تریدر کیست؟ به چه کسی تریدر حرفه ای می گویند؟
تریدر کیست؟ به چه کسی تریدر حرفه ای می گویند؟ در این مقاله هدف ما آشنایی شما با trade و trader هست؛ خب (ترید) که در فارسی به معنی خرید و فروش هست، میخوایم بدونیم که در دنیای ارزهای دیجیتال چه کاربردی داره؛ ما در بازار ارز دیجیتال افراد رو به چند دسته می بینیم که یکی از این دسته ها هم trader ها هستن، و همینطور از زمان های قدیم انسان ها برای خرید و فروش کالا هاشون بازار های مختلفی درک بازار مالی رو ایجاد کردن که امروزه با پیشرفت حوزه مالی و اقتصادی اوراق و اسناد هایی که ارزش های مالی دارند خرید و فروش می شود.
پس بنابر این معنی ترید در بازار های مالی به معنی خرید و فروش اوراق مالی و کسب سود هست، و ابزار های مالی مختلفی در بازار های مالی وجود داره که هرکدام از طریق راه های مختلف به دنبال کسب سود و درآمد هستن، برای مثال بازار بورس شرکت های سهام عام و بازار های فارکس که در این بازار پول کشور های مختلف مورد معامله قرار میگیره، پس برای درک بهتر انواع تریدر ها از نظر تقسیم بندی و یا اینکه تریدر کیست؟ در ادامه با ما همراه باشین. همچنین شما می توانید برای داشتن اطلاعات بیشتر مقاله سرمایه گذاری ارز های دیجیتال بهتر است یا ترید رو هم مطالعه کنید.
ترید چیست؟
ترید به معنی معامله گری هست که کلمه (معامله) خودش به معنی داد و ستد هستش و در بازار های ارز دیجیتال به معنی خرید و فروش ارزهای دیجیتال هست، که در مدت زمان مشخص هدفش کسب سودِ.
تریدر کیست؟
در پاسخ به سوال تریدر کیست؟ به چه کسی تریدر حرفه ای می گویند؟ باید بگوییم تریدر شخصی هست که برای خود یا به نمایندگی از طرف شخصی یا شرکت های مختلف دریک بازار مالی به کسب سود و درآمد میپردازه، و یا به زبون ساده تر خرید و فروش انجام میده. به بیان دیگه یک تریدر با بررسی بازار و تحلیل های اون به روش های مختلف، بازار رو در روند های کوتاه مدت بازار برای سرمایه گذاری در نظر میگیره و از نَوَسانات بازار بهره میبره. در اینجا پیشنهاد می کنیم مقاله هولد کردن ارز های دیجیتال برای افراد مبتدی رو هم مطالعه کنین.
انواع تریدر ها:
تریدر ها برحسب زمان حضور در بازار به چند دسته تقسیم میشن؛
• تریدر اسکالپر:
scalper ها در زمان های بسیار کوتاه به معامله در بازار ارزهای دیجیتال میپردازن؛ هدفشون سودِ فوریه هرچند کم باشه. ممکنه در طی روز چندین بار با مبالغ سنگین معامله کنن تا شاید سود اندکی رو به دست بیارن و بعد از هر ترید از بازار خارج میشن.
• تریدر روزانه day trader:
این روش از روش ترید scalper طولانی تره و به صورت روزانه انجام میشه، در ابتدای روز وارد بازار ارز دیجیتال شده و به دنبال یک سبد خرید در معامله میپردازه و در پایان هم سرمایه هاش رو به بیرون میکشه، سود این معامله از اسکالپی بیشتره.
• Swing trader:
مدت زمان معاملات این دسته معمولاً بین یک یا دو روز تا یک هفته هست، روند های اساسی بازار رو مد نظر دارن و از نرم افزار ها برای شناسایی و تحلیل استفاده میکنن، اونها با مد نظر گرفتن طبق قیمت نصفی بازار عمل میکنن سپس با تحلیل بازار به دنبال فروش یکباره یا به مرور در بهترین موقعیت با سقف نسبی قیمت میپردازن.
تریدر های بلند مدت با در نظر گرفتن روند های کلان اقتصادی معامله میکنن، اونها بین یک ماه تا یک سال در معامله باقی میمونن، این نوع ترید تقریباً شبیه سرمایه گذاریه، هدف اون کسب سود قابل توجه در بلند مدته.
روش های اصلی تحلیل بازارهای مالی در ترید ارزهای دیجیتال:
تو این روش، روش تحلیل از بالا به پایین هست که سعی در ارزیابی ارزش یک دارایی با توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر این دارایی انجام میگیره. این تحلیل نیاز مند کسب دانش برای آکاهی از عوامل موثر بر قیمت ارزهای دیجیتال در بلند مدت است.
• تحلیل تکنیکال:
در این روش از قیمت های گذشته برای پیش بینی حرکات آینده قیمت استفاده میشه. در واقع شما به کمک تحلیل تکنیکال میتونین با مرور قیمت های گذشته برای پیش بینی اتفاقات آینده قیمت ارز دیجیتال قدم بردارید.
10 اصل مهم در ترید کردن:
همانطور که در بالا هم توضیح داده شد باید
• برنامه ریزی مناسب داشته باشین و با برنامه به جلو حرکت کنید؛
• همینطور از محدودیت های خود شناخت کافی رو داشته باشین
• از بازار شناخت داشته باشین
• از تمرین کردن مداوم دست برندارید و همیشه تکرار و تمرین داشته باشی
• از وضعیت اینده بازار خبر داشته باشین
• از حساساتی شدن و احساسات خود دوری کنین
• در کار های خود عجله نداشته باشین و همینطور بصورت پیوسته حرکت کنین
• کنجاو باشید و همیشه سعی در یاد گیری مطالب جدید باشین
• همین طور درترید کردن انتخاب مناسب داشته باشین.
