تحليل تکنيکال چيست؟


الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

تحلیل تکنیکال چیست ؟

تحلیل تکنیکال چیست ؟

بطور خلاصه : به بررسی نمودار قیمت در گذشته ، به منظور پیش بینی رفتار قیمت در اینده تحلیل تکنیکال گفته میشود .در تعریف تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی قیمت است .اولین و مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان می‌دهد. در واقع تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه می‌کند و تلاش می‌کند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیش‌بینی کند.

پس در تحلیل تکنیکال ما با قیمت در بازارهای مختلف روبرو هستیم و به عبارتی قیمت مرکز و اساس تحلیل تکنیکال می باشد .

تحلیل تکنیکال با مرکزیت قیمت بر ۳ اصل استوار است:

۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:

۲.قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند:

تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که قیمت‌ها در روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را تکرار می‌کنند.

۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:

طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار می‌شود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل می‌کند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می‌پردازد. مثلا در بازار ایران ، معامله گران حبوبات میدانند هر ساله در ابتدای ماه مبارک رمضان ، بازار حبوبات با تغییر قیمتی روبرو میشود و مانده انبار و قیمت گذاری را بر اساس زمان یاد شده در نظر میگیرند .

تاریخچه تحلیل تکنیکال

منشاء پدید آمدن تفکر تحلیل بازار بر پایه روش های تکنیکی به بیش از سیصد سال پیش باز می گردد. زیرا همه چیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت کالا و سهام آغاز شده است.

هلندیها و ژاپنی ها اولین تحلیل گران تکنیکی

گفته می شود در طی قرن هفدهم میلادی فردی به نام “جوزف وگا” joseph de la Vega با بررسی تکنیکی نسبت به روند قیمت ها ،در بازار هلند معامله انجام می داده است.

ژاپنی ها در ابتدا از نمودار های شمعی برای ثبت و بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها و به ویژه برنج استفاده می کردند. با رشد بازارهای مالی ، تحليل تکنيکال چيست؟ و بدلیل آنکه الگوهای شمعی به آسانی در ذهن تحلیل گران و معامله گران نقش می بندند،تکنیک های شمعی ژاپنی توسعه بیشتری یافت و در سایر بازارها مورد استفاده قرار گرفت.
با وجود آنکه ژاپنی ها نخستین قدم را برای تحلیل پیشینه تاریخی قیمت ها برداشتند ، اما زمینه های پیشرفت تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت در ایالات متحده و توسط چارلز داو پایه ریزی شد.زیرا ژاپنی ها تا آن زمان صرفاً ابزاری را برای پیش بینی معرفی کردند، اما نمی توان زاویه نگرش و نظریات چارلز داو را با تکنیک های متداول آن دوره در یک سطح دانست.

پایه گذاری تحلیل تکنیکال سنتی

“چارلز هنری داو” Charles Henry Dow روزنامه نگاری آمریکایی بود که در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر “استرلینک کانک تیکات” Streling Connecticut به دنیا آمد.در سن ۲۹ سالگی به شهر نیویورک رفت و بسترهای لازم برای ورود او به بازاهای سرمایه فراهم شد. نوشتن گزارش ها و مقالات کمک کرد که به عنوان خبرنگار مالی در یک روزنامه نیویورکی به نام “The New York Mail & Express” مشغول به کار شود.در همین زمان بود که از “ادوارد دیویس جونز” Edward Davis Jones که در زمینه تحلیل گزارش های مالی مهارت داشت ، دعوت به همکاری کرد.
آنها در نوامبر ۱۸۸۲ خبرگزاری خودشان را با نام “داو ، جونز و شرکا” تاسیس کردند. پس از مدتی شریک دیگری به نام “چارلز برگ استرسر” Charles Bergstresser به آنها پیوست. آنها در مدت کوتاهی بیش از هزار مشترک داشتند و خبرنامه شان به عنوان مهمترین منبع اخبار سرمایه گذاران تبدیل شد.
در جولای ۱۸۸۴ داو ترکیبی از میانگین اولیه سهام را با نام میانگین های داوجونز پدیدآوردکه از ۹ سهم راه آهن و دو شرکت صنعتی تشکیل می شد.میانگین صنعتی داوجونز در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم برتر و پیشرو در صنایع آن زمان آمریکا پایه ریزی شد. یک سال بعد یعنی در ۱۸۹۷ میانگین سهام راه آهن هم معرفی شد. امروز از ۱۲ سهمی که میانگین صنعتی داوجونز را بوجود آوردند ، هیچکدام وجود ندارد و فقط سهام شرکت جنرال الکتریک در آن باقی مانده است.

اصول نظریه داو در تاریخچه تحلیل تکنیکال

  • بازار همه‌چیز را منعکس می‌کند (همه‌چیز در قیمت لحاظ شده است)
  • قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند (تغییرات قیمت تصادفی نیست)
  • تاریخ تکرار می‌شود (واکنشی تکراری به محرک‌های مشابه در بازار نشان داده می‌شوند)

۱ بازار همه‌چیز را منعکس می‌کند و همه‌چیز در قیمت لحاظ می‌شود

درصورتیکه افراد این اصل را به درستی و کاملاً درک نکرده باشند، شاید یادگیری تحلیل تکنیکال برای آن‌ها امری بیهوده باشد چون تحلیلگران تکنیکال این اصل را مهم‌ترین باور خود می‌دانند. یک تحلیل‌گر تکنیکال اعتقاد راسخ دارد فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و همه موارد و اتفاقات دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را می‌گذارد و نیازی به بررسی این موارد نیست و فقط باید به تحلیل نمودار قیمت پرداخت. پس تنها کاری که باقی می‌ماند بررسی حرکات قیمت است که تحلیل تکنیکال دلیل آن‌را عرضه و تقاضا می‌داند. قیمت نیز تابعی از عرضه و تقاضاست و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد قیمت سهام افزایش و درصورتیکه میزان عرضه بیش از تقاضا باشد، قیمت سهام کاهش می‌یابد.

