انواع الگوهای اصلاحی


الگوی سر و شانه | آکادمی آینده

الگوهای ریزشی ارز دیجیتال؛ تشخیص نقاط ریزشی بازار

الگوهای ریزشی ارز دیجیتال | آکادمی آینده

الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث می‌شوند از پرتگاه‌های بازار، جان سالم به در ببریم.

تحلیل تکنیکال در خرید و فروش‌های شما به چه میزان مؤثر است؟ با الگوهای افزایشی و کاهشی آشنایی دارید؟ آیا بازار طبق الگوهای صعودی و نزولی پیش می‌رود؟

همان‌طور که می‌دانید تشخیص الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. ما در این مقاله سعی داریم به معرفی الگوهای ریزشی در بازار کریتوکارنسی به صورت تک کندلی تا چندین کندلی بپردازیم.

شناخت دقیق الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث می‌شود که نقاط ریزشی قیمت را بهتر تشخیص دهید تا با توجه به استراتژی معاملاتی خود، سرمایه خود را حفظ کنید یا از ریزش های بازار ارزهای دیجیتال سود کنید.

در این مقاله می‌آموزید:

  1. آشنایی با الگوهای قیمتی
  2. الگوی سر و شانه سقف و دو قلو سقف
  3. مثلث ادامه دهنده و بازگشتی نزولی
  4. الگوی الماس و پرچم نزولی
  5. الگوی تک کندلی مرد به دار آویخته و ستاره ثاقب
  6. الگوی دو کندلی پوشش ابر سیاه
  7. الگوی دو کندلی هارامی نزولی و پوشا نزولی
  8. الگوی ستاره عصرگاهی و سه کلاغ سیاه

این مقاله برای چه کسانی مناسب است:

  1. تریدرها و سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال
  2. پژوهشگران بازارهای بورس و ارز دیجیتال
  3. معامله‌گرانی که برای خرید و فروش خود پایبند به تحلیل تکنیکال هستند.

آشنایی با الگوهای قیمتی

الگوها در تحلیل تکنیکال ، قابلیت تکرارپذیری دارند. می‌توان در هر چارت نموداری و هر تایم فریم، الگوها را مشاهده نمود.

الگوهای قیمتی، سیگنالی برای ورود، ابزار تائید و یا پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار هستند. زمان تشکیل یک الگوی چند کندلی، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تائید درست بودن و میزان قدرت الگو است.

هر الگویی، یک هدف نموداری از پیش تعیین ‌شده دارد که میزان تحقق آن، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.

الگوهای ریزشی به دو بخش تک کندلی و چند کندلی تقسیم می‌شوند. الگوی ریزشی تک کندلی برای نوسان گیری و یا تعیین نقطه خروج مناسب هستند. الگوهای ریزشی چند کندلی روند مدت‌دار ریزشی را نشان می‌دهند.

در بازار فیوچرز ارزهای دیجیتال می‌توان با تشخیص الگوی ریزشی چند کندلی، از افت قیمت ارزها سود برد. در شروع الگوی ریزشی، پوزیشن فروش باز کنید و با پایان یافتن الگوی ریزشی ارز را خریداری کنید.

از مهم‌ترین الگوهای ریزشی ارز دیجیتال می‌توان به مرد به دار آویخته، ستاره ثاقب، سه انواع الگوهای اصلاحی کلاغ‌سیاه، پوشش ابر سیاه، پوشا نزولی، هارامی نزولی و ستاره عصرگاهی اشاره کرد.

به طورکلی الگوهای قیمتی چند کندلی به دو دسته ادامه ‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند. الگوهای بازگشتی و نزولی مانند سر و شانه سقف، دو قلو سقف، مثلث بازگشتی، الگوی الماس هستند.

الگو نزولی ادامه دهنده مانند مثلث نزولی و پرچم نزولی، از مهم‌ترین الگوهای ریزشی و تعیین‌کننده روند نزولی هستند که در بخش‌های آینده به معرفی هرکدام می‌پردازیم.

بررسی الگوهای ریزشی ارز دیجیتال

الگوهای ریزشی ارز دیجیتال: الگوی سر و شانه سقف

1 8

الگوی سر و شانه | آکادمی آینده

تشکیل الگو سر و شانه سقف، موجب وقوع یک انواع الگوهای اصلاحی نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتا ‌مدت و معمولی هست. به لحاظ هندسی، از شکل‌گیری سه قله به صورت متوالی تشکیل می‌شود که دومین قله که به آن سر می‌گویند، نسبت به شانه‌ها (قله سمت راست و چپ سر) بلندتر بوده و طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان پدیدار می‌شود.

این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل بازگشت قیمت باشد.

