روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
فارکس یار
حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم پر کاربرد در داد و ستد است. عجیب است که هر کسی ایده خاص خود را درباره نحوه اندازه گیری حمایت و مقاومت دارد.
اجازه دهید ابتدا نگاهی به اصول اولیه بیندازیم.
به نمودار بالا نگاه کنید. همانطور که می بینید، این الگوی زیگزاگ مسیر رو به بالا دارد (Bull). هنگامی که بازار به سمت بالا میرود و سپس به سمت پایین، بالاترین نقطه قبل از نزول، مقاومت است.
با ادامه روند صعودی بازار، پایین ترین نقطه قبل از نقاط حمایت یا مقاومت آغاز برگشت، حمایت است. در این راه، مقاومت و حمایت با نوسان بازار در طول زمان به طور مستمر تشکیل می شوند. همین امر برای جهت نزولی صدق می کند.
رسم حمایت و مقاومت
یک نکته را به یاد داشته باشید: سطوح حمایت و مقاومت اعداد دقیق نیستند.
اغلب اوقات می بینید که سطح حمایت یا مقاومت شکسته به نظر می رسد اما خیلی زود در میابید که بازار در حالت تست آن بوده است. در نمودار شمعی، این "تستهای" حمایت و مقاومت معمولا با سایه شمع نشان داده می شوند.
توجه کنید که چگونه سایه های شمع سطح حمایت 1.4700 را تست کردند. در این زمان ها، به نظر می رسد که بازار در حال "شکستن" حمایت است. در حقیقت می توانیم ببینیم که بازار صرفا در حال تست این سطح بوده است.
پس از کجا بفهمیم که سطوح حمایت و مقاومت واقعا شکسته شده اند؟
پاسخ مشخصی برای این سئوال وجود ندارد. بعضی می گویند که سطوح حمایت و مقاومت وقتی شکسته می شوند که بازار عملا از آن سطح بگذرد و بسته شود. اما بزودی می فهمید که همیشه این طور نیست.
اجازه دهید نگاهی به یک مثال بیندازیم که در آن بازار از سطح حمایت 1.4700 میگذرد و بسته می شود.
در این مورد قیمت پایین تر از سطح حمایت 1.4700 بسته شده است اما دوباره به بالای آن بازگشته است.
اگر اعتقاد داشته باشید که این نقطه، نقطه شکست واقعی است و جفت ارزتان را می فروختید، مسلما ضرر میکردید.
حال که به نمودار نگاه میکنید، می توانید ببینید و نتیجه بگیرید که حمایت نه تنها شکسته نشده بلکه قوی تر هم شده است.
برای اینکه بتوانید این نقاط شکست کاذب را به درستی پیدا کنید، باید مقاومت و حمایت را همچون یک سری مناطق در نظر بگیرید و نه اعداد مشخص.
یک راه برای کمک به شما در پیدا کردن این مناطق همانا رسم مقاومت و حمایت روی نمودار خطی به جای نمودار شمعی است. دلیلش این است که نمودار خطی فقط قیمت بسته شدن را به شما نشان می دهد در حالیکه نمودار شمعی قیمت های سقف و کف را هم نشان می دهد.
این قیمت های سقف و کف گمراه کننده اند چرا که اغلب اوقات فقط عکس العمل های عصبی بازارند. مثل این است که شخصی کار عجیبی بکند و وقتی که به او بگویید فقط پاسخ دهد که: "ببخشید، دست خودم نیست، تیک عصبیه."
وقتی حمایت و مقاومت را رسم میکنید، دنبال عکس العمل های غیر ارادی بازار نیستید بلکه حرکات ارادی آن را میخواهید.
با نگاه به نمودار خطی، می خواهید خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنید. این خطوط را جایی می کشید که قیمت چندین قله یا دره را تشکیل می دهد.
سایر نکات جالب درباره حمایت و مقاومت:
- وقتی بازار از مقاومت می گذرد، مقاومت به طور بالقوه می تواند به حمایت تبدیل شود.