• به کار گیری کیف پول های معتبر
مزایا و معایب ترید کردن چیست؟
• مزایا:
• امکان شروع با هر میزان سرمایه ای
• تنوع زیاد در انتخاب ترید
• نداشتن محدودیت زمانی تحصیلی
• تنوع زیاد در انتخاب
• کسب سود و درآمد بهتر در اینگونه معاملات.
• معایب:
• داشتن حداقل مهارت های لازم برای انجام یک ترید موفق
• قابل پیش بینی نبودن نتیجه معامله ها
• امکان ازدست دادن نیم یا کل سرمایه.
تفاوت های اصلی سرمایه گذاری و تریدرینگ:
سرمایه داران و سرمایه گذاران برای کسب سود نیاز به استراتژی و نگهداری دارایی های خود به صورت بلند مدت دارند، و هدف سرمایه گذار با نگهداری سرمایه خود به صورت بلند مدت افزایش قیمت دارایی ها و ارز هاست. زیرا تنها راه درآمد فقط با افزایش قیمت ها و دارایی ها به دست میاد.
این در حالیست که در تریدینگ، تریدر ها در کوتاه مدت سرمایه خود را نگه میدارن و با نوسانات بازار ارز مد نظر کسب سود میکنن این افراد معمولا با افزایش و کاهش قیمت ها به سود خود میرسند. اما سرمایه دارن برای کسب سود باید دارایی هاشون رو مدت ها نگهدارن و با افزایش قیمت ها به سود خود برسن.
تریدر موفق کیست؟
در واقع تریدر موفق کسی هست که واقعاً علاقه به کارداره و به تمامی اطلاعات و قوانینی که در باره ترید ذکر شده مسلط باشه؛ این قوانین و مقرراتی که گفته شده اند عبارتند از:
• علاقه به دانش:
یعنی همیشه یاد گیری مطلب های اضافی رو به خودش واجب بدونه و هرچقدر پیشرفت بکنه به یادگیری دانش هم اهمیت بیشتری بده.
• منظم بودن:
تریدر موفق بعد از انجام هر معاملات تمامی نقاط ضعف و قوت خودش رو به خودش یاداوری میکنه تا در معاملات بعدی دیگه اشتباهاتش رو تکرار نکنه و در عوض از نقاط قوت خود که در معاملات قبلی انجام داده بود، استفاده بکنه؛
یک تریدر موفق در انجام ترید کاملا به کارهایی که انجام میده تعهد داره و مهم تر از همه در معاملات خود شخصیت معامله گری خودش رو تقویت میکنه و تعهد خودش رو مثل یک نقشه راهنما در کارهای خودش میبینه.
• داشتن منطق:
یک تریدر حرفه ای همیشه با مطالعه اخبار بازار بورس و ارزها حد و مرز هایی برای خود ترسیم میکنه تا از تصمیم گیری آنی در معاملات دوری کرده و ترید خودش رو به مشکل نندازه.
انواع روش های معامله در بازار ارزهای دیجیتال
• معامله کوتاه مدت:
در این روش، ترید را به بازه زمانی یک روز تا یک هفته نسبت میدن، و تریدر هایی که تو این زمینه مشغول هستن معمولاٌ زمان زیادی رو برای انجام معاملاتشون صرف نمیکنن، و هدف شون رسیدن به کسب در مدت زمان کوتاه هست، و این روش برای افرادی که تازه در زمینه ترید فعالیت میکنن توصیه نمیشه، چون برای انجام معامله های کوتاه مدت، افراد باید بیشتر با عمل تریدینگ آگاه باشن برای همین این کار مختص افراد حرفه ای هستش.
• معامله بلند مدت:
این روش رو افراد زیادی توصیه میکنن، به دلیل اینکه در این روش فشار عصبی و استرس زیادی به تریدر وارد نمیشه و مجبور نیست لحظه به لحظه قیمت ها و ارز ها رو تحلیل بکنه و همینطور سود بیشتری به همراه داره، و معمولاٌ برای افرادی که تازه کار هستن این روش بیشتر توصیه میشه.
تریدر ها بر اساس روش هایی که دارن به دسته های مختلفی تقسیم میشن، ما در این مطلب سعی کردیم به شما بگیم که تریدر کیست؟ به چه کسی تریدر حرفه ای میگویند؟
اگه شما هم قصد دارید که در بازار ارز دیجیتال به تریدینگ بپردازین، باید اول از همه به نکاتی که در بالا ذکر شده اند توجه فرمایید؛ و آشنایی خوبی با بازار و مکانیزم های ان داشته باشین، اگاهی شما در زمینه های مختلف برای تبدیل به یک تریدر موفق ضروری هست و بدون داشتن دانش کافی در بازار ارز قطعاٌ با شکست زیادی مواجه میشین امیدواریم این مقاله براتون مفید باشه و درک بهتری از این مطلب داشته باشین؛ تا مقاله ای دیگه بدرود.
اهمیت تحلیل بازار
تجزیه و تحلیل بازار یکی از مهمترین بخش های هر استراتژی راه اندازی کسب و کار است. تجزیه و تحلیل بازار می تواند به کاهش ریسک راه اندازی کسب و کار کمک کند، زیرا اگر شما واقعا مشتریان بالقوه و شرایط بازار را درک کرده باشید، میتوانید محصولات یا خدماتی را ارائه دهید که دارای قابلیت اعتماد و رشد و ترقی بیشتری باشند.
انجام تجزیه و تحلیل بازار ممکن است بیش از حد دلهره آور و دشوار به نظر برسد اما اینگونه نیست. انجام تحلیل بازار امری بسیار مهم است و آن قدر هم پیچیده نیست.