دو شانه در صورتی‌که ایده‌آل باشند، اندازه یکسان داشته و ممکن است هم‌سطح یا غیر هم‌سطح باشند. خطی که دو نقطه‌ حاصل از به هم پیوستن یک سر و یک شانه را به هم می‌رساند، ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضا در این شرایط اینطور است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان با عرضه سهام خود باعث کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود.

در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود.

دفعه دوم به دلیل تقویت انتظارات مثبت معامله گران و تفکر اینکه اصلاح قیمت پایان یافته، موج جدید صعودی شروع می‌شود. جریان ورودی پول تقویت ‌شده و سطح مقاومتی پیش رو و قله قبلی شکسته شده و قیمت نقطه جدیدی در بالای نمودار ثبت می‌کند.

با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی شروع به ذخیره سود می‌کنند و دارایی خود را می‌فروشند. هم‌زمان با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌ می‌یابد و به سطح حمایتی قله یا مقاومت قبلی که حالا نقش حمایتی دارد، می‌رسد.

با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا نزدیکی دره اول سقوط می‌کند.

در مرحله سوم، تعدادی از خریداران پیگیر با سفارش‌های خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این ‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین بار روند نزولی قوی ایجاد می‌کنند و بر بازار مسلط می‌شوند.

کاهش قیمت با رسیدن به خط روند حمایت قبل که ناشی از اتصال دو دره قبلی بود و به آن خط گردن می‌گوییم، متوقف نمی‌شود و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود.

از لحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش ناموفق خریداران در جهت ادامه روند صعودی است که در نهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی ایجاد می‌شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است.

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) در تحلیل تکنیکال

الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به الگوهایی گفته می‌شود که با استفاده از آن می‌توان تغییرات احتمالی انواع بازارهای مالی را پیش‌بینی کرد. این الگوها ساختاری خاص و معمولاً هندسی دارند که از جمله ابزارهای پرطرفدار جهت شناسایی سیگنال‌های خرید و فروش است. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا با انواع الگوهای هارمونیک و معنی و مفهوم هر یک، بیشتر آشنا شوید.

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟

الگوهای هارمونیک ساختارهایی هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. در واقع، هر یک از عناصر الگوی هارمونیک، بر اساس یکی از سطوح خاص فیبوناچی ایجاد می‌شوند. بنابراین این الگوها را می‌توان متشکل از چند بخش در نظر گرفت که در کل نشان‌دهنده جدیدترین تغییرات قیمت و پیش‌بینی تغییرات احتمالی بازار در آینده خواهد بود.

اولین بار گارتلی (H.M. Gartley) در کتاب خود با عنوان «سود در بازار سهام (1932)» درباره الگوهای هارمونیک صحبت کرد. به همین دلیل است که بسیاری از الگوهای هارمونیکی که در ادامه معرفی می‌کنیم، عمدتاً به نام وی نامگذاری شده‌اند. اخیراً، اسکات ام. کارنی (Scott M. Carney) در کتاب خود به نام «معامله‌گر هارمونیک (The Harmonic Trader) (1999)» درباره الگوهای ساختاری مبتنی بر نسبت فیبوناچی بحث کرده است. اسکات کارنی به عنوان فردی شناخته می‌شود که رویکرد ترید هارمونیک را در بازارهای مالی احیا می‌کند.

الگوهای هارمونیک بیشتر در بازه‌های زمانی طولانی ایجاد و شناسایی می‌شوند؛ چون با توجه به اینکه به نوعی از دنباله فیبوناچی تشکیل می‌شوند، به زمان بیشتری برای تکمیل هر سطح نیاز دارند. در نتیجه بهترین چارچوب زمانی برای خرید و فروش از طریق شناسایی الگوهای هارمونیک، نمودارهای روزانه و هفتگی است. این الگوها، از جمله مهم‌ترین بخش‌های تحلیل تکنیکال است که معمولاً به دست معامله‌گران مبتدی و تازه‌وارد، قابل شناسایی نیستند. بنابراین، شناسایی و استفاده از آنها برای شناسایی بهترین فرصت‌های خرید و فروش به تلاش و دانش زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال نیاز دارد. به همین دلیل، الگوهای هارمونیک معمولاً به دست معامله‌گرانی استفاده می‌شود که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند و روی شناسایی بهترین موقعیت ترید تمرکز کرده‌اند.

الگوهای هارمونیک

ارتباط الگوهای هارمونیک با سطوح فیبوناچی

همان‌طور که پیش از این گفته شد، اساس شکل‌گیری الگوهای هارمونیک، بر اساس دنباله فیبوناچی است. طبق نظریه فیبوناچی، هر عدد بعد از 0 و 1 مجموع دو عدد قبلی را نشان می‌دهد. در نتیجه بخشی از توالی دنباله فیبوناچی به صورت زیر خواهد بود:

۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴، ۲۳۳، ۳۷۷، ۶۱۰، ۹۸۷، ۱۵۹۷، ۲۵۸۴، ۴۱۸۱، ۶۷۶۵، ۱۰۹۴۶، ۱۷۷۱۱

نکته حائز اهمیت این است که هر یک از اعداد موجود در این دنباله، مشخص‌کننده یک سطح نسبی هستند که برای پیش‌بینی قیمت، شناسایی سطح حمایت و مقاومت و … مورد استفاده قرار می‌گیرند. مهم‌ترین سطوح نسبی ایجادشده توسط این دنباله عبارت‌اند از: 127.2٪ ، 161.8٪ و 261.8٪.