- هر چقدر قیمت سطح مقاومت و حمایت را تست کند ولی آن را نشکند، آن سطح حمایت یا مقاومت قوی تر می شود.
وقتی یک حمایت یا مقاومت می شکند، قدرت حرکت دنباله روی بستگی دارد که مقاومت یا حمایت شکسته شده با چه قدرتی حفظ می شود.
با کمی تمرین، می توانید مناطق بالقوه حمایت و مقاومت را به راحتی پیدا کنید. در درس بعدی، نحوه معامله خطوط مورب حمایت و مقاومت موسوم به خطوط روند را بررسی می کنیم.
انواع حمایت و مقاومت در فارکس (support and resistance)
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات فارکس است. بسیاری از ابزارها و استراتژیهای تحلیل تکنیکال برای تایید نهایی و ستاپ معاملاتی وابسته به سطوح حمایت و مقاومت است.
حمایت و مقاومت یکی از اولین مفاهیمی است که هر معاملهگر تازه کار با آن آشنا میشود. این سطوح میتواند به اشکال متفاوتی ایجاد شود و هرکدام استراتژی منحصر به فرد خود را داشته باشد.
تعریف حمایت و مقاومت در فارکس
سطح حمایت در تکنیکال به سطحی اطلاق میشود که قیمت با رسیدن به آن برای عبور و رفتن به سطوح پایینتر با سختی مواجه میشود. قیمت در آن نقطه میتواند به مانعی برای فروشندگان تبدیل شود.
اغلب سفارشات خرید زیادی در این نواحی وجود دارد به همین دلیل بنظر میرسد که قیمت از این ناحیه بالا میرود. به عبارت دیگر این سطح باعث پشتیبانی و تقویت قیمت میگردد.
سطح مقاومت مفهومی شبیه به سطح حمایت دارد با این تفاوت که این نواحی زمانی که قیمت یک روند صعودی دارد شکل میگیرد و همانند یک مانع برای رشد قیمت عمل میکند. معاملهگران اغلب سفارشات فروش خود را در اطراف سطوح مهم مقاومت قرار میدهند، که با رسیدن قیمت به سطح مقاومت میتواند حرکت نزولی را تسریع کند.
بسیاری از ابزارهای فنی برای شناسایی ستاپهای معاملاتی احتمالی به سطح حمایت و مقاومت متکی هستند. این سطوح از نظر پرایس اکشن بسیار مهم هستند و درک و معامله آنها نسبتاً آسان است، این یکی از دلایل اصلی است که بسیاری از معاملهگران فارکس در معاملات از نواحی حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
نحوه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت
روشهای مختلفی برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت در فارکس وجود دارد. در حالی که سطوح S&R افقی به آسانی قابل تشخیص است، سطوح دیگر مانند سطوح روانی اعداد رند (قیمتهای رند) ، سطوح S&R خط روند (نقاط حمایت یا مقاومت Trend line) و سطوح فیبوناچی به ابزار خاصی نیاز دارد تا معاملهگر آنها را شناسایی کند. در اینجا لیستی از مهمترین این سطوح در فارکس آورده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت افقی
این سطوح بر روی نمودار به صورت خط یا ناحیهای افقی (zone) قرار میگیرند و تشخیص آنها نسبتا آسان است. در زیر سطوح حمایت و مقاومت افقی نشان داده شده است.
معاملهگران معمولاً با یک جهش از سطح حمایت یا مقاومت یا شکست آن معامله میکنند. تعداد زیادی از سفارشات فروش که دقیقاً زیر سطح مقاومت و درست بالاتر از سطح حمایت قرار دارند، شکستن این سطوح را سخت میکند و در نهایت منجر به برگشت از این سطوح میشود. از سوی دیگر، شکست این سطوح معمولاً با شتاب خرید یا فروش زیادی همراه است، زیرا سفارشات خرید دقیقاً بالاتر از سطح مقاومت قرار دارند و سفارشات فروش دقیقاً زیر سطوح حمایت قرار دارند. دفعه بعد که سطح R&S افقی را معامله می کنید به این نکته توجه کنید.
