ میلیارد دلار

میلیاردرها تمایل دارند که رئیس خودشان باشند. آنها معمولا برای خودشان کار می‌کنند و خودشان هستند که رقم فیش حقوقی‌شان را تعیین می‌کنند.

مارک زاکربرگ از سن ۱۹ سالگی، همان زمان که فیس‌بوک را در سال ۲۰۰۴ به عنوان یک دانشجوی سال دوم راه انداخت، برای خودش کار می‌کرده است. ایوان اسپیگل مدیر اسنپ‌چت، جوان‌ترین مدیر میلیاردر جهان نیز مسیر مشابهی را در زندگی داشته است. او با همراهی دو همکلاسی قدیمی‌ از دانشگاه استنفورد یک اپ اشتراک‌گذاری عکس محبوب را پایه‌گذاری کرد و از آن زمان تا به حال رئیس خودش بوده است.

استیو سی‌بلد میلیاردر خودساخته که درباره‌ی ۱۲۰۰ فرد ثروتمند مطالعه کرده است می‌گوید: «البته که آدم‌هایی با سطح کاری طراز اول در دنیا وجود دارند که برای دریافت فیش حقوقی آخر ماه هر روز در محل کار کارت ورود و خروج می‌زند، اما برای اکثر این افراد چنین روشی کُندترین راه به سمت ثروت است، که البته به عنوان امن‌ترین راه ارتقا داده می‌شود.» سی‌بلد می‌گوید: «افراد برجسته می‌دانند که خوداشتغالی سریع‌ترین راه کسب ثروت است.»

۱۰. میلیاردرها ورزش می‌کنند

راز موفقیت کارآفرین های میلیاردر چیست ؟

۱۱. میلیاردرها با دیگر افراد موفق مراوده دارند

جیمز اَلتاچر نویسنده و اجراکننده‌ی پادکست می‌گوید: «ثروتمندترین افراد دوست دارند که در کنار باهوش‌ترین افراد یک اتاق قرار بگیرند.» هارولد رمیس در کنار بیل مورای (Harold Ramis, Bill Murray)، استیو جابز در کنار استیو وُزنیاک (Steve Jobs, Steve Wozniak)، کِرِگ سیلورستاین در کنار لَری پیج (Craig Silverstein, Larry Page)، کانیه وست در کنار جِی-زی (Kanye West, Jay-Z).

فاطمه مقیمی: من میلیاردر نیستم. مولتی میلیاردرم/ به دست هایم نگاه کن، مدام کار خانه می کنم

فاطمه مقیمی: من میلیاردر نیستم. مولتی میلیاردرم/ به دست هایم نگاه کن، مدام کار خانه می کنم

مریم نوابی نژاد:این که مدام به رفتن و رفتن فکر کند و نخواهد اسیر یک جا نشینی بشود طوری که موقع پیاده کردن مصاحبه اش ، از لیست کردن این همه کاری که انجام داده ، دست هایت خسته بشود اما او که تمام این سرتیترها را زندگی کرده و سال ها برایش زحمت کشیده ، خسته نباشد . ساعت ها، پرحرارت و با لذت، از این همه تلاش بگوید و به هزار راه نرفته ی دیگر هم فکر کند که هنوز و همیشه خیلی وقت دارد و بعد از یک قرار کاری آمده باشدو بعد از مصاحبه هم یک قرار کاری دیگر داشته باشد اما آن قدرپرانرژی باشد که انگار تازه اول صبح است. سیده فاطمه مقیمی را خیلی ها می شناسند . زنی که در صنعت حمل و نقل کشور ، سی سال است زحمت کشیده ، مقاومت کرده و آن قدر در این رشته سرآمد شده که همه باورش کرده اند. این که از کجا شروع کرده و چطور به این مرحله از توانستن رسیده ، حکایتی است که در یکی دو پاراگراف جمع نمی شود و نمی شود خلاصه اش کرد. خودتان گفتگوی ما را با او در کافه خبر بخوانید بهتر است:

