مفهوم نسبت ریسک


کدام کشورها بیشترین کلاهک هسته‌ای جهان را در اختیار دارند؟

پیش بینی بورس هفته / امید به کدام دولت؟

پیش بینی بورس هفته / امید به کدام دولت؟

به گزارش اکوایران، شاخص بورس در هفته نیمه تعطیل ابتدای مهرماه در دو روز متوالی دوشنبه و چهارشنبه رشد کرد اما نتوانست ریزش روز شنبه را جبران کند. علاوه بر شاخص کل بورس تهران، شاخص‌ کل هم وزن نیز افت کرد. شاخص کل بیش از 8 هزار و احد و شاخص هم وزن بیش از 3 هزار واحد پائین آمدند. در ابتدای هفته شاخص ریزش 27 هزار واحدی داشت. در دومین روز کاری هفته -دوشنبه شاخص 6 هزار واحد مثبت شد و روز چهار‌شنبه نیز شاهد رشد 12 هزار واحدی شاخص کل بودیم. شاخص کل در آخرین روز کاری هفته در رقم یک میلیون و 346 هزار واحد ایستاد و بازدهی هفته شاخص بورس منفی 0.64 درصد شد. شاخص هم وزن در پایان هفته نسبت به هفته پیشین 3 هزار و 180 واحد پائین‌‌تر ایستاد و بازدهی منفی 0.8 درصدی را ثبت کرد. پس از رشد شاخص‌ها، در روز چهارشنبه شاهد ورود پول حقیقی بودیم. در این هفته ارزش معاملات خرد نیز همچنان پائین بود اما میانگین روزانه آن نسبت به هفته پیشین اندکی رشد کرد. در این میان تحلیلگران معتقدند اعلام رسمی بن‌بست در مذاکرات احیای برجام سیگنال منفی مهمی است. به علاوه تحریم‌های جدید ایالات متحده که گفته می‌شود فروش نفت ایران را هدف قرار می‌دهد عاملی است که می‌تواند به ارزش بازاری صنایع نفتی در بورس تهران ضربه بزند. تحلیلگران بدبین انتشار این اخبار را عامل ریزش بازار در هفته پیش رو می‌دانند. اما تحلیلگران خوشبین کاهش عرضه حقوقی‌ها و نامه رئیس سازمان بورس به معاون رئیس جمهور را نشان از اراده سیاست‌گذار برای حمایت از بازار می‌دانند. این گروه فارغ از تایید یا عدم تایید اصل مداخله دولت، آن را سیگنالی برای تداوم روند صعودی روزهای اخیر قلمداد می‌کنند. با این حال برای ارزیابی اراده دولت برای حمایت از بازار سرمایه باید تا ارائه لایحه بودجه صبر کنیم. در یک سال گذشته میان ادعاهای دولت و مداخلاتش در بازارها تناقضات بسیاری دیده شده است. در واقع دولتی که بورسی‌ها در انتظار حمایت آن هستند خط مشی مشخص و روشنی نداشته و در بزنگاه‌ها دست به اقدامات غیرقابل پیش بینی زده است. همین پیش بینی ناپذیری یکی از ریسک‌های بازار سهام است.

سرنخ هایی از متهم اصلی تلاطم در بازار ارز و سکه

سرنخ هایی از متهم اصلی تلاطم در بازار ارز و سکه

افزایش پایه پولی و رشد نقدینگی غالبا به عنوان متهم اصلی التهابات بازار ارز و سکه مطرح می شود. و تورم و التهاب ارزی غالبا بازار سرمایه را نیز دچار شوک می کند. اکو ایران با پیدا شدن سرنخ های از این متهم قدیمی، به بررسی چگونگی افزایش پایه پولی و التهابات ارزی پرداخته است.

دیدبان هر روز صبح به مرور رویدادهای بازارهای معاملاتی می پردازد، عملکرد گذشته بازار سرمایه و معاملات بازار سکه و ارز را بررسی می کند. در دیده بان اخبار موثر بر بازارها مدنظر قرار می گیرد و هدف توصیف عوامل اثر گذار بر سمت و سوی بازارها است.

پول های بلوکه شده ترمز بازار را کشید

در بازار برخی می گویند پول های بلوکه شده ایران در کره جنوبی برای چندمین بار در مقاومت دلار، ترمز بازار ارز را کشید و سرعت رشد دلار را کاهش داد.

