آموزش استراتژی معاملاتی رابرت ماینر Robert Miner در بازارهای مالی - مقدماتی
آموزش استراتژی معاملاتی رابرت ماینر Robert Miner در بازارهای مالی - مقدماتی
در این فرادرس ابتدا مقدمه ای از ابزار مورد استفاده در این استراتژی و المان های مختلف آن ارائه می دهیم، سپس در درس دوم وارد بحث مومنتوم (Momentum) استراتژیهای معامله روند می شویم و یاد می گیریم که چگونه با استفاده از اندیکاتورهای مومنتوم می توانیم روند بازار را با دقتی بسیار بالا تشخیص دهیم. در درس سوم الگوهای رایج و پرکاربرد برای تشخیص پایان یک روند یا اصلاح آن را شرح می دهیم. علاوه بر آن نشان می دهیم که چگونه می توانیم با استفاده از سیستم ایچیموکو در رابطه با حرکت های رونددار و یا اصلاحی بازار اظهارنظر کنیم. در پایان این درس شما به ابزاری قدرتمند مجهز می شوید که قادر خواهید بود در هر زمان و در هر بازار مالی در رابطه با رونددار بودن یا اصلاحی بودن آن نمودار با احتمال بالا اظهار نظر کنید.
آموزش استراتژی معاملاتی رابرت ماینر Robert Miner در بازارهای مالی - مقدماتی
محمد نسیمی فر
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق - مدیریت سیستم های قدرت
مهندس محمد نسیمی فر دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق - مدیریت سیستم های قدرت در دانشگاه شهید بهشتی هستند. ایشان تقریبا 6 سال است که به عنوان فریلنسر (freelancer) پروژه های زیادی در استراتژیهای معامله روند حوزه گرافیک و انیمیشن های دو بعدی و سه بعدی (به خصوص محصولات کمپانی های Adobe و Autodesk) انجام داده و همچنین با آموزشگاه های مختلفی در امر تدریس همکاری دارند.
توضیحات تکمیلی
معامله در بازارهای مالی را می توان یکی از جذاب ترین مشاغلی در نظر گرفت که امروزه با پیشرفت تکنولوژی در اختیار همگان قرار گرفته است. هر فردی که به معامله گری علاقه مند باشد و بتواند ریسک های آن را بپذیرد به راحتی و در کمترین زمان ممکن می تواند وارد بازارهای مالی شود. انواع بازارهایی که امروزه برای معامله گری رایج هستند عبارتند از: رمز ارزها (Cryptocurrency)، فارکس (Forex) و بورس اوراق بهادار. وارد شدن به این بازارها یک بحث است، اما کسب موفقیت در آن بحثی دیگر.
بدون شک تعداد افرادی که روزانه در این بازارها شکست می خورند بیشتر از افرادی است که به موفقیت می رسند. موارد مختلفی از قبیل: علم تحلیل تکنیکال (Technical analysis)، علم تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)، روانشناسی معامله گری، سیستم مناسب معاملاتی و. می تواند روی موفقیت یا شکست یک معامله گر تاثیر بگذارد، بنابراین هر کدام از این موارد دارای ارزش است و برای رسیدن به موفقیت باید به آن توجه شود. هدف ما در این فرادرس تمرکز روی ایجاد یک سیستم معاملاتی مناسب جهت معامله است.
این سیستم معاملاتی براساس استراتژی آقای رابرت ماینر (Robert Miner)، یکی از معروف ترین و حرفه ای ترین معامله گران حال حاضر دنیا است. ایشان با ترکیب ابزار مختلف تحلیل تکنیکال و استفاده از تکنیک های مدیریت سرمایه و ریسک، یک استراتژی جامع با احتمال موفقیت بالا توسعه داده اند که در نهایت می تواند تبدیل به ابزاری شود تا معامله گران با خیالی آسوده و به دور از ترس وارد یک معامله شوند و از آن سود ببرند. این استراتژی شامل ترکیبی از اندیکاتورها (Indicators)، سطوح قیمتی، خوشه زمانی فیبوناچی (Fibonacci Time Clusters) و الگوهای امواج الیوت (Elliott Waves) است.
در این فرادرس ابتدا مقدمه ای از ابزار مورد استفاده در این استراتژی و المان های مختلف آن ارائه می دهیم، سپس در درس دوم وارد بحث مومنتوم (Momentum) می شویم و یاد می گیریم که چگونه با استفاده از اندیکاتورهای مومنتوم می توانیم روند بازار را با دقتی بسیار بالا تشخیص دهیم. در نهایت فراتر از سیستم Robert Miner می رویم و این استراتژی را با سیستم ایچیموکو (Ichimoku) نیز ترکیب می کنیم تا تبدیل به یک ابزار قدرتمند شود و بتوانید معاملات با احتمال موفقیت بالا را تشخیص دهید.