تجزیه و تحلیل بازار، فرایند پاسخ دادن به سوالات زیر است:
• مشتریان بالقوه من چه کسانی هستند؟
• عادت های خرید آن ها چیست؟
• چند نفر هستند؟
• چقدر تمایل دارند که برای محصولات و خدمات هزینه کنند؟ قدرت خرید آنها چقدر است؟
• رقبای من چه کسانی هستند؟
• چه چالش ها و فرصت هایی در مسیر پیش روی من قرار دارد؟
تجزیه و تحلیل بازار یکی از مهمترین بخش های هر استراتژی راه اندازی کسب و کار است. تجزیه و تحلیل بازار می تواند به کاهش ریسک راه اندازی کسب و کار کمک کند، زیرا اگر شما واقعا مشتریان بالقوه و شرایط بازار را درک کرده باشید، میتوانید محصولات یا خدماتی را ارائه دهید که دارای قابلیت اعتماد و رشد و ترقی بیشتری باشند.
این کار همچنین به شما کمک می کند تا مزیت رقابتی خودتان را شناسایی کنید یعنی چه چیزی شما را از رقبا متفاوت می کند که این امر می تواند شانس بقا و ماندگاری شما را در بازار افزایش دهد.
دقت داشته باشید، راهحلی که برای شما کارساز است، برای همه کارساز نیست. بنابراین پارامترهای بازار هدف خودتان را شناسایی و مشخص کنید و بر منابع خودتان تمرکز کنید.
اگر به دنبال تامین مالی هستید، تجزیه و تحلیل بازار، دادههای کلیدی را برای متقاعد کردن مخاطبان شما ارائه میدهد و با استفاده از اعداد و حقایق، از ایده کسب و کار شما حمایت می کند.
در نهایت، تجزیه و تحلیل بازار باید شما را قادر سازد تا:
1. قبل از اینکه مقدار زیادی از منابع و زمان خودتان را برای تولید محصول یا ارائه یک خدمت صرف کنید، ابتدا تعیین کنید که چه راه حل یا شیوه ای برای شما مورد نیاز است.
2. مشخص کنید که آیا نیاز به محصول یا خدمت شما به اندازه کافی زیاد است که مردم مایل به هزینه کردن برای آن باشند یا خیر.
آیا اصلا شما نیاز به تجزیه و تحلیل بازار دارید؟
توجه داشته باشید که هر کسب و کار جدیدی، متفاوت است و استراتژی های ساختاری یک طرح کسب و کار می تواند با توجه به هدف طرح یا مخاطبان مورد نظرش، متفاوت باشد. اگر کسب و کار شما بسیار کوچک است و مشتریان داخلی و خارجی تان را می شناسید، آنوقت تجزیه و تحلیل بازار عمیق و رسمی ممکن است موجب اتلاف وقت شما شود.
به عنوان مثال، اگر هدف شما از تهیه یک طرح کسب و کار داخلی، استفاده از وام و یا سایر شیوههای تامین مالی نیست، پس دلیل خاصی وجود ندارد که وقت زیادی صرف کنید و دادههای صنعت را برای تأیید پیش بینی مالی انجام دهید. بنابراین قبل از انجام تحلیل بازار، حتما ارزش اطلاعات حاصل از آن را برای کسب و کارتان ارزیابی کنید. مثلا مشخص کنید که چرا شما ابتدا باید این تحلیل را انجام دهید؟ این ارزیابی باعث می شود که انرژی و وقت خود را صرف یک کار غیر ضروری نکنید.
از طرف دیگر، اگر برای شما کاملا مشخص نیست که آیا کسب و کار شما از سایر رقبا متفاوت است یا خیر، و یا اگر چندین فرضیه درباره اینکه چه کسانی که به محصول یا خدمات شما علاقه مند هستند، دارید آنوقت یک تجزیه و تحلیل بازار می تواند برای شما مفید باشد. مثلا اگر میخواهید بدانید که کسب و کار شما در حال استفاده از شیوهای صحیح است یا خیر و یا مصرف کنندگان نیز از این شیوهها راضی و مایل به پرداخت هزینه برای محصولات و خدمات شما هستند یا نه، آنوقت تجزیه و تحلیل بازار، می تواند روش خوبی برای کسب این آگاهی ها باشد.
همچنین اگر به دنبال تامین مالی هستید، تجزیه و تحلیل بازار، دادههای کلیدی را برای متقاعد کردن مخاطبان شما ارائه میدهد و با استفاده از اعداد و حقایق، از ایده کسب و کار شما حمایت می کند.
تجزیه و تحلیل بازار و طرح کسب و کار (گزارش توجیهی)
یک طرح کسب و کار، باید به صورت هوشمندانه نوشته شود، مخصوصا اگر قصد سرمایهگذاری برای راهاندازی یک کسب و کار جدید را داشته باشید. حتی اگر تنها مالک کسب و کار، خودتان باشید و قصد نداشته باشید که پولی را از کسی یا موسسهای قرض بگیرید، باز هم باید یک طرح کسب و کار دقیق و واضح داشته باشید. تجزیه و تحلیل بازار نه تنها بخشی از یک طرح کسب و کار موفق است، بلکه یکی از بهترین دلایل و توجیهات برای نوشتن آن است.
اگر نیاز به اخذ وام از بانکها دارید و یا نیاز به جذب سرمایهگذار و تشکیل هیئت مدیره دارید، باید تجزیه و تحلیل بازار را انجام دهید زیرا وام دهندگان و سرمایه گذاران باید بدانند که کسب و کار شما سودآور و ماندگار است یا خیر.
در هر صورت، یک طرح کسب و کار جامع رسمی و یا طرحهای ساده مانند Plan Lean با تجزیه و تحلیل بازار، ارزشمند خواهد بود. این امر به شما کمک میکند تا مشتریان بالقوه خود را شناسایی کنید، سرمایه گذاران را جذب کنید و از آنچه که می خواهید برای کسب و کارتان انجام دهید چه در حال حاضر و چه در آینده، آگاه و مطلع باشید.
