بررسی پولبک در روند صعودی


سر و شانه در کف (معکوس)

پولبک Pull Back چیست؟

پولبک Pull Back یکی از اصطلاحاتی که در دنیای تکنیکالیست ها در بورس، بسیار رایج است و از آن برای بررسی رشد و عقب نشینی یک روند در تحلیل سهام یا شاخص کل بورس استفاده می کنند.

پولبک در واقع به حالتی گفته می شود که قیمت یک سهم خط روند را شکسته و دوباره به خط روند باز می گردد اما قادر به شکست آن نیست.

کلمه پولبک در لغت به معنای بازگشت و عقب کشیدن و مترداف کلمه hook به معنی قلاب است. به همین دلیل در نمودارها نیز به شکل قلاب نمایان می‌شود. معنای دیگری که برای این کلمه می‌توان در نظر گرفت خداحافظی است. چراکه در این حالت، روند بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی می‌کند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردد. با شکسته شدن این خطوط و نقض آن‌ها، از اهمیت آن‌ها کاسته نشده؛ بلکه تغییر وضعیت می‌دهند و از مقاومت به حمایت و برعکس تبدیل می‌شوند.

به طور معمول پس از شکست خط روند، در ۶۰ درصد موارد سهم تمایل به بازگشت به نقطه حمایتی یا مقاومتی که اخیراً شکسته دارد و در ۷۰ درصد موارد نیز شکست مقاومت یا حمایت با حجم بسیار بالا نسبت به میانگین ۳۰ روزه انجام می شود اما این تفکر که بعد از شکست هر مقاومت یا حمایتی، سهمی الزاماً پولبک می زند درست نیست و بعضاً با اصلاح قیمتی اشتباه گرفته می شود.

انواع پولبک Pull Back در بازار بورس

سه نوع کلی پولبک وجود دارد که عبارت است از:

پولبک عادی (Normal Pullback)

پولبک نوع عادی، همان حالتی است که اکثر اوقات قابل‌مشاهده است. در این نوع پولبک، قیمت به سطح مقاومت یا حمایت خود برخورد می‌کند و مجدد به حرکتش ادامه می‌دهد.

پولبک خارجی (Outside Pullbak)

در این حالت از پولبک،قیمت سهم قبل از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، مسیر اصلی خود را در پیش می‌گیرد و به حرکت ادامه می‌دهد. این نوع پولبک نشان‌دهنده بالا بودن تقاضا برای سهم در حالت‌های صعودی (و بالعکس در حالت‌های نزولی) است. در صورت مشاهده این نوع پولبک احتمال صعود قیمت در حالت صعودی بالا خواهد بود.

پولبک داخلی (Inside Pullback)

ازآنجایی‌که این نوع پولبک می‌تواند نشان‌دهنده سردرگمی معامله‌گر در جهت نمودار باشد، ریسک زیادی به همراه دارد. به‌عنوان‌مثال در نمودار پایین می‌بینید که قیمت مقاومت را رد کرده و سپس به سمت پایین آمده و مجدد رشد کرده است. اگر قدرت تصمیم خریداران قاطعانه‌تر بود، این اتفاق نمی‌افتاد و قیمت سهم بعد از برخورد به مقاومت رشد خود را ادامه می‌داد.

پولبک Pull Back چیست؟ نحوه تشخیص پولبک معتبر در بورس

پولبک های مناسب چه نوع پولبک هایی هستند؟

بهترین نوع پولبک آن است که به شکل ضعیف و کندی انجام شود. در اصطلاح به این حرکات Compression می گویند. در حقیقت ما یک سطح داریم که با یک یا چند کندل قدرتمند شکسته می شود. حال پولبکی که به سمت این سطح صورت می پذیرد، چنانچه حالت ضعیف و فشرده‌ ای داشته باشد، در وضعیت مناسبی برای معاملات ما قرار می گیرد.

اصلاح قیمتی چیست؟ پولبک Pull Back

اصلاح در واقع یعنی این که سهمی در حال صعود یا نزول است، اما این سهم همیشه نزول یا صعود نمی ‌کند بلکه اواسط کار یک اصلاح انجام می‌ دهد. به عنوان مثال سهم از قیمت ۲۰۰ تومان به ۱۵۰ تومان رسیده و بعد یک موج مثبت در نمودار آن ایجاد می شود و تا ۱۷۰ قیمت را افزایش می دهد، بعد دوباره نزول کرده و افت سهم از ۱۵۰ به ۱۷۰ اصلاح سهم در روند نزولی نام دارد.

از طرفی سهمی در حال رشد است، به عنوان مثال از ۲۰۰ تومان به ۳۰۰ تومان رسیده و به دلیل جو روانی بازار و مقاومت ‌ها و این که معمولا هیچ موقع صعودها شارپ نیست، استراحتی بررسی پولبک در روند صعودی می کند و برای مثال تا قیمت ۲۵۰ تومان کاهش می یابد که به این حالت اصلاح در صعود می گویند. به صورت کلی سهم به صورت شارپ صعود و یا نزول نخواهد کرد و اغلب به صورت پلکانی کاهش و یا افزایش را تجربه می کند.

تفاوت پولبک Pull Back و اصلاح قیمت

پولبک و اصلاح قیمت سهم هر دو به معنای تغییر روند یک سهم هستند اما با این تفاوت که پولبک ها موقت و کوتاه مدت اما اصلاح قیمت ها بلند مدت می باشند. پولبک ها نشانه ای از تغییر روند و تبدیل مقاومت های شکسته شده به حمایت و حمایت های شکسته شده به مقاومت هستند و اصلاح قیمت نشانه ی ادامه روند صعودی و یا نزولی در جهت ایجاد الگوهای پلکانی قیمت هستند.