از طرفی می دانیم که همیشه دغدغه معامله گران، تشخیص روند و یا اصلاح بازار بوده است، بنابراین در درس سوم الگوهای رایج و پرکاربرد برای تشخیص پایان یک روند یا اصلاح استراتژیهای معامله روند آن را شرح می دهیم. علاوه بر آن نشان می دهیم که چگونه می توانیم با استفاده از سیستم ایچیموکو در رابطه با حرکت های رونددار و یا اصلاحی بازار اظهارنظر کنیم. در پایان این درس شما به ابزاری قدرتمند مجهز می شوید که قادر خواهید بود در هر زمان و در هر بازار مالی در رابطه با رونددار بودن یا اصلاحی بودن آن نمودار با احتمال بالا اظهار نظر کنید.
در آموزش استراتژی معاملاتی Robert Miner برای معامله در بورس و بازارهای مالی – تکمیلی به دو المان دیگر این سیستم، یعنی اهداف قیمتی و تحلیل زمانی می پردازیم.
چه زمانی می توان معامله خلاف روند انجام داد؟
در بعضی بازه های زمانی اکثر سهام ها در مسیری مشخص حرکت می کنند و وارد شدن به بازار و انجام معامله خلاف روند کار منطقی نیست. اگر هنوز در تشخیص روند بازار دچار مشکل هستید باید از اندیکاتور ها در تشخیص روند استفاده کنید. البته اگر شما فکر می کنید که روند فعلی قدرت را از دست داده است نباید از انجام یک عمل متفاوت ترس داشته باشید. قبل از این که با معامله خلاف روند آشنا شویم خوب است ابتدا با معاملاتی که در جهت روند هستند آشنا شویم.
معاملات در جهت روند
این نوع معاملات که در جهت روند حرکت می کنند و آن ها را با نام پیروی از روند هم می شناسند نوعی راهکار های معاملاتی در تحلیل های تکنیکال است. در این نوع معاملات با استفاده از تحلیل حرکت قیمت ها در جهتی خاص شامل سود می شوید. پدر استراتژی روند ریچارد دانکیان است که او یکی از حامیان بزرگ پیرو روند است. تریدر هایی که همیشه از روند پیروی می کنند زمانی که روند صعودی است به پوزیشن های خرید وارد می شوند و زمانی که بازار پیوسته در حال ایجاد کف قیمت است وارد پوزیشن فروش می شوند.
روند های صعودی و نزولی
در واقع زمانی که قیمت ها رو به افزایش باشند حرکاتی صعودی با شیب های مثبت ایجاد می شود که به استراتژیهای معامله روند آن روند صعودی می گویند. نکته حائز اهمیت این است که در روند صعودی قیمت هر کف بالاتر از کف قبلی و هر سقف بالاتر از سقف قبلی است.زمانی که قیمت ها در حال کاهش باشند و روند منفی داشته باشند به آن روند نزولی می گویند و در این روند قیمت هر کف پایین تر از دیگری است.
انجام معامله خلاف روند در بازار
اکثر تریدر ها در زمانی که همه نمودار ها در یک جهت مسیر هستند و این جهت مسیر بسیار قدرتمند شده است برای انجام معامله خلاف روند تردید دارند. اما در بازار های مالی باید به این جمله توجه کرد: زمانی که همه برای رسیدن به هدفی مشتاق هستند باید عقب کشید و زمانی که همه عقب کشیده اند باید برای رسیدن به هدف مشتاق بود. این جمله می تواند در انجام معاملات کمک بزرگی به ما کند.
روشی معاملاتی که در آن فرد معامله گر با معامله در خلاف جهت روند سود می کند، معامله خلاف روند نام داردکه با نام معامله گری معکوس هم شناخته می شود. در واقع روش کار این نوع از معامله ها به این گونه است که سهام ضعیفی را که گمان می شود در آینده رشد می کند پیدا می کنیم و تلاش می کنیم آن را زمانی که همه در حال فروش آن هستند در قیمت پایین بخریم و زمانی که در قیمت بالاتری قرار گرفت آن را بفروشیم و سود کنیم. به زبان ساده این روش به ما می گوید وقتی سهمی ارزان شد آن را بخر و در زمانی که گران شد آن را بفروش.
راهکار هایی برای انجام معامله خلاف روند
در راهکار های موجود برای تعیین بهترین ناحیه استراتژیهای معامله روند برای انجام معاملات، می توانیم از اندیکاتور هایی مثل مومنتوم و الگو های بازگشتی استفاده کنیم. سرمایه گذارانی که در خلاف جهت معامله می کنند باید به این توجه کنند که سهام در هر لحظه تغییر می کند و روند خود را از سر می گیرد. به همین علت باید تکنیک های کاهش ریسک را رعایت کنیم. یعنی تا جایی که امکان دارد ضرر هارا کم نگه داریم و حد ضرر هارا مشخص کنیم. در زمان قدرتمند بودن یک روند می توان نشانه هایی از بازگشت روند را دید و این امر موجب ضرر افرادی می شود که تازه وارد بازار شده اند.
