سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟
هر زمان که بحث در مورد سرمایه گذاری فعال (Active Investing) یا منفعل (Passive Investing) باشد، به سرعت به یک بحث داغ در بین سرمایهگذاران تبدیل میشود زیرا سرمایهگذاران و مدیران مالی تمایل زیادی دارند تا یک استراتژی را نسبت به دیگری ترجیح دهند. در حالی که سرمایهگذاری منفعل از محبوبیت بیشتری در بین سرمایه گذاران برخوردار است، بحثهایی در مورد مزایای سرمایه گذاری فعال نیز وجود دارد. سرمایه گذاری فعال نیاز به یک رویکرد عملی دارد و برای اقدام به چنین روشی معمولاً نیاز به یک مدیر یا به اصطلاح یک شرکت فعال سرمایهگذاری است.
مقالات دیگر بنده را در سایت پرسپت مطالعه بفرمایید.
سرمایه گذاری منفعل شامل خرید و فروش کمتری است و اغلب منجر به خرید صندوق های سرمایه گذارای شاخص یا سایر صندوق های سرمایه گذاری مشترک می شود.
اگرچه هر دو سبک سرمایهگذاری سودمند است، اما سرمایهگذاریهای منفعل بیشتر از سرمایهگذاریهای فعال توانستهاند جریان سرمایهگذاری به دست آوردند.
از نظر تاریخی نیز، سرمایهگذاریهای منفعل درآمد بیشتری نسبت به سرمایه گذاریهای فعال داشتهاند. سرمایهگذاری فعال نسبت به چند سال اخیر به ویژه در زمان آشفتگی بازارها، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
در این مقاله قصد دارم تا به شرح این دو مبحث بپردازم و پس از تعاریف این موارد و بررسی معایب و محاسن هر روش به یک جمعبندی برسیم.
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاری فعال، همانطور که از نام آن پیداست، رویکرد عملی دارد و مستلزم آن است که شخصی در نقش یک مدیر سرمایهگذاری عمل کند. هدف از مدیریت فعال، غلبه بر متوسط بازده بورس و استفاده کامل از نوسانات کوتاه مدت قیمت است که شامل تجزیه و تحلیل بسیار عمیق تر و تخصصی برای دانستن اینکه چه زمانی باید یک سهام خاص، اوراق قرضه یا هر دارایی خاصی را خرید یا از آن خارج شد. یک مدیر فعال معمولاً بر تیمی از تحلیلگران نظارت میکند که به فاکتورهای کمی و کیفی توجه میکنند، سپس برآیند نتایج تحلیل آنها را در نظر گرفته تا مشخص کند که در کجا و چه زمانی قیمت تغییر میکند.
سرمایه گذاری فعال مستلزم اطمینان به این موضوع است که هرکسی که در حال سرمایه گذاری است دقیقاً از زمان مناسب برای خرید یا فروش اطلاع داشته باشد. مدیریت موفق سرمایه گذاری فعال، مستلزم داشتن یک برآیند مثبت در معاملات است.
سرمایهگذاری منفعل
یک سرمایهگذار منفعل، برای مدت طولانی سرمایهگذاری میکند. سرمایهگذاران منفعل میزان خرید و فروش در سبد سهام خود را محدود میکنند و این روش برای سرمایه گذاری بسیار مقرون به صرفه است. این استراتژی به ذهنیت خرید و فروش نیاز دارد و به معنای مقاومت در برابر وسوسه یا پیش بینی حرکت بعدی بازار است.
مثال اصلی یک رویکرد انفعالی خرید صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت است.وقتی صاحب چندین سهام کوچک باشید، صرفاً با شرکت در مسیر صعودی سود شرکتها در طول زمان و از طریق بازده کلی بازار سهام، بازده خود را بدست می آورید. سرمایه گذاران منفعل موفق چشم خود را به جایزه دوخته و از کوتاه مدت حتی رکودهای شدید چشم پوشی میکنند.
مزایای سرمایه گذاری منفعل
برخی از مزایای اصلی سرمایه گذاری منفعل عبارتند از:
هزینه کم: هیچ مدیری سهام را انتخاب نمیکند، بنابراین نظارت بسیار کم هزینه تر است. وجوه منفعل به سادگی از شاخصی که به عنوان معیار بازدهی خود استفاده میکنند پیروی میکنند.
شفافیت: همیشه مشخص است که چه داراییهایی در یک صندوق سرمایهگذاری وجود دارد.
کارآیی مالیاتی: استراتژی خرید و نگهداری آنها معمولاً منجر به مالیات بر عایدی سرمایه عظیم در سال نمی شود.
معایب سرمایه گذاری منفعل
طرفداران سرمایه گذاری فعال میگویند که استراتژیهای منفعل این نقاط ضعف را دارند:
محدودیت بیش از حد: وجوه منفعل محدود به یک سهم یا صندوق خاص یا مجموعه سرمایهگذاری از پیش تعیین شده با واریانس کم یا بدون محدودیت هستند. بنابراین، سرمایهگذاران بدون توجه به آنچه در بازار اتفاق میافتد، در آن منابع قفل میشوند.
بازده اندک: طبق تعریف، وجوه منفعل حتی در زمان آشفتگی بازار معمولا آن را شکست نخواهند داد یعنی قدرتی در شکل گیری روند ندارند، زیرا داراییهای اصلی آنها برای ردیابی بازار قفل شده است. گاهی اوقات، یک صندوق انفعالی ممکن است اندکی بازار را به سمتی سوق دهد، اما هرگز سود زیادی را برای مدیران فعال ایجاد نمیکند مگر اینکه بازار خود رونق بگیرد. از طرف دیگر، مدیران فعال میتوانند پاداشهای بزرگتری به ارمغان بیاورند اگرچه این پاداشها با خطر بیشتری نیز همراه هستند.
مزایای سرمایهگذاری فعال
مزایای سرمایه گذاری فعال عبارتند از:
انعطاف پذیری: مدیران فعال نیازی به دنبال کردن شاخص خاصی ندارند. آنها میتوانند سهام "ارزنده" را که اعتقاد دارند پیدا کرده اند، خریداری کنند.
مدیریت بهتر: مدیران فعال همچنین میتوانند پوزیشنهای خود را با استفاده از تکنیکهای مختلف از جمله فروش کوتاه یا گزینههای معامله رد کنند و در صورت بزرگ شدن ریسکها قادر به خروج از سهام یا بخشهای خاص هستند. مدیران منفعل بدون توجه به عملکرد خود با سهام شاخصی که در آن قرار دارند گیر کرده اند.