چرا وارد حیطه ی حمل و نقل شدید؟
در خانواده ای به دنیا آمدم که پدر و مادر هر دو آموزش پرورشی بودند و هر دو شغل آزاد هم داشتند. دومین دختر از چهار دختر خانواده ای که وضع متوسطی داشت. دیپلم که گرفتم رشته ی مهندسی عمران دانشکده فنی قبول شدم. خودم جراحی دوست داشتم ولی پدرم خیلی دلش می خواست مهندسی بخوانم.دوسال در ایران درس خواندم و بعد واحد هایم را به دانشگاه انگلیس انتقال دادم و همانجا درسم را تمام کردم و بعد از انقلاب به ایران برگشتم. در آن سال ها کار کردن در رشته ی عمران آن هم برای یک زن ، وضعیت نابسامانی داشت. به خاطر همین ترجیح دادم از تخصص دیگری استفاده کنم و آن هم زبان انگلیسی بود.به عنوان مترجم وارد شرکتی شدم که علیرغم این که فکر می کردم یک شرکت بازرگانی است ولی یک شرکت حمل و نقل بود. همین سرآغازی شد برای شناخت و علاقمند شدن به این رشته و بعد سه سال و نیم کارمند آن شرکت بودم تا این که تصمیم گرفتم به طور جدی وارد صنعت حمل و نقل بشوم.

چرا به همان کارمند بودن اکتفا نکردید؟
روحیه ی آدم ها با هم فرق می کند. باید ببینید از زندگی چه می خواهید. من شاید قابلیت تابع شدن و قراردادی شدن را نسبت به یک سری دستورالعمل نداشتم. همیشه دلم می خواست سکان هدایت کار، دست خودم باشد. کار روتین حوصله ام را سر می برد و تنوع طلبی در کار را دوست داشتم. فضای کارمندی برایم کوچک بود. زمانبندی و کارهای تکراری و نداشتن قدرت عمل حسته ام می کرد. حالا که فکر می کنم می بینم همیشه سمت و سوی ذهنی من همین بوده. وقتی برمی گردم سمت بازی های دوران کودکی می بینم خیلی اهل خاله بازی و عروسک بازی نبودم و بیشتر بازی هایم پسرانه بود مثل فوتبال. ضمن این که به محض ورودم به این شرکت ، ازدواج کردم یعنی اوایل سال 59 و علاوه بر روحیات خودم ، همسرم هم اصرار داشت که درکار، محدود و محصور نمانم. می گفت به جای کار اجرایی دنبال استراتژی کار برو.

جالب است که همسرتان این قدر موافق قدم زدن شما خلاف جهت باد بود؟
این تفکر خاص همسرم بود. ویژگی خودش بود. یعنی به خاطر دو سه سال زندگی با من ، تغییر نکرده بود. با این حال قابلیت های مرا هم دیده بود و می دانست که اگردر تصمیم گیری، آزادم بگذارد ، حتما به نتیجه می رسم. همیشه اعتقاد دارد که محدود بودن آدم ها چه زن و چه مرد در چارچوب خانواده ، غایت و مقصود نیست. همیشه هم مثالش این است که تو داری تمام وظایف خانه ات را حتی فراتر از یک زن خانه دار انجام می دهی. مسئولیت مادرانه ات را هم به بهتر نحو انجام می دهی اما جامعه هم بر گردن تو حقی دارد که باید با تمام توانایی هایت ، در جامعه خدمت کنی. به خدا این ها شعار نیست. طرز تفکرش همین است. طبیعی ست که با این طرز تفکر، مسیر آدم به سمت اوج هدفی که دارد ، هموارتر می شود. شک ندارم اگر می خواستم تنها و یک تنه، از این راه پر پیچ و خم بگذرم قطعا به این نقطه ای که الان رسیده ام ، نمی رسیدم. موتور محرک من همیشه همسرم بود و هست. شاید حرف هایم ، به نظرت خیلی شعاری بیاید ولی اگر یک روز سرزده بیایی دفترم یا خانه ام و با من چای بخوری این حرف هایی را که الان می زنم راز موفقیت میلیاردر بیشتر درک می کنی.