زمانی که شما برای انجام تحقیقات و نتیجه گیری از آنها صرف می کنید، بعدها با درآمدهای عالی به شما بر می گردد. آنوقت شما مانند یک فرد حرفه ای و قدرتمند دیده می شوید و رقبا را از میدان رقابت بیرون خواهید کرد.
اگر شما ارتفاع کوهی که مایل به صعود آن هستید را بدانید، می توانید صعودتان را سرعت ببخشید و از وقوع مشکلات در آینده پیشگیری کنید. اما مهم تر از همه این است که با درک کامل بازار، شما قادر خواهید بود بهترین راه حل ممکن را برای مشکل مشتریان ارائه دهید.
مواردی که باید در تجزیه و تحلیل بازار لحاظ شود
تجزیه و تحلیل بازار باید شامل یک نمای کلی از صنعت شما، مشخصات بازار هدف شما، یک تحلیل رقابت، طرح های کسب و کارتان و هر مقرراتی که باید رعایت کنید، باشد.
انجام تجزیه و تحلیل بازار به شما کمک خواهد کرد تا نقاط کور را کشف کنید. همچنین به شما کمک می کند تا تست های اولیه انجام دهید که آیا راه حل یا شیوه کاری شما یک شیوه درست برای مقابله با چالش ها و رفع نواقص است یا خیر.
1.توصیف صنعت و نمای کلی آن
در این مرحله باید وضعیت فعلی، جایگاه و رتبه صنعت خود را به طور کلی مشخص کنید. باید همه شاخصهای مربوط به صنعت مانند اندازه، گرایشات، چرخه زندگی و رشد پیش بینی شده را ذکر کنید. این امر به بانکها یا سرمایه گذاران نشان می دهد که شما می دانید چه کاری را می خواهید انجام دهید و همه اقدامات لازم را انجام داده اید و با استفاده از داده های حقیقی آماده اید تا ایده خود را به یک کسب و کار موفق تبدیل نمایید.
2. بازار هدف
در مرحله قبل از تجزیه و تحلیل بازار، شما بر روی محدوده کلی یعنی صنعت تمرکز کردید. اما در این مرحله، باید بر محدوده خاص تمرکز کنید. مهم است که ابتدا درک درستی از بازار هدف خودتان داشته باشید. بسیاری از کارآفرینان جدید، فکر می کنند که هر کسی، مشتری بالقوه آنان است اما اینگونه نیست.
به عنوان مثال، همه افراد نمی توانند فقط به این دلیل که همگی پا دارند، مشتری بالقوه یک شرکت تولیدکننده کفش باشند. بازار هدف، بخش خاصی از بازار است مانند کفش های مردانه یا کفش های ورزشی. این کار باعث می شود که برای امور بازاریابی و افزایش فروش بهتر برنامه ریزی کنید و مشتریانی که بیشترین احتمال را برای خرید از شما دارند، جذب کنید.
بنابراین با محدود کردن بازارتان، شما قادر خواهید بود که به طریقی بهتر و موثرتر بازاریابی کنید و مشتریان وفادار جذب نمایید که موجب تبلیغ و گسترش کسب و کار شما می شوند.
بخش بازار هدف طرح کسب و کار شما باید شامل موارد زیر باشد:
مشخصات مشتریان: شما باید ویژگی های جمعیت شناختی مانند سن، درآمد و محل زندگی مشتریان را مشخص کنید. همچنین باید از لحاظ روانشناسی هم مشتریان را بررسی کنید مثلا باید بدانید که علایق و عادت های خرید آنها چه است و همچنین باید بدانید که چرا افراد برند شما را برای رفع نیازهایشان انتخاب کرده اند.
اندازه بازار: لطفا هم با خودتان و هم با کسی که طرح کسب و کار شما را می خواند، صادق باشید. مشتریان بالقوه شما سالانه چه تعداد از انواع محصولات یا خدماتی که ارائه می دهید، را خریداری می کنند؟ بازار بالقوه برای کسب و کار شما چقدر است؟
3. تجزیه و تحلیل رقابتی
در این بخش باید رقبایتان را تجزیه و تحلیل کنید. این کار به دو دلیل، مهم است. اول اینکه باید بدانید که چه چیزی یا چه کسی در برابر شما قرار دارد و دوم اینکه به شما کمک می کند تا نقاط ضعف خود و رقبایتان را نیز مشخص کنید. همچنین این تحلیل به شما نشان می دهد که آیا مشتریانی وجود دارند که رقبا آنها را از دست داده باشند و شما بتوانید آنها را جذب کنید؟ چه چیزی می توانید ارائه دهید که کسب و کارهای مشابه ارائه نمی دهند؟
تجزیه و تحلیل رقابتی باید شامل موارد زیر باشد:
رقبای مستقیم: چه شرکتهای دیگری محصولات و خدمات مشابه شما ارائه میدهند؟ چه شرکتهایی دارای مشتریان بالقوهای هستند که به جای خرید از شما، از آنها خرید می کنند؟
رقبای غیرمستقیم: اگر شرکت شما یک محصول جدید را تولید میکند، شاید رقیبی به صورت مستقیم برای شما وجود نداشته باشد اما از جهاتی باز هم در حال رقابت با دیگران هستید. به عنوان مثال، هنری فورد با شرکتهای خودروی دیگر رقابت نمیکند اما در عوض با انواع حمل و نقل دیگر مانند اسبسواری و پیادهروی رقابت می کند. یک مثال مدرنتر ممکن است رقابت غیرمستقیم نوت بوک ها با کاغذ و برگه های دست نویس باشد.
نقاط ضعف و قوت رقبا: رقیب شما در چه چیزی خوب است؟ و در چه چیزی ضعف دارد یا ضعیف است؟ از نقاط ضعف و شکستهای رقبا می توانید یک فرصت خوب برای خودتان ایجاد کنید و از رقبا پیشی بگیرید.