IMG_20221003_043051_012

دلار تهران روز قبل با صد تومان افزایش در محدوده ۳۳ هزار و صد تومان نوسان کرد دلار هرات نیز همپای دلار تهران یک پله افزایش پیدا کرد ولی درهم امارات با رشد ۶۰ تومانی باعث افزایش بیشتر حباب درهم نسبت به روز قبل شد. درهم امارات که نشان گر تقاضای بنیادی برای واردات می باشد در روز قبل در محدوده ۹ هزار و ۱۶۰ تومان قرار گرفت ولی نرخ دلاری درهم که از حاصلضرب نسبت برابری درهم به دلار به دست می آید بالا رفت و حباب درهم که از فاصله نرخ دلاری درهم و دلار آزاد به دست می آید بالا رفت.

برخی اعتقاد دارند بازار در مواجهه با خبر آزادسازی زندانیان، محتاط شود و برای مدتی تا مشخص شدن ابعاد موضوع آزادسازی ارزهای بلوکه شده دست به عصا جلو برود و نسبت به قرارگیری در محدوده های مقاومتی بعدی احتیاط کند. البته گروهی هستند که تاکید دارند بازار عصر دیروز احتیاط درباره این خبر را کنار گذاشت و کاهش صبحگاهی را جبران کرد. از نظر این گروه بازار ارز در حال حاضر تحت تاثیر تجمعات و عوامل بنیادی است.

حجم بالای معاملات سکه رفاه

در روز تعطیلی بازار جهانی سکه امامی اندکی رشد کرد و خود را به محدوده ۱۵ میلیون و سیصد هزار تومان رساند. ربع سکه ولی بدون تغییر در محدوده پنج میلیون و ۳۰۰ هزار تومان قرار گرفت.

در معاملات دیروز سکه رفاه ولی رشد بیشتری را تجربه کرد و فاصله خود را با دلار تهران کمتر کرد. همزمان با افزایش قیمت سکه رفاه حجم معاملات سکه رفاه نیز افزایش پیدا کرد، احتمالا برخی معامله گران سکه رفاه با توجه به اخبار، روز قبل را فرصت فروش شناسایی کرده و اقدام به فروش کرده اند البته در صورتی که امید معامله گران افزایشی نسبت به رشد سکه تضعیف نشود و سکه دچار اصلاح قیمتی نشود، افزایش حجم معاملات روز قبل به عنوان یک سیگنال افزایشی برای بازار سکه تلقی خواهد شد.

نرخ دلاری ربع سکه بدون تغییر ماند

قیمت دلار در بازار های مختلف روز قبل تغییر زیادی را تجربه نکرد. دلار تهران با افزایش محدود در پله اول کانال ۳۰ هزار تومانی ایستاد.

IMG_20221003_043043_170

اکوایران قیمت پایانی دلار در بازارهای مختلف را در هر روز محاسبه میکند و در نموداری اولین، مفهوم نسبت ریسک کمترین،بالاترین و آخرین قیمت هفته منتهی به آن روز را قرار می دهد.

قیمت پایانی روز یکشنبه بیشتر از قیمت دلار در روز ابتدایی هفته است که نشان دهنده روند صعودی دلار است ولی قیمت دلاری ربع سکه با توجه به تعطیلی بازار جهانی در روز یکشنبه و عدم تغییر نرخ ربع سکه در روز یکشنبه بدون تغییر ماند‌.

انتظار بهبود شرایط بازار سرمایه

بازار سهام دیروز را منفی آغاز کرد و با هیمن وضعیت به پایان رساند ولی به نظر می رسد بازار سرمایه امروز وضعیت بهتری را تجربه کند، روز قبل شاخص گروه خودرو با افزایش تقاضا رو به رو شد و از سطح منفی به محدوده مثبت وارد شد این اتفاق امیدها را نسبت به سبز شدن بازار سرمایه در روز جاری تقویت می کند، به نظر می رسد منفی های اخیر شاخص کل مدیران بازار سرمایه را نگران کرده و به دنبال راهکار برای بهبود وضعیت بازار می باشند با توجه به نقطه حمایتی که شاخص کل در آن قرار گرفته اخبار این چنینی غالبا همزمان با پایان سقوط بازار سرمایه همپوشانی پیدا می کنند مگر آنکه بازار با ریسک و نگرانی جدی و جدیدی رو به رو شود در حال حاضرمشخص نبودن وضعیت برجام و ریسک بروز ناآرامی های اجتماعی بزرگترین ریسک پیش روی بازار می باشد. و اتفاقات خلاف انتظار می تواند سرمایه را که ذاتا ریسک گریز است از بازار سرمایه فراری دهد.