چه اصراری دارید که کنار این همه مسئولیت ، زن خانه دار هم باقی بمانید؟
من زندگی می کنم. به دست های من نگاه کن. من مدام کار می کنم و با تمام وجودم زندگی می کنم. دیروزیک ربع به 6 از خانه بیرون آمدم چون 6:30 در اتاق بازرگانی جلسه صبحانه داشتیم و 10 شب به خانه رسیدم . بعد از این که شام خوردیم برای امروز خواستم تاس کباب درست کنم. سیب زمینی و پیازها را در سینی گذاشتم تا پوست بگیرم.وقتی نشستم احساس کردم خیلی خسته ام و بعد بلافاصله به خودم گفتم من خسته نیستم. تازه انگار از خواب بیدار شده ام و باید یک روز جدید را شروع کنم. چون زندگی در خانه ی ما، از همان موقع شروع می شود. همسرم راز موفقیت میلیاردر مثل همیشه برگشت و گفت: چقدر به تو می گویم آشپزی نکن! پس این رستوران ها را برای چه گذاشته اند؟خود بچه ها هم غذای بیرون را بیشتر دوست دارند. گفتم: غیر ممکن است. غذایی که با محبت پخته می شود تاثیرش چند برابر غذای بیرون است.

این انرژی را از کجا می گیرید؟ می شود گفت ذاتی و خدادادی؟
به خدا نمی دانم. ولی از یک چیز مطمئنم. من ژن گیلانی دارم و تاریخ و شرایط جغرافیایی، به مردمان آن منطقه ، سخت کوشی را آموخته. شاید به این دلیل است. به خانم های گیلانی نگاه کن. در مزرعه هایشان زن ها بیشتر از مردها کار می کنند. به هر حال وقتی به خانه می رسم انگار تازه زندگی ام را شروع کرده ام. در عین حال که باید درس هم بخوانم. چون الان در رشته ی مدیریت تحول ، دکترا می خوانم.

چه نیازی به درس خواندن داشتید؟
بعد از این که دیدم مهندسی عمران رشته ی کاری من نیست. دوباره رفتم از نو لیسانس مدیریت بازرگانی گرفتم و کارشناسی ارشدم را مدیریت استراتژیک گرفتم . دلیلش هم این بود که از نظر کاری، در جوی زندگی می کنم که نیاز دارم برای خودم به روز باشم. در کار اگر به روز نباشی، یک جایی تفکر سنتی جای تحصیلات تو را می گیرد.چون بعد از این که وارد صنعت حمل و نقل شدم ، علاقه ام را دیدم و میزان پایبندی ام را نسبت به این رشته سنجیدم.

ریشه ی اصلی این علاقه چه بود؟ آن که بیشتر از دلایل دیگر پایبندتان کرد؟

مهم ترینش این بود که همه تصور می کردند که یک زن هیچ وقت نمی تواند در زمینه ی حمل و نقل کار مدیریتی انجام بدهد و من در هیچ کار سالمی ، مانع و محدودیتی برای زن بودن نمی بینم. معتقدم وقتی علاقه ای هست حتما توانایی انجام آن کار هم وجود دارد فقط باید زمینه ی پرورشش را فراهم کرد.این ها واقعیت هایی ست که به آن رسیدم.