معامله گران خلاف روند
این افراد که با نام تریدر های خلاف روند شناخته می شوند تلاش می کنند زمانی که بازار با یک جریان شدید از روند اصلی برمی گردد از فرصت استفاده کنند. هنگامی که تریدر ها سعی دارند تا قیمت سهمی را بالا ببرند منجر به گران شدن بیش از حد آن سهم می شود و در خلاف این حالت زمانی که بیشتر تریدر ها سعی بر پایین آوردن قیمت دارند فرصتی برای خرید به وجود می آید.
مزایای معامله خلاف روند
از مزیت های معامله خلاف روند می توان به این اشاره کرد این امکان برای ما ایجاد می شود که در قیمت های شکار درست از همانجایی که شروع می شوند بتوانیم وارد شویم. علاوه بر این در این نوع معامله ها نسبت ریسک به سود بسیار خوبی به دست می آوریم که حاشیه سود را هم افزایش می دهد.
مورد دیگری که وجود دارد این است از آن جا که تریدر های خلاف روند سود های کمتر اما به طور منظم کسب می کنند نسبت به بقیه تریدر ها با کاهش سرمایه کمتری مواجه می شوند.
محدودیت ها در معاملات خلاف روند
کمیسیون ها: به دلیل اینکه ورود و خروج در بازار بیشتر است هزینه های معاملاتی نیز بیشتر می شوند.
صرفه جویی در زمان: سرمایه گذاران خلاف روند در بازار باید به صورت مرتب نطارت داشته باشند تا بهترین نقاط ورود و خروج را پیدا کنند. برای راحتی کار می توان معاملات را خودکار سازی کرد تا مشکل حل شود.
سخن پایانی
باید همواره به این موصوع اشاره کرد با توجه به اینکه بازار های مالی همیشه به طور کامل قابل پیش بینی نیستند معامله خلاف روند هم همیشه با نتیجه مثبت همراه نیست. در اصل باید گفت اگر پس از تحلیل های تکنیکال و بنیادی به طور دقیق به این نتیجه رسیدید که می توانید در خلاف جهت معامله کنید این کار را انجام دهید و از کار خود نترسید. به یاد داشته باشید فرصت های معاملاتی بسیار خوب زمانی ایجاد می شوند که از اکثر بازار فاصله بگیرید.
استراتژی های معاملاتی برتر در بین معامله گران
بازار بورس به دلیل تاثیر پذیری زیادی که از عوامل اقتصادی و سیاسی دارد همواره افت و خیزهای فراوانی را تجربه نموده و دارای نوسانات زیادی است. با توجه به این موضوع، چنانچه بدون شناخت کافی از ماهیت این بازار و نداشتن چارچوب منظم در معاملات به این عرصه قدم گذاشته و فعالیت نمایید، بدون شک محتمل ضررهای زیادی خواهید شد.
به یاد داشته باشید که داشتن یک استراتژی معاملاتی به شما در کسب سود مطمئن و کم ریسک کمک می کند، بنابراین برای ورود موفق به بازار و کسب درآمد، ضرورت دارد که یک استراتژی ثابت برای معاملات را اتخاذ نمایید.
چنانچه بخواهید در این بازار به صورت کوتاه مدت و یا بلند مدت، حضور داشته و فعالیت نمایید، تفاوتی ندارد و شما باید برای معاملات خود، همواره یک استراتژی مناسب داشته باشید. اما شاید این سوال ایجاد شود که چرا داشتن برنامه ای از پیش تعیین شده برای انجام معاملات ضروری است؟ و چرا نیاز است که به اجرای استراتژی معاملاتی پایبند بود و تحت هیچ شرایطی آن را نادیده نگرفت؟
دلیل اصلی این موضوع و تاکید بر آن در ریسک گریزی است. زیرا حتی احتمال ضرر کردن نیز به عنوان یک عامل بازدارنده برای ورود معامله گران محسوب می شود که با داشتن استراتژی مشخص در معامله، این عامل کاهش یافته و به حداقل ممکن می رسد و معامله گر می تواند سرمایه ی خود را به درستی مدیریت کند.