میزان اعتبارات بین بانکی کاهش یافت

بررسی میزان بده بستان های بانک مرکزی با نهادهای مالی در بازار بین بانکی نشان می دهد که میزان اعتبار دهی بانک ها در بازار شبانه (سه روزه و کوتاه مدت) کاهش قابل توجهی را ثبت کرده ولی مقدار نرخ بهره کاهش پیدا نکرده و همچنان در سطح بالایی قرار دارد، بالا بودن نرخ بهره بین بانکی هم زمان با کاهش حجم اعتبارات مفهوم نسبت ریسک نشان دهنده آن است که تقاضای اعتبار و نیاز بانک هاکاهش پیدا نکرده بلکه احتمالا اوراق در اختیار بانک ها کافی نیست.

بانک ها با واگذاری اوراق در اختیار خودشان اقدام به دریافت اعتبار می کنند و در صورتی که حجم اوراق مفهوم نسبت ریسک مورد نیازشان کاهش پیدا کنند با کسری مواجه شده و اقدام به اضافه برداشت برای تامین اعتبار لازم می کنند که منجر به افزایش پایه پولی خواهد شد.

در صورتی که این سناریو درست باشد و اقدامات بانک ها منجر به افزایش پایه پولی در آینده شود، نقدینگی در جامعه بالا می رود و رشد نقدینگی آتش تورم را شعله ور خواهد کرد. تورم با فاصله در قیمت ارز منعکس می شود و غالبا منجر به آشفتگی در این بازار می شود، غالبا رشد پایه پولی و نقدینگی متهم ردیف اول التهابات بازار ارز از دیدگاه اقتصاددانان بوده ولی بازار سرمایه عموما از تورم بالا لذت می برد زیرا با تورم درآمد شرکت ها رشد می کند و با افزایش نسبت سود آوری به قیمت سهام وضعیت بازار سرمایه بهتر می‌شود.

مفهوم نسبت ریسک

بیمه عمر و تأمین آتیه

بیمه عمر و تأمین آتیه

دراین بیمه نامه بیمه گزاران با پرداخت مبلغی تحت عنوان حق بیمه علاوه برتامین منابع لازم برای تشکیل سرمایه ای در آتیه امکان برخورداری از پوشش بیمه عمر در مقابل خطر فوت را نیز درصورتی که بیمه شده هم باشند، خواهند داشت . بیمه های عمر همراه با تشکیل سرمایه که اکنون در بسیاری از کشورهای جهان ارائه می شود، طرفداران زیادی داشته و با توجه به انواع آن می تواند مورداستقبال اقشار مختلف جامعه قرار گیرد.
بیمه پاسارگاد با دریافت مبالغ حق بیمه، اولا ”بیمه شده را در مقابل خطر فوت بیمه می کند و ثانیا” مازاد مبالغ دریافتی را سرمایه گذاری می نماید و نرخ سود آن سرمایه گذاری را تا حد نرخ بهره فنی تضمین می نماید و چنانچه سود بیشتری از محل سرمایه گذاری بدست آورد بخش عمده از آن را به عنوان مشارکت در منافع به بیمه گذار می دهد.

رونق اقتصادی در سوئد / نقش نوآوری چیست؟

دولت سوئد با ارائه دستورالعمل‌هایی برای توسعه فناوری در همه ابعاد جامعه، توانسته‌ است که فضای نوآوری در این کشور را به حد مناسبی برساند و شرایط دریافت خدمات را برای شهروندان خود تسهیل کند.

به گزارش تجارت‌نیوز، کشور سوئد، کشوری پیشرفته‌ است که در شمال اروپا و در شبه جزیره اسکاندیناوی واقع است. این کشور جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر دارد و از نظر وسعت چهارمین کشور اروپا محسوب می‌شود. کشور سوئد این روزها مقصد بسیاری از مهاجران برای تحصیل، اشتغال و زندگی است. اما چرا؟

توسعه فضای نوآوری در هر جامعه می‌تواند بهترین شرایط ممکن را برای افراد، مشاغل، بخش عمومی و سازمان‌ها فراهم کند. در میان کشورهای توسعه یافته‌‌ سوئد استراتژی‌های ویژه خود را برای توسعه نوآوری و کسب‌وکارها دارند.

این استراتژی جمع‌آوری شده‌ دستورالعمل‌های بلندمدتی را ارائه مفهوم نسبت ریسک می‌کند که چگونه توانست با اجرای آن‌ها و با نوآوری در بسیاری از حوزه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها تا سال ۲۰۲۰ شرایط بهتری را برای مردم در همه بخش‌های جامعه ایجاد کند.