موانع ورود: مشکلات احتمالی وارد شدن به بازار خاص شما چیست؟ مثلا هزینه ورود چقدر است؟ یا هر کسی میتواند وارد آن شود؟ در این مرحله باید ضعفهای خودتان را بررسی کنید. با سرمایه گذاران و خودتان صادق باشید. دروغ باعث نمی شود که شما خوب به نظر بیایید.
فرصت ها: آیا ورود شما به بازار به تکنولوژی خاصی و یا به زمان خاصی بستگی دارد؟ یعنی زمان ورود به بازار ممکن است به عنوان یک مزیت و فرصت برای شما تلقی شود. آیا شما نیاز دارید که ابتدا وارد یک بازار در حال ظهور شوید و کارتان را از آن جا شروع کنید؟
4. پیش بینی ها
در این مرحله، پیش بینیهای شما، حدسهای علمی هستند، بنابراین در مورد دقیق بودن مطلق آنان نگران نباشید. با این حال، این کار را بسیار هوشمندانه و با تفکر زیاد انجام دهید و از قضاوت های ذهنی و گمان اجتناب کنید. این مرحله شامل موارد زیر است:
سهم بازار: وقتی بدانید که مشتریان در آینده چه مقدار پول برای محصولات و خدمات شما خرج میکنند، آنوقت میتوانید شانستان را برای گرفتن بازار محاسبه کنید. این کار عملی است، اما در مورد فروشهای کوتاه مدت، کاربرد ندارد. مطمئن شوید که از شیوه درستی، مقدار سهم بازارتان را ارزیابی و محاسبه می کنید. هیچ وقت نگویید که به راحتی می توانید 1 درصد از سهم یک بازار بزرگ را به دست آورید زیرا همین کار موجب عدم رشد و شکست کسب و کار شما می شود. به جای اینگونه تفکر، بر روی این موضوع تمرکز کنید که چه تلاشهای بازاریابی می تواند میزان فروش و سهم بازار شما را افزایش دهد.
قیمتگذاری و حاشیه سود ناخالص: در این مرحله باید ساختار قیمت گذاری خودتان را به همراه تخفیفهایی که قصد دارید ارائه دهید، مشخص کنید. سود ناخالص شما تفاوت بین هزینههای شما و قیمت فروش محصول یا خدمات شما است. باز هم تاکید می کنیم که صادق و در حین حال خوش بین باشید. پیش بینیهای خوشبینانه نه تنها به عنوان یک راهنما عمل می کنند بلکه می توانند یک انگیزه دهنده یا مشوق نیز برای شما باشند.
5.قوانین، مقررات و آیین نامه ها
آیا مقررات یا محدودیت های خاصی در بازار شما وجود دارد؟ در صورت لزوم، باید آنها را ذکر کنید و درباره نحوه رعایت مقررات و برخورد با محدودیت ها توضیح دهید.
همچنین اگر انطباق با قوانین و مقررات، نیاز به پرداخت هزینه دارد باید آن ها را نیز ذکر کنید. در صورت نیاز به سرمایه گذاری یا اخذ پول از وام دهنده ضروری است که این مسائل را حل کنید و همه چیز باید به صورت قانونی و در چارچوب مقررات باشد.
نحوه جمع آوری داده برای انجام تحلیل بازار
تجزیه و تحلیل بازار برای هر صنعت و برای هر شرکت متفاوت است. واقعیت دشوار این است که برخی از اطلاعاتی که میخواهید، ممکن است در دسترس عموم نباشد. روش برآورد، روش خوبی است، اما اکثریت اعداد شما باید بر اساس حقایق باشد. در اینجا یک منبع خوب برای شروع تحقیقات بازار شما معرفی می کنیم:
مشتریان فعلی شما: اگر کسب و کار شما در حال حاضر در حال اجرا است، مشتریان فعلی شما یک منبع ارزشمند برای جمع آوری داده هستند. در واقع آنها بازار موجود و فعلی شما هستند. شما میتوانید از نظرسنجیهای آنلاین یا رسانههای اجتماعی برای کسب اطلاعات در مورد عادات، نیازها و سایر اطلاعات روانشناختی استفاده کنید.
نتیجه گیری
در نهایت باید گفت که، انجام تجزیه و تحلیل بازار به شما کمک خواهد کرد تا نقاط کور را کشف کنید. همچنین به شما کمک می کند تا تست های اولیه انجام دهید که آیا راه حل یا شیوه کاری شما یک شیوه درست برای مقابله با چالش ها و رفع نواقص است یا خیر. بسیاری از کسب و کارها صرفا به این دلیل که بنیانگذاران آنها نتوانستند دریابند که آیا شیوه کاری آنان صحیح است یا خیر و آیا کسی واقعا به اندازه کافی مایل به پرداخت هزینه برای محصولات و خدمات آنان هست یا خیر، شکست خوردند.
چه یک تجزیه و تحلیل بازار جامع، انجام دهید و چه یک تحلیل ساده تر و ارزان تر که وقت کمتری را از شما بگیرد، به هر حال چیزی که از آن یاد می گیرید، می تواند تفاوت بین رشد کردن و درجا زدن باشد.
منبع :سایت Bplan
ترجمه شده در گروه تولید محتوای سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد. .