۲ قیمت‌ها دارای روند هستند و تغییرات قیمت تصادفی نیست

تحلیلگران تکنیکال باور دارند قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند به معنی اینکه بعد از شکل‌گیری یک روند، قیمت تمایل دارد در همان جهت و روند قبلی به حرکت ادامه دهد تا زمانی که روند مخالف آن شکل بگیرد. این فرضیه را می‌تواند بیان دیگری از «قانون اول نیوتن» درباره حرکت دانست و می‌توان آن را به این صورت نیز گفت که قیمت‌ها تا زمانی که عواملی بازدارنده آن‌ها را از روند خود منحرف نکرده‌اند، تمایل دارند به روند فعلی خود ادامه دهند.

۳ تاریخ تکرار می‌شود

اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که تاریخ (در قالب حرکات قیمت) تمایل دارد تکرار شود. تحلیل تکنیکال برای بررسی حرکات قیمت در بازار و درک روندها از نمودارها و الگوهای قیمت استفاده می‌کند. باوجودی­که از این نمودارها و برخی از الگوها بیش از ۱۰۰ سال است که استفاده می‌شود، تحلیلگران تکنیکال هنوز اعتقاد به مناسب بودن آن‌ها دارند چون الگوهایی تکراری را در تحرکات قیمت نشان می‌دهند.

در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی ازجمله: حمایت و مقاومت‌ها، خطوط روندها، کانال‌های قیمتی استفاده می‌شود. در تحلیل تکنیکال روش‌های متفاوتی با استفاده از اندیکاتورها و روش‌های مبتنی بر قیمت وجود دارد.

سال‌ها بعد شخصی به نام الیوت سبک جدیدی از تحلیل تکنیکال را معرفی کرد، که معتقد بود قیمت‌ها در امواج مشخصی در حرکتند.

تاریخچه نظریه موج الیوت در تحلیل تکنیکال

۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته می‌شود منتشر شد.۱۹۶۴ الیوت دو سال قبل از مرگش در سال کتاب راز هستی تلاش و کارهای خود را نوشت. ۱۹۷۸ فروست و رابرت پرچتر با همکاری هم کتاب نظریه امواج الیوت را منتشر کردند.۱۹۸۰ پرچتر در کتاب تلاش‌های بزرگ الیوت اثری ماندگار باقی گذاشت.

اصول اولیه موج

سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد: الگو ، نسبت و زمان

الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهم‌ترین جزء نظریه است.

تحلیل نسبت‌ها برای تعیین نقاط صحیح و قیمت‌های هدف از طریق اندازه‌گیری ارتباط بین موج‌های مختلف کاربرد دارد. روابط زمان برای تائید کردن الگوهای موج و نسبت‌ها بکار می‌رود.

نظریه موج الیوت اصولاً برای میانگین‌های بزرگ بازار سرمایه بکار می‌رود مخصوصاً برای میانگین صنایع داوجونز.

ابتدایی ترین تعریف این نظریه: بازار سرمایه بر اساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل ۵ موج افزایشی حرکت می‌کند که در ادامه با ۳ موج کاهشی همراه می‌شود. بعدها تحلیلگران دیگری با اضافه کردن و روش‌های متفاوتی امواج الیوت را معرفی کردند.

تحلیل تکنیکال چیست؟ پیش‌بینی آینده بر مبنای گذشته سهام

تحلیل تکنیکال چیست

رویای هر معامله‌گر این است که بتواند روند بازار را درست پیش‌بینی کند. با این که این پیش‌بینی در بسیاری از مواقع درست از آب در نمی‌آید، اما بررسی آینده دارایی‌ای که دست به خرید آن می‌زنیم، شرظ اول در کسب سود است. بسیاری از معامله‌گران برای این کار از روشی به نام تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. تحلیل تکنیکال ابزاری بسیار مهم و پرکاربرد برای بررسی و پیش‌بینی و تحلیل وضعیت سهام در بازار بورس به شمار می‌رود. اما سازوکار تحلیل تکنیکال چیست و استفاده از آن چه فایده‌ای دارد؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست

برای شناخت مناسب‌ترین سهام به منظور سرمایه‌گذاری، دو شیوه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر بخواهیم به زبان ساده توضیح دهیم که تحلیل تکنیکال چیست، ساده‌ترین پاسخ این است که تحلیل تکنیکال یعنی بررسی سهام به کمک نمودارها، تکنیک‌ها، ابزارهای تحلیلی و اطلاعاتی مانند قیمت و حجم معاملات. این روش تحلیل سهام با بررسی آمارها و اطلاعاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات، فرصت‌های خوبی را برای سرمایه‌گذاری به معامله‌گر نشان می‌دهد.

بیشتر بخوانید

تحلیل تکنیکال تنها مختص بازار بورس نیست. مانند سایر ابزارهای تحلیلی، از این ابزار نیز در بررسی وضعیت دیگر اوراق بهادار هم استفاده می‌شود. هر یک از اوراق بهادار که سوابق تاریخی معاملاتی آن در دسترس باشد، به کمک این شیوه تحلیلی قابل ارزیابی است. به همین دلیل افراد بسیاری در پی آموزش تحلیل تکنیکال و روش بررسی نمودارهای آن هستند.

تحلیل تکنیکال با در نظر گرفتن روند قیمت و الگوهای مشخص شده بر روی نمودار، فرصت‌های سرمایه‌گذاری را مشخص می‌کند. به این شیوه می‌توان با خیالی آسوده‌تر اقدام به خرید سهام یک شرکت کرد. البته باید به خاطر داشت که تحلیل تکنیکال هم مانند دیگر روش‌های تحلیلی نمی‌تواند یک پیش‌بینی ۱۰۰ درصدی از آینده سهم ارائه کند و ریسک سرمایه‌گذاری را به صفر برساند.

از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تاکنون، الگوها و تکنیک‌های مورد استفاده در آن توسعه زیادی پیدا کرده است. تکنیکالیست‌ها با ترکیب این الگوها و تکنیک‌ها، به یک استراتژی معاملاتی کارآمد دست پیدا می‌کنند و با تکیه بر این استراتژی، معاملات خود را در بازار سهام پیش می‌برند.