استراتژی معاملاتی چیست؟
داشتن طرحی برای معاملات یا همان استراتژی معاملاتی، مجموعه ای از اصول و قواعدی است که معامله گر پیش از انجام هر گونه معامله در بورس، آن ها را با توجه استراتژیهای معامله روند به روحیات و انتظارات خود از بازار تعیین می کند و به رفتار او در هنگام معامله نظارت می کند. به عنوان مثال، معامله گر در هنگام خرید می تواند با به کارگیری استراتژی ورود پلکانی که یکی از ساده ترین و در عین حال کاربردی ترین استراتژی های معاملاتی است بر احساس ترس خود در ورود به یک معامله غلبه کند.
تعیین یک استراتژی معاملاتی ممکن است کاری ساده به نظر رسیده و توجهی به آن نشود، ولی با شروع معامله و در صورت پیش بینی اشتباه روند قیمت، معامله گر دچار اضطراب و سردرگمی در تصمیم گیری می شود و ممکن است متحمل ضرر گردد، که دلیل اصلی آن، نداشتن یک استراتژی مناسب قبل از معامله می باشد. در ادامه به معرفی تعدادی از استراتژی های سرمایه گذاری موفق در بازار سرمایه که در بین معامله گران حرفه ای در دنیا رواج دارد، خواهیم پرداخت.
استراتژی سرمایه گذاری در سهام رشدی
سرمایه گذاری در سهام رشدی یکی از انواع استراتژی های معاملاتی است، تمرکز اصلی این روش بر سهام شرکت هایی است که پیش بینی می شود، روند رشد و سودآوری آنها در آینده نیز ادامه دارد. این گونه شرکت ها به جای تقسیم سود نقدی بین سهامداران و همچنین استفاده از تسهیلات جهت تامین نقدینگی لازم برای توسعه طرح ها و زیرساخت های خود، سود انباشته و مازاد سالیانه خود را دوباره به چرخه ی سرمایه گذاری باز می گردانند تا از این طریق، افزایش تولید و به تبع آن فروش بیشتر را ایجاد نمایند. این نوع از استراتژی معاملاتی بر پایه ی تحلیل های بنیادین استوار است که در ترکیب با تحلیل های تکنیکالی به ورود و خروج مناسب تر کمک می کند.
استراتژی سرمایه گذاری درآمدی
این روش به منزله تشکیل سبد سهامی از اوراق بهادار با کمترین ریسک، سود مشخص و تضمین شده است که علی رغم وضعیت نامساعد موجود در بازار، سودی تضمین شده و به صورت روزشمار را به سهامداران پرداخت می نماید.
این نوع استراتژی مناسب افرادی است که وقت یا مهارت کافی برای فعالیت در بورس را نداشته و انتظار کسب سود به میزان بیشتری را دارند. از جمله اوراق بهاداری که در این دسته قرار می گیرند، می توان به واحدهای صندوق های سرمایه گذاری و اوراق قرضه اشاره کرد که حداقل سود سالانه را با کمترین ریسک ممکن، محقق می سازند.
استراتژی سرمایه گذاری در سهام ارزشی
یکی دیگر از انواع استراتژی های سرمایه گذاری، سرمایه گذاری در سهام ارزشی است که در آن، سهامی برای خرید انتخاب می شود که پایین تر از ارزش ذاتی شان در بازار معامله می شوند، ولی مستعد رشد هستند. می توان آن را یکی از رایج ترین انواع استراتژی معاملاتی در بورس دانست. در این روش، معامله گران پس از اعلام پیش بینی سود شرکت ها و تقسیم قیمت هر سهم بر مقدار سود اعلام شده، از میزان سهام شرکت ها در آینده آگاه می شوند و سپس اقدام به خرید سهم و نگه داری آن تا رسیدن به قیمت مناسب برای فروش می کنند.
استراتژی فروش استقراضی
این نوع استراتژی در واقع به معنای کسب سود از روند نزولی بازار است و به صورت قرض گرفتن اوراق بهادار از کارگزاری یا مالک اوراق و فروش آنها با پیش بینی کاهش قیمت در آینده، انجام می شود و پس از تحقق پیش بینی انجام شده، خرید دوباره آن اوراق از بازار و بازگرداندن آنها به مالک انجام می شود. در این شیوه ی معاملاتی و در صورت پیش بینی اشتباه، روند کاهشی و افزایشی قیمت، ضرر متوجه معامله گر خواهد شد.
معامله گر باید مهارت های لازم برای تحلیل تکنیکال را داشته باشد واز قواعد خاص آن مانند بلوکه شدن مقداری از سرمایه به عنوان وجه تضمین و کارمزدها و شرایط تسویه با مالک و کارگزاری، آگاهی کامل داشته باشد.
استراتژی سرمایه گذاری مومنتوم
معامله گرانی که از این استراتژی استفاده می کنند، معتقدند که روند حرکت قیمت در جهت صعود یا نزول در بازه های زمانی خاصی ثابت است و می توان تا زمان تغییر روند بازار، حداکثر سود ممکن را به دست آورد. بنابراین می توان گفت که نوعی از سرمایه گذاری در جهت روند است.