معایب سرمایه گذاری فعال
اما استراتژی های فعال این نقایص را دارند:
بسیار گران قیمت: هزینهها بیشتر است زیرا خرید و فروش فعال باعث ایجاد هزینههای معامله میشود، که تمام این هزینهها در طول چندین دهه سرمایه گذاری میتواند سود را از بین ببرد.
ریسک فعال: مدیران فعال در خرید هرگونه سرمایهگذاری که فکر میکنند بازده بالایی داشته باشد آزاد هستند، این امر درصورتی که بسیار پر بازده است اما در هنگام اشتباه نیز وحشتناک است.
جمع بندی
- کدام یک از این استراتژیها بازده بیشتری برای سرمایه گذاران دارد؟
- آیا تواناییهای یک مدیر صندوق حرفهای، یک صندوق شاخص را موفق میکند؟
اگر به نتایج عملکرد هر یک از این استراتژیها نگاه کنیم، سرمایه گذاری منفعل برای اکثر سرمایهگذاران بهترین نتیجه را دارد. پس از مطالعه بازدهی مدیران و صندوقهای سرمایهگذاری (طی دهها سال) نتایج ناامیدکننده ای را برای مدیران فعال نشان میدهد. فقط درصد کمی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با مدیریت فعال بهتر از صندوق های منفعل عمل میکنند.
همه این شواهد نشان میدهد سرمایهگذاری منفعلانه بر سرمایهگذاری فعال غلبه دارد، ممکن است چیز بسیار پیچیده تری را بیش از حد ساده کند، زیرا استراتژیهای فعال و منفعل فقط دو روی یک سکه هستند. هر دو به یک دلیل وجود دارد و بسیاری جوانب مثبت این استراتژیها را با هم ترکیب می کنند.
یک مثال عالی صنعت صندوقهای تامین مالی است. مدیران صندوقهای تامین مالی به دلیل حساسیت شدید نسبت به کوچکترین تغییر در قیمت دارایی شناخته میشوند. به طور معمول صندوقهای تامین مالی از سرمایهگذاریهای جریان اصلی اجتناب میکنند، با این حال همین مدیران صندوقهای تامین مالی در واقع در سال 2017 حدود 50 میلیارد دلار در صندوقهای شاخص سرمایهگذاری کردند (طبق تحقیقات شرکت Symmetric). ده سال پیش، صندوقهای تامین مالی فقط 12 میلیارد دلار صندوق منفعل در اختیار داشتند. واضح است که دلایل خوبی وجود دارد که چرا حتی ریسک پذیرترین مدیران دارایی فعال نیز ترجیح میدهند از سرمایه گذاریهای منفعل استفاده کنند.
با این حال، گزارشها حاکی از آن است که در خلال آشوبهای بازار به عنوان مثال مانند پایان سال 2019، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) که به طور فعال مدیریت میشوند، عملکرد خوبی داشته اند. در حالی که وجوه منفعل هنوز به طور کلی بر بازار تسلط دارند، به دلیل کارمزد پایین، سرمایه گذاران نشان میدهند که مایلند در ازای تخصص یک مدیر فعال، هزینههای بالاتر را تحمل کنند تا در میان تمام نوسانات قیمت بازار، آنها را راهنمایی کند.
مثالهایی از سرمایه گذاران فعال و منفعل
بسیاری از مشاوران سرمایهگذاری معتقدند که بهترین استراتژی سرمایهگذاری ترکیبی از سبکهای فعال و منفعل است. به عنوان مثال، دن جانسون تنها مشاور هزینه در اوهایو است که میگوید مشتریان من تمایل دارند از تغییرات شدید قیمت سهام دوری کنند و به نظر میرسد که آنها برای صندوق های با درآمد ثابت مناسب هستند.
او نیز از سرمایهگذاری منفعل طرفداری میکند و توضیح می دهد، "مدیریت منفعل در مقابل فعال نیازی به انتخاب مشاور سرمایهگذاری ندارد. ترکیب این دو میتواند سبد سهام را بیشتر متنوع کند و در واقع به مدیریت ریسک کلی کمک کند."
او برای مشتریانی که موجودی نقد زیادی دارند، میگوید؛ درست پس از عقب نشینی بازار، به دنبال فرصتهایی برای سرمایهگذاری در ETF است. برای مشتریان بازنشسته که بیشتر به درآمد توجه دارند، او ممکن است فعالانه سهام خاصی را برای رشد سود سهام انتخاب کند و در عین حال ذهنیت خرید و نگهداری را حفظ کند. سود سهام پرداختی نقدی شرکتها برای سرمایهگذاران به عنوان پاداش مالکیت سهام است.
اندرو نیگرلی، مشاور و مدیر مالی در بوستون، نیز موافق رفار منفعلانه است. او رویکردی مبتنی بر اهداف را در برنامهریزی مالی اتخاذ میکند. او عمدتاً به جای انتخاب سهام منفرد به استراتژیهای بلندمدت نمایهسازی سرمایهگذاری منفعل متکی است و به شدت از سرمایهگذاری منفعل حمایت میکند، با این حال او همچنین معتقد است که تنها بازدهها مهم نیستند، بلکه بازدههای تنظیم شده توسط ریسک نیز مهم هستند. بازده تعدیل شده توسط ریسک نشان دهنده سود حاصل از سرمایهگذاری است در حالی که سطح ریسکی را که برای دستیابی به آن بازپرداخت در نظر گرفته شده است در نظر می گیرد.
"کنترل مقدار پولی که به بخشهای خاص یا حتی شرکتهای خاص می رود در صورت تغییر سریع شرایط میتواند از مشتری در برابر ریسکها محافظت کند." برای بیشتر افراد، زمان و مکانی برای سرمایهگذاری فعال و منفعل در طول عمر پس انداز برای نقاط عطف اصلی مانند بازنشستگی وجود دارد.
تفاوت سرمایه گذاری فعال (Active) و غیر فعال (Passive) در چیست؟
هر زمانی که صحبت از سرمایه گذاری فعال (پویا) یا Active و غیرفعال (ایستا یا منفعل) یا Passive می شود، مباحثات هیجان انگیزی در میان سرمایه گذاران مطرح می شود زیرا برخی سرمایه گذاران یک استراتژی را بر استراتژی دیگر ترجیح می دهند. اگرچه سرمایه گذاری غیرفعال در میان سرمایه گذاران محبوب تر است اما مزایایی نیز برای سرمایه گذاری فعال می توان متصور بود. این دو نوع سرمایه گذاری در انواع بازار های مالی از جمله بازار ارز های دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرند.