فاطمه مقیمی

و کمی از آن همه مشکلاتی که در این مسیر به خاطر زن بودن برایتان بوجود آمد ؟
من برای ثبت شرکتم باید به وزارت راه می رفتم. پروسه های خودش را دارد. سوابق کاری می خواهد و امتحان های متعدد ورودی . اواخر سال 61 که وارد این صنعت شدم هنوز هیچ زنی قدم در این عرصه نگذاشته بود.خیلی مکافات کشیدم تا توانستم موفق بشوم و شرکتم را ثبت کنم. اولین و مهم ترین سختی اش این بود که باور حضور یک زن در این شغل وجود نداشت. وقتی می پرسیدم منع قانونی اش کجاست ؟ چرا نمی توانم ؟ می گفتند نمی توانی. می گفتم خب بنویسید . می گفتند نوشتنی نیست.پایداری و پیگیری من باعث شد از هزار خان این مسیر پر پیچ و خم بگذرم و تاییدیه را از وزارت راه بگیرم. مثلا می گفتند باید بروی رشته ی مرتبط بخوانی. گفتم مگر تمام این هایی که در این زمینه فعالیت می کنند تحصیلات مرتبط دارند. آن ها یا راننده اند و یا گاراژ دارند. بعد می گفتند به آن ها کاری نداشته باش شما زمینه ی تحصیلاتت به این رشته نمی خورد. این بود که همان سال رفتم دانشگاه آزاد و در رشته ی مدیریت حمل و نقل ثبت نام کردم و شاگرد سوم هم شدم.

دلیل این همه اصرارتان چه بود؟ نمی شد بروید سراغ کاری که دردسرکمتری داشته باشد؟
درست است. چون علاوه بر این که اصلا چنین باوری وجود نداشت و من باید خیلی ها را متقاعد می کردم ، خیلی وقت ها توهین هم می شنیدم. ورودم به این رشته، انگار یک جوری دخالت در امور مردان بود. وارد صحنه ای شده بودم که انگار این صحنه ، صحنه ی بازی من نبود.اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به این که بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگ اندازی ها مرا جسورتر و مصرتر می کرد. چون همیشه در رویاهایم ، انجام کارهای غیرممکن را دوست داشتم. کاری که هرکسی نتواند. ضمن این که این کار نسبی راز موفقیت میلیاردر نبود که از طریق خانواده به من رسیده باشد.یک جور نوآوری بود. طبیعی بود که وقتی قصد انجامش را کردم می بایست ریسک های زیادی را هم می پذیرفتم. حتی بعد از ثبت شرکت ، یا مرا در بحث های تشکلی راه نمی دادند یا اگر مطلع می شدم و می رفتم، اصلا مرا ندید می گرفتند.یادم می آید در یکی از مراسم راز موفقیت میلیاردر های ماه رمضان ، افطاری می دادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه ی رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آن جا بنشین. من یک نفر تنها آن جا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.همین امروز هم با وجود این که سطح آگاهی مردم خیلی بالا رفته ، اما یک جوان حاضر نیست با اصرار به خواسته اش برسد و این همه ملامت بشنود و سختی ببیند.وقتی از من می پرسند چرا به این جا رسیدی؟ می گویم من به خاطر نگاه و باور و تفکر خودم آمدم .خوشحالم که در هیچ مقطعی از زندگی ، از هیچ رانتی استفاده نکردم. هیچ گونه وابستگی در هیچ دوره ای از زندگی ، به قدرتی یا نهاد و وزارتخانه ای نداشتم و حتی خیلی از موانع برسر راهم بود به خاطر نوع جنسیت و نگاهم ، نوع کاری که انتخاب کردم و این که اولین بودم. اما امروز که نگاه می کنم به خاطر راهگشا بودنم، بسیار احساس غرور می کنم.نه به خاطر موقعیتی که الان دارم . به خاطر این که راه را برای دیگران باز کرده ام.

شما واقعا بانوی میلیاردر ایران هستید؟
اولا امروز هر کسی که در تهران یک خانه ی معمولی داشته باشد میلیاردر است. ولی نگاه بدی که به اصطلاح میلیاردر، در جامعه وجود دارد ، درست نیست. چون در اسلام هم سرمایه داشتن قابل قبول است فقط باید ببینی سرمایه از کجا به دست آمده. آنچنان که همه تصور می کنند سرمایه مالی ندارم ولی مولتی میلیاردم به خاطر انرژی ها و روابط انسانی که دارم. من آن قدر دوست و رفیق دارم ، آن قدر همراه دارم ، آن قدر آدم ها را می شناسم و آدم ها مرا می شناسند که خودش مهم ترین سرمایه من است. چون در نهایت چیزی با خودم نمی برم ولی اثراتی که از خودم باقی می گذارم ثروت من محسوب خواهد شد.
الان که در صنعت حمل و نقل نگاه می کنم ، تعداد قابل توجهی از راز موفقیت میلیاردر مدیران این صنعت ، پرسنل من بودند و این افتخار من است. سرمایه داشتن یعنی همین. بیا دو روز با من زندگی کن تا بفهمی وقتی می گویم سرمایه ام روابط انسانی ست یعنی چه.