به این سطوح اصطلاحا حمایت و مقاومت استاتیک نیز گفته میشود.
سطوح S&R اعداد رند
سطوح حمایت و مقاومتی اعداد رند به تاثیر روانی که قیمت در اعداد رند یا گرد بر روی معاملهگران دارد اشاره میکند.
اساسا وقتی نرخ یک ارز به یک عدد رند میرسد، مثل ۱.۰۰، ۱.۱۰، ۱.۲۰،۱.۲۵ یا اعدادی مثل ۱۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰، این سطوح اغلب میتوانند نقش support یا resistance را ایفا کنند.
نقش خط روند به عنوان سطح حمایت یا مقاومت
برای رسم خط روند صعودی باید HL (higher low)ها یا کفها را به یکدیگر وصل کنیم و در یک روند نزولی باید LHها (lower low0) یا قلهها را به هم وصل کنیم تا یک خط روند نزولی بدست آید.
هربار که قیمت به یک خط روند صعودی نزدیک شود، این خط همانند یک حمایت عمل کرده و قیمت را مجدداً به سمت بالا حرکت میدهد و هرگاه قیمت به خط روند نزولی نزدیک میشود، این خط به عنوان یک مقاومت عمل کرده و باعث کاهش قیمت میشود.
هرچه تعداد برخورد قیمت درگذشته به خط روند بیشتر باشد اعتبار این خط نیز بیشتر است.
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، وقتی خط روند از قیمت حمایت میکند، معاملهگر میتواند وارد معاملات طولانی مدت شود و زمانی که قیمت نتواند به بالاترین سطح خود برسد یعنی یک قله جدید ایجاد کند یا زمانی که قیمت از خط روند صعودی به سمت پایین عبور کند ،از معامله خارج میشود.
به این سطوح اصطلاحاً نواحی حمایت و مقاومت داینامیک نیز گفته میشود.
نقش سطوح فیبوناچی به عنوان S & R
سطوح اصلاحی فیبوناچی انواع خاصی از نواحی support , resistance هستند، که هدف آنها شناسایی سطح قیمتی است که در آن اصلاح بازار ممکن است به پایان برسد.
قیمت تمایل دارد که همواره در یک روند حرکت کند، اما در طول این روند همواره اصلاحاتی را انجام میدهد، ما میتوانیم به کمک فیبوناچی اصلاحی (retracement) این سطوح را پیش بینی کنیم.
لئوناردو فیبوناچی ریاضیدان ایتالیایی قرون وسطی بود که دنباله اعداد معروف فیبوناچی را کشف کرد. شاید در مورد دنباله فیبوناچی چیزی شنیده باشید که به شرح زیر است: ۱،۱،۲،۳،۵،۸،۱۳،۲۱،۳۴… در اصل، هر عدد مجموع دو عدد قبلی را نشان میدهد. نکته جالبتر این است که با تقسیم دو عدد متوالی از دنباله فیبوناچی، همیشه نتیجه یکسانی را بدست می آورید: ۰.۶۱۸. این نسبت طلایی نامیده میشود و در بسیاری از نقاط طبیعت از جمله بدن انسان رخ میدهد.
مهمترین سطوح فیبوناچی که در آن اصلاحات بازار به پایان میرسد نواحی ۲۳% ، ۳۸% ، ۵۰% و ۶۱.۸% میباشد.
مهمترین سطوح فیبوناچی
سخن آخر
معاملات حمایتی و مقاومتی یک روش بسیار محبوب برای معامله در بازار فارکس است. این سطوح، که در سایر بازارهای نقاط حمایت یا مقاومت مالی نیز وجود دارد، یکی از مهمترین مفاهیمی است که معاملهگران تازه کار باید در بیاموزند.