سرمایه گذاری فعال
سرمایه گذاری فعال همچنان که از نام آن پیداست به نوعی سرمایه گذاری دلالت دارد که فرد یک رویکرد عملی را اتخاذ می کند. این گونه افراد می خواهند نهایت استفاده را از نوسانات بازار ببرند و بالاتر از حد معمول سود کنند. چنین فردی باید به نظرات مجموعه ای از کارشناسان و تحلیلگران دسترسی داشته باشد که به تحلیل کمی و کیفی دارایی ها می پردازند. برای اینکه بتوانیم یک سرمایه گذار فعال خوب باشیم، باید در اکثر موارد درست حدس بزنیم و درست تصمیم بگیریم. این نوع سرمایه گذاران، به طور فعال به مدیریت پورتفولیوی (Portfolio) خود می پردازند و از نوسانات کوتاه مدت بازار استفاده می کنند.
سرمایه گذاری غیرفعال
سرمایه گذاران منفعل یا غیرفعال به نوسانات کوتاه مدت توجه ندارند و دیدی بلند مدت دارند. این سرمایه گذاران به افزایش و کاهش های پورتفولیوی خود در کوتاه مدت توجه ندارند و کمتر اقدام به خرید و فروش می کنند. آنها به خرید دارایی ها می پردازند و این دارایی ها را نگه می دارند. این امر یعنی که آنها در برابر نوسانات بازار و وسوسه هایی که در این میان وجود دارد، مقاومت می کنند. مثال بارزی از این نوع رویکرد، خرید سهام یک صندوق سرمایه گذاری می باشد که با این کار، سرمایه گذار خود را در سود و رشد دراز مدت سازمان ها شریک می کند.
تفاوت های اصلی
طبیعتا این دو روش دارای مزایا و معایب خود می باشند. از جمله مزایای رویکرد غیرفعال می توان به کارمزد های پایین اشاره کرد. این نوع سرمایه گذاران چون کمتر معامله می کنند، کارمزد های پایین تری می پردازند و همچنین هزینه کمتری نیز برای نظارت بر پورتفولیوی خود می کنند. معاملات این افراد دارای شفافیت بیشتری است و این رویکرد از لحاظ مالیاتی نیز مفید است.
از طرف دیگر، مخالفان این روش به بیان ضعف هایی از آن می پردازند. از جمله آنها می توان به محدودیت بسیار این روش اشاره کرد. سرمایه گذاران منفعل تنوع زیادی در پورتفولیوی خود ندارند و باید خود را به تعدادی از دارایی ها محدود کنند. از دیگر معایب این روش، سود کم است. این روش به اندازه روش سرمایه گذاری فعال سود ندارد، البته سرمایه گذاری فعال با ریسک بیشتری نیز همراه است.
از طرف دیگر، رویکرد فعال نیز دارای مزیت های مخصوص به خود می باشد. از جمله این مزیت ها انعطاف پذیری است. این سرمایه گذاران می توانند به سرمایه گذاری در گوهرهایی بپردازند که در بازار پیدا می کنند. این سرمایه گذاران می توانند با استفاده از تکنیک های مختلفی مانند فروش استقراضی و قرارداد اختیار فروش به محافظت از دارایی های خود بپردازند. آنها حتی می توانند مالیات را نیز کنترل کنند و با فروش دارایی هایی که در ضرر هستند، قادر به کم کردن مالیاتی خواهند بود که برای سودهای خود پرداخت خواهند کرد.
این رویکرد فعال ضعف هایی نیز دارد. یکی از این ضعف ها، پر هزینه بودن آن است. این سرمایه گذاران چون معاملات زیادی می کنند و زیاد اقدام به خرید و فروش می کنند، باید کارمزد زیادی بپردازند. آنها همچنین برای تیم تحلیل و بررسی دارایی ها نیز باید هزینه کنند که این هزینه ها ممکن است باعث از دست رفتن سود حاصله شود. این رویکرد دارای ریسک زیادی نیز می باشد و اگر انتخاب یک دارایی غلط باشد و تصمیم درستی در مورد آن گرفته نشده باشد، ضرر های زیادی ایجاد خواهد شد.
ملاحظات خاص
تجربه و بررسی سرمایه گذاری فعال های زیاد نشان داده که سرمایه گذاری غیرفعال اکثرا بهتر از سرمایه گذاری فعال بوده است. اکثرا سرمایه گذاران فعال به نتایج ناامید کننده ای دست یافته اند. البته ناگفته نماند که سرمایه گذاری فعال و غیرفعال در واقع دو روی یک سکه می باشند و اکثرا سرمایه گذاری ها ترکیبی از این دو استراتژی است.
یک مثال بسیار خوب در این زمینه، صندوق های سرمایه گذاری است. مدیران این صندوق ها از جسور ترین سرمایه گذاران می باشند و نسبت به کوچکترین نوسانات بازار حساس هستند اما باز اگر دقت کنیم، می بینیم که حتی مدیران این صندوق ها نیز درصد زیادی از سرمایه صندوق را به صورت غیرفعال سرمایه گذاری می کنند.
حتی در طغیان بازار امسال نیز که سرمایه گذاران زیادی رویکرد فعال را اتخاذ کرده اند، باز صندوق های منفعل که کارمزد کمتری پرداخت می کنند بر بازار تسلط دارند. در بازار امسال، بسیاری از سرمایه گذاران اقدام به سرمایه گذاری فعال کرده اند و در این میان هزینه های زیادی برای یک متخصص راهنما کرده اند تا به آنها کمک کند.
سرمایه گذاری منفعل در برابر سرمایه گذاری فعال
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که باید ترکیبی از این دو رویکرد را مورد استفاده قرار داد و این ترکیب ریسک را به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. گاهی اوقات افرادی موجودی نقدی زیادی دارند و رویکرد فعال برای این افراد بسیار مفید است. این افراد می توانند در برگشت های بازار سود خوبی را عاید خود کنند. از طرف دیگر، افراد بازنشسته که درآمد برای آنها مهم است و نمی خواهند زیاد خود را درگیر کنند، باید رویکردی غیرفعال در پیش بگیرند و اقدام به خرید دارایی هایی با پتانسیل دراز مدت کنند که دارای سود سهام می باشند.
کنترل ریسک نیز در این میان بسیار مهم است و در شرایط خاص باید ورود و خروج پول به شرکت هایی خاص را کنترل کرد. این امر در بازار هایی مانند بازار بیت کوین و بلاک چین اهمیتی مضاعف می یابد. اگرچه طرفداران هر دو حوزه انتقاد هایی را به نسبت یکدیگر مطرح می کنند اما در کل برای اکثر مردم، ترکیبی از این دو رویکرد سرمایه گذاری جواب خواهد داد.
نتایج اصلی
سرمایه گذاری فعال نیازمند رویکردی عملی است که توسط مدیر پورتفولیو یا فرد دیگری انجام می گیرد.
سرمایه گذاران منفعل خرید و فروش کمتری می کنند و اغلب در صندوق های سرمایه گذاری مشارکت می کنند.