بعد از ثبت شرکت ، با چقدر سرمایه شروع به کار کردید؟
با سرمایه ای خیلی محدود. از یک اتاق در شرکت همسرم شروع کردم. همه کاره اش هم خودم بودم. صبح می آمدم اتاق را گردگیری می کردم و چایی می گذاشتم. تلفن که زنگ می زد، موهبت صدای زنانه این بود که می توانستتم صدایم را نازک کنم و ادای منشی شرکت را در بیاورم. فرزند کوچکم را هم می بردم. بعد تلفن را روی اسباب بازی کودکم می گذاشتم تا آهنگ بزند و بعد گوشی را برمی داشتم که یعنی الان وصل شدید به خانم مقیمی. وقتی قرار بود نامه بفرستم جایی ، کارمند که نداشتم . خودم می بردم و می گفتم می خواهم شما را بیشتر بشناسم و بیشتر ارتباط برقرار کنم. تا وقتی به در آمدزایی برسم و منشی و آبدارچی بگیرم و پرسنل زیاد کنم ، کارم همین بود.

چرا با داشتن شرکت حمل و نقل راضی نشدید؟
بعد از این که شرکت پا گرفت باز احساس کردم کافی نیست و باید کار بزرگتری انجام بدهم. از روز ثبت شرکت ، عضو صنف حمل و نقل شده بودم .این بود که بعد از مدتی، کاندیدای هیات رییسه ای شدم و به عنوان آخرین و نهمین نفر، رای آوردم. قبلش رفتم گواهینامه ی پایه یکم را گرفتم تا وقتی راننده می گوید ماشینم آب و روغن قاطی کرد یا قیچی کرد مرا سر کار نگذارد و به او بگویم می فهمم چه می گویی. زمانی می توانستم این حرف را بزنم که امتحانش را داده باشم. آن موقع خیلی جوان بودم باید سواد و مهارتم را بالا می بردم تا باورم کنند. دفعه ی اول تپه و شهر را در یک روز قبول شدم اما فنی را دفعه ی دوم قبول شدم. چون افسر از همه نیم دور می گرفت . خدا شاهد است که من یک بالشت برده بودم چون پایم نمی رسید. از من دو دور و نیم تپه را گرفت. پنج جلسه هم بیشتر تمرین نرفته بودم اما کاری که بخواهم انجام بدهم با تمام انرژی دنبالش می روم و مطمئنم موفق می شوم.

قصه ی اتاق بازرگانی چه بود؟

کاندیدا شدم و با رای خیلی خوب انتخاب شدم. 13 سال رییس بخش راز موفقیت میلیاردر حل اختلاف بودم و بعد رفتم کارشناسی دادگستری را در صنعت حمل ونقل گرفتم تا بتوانم به عنوان کارشناس حرفی برای گفتن به مراج قضایی داشته باشم و بعد در دور سوم رای اول را آوردم. بعد هم انجمن ملی زنان کارآفرین را در وزارت کشور ثبت کردم. بعد دیدم اتاق بازرگانی می تواند جای خوبی باشد تا برای قشر بانوان کار خاصی انجام بدهم. سال 85 در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی خودم را کاندیدا کردم و به عنوان تنها زن انتخاب شدم. در آن جا رییس کمیسیون حمل و نقل شدم در اتاق تهران و بعد در اتاق ایران هم کاندیدا شدم و آن جا هم در همین سمت انتخاب شدم. همان جا مشاور رییس اتاق بازرگانی ایران درامور زنان کارآفرین انتخاب شدم که تا الان هم سمت مشاور را دارم.