نحوه تشخیص پولبک Pull Back معتبر در بورس

پولبک وقتی از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد شد که محدوده حمیات و یا مقاومت شکسته شده با یک حجم بالا شکسته شود که اغلب باید ۲ تا ۳ برابر میانگین ۷ روز اخیر باشد. حال این طور فرض کنید اگر محدوده حمایتی یا مقاومتی پر قدرت شکسته شود و در چند روز پس از آن شاهد باشیم که قیمت پایانی روز جاری کم تر از روز قبل باشد احتمال پولبک پایین است، به خاطر این که احتمال فروش قوی در بازار و نبود تقاضای کافی در سهم وجود دارد. بیشتر سرمایه گذاران بر این باورند که پولبک حتما باید بازگشتی به نقطه شکست باشد در صورتی که در بازار کمتر شاهد این موضوع هستیم و عمدتا پولبک به محدوده شکست تکمیل نخواهد شد.

بولکوفسکی بر این باور است که روندها اغلب ۶ روز بعد از شکست، مرحله اول پولبک را به اتمام می رسانند و مرحله دوم پولبک نیزطی یازده روز به اتمام می رسد. البته این موضوع را در نظر داشته باشید که اگر یک محدوده با حجم قوی شکسته شود و پس از آن در پولبک شاهد یک حرکت ضعیف و کم حجم باشیم میتوان آن را معتبر به حساب آورد. یکی از نکاتی که حتما باید در پولبک ها مورد توجه قرار داد نوع معاملات حقوقی های بازار می باشد.

پولبک Pull Back چیست؟ نحوه تشخیص پولبک معتبر در بورس

آیا پولبک نشانه شروع یک روند جدید است؟

عده‌ای از سرمایه گذاران اعتقاد دارند که بعد از تشکیل پولبک در سهم، شاهد ادامه روند قبل هستیم؛ در صورتی که این درست نیست. بولکوفسکی اعتقاد دارد که حدود ۵۰ درصد از روندها بعد از تکمیل پولبک روند قبلی خود را ادامه می‌دهند. در حالی ۵۰ درصد روندها بعد از پولبک باقدرت روند قبلی خود را از دست می‌دهند و مسیر جدیدی را شروع می‌کنند.

پس به‌طور قطع نمی‌توان گفت که آیا پولبک در سهم اتفاق می‌افتد یا خیر و احتمالاً در نمودارهای بسیاری نیز شاهد این موضوع بوده‌ایم. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که شناخت تکنیک های معاملاتی و تابلو خوانی بازار کمک زیادی به فهم و تشخیص رفتار بازار می‌کند.

وقتی Pull Back اتفاق نمی افتد چه کنیم؟

زمانی که پولبک واقعی صورت نگیرد، اقدامی در “روند گریخته” بایستی انجام داد.سهامداران توجه کنند که همیشه پولبک وجود ندارد و ممکن است سهم مسیر خود را با شتاب بیشتری به سمت بالا یا پائین طی کند پس در هر روندی، الزاماً نباید منتظر پولبک برای ورود در نقطه خرید مناسب بمانند.سهامداران بزرگ قصد دارند در چنین معاملات بزرگی از روند رو به گستردگی استفاده کنند که سرمایه گذاران فکر کنند سهام رو به رشد است و هر کدام از آن ها که احساس ترس کند و از ادامه معامله منصرف شود، سود بسیاری را به دست آورند.

اگر سرمایه گذاران فقط به دلیل وجود پولبک وارد بازار شوند ممکن است بعضی از معاملات را از دست بدهند، زیرا همیشه پولبک وجود ندارد. اگر در بازار بورس پولبک صورت نگیرد، سرمایه گذار یک معامله را از دست می دهد اما بهتر است بداند که اگر وارد معاملات نشود، ۵۰% از زمان خود بیشتر ضرر خواهد کرد.

در چنین مواقعی راهکار اصلی این است که سرمایه گذار روزانه سیگنال های تکنیکالی را مطالعه کند و در صورت فرصت های ایجاد شده در بازار معاملات خود را انجام دهد. در صورت نبود پولبک هم اطلاعاتی برای احتمال شکست یا صعود بازار را متوجه خواهند شد.

آموزش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال و نحوه‌ی معامله

الگوهای قیمتی (Price Pattern) یا الگوهای کلاسیک، شکل‌های تکرارشونده در نمودارهای قیمت هستند. این الگوها در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی هستند و معامله‌گران زیادی در بازارهای مختلف از این الگوها استفاده می‌کنند. در این مطلب از چشم بورس یکی از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی با نام الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) را بررسی خواهیم کرد. فرقی ‌نمی‌کند معامله‌گر بازار بورس، فارکس یا ارز دیجیتال باشید، با یادگیری الگوی سر و شانه می‌توانید سینگال خرید، فروش و یا ادامه‎‌ی روند را شناسایی کنید.

الگوی سر و شانه چیست؟

الگوهای سر و شانه چیست؟

الگوهای سر و شانه چیست؟

تحلیلگران تکنیکال معتقدند الگوی سر و شانه یکی از معتبرترین الگوها برای شناسایی سطوح تغییر روند است (سطوح ورود و خروج). مانند همه‌ی الگوهای نموداری، در پشت پرده‌ی این الگو نیز داستان همیشگی نبرد خریداران و فروشندگان نهفته است. این الگو در سه مرحله تشکیل می‌شود:

  • سقف اول: پس از یک روند صعودی و ثبت یک سقف جدید، با افزایش قدرت فروشندگان سهم وارد یک روند نزولی کوتاه‌مدت می‌شود.
  • سقف دوم: در مرحله‌ی دوم شاهد صعود دوباره‌ی قیمت به سطحی بالاتر از سقف اول هستیم. خریداران می‌خواهند قیمت سهم‌ را بالاتر ببرند اما دوباره فروشندگان قیمت را کاهش می‌دهند.
  • سقف سوم: برای سومین بار خریداران تلاش می کنند تا قیمت را به سمت بالا بکشند، اما حتی در رسیدن به سقف دوم ناکام هستند. این ناکامی در عبور از بالاترین سطح، نشان‌دهنده شکست خریدارن و پیروزی فروشندگان است. در نهایت سهم وارد روند نزولی می‌شود.