انواع الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)

در ادامه به معرفی 6 الگوی پرکاربرد هارمونیکی می‌پردازیم. هر یک از الگوهایی که در ادامه معرفی می‌شوند، خود دارای دو نسخه صعودی و نزولی هستند که به نوبه خود برای شناسایی بهترین زمان خرید و فروش مورد استفاده قرار می‌گیرند.

هر الگو با حرکت XA شروع می‌شود که آغازکننده یک روند است. موج XA، در نسخه نزولی یک الگوی هارمونی، نشان‌دهنده یک حرکت رو به پایین است و برعکس!

الگوی ABCD

الگوی ABCD، در کنار گارتلی، بدون شک پرکاربردترین الگوی هارمونیک است. اگر تجربه زیادی در کار با الگوهای هارمونیک ندارید، پیشنهاد و توصیه ما یادگیری الگوی ABCD است. بدون شک با یادگیری این الگو، شناسایی و استفاده از الگوهای پیچیده، راحت‌تر خواهد بود. نام دیگری که برای این الگو در نظر گرفته شده است، الگوی AB=CD است. چراکه موج‌های AB و CD مساوی هم هستند و حرکت BC نشان‌دهنده یک اصلاح است.

الگوی ABCD شامل سه بخش به صورت زیر است:

  • AB حرکت اولیه است.
  • BC باید اصلاح حرکت AB را نشان دهد.
  • CD به اندازه AB باشد.

الگوهای هارمونیک

تصویر بالا نشان می‌دهد که یک الگوی ABCD صعودی منظم باید چگونه باشد. هدف از این الگو، شناسایی نقطه D یا در واقع بهترین زمان خرید است. نسخه نزولی ABCD هم شامل همین بخش‌ها است با این تفاوت که AB حرکتی در جهت مخالف است که در نهایت سیگنال خرید در نقطه D ایجاد می‌کند.

الگوی گارتلی (Gartley)

الگوی گارتلی شامل بخش‌های زیر است:

  • XA – جایی که الگو شروع می‌شود.
  • AB – نقطه B باید در 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA پایان یابد.
  • BC – حرکت BC باید در سطح فیبوناچی 38.2٪ یا فیبوناچی 88.6٪ تمام شود.
  • CD – اگر BC به 38.2٪ ختم شود، CD باید تا 127.2٪ افزایش یابد. در غیر این صورت، نقطه D در 161.8 توسعه BC ایجاد می‌شود.
  • XD – نقطه D باید 78.6٪ اصلاح‌کننده موج اولیه XA باشد.

الگوهای هارمونیک

الگوی خرچنگ (Crab)

الگوی خرچنگ، شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – این موج باید 38.2٪ یا 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA باشد.
  • BC – این حرکت در خلاف جهت حرکت AB صورت می‌گیرد، اصلاح 38.2 یا 0.886 AB.
  • CD – اگر موج 2 BC٪ باشد، CD باید به توسعه 224٪ برسد. از طرف دیگر، اگر BC به 88.6٪ ختم شود، CD باید 361.80٪ BC باشد.
  • XD – در نهایت، سیگنال خرید در نقطه D تقریباً در 161.8٪ فیبوناچی موج اولیه XA است.

الگوی خفاش (Bat Pattern)

الگوی خفاش شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – باید بین 38.2٪ و 50٪ پایان یابد.
  • BC – این موج 38.2٪ یا 88.6٪ حرکت AB است.
  • CD – انواع الگوهای اصلاحی اگر BC 2٪ باشد، CD باید توسعه 161.8٪ را به دست آورد.
  • XD – نقطه ورود به معامله (D) در حالت ایدئال در 88.6٪ اصلاح فیبوناچی موج XA شروع شده است.

الگوی پروانه (Butterfly)

الگوی پروانه شامل موارد زیر است:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – سطح اصلاحی قیمت نقطه B باید به 78.6٪ موج XA برسد.
  • BC – این موج اصلاحی 38.2٪ یا 88.6٪ موج AB است.
  • CD – اگر موج BC به 38.2٪ ختم شود، باید موج CD به 161.8٪ افزایش یابد. اگر موج BC در 88.6٪ به پایان برسد، نقطه D به 261.8٪ گسترش می‌یابد.
  • XD – به دلیل اصلاح کمتر در موج AB، نقطه D در الگوی پروانه باید در 127٪ یا 161.80٪ توسعه فیبوناچی موج شروع XA باشد.