چطور شد به تعاملات بین المللی فکر کردید؟
خواستم در اتاق تهران ،دفتری را به نام شورای بانوان بازرگان راه اندازی کنم که تایید شد و بعد منشورش را نوشتم و ثبت شد و6 سال شورا وجود داشت . بعد وزارت بازرگانی به من پیشنهاد داد که عملکرد شورا را بسیار خوب دیدند. از آنجا تعاملات بین المللی را شروع کردم. بورسیه های دوره های کوتاه مدت را از کشورهای مسلمان خارجی گرفتم که 6 سال است برای آنجا با هزینه دانشگاه هایشان دانشجو می فرستم که به نظرم بسیار کارهای تاثیرگذاری بوده و خواهد بود.وقتی می گویم سرمایه دارم به خاطر همین کارهاست که راضی ام می کند. چون کار اجتماعی را خیلی دوست داشتم و دارم. بعد هم مجموعه ای را به نام کانون بانوان بازرگان راه انداختم. هیات موسس و رییس هیات مدیره اش بودم و از هر ارگانی در این کانون حضور داشتند. بعد هم به فکر تشکیل یک ان جی او افتادم که در اتاق بازرگانی ایران ثبت شد . این کانون یک سال است که وجود دارد ولی مطابق انتظارم پیش نرفتم که بعد از این که رای آورم استعفا دادم. یک سال پیش هم دفتری را در دانشگاه صنعتی شریف به نام دفتر توسعه ی کارآفرینی زنان احداث کردم .

و کارآفرین برتر جهان اسلام؟
سال 2012 به عنوان کارآفرین برتر جهان اسلام انتخاب شدم از سوی آی دی بی یا بانک توسعه اسلامی که مرکزش در عربستان است ،آن هم به دلیل کارهای کارآفرینی که در ایران و منطقه انجام دادم یعنی به خاطر کلاس ها و کارگاه های آموزشی که در کشورهای در حال توسعه گذاشتم مالزی، سریلانکا، اندونزی، کامبوج ، ویتنام. در تمام این کشورها کار کرده ام و کار می کنم ولی بالاخص به خاطر پیشرو بودن یک زن در صنعت حمل و نقل به من تکیه کردند. دانشگاه صنعتی شریف کتابی را درباره ی کارآفرینی من منتشر کرد که با کمک دخترم ترجمه اش کردیم تا من این کتاب را در مراسمی که در شیبان بود، ببرم که بردیم و در اجلاسی که از 56 کشور نمایندگانش حضور داشتند بیشتر از 300 نسخه آن را توزیع کردم تا فقط به قصد حضور نرفته باشم دست کم اثری گذاشته باشم و زنان در هرکجای دنیا با خواندن این کتاب باور کنند که می توانند.

به بازنشستگی هم فکر می کنید ؟
فکر می کنم آن قدر در دنیا کار برای انجام دادن هست که نباید درنگ کرد. اگر قرار بود در تمام کارهایی که راه انداختم بمانم نه من رشد می کردم نه جامعه رشد می کند. به جانشین پروری بی نهایت اعتقاد دارم و این سلسله مراتبی بودن خیلی لازم است. خیلی ها فکر می کنند نردبان یک پله دارد و بالا رفتن شان مستلزم این است که تو را پایین بکشند متاسفانه در جامعه ما، این نگاه های حذفی زیاد است.با این حال مهم نیست. مهم این است که علیرغم تمام این همه ساز مخالف ، تصمیم گرفتم و توانستم و شد. در عین حال که هنوز خیلی کارها مانده که باید انجام بدهم .
4545

راز موفقیت را از زبان میلیاردر خودساخته، جک ما بشنوید

راز موفقیت را از زبان میلیاردر خودساخته، جک ما بشنوید

در دنیای پر از رقابت امروز هر کسی که از امکانات خود استفاده بیشتری داشته باشد و از فرصت‌ها به نحو احسن استفاده کند، شانس بیشتری برای بقا یا حتی ترقی در گردونه رقابت‌ها خواهد داشت. امروز می‌خواهیم یک ابزار جالب به نام LQ را از زبان جک ما به شما معرفی کنیم. در ادامه با تکراتو همراه باشید.