بایدها و نبایدهای موفقیت در بازارهای درک بازار مالی مالی
دو رکن اصلی برای حضور هوشمندانه در تمام بازارهای مالی، «آموزش دیدن» و «به روز نگه داشتن اطلاعات» است. آموزش، یک مسیر درست برای رسیدن به موفقیت است. اگر شما هم جز آن دسته افرادی هستید که تاکنون در مسیر درست برای آموزش قرار نگرفتید و با شکستهای متعددی در بازارهای مالی مواجه شدید، حتما سوال هایی هم در این زمینه برایتان پیش آمده است ؛
چرا در اکثرا معاملات شکست میخوریم؟ استراتژی درست کدام است؟ تحلیل فاندامنتال یک ارز چه تاثیری بر روی معاملات خواهد گذاشت؟ آیا با استفاده از شاخصهای آنچین (درون شبکهای) میتوان از تغییر روند مارکت سریعتر مطلع شد؟ دلیل اهمیت اقتصاد کلان چیست؟ آیا اخبار سوشال مدیا در روند بازار تاثیرگذار است؟ و.
اگر به دنبال پاسخ این سوالات هستید در ادامه با آکادمی رمزعلی همراه ما باشید!
راز موفقیت در بازارهای مالی چیست؟
تک بُعدی بودن در بازار های مالی هرگز جواب نمیدهد! مسلما تحلیل تکنیکال به تنهایی پاسخگو نیست! بارها پیش آمده که متوجه دلیل تغیر روند بازار نمیشویم و تنها با دید تکنیکال در نقاط حمایتی اقدام به خرید میکنیم و سپس منتظر بازگشت از آن سطح هستیم. بارها پیش آمده که هرچه قیمت کاهش پیدا میکند، یک پله ورود میکنیم تا اصطلاحا میانگین کم کنیم اما غافل از این نکته اساسی هستیم که عوامل بسیار زیادی در بازار ارزهای دیجیتال تاثیرگذار هستند.
در این مواقع ممکن است سرمایه شما در خواب برود و یا تقاضای چشم گیری در بازار نباشد که قیمت را رو به بالا حرکت دهد. دقیقا همینجاست که شما متضرر میشوید. اگر خوش شانس باشید و متضرر هم نشوید، تحلیل اشتباهی انجام دادهاید و بازار بر خلاف تحلیل شما پیش رفته است. واقعیت امر این است که بازار فعلی به آن حد از پیچیدگی و پختگی لازم رسیده است که دیگر نمیتوان آن را صرفا با اندیکاتورها و تحلیل تکنیکال تجزیه و تحلیل کرد ویا صرفا به کانال های سیگنال رجوع نمود!
نیاز شما تحلیل تکنیکالی است که با روانشناسی فردی، مارکت، همچنین استراتژی صحیح پرایس اکشن و میزان عرضه و تقاضا آمیخته شده باشد تا در نهایت تاییدیه های مطمئنی به شما دهد. اما کماکان کافی نیست!
چون یک معامله گر در چارت، چیزی که پیش از این اتفاق افتاده است را مشاهده میکند نه آن چیزی که قرار است اتفاق بیافتد!
اصل اول برای حضور در بازارهای مالی دانستن «اقتصاد کلان» است
اقتصاد کلان همواره متغیر اصلی بازارهای مالی برای سناریو های بلند مدت و میان مدت است. همچنین نوسانات بازارهای مالی همگی متاثر از عوامل اقتصاد کلاناند. عواملی مانند سیاست های پولی و سیاست های مالی، تنش های ژئوپولتیک، مشکلات زنجیره تامین و. . یک سرمایه گذار موفق با شناخت و تحلیل دادههای اقتصادی متوجه خواهد شد که قرار است در بازارهای مالی چه اتفاقی رخ دهد و یا حتی مومنتوم بازار عوض میشود یا خیر.
رازی که بر ملا کردیم، سبک جدید مارکت اکشن است!
سبک مارکت اکشن، یک سبک نوآور است که برای حضور موفق در بازارهای مالی طراحی شده است. در مارکت اکشن فرد متوجه خواهد شد که به چه مولفههایی در زمان مناسب، چه میزان وزنی دهد و همچنین برای هرکدام از آنها چند سناریو خواهد داشت. در مارکت اکشن فرد میداند که چه زمانی میتواند از منظر اقتصاد کلان معاملات ضد روند بگیرد و یا حتی چه روزها و هفتههایی هرگز معاملات باز نداشته باشد!
فرد با مطالعه گذشته و چرخه های مختلف اقتصادی در بازار، تاثیر فاحش اقتصاد کلان را مشاهده خواهد کرد. دقیقا در همین نقطه است که یک معامله گر به تجربه و درک عمیقی از تاثیرات عوامل کلان پی خواهد برد.
نقش دادههای درون شبکه در مارکت اکشن چیست؟
دادههای درون شبکه نقش مستقیمی در کنار اقتصاد کلان دارند. در حقیقت این دو مانند اجزای دومینو به یکدیگر متصلاند. در نتیجه همراه با اقتصاد کلان کاملا ضروری است که تحرکات سرمایه گذاران سازمانی، صرافیها، نهنگها، معامله گران بلندمدت و کوتاه مدت، سلامت شبکه، ارزندگی ارزها و حتی معاملات آپشن و فیوچرز و.. را به صورت تخصصی مورد بررسی قرار داد.
اما ممکن است درتمام این شاخص ها اطلاعات نادرست و به اصطلاح زائد یافت شود. سبک مارکت اکشن به گونهای طراحی شده است تا در کمترین زمان ممکن به موفقترین و صحیح ترین دادهها برسید! یعنی تمام شاخصها و دادهها، بهینه و شخصی سازی شدهاند و حتی راه و روش تشخیص دادههای مهم از مابقی دادهها آورده شده است. در کنار آگاهی کامل از اقتصاد کلان و دادههای درون شبکه برای سرمایه گذاری بر روی پروژه ها باید بررسیهای لازم کامل انجام شود .