اجزای الگوی سر و شانه

این الگو از یک خط پایه (Baseline) و سه قله (یا دره) تشکیل می‌شود.

قله‌ی میانی از دو قله‌ی دیگر بزرگتر است و سر (Head) نام دارد. دو قله‌ی کوچکتر نیز شانه‌ی چپ (Left Shoulder) و شانه‌ی راست (Right Shoulder) را تشکیل می‌دهند. خطی که این سه قله را به هم وصل می‌کند خط گردن یا بیس‌لاین است. به تصویر زیر نگاه کنید:

اجزای الگوی سر و شانه

اجزای الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه در سقف

الگوی سر و شانه‌ی سقف تغییر روند از صعودی به نزولی را پیش‌بینی می‌کند. این الگو در انتهای یک روند صعودی ظاهر می‌شود و به معنای سیگنالی برای فروش است. در این الگو شانه‌ی راست در رسیدن به سقف قبلی (سر) ناکام است. این به معنای عدم تمایل سهم برای صعود بیشتر خواهد بود.

نقطه‌ی ورود

باید صبر کنید تا خط گردن شکسته شود. شکسته شدن خط گردن به معنای تایید الگو است. در بازارهای دوطرفه اینجا نقطه‌ی ورود است. در بازار یک طرفه نیز در این نقطه روند نزولی تایید می‌شود و از معامله خودداری کنید.

حد زیان و سود

در بازارهای دوطرفه حد زیان را در سقف شانه‌ی راست قرار دهید. سقف سر نیز می‌تواند به عنوان حد زیان مطمئن‌تر انتخاب شود البته ریسک به ریوارد کاهش می‌یابد.

میزان ریزش سهم به اندازه فاصله‌ی خط گردن تا بلندترین قله (سر) است و برای بازارهای دو طرفه می‌توانید نقطه‌ی خروج خود را اینجا تعیین کنید.

الگوی سر و شانه در سقف

سر و شانه در سقف

الگوی سر و شانه در کف (معکوس)

سر و شانه‌ی معکوس بسیار شبیه به الگوی سر و شانه‌ی سقف است. این الگو نیز نشانه‌ی برگشت روند است با این تفاوت که برای تایید شروع یک روند صعودی از آن استفاده می‌کنیم. در این الگو، شانه‌ی معکوس راست به اندازه پایین‌تر کف (سر) ریزش نمی‌کند. این به معنای عدم تمایل سهم به ریزش بیشتر است.

نقطه‌ی ورود

برای تایید سر و شانه‌ی معکوس نیز باید تا شکست خط گردن صبر کنید. با شکست الگو تایید و سیگنال خرید صادر می‌شود.

حد زیان و سود

حد زیان را در نقطه کف شانه‌ی راست قرار دهید. البته می‌توانید راس سر را هم به عنوان حد زیان تعیین کنید هر چند ریسک به ریوارد مناسبی ندارد. میزان رشد سهم نیز به اندازه فاصله خط گردن تا دره‌ی بزرگتر (سر) است؛ نقطه‌ی خروج و سیو سود را در این نقطه قرار دهید.

الگوی سر و شانه در کف (معکوس)

سر و شانه در کف (معکوس)

الگوی سر و شانه‌ی در میانه‌ی روند

الگوهای سر و شانه از معروف‌ترین الگوهای برگشتی هستند، اما مهم است که بدانید در میانه‌ی یک روند و به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده نیز ظاهر شود. پس باید منتظر بمانید تا خط گردن شکسته شود. خط گردن در اصل نقش یک سطح حمایت و یا مقاومت معتبر را ایفا می‌کند.

زاویه‌ی خط گردن

مدرسان تحلیل تکنیال معمولا از مثال‌های ایده‌آل استفاده می‌کنند که به کامل‌ترین شکل الگوها را نشان می‌دهند. در این مطلب ما در مورد یک الگوی ایده‌آل صحبت کردیم، اما ممکن است ارتفاع دو شانه راست و چپ دقیقا به یک اندازه نباشد. نکته‌ی مهم دیگر زاویه‌دار بودن خط گردن است. لزومی ندارد خط گردن کاملا افقی باشد. البته این نکته را به یاد داشته باشید هر چقدر زاویه‌ی خط گردن کمتر باشد، الگو معتبرتر است.

نکات مهم در مورد الگوی سر و شانه

  • در حین تشکیل الگو شاهد کاهش حجم هستیم. حجم در شانه‌ی راست کمتر از بررسی پولبک در روند صعودی سر و شانه‌ی چپ است. پس از شکسته شدن خط گردن حجم به طور محسوسی افزایش می‌یابد.
  • معمولا پس از شکست خط گردن در روند نزولی پولبک (Pullback) و در روند صعودی تروبک (Throwback) اتفاق می‌افتد. پولبک و تروبک به خط گردن یک نقطه‌ی خرید و یا فروش بسیار امن است.
  • الگوهای سر و شانه یک الگوی برگشتی است، پس آن را در سطوح حمایت و مقاومت جستجو کنید. می‌توانید با استفاده از گذشته‌ی نمودار، سطوح احتمالی برگشت بازار را مشخص کنید.