آرون گروپس

بنیان‌گذار شرکت علی‌بابا (Alibaba) از اهمیت LQ می‌گوید. (این راز مربوط به ضریب هوشی یا هوش هیجانی نیست.)

جک ما ، بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت علی‌بابا (غول تجارت الکترونیک در چین که مشابه شرکت Amazon در آمریکا عمل می‌کند) علاوه بر شانس خوب، موارد دیگری را نیز برای رسیدن به موفقیت مؤثر می‌داند. او در شرایط مالی نامساعدی بزرگ شد، دو بار در آزمون ورودی دانشگاه شکست خورد و ده‌ها فرصت شغلی را از دست داد؛ اما ارزش دارایی‌های او کنون بالغ بر ۲۹ میلیارد دلار است.

علت موفقیت جک ما چیست؟

جک ما اخیراً در نشست جهانی شرکت بلومبرگ، ضمن تأکید بر اهمیت هوش هیجانی و ضریب هوشی بالا، عامل ارزشمند دیگری را برای موفقیت خود برشمرد. وی در حضور جمعی از بزرگان صنعت و تجارت گفت: «برای کسب احترام از سوی دیگران، به LQ نیاز دارید.»

سلاح اصلی و مخفیانه‌ی ما برای غلبه بر ماشین‌آلات صنعتی و دستگاه‌های خودکار، LQ است.

جک ما درباره‌ی LQ می‌گوید: «LQ همان فاکتور عشق و احساسات است که ماشین‌آلات فاقد آن هستند.» آنچه امکان پیشرفت را برای شما فراهم می‌کند، توانایی ذهنی مطلق نیست؛ چون به هر حال رایانه‌ها مدام سریع‌تر شده و روزبه‌روز به دقت آن‌ها افزوده می‌شود. هوش هیجانی نیز تنها به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از خود و دیگران داشته باشید. درواقع آنچه انسان را از دستگاه و ابزارها متمایز می‌سازد داشتن عواطف و احساسات است. احساس ما به عدالت‌طلبی، خلاقیت ما در رویارویی با چالش‌های مختلف، توانایی ما در ابراز همدردی و واکنش هوشمندانه به مسائل گوناگون، همه و همه مثال‌هایی برای درک بهتر مفهوم LQ هستند.

جک مصرانه اعتقاد دارد یک سیستم خودکار فاقد قلب، فاقد روح و باورهای عمیق است؛ اما انسان موجودی ارزشمند با قلبی سرشار از عواطف و باورهای گوناگون است. ما خلاق هستیم و باید نشان دهیم کنترل ماشین‌آلات را کاملاً در اختیار داریم.

به عقیده‌ی وی مشکل اصلی این است که ما به جای پرورش دادن LQ در کودکان، سعی داریم آن‌ها را به رقابت با دستگاه‌های پیشرفته وادار نماییم؛ حال آنکه در برخی حوزه‌ها هیچ‌گاه نمی‌توان از دستگاه‌ها سبقت گرفت. باید قوه‌ی ابتکار و خلاقیت را در کودکان بالا ببریم تا در آینده بتوانیم برای آن‌ها شغل ایجاد کنیم.

بر خلاف ایلان ماسک، مدیرعامل شرکت هوافضای SpaceX، جک به آینده‌ی بشریت در جهانی پیشرفته و آکنده از هوش مصنوعی، امیدوار است؛ اما مادامی‌که علاوه بر مهارت‌های محاسباتی و تحلیلی، توانایی‌های عاطفی نسل جدید را نیز پرورش دهیم. وی خاطرنشان کرد: «ما انسان‌ها باید از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشیم، چراکه بر خلاف ماشین‌ها، از قوه‌ی تعقل و تفکر برخورداریم.»



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.