با وجود اینکه سوئد کشوری ایده‌آل از نظر رفاه محسوب می‌شود، اما چالش‌های اجتماعی که سوئد، همراه با سایر نقاط جهان با آن مواجه است، ماهیت بزرگ و پیچیده‌ای دارند. بنابراین، هیچ بازیگر یا حوزه‌ای از جامعه دانش یا منابع کافی برای مقابله با این چالش‌ها را ندارد، جز استفاده ار نوآوری.

با توسعه نوآوری افراد و سازمان‌ها در صنعت، بخش عمومی و جامعه مدنی قادر خواهند بود راه‌حل‌های جدید یا بهبودیافته‌ای را که نیازها و تقاضاهای جامعه را برآورده می‌کنند، افزایش دهند و به طور مؤثرتری به آن‌ها کمک کنند. توسعه بیشتر هماهنگی بین بازیگران مختلف به منظور ایجاد بهترین شرایط ممکن برای نوآوری مهم است.

نقش دولت در رونق نوآوری سوئد

مدل دولت رفاهی سوئد نقش مهمی در توسعه فضای نوآور ایفاء می‌کند. سیستم کارآمد تامین اجتماعی و توسعه این امکان را به کارآفرینان می‌دهد تا خلاق و ریسک پذیر باشند و ترسی از شکست نداشته‌ باشند. در صورت عدم موفقیت سرمایه گذاری، شبکه تامین اجتماعی از آن‌ها حمایت کرده‌ آزادی کارآفرین برای آزمایشات مجدد و پذیرش ریسک را فراهم می‌کند.

همچنین، بسیاری از بازیگران دیگر مانند دانشگاه‌ها، سازمان‌های دولتی، شوراهای شهرستان، مناطق و شهرداری‌ها در تعهد عمومی نسبت به جو توسعه نوآوری در سوئد نقش ایفا می‌کنند.

به نظر می‌رسد که مفهوم تعهد عمومی به فضای نوآوری و ظرفیت نوآوری در جهت تصمیم‌گیری‌ها در مورد اینکه چگونه تصمیمات سیاسی می‌تواند بر فرآیندهای نوآوری در مشاغل، بخش عمومی یا سازمان های بخش مدنی تأثیر بگذارد، در میان افراد و مسئولان سوئد توسعه یافته‌ است.

بین‌المللی سازی استاتارپ‌های نقش مهمی ایفا می‌کند

سوئد بازار نسبتا کوچکی است و به‌همین دلیل اکثر شرکت‌های نوآور و استارتاپ‌های سوئد با یک برنامه و استراتژی هدفمند برای دسترسی به بازارهای بین‌المللی پا به عرصه وجود می‌گذارند.

سوئد در حوزه برندسازی و بین‌المللی سازی شرکت هایش بسیار موفق عمل کرده‌ است. به عنوان مثال استکهلم پایتخت سوئد بیشترین میزان شرکت‌های استارتاپی را در خود جای داده مفهوم نسبت ریسک است و گفته می‌شود بعد از Silicon Valley، بیشترین سرانه ایجاد شرکت‌های استارتاپ در کلاس میلیاردی (ارزش بیش از یک میلیارد دلار) نسبت به دیگر نقاط دنیا را در اختیار دارد.

علاقمندی زیای برای سرمایه‌گذاری در این بخش از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا وجود دارد. شرکت‌های اسکایپ ، KING ، Mojang ،Klarna ، Spotify و iZettle یونیکورن‌هایی هستند که همگی در استکهلم بنیان گذاری شده‌اند.

تاثیر آموزش و نوآور شدن در استخدام کارمندان

تمرکز بلندمدت سوئد بر آموزش و تحقیقات نیز تاثیر عمده‌ای بر ظرفیت‌های نوآوری داشته‌ است. این کشور در سال ۱۸۴۲ آموزش اجباری کودکان ۷ تا ۱۳ سال را اجباری کرد. این نقطه آغازین افزایش سطح کلی آموزش در بین مردم بود و به عنوان یک مولفه مهم در گذار از یک جامعه فقیر کشاورزی به یک کشور پیشروی مبتنی بر فناوری، بوده‌ است.

سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه (R&D ) نیز نقش مهمی در این خصوص داشته‌ است به طوری که هم اکنون بیش از ۳ درصد تولید ناخالص داخلی به R&D اختصاص دارد که مفهوم نسبت ریسک از بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا بالاتر است.