سوالات متداول الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (Head & Shoulder) یک الگوی قیمتیِ برگشتی است و در انتهای روندها ظاهر می‌شود. الگوهای قیمتی شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند.

این الگوها به دو دسته‌ی الگوی سر و شانه‌ی سقف و الگوی سر و شانه‌ی کف (معکوس) تقسیم می‌شود.

این الگوها از چهار بخش تشکیل شده‌اند: شانه‌ی چپ، سر، شانه‌ی راست و خط گردن.

معاملات نوسانی (سویینگ تریدینگ)

معاملات سویینگ

در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، به یکی دیگر از سبک های معاملاتی کوتاه مدت خواهیم پرداخت: معاملات سویینگ.

معاملات نوسانی یا سویینگ یک سبک معاملاتی میان مدتی است که معامله گران در آن سعی می کنند از نوسانات و سقف و کف های قیمت سود ببرند.

در این سبک معاملاتی باید صبور باشید و معاملات خود را به مدت چند روز باز نگه دارید. معاملات سویینگ بین دو سبک معاملاتی محبوب دیگر قرار می گیرد: یعنی معاملات روزانه (ساعتی) و معاملات پوزیشن.

معامله گران سوئینگ یک روند بالقوه را شناسایی می کنند و سپس پوزیشن (های) خود را به مدت حداقل دو روز تا چند هفته باز نگه می دارند.

این سبک معاملاتی برای کسانی که نمی توانند نمودارهای خود را در طول روز رصد کنند، اما می توانند هر شب چند ساعتی را به تحلیل بازار اختصاص دهند، ایده آل است.

معامله گر خون اشام

معاملات سویینگ برای کسانی که شغل تمام وقت دیگری دارند یا دانشجو هستند اما در کنار آن وقت کافی برای رصد آخرین اخبار اقتصاد جهانی را نیز دارند، بهترین گزینه است.

استراتژی‌های معاملاتی سویینگ از تحلیل‌های بنیادی یا تکنیکال استفاده می‌کند و مشخص می کند که آیا قیمت یک جفت ارز خاص ممکن است در آینده نزدیک افزایش و کاهش داشته باشد یا خیر.

معامله گر سویینگ تلاش می‌کند تا تغییر ناگهانی حرکت قیمت را در یک روند میان‌مدت شناسایی کند و تنها زمانی وارد معامله می شود که احتمال به سود نشستن معامله زیاد باشد.

برای مثال، در یک روند صعودی، بررسی پولبک در روند صعودی هدف شما این است که در «دره های قیمتی» خرید بگیرید. و برعکس، برای سود بردن از روندهای موقت برگشتی، در «قله های قیمتی» بفروشید.

کف و سقف های سویینگ

از آنجایی که معاملات بیشتر از یک روز باید باز باشند، حد ضررها باید بزرگتر باشند تا از نوسانات شدید جان سالم بدر برد و معامله‌گر باید این نکته را با اصول مدیریت سرمایه خود مطابقت دهد.

به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که بازار در طول زمان باز نگه داشتن پوزیشن ها بر خلاف شما نیز می تواند حرکت کند زیرا ممکن است در تایم فریم های پایین تر نوسانات قیمتی زیادی وجود داشته باشد.

مهم است که بتوانید در این مواقع آرامش خود را حفظ کرده و به تحلیل خود ایمان داشته باشید.

از آنجایی که چنین معاملاتی معمولاً حد سودهای بزرگتری دارند، میزان اسپردها تأثیر چندانی بر سود کلی شما نخواهد داشت.

در نتیجه جفت ارزهای معاملاتی با اسپرد بالاتر و نقدشوندگی پایین تر نیز قابل قبول هستند.

سویینگ تریدر جوان

انواع معاملات سوئینگ

معامله سویینگ چگونه انجام می شود؟

استراتژی های معاملاتی مختلفی توسط معامله گران سویینگ مورد استفاده قرار می گیرند.

در اینجا به چهار مورد از محبوب ترین این موارد اشاره می کنیم: برگشتی، اصلاح (یا پولبک)، شکست (بریک اوت) و شکست حمایتی.

معاملات برگشتی

معاملات برگشتی وابسته به تغییر در شتاب و قدرت حرکت قیمت است. برگشت به هرگونه تغییر در جهت روند قیمت یک دارایی گویند. به بررسی پولبک در روند صعودی عنوان مثال، زمانی که یک روند صعودی شتاب و قدرت خود را از دست می دهد و قیمت شروع به پایین آمدن می کند. یک برگشت قیمت می تواند مثبت یا منفی (صعودی یا نزولی) باشد.

معاملات اصلاح

معاملات اصلاح (یا پولبک) عبارتست از پیدا کردن برگشت موقت قیمت در یک روند بزرگتر. قیمت به طور موقت به سطح قیمتی قبلی باز می گردد و سپس در همان جهت به حرکت خود ادامه می دهد.

پیش بینی برگشت ها و اشتباه نگرفتن آنها با پولبک های کوتاه مدتی گاهی اوقات سخت است. هرچند یک برگشت نشان دهنده تغییر در روند است، اما پولبک یک “برگشت جزیی” کوتاه مدت در داخل روند فعلی است.

می توانید برگشت (یا پولبک) را همچون یک “خلاف روند ریز در روند اصلی” در نظر بگیرید.

اگر این حرکت یک اصلاح باشد، حرکت قیمت خلاف جهت روند اولیه باید موقت و نسبتاً کوتاه باشد.