تحلیل فاندامنتال (بنیادین) و اخبار سوشال مدیا چه جایگاهی در مارکت اکشن دارند؟
با اخبار سوشال مدیا، شت کوینها بر سر زبان میافتند. در برخی موارد ممکن است باتوجه به اخبار سوشال(شبکههای اجتماعی) و حاشیه سازی، بالا رفتن منشنها و. ، توجه افراد مبتدی به یک ارز جلب شود. همینجاست که ارز مورد نظر به اصطلاح پامپ میشود بدون آن که از نظر فاندامنتالی، رویکرد مثبتی برای ارائه داشته باشد. داده های سوشال و شبکههای اجتماعی نیز زمانی مثمر ثمر هستند که صحت یک پروژه تایید شده باشد. در این زمان است که میتواند دید خوبی به ما بدهد.
رونمایی آکادمی رمزعلی از مارکت اکشن
مارکت اکشن برای اولین بار توسط تیم آکادمی رمزعلی طراحی و اجرا شده است. در مارکت اکشن ارزهایی که در واچ لیست یا سبد سرمایه گذاری قرار داده میشوند از فیلترهای متعددی میگذرند. مارکت اکشن کمک میکند با توجه به حوزهی فعالیت ارز انتخابی، معیارهایی برای تایید پروژه داشته باشید. همچنین امکان آموزش و دسترسی به سایت های معتبر و جدید، فیلتر نویسی و داشبورد سازی از روشهای جدید و مفید هم وجود دارد.
در این سبک تمام ابعاد بازارهای مالی بررسی میشوند و چرخههای بازار و زمان های مختلف به هرکدام وزن مشخصی داده میشود که این وزن را علم اقتصاد کلان مشخص میکند. بعد از شناخت و درک کافی از اقتصاد کلان به دنبال ردپای سرمایه گذاران سازمانی و نهنگها و تحرکات آنها در شاخصهای آنچین هستیم و با روشی جدید از عرضه و تقاضا و سلامت شبکه و به طور کلی قدرت و تغییر مومنتوم آگاه میشویم و در بخش های تخصصی تر به مارکت دیتا خواهیم رسید و دید زیبایی حتی در زمینه مدیریت ریسک بدست خواهیم آورد.
اگر شما هم به مارکت اکشن علاقهمند شدید و خواهان یادگیری و اطلاعات بیشتر در این زمینه هستید، میتوانید به وبسایت آکادمی امیر رمزعلی مراجعه نمایید.
- هزینه خرید سرویس غذاخوری
- حلقه هوشمند؛ جایگزین کیف پول
- رونمایی از دستاوردهای سرمایهگذاری در تکنولوژی و نوآوری
- رونق بورس با چند راهکار
- استارتآپهای پیشتاز در سرمایهگذاری
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
جذابیت پنهان پیش بینی آینده بازارهای مالی
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
پیش بینی آینده همیشه جذاب است!
اکثر افرادی که دستی در بازارهای سرمایه دارند اغلب به دنبال پیدا کردن یک استراتژی صحیح و اصولیاند تا برآیند سبد سرمایه خود را مثبت نگه دارند اما متاسفانه در بیشتر موارد با شکست مواجه میشوند. به همین دلیل همیشه به دنبال پاسخ این سوالاند که استراتژی درست کدام است؟ چرا در اغلب موارد با شکست مواجه میشوند؟ تاثیر تحلیل فاندامنتال بر روی معاملات چیست؟ آیا دانستن اقتصاد کلان از اهمیت بالایی برخوردار است؟ پشت پرده اخبار سوشال مدیا چیست؟ چرا زمان مناسب ورود و خروج معاملات را نمیدانند؟
برای پاسخ به این سوالات تا انتهای این مقاله همراه باشید.
برای پیش بینی درست و پیدا کردن استراتژی شخصی، وزن تحلیل تکنیکال بالا است اما کافی نیست!
معامله گران با تحلیل تکنیکال "چگونگی "حرکت قیمت را بر روی چارت میبینند، اما مسئله مهم "چرایی" حرکت قیمت است! چه اتفاقی افتاده است که قیمت بر روی چارت تغییر میکند؟ افرادی که در بازارهای مالی مشغول به فعالیتاند با توجه به نقاط حمایت، مقاومتها و سطوح تکنیکالی معامله میکنند و در بسیاری از موارد بدون آنکه دلیلش را بدانند متضرر میشوند! گاهی اوقات معامله گران، هرچه قیمت با روند نزولی مواجه میشود تحت عنوان کاهش میانگین پله پله ورود میکنند و در کمال تعجب بیشتر متضرر میشوند! غافل از اینکه اقتصاد کلان و عوامل بنیادی عامل نوسانات بازارند.
دیگر زمان استفاده از اندیکاتورها، تحلیل تکنیکال صرف، استفاده از کانال های سیگنال به سر رسیده است! یک بسته کامل برای پیش بینی حرکت بعدی بازار نیاز است. برای مثال فرق یک ساختمان ساز موفق با سایر ساختمان سازها رعایت اصولی تمام نکات است. در گذشته تنها زیرساخت درست و اصولی جوابگو بود اما در حال حاضر با توجه به جامعه امروز، همه نکات ایمنی و زیباسازی در کنار هم مهماند. بازار درک بازار مالی فعلی نیاز به یک بسته کامل دارد و صرفا اندیکاتور و تحلیل تکنیکال برای قدم درست و پیش بینی واقعگرایانه کافی نیست.
اصل اول برای حضور در بازارهای مالی ، اقتصاد کلان است اما بدون مارکت اکشن قدرتی ندارد!
سناریوهای بلند مدت و میان مدت، مختص به اقتصاد کلان است و همچنین نوسانات بازارهای مالی متاثر از اقتصاد کلان میباشد. یک سری عوامل در اقتصاد کلان مانند سیاست های پولی، سیاستهای مالی، تنشهای ژئوپولتیک، مشکلات زنجیره تامین و. در این نوسانات تاثیرگذارند. یک سرمایه گذار موفق با شناخت و تحلیل داده های اقتصادی متوجه میشود که در بازارهای مالی چه اتفاقی رخ میدهد، طبق آن سناریو میسازد و خود را برای وقوع هرکدام از آنها آماده میکند. اما همچنان تحلیل تکنیکال و دانستن اقتصاد کلان به تنهایی پاسخگو نیست!