این استراتژی نوعی تحلیل تکنیکال است و در حال حاضر معامله گران فاندامنتالی نیز با توجه به انتظاراتی که دارند از ان استفاده نموده و از مزایای آن، بهره مند می شوند. این دو تحلیل تکنیکال و بنیادی، مکمل یکدیگر هستند و احتمال موفقیت در معامله را افزایش می دهند.
استراتژی نوسان گیری
در این روش فرد معامله گر به سادگی با روند بازار هم جهت شده و اقدام به خرید و فروش می کند. علاقه مندان به این روش، در هنگام افزایش قیمت ها اقدام به خرید و در صورت کاهش آن، اقدام به خروج از بازار می کنند.
در این استراتژی، هدف یک معامله گر، پیش بینی قیمت بازار نیست، بلکه بررسی دقیق بازار است. به این معنا که معامله گر برای افزایش قیمت سهم در آینده، اقدام به خرید نکرده و تنها با مثبت و منفی شدن قیمت ها، خرید و فروش می نماید.
استراتژی شکاف قیمت یا گپ
در مواقعی که، قیمت پایانی یک سهم با قیمت آخرین معامله آن در روز فاصله داشته باشد، استفاده می شود که می تواند کارایی زیادی را به همراه داشته باشد.
در این شرایط، معامله گر در زمان پیش گشایش بازار و در روز بعد سهم را رصد می کند تا قیمت بازگشایی مشخص شود. سپس به محض بالا رفتن قیمت از قیمت پیش گشایش، خرید می کند و تا سقف دامنه ی مجاز قیمت، اقدام به فروش نخواهد کرد.
استراتژی مبتنی بر الگوی پرچم
این روش معاملاتی برگرفته از الگوی کانال است و همانند سایر الگوهای نموداری در انتهای یک حرکت صعودی یا نزولی شکل می گیرد و در این شرایط، بازار وارد فاز اصلاحی می شود.الگوی پرچم الگویی ادامه دهنده است، به این معنا که در صورت عدم موفقیت و شکست الگو، بازار به روند قبلی خود بازگشته و آن را ادامه می دهد.
به عبارت دیگر می توان گفت که الگوی پرچم، نشانگر دوره بلاتکلیفی در بازار است، جایی که در آن خریداران و فروشندگان در حال مبارزه برای به دست گرفتن بازار هستند. معامله گران در این استراتژی پس از شکست الگو وارد معامله می شوند و تا رسیدن به انتهای تارگت که به وسیله ی میله پرچم تعیین می شود، از بازار خارج نمی شوند.
6 مرحله برای ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران
یکی از الزامات معاملهگری در بازار سرمایه، داشتن یک سیستم معاملاتی مدون، مکتوب و شخصی است.
نداشتن یک سیستم معاملاتی مدون و مکتوب در بازار شبیه این است که بدون داشتن مهارت شنا کردن در جای عمیق شنا کنید.
در بازارهای مالی سرمایهگذار بدون داشتن یک سیستم معاملاتی، قادر به حفظ دارایی خود نیست و هیجان موجود در این بازارها به گونه ای می باشد که ممکن است موجب از دست رفتن کل سرمایه سرمایهگذار شود.
سیستم معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معاملهگر نظم داده و مانع ایجاد هر عامل منفی اثرگذار بر روحیه سرمایهگذار میشود و زمینه سازی لازم برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار را برای سرمایهگذار فراهم میکند.
در این حالت سرمایهگذار با ایجاد هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی بوده و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را میداند.
طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی از مراحل زیر تشکیل میشود:
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید
اولین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین 1دقیقه تا 1 ماه است و انتخاب بازه زمانی مناسب برای هر معاملهگری به تجربه و یا نوع معاملات او بستگی دارد (برخی از معاملهگران ترجیح میدهند در بازه های زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و یا برخی دیگر در بازه زمانی بلند مدت در بازار فعالیت کنند).
به عنوان مثال تحلیلگری که بر روی نمودارهای هفتگی معامله میکند، اجازه فعالیت در بازه زمانی کوتاه مدت را ندارد و به همین دلیل نیاز نیست که روزانه در سایتهای بورسی به دنبال بررسی قیمت سهم، خواندن اخبار و اظهار نظرهای دیگر سرمایهگذاران در مورد سهم باشد.
پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایهگذاران است.
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید
به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم.
البته استراتژیهای معامله روند در بحث امواج الیوت و شمارش موجها میتوان انتهای موج 5 را همراه با مشاهده واگراییها، به عنوان شروع روند در نظر گرفت، ولی ممکن است با خطاهایی همراه باشد.