برگشت ها همیشه به شکل پولبک شروع می شوند. نکته این است که بتوانیم تشخیص دهیم آیا یک پولبک است یا یک برگشت روند واقعی شکل گرفته است.

معامله بریک آوت

معاملات بریک آوت رویکردی است که در آن شما در آغاز شکل گیری یک روند صعودی پوزیشن می گیرید و به دنبال این هستید که قیمت شکست یا “بریک آوت” ایجاد کند. به محض اینکه قیمت یک سطح مقاومت کلیدی را شکست، وارد معامله می شوید.

استراتژی شکست حمایتی

استراتژی شکست حمایتی برعکس استراتژی شکست است. شما در آغاز شکل گیری یک روند نزولی پوزیشن می گیرید و به دنبال این هستید که قیمت از پایین بشکند (که به آن شکست نزولی نیز گفته می شود). به محض اینکه قیمت یک سطح حمایت کلیدی را شکست، وارد معامله می شوید.

شاید بخواهید یک معامله گر سویینگ باشید اگر:

    بررسی پولبک در روند صعودی
  • برای شما مهم نیست که معاملات خود را چند روز باز نگه دارید.
  • تمایل شما انجام معاملات کمتر است اما بیشتر می خواهید مطمئن شوید که معاملات شما تکنیکال بسیار خوبی دارند.
  • برای شما مهم نیست که حد ضررهای بزرگ داشته باشید.
  • شما صبور هستید.
  • زمانی که بازار علیه شما حرکت می کند، می توانید آرامش خود را حفظ کنید.

شاید نخواهید یک معامله گر سویینگ باشید اگر:

  • شما معاملات سریع تر و فعالانه تری را دوست دارید.
  • شما صبور نیستید و دوست دارید بلافاصله بفهمید که معامله شما درست بوده یا نه.
  • وقتی بازار علیه شما پیش می رود، عرق می کنید و مضطرب می شوید.
  • شما نمی توانید روزانه چند ساعت را صرف تحلیل بازار کنید.

اگر یک شغل تمام وقت دیگر دارید که از معامله کردن در کنار آن لذت می برید، شاید معاملات سویینگ سبک مناسبی برای معاملات شما باشد!

مهم است به یاد داشته باشید که هر سبک معاملاتی مزایا و معایب خودش را دارد و این به بررسی پولبک در روند صعودی شما ( بعنوان یک معامله گر) بستگی دارد که کدام یک را انتخاب می کنید.

تلیسه به مدار صعودی برمی گردد؟

تلیسه به مدار صعودی برمی گردد؟

همانطور که مشاهده می شود سهام شرکت تلیسه هم اکنون موفق به شکست خط روند نزولی خود شده است. در این تحلیل به بررسی این سهم پرداخته شد.

به گزارش صدای بورس، سهام شرکت دامداری نمونه صعود قبلی خود را از اسفند ماه سال گذشته شروع کرده است و مدتی است در حال اصلاح این موج صعودی است.

سهم تلیسه در تایم فریم روانه و مقیاس لگاریتم بررسی شد؛

سهام شرکت دامداری نمونه صعود قبلی خود را از اسفند ماه سال گذشته شروع کرده است و مدتی است در حال اصلاح این موج صعودی است. همانطور که مشاهده می شود سهام شرکت تلیسه هم اکنون خط روند نزولی خود (خط مشکی) عبور کرده و در صورتی که پولبک به خط روند نزولی تکمیل شود.موقعیت معاملاتی خوبی با اهداف ۳۸۰ و۵۴۷ تومان تشکیل خواهد شد. از لحاظ اندیکاتوری، ملاحظه می شود که RSI نیز از سطح ۵۰ عبور کرده و همچنین قیمت بالای EMA۲۱ قرار دارد.که تایید کننده سناریو تداوم روند صعودی است.حد اعتبار تحلیل ۲۹۰ تومان است.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

اگر یک نگاه به اطراف بیندازید، مطمئنا افرادی را می‌بینین که با فعالیت در بازارهای مالیِ نوین، درآمد قابل‌توجهی دارن و برخلاف اکثریت مردم، از شرایط کسب‌وکار خودشان راضی هستن اما آیا این یک قاعده کلی محسوب می‌شه یا این موفقیت، پیش‌نیازهای خاصی را لازم داره؟ این افراد معاملات خودشان را بر چه مبنایی انجام میدن و از چه اصولی پیروی می‌کنن؟

اگه شما هم جزو دسته‌ای باشین که قصد ورود به بازارهای مالی را دارن، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیده‌اید و راجع به کاربرد این مفهوم کنجکاو هستین. افراد فعال در بسترهایی مثل بورس اوراق بهادار یا بازار ارزهای دیجیتال، با بکارگیری تحلیل تکنیکال در معاملاتشان، کسب درآمد می‌کنن و از رقبایشان پیشی می‌گیرن اما این نوع تحلیل به ما چه کمکی می‌کنه؟

برای این‌که شما قادر به کسب درآمد در چنین بازارهایی باشین، باید ابتدا با چند مفهوم پایه آشنا شین تا بتونین با انجام معاملات هوشمندانه، بیشترین سودهی را رقم بزنین. به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم تا با بررسی یکی از مهم‌ترین مفاهیم موجود در بازارهای مالی یعنی تحلیل تکنیکال، شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک‌تر کنیم.