الگوی کوسه (Shark pattern)

الگوی کوسه یکی از الگوهای هارمونیک نسبتاً جدید است. این الگو شامل بخش‌های زیر می‌شود:

  • XA – حرکت اولیه برای شروع الگو
  • AB – این موج باید بین 113 تا 161.8 درصد به پایان برسد.
  • BC – بسته به توسعه AB، این موج باید 161.8٪ یا 224٪ امتداد حرکت قبلی باشد. این مرحله آخر است؛ زیرا نقطه D سیگنال خرید / فروش است.

الگوی سایفر (Cypher pattern)

الگوی Cypher از بخش‌های زیر تشکیل می‌شود:

  • XA – اولین موج که یک روند را آغاز می‌کند.
  • AB – این موج با 38.2 یا 61.8 از حرکت شروع به پایان می‌رسد.
  • BC – این موج از توسعه سطح‌های فیبوناچی غیرمعمول 113.0٪ (اگر AB 2٪) و 141.4٪ (اگر AB 61.8٪) استفاده می‌کند.
  • XA – در این الگو، نقطه D نهایی باید مطابق با 78.6٪ اصلاح فیبوناچی حرکت اولیه XA باشد.

مزایا و معایب الگوهای هارمونیک

مسلماً بزرگ‌ترین مزیت الگوهای هارمونیک یک ساختار کاملاً مشخص است. با استفاده از این الگوها، نقاط ورود و خروج به وضوح مشخص است و نیازی به استفاده از روش‌های مختلف جهت شناسایی این نقاط نیست.

مدیریت ریسک، یکی دیگر از مزایای اصلی الگوهای هارمونیک است. سطوح مقاومت، حمایت و قیمت کاملاً مشخص است. در نتیجه شناسایی زمان سود و ضرر کار مشکلی نخواهد بود.

همان‌طور که در ابتدای مطلب هم گفته شد، شناسایی دقیق الگوهای هارمونیک کار مشکلی است. برخی مواقع شناسایی نقطه A و B کار ساده‌ای است، در حالی که نقطه C درست تشخیص داده نمی‌شود.

بنابراین، برای شناسایی، ترسیم و در نهایت تصمیم‌گیری بر اساس الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به صبر و حوصله زیادی نیاز است. به همین دلیل است که استفاده از این الگو معمولاً به افراد حرفه‌ای و باتجربه در زمینه ترید توصیه می‌شود.

نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک برای خرید و فروش

برای رسم الگوهای هارمونیک، به کسب اطلاعات و رعایت دقیق دستوالعمل‌های گفته‌شده نیاز است؛ زیرا هر مرحله تا حدودی به دقت مرحله قبل وابسته است. بنابراین مهم است که گام به گام از دستورالعمل‌ها پیروی کنید تا در قابلیت اطمینان هر موج، ابهامی وجود نداشته باشد. سیستم عامل‌های تجاری بسیاری همچون TradingView و سایر برنامه‌های نرم افزاری، دارای تنطیمات داخلی برای ترسیم الگوهای هارمونیک هستند. بنابراین، کار شما بسیار آسان‌تر است؛ زیرا فقط باید از دستورالعمل‌ها پیروی و نقاط را روی نمودار به هم متصل کنید.

قبل از اینکه نکاتی در مورد نحوه ترسیم الگوهای هارمونیک با شما عزیزان به اشتراک بگذاریم، توجه به این نکته مهم است انواع الگوهای اصلاحی که شناسایی الگوی کامل تقریباً غیرممکن است. ساده‌ترین راه برای ترسیم الگوی هارمونیک، ترسیم هر موج به صورت مرحله به مرحله است. مرحله اول را کامل کنید (در صورت امکان) و سپس به مرحله بعدی بروید. در صورتی که تمام موارد را به خوبی رعایت کرده باشید، نقطه نهایی C یا D باید سیگنال خرید یا فروش را برای شما ایجاد کند.

در نمودار EUR / USD روزانه، نمونه‌ای از الگوهای هارمونیک را مشاهده می‌کنیم.

همان‌طور که قبلاً گفته شد، AB و CD موج‌های مساوی هستند و BC در جهت مخالف حرکت می‌کند. در این حالت، ساختار کاملاً دقیق است؛ به جز اصلاح بزرگ‌تر از حد انتظار در BC (حدود 70٪). برای اطمینان از اینکه نمودارِ ترسیم‌شده همان چیزی است که باید باشد، می‌توانید از ابزارهای کمکی برای تشخیص سطح مقاومت، حمایت و … استفاده کنید.

میزان سود با استفاده از آخرین موج CD و تکنیک‌های اندازه‌گیری فیبوناچی محاسبه می‌شود. باز هم، بسته به مدیریت ریسک و سبک تجارت خود، هدف مورد نظر را تعیین می‌کنید. به طور کلی، معامله‌گران باتجربه به دنبال اصلاح بین 38.2٪ تا 61.8٪ هستند.