وجود آموزش‌های رایگان و جمعیتی با تحصیلات بالا و دسترسی به پارک‌های فناوری که این خود به معنی دسترسی به افراد با استعداد است. (تقریبا بالای ۲۰درصد جمعیت شاغل شهر استکهلم در حوزه ICT کار می‌کنند و تعداد شرکت‌های فعال در این حوزه طی ده سال گذشته در این شهر دو برابر شده است.)

همچنین، در این میان افزایش تعداد شرکت‌های نوآور به نوعی منجر به ایجاد اشتغال و درآمدزایی برای بسیاری از افراد در سوئد شده‌ است. طبق آماری که دولت این کشور منتشر کرده‌ است، طی ده سال درصد سهم استخدام این شرکت‌ها افزایش یافته‌ است.

سناریوهای پوتین برای جنگ هسته‌ای

سناریوهای پوتین برای جنگ هسته‌ای

شصت سال پس از بحران موشکی کوبا، جهان بار دیگر نگران وقوع یک جنگ هسته‌ای است.

فردای اقتصاد: شصت سال پیش، جهان نظاره‌گر یک بحران اتمی بود. بحران موشکی کوبا در اکتبر ۱۹۶۲ زمانی که آمریکا موشک‌های هسته‌ای شوروی را در کوبا شناسایی کرد، آغاز شد. ایالات‌متحده، این جزیره را محاصره کرد و بحث گسترده‌ای درباره حمله به آن شکل گرفت. شوروی تسلیم شد و سلاح‌های هسته‌ای خود را از بین برد. آمریکا مخفیانه موشک‌های خود که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای داشت را از ترکیه خارج کرد و خطر نابودی جهان از بین رفت.

جنگ اوکراین، خاطرات آن دوران وحشتناک را دوباره زنده کرده است. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، بارها هشدار داده‌ که ممکن است در این جنگ به سلاح هسته‌ای متوسل شود. او در ۲۱ سپتامبر گفت که از «تمام سیستم‌های تسلیحاتی موجود» برای دفاع از «تمامیت ارضی» روسیه استفاده خواهد کرد. این تهدید به‌طور ضمنی شامل تمام سرزمین‌های اوکراینی که او از طریق رفراندوم، ضمیمه خاک روسیه کرده‌است نیز، می‌شود.

پوتین تاکید کرد: «این یک بلوف نیست.» در پاسخ، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، به شدت درباره «عواقب فاجعه‌بار» یک رویارویی هسته‌ای به مسکو هشدار داد. داریل کیمبال، از انجمن کنترل تسلیحات، که یک گروه لابی آمریکایی است، می‌گوید که جهان با خطرناک‌ترین بحران هسته‌ای از زمان بحران کوبا مواجه است.

مفسران روسی تشابهات آشکاری بین این بحران‌ها مشاهده کرده‌اند. دیمیتری ترنین، تحلیلگر روسی، در وب سایت دولتی راشاتودی می‌نویسد که هر دو این بحران‌ها ناشی از احساس ناامنی از پیشروی رقیب «به نزدیکی مرزهای خود بود: کوبا در آن زمان و اوکراین امروز».

اما این بار، همه چیز از چند جهت مهم متفاوت است. بحران کوبا ۱۳ روز به طول انجامید. جنگ در اوکراین بیش از ۲۰۰ روز است که آغاز شده و می‌تواند صدها روز دیگر ادامه یابد. در کوبا، سلاح‌های هسته‌ای خود موضوع اصلی بودند. در اوکراین اما آنها سپری برای محافظت از «زمین‌خواری» روسیه هستند و ماهیت تهدید با دستاوردهای روسیه در میدان جنگ تغییر کرده‌است. در ابتدا مقامات غربی نگران تشدید تنش هسته‌ای ناشی از موفقیت و پیشروی روسیه بودند. اگر روسیه موفق می‌شد اوکراین را اشغال کند، ممکن بود بیشتر به کشورهای حاشیه دریای بالتیک فشار بیاورد یا به انبارهای ناتو که برای نیروهای اوکراینی تسلیحات می‌فرستادند، حمله کند. این می‌توانست به یک جنگ متعارف منجر شود که ممکن بود به یک جنگ هسته‌ای تبدیل شود.

اکنون اما نگرانی از شکست روسیه است. نیروهای اوکراینی هزاران کیلومتر مربع از قلمروی خود را پس گرفته‌اند. فراخوان نیروهای اضافه در روسیه و اعلام بسیج جزئی از سوی پوتین، صدها هزار روس را به اعتراض یا فرار واداشته است. در دهه ۱۹۶۰ نه جان اف کندی و نه نیکیتا خروشچف، رهبران آمریکا و شوروی، خواهان جنگ هسته‌ای نبودند. اکنون، برخی نگران آن هستند که پوتین ضعیف، ممکن است وسوسه شود که وارد یک قمار هسته‌ای شود.