پس بهتر است با همان شرایط رایج، شروع روند در بازار را تشحیص دهیم (در روند صعودی شاهد سقفها و کفهای بالاتر و در روند نزولی شاهد سقفها و کفهای پایینتر هستیم).
در کل دیدگاه معاملهگران مبنی بر وجود یک روند غالب در بازار، موجب ایجاد نظم در معاملات میشود.
البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم، ولی با تایید روند، سرمایهگذار میتواند با خیال راحتتری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.
مرحله سوم: نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید
در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایهگذار میتواند با چه نسبتی از حد سود و حد زیان، یک معامله موفق در بازار داشته باشد.
در بحث طراحی سیستمهای معاملاتی هم باید تعیین کنیم که در یک معامله چه میزان ریسک استراتژیهای معامله روند را قبول کنیم.
حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایهگذاری (دیدگاه عمومی در بین سرمایهگذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا باید بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R در معامله باشد.
به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
مرحله چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید
در این مرحله باید تعیین کنیم که چه میزان سرمایه ای برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید را یکباره انجام دهیم و یا برنامهریزی برای خرید پله ای داشته باشیم.
نکته مهم در خرید پلهای در نظر گرفتن پتانسیلهای سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیانگریزی موجود در سرمایهگذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به محدوده حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید میشود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایهگذار هم حساسیت بیمورد داشته باشد.
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید
بعد از اینکه چهار مرحله اول را با موفقیت پشت سر گذاشتید، باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشید. عموما افرادی که فعال بازارند نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین میکنند و به دلیل وجود ابزارهای گوناگون برای تشخیص نقطه بهینه ورود به سهم، عموما فضای مشترکی بین همه سرمایهگذاران وجود ندارد.
به نظر من تعیین نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با ابزارهای تکنیکالی تعیین شود و معاملهگر باید در کنار این ابزارها، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندهها را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایهگذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.
برای تعیین قیمت فروش هم سرمایهگذار در مرحله اول باید از مقاومتهای استاتیک و داینامیک موجود در نمودار استفاده کند.
اما باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدودههای مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.
عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
مرحله ششم: از سیستم معاملاتی استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید
مرحله آخر تست سیستم معاملاتی است.
در این مرحله، مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی را اجرا و طبق اصول و ضوابط تعیین شده معامله کنید و هیچ وقت سعی نکنید اصول را زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی طراحی شده را چند بار تست و هر بار سعی کنید با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن را افزایش دهید.
برای تست سریعتر سیستم هم از دادههای چند ماه گذشته سهام استفاده کنید.
به عنوان مثال به 3 ماه گذشته برگردید و شرایط خرید سهم در آن محدوده زمانی را تعیین کنید و سپس بر اساس مستندات موجود، پنج مورد ذکر شده را به ترتیب اجرا کنید و با در نظر گرفتن بازه زمانی مورد نظر در طول 3 ماه، عملکرد معاملاتی خود را مورد سنجش قرار دهید.
به این ترتیب میتوانید سیستم طراحی شده را تست کنید و مشکلات موجود را تشخیص داده و مرحله به مرحله کارایی سیستم را افزایش دهید.
سخن آخر
طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بازار باید برای هر سرمایهگذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مد نظر قرار گیرد چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه میتواند به عنوان چراغ راه سرمایهگذار عمل کرده و سرمایهگذار هم به راحتی قادر به تشخیص موقعیت های مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:استراتژیهای معامله روند
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
اینکه بدانید از چه اندیکاتورهایی استفاده کنید و بهترین استراتژی برای نوسانگیری چیست، مهارت شما را به طرز چشمگیری بهبود میدهد. اگر به شکل نادرست از اندیکاتورها و اوسیلاتورها استفاده کنید، نمودار را به شکل اشتباهی تفسیر و در نهایت زیان خواهید کرد. اندیکاتورهای تکنیکال تشخیص روند را برای شما آسان میکنند، اما میتوانند گمراهکننده نیز باشند. در این مطلب از چشم بورس بهترین استراتژی نوسانگیری برای فارکس، بورس و ارز دیجیتال را بررسی میکنیم.
بهترین استراتژی نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت
چرا از ترکیب اندیکاتورها استفاده میکنیم؟
اگر چه اندیکاتورهای تکنیکال ابزارهای مفیدی هستند، اما نباید فراموش کنید که هر کدام نقاط ضعف خود را دارند. چنانچه تنها از یک اندیکاتور برای تشخیص روند استفاده کنید، ممکن است بخشی از روند را از دست بدهید. با ترکیب چندین اندیکاتور و اوسیلاتور در یک استراتژی واحد، ریسک معاملات کاهش و بازدهی افزایش مییابد. اما چگونه باید اندیکاتورها را ترکیب کنیم؟
ترکیبی از اندیکاتورها برای نوسانگیری
استفاده از تعداد زیادی اندیکاتور وسوسهانگیز است، اما باید از زیادهروی بپرهیزید. انتخاب ترکیب درستی از اندیکاتورها بسیار حساس است. تریدرهای مبتدی معمولا چندین اندیکاتور با اطلاعات مشابه را استفاده میکنند، در این صورت تصمیمگیری سخت و حتی ناممکن میشود. به شکل زیر نگاه کنید، هر سه اندیکاتور مکدی، RSI و استوکستیک یک روند مشابه را نشان میدهند.