بیشتر بخوانید

اساس تحلیل تکنیکال چیست؟

اولین پیش‌فرضی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد، مربوط به قیمت سهم است. همان‌گونه که چارلز داو (Charles Dow)، روزنامه‌نگار اقتصادی و بنیانگذار تحلیل تکنیکال نیز بیان کرده، تکنیکالیست‌ها معتقد هستند که تمام اطلاعات مهم، در قیمت سهم نهفته است. به بیان دیگر، این شیوه تحلیلی به بررسی نوسانات قیمت می‌پردازد. به این ترتیب تلاش می‌کند که با توجه به الگوها و روندهای قیمتی گذشته و فعلی، پیش‌بینی قیمت سهام را به درستی انجام دهد.

از سویی دیگر داو عقیده دارد که عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام در بازارهای کارا مشخص هستند. یعنی معامله‌گران در هر بازه زمانی که بخواهند، می‌توانند با بررسی قیمت به اطلاعات مهمی دست پیدا کنند. هرچند این فرضیه می‌تواند صحیح باشد، اما نوسانات قیمت را نباید نادیده گرفت. در کوتاه‌مدت یا بلندمدت به دلیل انتشار اخبار یا اطلاعیه‌های مختلف، ممکن است قیمت سهم دستخوش نوساناتی شود که پیش‌بینی نشده‌اند.

داو یک فرضیه دیگر را نیز در مورد تحلیل تکنیکال بیان کرده است. به عقیده او نوسانات قیمت تصادفی و اتفاقی نیستند و از الگوهای خاصی پیروی می‌کنند. این الگوها و روندها در طول زمان تکرار می‌شوند. این فرضیه نشان‌دهنده این موضوع است که روندها در کوتاه‌مدت و بلندمدت به وجود می‌آیند. این امر به معامله‌گران اجازه می‌دهد که از این شیوه تحلیلی استفاده کنند و سودآوری داشته باشند.

۳ اصل اساسی در روش تکنیکال

۱- قیمت نشان‌دهنده تمام اطلاعات است: منتقدان تحلیل تکنیکال معتقدند که تنها نمی‌توان با در نظر گرفتن قیمت رفتار سهم را پیش‌بینی کرد. آن‌ها می‌گویند، عوامل بنیادی نیز باید در چنین پیش‌بینی‌هایی دخیل باشد. اما تحلیل تکنیکال کاملا بر قیمت تمرکز دارد. تکنیکالیست‌ها معتقدند که عوامل بنیادی نیز خود در قیمت مشخص می‌شوند. آن‌چه که تحلیل تکنیکال بر آن تاکید دارد، تحرکات قیمتی است که نشان‌دهنده میزان عرضه و تقاضا است.

۲- قیمت طبق روند نمودار تغییر می‌کند: تحلیل تکنیکال بر تکرار روندها تاکید دارد. تکنیکالیست‌ها بر این عقیده‌اند که قیمت در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت مطابق روندهای پیشین حرکت می‌کند.

۳- گذشته تکرار می‌شود: هر اتفاقی در قیمت گذشته سهم افتاده باشد، مجددا تکرار می‌شود. روان‌شناسی بازار و عواملی نظیر ترس و هیجان، تکرار چرخه‌های قیمتی گذشته را نشان می‌دهند. تحلیل‌گران تکنیکال به کمک نمودارها به تحلیل این احساسات می‌پردازند و بر همین اساس، روند قیمت سهم را تحلیل می‌کنند. تحلیل تکنیکال با کمک برخی از ابزارهای تحلیلی حتی می‌تواند برای روندهای قیمتی ۱۰۰ ساله نیز مورد استفاده قرار گیرد.

بیشتر بخوانید

تحلیل تکنیکال چه هدفی را دنبال می‌کند؟

افرادی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، در تلاش‌اند تا تحرکات قیمتی اوراق بهادار را پیش‌بینی کنند. عوامل دیگری نظیر حجم معاملات نیز می‌تواند در تحلیل این افراد به کار رود. در هر یک از صنایع بازار، الگوها و سیگنال‌های فراوانی وجود دارد که در این شیوه تحلیلی از آن‌ها استفاده می‌شود.

تمرکز برخی از ابزارها و اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند، بر وضعیت فعلی بازار است. این در حالی است که برخی دیگر از ابزارها وضعیت آینده بازار را پیش‌بینی می‌کنند. حدود حمایت و مقاومت نیز از جمله عواملی است که در تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن نقش دارد.

تحلیل تکنیکال چه محدودیت‌هایی دارد؟

فرضیه بازار کارا همان‌گونه که یکی از مفروضات بنیادی تحلیل تکنیکال است، می‌تواند از محدودیت‌های آن نیز به شمار رود. طبق این فرضیه، تمام اطلاعات گذشته و حال سهم در قیمت نمود پیدا می‌کند. به این ترتیب تا زمانی که بازار کاملا کارا نباشد، نمی‌توان از روندهای آن کسب سود کرد. در سوی دیگر، تحلیل‌گران بنیادی بر این عقیده هستند که بازار می‌تواند کارا باشد اما قیمت‌ها روندی تصادفی دارند. یعنی تمام اطلاعات حال و گذشته را نمی‌توان از قیمت به دست آورد.

بیشتر بخوانید

نقد دیگری که بر تحلیل تکنیکال وارد است این است که این روش در تمام موارد کاربرد ندارد. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که سرمایه‌گذاران حد ضرر مشخصی را در یک سهم خاص در نظر می‌گیرند. آن‌ها با رسیدن قیمت به محدوده ضرر، اقدام به فروش سهام خود می‌کنند. همین امر پایین آمدن قیمت را در پی خواهد داشت. این اتفاق نهایتا موجب می‌شود که آن‌چه در پیش‌بینی‌ قیمت سهام گفته شده بود، تحقق پیدا ‌کند. در چنین شرایطی این‌گونه تصور می‌شود که روندی که تحلیل آن را پیش‌بینی کرده، درست بوده است.