سخن پایانی

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) نمودارهای هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. مشهورترین الگوهای هارمونیک عبارت‌اند از: ABCD، گارتلی، الگوی خفاش، الگوی پروانه، الگوی سایفر، الگوی خرچنگ و الگوی کوسه. مزیت استفاده از الگوهای هارمونیک، بهره گرفتن از یک ساختار قیمت خاص است که سیگنال خرید یا فروش ایجاد می‌کند. اما بزرگ‌ترین چالش در خصوص این الگوها این است که تشخیص‌شان کار مشکلی است.

همه چیز درباره امواج الیوت

امواج-الیوت

آیا تا به حال عبارت “امواج الیوت” را شنیده اید؟ اگر در بازار ارزهای دیجیتال معامله می کنید این آموزش به شما بسیار کمک خواهد کرد پس در ادامه با فیماچارت همراه باشید.

نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) برای توصیف حرکت قیمت ها در بازارهای مالی تهیه شده است انواع الگوهای اصلاحی که در آن او الگوهای تکراری و موج‌های هندسی را مشاهده و شناسایی کرد. او این امواج را در حرکات قیمت سهام و در رفتار مصرف کننده‌ها مشخص کرد. اصطلاح سوار شدن بر روی موج که در آن سرمایه‌گذاران در تلاش برای سودآوری از یک روند بازار هستند نیز از انواع الگوهای اصلاحی این نظریه گرفته شده است.

نکات مهمی که در مورد نظریه امواج الیوت باید بدانید :

  • نظریه امواج الیوت روشی برای تجزیه و تحلیل فنی است که در آن به بررسی الگوهای تغییرات قیمت در بلند مدت، در اثر تغییرات مداوم در احساسات سرمایه‌گذاران می‌پردازد.
  • این تئوری دارای دو نوع مشخص موج است، امواج جنبشی و اصلاحی.
  • تمامی امواج در این نظریه به خودی خود در یک مجموعه بزرگتر از امواج قرار دارند که به همان الگوی جنبشی/اصلاحی پایبند هستند، که به عنوان روشی بر پایه هندسه فراکتال برای سرمایه گذاری توصیف شده است.

نظریه امواج الیوت چگونه شکل گرفت انواع الگوهای اصلاحی

نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در سال ۱۹۳۰ تدوین شد. او بعد از اینکه به علت بیماری مجبور به بازنشستگی شد، برای پر کردن وقت خود به چیزی احتیاج داشت، بنابراین شروع به مطالعه ۷۵ سال نمودارهای سالانه ، ماهانه ، هفتگی و روزانه که خود آنها را در فهرست های مختلف وارد نموده بود، کرد. این تئوری در سال ۱۹۳۵ هنگامی که الیوت پیش بینی عجیبی از بورس اوراق بهادار کرد عملی شد. الیوت در آن زمان به درستی پیش‌بینی کرد که شاخص بورس به پایین‌ترین میزان خود خواهد رسید، و از آن زمان به بعد این تئوری به عنوان یک رکن اصلی برای هزاران مدیر بورس ، بازرگان و سرمایه‌گذاران خصوصی بدل شد.

الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی ، پیش بینی و سرمایه گذاری در الگوهای موج خود را تشریح کرد. تمامی کتاب‌ها، مقالات و نامه‌های او در این زمینه در سال ۱۹۴۴ تحت عنوان شاهکار الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) منتشر شد. نظریه جهانی امواج الیوت بزرگترین منبع تحلیل مالی مستقل و پیش‌بینی بازار در دنیا است و تمام بازارهایی که از آن استفاده می‌کنند به نام بازار مدل الیوت شناخته می‌شوند.

الیوت همواره متذکر بود که این الگوهای هیچ‌گونه اطمینان قطعی در مورد حرکت قیمت های آینده ارائه نمی‌دهند، بلکه به منظور کمک برای تشخیص احتمالات در مورد آینده بازار کمک می کنند و آنها را می توان همراه با انواع دیگر تجزیه و تحلیل فنی، استفاده کرد. اما همیشه معامله‌گران ممکن است در یک زمان معین تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.

نحوه کارکرد امواج الیوت

بر طبق نظریه الیوت به طور کلی حرکت صعودی در بازار به ۵ موج تقسیم می‌شود که با نام موج‌های جنبشی معروفند و در مقابل آن ۳ موج وجود دارد که به موج‌های اصلاحی معروف است. پنج موج صعودی با اعداد ۱ تا ۵ نمایش داده شده است و سه موج اصلاحی با ABC علامت‌گذاری می‌شود. که این الگو‌ها در بازه‌های زمانی کوچک و بزرگ مشخص می‌شوند. در حالت ایده آل ، الگوهای کوچکتر را می توان در الگوهای بزرگتر شناسایی کرد. نحوه کارکرد امواج الیوت نیز از اطلاعات بدست آمده از این الگو‌ها است که با قرار دادن آنها در اصلاح فیبوناچی می‌توان از جهت حرکت بازار اطلاع پیدا کرد و به خرید و فروش با میزان ریسک کمتر دست زد.