به بیان سادهتر، سطح حمایت نشان دهنده سطح قیمتی است که در آن فروشندگان در گذشته با مشکل مواجه بودند، در حالی که سطح مقاومت نشان دهنده سطح قیمتی است که در گذشته خریداران در شکستن آن با مشکل مواجه بودند. در نتیجه، میتوان از این سطوح برای پیش بینی رفتار شرکت کنندگان در بازار پس از رسیدن دوباره قیمت به آنها استفاده کرد.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟
در مقاله قبل راجع به ” معاملهگری در بورس با استفاده از کانال قیمتی (Price Channel)” صحبت کردیم. یکی دیگر از عوامل موفقیت در بازار بورس شناسایی صحیح سطح حمایت و مقاومت (Support and Resistance Surface) سهم می باشد. لذا در این مقاله سعی شده است که به چگونگی ایجاد سطوح حمایت و مقاومت، طریقه شناخت سطوح حمایت و مقاومت و شناخت شکست سطوح حمایت و مقاومت و تبدیل این سطوح به همدیگر مورد بررسی قرار گیرد.
1- چگونگی ایجاد سطوح حمایت و مقاومت
نمودار قیمت – زمان یک سهم را در نظر بگیرید و در نظر بگیرید که شما به عنوان یک معامله گر، در بازار بورس فعالیت می کنید. با شروع فعالیت بازار و انتخاب سهم، ابتدا ارزندگی سهم مورد نظر را مورد بررسی قرار می دهید و این بررسی می تواند برآمده ازتحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، تابلوخوانی، بررسی سطوح حمایت و مقاومت و … باشد.
1-1- چگونگی ایجاد سطوح حمایت
اگر نتیجه بررسی شما مثبت بود نسبت به خرید سهم اقدام می نمایید. این عمل توسط سایر معامله گران بازار نیز انجام می شود. در صورتی که برآیند فکری معامله گران بر ارزشمندی سهم باشد مبادرت به خرید سهم و در نتیجه رشد قیمتی سهم می شوند. در این حالت تعداد خریداران بر تعداد فروشندگان ارجحیت پیدا می کند. لذا باعث رشد سهم می گردد. این روند تا جایی ادامه پیدا می کند که از نظر معامله گران به سقف ارزشی سهم می رسد. در این حالت افرادی که قبلا سهم را خریداری کرده اند و در سود هستند شروع به فروش سهم خود می کنند. معمولا افراد حرفه ای ممکن است یک روز زودتر از سهم خارج شوند و معامله گران آماتور خوشحال از اینکه در روند صعودی یک سهم، فرصت خرید به آن ها دست داده است نسبت به خرید سهم اقدام می کنند. ولی از فردای آن روز بر حجم عرضه ها افزوده شده و سهم منفی می شود. این نقطه محدودهی مقاومتی سهم یا خط مقاومت یا سطح مقاومت می باشد.
2-1- چگونگی ایجاد سطوح حمایت
در ادامه معاملات فوق بر میزان عرضه ها افزوده می شود و معامله گران آماتورکه مدت زیادی از خریدشان نگذشته است، شروع به فروش سهمشان می کنند. این روند مدتی طول می کشد تا اینکه تعداد فروشندگان کاهش پیدا می کند و با توجه به افت قیمتی که اتفاق می افتد سهم ارزشمند به نظر می رسد. اینجاست که دوباره خریداران حرفه ای سر و کله شان پیدا شده و شروع به خرید سهم می کنند و بر تعداد خریداران افزوده شده در نتیجه باعث نقاط حمایت یا مقاومت سنگین شدن کفه تقاضا بر عرضه و رشد قیمتی سهم از کف قیمتی می گردند. به این محدوده قیمتی سطح حمایت یا خط حمایت گفته می شود.
در شکل زیر خط حمایت و مقاومت سهم خودرو را با مقیاس لگاریتمی در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.
سطوح حمایت و مقاومت در سهم خودرو
2- تعریف سطوح حمایت و مقاومت
1-2- سطح حمایت
سطح حمایت یک سطح قیمتی است که در آن سهامداران تمایلی به فروش سهم خود ندارند. در نتیجه در این قیمت تعداد تقاضا بر عرضه برتری دارد و در نتیجه باعث افزایش قیمت سهم می شود. در شکل زیر سطح حمایت سهم اخابر را با مقیاس لگاریتمی در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.