بیشتر بخوانید

تفاوت اساسی تحلیل بنیادی و تکنیکال

این دو شیوه تحلیل، پرکاربردترین استراتژی‌های معاملاتی به حساب می‌آیند. مانند هر یک از روش‌های سرمایه‌گذاری مستقیم و غیر مستقیم که منتقدانی دارد، این دو روش نیز مورد نقد قرار می‌گیرند. از این دو روش برای تحلیل، ارزیابی و پیش‌بینی رفتار سهم استفاده می‌شود.

در تحلیل بنیادی تمرکز بر ارزش ذاتی سهام است. این شیوه با نگاهی کلی به شرایط اقتصادی، صنایع، مالی و مدیریت شرکت‌ها دست به بررسی سهم می‌زند. مواردی نظیر دارایی‌ها، بدهی‌ها،‌ درآمدها و مخارج در این شیوه تحلیل مد نظر قرار می‌گیرند.

بیشتر بخوانید

اما تحلیل تکنیکال از لحاظ شیوه ارزیابی با تحلیل بنیادی متفاوت است. در تحلیل تکنیکال، قیمت و حجم معاملات تنها ورودی‌هایی هستند که بر طبق آن تحلیل انجام می‌شود. در این شیوه، کاری با ارزش ذاتی سهام نداریم و نمودارها حرف اول را می‌زنند. این شیوه با استفاده از نمودارها و الگوها، بر پیش‌بینی رفتار سهام در آینده تمرکز دارد.

بیشتر بخوانید

جمع‌بندی

تحلیل تکنیکال یکی از مهم‌ترین شیوه‌ها برای سرمایه‌گذاری است. افراد بسیاری برای پیش‌بینی قیمت سهام خود از این شیوه کمک می‌گیرند. تحلیل تکنیکال تنها در بازار بورس کاربرد ندارد. بلکه در بازار طلا، سکه و دیگر بازارها نیز می‌توان از این شیوه ارزیابی بهره برد.

به باور تحلیلگران تکنیکال، قیمت نشان‌دهنده تمام اطلاعات است، قیمت طبق روند نمودار تغییر می‌کند و گذشته تکرار می‌شود. بنابراین تحلیل تکنیکال بر مبنای سوابق نمودارهای قیمتی و با بررسی نوسان‌ها و حجم معاملات به بررسی وضعیت و پیش‌بینی آینده سهام می‌پردازد.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال در بازار های مالی روشی برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار از طریق داده های گذشته همچون قیمت و تغییرات آن، حجم معاملات و … است.

این روش در تمام بازار هایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت می کنند کاربرد دارد، بازار هایی همچون ارزهای خارجی، بورس اوراق بهادار و بازار طلا، فلزات گران بها و مسکن را با استفاده از این روش می توان تحلیل کرد.

تحلیلگران تکنیکال بر خلاف تحلیلگران بنیادی ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه‌گیری نمی‌کنند، آنها از روی تحلیل و بررسی نمودارها رفتار آتی قیمت را پیش بینی می کند.

به علم بررسی نمودارهای قیمتی و پیش بینی رشد یا نزول بازار ها توسط نمودارها را علم تکنیکال می گویند. به صورت کلی می‌توان آن را به ۳ روش ذیل توضیح داد:

  • تحلیل نوسان‌های گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
  • تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمت‌ها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص‌های تکنیکال
  • روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار را گویند.

تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است:

  1. همه چیز در نمودار قیمت دیده شده است.
  2. تحليل تکنيکال چيست؟
  3. قیمت ها طبق روند مشخصی حرکت می کنند.
  4. تاریخ تکرار می شود.

۱- همه چیز در نمودار قیمت است.

یک انتقاد عمدۀ تحلیل تکنیکال آن است که صرف نظر از عوامل فاندامنتال شرکت، فقط حرکت نموداری قیمت را در نظر می گیرد، اما قیمت هر سهمی همه عوامل فاندامنتالی که بر شرکت تاثیر دارد یا می تواند داشته باشد را منعکس می کند.

تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که عوامل بسیار زیادی همچون فاکتورهای اقتصادی کلان و روان شناسی بازار سرمایه و بسیاری فاکتور های دیگر، قیمت سهام را تعیین می کند که این فقط تحلیل رفتار نمودار قیمت است که حاصل از بررسی عرضه و تقاضا برای یک سهم خاص در بازار است، به آن توجه دارد.

۲- قیمت ها طبق روند مشخصی حرکت می کنند.

در تحلیل تکنیکال، باور بر این است که حرکت قیمت ها از روند خاصی تبعیت می کند یعنی بعد از استقرار یک روند، حرکت قیمت در آینده، در همان جهت خواهد بود مگر عوامل و ابزار های تحلیل تکنیکال روندجدیدی برای سهم بیابند.

۳- تاریخ تکرار می شود.

یک ایدۀ مهم دیگر در تحلیل تکنیکال، آن است که تاریخ عمدتا از لحاظ حرکت قیمت، تمایل به تکرارشدن دارد. ذات تکراری حرکت قیمت، به روانشناسی بازار نسبت داده می شود، به بیان دیگر، شرکت کنندگان در بازار تمایل دارند که در طول زمان واکنش مشابهی نسبت به نوسانات بازار ارائه دهند.

تحلیل تکنیکال، از الگوهای نموداری برای تحلیل حرکت های بازار و درک الگوها استفاده می کند. هرچند که بسیاری از این نمودارها، بیش از ۱۰۰ سال است که مورد استفاده قرار می گیرند، اما تصور می شود که هنوز با اطلاعات امروزی مرتبط هستند.

چون آنها الگوهای حرکت قیمت را به گونه ای نشان می دهند که اغلب خودشان را تکرار می کنند.

آموزش تحلیل تکنیکال به صورت گام به گام

شاید بسیار در باره این ۳ اصل شنیده یا خوانده باشید در این مقاله می‌خواهیم از منظری دیگر تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار دهیم.