بحران موشکی کوبا عمدتاً مربوط به سلاح‌های هسته‌ای «استراتژیک» بود، سلاح‌هایی که برای از بین بردن شهرهای دشمن، دور از میدان جنگ طراحی شده بود. مسئله در اوکراین عمدتاً حول محور سلاح‌های غیراستراتژیک یا «تاکتیکی» است. این سلاح‌ها، برد کوتاهتر و قدرت انفجاری کمتری دارند. (با این وجود بسیاری از بمب‌های اتمی، قوی‌تر از بمب‌های اتمی مورد استفاده علیه ژاپن در جنگ جهانی دوم هستند.)

آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، زمانی زرادخانه‌های عظیمی از کلاهک‌های تاکتیکی را برای استفاده علیه ارتش یکدیگر در دشت‌های اروپا نگهداری می‌کردند. در دهه‌های پس از جنگ سرد، ناتو تمام ذخایر خود به جز حدود ۲۰۰ مورد مفهوم نسبت ریسک را رها کرد و به این نتیجه رسید که سلاح‌های متعارف با هدایت دقیق می‌توانند جنگ‌ها را ارزان‌تر و با عوارض کمتری پیش ببرند.

نیروهای مسلح روسیه اما حدود دو هزار نوع از این سلاح را در اختیار خود نگه داشتند. سلاح‌های هسته‌ای می‌توانند کمبود نیروهای متعارف را جبران کنند. فرانسیس گاوین، مورخ دانشگاه جان هاپکینز، می‌گوید: «توازن قدرت، برای آنها، کمتر از تمایل به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای اهمیت دارد. این انگیزه‌ای برای غیرمسئولانه عمل کردن، ایجاد می‌کند.»

کارشناسان سه راه اصلی برای استفاده روسیه از سلاح هسته‌ای می‌بینند: «مانوری نمایشی» که کسی را نمی‌کُشد. حمله به اوکراین و حمله به ناتو.

روسیه ممکن است از «نردبان تصاعد بحران» با انجام آزمایش‌های هسته‌ای، چه زیرزمینی و چه به طرزی نمایان‌تر در جو استفاده کند. این آزمایش می‌تواند برفراز دریای سیاه یا برفراز کشور اوکراین انجام شود تا از مرگ و میر جلوگیری می‌کند. اما باعث ایجاد یک پالس الکترومغناطیسی می‌شود که تجهیزات الکتریکی را سرخ می‌کند. اما اگر اوکراین، علی‌رغم این نمایش روس‌ها، همچنان به جنگ ادامه دهد، روسیه بدون هیچ دستاوردی، زیر فشار بیشتر جهانی قرار خواهد گرفت.
ژنرال‌های روسی ممکن است ترجیح دهند اهداف نظامی را مستقیماً بمباران هسته‌ای کنند، به ویژه به این دلیل که ارتش روسیه با کمبود نیروی انسانی و تجهیزات مواجه است.

«بن بری» از مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، که یک اندیشکده بریتانیایی است، می‌گوید که اهداف احتمالی روسیه، می‌تواند شامل فرودگاه‌های اوکراین، مراکز لجستیکی و توپخانه‌ای باشد. با این حال، نیروهای اوکراین عمدتا پراکنده هستند و نیروهای نظامی این کشور، می‌توانند به طرز شگفت‌انگیزی منعطف عمل کنند. یک مطالعه که جنگ فرضی بین هند و پاکستان را مورد بررسی قرار می‌دهد، تخمین می‌زند که یک بمب پنج کیلوتنی (تقریباً یک سوم بمبی که در هیروشیما انداخته شد) در صورت پخش گسترده، فقط ۱۳ تانک را از بین می‌برد. «بری» بر این باور است که برای خنثی کردن یک تیپ اوکراینی (تقریباً سه تا پنج هزار سرباز) به چهار سلاح تاکتیکی نیاز است، حتی اگر همه نیروها برای یک حمله متمرکز شده باشد.

برای عمل کرد مخرب‌تر، روسیه ممکن است حمله به یک شهر اوکراین را انتخاب کند تا این کشور را مجبور به تسلیم کند. اما این احتمال، مداخله مستقیم ناتو و نابودی ارتش روسیه را افزایش می‌دهد. حمله اتمی به ناتو، یک اقدام بالقوه انتحاری برای روسیه خواهد بود به خصوص با توجه به اینکه سه عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) – آمریکا، بریتانیا و فرانسه – دارای سلاح‌های هسته‌ای هستند.