هر دو روش ذکر شده در این نوشتار دارای مزیت هایی هستند اما سرمایه گذاری غیرفعال در طول تاریخ بهتر جواب داده است.
در طغیان بازار ۲۰۱۹، سرمایه گذاری فعال بیشتر از سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اما هنوز هم سرمایه گذاری غیرفعال بازار بزرگتری دارد.
سرمایه گذاری فعال و غیر فعال چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟
سرمایه گذاری فعال و غیرفعال دو استراتژی متضاد را برای افزایش سوددهی انجام میدهند؛ یعنی هر دو موفقیت سرمایهگذاریهای خود را براساس معیار S&P 500 میسنجند. سرمایهگذاری غیرفعال و فعال معایب و مزایای خاص خود را دارد که آن را از دیگری متمایز میکند. اگر شما هم قصد دارید یکی از این دو نوع را شروع کنید، بهتر است ابتدا این مقاله را مطالعه کنید تا اولاً با تعاریف این دو آشنا شوید و سپس براساس آن بسنجید کدامیک روش برای شما مناسبتر است.
سرمایه گذاری فعال چیست؟
سرمایه گذاری فعال یک استراتژی شامل معاملات مکرر بهمنظور شکستدادن میانگین بازده شاخص سهام است. این احتمالاً همان چیزی است که مردم درباره معاملهکنندگان وال استریت فکر میکنند؛ اگرچه امروزه میتوانید این کار را بهراحتی با گوشی تلفن همراه خود نیز انجام دهید. کوین دوگان، مشاور سرمایهگذاری و شریک ارشد در شرکت برنامهریزی مالی Dugan Brown میگوید: «این نوع سرمایهگذاری معمولاً به سطح بالایی دانش برای تجزیه و تحلیل بازار نیاز دارد تا شخص بتواند بهترین زمان برای خرید یا فروش را تعیین کند». سرمایه گذاری فعال را میتوانید خودتان یا از طریق صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و EFT ها انجام دهید. متخصصان و مشاوران این صندوقها صدها روش سرمایهگذاری مختلف را در اختیار شما قرار خواهند داد.
مدیران صندوقهای سرمایهگذاری طیف وسیعی از دادههای کمی و کیفی درباره اوراق بهادار، روندهای آتی بازار و جهشهای اقتصادی گسترده را جمعآوردی و ارزیابی کردهاند. با استفاده از این اطلاعات، مدیران اقدام به خرید و فروش داراییها میکنند تا از نوسانات کوتاهمدت سود کنند و داراییهای صندوق را در مسیر خود نگه دارند. اگر پرتفولیو بهصورت مداوم و دقیق مدیریت نشود، میتواند طعمه نوسانات بازار شود و با ضررهایی که در سرمایهگذاریهای کوتاهمدت متوجه داراییهای آنان شده، در سرمایهگذاری و اهداف بلندمدت نیز آسیب ببیند؛ به همین دلیل به سرمایهگذاران، توصیه میشود داراییهای خود را در سرمایه گذاری فعال قرار ندهند؛ بهخصوص وقتی صحبت از پسانداز بازنشستگی به میان میآید.
مزایای سرمایه گذاری فعال
اگر بخواهیم سرمایه گذاری فعال را دقیقتر بررسی کنیم، باید به مزایا و معایب آن نگاه کنیم. سه مزیت مهم سرمایه گذاری فعال شامل موارد زیر است:
1. انعطاف پذیری در بازارهای بیثبات
برایان استیورز، مشاور سرمایهگذاری و مؤسس خدمات مالی استیورز میگوید: «سرمایهگذار فعال این پتانسیل را دارد تا در بازه زمانی که بازارها سیر نزولی در پیش گرفته، موقعیت دفاعی در پیش بگیرد یا داراییهایش را نگه دارد تا از ضررهای فاجعهبار جلوگیری کند». به همین شکل، سرمایهگذارانی که بهصورت فعال مشغول هستند نیز میتوانند در بازههایی که بازار شکل صعودی دارد، سهام بیشتری خریداری کنند. همچنین با پاسخ لحظهای و سریع به شرایط بازار ممکن است بتوانند عملکرد معیارهای بازار مانند S&P 500 را در کوتاهمدت شکست دهند.
2. گزینه های معاملاتی گسترده
سرمایهگذاران فعال میتوانند از استراتژیهای معاملاتی مانند پوشش ریسک (Hedging) برای تولید سودهای زیاد استفاده کنند که شانس موفقیت آنها بر شاخصهای بازار را افزایش میدهد. با این حال این کار میتواند هزینهها و ریسکهای مرتبط با سرمایه گذاری فعال را تا حد زیادی افزایش دهد که تنها متخصصان و سرمایهگذاران باتجربه میتوانند آن را انجام دهند.
3. مدیریت مالیات
یک مشاور مالی باهوش یا مدیر پرتفولیو میتواند از سرمایه گذاری فعال برای انجام معاملاتی استفاده کند که از سود بهدستآمده آن میتوان مالیات را پرداخت کرد. درحالیکه میتوانید از سرمایهگذاری غیرفعال هم برای جبران ضرر مالیاتی استفاده کنید، میزان معاملاتی که با استراتژیهای سرمایه گذاری فعال انجام میشود، ممکن است فرصتهای بیشتری را به دست آورد.
معایب سرمایه گذاری فعال
با مطالعه معایب سرمایه گذاری فعال میتوان به دیدی نسبتاً جامعی از این نوع سرمایهگذاری دست یافت.
1. هزینه های بالاتر
این روزها بیشتر کارگزاریها برای خریدهای معمولی سهام و EFT کارمزد معاملاتی دریافت نمیکنند، اما استراتژیهای معاملاتی پیچیدهتر ممکن است کارمزد داشته باشد. اگر در صندوقهایی با مدیریت فعال سرمایهگذاری میکنید، باید هزینه بالاتری را پرداخت کنید. بهدلیل تحقیقات و میزان معاملات انجامشده، وجود دارای مدیریت فعال نسبت هزینه بالایی را داشته که تا سال 2020 بهطور متوسط 0.71 درصد بوده است.
2. ریسک بالا
اگر به سرمایهگذار این اجازه داده شود سرمایهگذاری بزرگی انجام دهد، این موضوع احتمال ریسک را بالا میبرد؛ بنابراین ممکن است دارایی شما متوجه ضرر بسیار زیادی شود؛ بهخصوص اگر بخشی از این دارایی بهصورت قرض و حاشیه سود بوده باشد؛ بنابراین همانطور که احتمال سوددهی بالایی دارد، به همان میزان نیز ریسک بالاتری خواهید داشت.