سطح حمایت در سهم اخابر
2-2- سطح مقاومت
سطح مقاومت یک سطح قیمتی است که در آن سهامداران تمایلی به فروش سهم خود دارند. یعنی اعتقاد دارند که حد نهایی ارزش سهم در شرایط موجود می باشد. در نتیجه در این قیمت تعداد عرضه بر تقاضا چیره شده و در نتیجه باعث کاهش و افت قیمت سهم می شود. در شکل زیر سطح مقاومت سهم بترانس را با مقیاس لگاریتمی در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.
سطح مقاومت در سهم بترانس
حال سوالی که پیش می آید این است که اگر آیا همیشه قیمت یک سهم در محدوده دو قیمت سطح حمایتی و مقاومتی تغییر می کند؟
3- شکست سطوح حمایت و مقاومت
خیر. شکست سطوح حمایتی و مقاومتی پاسخ سوال فوق می باشد. ارزشمندی یک سهم در طول زمان ثابت نیست. چنانچه با گذشت زمان تغییرات بنیادی یا متغیرهای جانبی موثر بر بازار تغییر کند در نتیجه ارزشمندی سهام نیز دستخوش تغییر خواهد شد.
1-3- شکست سطوح حمایت
زمانی که قیمت یک سهم در حال کاهش می باشد و به محدوده سطح حمایتی قبلی رسیده است اگر شرایط زیر صورت گیرد امکان شکست سطح حمایتی قبلی وجود دارد:
1- نقاط حمایت یا مقاومت تغییر بنیان سهم. یعنی تغییراتی در عملکرد شرکت که بر ارزش سهم تاثیرگذار باشد. بعنوان مثال اگر شرکت صادرات داشته است کاهش صادرات شرکت که منجر به کاهش سوددهی سهم می شود.
2- تغییر شرایط امنیتی کشور مانند ناآرامی ها، جنگ و …
3- تغییر قوانین اقتصادی کشور مانند وضع مالیات و عوارض بر محصولات شرکت
4- سایر عوامل منفی موثر بر بازار
در شکل زیر شکست سطح حمایت سهم خودرو را با مقیاس لگاریتمی در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.
شکست سطح حمایت
2-3- شکست سطوح مقاومت
زمانی که قیمت یک سهم در حال افزایش می باشد و به محدوده سطح مقاومتی قبلی رسیده است اگر شرایط زیر صورت گیرد امکان شکست سطح مقاومتی قبلی وجود دارد:
1- تغییر بنیان سهم. یعنی تغییراتی در عملکرد شرکت که بر ارزش سهم تاثیرگذار باشد. بعنوان مثال اگر شرکت صادرات داشته است افزایش صادرات شرکت که منجر به افزایش سوددهی سهم می شود.
2- افزایش برابری دلار در مقابل ریال.
3- بهبود شرایط امنیتی کشور مانند موافقتنامه صلح و همکاری.
4- بهبود قوانین اقتصادی کشور مانند معافیت مالیات و عوارض بر محصولات شرکت.
5- سایر عوامل مثبت موثر بر بازار.
6- حمایت تمام قد دولت از تولید.
در شکل زیر شکست سطح مقاومت سهم اخابر را با مقیاس لگاریتمی در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.
شکست سطح مقاومت
4- تبدیل سطوح حمایت به سطوح مقاومت و سطوح مقاومت به سطوح حمایت
همانطور که در بالا اشاره شد ممکن است یک سطح حمایتی یا مقاومتی شکسته شود. در این حالت سطح حمایتی به سطح مقاومتی و سطح مقاومتی به سطح حمایتی تبدیل می شود.
1-4- تبدیل سطح حمایت به سطح مقاومت
چنانچه قیمت یک سهم با حجم بالا، سطح حمایت رابشکند و به زیر سطح حمایت حرکت کند. پس از رشد مجدد سهم سطح حمایتی قبلی تبدیل به سطح مقاومتی می شود. در این حالت این سطح یک عامل و سد بازدارنده افزایش قیمت سهم می گردد.