زمانی که شما با استفاده از اطلاعات گذشته یک قیمت به یک پیش‌بینی از آینده آن می‌رسین، درواقع از تحلیل تکنیکال (Technical analysis) استفاده کردین. البته استفاده از این تحلیل در بازار، اینقدر هم ساده نیست و شما برای بکارگیری آن در معاملاتتان و کسب درآمد از آن، باید این مفهوم را به‌شکل عمیق‌تری متوجه شین. برای استفاده از این تحلیل شما باید با بررسی دقیق رفتار قیمت (نمودار قیمت، حجم معاملات و…) در گذشته، به درک مناسبی از این رفتار در آینده برسین. این شناخت به شما کمک می‌کنه تا قبل از عموم افرادی که در بازار فعال هستن، نسبت به خرید، فروش یا نگهداریِ یک سهم یا ارز اقدام کنین. هنر بررسی داده‌ها اصل میانی این نوع تحلیل هست و نگاه داده‌محور، مهم‌ترین نیاز برای استفاده از آن محسوب می‌شه. به‌عنوان اولین قدم برای تحلیل یک اوراق بهادار یا رمزارز با این روش، شما باید با یک سری ابزار آشنایی پیدا کنین که برای رسیدن به یک پیش‌بینی درست، کمک چشمگیری به شما می‌کنن. البته نیازی به نگرانی نیست! چون شما تا انتهای این مطلب به یک درک قابل‌قبول از این ابزارها می‌رسین. اما بیایید تا قبل از بررسی این ابزارها، کمی بیشتر با تاریخچه و خصوصیات تحلیل تکنیکال آشنا شیم.

تحلیل تکنیکال از کجا شروع شد؟

شروع استفاده از این تحلیل به‌شکل امروزی، در اواخر قرن نوزدهم اتفاق افتاد اما با بررسی تاریخ متوجه می‌شیم که تاریخچه آن، به قرن هجدهم برمی‌گردد. البته در آن سال‌ها این تحلیل شباهت چندانی به نوع امروزی آن نداشت و صرفا از اصول مشابهی بهره می‌برد.
شکل‌گیری نوع امروزیِ تحلیل تکنیکال را می‌توان زمانی دانست که چارلز داو (Charles Dow) آن را مطرح کرد. چارلز داو که موسس وال استریت ژورنال هم هست، با بررسی بیشتر این مفهوم، سعی در اثبات تاثیر رفتارِ گذشته‌ی قیمت در رفتار آینده آن را داشت که همان‌طور که پیداست، موفق هم شد! البته کماکان افراد متعددی مخالف استفاده از این تحلیل در معاملات خود هستن و آن را نوعی اشتباه استراتژیک فرض می‌کنن که در جای خود، به بررسی بیشتر نیاز داره. جالب است که بدانید شاخص صنعتی داو جونز هم توسط چالرز داو ابداع شد که خود تحولی قابل‌توجه در این بستر محسوب می‌شه.

اصول تحلیل تکنیکال

برای این‌که شما از این تحلیل استفاده کنین، باید ابتدا چند اصل را بپذیرین که در این مفهوم، نوعی پیش‌فرض محسوب می‌شن. این اصول را می‌توانیم به ۳ دسته تقسیم کنیم که در ادامه مرور کوتاهی بر هر کدام از آن‌ها خواهیم داشت:

قیمت مهم‌ترین عامل است

این اصل ساده را می‌توان به‌عنوان پایه میانی این تحلیل تکنیکال دانست. زمانی که می‌گوییم «قیمت همه چیز است»، به این معناست که در باور تحلیلگرهای تکنیکال، شما با زیر نظر داشتن رفتار قیمت می‌توانید حتی بدون استفاده از تحلیل بنیادی، رفتار آینده آن را تخمین بزنین و واکنشی مناسب نسبت به این تغییر نشان بدین.

قیمت با ترندها حرکت می‌کنه

این تحلیل باور داره که حتی اگر قیمت به‌صورت تصادفی هم حرکت کنه، بررسی پولبک در روند صعودی این تغییر در راستای رفتار گذشته قیمت و ترندهایی که قبلا اتفاق افتاده، هست و شما با بررسی دقیق این رفتار می‌توانید این نوع حرکت‌های تصادفی را نیز پیش‌بینی کنین. همچنین بازه زمانی که این تغییر رفتار رخ داده هم از این قاعده مستثنی نیست. لازم به ذکر است که اکثر تحلیل‌های تکنیکال استراتژیک، با توجه به این اصل مهم طراحی شده‌اند.

تاریخ تکرار خواهد شد

با توجه به این اصل، تغییرات تکراری در رفتار قیمت، به‌طور مستقیم به روانشناسی بازار و افراد حاضر در آن ارتباط داره. همین عامل باعث شده تا شما با توجه به عواملِ احساسی مثل ترس یا هیجان، قادر به پیش‌بینی رفتار آینده قیمت‌ها باشین. در این تحلیل افراد با استفاده از الگوهای چارت، این احساسات را تا میزان زیادی پیش‌بینی کرده و براساس آن، نسبت به خرید، نگهداری یا فروش یک سهم اقدام می‌کنن.

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی برخلاف تحلیل تکنیکال، تمرکز تحلیلگر بر روی ارزش ذاتی سهام هست و نحوه رفتار قیمت در گذشته، تاثیر چندانی بر روی نتیجه این تحلیل نداره. به این منظور افراد با بررسی اطلاعاتی همچون داده‌های مالی کمپانی‌ها یا شرایط کلی بازار، به یک تخمین از روندی که ارزش سهم یا ارز در آینده طی می‌کنه، می‌رسن و متناسب با این تخمین، سیاست و استراتژی خودشان در روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و حتی سال‌های پیش رو را تعیین می‌کنن.
البته ارزش ذاتی سهم یا ارز، تقریبا هیچ تاثیری در نتایج تحلیل‌های تکنیکال نداره و در این تحلیل تمرکز صرفا بر روی رفتارهای قیمت و حجم معاملات است و با توجه به این عوامل تصمیمات مبتنی بر آن اتخاذ می‌شه.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