در مدل الیوت، تغییر قیمت بازار همیشه بر طبق روند حرکتی این دو موج جنبشی و اصلاحی است. موج‌های جنبشی دارای ۵ موج است، موج ۱، ۳ و ۵ صعودی و موج ۲ و ۴ اصلاح کننده قیمت هستند. در شکل بالا ۳ موج صعودی به ۵ قسمت تقسیم شدند و به شکل ((i)), ((ii)), ((iii)), ((iv)), ((v)) نمایش داده شده است و دو موج اصلاحی نیز هرکدام به سه بخش تقسیم شده و از نمادهای ((a)), ((b)), ((c)) برای هر قسمت استفاده شده است. که در نظریه الیوت به این ۵ موج که هرکدام دارای چند ریز موج است به طور کلی موج اول می‌گویند.

موج‌های اصلاحی نیز از ۳ موج تشکیل شده است ، موج اول که شامل ۵ مرحله نزولی است به نام موج A و سپس موج سه مرحله‌ای اصلاحی به نام موج B و در آخر یک موج نزولی دیگر به نام موج C. و این ۳ موج در اصطلاح موج دوم نامیده می‌شوند. در بازار خرسی روند غالب رو به پایین است ، بنابراین این الگو معکوس می شود، یعنی پنج موج پایین و سه موج به بالا خواهد شد.

تمامی این درجه‌بندی‌های صورت گرفته در نظریه امواج الیوت، برای شناسایی چرخه‌ها است تا تحلیلگران بتوانند موقعیت یک موج را در پیشرفت کلی بازار مشخص کنند. تمامی مراحلی که در چرخه موج‌های الیوت وجود دارد را میتوان در بازه‌های زمانی هفتگی، ماهانه و یا سالانه بازار پیدا کرد. این الگو را میتوان در تمامی نمودارهای EWF استفاده کرد.

استفاده از امواج الیوت در بازار ارزهای دیجیتال

همانطور که گفته شد نظریه امواج الیوت مبتنی بر مفهوم الگوهای تکراری، که تحت تأثیر روانشناسی سرمایه‌گذاران بوده، شکل گرفته است. رالف نلسون الیوت یک تحلیلگر مستقر در ایالات متحده بود و پس از سالها تحقیق و تجزیه و تحلیل داده های بازار سهام ، کتاب اصل موج (The Wave Principle) را نوشت که در آن تئوری خود را شرح می داد. روش او در تجارت سنتی پذیرش گسترده‌ای پیدا کرده است و اکنون به عنوان یک شاخص رایج در تجارت ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شاخص امواج الیوت به نوسانات در عملکرد قیمت، تحت تأثیر روانشناسی جمعی، تریدرها نگاه می‌کند. این نوسانات اغلب در الگوهای یا موج‌های تکراری به وجود می‌آیند و با شناسایی‌ در مراحل اولیه شکل‌گیری این موج‌ها، تریدرهای ارز دیجیتال می‌تواند قیمت ارز را باتوجه و نوع موج و الگوهای آن پیش‌بینی کنند.

الگوی شکست امواج الیوت

دو نوع موج مختلف وجود دارد که توسط نشانگر امواج الیوت مشخص شده اند : ضربه‌ای و اصلاح کننده. امواج ضربه‌ای دقیقا همسو با حرکت بیشتر تریدرها بوده و از ۵ موج تشکیل شده است. ریتم انواع الگوهای اصلاحی حرکتی این امواج مانند تصویر زیر است : موج‌های ۱، ۳ و ۵ به صورت حمایتی عمل می‌کنند، در حالی موج‌های ۲ و ۴ اصلاحاتی در این روند خاص هستند.

این پنج موج را می‌توان به شرح زیر توضیح داد:

  • موج اول : مربوط به سرمایه‌گذاران است که به عنوان مثال دست به خرید بیت‌ کوین می‌زنند زیرا به نظر آنها قیمت آن از ارزش واقعی آن کمتر است.
  • موج دوم : هنگامی است که بعضی از سرمایه‌گذاران به سود می‌رسند که این امر سبب اصلاح قیمت بیت کوین می‌شود.
  • موج سوم : با توجه به موج ۱، گروه بزرگی از تریدرها این مسئله را صعودی می‌دانند و تصمیم می گیرند از موج ۲ که موجب کاهش قیمت شده استفاده کنند و به خرید و ترید بیت‌کوین بپردازند. معمولا این بلندترین موجی است که شکل می‌گیرد.
  • موج چهارم : بعد از فشار قوی موج سوم، سرمایه‌گذاران اکثرا سود مناسبی می‌کنند که سبب اصلاح دوباره قیمت می‌شود.
  • موج پنجم : موج نهایی معمولا زمانی تشکیل می‌شود که تعداد بسیار زیادی از تریدرها دیگر توانایی مقاومت در برابر از دست دادن فرصت سرمایه گذاری سودآور (FOMO) را ندارند. این امر سبب شکل‌گیری الگوی ABC می‌شود.