در علم تکنیکال روش و ابزارهای بسیار متنوعی وجود دارد یادگیری آن‌ها خالی از لطف نیست اما بدلیل تعداد بسیار زیاد این ابزار، ما در این مقاله به مهترین و پرکابردترین این ابزار اشاره می‌کنیم.

فراموش نکنیم که علم تحلیل بازار های مالی فقط مختص به یادگیری نمودارها و مفاهیم مالی نیست توجه به رواشناسی بازار و مدیریت سرمایه می‌توان ما را در سرمایه گذاری موفق یاری دهد.

در آموزش تحلیل تکنیکال سطوح مختلفی آموزش داده می شود که ما در و موسسه مربیان تفکر مثبت تمام این سطوح را به صورت کاملا کاربردی به شما آموزش می دهیم. این سطوح به شرح ذیل است:

۱- روند شناسی

روند مثبت

مجموعه‌‍ای از تغییرات قیمتی که بتوان سه کف قیمتی را با یک خط به یک دیگر متصل کرد به گونه ای که به ازای هر کف یه سقف بالاتر داشته باشیم بدین صورت که کف و سقف سوم از کف و سقف دوم بالاتر و دومی نیز نسبت به اولی بالاتر باشد (اصل سوم قیمت ها براساس روند ها حرکت می‌کند).

روند منفی

مجموعه‌ای از تغییرات قیمتی که بتوان سه سقف قیمتی را با یک خط به یک دیگر متصل کرد به گونه‌ای که به ازای هر سقف یه کف بالاتر داشته باشیم بدین صورت که سقف و کف سوم از سقف و کف دوم بالاتر و دومی نیز نسبت به اولی بالاتر باشد.

۲- خطوط مقاومت و حمایت

مقاومت

به ناحیه‌ای از قیمت گفته می‌شود که در روند های صعودی در مقابل کندل ها قرار می‌گیرد. و هربار قیمت ها به این ناحیه نزدیک شده یا با آن برخود کرده در عبور از آن ناتوان بوده اند.

به این ناحیه، ناحیه مقاومتی گفته می‌شود. به هر میزان که تعداد برخورد ها با این ناحیه بیشتر و زمان عبور از این ناحیه طولانی تر بیشتر قدرت این مقاومت بیشتر بوده و در صورت شکست حرکات صعودی بزرگ دیده می‌شود.

حمایت

هرگاه قیمت‌ها در مسیر نزولی به ناحیه‌ای نزدیک شده و یا آن ناحیه را لمس کنند و نتوانند از آن ناحیه حرکت منفی خود را ادامه داده و تغییر مسیر دهند ناحیه حمایتی گفته می‌شود ذات این ناحیه برعکس با ناحیه مقاومتی می‌باشد.

اما مانند ناحیه مقاومت به هر میزان که تعداد برخوردها و مدت زمان تشکیل این ناحیه بیشتر باشد قدرت حمایتی بیشتری نیز دارد. در صورت شکسته شدن حمایت‌های بلند مدتی ریزش‌های بزرگ دیده می‌شود.

سقف تاریخی

دقیقا همانند ناحیه مقاومتی عمل میکنند با این تفاوت که قیمت‌ها بعد از تعدیلات (افزایش سرمایه‌ها – گپ‌های قیمتی)، به همان سقف قبلی خود بازمیگردند معمولا زمان رسیدن به سطوح قبلی قیمت زمانی بیش از ۸ سال باشد در صورت شکست سقف قبلی توان حرکتی قدرتمندی ایجاد می‌شود. (اصل دوم همه چیز در قیمت لحاظ شده است)

۳- اندیکاتورها

اندیکاتورها ابزاری هستند که با فرمول خاص خود به تحلیلگر در زمینه تشخیص جهت حرکت بازار کمک بسازیی می‌کنند.

این نکته بسیار پر اهمیت می باشد که اندکاتور فقط و فقط جهت حرکتی را به ما نشان می‌دهد نه اندازه حرکت صعودی یا نزولی. در تحلیل تکنیکال بیش از ۱۰۰ نوع اندیکاتور داریم که به دو دسته اصلی تقسیم بندی می‌شوند.

  • اندیکاتورهایی که بر روی نمودار قرار می‌گیرند.
  • اندیکاتورهای که خارج از نمودار قرار می‌گیرند.

هر اندیکاتور دارای ویژگی‌ها و تفاسیر متفاوتی هستند. برای مثال در اندکاتور macd هرگاه شاهد کراس اندیکاتور از خط سیگنال هستیم نشانه‌ای از تغییر جهت حرکتی را به ما می‌دهد. یا در ادیکاتور RSI عبور ازناحیه ۵۰ به معنی قدرمندتر شدن روندهای مثبت است.

این نکته نباید فراموش شود که اندیکاتورها همراه با روش‌های اصلی یعنی روند شناسی و سطوح شناسی بیشترین بازدهی را برای تحلیل گر ایجاد می‌کنند.

۴- کندل شناسی

الگو های کلاسیک شامل رفتاری خاص در نمودارها می‌باشد که هرگاه نوعی ارایش خاص در تحليل تکنيکال چيست؟ نمودارها ایجاد می‌شود میتواند براساس آن رفتار آینده نمودار را پیش بینی کرد این ابزار براساس اصل دوم تکنکیال می‌باشد که پس بررسی ۱۰۰ ساله نمودارها و بررسی دقیق آن‌ها اسم گذاری شده اند.

در واقع با الهام گرفتن از رفتار طبیعت و نتیجه گیری از آن، همان روش را در نمودارها یافته اند بدین گونه که طبیعت سال‌ها زمان داشته تا بهینه ترین رفتار را ازخود نشان دهد لذا محققان علم تکنیکال بعد از بررسی بیش از ۱۰۰۰ نمودار با سابقه بیش از ۱۰۰ سال، بهینه ترین رفتار ممکن را پیدا کرده و نامگذاری کرده اند. (اصل سوم تاریخ تکرار خواهد شد)

نمودارهای به ۳ صورت میله‌ای،خطی،شمعی مورد بررسی قرار میگیرند پرکابردترین و محبوبترین روش نمایش نمودارها روش شمعی می‌باشد. هر شمع شامل جزییاتی از قبیل قیمتی اغازین، قیمت پایانی، بیشترین قیمت روز، کمترین قیمت روز می باشد که هرکدام از المان‌ها باعث ایجاد شکلی متفاوت در شمع می شود.