در تمام سال‌هایی که پای این تحلیل به بازارهای مالی باز شده، محققان سعی در پیدا کردن نمودارها، الگوها و سیگنال‌هایی داشتن که با استفاده از آن‌ها بتوانند کارایی این تحلیل را پشتیبانی کنن. به همین دلیل در حال حاضر نمودارها و الگوهای متنوعی در این راستا در دسترس شما هستن که هر کدام از آن‌ها برای یک شرایط خاص طراحی شده‌اند.
به‌عنوان مثال بعضی از این ابزارها به‌منظور تعیین سطح حمایت و مقاومت مورد استفاده می‌گیرن و برخی دیگر هم در جهت تخمین شدت ترندها و تغییرات قیمتی استفاده می‌شن. در بین تمام ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، ۳ نمودار بیشترین کاربرد را دارن که در ادامه آن‌ها را به‌طور خلاصه مرور می‌کنیم:

نمودار میله‌ای

این نمودار براساس اطلاعاتی مثل قیمت باز و بسته شدن سهم، و حداکثر و حداقل ارزشی که آن سهم در یک بازه مشخص زمانی تجربه کرده، تشکیل می‌شه و شما می‌توانید آن‌ها را به شکل یک خط عمودی در چارت‌های خود مشاهده کنین.

نمودار خطی

نمودار خطی را می‌توان ساده‌ترین نمودار در بین دیگر گزینه‌ها دانست؛ چراکه این نوع نمودار صرفا نشان‌دهنده قیمت‌های بسته شدن سهم در یک بازه زمانی مشخص است و شکلی بسیار ساده و قابل‌فهم داره.

نمودار کندل استیک

کندل استیک‌ها، پرکاربردترین نموداری هستند که افراد در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنن. علت این موضوع را هم می‌توانیم تنوع بالا و دقت قابل‌قبول این نمودار در نظر گرفت که باعث استفاده بیش از پیش تحلیلگران از آن شده است. با بررسی این نمودار شما از اطلاعاتی همچون قیمت باز و بسته شدن، و بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در یک روز تجربه کرده است، مطلع خواهید شد.
هر کندل استیک دارای یک بدنه و دو خط (سایه) در بالای و پایین بدنه است که در کنار هم، تمام اطلاعات موردنیاز را در اختیار شما می‌گذارن. همچنین کابرد اصلی این نمودار، تعیین زمان مناسب برای وارد شدن و خارج شدن است که نقش چشمگیری در میزان سوددهی معاملات شما ایفا می‌کنه.

مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال

حالا که با کلیات این تحلیل بیشتر آشنا شدیم، زمان آن رسیده تا با مرور برخی از مفاهیم پایه، شما را برای ورود به بازار و استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملاتتان، آماده‌تر کنیم. برای این‌که شما مسیر خودتان را به‌عنوان یک تحلیلگر تکنیکال شروع کنین، باید به درک مناسبی از این مفاهیم برسین؛ البته نباید فراموش کنیم که حرفه‌ای شدن در این زمینه، نیازمند یادگیری مفاهیم پیچیده‌تری هست که در ادامه به این مفاهیم هم اشاره‌ای خواهیم داشت.

سطح حمایت و مقاومت (Support and resistance levels)

بعید است که پس از ورود به بازارهای مالی، شما هر روز نام این ۲ سطح را نشنوین اما آیا شناخت این مفهوم همین‌قدر مهم است؟ بله. با این‌که یادگیری این مفهوم خیلی ساده است اما درک صحیح از آن در معاملات روزمره شما، تاثیر مثبت قابل‌توجهی داره.
وقتی که قیمت در سطحی قرار می‌گیره که کاهش بیشتر آن مطابق با میل بازار نیست و تقاضای خرید افزایش پیدا می‌کنه، بررسی پولبک در روند صعودی قیمت به سطح حمایت رسیده و به‌نوعی با حمایت بازار، از کاهش بیشتر ارزش آن جلوگیری می‌شه.
سطح مقاومت در نقطه مقابل سطح حمایت قرار گرفته و وقتی که قیمت به این سطح می‌رسه، بازار میلی به افزایش بیشتر آن نداشته و با افزایش فروش، از بالاتر رفتن قیمت جلوگیری می‌شه. درواقع در این سطح، بازار نسبت به افزایش بیشتر قیمت مقاومت می‌کنه و باعث شکل‌گیری روند نزولی در ارزش سهم می‌شه.

خط روند (Trend Line)

حرکت قیمت‌ها در ۳ جهت امکان‌پذیره و قیمت یا روند صعودی داره، یا روند نزولی، یا روند خنثی.
خط روند به شما کمک می‌کنه تا قادر به تشخیص هر کدام از این حرکت‌ها باشید؛ اما چطور باید یک خط روند را ایجاد کنیم؟ وقتی شما حداقل ۲ نقطه کف قیمتی را با یک خط به هم متصل کنین، یک خط با شیب مثبت ایجاد خواهد شد که در بازارهای مالی به آن روند صعودی گفته می‌شه.

وقتی این مراحل را با متصل کردن حداقل ۲ نقطه سقف قیمتی طی کنید، یک خط با شیب منفی خواهید داشت که روند نزولی نام داره. روند خنثی هم زمانی شکل می‌گیره که قیمت در یک کانال افقی و بین سطوح حمایت و مقاومت حرکت کنه.
شناخت صحیح خط روند یکی از مهم‌ترین اصولی در نظر گرفته می‌شه که شما برای انجام معاملات سودآور به آن نیاز دارین و بدون توجه به این نکته، احتمال شکست خوردن شما بیش از پیش خواهد شد.