کدام کشورها بیشترین کلاهک هسته‌ای جهان را در اختیار دارند؟

تاکتیک و استراتژی

به عبارت دیگر، هر گزینه با عوارض بزرگی همراه است.

اریک ادلمن، معاون پیشین سابق پنتاگون، تاکید می‌کند: «کارکرد تهدیدات هسته‌ای بسیار سخت است. در زمان‌هایی در طول جنگ سرد - برای مثال در جنگ کُره - آمریکا از تهدید سلاح‌های هسته‌ای سود می‌برد اما تصمیم گرفت به دلایل اخلاقی از آن استفاده نکند و این سلاح‌ها را بی‌فایده و خطرناک توصیف کند.»

اما پاسخ به تهدیدات هسته‌ای نیز کار دشواری است. بازدارندگی بر بسیاری از مسائل مبهم استوار است. مقامات آمریکایی منظورشان از «پیامدهای فاجعه‌بار» را علنی نمی‌کنند، اگرچه مفهوم آن خطر درگیری مستقیم بین مفهوم نسبت ریسک روسیه و آمریکا است.

آنها مدعی هستند که در هشدارهای خصوصی به کرملین صریح بوده‌اند و به روزنامه‌نگاران گفته‌اند که پاسخ، احتمالا متعارف خواهد بود نه هسته‌ای. ادلمن تاکید می‌کند که این اقدام، گزینه «تهدید بازدارنده را تضعیف می‌کنند.»

هشدارهای آمریکا متوجه روسیه، متحدان آمریکا و مردم آمریکاست. باید این تهدیدها را جدی گرفت اما از آن نترسید. آمریکا باید به گونه‌ای پاسخ دهد که مبهم و در عین حال معتبر باشد. هر اتفاقی که در ارتباط با روسیه بیفتد، بر رقابت آن با چین تأثیر خواهد گذاشت، به ویژه در مورد تایوان. تاکنون، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، تلاش کرده تا دو اصل را متعادل کند: کمک به اوکراین در دفاع از خود، و اجتناب از وقوع جنگ جهانی سوم. بایدن تهدید کرده که اگر روس‌ها سلاح‌های هسته‌ای به کار ببرند، پاسخ «به میزان اقدامی که انجام می‌دهند» بستگی خواهد داشت.

یکی از گزینه‌ها، اعمال فشار اقتصادی بیشتر بر روسیه است، شاید از طریق تحریم‌های ثانویه بر خریداران نفت و گاز این کشور با هدف انزوای مسکو. آمریکا می‌تواند هند و چین را به انزوای روسیه وادار کند. هر دو به طور غیرمستقیم نشان داده‌اند که رفتار مسکو در جنگ را تایید نمی‌کنند. اما هند برای تسلیحات به روسیه متکی است و چین، مسکو را یک اهرم موثر برای ایجاد توازن با آمریکا می‌داند.

گزینه دیگر آن است که غرب با ارائه مشاوره در میدان نبرد هسته‌ای، به اوکراین کمک کند.

آن سوی طیف آن است که آمریکا، بریتانیا یا فرانسه با حمله هسته‌ای محدود خود به روسیه به آن پاسخ دهد. اما این خطر مفهوم نسبت ریسک یک جنگ هسته‌ای گسترده‌تر را به دنبال دارد و این در شرایطی است که روسیه نسبت به رقبای غربی خود، سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی بیشتری در اختیار دارد.

محتمل‌ترین سناریو، یک پاسخ نظامی متعارف، است. این ممکن است شامل استقرار نیروهای ناتو در اوکراین، یا حملات مستقیم به اهداف روسیه باشد.

برای مثال، آمریکا می‌تواند بنادر، پایگاه‌های هوایی یا موشک‌اندازهای متحرک مورد استفاده در هر حمله هسته‌ای روسیه را نابود کند. بن هاجز، ژنرال بازنشسته‌ای که زمانی فرماندهی نیروی زمینی آمریکا در اروپا را بر عهده داشت، پیشنهاد می‌کند که ناوگان روسیه در دریای سیاه یا پایگاه‌های آن در شبه کریمه نابود شوند.