حال از کنار هم قرار گرفتن این شمع الگوهای متفاوتی ایجاد می‌شود که باتوجه به شکل آن‌ها میتواند اندازه و جهت حرکت را پیش بینی کرد الگوهای شعمی به ۳ دسته تک شمعی، دو شمعی و سه شمعی تقسیم بندی می‌شود.

۵- ایچیموکو

ایچموکو که در دسته ی اندیکاتورهای قرار می‌گیرد نوعی سیستم معاملاتی می باشد. که براساس سیستم میانگین خاص تشکیل شده است.

سیستم ایچموکو از۵ جز تشکیل می‌شود:

تنکان، کیجون، چیمو، سنکو A و سنکو B

هرکدام از این اجزا نشان دهنده میانگینی خاص هستند که باعت ایجاد میانگین‌های دینامیک در سطح‌های مختلفی قیمتی می‌شود. مهمترین ویژگی سیسیم ایچیموکو معاملات کم خطر آن می‌باشد.

۶- فیبوناچی و امواج الیوت (موج شناسی)

این روش که براساس سری معروف فیبوناچی بنا شده است سری فیبوناجی که به مسله زاد و بلد خرگوش‌ها معروف می‌باشد در واقع بیان مسله است که تعداد خرگوش‌ها بعد از یک دوره خاص ضریبی از عدد ۱٫۶۱۸ و ۶۱٫۸ می‌باشد که به نرخ طلایی معروف هستند.

این اعداد و این نرح در سرتاسر گیتی پخش شده و نظمی بیکران رو ایجاد کرده است. شاید گفتن این نکته تکراری باشد که منشا تکنکیال طبیعت است اما در بررسی سری فیبوناچی و نمودارها این مسله برایمان آشکار می‌شود که حتی در معاملات ما انسان‌ها نیز نظمی نهفته که براساس این نرخ طلایی بوده است. بدین گونه که در هر روند صعودی یا نزولی دارای امواجی مثبت یا منفی هستند که این موج بعدی می‌تواند ۱٫۶۱۸ برابر موج قبلی و یا سایر نسبت‌های فیبوناچی باشد.

شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

حتما برایتان اتفاق افتاده که وقتی دارید به یک نمودار قیمتی نگاه می‌کنید، یک شکاف یا ناپیوستگی ببینید. این شکاف یا ناپیوستگی در واقع همان شکاف قیمتی (Price Gap) است. در این مقاله می‌خواهیم شما را به طور کامل با این مفهوم آشنا کنیم و بگوییم چطور باید استراتژی‌های خود را با این موضوع تنظیم کنید. با مدرسه تحلیل همراه باشید.

شکاف قیمتی(Price Gap) در تحلیل تکنیکال چیست؟

همانطور که گفتیم در این مقاله سعی داریم شما را با مفهوم شکاف قیمتی آشنا کنیم. همچنین انواع شکاف‌های قیمتی در نمودار‌ها را به تفصیل توضیح می‌دهیم.

شکاف چیست؟

زمانی شکاف اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم یا ابزار معاملاتی دیگر، بالاتر یا پایین‌تر از قیمت بسته شدن روز قبل باز می‌شود و هیچ فعالیت تجاری در بین آن‌ها وجود ندارد.

شکل زیر بیانگر شکاف قیمتی در نمودار سهام شرکت بانک ملت با نماد وبملت است.

شکاف قیمتی در نمودار بانک ملت (وبملت)

در ادامه با انواع شکاف‌ها آشنا می‌شویم.

شکاف معمولی چیست؟

شکاف معمولی، شکاف قیمتی است که در نمودار قیمت یک دارایی یافت می‌شود. این شکاف‌های گاه به گاه توسط جریان‌های عادی بازار ایجاد می‌شوند و همانطور که از نام آن پیداست بسیار معمولی هستند. آنها به صورت گرافیکی با یک پرش یا افت غیر خطی از یک نقطه در نمودار به نقطه دیگر نشان می‌دهند.

مفهوم شکاف معمولی

این شکاف وابسته به هیچ عامل بیرونی نیست ( اخبار، رویداهای سیاسی، اجتماعی)، به طور کلی، هیچ رویداد مهمی پیش از این نوع شکاف وجود ندارد. شکاف‌های معمولی، معمولاً نسبتاً سریع (معمولاً ظرف چند روز) در مقایسه با سایر انواع شکاف پر می‌شوند. شکاف های معمولی به عنوان «شکاف منطقه» یا «شکاف معاملاتی» نیز شناخته می‌شوند و معمولاً با میانگین حجم معاملات همراه هستند.

از آنجایی که شکاف‌های معمولی رویدادهای نسبتاً کوچک، عادی و تا حدی منظم در قیمت یک دارایی هستند، هیچ بینش تحلیلی واقعی برای آنها وجود ندارد. این شکاف‌ها اغلب در دارایی‌هایی بین قیمت بسته شدن روز قبل و قیمت باز شدن روز بعد مشاهده می‌شوند. در موارد خاص به دلیل وقوع اتفاقات مهم در آخر هفته که بازار بسته است، شکاف معمولی نسبتا بزرگ در ابتدای هفته جدید رویت می‌شود. این شکاف‌ها تاثیر چندانی در تحلیل جاری ما نخواهد داشت.

یکی از نشانه‌های این شکاف پر شدن شکاف است، به این معنی که قیمت در ادامه به جایی که شکاف در ابتدا شروع می‌شود باز می‌گردد. به عنوان مثال، اگر سهامی در فلان روز در قیمت X بسته شود، و سپس روز بعد با قیمتی بالاتر باز گردد، قیمت روز سوم شامل سطح قیمت روز اول یا همان X خواهد بود.