بهترین استراتژی نوسانگیری
پس ابتدا باید تفاوت اندیکاتورها را بدانید. اندیکاتورها را میتوان در سه گروه دستهبندی کرد.
اندیکاتورهای دنبالکنندهی روند
اندیکاتورهای دنبال کننده روند به ما میگویند که قیمت در حال حاضر در نقطهی اشباع خرید و یا اشباع فروش است. بسیار از اندیکاتورهای دنبال کننده یا پیرو مانند باند بولینگر در قالب یک کانال نمایش داده میشوند. کانالی که مشخص میکند آیا قیمت در شرف شکسته شدن است یا خیر؟
اندیکاتورهای مومنتوم
مومنتوم در اصل شتاب و سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. اندیکاتورهای مومنتوم مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، به شما اطلاعت مفیدی در مورد جهت و قدرت روند فعلی میدهد. با استفاده از مومنتوم ریسک باز کردن پوزیشن معاملاتی بسیار کم میشود.
اندیکاتورهای حجم
برای بررسی رابطه قیمت و حجم از اندیکاتورهای حجمی استفاده میشود. افزایش حجم معاملات برای تشخیص روند بسیار مفید است. اما برای اینکه بتوانید سیگنالهای حجم را بهتر درک کنید از این اندیکاتورها استفاده کنید. حجم تعادلی (OBV) از بهترین اندیکاتورهای حجم برای نوسان گیری است.
اگرچه هدف تمام اندیکاتور پیشبینی روند بازار است، اما هر کدام از زاویهی خاصی قیمت را تحلیل میکنند. اگر به بازار از زوایای مختلف نگاه کنید، نگاهی دقیق و واقعبینانه خواهید داشت. باید تفاوت اندیکاتورها را درک کنید وگرنه گمراه خواهید شد. مثلا کسی که همزمان از RSI، مکدی و استوکستیک استفاده میکند، در واقع با یک نگاه بازار را تحلیل میکند. همه آنها اندیکاتور مومنتوم هستند و اطلاعات آنها تقریبا مشابه است.
وقتی چند اندیکاتور مشابه استفاده میکنید ممکن است به اشتباه فکر کنید که سیگنال قدرتمندتری دریافت کردهاید. رفع این مشکل بسیار ساده است. کافی است بهترین ترکیب اندیکاتورها و اوسیلاتورها را بدانید.
اجزای بهترین استراتژی نوسانگیری
حال به قسمت هیجانانگیز میرسیم. ابتدا باید مشخص کنیم برای بهترین استراتژی نوسانگیری از کدام اندیکاتورها استفاده کنیم. ما سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم را با هم ترکیب میکنیم و یک استراتژی واحد میسازیم. این استراتژی برای نوسانگیری در همهی بازارها از جمله بورس، فارکس و ارز دیجیتال کارآمد است.
1. اندیکاتور مومنتوم RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور بسیار محبوب است. کار با این اندیکاتور ساده و اطلاعات مفیدی در مورد جهت و قدرت روند میدهد. برای استفاده از آن نیازی نیست محاسبات ریاضی را بدانید. ما از این اندیکاتور برای تعیین محدودههای اشباع خرید و فروش استفده میکنیم.
اندیکاتور RSI
2. اندیکاتور حجمی OBV
دومین اندیکاتور در استراتژی ترکیبی ما، اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV است. اوسیلاتور OBV قیمت و حجم را ترکیب میکند و از این طریق ورود و خروج پول از بازار را به شما نشان میدهد. ایدهی اصلی OBV بر این اساس است که قیمت و حجم باید هم راستا باشند. اکنون تنها کاری که باید انجام دهیم بررسی آخرین اندیکاتور برای تکمیل استراتژی نوسانگیری است.
اندیکاتور OBV
3. باند بولینگر
باند بولینگر بهترین اندیکاتور تعقیبکنندهی روند و سومین اندیکاتور از استراتژی ترکیب اندیکاتورها است. خرید و فروش با استفاده از نوارهای این اندیکاتور یک استراتژی تجاری موثر است اگر با دیگر اندیکاتورها و اوسیلاتورها ترکیب شود. حال به استراتژی ترکیبی ما میرسیم.