3. قرارگرفتن در معرض ترندها
در سرمایه گذاری فعال بسیار ساده است که در مسیر حرکت قرار بگیرید و از ترندها پیروی کنید. تفاوتی هم ندارد که این ترند قرار است به کدام سمت و سو برود. شخص سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که در 4 ژانویه 2021 تصمیم گرفته روی سهام لوازم ورزشی خانگی سرمایهگذاری کند. او سهام را با قیمت 145 دلار خریداری کرده و در تاریخ نوامبر 2021 با کاهش محدودیتهای کرونا، سهام لوازم ورزشی خانگی کاهش پیدا کرده و در این لحظه در بهترین حالت او 50 دلار در اختیار دارد. این درست همان چیزی است که سرمایهگذاری مبتنی بر ترندها را سخت میکند.
سرمایه گذاری غیرفعال چیست؟
سرمایهگذاری غیرفعال روی استراتژی خرید و نگهداری داراییها برای بلندمدت متمرکز است. بهتر است این روش را رویکردی توصیف کرد که براساس آن شما مسیری را انتخاب میکنید که ریسک کمتری دارد و برای بلندمدت برنامهریزی میکنید. درحالیکه سرمایه گذاری فعال روی اوراق بهادار تمرکز دارد، استراتژیهای غیرفعال معمولاً شامل خرید سهام صندوقهای شاخص یا ETF بوده که هدفشان تکرار عملکرد شاخصهای اصلی بازار مانند S&P 500 یا Nasdaq Composite است. شما میتوانید سهام این وجوه را در هر حساب کارگزاری خریداری کنید یا از یک مشاور رباتیک بخواهید سرمایهگذاری را برای شما انجام دهد. از آنجا که این رویکرد یک هدف بلندمدت دارد، سرمایهگذاری غیرفعال به توجه مداوم و روزانه نیاز ندارد؛ بهخصوص درمورد وجوه، این موضوع به تراکنشهای کمتر و کارمزدهای بسیار پایینی منجر میشود؛ به همین دلیل این روش برای پسانداز بازنشستگی و سایر اهداف سرمایهگذاری مورد علاقه مشاوران مالی است.
مزایای سرمایه گذاری غیرفعال
سرمایهگذاری غیرفعال نیاز به بررسی مداوم ندارد؛ بنابراین بیشتر افراد برای اهداف بلندمدت از آن استفاده میکنند.
1. هزینه های کمتر
با سرمایهگذاری غیرفعال حجم معاملات مرتبط کاهش پیدا میکند که همین موضوع سبب کاهش هزینههای سرمایهگذاری نیز میشود. علاوه بر این وجوهی که به مدیریت فعالانه نیاز ندارند، در مقایسه با صندوقهای فعال هزینه کمتری دریافت میکنند؛ زیرا به سرمایه گذاری فعال تحقیقات و نگهداری بسیار کمی نیاز دارند. متوسط نسبت هزینه برای صندوقهای مشترک غیرفعال در سال 2020 برابر با 0.06 درصد و ETF های غیرفعال هم 0.18 درصد بود.
2. کاهش ریسک
از آنجا که استراتژیهای غیرفعال بر سرمایه متمرکز هستند، شما معمولاً در صدها یا هزاران سهام و اوراق مشارکت سرمایهگذاری میکنید. این موضوع سبب ایجاد تنوع میشود و احتمال اینکه یک سرمایهگذاری کل مجموعه دارایی شما را مختلف کند، کمتر میشود. اگر خودتان سرمایه گذاری فعال را مدیریت میکنید و تنوع مناسبی نیز ندارید، وجود یک سهام نامناسب میتواند بخش زیادی از سود شما را از بین ببرد.
3. افزایش شفافیت
در سرمایهگذاری غیرفعال شما دقیقاً چیزی را که در حال سرمایهگذاری آن هستید مشاهده میکنید. ایندکس شما هیچوقت سرمایهگذاریهای خارج از شاخص همنام را نگه نمیدارد. از سوی دیگر، وجوهی که بهطور فعال مدیریت میشوند، همیشه این سطح از شفافیت را ارائه نمیدهند. بسیاری از موارد به صلاحدید مدیر واگذار میشود و حتی ممکن است برخی از تکنیکها برای حفظ مزیت رقابتی به مردم گفته نشود.
4. میانگین بازدهی بالاتر
اگر برای بلندمدت قصد سرمایهگذاری دارید، صندوقهای غیرفعال همیشه بازدهی بیشتری دارند. حدود 90 درصد از شرکتهای ردیابی وجوه ایندکس در طی یک دوره 20 ساله، از شرکتهای فعال مشابه خود بهتر عمل کردهاند. براساس آخرین گزارش طی یک بازه سه ساله، شاخص S&P در مقابل شاخص Dow Jones بیش از 50 درصد بهتر عمل کرده است.
معایب سرمایه گذاری غیرفعال
از آنجا که سرمایهگذاری غیرفعال بهصورت بلندمدت انجام میشود، فاکتور ریسک کمتری دارد؛ با این حال بهتر است بدانید این نوع سرمایهگذاری نیز بدون عیب نیست.
1. بدون هیجان
اگر بهدنبال هیجان از مشاهده بازدههای سرسامآور یک سهام هستید، این نوع سرمایهگذاری اصلاً انتخاب مناسبی نیست. سرمایهگذاری غیرفعال روندی آرام و آهسته را طی میکند.
2. بدون استراتژی خروج
سرمایهگذاری غیرفعال چون بهمنظور اهداف بلندمدت ایجاد میشود، در طول رکود شدید بازار شیب منفی خواهد داشت؛ درحالیکه از نظر تاریخی پس از هر اصلاحی، اوضاع به سمت بهبود پیش میرود، اما هیچ تضمینی نیست که روند بازار منفی نشود. این بخشی از این دلیل است که چرا باید بهطور منظم تخصیص داراییهای خود را در دورههای طولانیتر بازبینی کنید. به این ترتیب با نزدیکشدن به پایان جدول زمانبندی سرمایهگذاری، میتوانید سبد سهام خود را محافظهکارتر کنید تا زمان کمتری برای بازیابی پس از افت بازار داشته باشید.