ساخت استراتژی شخصی با مارکت اکشن
مارکت اکشن یک سبک نوین و منحصر به فرد است که توسط تیم آکادمی رمزعلی عرضه شده و در اختیار علاقهمندان و فعالان این حوزه قرار گرفته است. با مارکت اکشن، معاملهگر آگاه میشود که که به چه مولفههایی چه زمانی چه وزنی دهد. در این صورت معاملهگر متوجه میشود که هرکدام از مولفهها چه تاثیری درمعاملات خواهند داشت. فرد با مطالعه گذشته و چرخه های مختلف بازار، اثرات بسزای اقتصاد کلان را مشاهده خواهد کرد و درطی شناخت چرخه های مختلف و متنوع اقتصادی ازگذشته تا کنون به درک و تجربه عمیقی از تاثیرات عوامل اقتصاد کلان بر بازارهای مالی پی خواهد برد.
آیا داده های درون شبکه در مارکت اکشن تاثیرگذارند؟
بله قطعا تاثیرگذارند. در نظر گرفتن تحرکات سرمایه گذاران سازمانی و پولهای هوشمند گام مهمی است. همچنین میتوان معاملات آپشن، فیوچرز و.. را به صورت تخصصی مورد بررسی قرار داد اما درتمام این شاخصها گاهی دادههای گمراه کننده هم یافت میشود و حتی گاهی هیچ دید مشخصی به ما نمیدهند. درسبک مارکت اکشن تمامی این شاخصها و دادهها، بهینه و شخصی سازی شدهاند و روش تشخیص و تمیزدادن دادههای مهم از مابقی داده های اضافی بیان شده است.
آیا اخبار سوشال مدیا تاثیری بر روی معاملات دارند؟ نقش مارکت اکشن چیست؟
احتمال خیلی زیاد آشنایی معاملهگران با ارزهایی که در سبد سرمایهشان است از سوشال مدیا نشات میگیرد اما مساله مهم این است که عدم آگاهی کامل از اقتصاد کلان و بررسی دادههای درون شبکه قبل از سرمایه گذاری خطرناک است! همان طور که ذکر شد گاهی توجه معاملهگران به سمت ارزی از طریق اخبار سوشال جلب میشود بدون آنکه ارز مورد نظر از جهت فاندامنتالی محصول مناسبی برای عرضه داشته باشد! گاهی هم برعکس این مساله اتفاق میفتد. آشنایی با پروژه های پرپتانسیل و موفق نیز از طریق اخبار و سوشال مدیا صورت میگیرد اما نکته مهم این است که فرد باید مهارت های لازم جهت تفکیک این دو را از هم داشته باشد. در واقع داده های سوشال تیغی دو لبهاند و تنها در مواقعی که صحت پروژه تایید شود میتواند دید خوبی به معامله گر بدهند.
در سبک مارکت اکشن ارزهایی که در واچ لیست یا سبد سرمایه گذاری قرار داده میشوند از فیلترهای متعددی میگذرند. مارکت اکشن با توجه به حوزهی فعالیت ارزی که انتخاب شده است، معیارهایی جهت تایید و یا رد پروژه دارد. همچنین آموزش دسترسی به سایت های معتبر، فیلتر نویسی، داشبورد سازی از روش های جدید و مفید و. باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری میشود. در واقع نوع عملکرد در هر چرخه بازار بررسی میگردد و این استراتژیها و نکات مربوط به تحلیل فاندامنتال در مواقع ریزش یا رنج زدن بازار از متضرر شدن معامله گر جلوگیری میکند.
آکادمی رمزعلی و مارکت اکشن
مارکت اکشن برای اولین بار توسط امیر رمزعلی و تیم ایشان به نام آکادمی رمزعلی درک بازار مالی طراحی و رونمایی شده است. یک سبک نوین که برای معاملهگران موفق پیاده سازی شده است. اگر شما هم جزو افرادی میباشید که به مارکت اکشن علاقهمند شدید و دوست دارید حرکت بعدی بازار را با مارکت اکشن به درستی پیشبینی کنید به وبسایت اکادمی رمزعلی مراجعه فرمایید.
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی
جهت یک سرمایهگذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزشهای تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر میگردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.
قطعاً معاملهگری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسکهای موجود اقدام به سرمایهگذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.
مدیریت سرمایه چیست؟
اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر میکنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونهای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد درک بازار مالی درک بازار مالی که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیشگیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایهگذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایهگذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آنها را در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم میکنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
در نتیجه معاملهگران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایهگذاری آنها متناسب باشد. در این گونه موارد نمیتوان برای هر معامله گر نسخهای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معاملهگران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.
رویای یک شبه ثروت مند شدن
بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایهگذارانی را حتی نمیتوان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آنها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال میکشاند. به جد میتوان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معاملهگران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روشها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیتهای معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوبهای مشخص برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران را تعیین مینماید.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟
هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای معین و مرسومی موجود است که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
- ریسک
- بازده
- نسبت بازده به ریسک
- حجم معاملات
- نسبت افت سرمایه
به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین میگردد. آشکارا مشاهده میکنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی میکند.
چگونه میتوان ریسک را کنترل نمود؟
برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه میکنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.
من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.
نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند
برخی از قواعد مرسوم بازار
- محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
- طبق اصول سرمایهگذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
- حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمیگردد.
- در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
- زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار میاندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آنها را نیز مد نظر قرار دهید.
- آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.
بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه میاندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪ قیمتش کاهش پیدا کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.
شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در درک بازار مالی حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل میکنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.
اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد
شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه میکنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار میپذیرد.
دیدگاه شما