با این حال، پوتین ممکن است دست به یک حمله متقابل علیه اهداف مشابه بزند؛ مثلاً کشتی‌های جنگی آمریکایی در دریای مدیترانه یا تأسیسات نظامی در خاک ناتو را هدف قرار دهد. به عبارت دیگر، حتی یک پاسخ متعارف می‌تواند به راحتی منجر به درگیری مستقیم ناتو و روسیه، همراه با خطر جنگ هسته‌ای شود.

همه اینها این پرسش را ایجاد می‌کند: آیا واقعاً آمریکا به خاطر اوکراین که یک متحد نظامی رسمی نیست، چنین خطراتی را متحمل خواهد شد؟ باراک اوباما که به عنوان رئیس‌جمهوری از تسلیح اوکراین امتناع کرد، استدلال می‌کند که روسیه در نهایت بیشتر از آمریکا به اوکراین اهمیت می‌دهد و اضافه می‌کند: «ما باید به طور روشن بدانیم که منافع اصلی ما چیست و مایلیم به سمت چه چیزی برویم و با چه نیتی می‌خواهیم وارد جنگ شویم.»

کسانی که طرفدار اوکراین هستند دو پاسخ ارائه می‌دهند.

نخستین مورد این است که ریسک‌های مرتبط با اوکراین کمتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. روسیه در موقعیتی برای جنگ متعارف علیه آمریکا و ۲۹ متحدش در ناتو نیست. یک جنگ هسته‌ای، خطر نابودی کامل هر دو طرف را به همراه خواهد داشت.

اما پاسخ دوم این است که این ریسک‌ها ارزش آن را دارند. اجازه دادن به روسیه برای استفاده از باج‌گیری هسته‌ای برای تصرف سرزمینی، مستبدان را در همه جا تشویق می‌کند که همین کار را انجام دهند. ادلمن استدلال می‌کند: «دنیای وحشتناکی برای زندگی خواهد بود. هزینه متوقف کردن مفهوم نسبت ریسک آن، بیشتر از توقف آن در ابتدا است.»

درحال‌حاضر، برای آرامش خاطر همه، یک دلیل وجود دارد. پوتین نه از سلاح هسته‌ای استفاده کرده‌است و نه ناتو در اوکراین می‌جنگد. آمریکا می‌گوید که هیچ مدرکی دال بر اینکه روسیه تسلیحات هسته‌ای خود را برای استفاده آماده کرده، ندیده‌است. آمریکا و روسیه به تبادل اطلاعات در مورد زرادخانه‌های استراتژیک خود ادامه می‌دهند.

برای مکس هستینگز، نویسنده کتاب «پرتگاه» که روایت جدیدی از بحران کوبا است، درس اصلی در سال ۱۹۶۲ برای سال ۲۰۲۲ نیز صدق می‌کند: «بترس». چیزی که از یک فاجعه جلوگیری کرد، ترس کندی و خروشچف از وقوع یک جنگ هسته‌ای بود. موفقیت آمریکا، هشیاری جان اف کندی برای آمیختن دو تاکتیک بود، پیدا کردن راه حل و تمایل به سازش در پشت صحنه. هستینگز استدلال می‌کند مفهوم نسبت ریسک که غرب باید به کمک به اوکراین برای دفاع از خود ادامه دهد، اما همزمان، سناریویی موازی برای پیدا کردن راه حلی سیاسی برای پایان جنگ نیز باشد.

مشکل اینجاست که درحال‌حاضر، پوتین در حال افزایش ریسک‌ها و مخاطرات است؛ نه به دنبال معامله. ضمیمه کردن بخش‌هایی از خاک اوکراین به روسیه و فراخوان نیروهای نظامی، خطر تبدیل «عملیات نظامی ویژه» به جنگ برای دفاع از خاک روسیه را افزایش خواهد داد. برخلاف رهبری جمعی شوروی در سال ۱۹۶۲، که اعتدال را تحمیل کرد، به نظر می‌رسد زیردستان پوتین در مهار او ناتوان هستند. او مدت‌هاست که حکومت خود را با موجودیت روسیه یکی می‌داند. او در سال ۲۰۱۸ با عباراتی عرفانی درباره استفاده از سلاح‌های هسته‌ای برای دفاع از روسیه صحبت کرد: «ما قربانیان تجاوز، به عنوان شهید به بهشت ​​خواهیم رفت، در حالی که آنها فقط خواهند مُرد، زیرا حتی زمانی برای توبه هم نخواهند داشت.»

بنابراین، جهان شاهد وقوع یک بحران هسته‌ای دیگر است: «آیا پوتین جلوی ضرر بیشتر را میگیرد، می‌جنگد یا بزرگ‌ترین ریسک را می‌پذیرد؟»



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.