شکل زیر نمایش شکاف معمولی مربوط به سهام شرکت بانک ملت با نماد وبملت است. در ادامه شاهد پر شدن شکاف هستیم.

پر شدن شکاف

شکاف‌های معمولی در مقابل انواع دیگر شکاف‌ها

شکاف دیگری نیز به نام شکاف شکست می‌توان بیان کرد. هنگامی که قیمت پر شتاب و همراه با شکاف از سطوح حمایت و مقاومت عبور کند، شکاف را شکاف شکست می‌نامند.

شکاف شکست

شکاف‌های شکست نیز معمولاً با تأیید یک روند جدید مرتبط هستند. به عنوان مثال، روند قبلی ممکن است نزولی باشد، سپس قیمت با تشکیل الگوی قیمتی، همراه با شکاف به سمت بالا حرکت می‌کند.در اینصورت می‌توان تاییدی بر اتمام روند نزولی و شروع روند صعودی داشت. در این حالت شکاف شکست، نشان دهنده قدرت خریداران است، که علاوه بر شکست الگوی نمودار، به صعود بیشتر نیز اشاره دارد.

زمانیکه شکاف شکست همراه با حجم بالا صورت گیرد، حاکی از حرکت قیمت در جهت شکاف است. اما در صورتیکه شکاف قیمت بالاتر از مقاومت یا پایین‌تر از سطح حمایت باشد ولی نتواند قیمت را حفظ کند و به محدوده معاملات قبلی بازگردد، سناریو حرکت قیمت در جهت شکاف نقض می‌شود.

شکل زیر نمایش شکاف شکست پس از تشکیل الگوی مثلث، همراه با افزایش حجم معاملات در سهام شرکت ایران خودرو(خودرو) است. در ادامه شاهد رشد قیمت در جهت شکاف هستیم.

شکاف شکست همراه با افزایش حجم معاملات

درک مفهوم شکاف شکست

همانطور که گفتیم شکاف شکست زمانی اتفاق می‌افتد که شکاف قیمت بالاتر از ناحیه حمایت یا مقاومت باشد، مانند شکاف‌هایی که در طول یک محدوده معاملاتی ایجاد می‌شوند. هنگامی که قیمت از طریق یک شکاف از محدوده معاملاتی معتبر خارج می‌شود، این یک شکاف شکست است. یک شکاف شکست همچنین می‌تواند از نوع دیگری از الگوی نمودار، مانند مثلث، گوه، فنجان و دسته، یا الگوی سر و شانه‌ها رخ دهد.

شکاف‌ها می‌توانند در هر زمانی رخ دهند، اما به احتمال زیاد پس از اطلاعیه‌های سود یا سایر اعلامیه‌های شرکت بزرگ رخ می‌دهند.

روند و چرخه قیمت

در حالی که هر روندی دارای شکاف شکست نیست، برخی از روندها دارای شکاف شکست هستند و اغلب در اوایل روند زمانی که قیمت حرکت قابل توجهی خارج از الگوی نمودار انجام می‌دهد، دیده می‌شود. هر زمان که یک الگوی نمودار قابل توجه با شکاف دنبال می‌شود، می‌توان آن را شکاف شکست نامید.

شکاف فراری

همانطور که روند شتاب می‌گیرد، نوع دیگری از شکاف به نام شکاف فراری مشاهده می‌شود. شکاف فرار زمانی است که قیمت به طور قابل توجهی بالاتر از بسته شدن قبلی در یک روند صعودی ایجاد شده باز می‌شود. در طول یک روند نزولی، شکاف فرار زمانی است که قیمت به طور قابل توجهی کمتر از بسته شدن قبلی باز می‌شود. به طور معمول قیمت در طی چند هفته و گاهی در عرض چند روز یا حتی روز بعد به حرکت در جهت شکاف فرار ادامه می دهد. یک شکاف فرار نیازی به شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت اصلی (مانند شکاف شکست) ندارد، اما باید در جهت روند فعلی رخ دهد.

در ادامه شکاف شکست و شکاف فراری در سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) را می‌بینیم.

شکاف خستگی

همانطور که یک روند به پایان خود نزدیک می‌شود، ممکن است شکاف فرسودگی را تجربه کند. شکاف فرسودگی در نزدیکی پایان یک روند رخ می‌دهد و توسط گروه نهایی خریداران، که از عدم خرید قبلی پشیمان هستند، ایجاد می‌شود. در یک روند نزولی، شکاف فرسودگی شکافی است که توسط فروشندگان ایجاد می‌شود. شکاف خستگی شبیه شکاف فرار است، با این تفاوت که شکاف خستگی معمولاً با حجم بسیار زیاد همراه است. برخی از شکاف‌های فرار نیز همینطور هستند، اما معامله‌گران همچنین می‌توانند مراقب باشند که شکاف های فرسودگی به سرعت پر شوند. از آنجایی که شکاف فرسودگی معمولاً در نزدیکی پایان روند رخ می‌دهد، هر پیشرفتی که ایجاد می‌شود معمولاً طی چند هفته و اغلب در طی چند روز پاک می‌شود (شکاف پر می‌شود).

همچنین شکاف‌های رایجی وجود دارد که زمانی رخ می‌دهد که تفاوت کمی بین قیمت باز و بسته شدن وجود داشته باشد. این نوع شکاف‌ها اغلب اتفاق می‌افتند و از نظر بیشتر معامله‌گران ،نسبت به شکاف‌های فراری و خستگی از اهمیت کمتری برخوردار هستند.

در شکل زیر شکاف خستگی در انتهای روند صعودی را مشاهده می‌کنید.

شکاف خستگی در انتهای روند

نمایش شکاف‌ها در بازار سهام

شکل زیر مربوط به نمودار سهام ایران خودرو است. در ابتداقیمت پس از یک روند صعودی، یک الگوی مثلثی را تشکیل می دهد. سپس قیمت به بالای مثلث، در حجم بالا شکاف می‌دهد و سپس به صعود ادامه می‌دهد، این یک شکاف شکست است. شکاف مشاهده شده بعدی نمونه یک شکاف فراری و در جهت روند قبلی است.