نتیجه گیری
سؤالی که مطرح میشود این است که با توضیحات اخیر صندوق سرمایه گذاری فعال بهتر است یا باید سرمایهگذاری غیرفعال را انتخاب کنیم؟
با توجه به اینکه در درازمدت، سرمایهگذاری غیرفعال معمولاً بازدهی بالاتر با هزینه کمتری را دارد، ممکن است تعجب کنید که چرا برخی از افراد به سمت سرمایه گذاری فعال میروند. برای برخی از افراد این نوع سرمایهگذاری پاسخ بهتری میدهد. سرمایهگذارانی که حفظ ثروت خود را به رشد آن ترجیح میدهند، میتوانند از استراتژیهای سرمایه گذاری فعال بهرهمند شوند. علاوه بر این برخی به دنبال استراتژیهای ترکیبی هستند. به این معنا که تنها به دنبال یکی از این دو نوع نیستند، بلکه میخواهند با استفاده از سرمایه گذاری فعال برای محافظت از دارایی خود در برابر نوسانات استفاده کرده و از سرمایهگذاری غیرفعال برای سودهای بلندمدت استفاده کنند. با توجه به این مقاله شما کدام روش را تاکنون امتحان کردهاید؟ کدام روش سرمایهگذاری را بیشتر ترجیح میدهید؟ نظرات خود را در کامنت با ما در میان بگذارید.
سوالات متداول
برای اهداف بلندمدت کدام نوع سرمایه گذاری مناسب تر است؟
اگر بهدنبال سوددهی در زمان طولانی هستید، سرمایهگذاری غیرفعال هم ریسک پایینتری دارد و هم در بازه زمانی سود بالاتری را به شما میدهد.
تفاوت اصلی سرمایه گذاری غیرفعال و فعال در چیست؟
مهمترین تفاوت را میتوان در میزان ریسک و همچنین نرخ سوددهی مشاهده کرد. سرمایهگذاری غیرفعال سوددهی بالاتر و ریسک کمتر و سرمایه گذاری فعال ریسک بالاتری دارد.
آیا کارگزاری های سرمایه گذاری فعال انجام می دهند؟
بله، کارگزاریها هریک براساس میزان فعالیت و تحقیقی که باید روی سرمایهگذاریهای شما انجام دهند، درصد کارمزد گرفته و این بخش را عهدهدار میشوند.
سرمایهگذاری فعال و غیرفعال | آموزش کامل
پیش از آشنایی با انواع مدلهای مدیریت پورتفولیو لازم است بدانید اصلاً معنای پورتفولیو و انواع پورتفو چیست، همچنین با مباحث کلی و اصلی مدیریت پورتفو آشنا باشید. بدین منظور پیشنهاد میکنیم مقالات مرتبط با این موضوعات را در سایت آکادمی دانایان مطالعه فرموده یا توضیحات مختصری را دربارهی مفاهیم اصلی مدیریت پورتفوی از جمله نحوهی تخصیص دارایی و تنوعبخشی به پورتفو در ادامه مرور نمایید:
تخصیص دارایی (Asset Allocation) در مدیریت سبد سرمایهگذاری
تخصیص دارایی شامل انتخاب وزن مناسب طبقات مختلف دارایی برای نگهداری در یک سبد است. سهام، اوراق قرضه و پول نقد اغلب سه طبقهی اصلی دارایی در هر سبدی هستند، اما سایر کلاسهای دارایی مثل املاک و مستغلات ، کالاها، ارزها و رمزارزها نیز میتواند در سبد دارایی قرار گیرند. هر یک از انواع دارایی شامل موضوعات حاشیهای دیگری هم هستند که در چینش پورتفولیو باید به آنها دقت نمود؛ بهعنوانمثال چقدر باید به سهام یا اوراققرضهی داخلی در مقابل خارجی وزن داده شود؟ رشد سهام در مقابل ارزش سهام چقدر است؟ و غیره.
نقش تنوعبخشی (Diversification) در مدیریت سبد سرمایهگذاری
تنوع شامل اختصاص بخشی از سرمایه به هریک از انواع دارایی است؛ به معنای عدم تمرکز بر یک نوع دارایی یا یک صنعت خاص، به جهت توزیع وزن ریسک سرمایهگذاری بین طبقات گوناگون دارایی که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر ندارند. بهاینترتیب، اگر یک کلاس دارایی شامل رکود یا افت ارزش شود، میتوان ضرر را از کلاسهای دیگر دارایی که در رونق یا بازده بیشتر قرار دارند، جبران نمود. ریاضیات مالی نشان میدهد که تنوع مناسب میتواند بازده مورد انتظار کلی یک سبد را افزایش دهد و درعینحال ریسک آن را کاهش دهد.
حال با دانستن این دو مفهوم پایهای دربارهی پورتفو، به توضیح مدلهای رایج مدیریت میپردازیم.
چگونه پورتفوی (سبد سرمایه) خود را مدیریت کنیم؟
در مقالهی مدیریت پورتفو خواندیم افراد ممکن است دو انتخاب داشته باشند: یک اینکه بخواهند خودشان پورتفولیوهای خود را بسازند و مدیریت کنند؛ دو اینکه آن را به دست مدیران پورتفولیوی دارای مجوز حرفهای (در قالب صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سبدگردان) بسپارند که آنها به نمایندگی از مشتریان، کار گرداندن سبد سرمایهی افراد یا شرکتها را برعهده گیرند. درهرصورت، هدف نهایی مدیریت پورتفولیو به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سطح مناسبی از ریسک است. در موضوع مدیریت سبد سرمایه، چه بهصورت فردی و چه در قالب سپردن سرمایه به دست مدیران حرفهای صندوقهای سرمایهگذاری و تیم کارشناسان مالی در مؤسسات سرمایهگذاری و سبدگردانها، دو مدل مدیریت فعال و منفعل سبد سرمایه مطرح میشود که هرکدام طرفداران خود را دارد. در این مقاله قصد آشنایی و برشمردن مزایا و معایب هریک را داریم.
آشنایی با مفهوم سرمایهگذاری فعال و غیر فعال
مدیریت فعال سبد سرمایه یعنی تخصیص دارایی در طبقات متنوع دارایی و تعدّد معاملات در بازهی زمانی موردنظر، برای کسب سود از یک سرمایهگذاری معین، بهگونهای که شخص یا مدیر پورتفوی در پایان دوره بتواند بازدهی فراتر از شاخص کل بازار یا صنعت موردنظر کسب نماید و بهاصطلاح بر بازده بازار غلبه کند.
مدیریت منفعل یا غیرفعال سبد به معنای چینش پورتفوی هماهنگ با پورتفوی صندوقها یا شرکتهای سرمایهگذاری، در راستای کسب سودی مطابق شاخص کل بازار است؛ در روش مدیریت منفعل، وزن و نوع دارایی منتخب در سبد دارایی در ابتدای دوره تنظیم و تا پایان دوره بدون خریدوفروش و تغییر، به کناری گذاشته خواهد شد. مزیت این نوع سرمایهگذاری محتاطانهتر، کاهش هزینههای معاملات، کاهش ریسک سرمایهگذاری و سود نسبتاً تضمین شده در پایان دوره به میزانی نزدیک بازده کل بازار خواهد بود.