2-4- تبدیل سطح مقاومت به سطح حمایت
چنانچه قیمت یک سهم با حجم بالا، سطح مقاومت رابشکند و به بالای سطح مقاومت حرکت کند. پس از افت سهم این سطح مقاومتی قبلی تبدیل به سطح حمایتی جدید می شود. در این حالت این سطح یک عامل و سد بازدارنده کاهش قیمت سهم می باشد و مانع کاهش قیمت سهم می گردد.
جهت مطالعه در زمینه کانال قیمت ها، خواندن کتاب “دوئل با روند“ که به قلم توانای دوست عزیز آقای استاد نیما آزادی نگارش شده است توصیه می گردد
5- اقدامک:
نرم افزار مفیدتریدر را باز کنید و یک نمودار سهم را باز کنید و سطوح حمایت و مقاومت چند سهم را در بازه های زمانی مختلف ترسیم کنید. در صورت هر گونه پرسشی آنرا با ما درمیان بگذارید.
در صورتی که تمایل دارید بدانید که تحلیل حجم معاملات سهام در بورس چگونه صورت می گیرد می توانید از لینک زیر استفاده کنید:
امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته باشد.
خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت، با ما در میان بگذارید.
چطور خط روند را به درستی رسم کنیم؟
خط روند برای تریدرهای تکنیکال فارکس یک عنصر اصلی است که میتواند در هر جفت ارز و هر بازه زمانی استفاده شود. بیشتر محبوبیت خط روند بین تریدرها به دلیل شناسایی حمایت یا مقاومت احتمالی است. در این مقاله درباره ماهیت Trend Line و طریقه کشیدن آن بحث میکنیم.
خط روند یا ترند لاین (Trend Line) چیست؟
همانطور که از نام آن پیداست، Trend Line سطحی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد که بسته به جهت روند، میتواند در امتداد یک روند ترسیم شود تا حمایت یا مقاومت را نشان دهد. خط روند به ما کمک میکند تا مناطق افزایش عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم؛ این مناطق میتواند باعث حرکت بازار به صورت نزولی یا صعودی شود. اکنون که به درک خوبی از خط روند رسیدیم، بیایید نحوه ترسیم آن را مرور کنیم.
Trend Line احتمالاً اساسی ترین ابزار تریدرهای تکنیکال است. خط روند یا ترند لاین به سادگی قابل درک است و میتوان آن را در ترکیب با هر ابزار دیگری استفاده کرد. طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند نقطه کف یا دو یا چند اوج و خطوطی که در آینده پیش بینی میشوند را به هم وصل میکند.
اولین چیزی که در مورد ترسیم خطوط روند باید بدانید این است که برای شروع یک خط روند به حداقل دو نقطه در بازار نیاز است. وقتی که دومین Swing Low یا swing high مشخص شد، میتوانیم خط روند خود را ترسیم کنید.
Swing Low را به Swing Low و swing high را به swing high وصل کنید
میخواهیم خطی بکشیم که دو (یا بیشتر) Swing Low یا دو (یا بیشتر) swing high را به هم وصل کند. منظور از swing high و Swing Low، قلهها و درههایی است که با قیمتهای زیگ زاگ ایجاد شدهاند. هنگامی که قلهها را به قلههای دیگر یا درهها را به درههای دیگر متصل میکنیم، میتوانیم بررسی کنیم که خط توسط هیچ کندلی بین آن دو نقطه شکسته نمیشود.
در این تصویر متوجه خواهید شد که ما با موفقیت خطی را رسم کردیم که دو نقطه نوسان را به هم متصل میکند؛ اما، بین این دو نقطه، قیمت از خطی که ما ترسیم کرده بودیم عبور کرد. این موضوع اعتبار Trend Line را باطل میکند.
خط مد نظر ما همان چیزی است که در تصویر دوم میبینیم، دو Swing Low که توسط یک خط به هم متصل شده و توسط هیچ نقطهای قطع نشدهاند. این یک Trend Line معتبر است و میتوان در آینده از آن استفاده کرد.
دفعه بعدی که قیمت به این خط روند نزدیک میشود، باید به دنبال جهش قیمتی باشیم. یک راه راحت برای معامله با این نوع ابزار، استفاده از سفارشات Entry است. میتوان سفارشهای Entry را طوری تنظیم کرد که شما را با قیمتی خاص وارد معامله کند.