پر کردن یا پر نکردن شکاف

وقتی کسی می‌گوید شکاف پر شده است، یعنی این که قیمت به سطح اولیه قبل از شکاف برگشته است. این رفتار بسیار رایج است.

در شکل زیر پر شدن شکاف قیمتی در سهام شرکت پالایش نفت تهران (شتران) را مشاهده می‌بینید.

  • هیجان غیرمنطقی: افزایش و یا کاهش اولیه قیمت ممکن است بیش از حد خوش بینانه یا بدبینانه باشد، بنابراین قیمت نیاز به اصلاح دارد.

از دلایل پر شدن شکاف قیمت می‌توان موارد زیر را ذکر کرد:

  • مقاومت تحلیلی: زمانی که قیمت به شدت بالا یا پایین می‌رود، هیچ حمایت یا مقاومتی از خود بر جای نمی‌گذارد.
  • الگوی قیمت: الگوهای قیمت برای طبقه بندی شکاف‌ها استفاده می‌شود و می‌تواند به شما بگوید که آیا شکاف پر می‌شود یا خیر. شکاف‌های خستگی معمولاً بیشترین احتمال پر شدن را دارند زیرا نشانگر پایان یک روند قیمتی هستند، در حالی که شکاف‌های معمولی و شکست به طور قابل توجهی کمتر پر می‌شوند زیرا برای تأیید جهت روند فعلی استفاده می‌شوند.

هنگامی که شکاف‌ها در همان روز معاملاتی که در آن رخ می‌دهند پر می‌شوند، به آن محو شدن می‌گویند. به عنوان مثال، فرض کنید شرکتی سود هر سهم زیادی را برای این سه ماهه اعلام می‌کند و در بازه زمانی باز افزایش می‌یابد (به این معنی که به طور قابل توجهی بالاتر از بسته شدن قبلی خود باز شد). حال فرض کنید با گذشت روز، مردم متوجه می‌شوند که صورت جریان نقدی نقاط ضعفی را نشان می‌دهد، بنابراین شروع به فروش می‌کنند. در نهایت، قیمت به قیمت بسته شدن دیروز می‌رسد و شکاف پر می‌شود. بسیاری از معامله گران روزانه از این استراتژی در طول فصل سود یا در زمان های دیگر که هیجان غیرمنطقی در اوج است استفاده می‌کنند. شایان ذکر است این موارد شامل بازار فارکس و ارز‌های دیجیتال می‌شود.

جمع‌بندی: خلاصه تعاریف شکاف قیمتی

در این قسمت یکبار دیگر تمام تعاریف را به طور خلاصه با هم مرور می‌کنیم:

شکست عبارت است از حرکت قیمت یک دارایی از طریق سطح مشخصی از حمایت یا مقاومت. شکست‌ها فرصت خرید و فروش برای برخی از معامله‌گران محسوب می‌شوند.

شکاف معمولی یک شکاف قیمتی است که در نمودار قیمت یک دارایی یافت می‌شود. این شکاف ها توسط نیروهای عادی بازار ایجاد می شوند و بسیار رایج هستند.

معمولا شکاف فراری زمانی در نمودار‌ها رویت می‌شود که فعالیت معاملاتی از قیمت‌های متوالی عبور می‌کند که معمولا ناشی از علاقه شدید سرمایه‌گذاران می‌باشد.

در صورتیکه پس از افزایش سریع قیمت، سهام شروع به کاهش می‌کند، شکاف خستگی شکل می‌گیرد.

زمانی شکاف شکست اتفاق می‌افتد که شکاف قیمت بالاتر از ناحیه حمایت یا مقاومت باشد، مانند شکاف‌هایی که در طول یک محدوده معاملاتی ایجاد می‌شوند.

شکاف در بازار بورس ایران

شکاف‌های قیمتی در بازار بورس ایران می‌توان به دو دسته شکاف واقعی و شکاف غیر‌واقعی دسته‌بندی کرد. شکاف واقعی ناشی از عرضه و تقاضا در بازار‌های معاملاتی است که شامل شکاف‌های ذکر شده در بالا هستند. شکاف‌های غیر واقعی ناشی از افزایش سرمایه، و پرداخت DPS هستند که ناشی از عرضه و تقاضا نیست. در صورت تمایل به اطلاعات بیشتر مقاله مربوط به نمودار‌های تعدیل شده و تعدیل نشده را مطالعه کنید.

جمع بندی

در این مقاله در مورد مفهوم شکاف قیمتی صحبت کردیم و گفتیم زمانیکه قیمت یک سهام یا دارایی بدون هیچ فعالیت تجاری، بالاتر و یا پایین‌تر از قیمت روز قبل باز شود، ایجاد شکاف قیمتی در نمودار می‌کند. شکاف‌های قیمتی را می‌توان به شکاف معمولی، شکاف فراری، شکاف خستگی و شکاف شکست دسته‌بندی کرد که هر کدام به اختصار توضیح دادیم. همچنین مفهوم شکاف واقعی و غیر واقعی را توضیح دادیم. شما هم می‌توانید تجربیات خود را در این زمینه در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

سوالات متداول

زمانی شکاف اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم یا ابزار معاملاتی دیگر، بالاتر یا پایین‌تر از قیمت بسته شدن روز قبل باز می‌شود و هیچ فعالیت تجاری در بین آن‌ها وجود ندارد.

وقتی کسی می‌گوید شکاف پر شده است، یعنی این که قیمت به سطح اولیه قبل از شکاف برگشته است. این رفتار بسیار رایج است.

الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.

الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

الگوی قیمت ( Price Pattern )

قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.

وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.

اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.

در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.

شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)

الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال

هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.

یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.

فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.

همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.

اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)

کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.

نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال

مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.

مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که تحليل تکنيکال چيست؟ این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)

الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.

خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)

ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.

نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)

الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

کاربرد انواع الگوهای قیمت

در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.

الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.