اندیکاتور باند بولینگر
بهترین استراتژی نوسانگیری
در این استراتژی ما از سه اندیکاتور استفاده میکنیم. این سه اندیکاتور را در بخش قبل معرفی کردیم: RSI، باند بولینگر، و حجم تعادلی (OBV). این ترکیب از اندیکاتورها همهی جنبههای روند یعنی جهت، مومنتوم و حجم را بررسی میکنند. استراتژی نوسانگیری ما در هر دورهی زمانی قابل استفاده است. فقط باید مراحل زیر را دنبال کنید:
1. قیمت باید نوار میانی بولینگر را به سمت بالا بشکند و بالاتر از آن بسته شود.
همانطور که میبینید مرحله اول بسیار ساده است. خبر خوش اینکه باقی مراحل هم به همین سادگی است. بسته شدن قیمت بالای نوار میانی اولین تایید استراتژی ما است. پس از این تایید سایر اندیکاتورها را باید بررسی کنیم.
مرحله اول استراتژی نوسانگیری
2. منتظر بمانید تا شاخص RSI بالای 50 قرار گیرد.
اندیکاتور RSI مومنتوم یک حرکت را نمایش میدهد. قرار گرفتن RSI در بالای 50 به معنای تایید دوم است. تا اینجا میدانیم که از دو جنبه حرکت صعودی تایید شده است. این تایید ممکن است همزمان اتفاق نیفتد و باید برای تایید دوم کمی منتظر بمانید.
مرحله دوم استراتژی نوسانگیری
3. منتظر بمانید تا اندیکاتور OBV صعودی شود.
آخرین مرحله، تایید حجمی است. ما میخواهیم همراه با پول هوشمند ترید کنیم. در همین راستا، به دنبال شواهد ورود پول هوشمند و قدرت خرید واقعی هستیم. باز هم ممکن است کمی برای تایید سوم صبر کنیم. اما حال سه تایید شروع روند، مومنتوم و حجم را داریم.
مرحله سوم استراتژی نوسانگیری
حال وارد یک موقعیت معاملاتی بلندمدت شدهایم اما باید حد ضرر و حد سود را در استراتژی نوسانگیری تعیین کنیم. در بند بعدی این مساله را شرح میدهیم.
4. حد ضرر را زیر نوار پایین باند بولینگر قرار دهید.
حد ضرر به اندازه زمان و نقطهی ورود مهم است. قرار دادن حد ضرر زیر باند پایین بولینگر منطقی است. شکست نوار پایین بولینگر، کل استراتژی نوسانگیری ما را باطل میکند.
مرحله چهارم استراتژی نوسانگیری
5. حد سود جایی است که باند بولینگر به پایین میشکند.
آخرین نقطه حد سود است. ما برای استراتژی ترکیبی باید یک حد سود قرار دهیم که مرحلهی پنجم و آخر است. بسیار شبیه حد ضرر است اما پس از یک صعود هر گاه دیدید که باند پایین در حال شکسته شدن است، معامله را ببندید. به زبان سادهتر، وقتی قیمت دارد معکوس میشود.
دقت کنید برای خروج ما فقط از یک اندیکاتور استفاده میکنیم. نقطهی ورود امن بسیار مهم است، اما برای خروج نباید منتظر تایید سه اندیکاتور باشیم. اگر خیلی درنگ کنیم ممکن است تمام سود از دست برود. به شکل زیر نگاه کنید:
مرحله پنجم استراتژی نوسانگیری
آیا استراتژی ما بهترین استراتژی برای نوسانگیری است؟
اگر مقاله را یک بار دیگر بخوانید متوجه میشوید که قاعدهی کلی، انتخاب اندیکاتورها با سه جنبهی مختلف است. ما این اندیکاتورها و اوسیلاتورها را انتخاب کردیم چون نقاط ضعف همدیگر را میپوشانند. همچنین از سه جنبه بازار را بررسی میکنند. شما میتوانید با استفاده از اندیکاتورهای تشخیص جهت، مومنتوم و حجم استراتژی معاملاتی خود را بسازید.
باید زمان صرف کنید و اندیکاتورها را به خوبی بیاموزید. در عین حال فراموش نکنید هیچکدام از استراتژیها کامل نیستند. در بازار بسیار بزرگ فارکس، هیچ کسی نمیتواند با اطمینان دقیق بازار را پیشبینی کند. با این حال، استفاده از استراتژی ترکیبی برای نوسانگیری احتمال موفقیت را بالاتر میبرد.
سوالات متداول بهترین استراتژی نوسانگیری
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در نمودار قیمت نهفته است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی رسم میشوند.
اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، اما در صورتی که آنها را در یک استراتژی مناسب استفاده کنید. علاوه بر این، مدیریت سرمایه و روانشناسی را نباید فراموش کنید.
دیدگاه شما