باید به خاطر داشته باشید که اگراکثر تریدرها به قیمت یکسانی به عنوان حمایت یا مقاومت نگاه میکنند، این احتمال وجود دارد که سفارشها در اطراف این سطوح قیمتی بیشتر باشد. اگر سفارشهای کافی وجود داشته باشد که از رسیدن قیمت به خط روند جلوگیری کند، اگر سفارش مستقیما روی آن قرار داده شود ممکن است قیمت به سفارش شما نرسد.
هر چه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است
در این مقاله اشاره کردیم که برای ایجاد ترند لاین به دو یا چند اوج یا کف نیازاست. دلیل اینکه به بیشتر از دو نقطه نیاز داریم این است که خطوط روند میتوانند درآینده نیزمفید باشند و چندین بار از بین بروند. به عنوان یک قاعده کلی، هر چه تعداد دفعات بیشتری به خط روند ضربه زده شود و با جهش از آن بازگردد، بازار به آن اهمیت بیشتری داده و Trend Line قویتر است. البته خط روند همیشگی نیست. بنابراین پس از انبوهی از پرشهای قیمتی، باید انتظار داشت که در نهایت یک وقفه رخ داده و روند متوقف شود.
اولین دلیل درست بودن این موضوع این است که میتوانید خطی رسم کنید که هر دو نقطه را در نمودار به هم متصل میکند. فقط به این دلیل که در نقاط حمایت یا مقاومت نقاط حمایت یا مقاومت 50 کندل گذشته دو اوج متمایز وجود داشت و شما بین آنها خط کشیدید، به این معنی نیست که این خط یک خط روند معتبر است. چیزی که شما خواهید داشت یک خط روند احتمالی است.
برای تایید یک Trend Line، باید ببینید که قیمت به خط پیش بینی شده نقاط حمایت یا مقاومت از خط روندی که بر اساس دو نقطه قبلی رسم شده چه واکنشی نشان میدهد. اساساً وجود سومین اوج یا کف برای استحکام یک خط روند اهمیت بالایی دارد. هنگامی که سومین نقطه را پیدا کردید، وقتی قیمت دوباره به خط روند رسید، میتوانید با اطمینان بیشتری در جستجوی فرصتهایی برای بهره برداری از بازار باشید.
اعتبار سنجی خط روند
هر بار که میبینید قیمت از همان خط باز میگردد، این احتمال بیشتر است که دیگران خط مد نظر شما را به عنوان خط روند در نظر دارند و عملکردی مشابه شما در پیش گرفتهاند. این واقعیت به شما کمک میکند که چندین ورود خوب پشت سر هم داشته باشید؛ اما به یاد داشته باشید که خطوط روند برای همیشه دوام نمیآورند. بنابراین باید مطمئن شوید که استاپ لاسهای مناسبی را تنظیم کردهاید تا اگر خط روند حمایت / مقاومت در نهایت شکسته شد، سریعاً از آن خارج شوید.
خرید در روند صعودی، فروش در روند نزولی
روند دوست شماست. این قانون ثابت در مورد خطوط روند معاملات نیز صدق میکند. برای تریدرهای با تجربه، این موضوع به این معناست که فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم.
جمع بندی
خطوط روند یک ابزار بسیار ساده است. در واقع شما در حال اتصال نقاط روی نمودار هستید. امیدواریم که مراحل بالا به شما کمک کند تا خطوط روند را به خوبی بکشید و از آنها در تصمیمات معاملاتی خود استفاده کنید. مطمئن شوید خطوطی که ترسیم میکنید دو یا چند نقطه اوج یا دو یا چند کف را به هم متصل میکنند، اما با خط آن با قیمت خاصی شکسته نشده است. سعی کنید برای اعتبار بخشیدن به خط روند خود دنبال نقطه اوج یا کف سوم باشید. همچنین میتوانید با خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، از مزیت معاملات روند استفاده کنید.
دیدگاه شما