پولبک (Pull back)

زمانی که قیمت به یک‌باره در جهت خلاف روند فعلی حرکت می‌کنه و بعد از مدتی دوباره به روند اصلی برمی‌گرده، اصطلاحا پولبک یا عقب‌نشینی رخ داده است. احتمالا می‌پرسین که در مواجهه با این پدیده باید چه واکنشی دهیم؟
به باور بسیاری از فعالان بازار، وقتی که پولبک هنگام شکستن سطوح مقاومت و حمایت اتفاق میفته، بهتره که خودمان را در موقعیتی متضاد نسبت به حالت معمولی قرار بدیم. این نکته به این معنی است که هنگام همزمانی شکست سطح مقاومت و رخ دادن پولبک، در موقعیت خرید و هنگام همزمانی شکست سطح حمایت و رخ دادن پولبک، در موقعیت فروش قرار بگیرین.
البته بررسی پولبک در روند صعودی تصمیم‌گیری صحیح در این شرایط، به بررسی نکات بیشتری نیاز داره و بهتر است که در چنین زمان‌هایی بی‌گدار به آب نزنیم.

حجم معاملات (Trade Volume)

همان‌طور که احتمالا از نام این مفهوم حدس زده‌اید، به تعداد سهامی که در بازه‌های مختلف زمانی (یک‌روزه، ماهانه و…) معامله می‌شن، حجم گفته می‌شه. وقتی که حجم معاملات در هر روندی بیشتر باشه، اعتبار آن روند هم به همان نسبت افزایش پیدا می‌کنه و شما در این شرایط می‌توانید با اطمینان‌خاطر بیشتری تصمیم‌گیری کنین.
البته این نکته به‌صورت بالعکس هم تاثیرگذاره و وقتی که حجم معاملات در روند صعودی کاهش یا در روند نزولی افزایش پیدا می‌کنه، شما احتمالا به پایان آن روند نزدیک‌تر می‌شوید.

الگوهای قیمتی (Chart Patterns)

پیش‌بینی این‌که قیمت در آینده چه رفتاری از خودش نشان می‌ده، کار نسبتا دشواری هست اما نگران نباشین! الگوهای قیمتی این کار را برای شما آسان‌تر می‌کنن. این الگوهای قیمتی که متشکل از خطوط صاف یا منحنی هستند، به شما کمک خواهند کرد تا با دقت بیشتری رفتار قیمت را بررسی کنید و به همین دلیل، پیش‌بینی دقیق‌تری از آینده آن داشته باشین.

این الگوها را می‌توان به ۳ دسته اصلی تقسیم کرد که در ادامه از آن‌ها نام می‌بریم:

  • الگوهای هارمونیک: این الگوها به‌طور میانی برای تشخیص نقاط بازگشت روندها به شما کمک خواهند کرد. از رایج‌ترین الگوهای هارمونیک می‌توانیم از الگوی خرچنگ، الگوی پروانه، الگوی ABCD و الگوی گارتلی نام ببریم.
  • الگوهای کندل استیک: در راستای پیش‌بینی رفتار قیمت در آینده و شرایط کلی بازار، الگوهای کندل استیک بیشترین کمک را به شما خواهند کرد. این الگوها دامنه بسیار گسترده‌ای دارن اما از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به الگوی کندل استیک دوجی، الگوی کندل استیک ماروبزو، الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی و پوشاننده نزولی اشاره کرد.پ
  • الگوهای کلاسیک: این نوع الگو به ۲ دسته اصلی تقسیم می‌شود که عبارتند از: الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامه دهنده. همان‌طور که تا حدی از نام این الگوها مشخص است، الگوی کلاسیک برگشتی برای پیش‌بینی بازگشت روند، و الگوی کلاسیک ادامه دهنده برای پیش‌بینی ادامه روند فعلی به کار می‌روند. الگوهای نعلبکی، سر و شانه، سقف و کف دوقلو، و سقف و کف سه قلو، از مهم‌ترین الگوهای کلاسیک بازگشتی، و الگوهای مستطیل، مثلث و پرچم، از مهم‌ترین الگوهای کلاسیک ادامه دهنده به‌شمار می‌روند.

در صورتی که شما قصد داشته باشین به یک حرفه‌ای در تحلیل تکنیکال تبدیل شوید، مفاهیم دیگری را هم باید یاد بگیرین و با تمرین مداوم، به آن‌ها مسلط شوید. در بین این مفاهیم می‌توانیم به موارد ذیل اشاره کنیم:

  • اندیکاتورها و اسیلاتورها
  • امواج الیوت
  • فیبوناچی
  • واگرایی
  • ایچیموکو و …

البته نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال، در این روند به شما کمک قابل‌توجهی می‌کنن و شما با استفاده از این ابزارهای تحلیل، کار ساده‌تری را پیش رو خواهید داشت.

جمع‌بندی

اگر شما هم از علاقه‌مندان به بازارهای مالی باشین، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیده‌اید. این تحلیل به شما کمک می‌کنه تا به یک پیش‌بینی نسبتا دقیق از رفتار قیمت‌ها در آینده برسین و بر این اساس، تصمیمات هوشمندانه‌تری را اتخاذ کنین. البته به این منظور باید ابتدا با برخی از مفاهیم مهم در این تحلیل آشنا بشین تا با رسیدن به یک درک عمیق، تحلیل ایده‌آل‌تری را داشته باشین.
به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم با بررسی این مفاهیم، مسیر شما برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال را هموارتر کنیم. شما با بررسی مطالبی که در اینجا مرور کردیم، می‌توانید به یک درک قابل‌قبول از تحلیل تکنیکال برسین و یک قدم به انجام معاملات سودآور نزدیک‌تر بشین.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.