افرادی که به مدیریت منفعل سبد سرمایهی خود مایلاند، بهتر است از دانش و مهارت صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی استفاده کرده، در آنها سرمایهگذاری نمایند.
فاکتورهای تعیینکننده در انتخاب روش مدیریت فعال یا مدیریت منفعل پورتفوی
در انتخاب روش مدیریت سبد سرمایهگذاری که از نوع فعال باشد یا منفعل، لازم است فاکتورهای اثرگذار زیر را مدنظر داشته باشیم:
شرایط حاکم بازار:
بازارهای کارا و غیرکارا:
سطح ریسکپذیری و انتظارات سرمایهگذار:
تنوع و اندازهی پورتفو:
مدیران فعال پورتفولیو چه میکنند؟
سرمایهگذارانی که رویکرد مدیریت فعال را اجرا میکنند، میتوانند از دانش مدیران صندوق یا کارگزاران در تلاش برای داشتن عملکرد بهتر از یک شاخص خاص برای خریدوفروش سهام استفاده کنند.
یک صندوق سرمایهگذاری با مدیریت فعال دارای یک مدیر پرتفوی فردی، مدیران مشترک یا تیمی از مدیران است که به طور فعال تصمیمات سرمایهگذاری را برای صندوق میگیرند. موفقیت یک صندوق با مدیریت فعال به ترکیبی از تحقیقات عمیق، پیشبینی بازار و تخصص مدیر پورتفولیو یا تیم مدیریت بستگی دارد.
مدیران سبد سرمایهگذاری فعال به روندهای بازار، تغییرات در اقتصاد، تغییرات در چشمانداز سیاسی و اخباری که شرکتها را تحتتأثیر قرار میدهند توجه زیادی دارند. این دادهها برای زمان خرید یا فروش داراییها در تلاش برای بهرهبرداری از بینظمیها و آشفتگی بازار استفاده میشود. مدیران فعال ادعا میکنند که این فرایندها پتانسیل بازدهی بالاتر از بازدهی شاخص معمول بازار را فراهم میکند، زیرا مدیریت منفعل صرفاً با تقلید از داراییها در یک شاخص خاص به دست میآید که بازدهی مشابهی با آنها خواهد داشت و نه چیزی فراتر.
مدیران منفعل پورتفولیو چگونه سود میسازند؟
تلاش برای شکست دادن بازار ناگزیر مستلزم ریسک اضافی بازار است. مزیت مدیریت منفعل پورتفو و شاخصسازی (indexing) این ریسک خاص را از بین میبرد، زیرا احتمال خطای انسانی در انتخاب سهام کاهش مییابد؛ صندوقهای شاخص نیز کمتر معامله میشوند، به این معنی که نسبت به صندوقهایی که به طور فعال مدیریت میشوند، هزینههای معاملاتی و مالیاتی کمتری را متحمل میشوند.
مدیریت منفعل پرتفوی که به آن مدیریت صندوق شاخصی نیز میگویند، با هدف تکرار بازده یک شاخص یا معیار خاص بازار صوت میگیرد. مدیران منفعل سبد همان سهامی را که در شاخص فهرست شده است، با همان وزنی که در شاخص نشان میدهند، خریداری میکنند.
یک سبد استراتژی منفعل را میتوان در قالب خرید واحدهای یک صندوق قابل معامله در بورس (ETF)، یک صندوق سرمایهگذاری مشترک یا یک واحد سرمایهگذاری تراست شکل داد. صندوقهای شاخص بهعنوان مدیریت منفعلانه شناخته میشوند، زیرا هر یک دارای یک مدیر پورتفولیواند که وظیفه آن تکرار یک شاخص بهجای انتخاب و خریدوفروش داراییها از طبقات متنوع دارایی است.
هزینهی استراتژیهای مدیریتی که روی پرتفویها یا وجوه غیرفعال ارزیابی میشوند، معمولاً بسیار کمتر از هزینهی استراتژیهای مدیریت فعال است.
مدیریت پورتفوی منفعل چه تفاوتی با مدیریت پورتفوی فعال دارد؟
چینش پورتفولیوی منفعل یک استراتژی بلندمدت است که بهعنوان شاخصسازی یا سرمایهگذاری شاخصی شناخته میشود؛ همانطور که سرمایه گذاری فعال گفتیم هدف یک پورتفوی منفعل تکرار بازده یک شاخص یا معیار بازار خاص است و ممکن است شامل سرمایهگذاری در یک یا چند صندوق شاخصی بورسی (ETF) باشد. اما یک پورتفولیوی فعال در تلاش برای شکست و غلبه بر عملکرد یک شاخص از طریق خریدوفروش فعالانهی سهام و سایر داراییها و سود بردن از نوسانات بازار است.
مزایا و معایب پورتفولیوی فعال
بنابر این تعریف، مزیت سرمایهگذاری و مدیریت یک پورتفوی فعال، عدم محدودیت به یک شاخص، انعطاف در انتخاب و باز بودن دست مدیر پورتفوی برای تغییر داراییها از یک سرمایهگذاری کمبازده به سهام یا داراییهای پربازدهتر و عدم تقلید از یک شاخص معین است؛ در واقع در این مدل از سبد سرمایهگذاری، خلاقیت، مهارت و تجربیات مدیر بهکار گرفته میشود.
اما همانطور که گفتیم این کار نیازمند تحقیقات وسیع و داشتن اطلاعات صحیح و جامع از انواع بازارها و شرایط حاکم بر آنهاست، به همین جهت اغلب تنها یک نفر نمیتواند جامع همگی این اطلاعات باشد، پس بهتر است یک تیم شامل چندین مهارت و تجربیات گوناگون مدیریت فعال پورتفو را بر عهده گیرند. بدین ترتیب سپردن سرمایه به دست صندوقهای سرمایهگذاری فکری منطقی است، زیرا تنها آنها میتوانند چنین تیم گستردهای در اختیار داشته باشند. مشتریان این صندوقها هم در ازای کسب سود بهتر، لازم است هزینههای بالاتر و ریسک بیشتر معاملات متعدد این مدل سرمایهگذاری را بپذیرند.
مزایا و معایب پورتفولیوی منفعل
همانطور که پیشتر گفتیم در یک پورتفولیوی منفعل، فعالیت چندانی وجود ندارد و نیاز به دانش و مهارت، تحقیقات وسیع، پذیرش هزینههای سنگین معاملات و ریسک بالا نیست؛ در این مدل سرمایهگذاری همه چیز از ابتدا شفاف است پس اعتماد به بازدهی آن هم بالاتر است؛ بهنحویکه حتی مدیران فعال پورتفوی هم در بازههای بسیاری ترجیح میدهند از همان استراتژیهای مدیریت منفعل استفاده کنند تا سرمایه را از آسیب بازارهای غیرقابلپیشبینی و ریسکهای سیستماتیک موجود حفظ کنند.