الگوی ABC امواج الیوت

الگوی ABC که معمولا با نام موج اصلاحی شناخته می‌شود، به عنوان تصحیح کننده الگوی ۵ موج به کار می‌رود. که ساختار آن به صورت یک الگوی ۳ موج است. در شکل زیر چگونگی تشکیل این امواج نشان داده می‌شود.

الیوت در کتاب خود ۲۱ الگوی اصلاحی مختلف ABC را بیان کرده است. با این حال ، تریدرهای ارزهای دیجیتال تمایل دارند که روی بروزترین و ساده ترین الگوهای ABC متمرکز شوند که شامل : الگوی زیگ زاگ (Zig-zag) ، الگوی صاف (مستطیل) و الگوی مثلث می‌شوند. برخلاف امواج جنبشی تشخیص امواج اصلاحی کار بسیار دشواری است. برای آشنایی بیشتر با الگوهای موج اصلاحی به برخی از قوانینی که در هنگام رخ دادن آنها می‌افتد اشاره می‌کنیم.

برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع زیگزاگ است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بی‌افتد

  • الگوی زیگزاگ دارای سه موج است
  • موج A به صورت جنبشی و نقطه شروع شیب است
  • موج B می تواند از هر الگوی اصلاحی استفاده کند
  • موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
  • موج B کوتاهتر از موج A است
  • موج C بلندتر از موج B است
  • موج B یک موج اصلاحی است

برای اینکه تشخیص دهید که موج اصلاحی شما از نوع صاف (مستطیل) است، قوانین زیر حتما باید اتفاق بی‌افتد

  • الگوی صاف دارای سه موج است
  • موج A می تواند هر نوع الگوی تصحیح به جز مثلث باشد
  • موج B می تواند هر نوع الگوی تصحیح باشد (در بیشتر موارد زیگزاگ است)
  • موج C به صورت جنبشی و نقطه انتهای شیب است
  • بلندی موج B بیشتر از ۹۰ درصد موج A است
  • موج C معمولا هم اندازه و یا کمی بلندتر از موج B است
  • موج B یک موج اصلاحی است

البته باتوجه به بلندی موج B و C این الگو دارای ۳ مدل است

  • معمولی : این الگو همگامی اتفاق می‌افتد که تقریبا بلندی هر سه موج به یک اندازه باشد
  • گسترده : این الگو همگامی اتفاق می‌افتد که موج B از موج A، و موج C از موج B بلندتر باشد
  • مداوم : این الگو همگامی اتفاق می‌افتد که موج B از موج A بلندتر باشد اما موج C از موج B کوتاه‌تر باشد

در کل ، امواج جنبشی و اصلاحی در کنار هم، به اصطلاح “حرکت ۳-۵” را تشکیل می دهند ، که می تواند در مدت زمان از ۱ دقیقه تا یک سال رخ دهد.

الگوی تجارت امواج الیوت در بازارهای ارز دیجیتال

برای استفاده از الگوی امواج الیوت در تجارت ارزهای دیجیتال باید به قوانین زیر توجه داشته باشید:

  • موج ۳ هرگز نمی تواند کوتاهترین موج جنبشی باشد
  • موج ۲ هرگز نمی تواند پایین‌تر از شروع موج ۱ باشد.
  • موج ۴ هرگز نمی تواند از بیشترین قیمت موج ۱ کمتر باشد.
  • اگر موج ۲ سریع تمام شود، موج ۴ بیشتر طول می‌کشد و برعکس
  • استثنا در امواج جنبشی: اگر طول موج های ۱ و ۳ هم اندازه باشند، به احتمال زیاد موج ۵ هم همون اندازه خواهد بود.

اگر یکی از قوانین فوق شکسته شود ، کل الگوی شما بی‌اعتبار است. البته که لیستی از قوانین اضافی نیز وجود دارد که باید به آنها رعایت شود، اما این قوانین از اهمیت کمتری برخوردار بوده و می توانند شکسته شوند.

هم اکنون برای مثال میتوانید به نمودار قیمتی بیت کوین در زیر توجه کنید. ما حرکت ۳-۵ را برای در نمودار آن مشخص کرده‌ایم. قیمت در ابتدای شروع موج ۱ به کمترین میزان خود رسیده است، قبل از اینکه شروع به سیر صعودی داشته باشد. و به محث پایان یافتن موج ۵، الگوی ABC شکل گرفته و شاهد کاهش قیمت هستید.