سخن پایانی آکادمی دانایان دربارهی سرمایهگذاری فعال و غیرفعال
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت مدیریت فعال یا منفعل پورتفوی یا بهعبارتدیگر مدیریت یک سبد فعال یا منفعل، هر دو شامل مزایا و معایبی هستند که هیچکدام را بر دیگری برتری نمیدهد؛ بلکه این شرایط کلی حاکم بر بازار در زمانهای متفاوت و روحیه و اهداف فردی سرمایهگذاران است که تعیین میکند در هر برههی زمانی بهرهگیری کدام یک سودمندتر است.
علاوه بر این، برخی کارشناسان سرمایهگذاری معتقدند داشتن ترکیبی از هر دوی اینها بهصورت همزمان میتواند معقولترین روش باشد. بدین معنی که در برخی بازارها و برخی زمانها که بازار به حد کافی کارا است، رشد سرمایه را به روال طبیعی رشد شاخص سپرده، بهصورت منفعل عمل کنیم و در برخی زمینههای دیگر با تشکیل یک پورتفوی فعال که مناسب نوسانگیری باشد، با تنوع کمتر، حجم کوچکتر و پذیرش ریسک بالاتر، از سمت دیگر بازار وارد شده، خود را به سودهای خاص و مقطعی از نوسانگیری برسانیم. این کار از طریق سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی از یک سو و صندوقهای سهامی، طلا ، املاک و مستغلات، پروژهای و … از سوی دیگر امکانپذیر است.
سرمایه گذاری فعال
021-88536880 (512)
با ما تماس بگیرید
- دورههای آموزشی
- سنجش آنلاین سواد مالی
- آموزش سواد مالی
- راهنمای ثبت نام
- برگزاری آزمون
- دریافت گواهینامه
- سؤالات متداول
- تماس با ما
- شبکههای اجتماعی
- درخواست همکاری
سرمایهگذاری فعال و منفعل
در مطلب قبلی، سرمایهگذاری به روش GARP توضیح داده شد. در این مطلب، سرمایهگذاری فعال و منفعل و همچنین مزایا و معایب این نوع از سرمایهگذاری توضیح داده میشود.
سرمایهگذاری منفعل
سرمایهگذاران در سرمایهگذاری منفعل دید بلندمدت دارند. افراد با رویکرد سرمایهگذاری منفعل به خرید و نگهداری دارایی میپردازند و در برابر نوسانات بازار مقاومت میکنند. این دسته از سرمایهگذاران به علت رویکرد منفعلانهای که در پیش میگیرند تمایل به سرمایهگذاری در صندوقها نیز دارند.
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران در سرمایهگذاری فعال دید کوتاهمدت دارند. افراد در این نوع سرمایهگذاری تمایل دارند از نوسانات بازار بهره برده و بالاتر از حد معمول سود کنند. سرمایهگذاری فعال نیازمند رویکرد عملی است که عموماً توسط مدیر پرتفلیو صورت میگیرد.
رویکرد سرمایهگذاری فعال برای افرادی که وجه نقد زیادی در اختیار دارند، میتواند مفید باشد زیرا این امکان برای این نوع سرمایهگذاران وجود دارد که از برگشتهای بازار سود خوبی بدست آورند. اما در مقابل افراد بازنشسته که درآمد برای آنها حائز اهمیت است، تمایل به استفاده از رویکرد منفعل و خرید داراییهایی با پتانسیل رشد طولانی مدت دارند.
مزایا و معایب سرمایهگذاری فعال و منفعل
سرمایهگذاری منفعل
مزایا
- هزینۀ کم: مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد منفعل، برای انتخاب داراییهای صندوق از شاخصی به عنوان شاخص معیار استفاده میکنند، بنابراین انتخاب سهام هزینۀ کمی دارد و همچنین به این علت که این رویکرد، استراتژی خرید و نگهداری سهام را در پیش میگیرد، هزینۀ کارمزد کمتری نیز به آن تعلق میگیرد.
- شفافیت: داراییهای موجود در صندوق شاخصی، همواره مشخص است.
معایب
- محدودیت زیاد: سرمایهگذاری منفعل به یک شاخص خاص یا فرصت سرمایهگذاری از پیش تعیین شده با نوسانات کم یا بدون نوسان محدود میشود.
- بازده کم: سرمایهگذاری منفعل نمیتواند بر بازار غلبه کند و بازدهی بیش از بازدهی بازار بدست آورد به این علت که منابع این نوع سرمایهگذاری محدود به پیروی از بازار هستند. یک صندوق با مدیریت منفعل نمیتواند بازدهی بیش از بازدهی بازار بدست آورد در حالی که صندوق با مدیریت فعال، میتواند بازده بیشتری نسبت به بازده بازار ایجاد کند که این بازده با ریسک بیشتری نیز همراه است.
سرمایهگذاری فعال
مزایا
- انعطافپذیری: مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد فعال نیازی به پیروی از یک شاخص خاص ندارند. آنها میتوانند سهام ارزشمندی که یافتهاند را خریداری کنند.
- پوشش ریسک: سرمایهگذاران فعال همچنین میتوانند ریسک سرمایهگذاریهای خود را با استفاده از تکنیکهای مختلفی چون فروش استقراضی (فعلاً در ایران موجود نیست) یا اختیار فروش، پوشش دهند.
معایب
- پر هزینه بودن: مدیر صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد فعال، برای انتخاب داراییهای صندوق از تیم تحلیل استفاده کرده و بابت آن هزینه پرداخت میکنند. همچنین به علت خرید و فروش زیاد سهام و هزینۀ معاملاتی که در پی آن وجود دارد، این رویکرد پر هزینه در نظر گرفته میشود.
- ریسک زیاد: مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با رویکرد فعال، مختار هستند که به هر فرصت سرمایهگذاری که تصور میکنند بازدهی بالایی خواهد داشت، ورود کنند. تا زمانی که تحلیلگران پیشبینیهای درستی داشته باشند، اتخاذ این رویکرد عالی است اما در صورتی که اشتباهی مرتکب شوند، صندوق با زیان زیادی مواجه خواهد شد.
سرمایهگذاری فعال و منفعل، دو روی یک سکه
سرمایهگذاری فعال و منفعل، دو روی یک سکه بوده و اغلب سرمایهگذاریها، ترکیبی از این دو استراتژی هستند. صندوقهای سرمایهگذاری مثالی خوب در این زمینه هستند. مدیران این صندوقها با وجود جسارت زیاد در سرمایهگذاری، درصد زیادی از سرمایۀ صندوق را به صورت غیرفعال سرمایهگذاری میکنند.
دیدگاه شما