در این مثال تمامی ۳ قانون اصلی که گفته شد رعایت شده است. اصلی‌ترین نکته در مورد امواج الیوت این است که شما بتوانید موج‌ها را به درستی تشخیص دهید. این امر به ویژه در هنگام شناسایی امواج ۳ و ۵ بسیار مهم است. برای فهمیدن اینکه امواج ۲ و ۴ دقیقا چه زمانی به پایان می‌رسند، تریدرها از اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده می‌کنند.

برای اینکه بیشتر با کارکرد این اصلاح آشنا شوید، ما همان نمودار قسمت قبلی را با اضافه کردن انواع الگوهای اصلاحی اصلاح فیبوناچی به شما نشان می‌دهیم. همانطور که در تصویر مشخص شده، موج دوم هنگامی که به ۷۸.۶ درصد اصلاح فیبوناچی می‌رسد به اتمام می‌رسد. با این اطلاعات و دانستن اینکه موج ۲ نمی تواند از موج ۱ پایین‌تر بیاید ، برای اینکه در تریدمان ضرر نکنیم میتوانیم از لحظه شروع قیمت موج ۱ استفاده کنیم و سرمایه‌گذاری را در نقطه‌ای که کمترین میزان نوسان را دارد انجام دهیم.

تریدرهای معمولا از سطح ۳۸.۲ درصد تا ۷۸.۶ درصد فیبوناچی برای پیدا کردن اتمام موج ۲ و شروع موج ۳ استفاده می‌کنند. زیرا در این محدوده است که پیش‌بینی ما درست از آب در می‌آید و عملکرد قیمت در موج اصلاحی ۲ پایین تر از شروع موج ۱ نخواهد بود. اینگونه است که تریدرهای ارز دیجیتال موج‌های بازارها را می‌گیرند و به اصطلاح برروی آن سوار می‌شوند تا بیشترین سود ممکن را ببرند. اما همیشه به یاد داشته باشید که عملکرد قیمت باید ۳ قانون اصلی را رعایت کند. اگر اینگونه نباشند ، الگوی امواج الیوت اعمال نمی شود و بهتر است از شاخص های مختلف فنی دیگر برای پیش‌بینی وضع قیمت استفاده کنید

نتیجه‌گیری

نظریه امواج الیوت یک چارچوب کامل برای درک رفتار بازار ارائه می دهد ، و با انواع الگوهای اصلاحی یافتن پاسخ این سوال که، دقیقا ما کجا قرار گرفته‌ایم؟ به سازماندهی نظرات ما در مورد بازار کمک می کند. ترکیب نظریه الیوت با نسبت‌های فیبوناچی، به تریدرها کمک می‌کند تا تصمیم‌‌گیری کنند ، برخی از نقاط خوب ورود و خروج را فراهم می‌کند و در نتیجه اعتماد به نفس تریدرها انواع الگوهای اصلاحی را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر ، نقص اصلی نظریه موج الیوت میزان بالای وابستگی به تصمیم کاربران است. یافتن دو تحلیلگر موج الیوت که به نتیجه گیری یکسان برسند یا الگوهای موج یکسانی را ترسیم کنند دشوار است.

به طور خلاصه ، تجزیه و تحلیل امواج الیوت یک روش عالی برای فراهم آوردن اطلاعات در هنگام تحلیل بازار است، اگرچه تجارت را صرفا با استفاده از تجزیه و تحلیل این موج نیز توصیه نمی‌کنیم. درعوض، سعی کنید در کنار این روش از ابزارهای دیگری مانند میانگین حرکت یا نوسان ساز استفاده کنید تا تصمیم نهایی در مورد خرید یا فروش یک ارز دیجیتال بگیرید.

کلام آخر

متخصصان امواج الیوت تاکید دارند که صرفا به دلیل اینکه بازار از یک الگو فراکتال استفاده می‌کند ، نمی‌توان آن را به راحتی پیش بینی کرد. به عنوان مثال اگر درخت را به عنوان یک الگو فراکتال فرض کنیم ، این بدان معنی نیست که هر کسی می تواند مسیر هر یک از شاخه های آن را پیش بینی کند. از نظر کاربرد عملی ، اصل امواج الیوت مانند سایر روش های تحلیل ، نیاز به مطالعه فراوان و درک کافی از آن دارد.

یکی از نقاط ضعف اصلی این است که کاربران اکثرا مقصر شکست خود را ضعف در تئوری می‌دانند تا در اشتباه خواندن نمودارها، که این امر سبب می‌شود که آنها هرگز در فهمیدن اینکه یک موج چه موقع به پایان می‌رسد عاجز باشند. با این حال معامله‌گرانی که به تئوری امواج الیوت باور دارند با شور و شوق از آن دفاع می کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.